پاورپوینت کامل حاج شیخ حسین تقوى اشتهاردى ۱۱۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل حاج شیخ حسین تقوى اشتهاردى ۱۱۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حاج شیخ حسین تقوى اشتهاردى ۱۱۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل حاج شیخ حسین تقوى اشتهاردى ۱۱۴ اسلاید در PowerPoint :
محقق وارسته
سرآغاز زندگى
محقق وارسته و استاد معظم، حضرت آیت الله حاج شیخ حسین تقوى اشتهاردى؛ در شرح حال خود مطالبى نوشته که خلاصه آن چنین است: «در اشتهارد، به سال ۱۳۰۴ ش، در یک خانواده روحانى، چشم به این جهان گشود. پدر و مادرش از داشتن نخستین پسر خشنود شدند و نام این نوزاد فرخنده را حسین گذاشتند. حسین در کنار پدر و مادر مهربان خود پرورش یافت و در پنج یا شش سالگى نزد پدر، تحصیل را آغاز کرد. طبق رسم آن زمان، نخست به یادگرفتن تلاوت آیات قرآن پرداخت. بر اثر استعداد سرشار، بزودى تلاوت همه آیات قرآن را فراگرفت. پس از آن، به تحصیل درس فارسى، که کتاب «معراج السعاده»، تألیف مرحوم آیت الله ملا احمد نراقى؛ بود، پرداخت. قدرى ریاضى نیز در محضر پدر آموخت. در این هنگام خواندن و نوشتن را به طور کامل فراگرفته بود.
در دوازده سالگى به خواندن «جامع المقدمات» که اولین کتاب درسى حوزه است، مشغول شد. چون هنوز مدرسه علمیه اشتهارد در آن وقت مخروبه بود، این کتاب را نیز همراه بعضى از دوستان در مسجد نزد پدرش مى آموخت. تا این که سال ۱۳۱۵ شمسى فرارسید. مرحوم حاج شیخ یحیى تقوى، مدرسه علمیه مخروبه را در آن سال تعمیر کرد و حوزه کوچکى در آن جا تشکیل داد. شیخ حسین تقوى، در آن جا همراه بعضى از دوستان، دروس سطح مانند: «لمعه» و «قوانین» را نزد پدر فراگرفت و در کنار درس، براى تأمین زندگى به کار و کسب نیز اشتغال داشت».
در محضر پدر
پدر بزرگوار ایشان، حضرت آیت الله حاج شیخ یحیى تقوى (۱۲۶۷-۱۳۳۸ هـ.ش) از علماى برجسته، مخلص و خدمتگذار شهر اشتهارد (واقع در ۵۲ کیلومترى جنوب غربى شهرستان کرج) بود. این عالم ربانى، در صفات و ارزش هاى اخلاقى، عرفانى و شاگردپرورى، در سطح بالایى قرار داشت. در این جا بهتر است ویژگى هاى اخلاقى ایشان را از زبان فرزند صالحش، مرحوم آیت الله حاج شیخ حسین تقوى؛ مرور کنیم: مرحوم والد، آیت الله حاج شیخ یحیى تقوى؛ از مصادیق آیه شریفه «والذاکرین الله کثیراً؛(۱) آنان که بسیار یاد خدا را یاد مى کنند»، بود.
همواره حتى هنگام غذاخوردن و نیمه هاى شب، هنگامى که بیدار مى شد، لب هایش به ذکر خدا حرکت مى کرد. ایشان از وجوه شرعى استفاده نمى کرد به علت منبر خوب و نفس گرم، همواره پاى منبرش پر از جمعیت مى شد. بسیار ساده زندگى مى کرد. به تعلقات دنیا دل نبسته بود. در اشتهارد به سال ۱۳۱۵ شمسى، در عصر اوج دیکتاتورى رضاخان، به تأسیس حوزه علمیه پرداخت. در حدود بیست طلبه، دروس مقدمات و سطح حوزه را در محضرش مى خواندند. بسیارى از فضلاى اشتهارد که هماکنون در حوزه علمیه قم هستند، از شاگردان او مى باشند. در بیان احکام الهى، جلسات بسیار تشکیل مى داد. تحول وسیع و چشمگیر براى جذب مردم به اسلام و فراگیرى احکام اسلام به وجود آورده بود.
بر اثر معرفت و پرهیزکارى، داراى کرامت شده بود. روزى برایم نقل مى کرد: «در باغ یک درخت آلوچه داشتیم که هیچ میوه نمى داد. لذا روزى دایى مادرم تصمیم گرفت آن درخت را از ریشه قطع کند؛ اما من او را از این کار بازداشتم و گفتم: من ضامن مى شوم که از این به بعد، میوه بدهد. سال بعد، آن درخت به قدرى آلوچه داد که نزدیک بود شاخه هایش از سنگینى به زمین برسد».(۲)
روزى در مورد مخارج لولهکشى آب آشامیدنى از مزرعه میرزا محمود (حدود شش کیلومترى اشتهارد) به اشتهارد، نیاز شدید به مبلغ سه هزار تومان (به پول آن زمان) پیدا کردم که باید در همان روز به طلبکار بپردازم. دستم خالى بود. کنار مرقد پدرم آمده، عرض کردم: پدر! تو در پیشگاه خدا آبرو دارى، درمانده شده ام، از خدا بخواه این نیازم برطرف شود. چند دقیقه اى نگذشته بود که دیدم شخص خیراندیشى نزد من آمد و با کمال احترام همان مقدار پول را به من داد و گفت: در مورد آبرسانى به مصرف برسانید.
و نیز آورده اند که در بستر رحلت، با این که نمى توانست برخیزد، ناگاه برخاست تا به طرف در اطاق برود. به کمک حاضران نزدیک در آمد و با حالى عرفانى و ملکوتى، گفت: «السلام علیک یا ابا عبدالله؛ اجازه بدهید آقایان وارد شوند» سپس به جاى خود بازگشت و پس از چند دقیقه به لقاءالله پیوست. در لحظات آخر عمر، ذکر شهادتین بر زبانش جارى بود؛ در همین حال به حاضران مى فرمود: «خداوند در شهادت به رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله، عبودیت را بر رسالت مقدم داشته است؛ «عبده و رسوله»؛ یعنى در پرتو بندگى خدا و پیمودن مراحل بندگى مى توان به درجات عالى رسید».(۳) به هر حال شخصیت فکرى، اخلاقى و اجتماعى آیت الله تقوى در سایه چنین پدرى شکل گرفت و به رشد و تعالى رسید.
شیخ حسین تقوى، علاقه فراوان به تحصیل داشت و مى خواست تمام وقت مشغول تحصیل باشد. او مى نویسد: «صبح ها مشغول خرید و فروش و تأمین معاش و رسیدگى به امور خانه بودم و تنها بعدازظهرها درس مى خواندم. دیدم با این وضع به جایى نخواهم رسید، نزد پدر رفتم و عرض کردم: اجازه بفرما یا به قم براى ادامه تحصیل بروم و یا به کسب و کار مشغول شوم. ایشان که بسیار علاقه داشت تحصیلات حوزوى را ادامه دهم، اجازه فرمود به قم عزیمت کنم. از این رو در سال ۱۳۲۵ شمسى به قم سفر کردم. یک ماه بود که مرجع معروف، آیت الله العظمى سید ابوالحسن اصفهانى؛ در نجف اشرف رحلت کرده بود.(۴) مدتى نیز از آمدن حضرت آیت الله العظمى بروجردى به قم مى گذشت و روز به روز بر رونق حوزه علمیه قم تحت زعامت آن مرجع عالیقدر، افزوده مى شد.(۵) در مدرسه فیضیه در یکى از حجره ها سکونت نمودم و مدت هفت سال در آن حجره بودم، شرایط حجره از نظر بهداشت و آب و هوا و غذا و ساختمان، بسیار بد بود، به گونه اى که بیمارى رُماتیسم گرفتم، در چنین شرایطى با ذوق و شوق به تحصیلات خود ادامه دادم».
اساتید سطح ایشان در قم
اساتید دروس سطح ایشان در حوزه قم عبارتند از:
۱- مرحوم شهید آیت الله صدوقى یزدى؛
۲- مرحوم شهید علامه مرتضى مطهرى؛
۳- مرحوم آیت الله مجاهدى تبریزى؛
۴- مرحوم آیت الله حاج عبدالجواد اصفهانى؛
۵- مرحوم آیت الله آقا جواد خندقآبادى؛
۶- مرحوم آیت الله آقا میرزا علىاصغر علامه تهرانى؛
۷- مرحوم آیت الله حاج آقا باقر سلطانى اعلى الله مقامهم.(۶)
او مى نویسد: «در این مدت هم مباحثه هاى من عبارت بودند از حجج الاسلام: آقا مصطفى کاشانى؛ سید محمدحسین بهبهانى؛ شهید على قدوسى؛ شهید حاج شیخ بهاءالدین عراقى و شیخ عابدین صدیقى».
یکى دیگر از هم مباحثه هاى ایشان که بسیار با هم بودند، دانشمند و نویسنده محقق عبدالمجید رشیدپور است که خدمات فرهنگى بسیارى داشته است. او در ضمن تحصیل، کتاب هاى مقدماتى و سطح حوزه را نیز تدریس مى کرد و طلاب از محضرش بهره مند مى شدند.
استادان درس خارج
آیت الله تقوى در درس خارج فقه و اصول مراجع و علماى محقق وقت، شرکت مى کرد که مى توان به افراد ذیل اشاره داشت:
۱- آیت الله العظمى حاج آقا حسین بروجردى؛
۲- آیت الله العظمى حضرت امام خمینى.
۳- آیت الله العظمى سید محمدرضا گلپایگانى؛
۴- آیت الله العظمى سید محمد حجت.
و بعضى دیگر و مقدارى از درس خارج فقه و فلسفه را در محضر علامه طباطبایى فراگرفت. البته در میان این بزرگواران بیشتر از درس آیت الله العظمى بروجردى؛ و امام خمینى استفاده کرده است. ایشان حدود شش سال در درس آیت الله العظمى بروجردى؛ حاضر شد و از علم وافر او بهره مند گردید و تقریرات درس فقه ایشان را در سه جلد به رشته تحریر درآورده که هم اکنون موجود مى باشد و هنوز به چاپ نرسیده است. همچنین در دوره اصول درس خارج امام خمینى از آغاز تا پایان شرکت و آن را به طور کامل تقریر کرده است. مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام این تقریرات را با عنوان «تنقیح الاصول» در چهار جلد، چاپ و منتشر نموده است. نیز تقریرات درس مکاسب امام راحل را از آغاز تا شرایط متعاقدین، نوشته اند که بنا است همین مؤسسه آن را به چاپ رساند.
این تقریرات، دلیلى آشکار بر مجتهد بودن مرحوم تقوى در سطح بالا مى باشد. سخنان افرادى مثل مرحوم آیت الله حاج آقا جواد خندقآبادى که به این مضمون فرموده بودند: «شما مجتهد شده اید و دیگر نیاز به استاد ندارید و نباید تقلید کنید.» مى تواند مؤیّد این مدعا باشد.
کوتاه سخن آن که ایشان با وجود برخوردارى از حافظه و استعداد سرشار، مى توانستند در سطح مراجع تقلید مطرح شوند؛ ولى بیمارى طولانى مانع بروز آثار علمى از آن مرحوم گردید؛ چنان که خود مى فرمود: «اوایل انقلاب اسلامى در ایران، چشمهایم آب آورد و بر اثر عمل جراحى و طولانى شدن مداوا، مبتلا به سر درد شدم و از توفیقاتم کاسته شد».
تدریس و شاگردپرورى
یکى از اشتغالات مهم آیت الله تقوى در حوزه علمیه قم، تدریس و تربیت شاگرد بود و در این جهت مهارت و پشتکار چشمگیرى از خود نشان مى داد. از همان آغاز که وارد حوزه شد، در ضمن تحصیل به تدریس دروس سطح حوزه نیز پرداخت. حدود پانزده سال در مدرسه حقانى و مدرسه آیت الله گلپایگانى، کتاب هاى «شرح لمعه»، «مکاسب»، «رسائل» و «کفایه» را تدریس کرد. همچنین در حوزه علمیه خرمآباد نیز یک ماه تدریس کرده است. علاقه وى به دانش و دانشاندوزى به حدى بود که در سال هاى آخر عمر، که بر اثر کسالت، بیشتر در منزل بود، جلسات مباحثه و تدریس در منزل وى انجام مى گرفت.
مرحوم تقوى، مدت ها در مدرسه علمیه حاج ملا صادق قم تدریس مى کرد و شب ها در همان جا نماز جماعت را اقامه مى نمود و روزهاى پنجشنبه براى خواهران طلبه تفسیر مى گفت. شاگردپرورى ایشان را مى توان از امتیازات ایشان دانست؛ شاگردانى برجسته و کارآمد که اکنون بسیارى از آن ها در نظام اسلامى و حوزه هاى علمیه، منشأ خدمت هستند؛ مانند حجج الاسلام: فلاحیان، رازینى، یونسى (وزیر اطلاعات فعلى)، نیرى، عباسى فرد و بسیارى از رؤساى دوایر قضایى و شیخ محمدرضا آدینه وند، صدیقى (دو نفر از علماى حوزه) و محمدى عراقى (رئیس سازمان تبلیغات اسلامى) و…
تألیفات
از آن چه گذشت، معلوم شد که علاوه بر تحصیل و تدریس، به تحریر و تقریر فقه، اصول، فلسفه، تفسیر، حدیث و اخلاق مى پرداخت. برخى از کتاب هاى چاپ شده و چاپ نشده ایشان عبارتند از:
۱- تقریرات دوره کامل درس اصول حضرت امام خمینى به نام «تنقیح الاصول» (که در چهار جلد چاپ شده است).
۲- تقریرات درس فقه مکاسب ایشان تا شرایط متعاقدین (آماده براى چاپ).
۳- تقریرات درس فقه آیت الله العظمى بروجردى (مخطوط).
۴- اصول المذهب، به زبان عربى (مخطوط).
۵- فروع المذهب (مخطوط).
۶- معاشرت از دیدگاه وحى (مخطوط).
بر کرسى وعظ و ارشاد
آیت الله تقوى با آن که از مجتهدین و مدرسین بود، اما از وظیفه تبلیغ دین و بیان حلال و حرام و وعظ و ارشاد غافل نمى شد. از این رو در ماه مبارک رمضان و محرم، بنا به دعوت اهالى اشتهارد، به آن جا رفته و ضمن اقامه جماعت، به تبلیغ دین مى پرداخت و مدت ها قبل از انقلاب، نماز جمعه را نیز اقامه مى فرمود.
در اشتهارد دو مسجد را اداره مى کردند و با تلاش هاى شبانهروزى خود تا مدت ۳۵ سال این کار را ادامه دادند. از آن جا که ایشان بر مسائل اسلامى و احکام، بسیار تسلط داشت و مطالب را به گونه روان و همه فهم بیان مى کرد، لذا توانست تحول خوبى در آن سامان به وجود آورد. در بیان احکام، جدى و قاطع و دقیق بود. با پیش مطالعه عمیق، سخن مى گفت. براى اوقات مردم ارزش فراوان قائل بود. بیاناتش اثر خاصى داشت و از این رو عده بسیارى تحت تأثیر قرار گرفته و بر ایمان و کمالات خود افزودند.
او مکرر مى گفت: «سه چیز باید از خوب هایش باشد و در انتخاب آن ها دقت کرد:
۱- پزشک براى درمان بیماران؛
۲- عالمِ دانا به مسائل براى پاسخگویى به مسائل مختلف؛
۳- هندوانه خوب.»
این مثال هندوانه را مى آورد تا روشن کند اگر دکتر و عالم، حاذق و ماهر نباشند، مانند هندوانه نارسیده، قابل استفاده نیستند.
خدمات اجتماعى
آیت الله تقوى؛ در ضمن وعظ و ارشاد در اشتهارد، به نیازهاى مادى و رفاهى مردم نیز توجه خاصى داشتند و در رفع آن نیازها به جدیت مى کوشیدند. یکى از خدمات مهمى که با پیشنهاد و جلودارى ایشان شروع و تکمیل گردید، ساخت و تبدیل حمام ها و رسانیدن آب آشامیدنى به اهالى بود.(۷)
مشکل دیگرى که در اشتهارد وجود داشت، نداشتن آب آشامیدنى بود. مردم از قنات دوردستى که همان قنات، غسالخانه نیز بود، آب شُرب خود را تأمین مى کردند. لذا آیت الله تقوى با راهنمایى و زمینهسازى و با همت مردم، مزرعه اى را که داراى آب شیرین بود و در حدود یک فرسخى اشتهارد قرار داشت، خریدارى و آب آن را به اشتهارد لولهکشى مى کرد. شروع این کار در سال ۱۳۴۸ بود و هماکنون بعد از گذشت سال ها از این آب استفاده مى شود. البته بر اثر افزایش جمعیت، آب هاى دیگرى را نیز بر آن افزوده اند.
او بسیار خرسند بود که قدمى در راه خدمت به مردم برداشته و در این باره مى فرمود: «وظیفه خود دانستم که اهالى را به یارى خداوند متعال، از این زحمت طاقت فرسا نجات دهم، و آب خوشگوار و شیرین را در دسترس همگان بگذارم».
رابطه با حضرت امام خمینى
ارتباط حضرت آیت الله تقوى؛ با حضرت امام خمینى در ابعاد گوناگون بسیار قوى بود. ارتباط مهم او با امام، ارتباط شاگرد و استادى بود. ایشان حدود ده سال (از سال ۱۳۳۱ تا ۱۳۴۱ شمسى) در درس فقه و اصول امام شرکت کرد و علاوه بر فقه و اصول، از فیوضات عرفانى و اخلاقى امام نیز استفاده فراوان برد.
خود وى در این باره در یکى از نوشته هایش آورده است: «بزرگترین نعمتى که خداوند متعال بر اینجانب منت نهاد – که از اداى شکر آن قاصر هستم. – این که توفیق داد حدود ده سال از وجود عالیقدر بنیانگذار جمهورى اسلامى و رهبر کبیر انقلاب اسلامى ایران، حضرت آیت الله العظمى حاج آقا روح الله خمینى طاب ثراه و جعل الجنه مثواه از علوم متراکم و استعداد قوى و سرشار ایشان استفاده نمایم و از اول مباحث اصول فقه و مباحث الفاظ، که شروع به تدریس خارج بعد از دوره اول نموده بودند، در محضر درس ایشان حاضر شوم… علاوه بر استفاده از علوم و بیانات وافیه و شافیه، از اخلاق فاصله ایشان، مثل زهد، تقوا، ورع و فروتنى ایشان نیز بهره کافى بردیم.
(وقتى که امام در مسجد سلماسى تدریس مى فرمود) به قدرى متواضع بود که هر چه اصرار کردند یک پله بالاتر بنشیند، قبول نکردند. یادم هست روزى کسى روایتى را نقل کرد، فرمودند کتابش را نداشتم تا مراجعه کنم. به نظرم کتاب کافى بود، با این که آن کتاب از کتاب هاى لازم بود و سفارش مى نمودند که کتابى که لازم ندارید، از وجوهات نخرید، با این که اشخاصى که از نظر علم خیلى پایین تر از ایشان بودند، کتابخانه هاى شخصى تهیه نمودند که میلیون ها ارزش داشت. (و از زهد ایشان این که) خانه قدیمى مسکونى ایشان در قم در محله یخچال قاضى به همان حالت قدیمى باقى است و هر چه کردند بازسازى نمایند، قبول نفرمود».(۸)
آیت الله تقوى، نهضت حضرت امام خمینى را لازم و در سطح اعلى مى دانست. در سال هاى تبعید امام، مقید بود که از تحریرالوسیله امام، مسأله بگوید و به نحوى نام آن بزرگوار را مطرح نماید. نگارنده به یاد دارد: هنگامى که امام بار اول در سال ۱۳۴۳ شمسى از زندان آزاد شد، آقاى تقوى در اشتهارد اعلام کرد که اهالى جشن بگیرند. پس از این اعلام، مردم در نقاط مختلف شهر جشن گرفتند.
ایشان قبل از پیروزى انقلاب، بعضى از اعلامیه هایى را که به حمایت از حضرت امام راحل و اعتراض به رژیم شاهنشاهى نوشته مى شد، امضاء مى کرد از جمله: پس از آن که امام راحل را به ترکیه تبعید کردند، در سال ۱۳۴۳، نامه سرگشاده اى از طرف علما و فضلاى حوزه علمیه قم، خطاب به امام نوشته و منتشر شد و در قسمتى از آن آمده بود: «…تبعید آن مرجع عالیقدر که به خاطر دفاع از قرآن و حقوق ملت اسلام و حمایت از استقلال و تمامیت ارضى کشور اسلامى ایران صورت گرفته است، بسى موجب تأثر و تنفر عموم ملت ایران است. ملت شریف و مسلمان ایران و حوزه علمیه قم که از منویّات مقدس آن قائد عظیمالشأن پیروى مى کنند و براى تأمین و اجراى آن، از هیچ گونه فداکارى دریغ ندارند، انتظار دارند که بزودى موانع برطرف شود تا با مراجعت حضرتعالى به حوزه علمیه قم و با تدبیرات خردمندانه و رهبرى هاى ارزنده آن زعیم عالیقدر، مصالح عالیه اسلام و ایران و حقوق از دست رفته، تأمین گردد».
همچنین در دى ماه سال ۱۳۴۳، وى به همراه عده دیگرى از اساتید و فضلاى قم در آستانه سفر تبلیغى ماه مبارک رمضان از دو مرجع (مرحوم آیت الله العظمى میلانى و مرحوم آیت الله العظمى نجفى مرعشى) در مورد تبعید امام راحل و دفاع از ایشان، کسب تکلیف کردند تا در ماه رمضان آن را در حضور مردم مطرح کنند.(۹)
ایشان در نوشته هاى خود از امام و انقلاب اسلامى به بزرگى و نیکى یاد مى کرد؛ مثلاً در مقدمه جلد اول «تنقیح الاصول» از امام خمینى چنین یاد مى کند و مى نویسد: «سیدنا الاعظم و استاذنا الافخم، کهف المستضعفین و ملجأ المسلمین، و قامع اصول المستکبرین و هادم ابنیه الظالمین؛(۱۰) سرور بزرگ و استاد سترگ ما، پناهگاه مستضعفان و مسلمانان و نابود کننده پایگاه هاى مستکبران و ویران کننده کاخ هاى ظالمان».
و در جاى دیگر مى نویسد: «مهمترین خدمت امام خمینى، قطع دست صهیونیست ها از ایران بود. شاه خائن به دستور آمریکا بهترین زمین هاى مزروعى را در اختیار اسرائیل قرار داده بود؛ از جمله در منطقه بوئین زهرا، زمین وسیعى با چاه هاى عمیق و باغ هاى بزرگ در دست آن ها بود که اگر آن ها کمکم مسلط مى شدند، ایران را نیز مثل فلسطین مى کردند… از مهمترین دست آوردهاى انقلاب اسلامى، کوتاه کردن دست غارتگران منابع ایران بود، که در زمان شاهان انجام مى گرفت… و یکى دیگر از دست آوردها این که هزاران شراب فروشى و مراک
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 