پاورپوینت کامل حاج سید ابوطالب محمودی ۷۵ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل حاج سید ابوطالب محمودی ۷۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حاج سید ابوطالب محمودی ۷۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل حاج سید ابوطالب محمودی ۷۵ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ زندگی نامه
۲ اساتید
۳ فعالیت های تبلیغی
۴ فعالیت های سیاسی
۵ دیدگاه‌های اقتصادی
۶ خدمات عمرانی
۷ ویژگی های اخلاقی
۸ فرزندان
۹ رحلت
۱۰ مراسم تشییع و خاکسپاری
۱۱ پانویس
۱۲ منبع

زندگی نامه

خِطّه عالم پرور گلپایگان، زادگاه و محل رشد بزرگانی چون حضرات آیات: مرحوم حاج سید محمدرضا موسوی گلپایگانی، مرحوم میرزا هدایت الله وحید، مرحوم حاج [شیخ محمدجواد صافی گلپایگانی|آیت الله صافی] و حاج شیخ لطف الله صافی گلپایگانی مدظله و دودمان محترم محمودی[۱] بوده است. حجه الاسلام حاج سید ابوطالب محمودی یکی از علمای همین سامان است.

تولد

وی در سال ۱۳۰۵ ش (۱۳۴۷ ق). در روستای «گوگد»[۲] از توابع گلپایگان، پا به عرصه وجود نهاد.[۳] پدر بزرگوارش سید حسین محمودی نام داشت و از سلسله سادات موسوی بشمار می رفت.

تحصیلات

سید حسین، که به امر کشاورزی اشتغال داشت، با مشاهده استعداد درخشان فرزندش سید ابوطالب، وی را در هفت سالگی در محل بالای همان روستا در جوار امامزاده عمران بن علی به مدرسه میرزا هدایت الله وحید می فرستد. وی قرآن و دروس مکتبی را نزد شیخ ابوالفضل اسعدی می آموزد و بعد از آن کتاب های جامع المقدمات، سیوطی، مغنی و حاشیه ملاعبدالله را نزد حاج میرزا محمدهادی (همشیره زاده مرحوم آیه الله سید محمدرضا گلپایگانی)و دو جلد لمعه را نزد میرزا هدایت الله وحید و سید محمد حائری فرا می گیرد.

بعد از شش سال تحصیل در زادگاهش در سیزده سالگی جهت ادامه تحصیل به قم مشرف می شود و در آن جا مکاسب و رسائل را نزد امام خمینی و حاج سیداحمد خوانساری می آموزد و با شرکت در درس آیت الله گلپایگانی و با فراگیری کفایه دوره سطح را به اتمام می رساند. سید ابوطالب سپس در دروس خارج آیات عظام: [بروجردی|آیت الله بروجردی]، امام خمینی، [گلپایگانی|آیت الله صافی] و [سید احمد خوانساری|آیت الله سید احمد خوانساری] حضور یافت و از امام خمینی و آیت الله گلپایگانی و آیت الله سید احمد خوانساری و [آیت الله مرعشی نجفی|آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی] در امور حسبیه و تصرف در وجوه شرعی اجازه نامه دریافت کرد.[۴]

اساتید

در این قسمت مناسب است به شرح حال کوتاهی از زندگی دو استاد وی اشاره شود:

۱- میرزا هدایت الله وحید: میرزا هدایت الله وحید در ۱۳ رجب ۱۳۰۸ ق. در گوگد به دنیا آمد. مقدمات را در آن جا فراگرفت. در سال ۱۳۲۶ ق. به اراک رفته، از درس آیت الله آقانورالدین اراکی و حاج میرزا محمدعلی خان استفاده نمود و همراه آیت الله العظمی حایری به قم هجرت کرد و تا سال ۱۳۵۰ ق. از درس ایشان بهره برد.

آن گاه به نجف اشرف مهاجرت نمود و در درس آیت الله محمدحسین اصفهانی شرکت نمود. بعد از چند ماه به علت فوت پدرش به گوگد بازگشت و با تشویق آیت الله حایری مدرسه علمیه ای تأسیس کرد و فضلایی را تربیت نمود. در سال ۱۳۶۴ ق. دوباره به قم عزیمت کرد و از محضر آیت الله العظمی بروجردی بهره برد. در سال ۱۳۶۷ ق. به تهران مهاجرت نمود و تا سال ۱۳۹۴ ق. به تبلیغ و تدریس (در مدرسه عالی سپهسالار یا مدرسه شهید مرتضی مطهری) پرداخت.

در شب ۱۷ ماه صفر ۱۳۹۴ ق. در سن ۸۶ سالگی دعوت حق را لبیک گفت. پس از تشییع، پیکرش به قم منتقل و در قبرستان شیخان در کنار قبر زکریا بن آدم اشعری به خاک سپرده شد.[۵]

۲- سید محمد حائری: سید محمد حائری گلپایگانی فرزند آیت الله سید میرزا هدایت، در سال ۱۳۲۲ ق. در گلپایگان متولد شد. بعد از فراگیری سطح در تهران، به قم آمد و از محضر مدرسان بزرگی چون: آیت الله سید محمدتقی خوانساری و آیت الله میرزا سید علی یثربی بهره جست. سپس به نجف اشرف مهاجرت نمود و در آن جا از محضر آیت الله اصفهانی و آیت الله نائینی بهره برد. در سال ۱۳۵۲ ق. به ایران مراجعت نمود و در گلپایگان سکنا گزید. پس از مدتی به تهران رفت و در مسجد فخرالحاجیه (خیابان راه آهن) به اقامه نماز و تدریس و تبلیغ پرداخت.[۶]

فعالیت های تبلیغی

حاج آقا محمودی در سال ۱۳۴۳ ش. به نمایندگی از طرف آیت الله گلپایگانی به آباده شیراز اعزام شد و در مسجد جامع آن شهر به مدت پنج سال و نیم به امر تبلیغ، برگزاری جلسات تفسیر قرآن و وعظ و ارشاد مردم پرداخت. او در این مدت، در سخنرانی های خود، براهین علمی و منطقی به مبارزه با عقاید فاسد بهایی‌گری و شیخی‌گری برخاست. این امر به شکایت این دو فرقه از ایشان انجامید که با دخالت سازمان امنیت (ساواک)، دولت وقت وی را از آباده اخراج می کند. البته آیت الله گلپایگانی و مرحوم فلسفی طی نامه ای به رئیس سازمان امنیت، خواستار ابقای وی در آباده می شوند؛ اما تلاش آنان ثمری نمی بخشد و او از آباده به قم هجرت می کند و تا سال ۱۳۵۰ ش. در آن جا اقامت می گزیند. سپس از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۷۱ ش. در تهران مسجد زعیم (خیابان منیریه)، به اقامه نماز جماعت و تشکیل جلسه تفسیر و ارشاد مردم می پردازد. آن مسجد به خاطر حضور وی، در سال های پرالتهاب انقلاب، یکی از کانون های مبارزه با دستگاه ستم شاهی می گردد.[۷]

فعالیت های سیاسی

آن مرحوم از چهره های شاخصی بود که در مواقع لازم (چه قبل و چه بعد از انقلاب) با قلم و قدم و زبان حمایت خویش را از انقلاب و رهبری آن ابراز می داشت. در ذیل به مواردی از آن اشاره می شود:

۱- امضای اعلامیه جمعی از روحانیان تهران در محکومیت کشتار مردم بی گناه تبریز در ۲۹ بهمن. در این اعلامیه آمده است: حادثه خونین و کشتار دسته جمعی مسلمانان بیدار و مجاهد (تبریز) که در چهلمین روز شهدای قم به عنوان طرفداری از حریم مقدس دیانت و دفاع از مقام شاخص روحانیت واقع شده است، به حضور مبارک مراجع بزرگ شیعه و علمای معظم و اهالی فداکار تبریز را تسلیت عرض نموده، بدین وسیله مراتب همدردی خود را با برادران مسلمان و غیور، انزجار و تنفر از مسببین این غائله اسفبار اظهار، و پشتیبانی خود را از منویات حضرات مراجع عظام ادام الله ظلهم ابراز می داریم.[۸]
۲- امضای اعلامیه جمعی از روحانیان تهران در پاسخ به بیانیه مسئولان شرکت نفت آبادان، مورخ ۱۳۵۷/۱۰/۷.[۹]
۳- پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با تقاضای مردم و تشویق مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی، وی نامزد نمایندگی مردم گلپایگان و خوانسار در مجلس شورای اسلامی می شود و در دوره های اول، دوم و سوم مجلس به انجام وظیفه می پردازد. همزمان با دوره اول نمایندگی، وی به مدت چهار سال از سوی امام خمینی به امامت جمعه گلپایگان منصوب می شود.[۱۰]

همچنین، پس از استعفای آیت الله ابوالفضل خوانساری از سمت امامت جمعه اراک، در سال ۱۳۷۱ ش، وی در دهم شهریور همان سال از سوی مقام معظم رهبری به عنوان امام جمعه اراک و نماینده ولی فقیه در استان مرکزی منصوب می شود. فعالیت های ایشان در آن استان به گونه ای بود که زبانزد عام و خاص می گردد.[۱۱]

دیدگاه‌های اقتصادی

مرحوم حجهالاسلام محمودی در امور اقتصادی، بخصوص در بخش فرش و صادرات آن، صاحب نظر بود و دیدگاه های جدید و قابل اعتنایی داشت. نمونه‌هایی از نظریات وی، که در نطق قبل از دستورِ مجلس ایراد دشده، مؤید این ادعا است:

۱- حذف سوبسیدها:

این عقیده بود که سوبسیدهایی که دولت نسبت به برخی از کالاها می دهد، به تدریج باید حذف شود؛ اما به شکلی که به قشر کم درآمد فشار نیاید؛ مثلاً به کسانی که توان خرید نان گران ندارند مهر مخصوص خرید نان داده شود.[۱۲] «ما باید سوبسیدها را به تولید کننده بدهیم، نه مصرف کننده؛ تا آمار تولید بالا برود. سوبسید باید به دهاتی کشاورز داده شود، نه شهری؛ تا چهار تن گندم سال قبل او به شش تن افزایش یابد».[۱۳]

۲- کاهش آمار کارمندان دولت:

«من عرض می کنم که دولت چرا باید بگذارد به آمار کارکنانش آن قدر اضافه شود که آن ها فشار بیاورند به دولت که با این مبلغ حقوق، نمی شود زندگی کرد».[۱۴]

۳- واگذاری بخش عمده اقتصاد کشور به تعاونی ها:

«برای جلوگیری از تورم، قسمت عمده اقتصاد کشور به صورت تعاونی ها اداره شود. سرمایه ها یا در حال فرار است یا در حال رکود. دولت باید برای آن کاری کند و در چارچوب قانون اسلام[۱۵] و مملکت باید امنیت اقتصادی بیشتری به مردم بدهند؛ چون مسلم است از باب «من لامعاش له لامعاد له»؛ اقتصاد اگر شکست بخورد، انقلاب ما را حداقل به رکود خواهد کشاند؛ هر چند انقلاب ما اقتصادی نیست، اسلامی است».[۱۶]

۴- صادرات نفت:

«ما در اوایل انقلاب می گفتیم رژیم سابق، ما را به نفت وابسته کرد، ما را مقروض کرد، الآن این وابستگی و قرض شدت بیشتری پیدا کرده است و آمار، حاکی از آن است؛ مثلاً ما در سال ۱۳۵۷، ۱۲۱۹ میلیارد ریال و در سال ۶۰، ۱۵۰۰ میلیارد ریال صادرات نفت داشته ایم. خلاصه حرف ما این است ملتی هستیم که انقلاب کرده ایم. انقلاب ما باید در همه ابعادش، ابعاد اقتصادی اش هم انقلاب باشد».[۱۷]

ونیز در انتقاد از کاهش هفتاد درصدی صادرات فرش در سال ۶۱ نسبت به سال ۶۰ ابراز می کرد: «۷۰ درصد صادرات فرش ما از پارسال تا امسال کاهش می یابد؛ در صورتی که قضیه مهمتر فرش کهنه ما است. وقتی صادرات نشود، تا دو سال دیگر تار و پودش از هم گسیخته و نابود می شود؛ در حالی که در گذشته با صادرات آن چقدر ما برای مملکت ارز تهیه می کردیم و مایحتاج مان را با آن تهیه می نمودیم. بنده علت آن را سختگیری های بی مورد می دانم، که این رکود بازار فرش الآن به ضرر تولیدکنندگان و بیکاری بافندگان آن شده است. وزارت بازرگانی باید به این مسئله توجه کند».[۱۸]

۵- ضرورت توجه به کشاورزی و تجهیز کشاورزان:

«کشاورزی محور است؛ عده‌ای در توجیه کمبود در کشاورزی، مسئله زمین برای کشاورز را مطرح می کنند؛ در صورتی که طبق تحقیق و آمار، مسئله مهم، کشاورز برای زمین است، نه زمین برای کشاورز. کشاورز بی زمین نیست.[۱۹] ما زمین و آب و فضای مستعد و نیمه مستعد داریم. باید وسایل را برای آن ها مهیا کنیم. این اشتباه است که انتظار داشته باشیم کشاورز به طریق سنتی عمل کند باید اقلاً به طرز نیمه مدرن وسیله او را (از قبیل تراکتور، وانت، و غیره) در اختیار او قرار دهیم، تا تولید به صرفه باشد و خودکفایی به دنبال داشته باشد».[۲۰]

خدمات عمرانی

گازرسانی به شهرستان های خوانسار و گلپایگان و آبرسانی به روستاهای حومه آن، آسفالت جاده موته در گلپایگان، توسعه شبکه تلفنی در آن دو شهر و حومه، تأسیس دانشگاه در رشته بهداشت و ساخت مسجد و حمام با کمک های مردمی، نمونه ای از فعالیت های فراوان مرحوم حجه الاسلام محمودی در زمان نمایندگی وی در مجلس شورای اسلامی است.[۲۱]

ویژگی های اخلاقی

با توجه به سخنان دوستان و همدرسان ایشان، که برخی از آنان مراجع تقلید و عده‌ای امام جمعه یا جماعت هستند و برخی نیز به تبلیغ اشتغال دارند، می توان به این ویژگی ها اشاره کرد:

۱- اشتهار به خوبی:

[آیت الله حاج شیخ لطف الله صافی گلپایگانی|لطفالله صافی گلپایگانی] دامت برکاته درباره آن مرحوم فرمودند: «ایشان بسیار بسیار آدم خوبی بودند و مروج واقعی دین مبین اسلام بودند».[۲۲]

۲- عشق به اهل بیت علیهم السلام، خصوصاً سالار شهیدان:

ایشان در مدت اقامت در تهران، علاوه بر ایام سوگواری، هر ماه مجلس بزرگداشت اهل بیت علیهم السلام به پا می کرد. امام جمعه گلپایگان و اراک بود، برای احیای سنت عزاداری و مصیبت برای اجداد طاهرینش، در منزل خود جلسه روضه و توسل تشکیل می داد و خود گوش می داد و گریه می کرد.[۲۳] وی در یکی از این مجالس&#۹