پاورپوینت کامل حاج سید عباس خاتم یزدی ۹۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل حاج سید عباس خاتم یزدی ۹۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حاج سید عباس خاتم یزدی ۹۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل حاج سید عباس خاتم یزدی ۹۹ اسلاید در PowerPoint :
رایت اخلاص
آغاز زندگی
سیدعباس در سال ۱۳۰۹ ش[۱] در خانوادهای روحانی در شهرستان یزد (محله تَل) دیده به جهان گشود. در دوران کودکی طبق معمول و رسوم محلی آن زمان، روخوانی قرآن کریم و نیز اشعار سعدی و حافظ را در مدت کوتاهی فراگرفت و در ضمن، به کار و کسب مختصری نیز جهت امرار معاش اشتغال داشت.[۲]
تباری پاک
پدر بزرگوار وی مرحوم سید یحیی احمدآبادی[۳] معروف به «آقا سید یحیی بزرگ» فرزند سید حیدر، از روحانیان مورد توجه یزد بود. سید یحیی در جوانی برای تحصیل از احمدآباد به یزد هجرت کرد و سپس به اصفهان رفت و پس از مدتی عازم نجف اشرف گردید. وی پس از کسب مدارج بالای علمی و نیل به درجه اجتهاد به یزد بازگشت.
زمان حضور وی در یزد مصادف با اختناق رضاخانی و مسئله کشف حجاب و تعویض اجباری لباس روحانیان بود. غیرت فوقالعاده او موجب شد تا بیحجابی زنان و حضور روحانیان را با کلاه پهلوی تحمل نکند؛ به این جهت مجبور شد چندین سال از یزد دور بماند و در یکی از روستاهای مهریز به نام «دره» رحل اقامت افکند و همان جا به تبلیغ و سخنرانی و ارشاد مردم بپردازد.
سید عباس، در حالی که بیش از نه سال از عمرش نمیگذشت، ۲۹ بهمن ۱۳۱۷ ش پدر بزرگوارش را از دست داد و غبار یتیمی بر چهرهاش نشست. بیشتر اجداد وی مؤمنانی باسواد و در سلک روحانیت بودند. او درباره جد هفتم خود میگوید: «او مردی عالم و عارف و صاحب کرامت بود و در احمدآباد زندگی میکرد. وی علاوه بر انجام وظایف روحانیت کاتب قرآن نیز بود. و معروف است چهل قرآن را به خط خود نگاشت».[۴]
بیبی هاجر مادر حاج سید عباس نیز زنی مؤمن، عفیف و باسواد و از خانواده مذهبی و روحانی بود. وی علاوه بر آموزش قرآن کریم، اشعار حافظ، گلستان و بوستان سعدی را هم تدریس میکرد. پدر بیبی هاجر حاج ملا غلامرضا، به جهت علاقهای که به مراتب فضل و کمال علمی سید یحیی داشت، دخترش را به عقد ایشان درآورد و نه تنها چیزی از وی دریافت نکرد، بلکه به دلیل تمکن مالی خود، خانهای را با لوازم مورد نیاز و دو دانگ آب و زمین زراعتی را در اختیار دامادش قرار داد. ثمره این ازدواج مبارک، پنج دختر و دو پسر بود. بیبی هاجر نیز در حالی دارفانی را وداع گفت که سید عباس هنوز در سنین جوانی بود.
تحصیل
او در سال ۱۳۲۵ ش به علت علاقه زیاد به دروس دینی و نیز تشویق و اصرار بعضی از بزرگان یزد، به ویژه عالم متقی و روشنفکر، حجه الاسلام حاج سید علی محمد وزیری، که از دوستان پدر وی بود و زعامت حوزه علمیه یزد را به عهده داشت، وارد حوزه علمیه شد و در مدرسه شفیعیه یزد به تحصیل مشغول گردید.
دروس پایه (چون: نصاب الصبیان، صرف زاهد، عوامل جرجانی) و مقدمات (چون: سیوطی، جامی، مغنی، شرح نظام، حاشیه، شمسیه، شرح مطالع، مطول) و برخی از کتب سطح (چون: لمعه، قوانین، رسائل) و نیز خلاصه الحساب شیخ بهایی، شرح منظومه سبزواری و تفسیر قرآن را در یزد فراگرفت.[۵]
هجرت به قم
وی در سال ۱۳۲۹ ش جهت ادامه تحصیل به شهر مقدس قم که در آن روز از نظر علمی رونق بسزایی داشت، هجرت نمود و سایر کتب سطح و دروس خارج فقه و اصول و نیز مراتب عالی کلام و فلسفه را نزد اساتید بزرگ آموخت. او مدت پنج سال در حوزه علمیه قم به تحصیل ادامه داد که چهار سال آن را در مدرسه حجتیه و یک سال در مدرسه دارالشفاء گذراند. توجه بیش از حدش به درس و بحث و غفلت از سلامت جسمانی، او را دچار بیماری و ضعف زیاد کرد.
خود در این باره میگوید: «در این مدت حتی یک بار هم در رختخواب استراحت نکردم. بلکه رختخواب من یک عبای کلفت نائینی بود که هر وقت از مطالعه خسته میشدم و خوابم میگرفت، آن را به خودم میپیچیدم و میخوابیدم. از نظر تغذیه نیز عمده موادغذایی من نان و ماست بود که معمولاً از مغازهای که در کنار مدرسه حجتیه قرار داشت، تهیه میکردم. آقای سید عبدالوهاب موسوی که مقسم آیت الله حجت بود، معمولاً هر روز موقع خرید ماست مرا میدید. او میگفت: هر وقت ماست میبینم به یاد سید عباس میافتم. به هر حال، تداوم این وضعیت باعث شد که من در سال آخر دچار زخم معده شدیدی شدم؛ به طوری که حتی نمیتوانستم غذا بخورم. ضمن این که به سر درد شدیدی هم مبتلا گردیدم و با کمال تأسف با مراجعه مکرر به پزشکان قم، یزد و تهران سودی نبخشید؛ تا جایی که از بازیافتن سلامتی و ادامه تحصیل مأیوس شدم. به همین دلیل تصمیم گرفتم برای استشفاء عازم عتبات عالیات شوم».[۶]
سفر به نجف اشرف
آیت الله خاتم در سال ۱۳۳۳ ش. عازم عتبات عالیات گردید. ابتدا به سامرا مشرف شد و دو سه روزی در آن جا ماند. بعد از زیارت، به کربلا رفت و مرقد مطهر ابا عبدالله الحسین و ابوالفضل العباس علیهم السلام و اماکن مقدسه آن جا را زیارت نمود. سپس وارد نجف اشرف شد و به ائمه اطهار علیهم السلام به ویژه حضرت امیرالمومنین علیه السلام متوسل شد و شفا یافت.
خود در این باره چنین میگوید: «پس از زیارت اماکن مقدسه در کربلا، وارد نجف اشرف شدم و متوسل به ائمه اطهار و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام مخصوصاً حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام شده، دعا کردم، گریهها کردم، تضرع نمودم، ضجهها زدم و از حضرت طلب کمک نمودم؛ که به برکت آن وجود مقدس، بیماری من به تمام معنا رفع شد و نجف برای من مکانی بسیار دوست داشتنی و شفا بخش گردید».[۷]
او پس از بهبودی، برای ادامه تحصیل، در مدرسه بزرگ مرحوم آخوند خراسانی قدس سره ساکن شد و چندی بعد، به مدرسه مرحوم آیت الله بروجردی که نزدیک حرم مطهر قرار داشت و در سه طبقه به صورتی زیبا ساخته شده بود، منتقل گردید. وی در طبقه اول، کنار راه پله، حجرهای گرفته، مشغول درس و بحث گردید و تا آخر در همان حجره باقی ماند.[۸]
استادان
آیت الله خاتم یزدی، در یزد، قم و نجف نزد اساتید برجستهای کسب علم نمود که بعضی از آن ها را به طور اختصار معرفی مینماییم.
الف) اساتید یزد:
۱. شیخ حیدرعلی کوچه بیوکی.[۹] وی مردی با معنویت و استاد ادبیات بود و اکثر علما، مقدمات را از وی میآموختند. حاج سید عباس خاتم نیز نصاب الصبیان، صرف زاهد و عوامل جرجانی را نزد ایشان خواند.[۱۰]
۲. سید حسین بَنادکی.[۱۱] وی انموذج و مقداری از سیوطی را نزد ایشان فراگرفت.
۳. شیخ عبدالحسین عرب عجم.
آیت الله خاتم درباره وی چنین میگوید: «ایشان استادی بود واقعاً از پدر مهربانتر؛ یعنی هم استاد بود، هم جنبه پدری داشت. خیلی نسبت به من مهربانی میکرد و کمکهای مالی هم داشت. ایشان روحانی موجه یزد و انسانی با سخاوت بود. وی در «باقی آباد»، که نزدیک «طرزجان» است، باغی داشت که تابستانها به آن جا میرفت و بنده و میرزا علیاصغر و پسر ایشان به آن جا میرفتیم و خدمت ایشان همان جا درس میخواندیم.» وی مقداری از سیوطی و حاشیه، و تمام شرح نظام، جامی و مغنی را نزد ایشان آموخت.[۱۲]
۴. آیت الله حاج شیخ محمود فرساد. وی از دانشمندان و بزرگان بنام اردکان بود. در دوم صفر ۱۳۰۹ ق در دریای عدن در راه مکه متولد شد. و در ۱۳۲۴ ق برای کسب علم به اصفهان رفت و از محضر علمای بزرگوار آن دیار چون: آیت الله حاج شیخ عبدالکریم گزی و علی مدرس یزدی و حاج سید محمدصادق خاتون آبادی اصفهانی کسب فیض نمود. و در سال ۱۳۳۲ ق برای تکمیل مدارج علمی خود عازم نجف اشرف گردید. و در آن جا از محضر اساتید بزرگ و آیات عظام: حاج سید محمدکاظم یزدی، شریعت اصفهانی و سید ابوالحسن اصفهانی بهرهمند گردید. و پس از شش سال اقامت، به یزد بازگشت و مدتی نیز به قم مهاجرت نمود و از درس آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حایری یزدی استفاده نمود و به درجه اجتهاد نائل شد و به یزد بازگشت.[۱۳]
وی در حسن قریحه، خط، انشاء، ادبیات، شعر، فقه و اصول یگانه زمان خویش بود. او یکی از بانیان انجمن ادبی یزد بود که سالهای متمادی به کارش ادامه داد. عبدالحسین آیتی میگوید: «نخستین انجمن ادبی یزد، انجمنی بود که اعضای هیئت رئیسه آن را مرحوم حاج شیخ محمود فرساد، حاج سید محمدعلی وزیری، افصح زاده، سید حسن شکوهی، سید محمدرضا امامیان، عبدالحسین میبدی و غلامرضا مرشد تشکیل میدادند. این انجمن به ریاست مرحوم فرساد از سال ۱۳۱۵ تا ۱۳۲۷ در خانه مرحوم فرساد برگزار میگردید».[۱۴]
آیت الله خاتم درباره وی میگوید: «مقداری از قوانین، معانی و بیان و مطول را نزد مرحوم آیت الله حاج شیخ محمود فرساد خواندم. ایشان استاد بزرگواری بود، اصول و فقه و ادبیاتش خوب بود. در فلسفه هم تبحر داشت و فوقالعاده خوش بیان بود. مطالب را به سادگی و روان به شاگردان منتقل میکرد و خوش اخلاق نیز بود».[۱۵]
۵. حاج شیخ جلال آیت اللهی. وی از جمله علمای با فضل و کمال و متقی یزد بود که اخیراً به رحمت ایزدی پیوست. آیت الله خاتم مقداری از قوانین، مطول، خلاصهالحساب، شرح منظومه و رسائل را نزد ایشان فراگرفت.[۱۶]
۶. حاج شیخ احمد علومی و برادرش حاج شیخ جلال علومی و حاج شیخ محمود علومی، فرزند حاج شیخ جلال. شیخ محمود از جمله مجتهدان و علمای صاحب نام خطه یزد بود. او عالمی متواضع بود که برای خود شأن و منزلتی دنیوی قائل نبود و آن چه را وظیفه خود تشخیص میداد، بدون هیچ اکراهی انجام میداد. از این رو، به امر تبلیغ بسیار اهمیت میداد و در شهر یزد و روستاهای اطراف به سخنرانی و تبلیغ دین مبین اسلام میپرداخت؛ حتی در ایام عیدهای مذهبی برخلاف معمول، به جای نشستن در خانه، به روستاهای یزد میرفت و در اقامه نماز و تبلیغ میکوشید.
آیت الله خاتم میگوید: «مرحوم شیخ محمود و پدرش مرحوم شیخ جلال و عموی وی مرحوم شیخ احمد علومی جزو علما و مجتهدان صاحب نام یزد بشمار میآمدند».[۱۷]
۷. آیت الله سید علی محمد کازرونی. وی یکی از مجتهدان مسلم بشمار میرفت که در حوزه علمیه اصفهان تحصیل کرد و در فقه، اصول و فلسفه مدارج بالای علمی را طی نمود و به کمالات معنوی والایی رسید. ایشان، علاوه بر تدریس در حوزه علمیه، در یکی از مساجد یزد درس تفسیر میگفت. آیت الله خاتم مقداری از تفسیر قرآن و بخشی از رسائل و مکاسب را از محضر وی فراگرفت.[۱۸]
۸. آیت الله حاج شیخ غلامرضا فقیه خراسانی، فرزند حاج ابراهیم یزدی (کوچه بیوکی). وی در سال ۱۳۰۹ ق وارد حوزه علمیه مشهد گردید. و پس از تحصیل علوم ادبی و اندکی فقه و اصول و کلام همراه آقا سید حسن قوچانی معروف به آقانجفی، با پای پیاده و رنج فراوان از مشهد به یزد و سپس به اصفهان رفت و پس از پنج سال عازم نجف گردید و از محضر علمای بزرگوار کسب فیض نمود؛ سپس به وطن خود یزد بازگشت و در آن جا مقیم گردید.[۱۹] وی در روز جمعه یازده تیر ۱۳۳۸ ش در ۸۳ سالگی رحلت نمود و در کنار امامزاده جعفر یزد به خاک سپرده شد.[۲۰]
آیت الله خاتم درباره وی میگوید: «مرحوم حاج شیخ غلامرضا فقیه خراسانی، یکی از مجتهدین و اوتاد یزد بود. ایشان کتابی در مقدمه تفسیر داشت به نام «مفاتیح العلوم» که همان را برای ما تدریس میکرد. مرحوم حاج شیخ، انسانی وارسته و اهل سیر و سلوک بود و در این مسیر به مراحل عالیهای دست یافته بود. درباره وی کرامات زیادی، از جمله طی الارض و ملاقات با حضرت صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه الشرف در هر هفته، نقل میشد. وی بیش از چهل سال زعامت حوزه علمیه یزد را بر عهده داشت».[۲۱]
ب) اساتید قم:
۱. آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری یزدی (۱۳۲۴-۱۴۰۶ ق)؛خطای یادکرد: برچسب تمامکننده </ref> برای برچسب <ref> پیدا نشد و (۲۴). ر.ک: ستارگان حرم، ج ۲، ص ۱۹۳، ۱۵۵ و ۱۱۵.</ref>
۲. آیت الله حاج شیخ محمد فکور یزدی (۱۳۲۴-۱۳۹۴ ق)؛[۲۲]
۳. آیت الله سید محمد محقق داماد (۱۳۲۵-۱۳۹۳ ق)؛(۲۴)
۴. حجه الاسلام حاج سید حسن سریزدی. مرحوم سریزدی از علمای بزرگ و فاضل حوزه علمیه قم بود که در روستای «سریزد» مهریز واقع در هشت فرسخی یزد به دنیا آمد، وی از شاگردان برجسته و مورد توجه آیت الله بروجردی قدس سره بود؛ به طوری که اگر اشکالی را مطرح میکرد، مرحوم آیت الله بروجردی گوش میداد و پاسخ میگفت. وی به جهت فضل و کمالی که داشت، از سوی آیت الله بروجردی و به اصرار فراوان مردم کرج، به این شهر اعزام شد و با استقبال گرم و تجلیل فراوان منطقه روبرو گردید و مدتها در آن جا به تبلیغ و ارشاد و راهنمایی مردم همت گماشت.[۲۳]
۵. حاج شیخ عبدالجواد جبل عاملی. وی از شاگردان امام راحل قدس سره و به تعبیر ایشان مجسمه علم و تقوا بود. او در تدریس کفایهالاصول اگر چه بیان چندان خوبی نداشت و به جهت یکنواختی، درسش ملالآور بود؛ ولی از نظر بیان مراد صاحب کفایه و تفهیم مطالب، بسیار عالی بود. از این رو بود که آیت الله خاتم تمام کفایه الاصول را نزد وی آموخت.
معروف است در دوره پهلوی اول (رضاخان) در مقطعی که عمامه بر سر داشتن را منوط به امتحان در وزارت فرهنگ کرده بودند، مرحوم جبل عاملی، را نیز برای امتحان فراخواندند. دو تن از آخوندهای زبده که در حد اجتهاد بودند ولی متأسفانه به خدمت رژیم درآمده بودند، از علما امتحان میگرفتند و با سختگیریهای بیمورد و به بهانه بیسواد بودن، به تعداد کمتری اجازه پوشیدن لباس روحانیت میدادند. در جلسه امتحان مرحوم شیخ عبدالجواد نیز سؤالاتی از مکاسب مطرح میشود و مرحوم عاملی چنان عالی جواب میدهد و مبانی شیخ مرتضی انصاری قدس سره را تشریح میکند که بعد از اتمام جلسه، یکی از آن دو میگوید: ایشان امتحان نداد؛ بلکه به ما درس داد.[۲۴]
آیت الله خاتم اساتید برجسته و شناخته شده دیگری نیز در قم داشتند که فقط به ذکر نام آن ها اکتفا میکنیم: شرح تجرید را نزد علامه شهید مطهری، اسفار و تفسیر قرآن را از مرحوم علامه حاج سید محمدحسین طباطبایی و خارج فقه و اصول را از آیات عظام: گلپایگانی، بروجردی و امام خمینی و بعضی از اساتید دیگر فراگرفت.
ج) اساتید نجف:
آیت الله حاج سید عباس خاتم یزدی در نجف اشرف نیز از محضر بعضی از اساتید بزرگ و آیات عظام و حجج الاسلام کسب فیض نمود که شماری از آن ها بدین قرارند: حاج سید عبدالهادی شیرازی، حاج سید محمود شاهرودی، حاج سید محسن حکیم، حاج شیخ حسین حلی، حاج سیدابوالقاسم خویی، حاج سید حسن بجنوردی، حاج سید یحیی یزدی، حاج شیخ صدرا بادکوبهای و به ویژه امام خمینی.[۲۵]
بر کرسی تدریس
آیت الله خاتم در حوزه علمیه یزد، قم و نجف در ضمن تحصیل به تدریس هم اهمتام زیادی داشت و در این راه خدمات ارزندهای ارائه نمود. وی در یزد بخشی از سیوطی، مغنی، شرح نظام و مطول و در قم کتابهای معالم، حاشیه ملا عبدالله و قسمتی از شرح لمعه را تدریس نمود. سپس به نجف عزیمت کرد و ضمن تحصیل، کتابهای مکاسب، کفایه، شرح منظومه و شرح تجرید را تدریس کرد. آیت الله خاتم محفل علمی پرباری داشته است؛ به طوری که بنا به گفته آیت الله معرفت، درس سطح ایشان در نجف بر خیلی از درس های خارج ترجیح داشت.[۲۶]
وی علاوه بر تدریس کتابهای ذکر شده، درس خارج مرحوم آیت الله خویی را برای تعدادی از طلاب که در حدود ده نفر بودند، تقریر میکرد؛ به این صورت که بعد از استماع درس آیت الله خویی در مسجد خضراء، در مکان دیگری آن مباحث را برای
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 