پاورپوینت کامل چشم زخم ۹۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل چشم زخم ۹۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل چشم زخم ۹۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل چشم زخم ۹۹ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ چشم زخم در سرتاسر جهان
۲ چشم زخم از لحاظ علمی
۳ چشم زخم چیست؟
۴ علت شور چشمی یا چشم زخم
۵ انواع روشهای درمانی چشم زخم
۶ پیوند چشم زخم و حسد
۷ چشم‌زخم و رفتار اجتماعى
۸ چشم‌زخم در پزشکى عامیانه
۹ چشم‌زخم در تعالیم اسلامى
۱۰ پانویس
۱۱ منابع مقاله
۱۲ منابع

چشم زخم در سرتاسر جهان

چشم‌زخم از قدیم‌ترین باورهاى بشر و احتمالاً فراگیرترین و رایج‌ترین باور فراعلمى در سراسر جهان و از جمله در جهان اسلام است، هر چند در دوران جدید در فرایند روزافزونِ عرفی‌شدن، این باور از بسیارى از حوزه‌هاى زیست ـ جهان بشرى عقب نشسته است و اکنون بیشتر به‌ مثابه باورى عامیانه حضور دارد.

چشم زخم از لحاظ علمی

باور به چشم‌زخم در گونه‌شناسى پدیدارشناختى، در گروه باورهاى توجیه‌کننده جاى می‌گیرد که در فقدان تبیین هاى علمى تجربى، برخى رویدادهاى ناگوار و آسیبهاى پدید آمده را فارغ از روابطِ علّى و معلولىِ اثبات‌پذیر و آزمون‌پذیر، توجیه و بنابر منطق ویژه خود معقول‌سازى می‌کند و مدلّل می‌دارد؛ بنابراین با وجود برخى تلاشها براى یافتن سرچشمه این باور و نشان دادن مسیر اشاعه آن به نقاط دیگر[۱]، چشم‌زخم را باید باورى نوعى دانست که در همه حوزه‌هاى تمدنى به‌ طور اصیل پدید آمده و در جریان فربه‌شدنهاى مکرر، از اخذ و اقتباسهاى میانْ فرهنگى تأثیر پذیرفته است. همچنین، باور به چشم‌زخم در واقع یک مادرْباور (باورِ مُولّد یا گروهْ باور) است و شبکه‌اى وسیع از باورهاى دیگر را دربردارد که یا اصولا بر اثر باور به چشم‌زخم پدید آمده‌اند یا در ذیل مجموعه فرهنگى چشم‌زخم مندرج می‌شوند و معنا می‌یابند.

چشم زخم چیست؟

چیستى. براى راه بردن به چیستى چشم‌زخم، تلاش هایى صورت گرفته است. به‌ گمان برخى، چنان‌که از مفهوم لغوى «چشم‌زدن» یا «اصابتِ عین» نیز برمی‌آید، چیزى مثلاً حرارت یا سَم از چشمان شور خارج یا ساطع می‌شود و به هدف چشم‌زخم برخورد می‌کند[۲] [۳] [۴]، در حالی‌ که به‌ زعم برخى دیگر در سازوکارِ اثر چشم‌زخم ــ به‌ ویژه از آن‌رو که بر فرد یا شىء غایب از نظر نیز کارساز است ــ نیازى به تماس یا حضور واسطه یا صدور و ارسال جزئى از علت به‌ سوى معلول نیست بلکه مبدأ چشم‌زخم، تأثیرِ مفروضى است که قواى نفسانى می‌توانند به‌ گونه‌اى فعلاً ناشناخته در انفاس یا ابدانِ دیگر داشته باشند.[۵] [۶] [۷] [۸] [۹] [۱۰] [۱۱]

بنابر شرح نصیرالدین طوسى بر الاشارات [۱۲] ابن‌سینا جزم به وجود چشم‌زخم نداشته و آن را از امور ظنّى تلقى می‌کرده است. صدرالدین شیرازى در المبدأ والمعاد.[۱۳] تصریح کرده است که برخى نفوس در قوه وهمیه به‌ حدى می‌رسند که می‌توانند در مواد خارجى تأثیر بگذارند و چشم‌زخم نیز به همین مقوله تعلق دارد.

علت شور چشمی یا چشم زخم

صرف‌نظر از مسئله سازوکار تأثیر چشم‌زخم، مایه اصلى و مقوم آن را اغلب حسِ رشک و حسادت به چیزهاى خوب و مطلوب دانسته‌اند و عمدتاً آن را ناشى از محرومیت و تنگدستى تلقى کرده‌اند[۱۴] [۱۵] [۱۶] [۱۷] و از همین‌رو گفته شده که بهبود عمومىِ وضع رفاهى و اقتصادى و توسعه انسانى در ادوار متأخر، موجب کاهش باور به چشم‌زخم گردیده است.[۱۸]

دلایلى که معمولاً براى اثبات مبتنى بودن چشم‌زخم بر حس حسادت ارائه می‌شده، بیشتر ناظر به جنبه‌هاى فرهنگى و برخى باورهاى عامیانه درباره صاحبان چشم‌شور بوده است: در سراسر جهان، باور بر آن است که افرادى که به نحوى دچار محرومیت، فقر، نقص و به‌ طور کلى احساس کمبود نسبت به دیگران‌اند و از این‌ رو ممکن است به دیگران حسادت بورزند، احتمالاً چشمانى شور و نگاهى زیان‌بار نیز دارند، از جمله افراد سالخورده، ناقص‌الخلقه، عقب‌افتاده، معلول، زشت‌رو، کچل، موبور و چشم‌زاغ یا چشم‌آبى البته بیشتر در اقوامى که در میان آنها چشمان آبى یا موى بور، نامتعارف بود.[۱۹]

زنان نازا، پیر دختران، فقرا و تهی‌دستان با این یادآورى که در میان این افراد نیز نسبت هایى برقرار بوده است، مثلاً احتمال یا شدت شورچشمى زنان از مردان و پیرزنان از زنان جوان بیشتر بود.[۲۰] [۲۱] [۲۲] [۲۳] [۲۴] [۲۵] [۲۶] طبعاً هر امر مطلوبى که در قطب مقابلِ این گونه افراد قرار داشت، ممکن بود موضوع حسادت و رشک‌بردن ایشان تلقى شود. از جمله کودکان، جوانان، ورزشکاران، زیبارویان، نوعروسان و تازه‌دامادان، زنان باردار، موقعیت هاى مسرت‌بار همچون اعیاد و جشنها، سفره‌هاى رنگین غذا، مال و ثروت، درختان و مزارع سرسبز، حیوانات، خانه‌ها، مغازه‌ها، اتومبیلها و غیره [۲۷] [۲۸] [۲۹] [۳۰] [۳۱] [۳۲] [۳۳] [۳۴]

انواع روشهای درمانی چشم زخم

مشاهده و تأکید بر باورهاى مردم درباره روشهاى پیشگیرى و درمان اثر سوء چشم‌زخم نیز تا حدى این همانى یا ابتناى چشم‌زخم بر حسد را تأیید می‌کند: مردم می‌کوشیده‌اند با تدابیر مختلف، چیزهاى جذاب و قابلِ حسادت را از معرض نگاههاى رشک‌آمیز دیگران دور کنند یا آنها را به‌ نحوى غیرجذاب جلوه دهند. مثلاً بر اندام کودکان خود لباسهاى چرکین، مندرس و بی‌قواره می‌پوشاندند، رویشان را نمی‌شستند و آنان را نمی‌آراستند.[۳۵] [۳۶] بر اندام پسرکان لباسهاى دخترانه می‌پوشاندند و مویشان را چون دخترکان، بلند می‌کردند و گاه از ته می‌تراشیدند.[۳۷] [۳۸] [۳۹]، کودکان خود را با القابى حاکى از ضعف و نقص ــ مثلاً خِنگ، عقب‌افتاده، دست و پاچلفتى و از این قبیل ــ صدا می‌کردند یا در برابر دیگران، پیوسته معایب فرزندان خود را برمی‌شمردند و آنان را تحقیر و سرزنش می‌کردند، به دیگران اجازه نمی‌دادند از محاسن فرزندانشان سخن بگویند و خود نیز از ایشان تعریف و تمجید نمی‌کردند و حتى گاه از بیان شمار درست فرزندان خود طفره می‌رفتند.[۴۰] [۴۱] [۴۲] در و دیوارهاى بیرونى خانه‌ها را یا بدون تزیین می‌گذاشتند یا به نحوی‌ که در نظر رهگذران، زشت و فقیرانه جلوه کند، می‌ساختند[۴۳] همچنین پوشاندن صورت مردان و زنان با نقاب یا حجاب در سرزمین هاى عربى و به ویژه شمال افریقا تدبیرى براى حفظ از چشم‌زخم دانسته شده است.[۴۴] [۴۵] گو این که واژه حجاب، در عربى به‌ معناى تعویذ و شىء دافع چشم‌ زخم نیز بوده است.[۴۶]

پیوند چشم زخم و حسد

با این‌همه، این استدلال تنها بر بخشى از انبوه تدابیر مردم به منظور پیشگیرى و دفع چشم‌زخم استوار شده و از این‌ رو با وجود پیوند وثیقى که میان چشم‌زخم و حسد در فاهمه عمومى برقرار است.[۴۷] درست آن است که باید میان چشم‌زخم و حسد به رابطه‌اى از نوع عموم و خصوص من‌وجه قائل شد.[۴۸] و میان این دو تمایز نهاد، چنان‌ که:

اولاً واژه‌هایى چون «حَسد» و نیز «نَفْس» که مفید معناى حسادت، رقابت، هم‌چشمى، بُخل، خواهندگى، غیرت و دریغ داشتن و به اصطلاح، تمناى زوال نعمت از دیگرى یا تمناى دوام نقص و محرومیت براى غیر بوده.[۴۹][۵۰] [۵۱] در کنار واژه اختصاصی‌ترى چون عَین و ترکیباتى چون العَین‌اللامّه براى چشم‌زخم بکار می‌رفته است.[۵۲] [۵۳] در واقع، انطباق گاه به‌ گاه این واژه‌ها بر هم، ناشى از نزدیکى دلالت آنهاست نه این که هر سه به یک معنا بوده باشند، چنان‌که در زبان فارسى نیز در اصل میان واژه شورچشمى با واژه‌هایى چون دُژچشمى و بدچشمى ــ به معناى بدخواهى، تنگ‌نظرى و به رشک نگریستن ــ تمایز روشنى برقرار بوده است.[۵۴] [۵۵]

ثانیاً به‌ زعم عوام، علاوه بر کسانى که به عمد و از روى بدخواهى به دیگران چشم می‌زنند، چه‌بسا افراد نیکخواه و مهربان نیز ممکن است بی‌آنکه بخواهند و صرفاً بنابر این که شورچشم‌اند به دیگران (مثلاً مادران به فرزندان خود) چشم بزنند و دچار آسیبشان کنند.[۵۶] یا ممکن است آدمى به خود یا اموال خود چشم بزند.[۵۷] براى نمونه‌اى از این‌ گونه چشم‌زخم[۵۸] و حتى جانوران نیز ممکن است به آدمى چشم بزنند.[۵۹] به این ترتیب، ممکن است حسد با چشم‌زخم همراه باشد یا نباشد. پیشنهاد شده است که نگاه حسادت بار را در صورتى که در واقعیت عینى منجر به ضرر و زوال نعمت از غیر شود، با چشم‌زخم یکى بینگاریم.[۶۰] یعنى، چشم‌زخم می‌تواند مستقلاً و بدون همراهى با حسِ حسادت، براى دیگران خسارت به بار آورد ولى صرف حسد ورزیدن یا نگاه حسودانه، حائز چنین امکانى نیست.

ثالثاً به‌ جز برخى تدابیر معطوف به دور نگهداشتن چیزهاى مطلوب و نظرگیر از نظاره چشمان شور، سایر تدابیر بسیار متنوعى که مردم در برابر چشم‌زخم بکار می‌برده‌اند، با فرض یکى دانستن چشم‌زخم با مطلقِ حس حسادت به سادگى توجیه‌پذیر نخواهند بود، مثلاً استفاده از انواع بخورهاى گیاهى، دود کردن اسفند، استفاده از اوراد دینى یا عرفى چون ماشاءاللّه، وان‌یکاد، بنامیزد، چشمت کف‌پام، بزن به تخته و غیره به همراه داشتن انواع تعاویذ، طلسمات، سنگها، فلزات، اشیایى چون نعل اسب، صدف، اجزاى بدن جانوران همچون شاخ کرگدن، دندان فیل، شانه هدهد، چشم حیوانِ قربانى شده یا نظر قربانى، انجام دادن انواع عملیات جادویى با نمک، تخم‌مرغ، زغال، سرب (بعضاً در زمانهاى خاص) و غیره [۶۱] [۶۲] [۶۳] [۶۴] [۶۵] [۶۶] [۶۷] [۶۸] [۶۹] [۷۰] نیز خال‌کوبى و به‌ ویژه استفاده از نمادهاى عدد پنج [۷۱] [۷۲] [۷۳]، خوردن برخى غذاها [۷۴] استفاده از برخى رنگها به‌ ویژه رنگ آبى[۷۵] و در کنار همه اینها، چه‌ بسا گاه خودِ افرادى که شورچشم دانسته می‌شدند یا خود چنین می‌پنداشتند داوطلبانه براى پیشگیرى از اثر سوءچشم خود، اقداماتى می‌کردند.[۷۶]

چشم‌زخم و رفتار اجتماعى

باور به چشم‌زخم همچون دیگر مادرْباورها در شکل‌دهى یا جهت‌دهى بسیاری‌از سلیقه‌هاى ترجیحى یا امتناعى، عادات و رفتارهاى اجتماعى یا رفتارهاى فردىِ اجتماعْ پرورد بسیار تأثیرگذار بوده است: در گفتگوهاى روزمره، اوراد و اذکار دافع چشم‌زخم، به‌ ویژه ماشاءاللّه، بسامد بالایى دارد؛ در نام‌گذاری ها از برخى نامهاى ناظر به‌ این باور همچون ماشاءاللّه، خداپناه، على پناه براى تسمیه فرزندان خود استفاده می‌کردند یا یک فرد را به چند نام می‌خواندند.[۷۷][۷۸] در رابطه والدین و فرزندان، عیب‌جویى و تحقیر فرزندان نزد دیگران و کوچک جلوه دادن موفقیت هاى او، هنوز هم نزد بسیارى از خانواده‌ها معمول است، گو این که بعضاً استشعارى به مسئله چشم‌زخم در این موارد ملاحظه نمی‌شود؛ در تشکیلات حکومتى، برخى حکمرانان کسانى را براى دفع چشم‌زخم استخدام می‌کردند و گاه مردم می‌بایست براى دفع چشم‌زخم از حاکم، مراسمى انجام می‌دادند.[۷۹][۸۰]

در مهمانی ها، گاه نه از روى احترام بلکه از ترس چشم‌زخم، زنان را در تغذیه مقدم می‌داشتند.[۸۱] صرف‌نظر از خوى مهمان‌نوازى و سخاوت در برخى مناطق رسم بود که هر کسى را حتى اگر بی‌دعوت در ضیافت یا در کنار سفره‌اى حاضر می‌شد، پذیرایى کنند و شدیداً اصرار می‌کردند که دست‌کم «یک لقمه بردارد».[۸۲] در روابط جمعى اگر کسى را به شورچشمى می‌شناختند، وظیفه خود می‌دانستند که براى نشان دادن خیرخواهى، او را به همگان معرفى کنند.[۸۳] و حکایات راجع به این افراد، نقل محافل بود.[۸۴] [۸۵] [۸۶] در ژستها، اشاره کردن با انگشت به سمت افراد یا نشان دادن کف دست با انگشتان باز به دیگران حرکت پسندیده‌اى تلقى نمی‌شد؛[۸۷] در رفتار دینى، با آنکه حیواناتى چون خوک از لحاظ شرعى نجس و استفاده از شیر و گوشت و پوست آنها حرام است، گاه چنین حیوانى را در کنار دامهاى خود در طویله نگاه می‌داشتند.[۸۸] در تجارت، اگر کسى اصرار می‌کرد که چیزى را از کسى بخرد، طرف ناچار می‌شد حتى بدون رضایت خاطر، آن را به او بفروشد یا اگر کسى از چیزى که در تملک دیگرى بود، بسیار تمجید و تعریف می‌کرد، رسم بود که شىء نظر گرفته را به طرف هدیه بدهند و این البته به سوء استفاده‌هاى رندانه‌اى نیز می‌انجامید.[۸۹] چنان‌که رندان، گاه از افراد شورچشم براى وادار کردن صاحبان احشام به ذبح و قربانى کردن حیوان و اطعام مردم با گوشت آن، سوءاستفاده می‌کردند؛[۹۰] در زیبایی‌شناسى، افراد بور، زاغ یا سبز یا آبى چشم از نظر مردم، زیبا محسوب نمی‌شدند و از ایشان احتراز می‌شد.[۹۱][۹۲] [۹۳] [۹۴] در هنر باور به چشم‌زخم به‌ ویژه در هنرهاى تزیینى و جواهرسازى در جهان اسلام، نقش بسیارى داشته و در نقاشى، خال‌کوبى، کنده‌کارى، حکاکى، بافتن فرش، پارچه و پرده، کاشی‌کارى، و تزیینات داخلى بناها، نقوش و علائم و نمادهاى ضدچشم زخم، از بن‌مایه‌هاى بسیار رایج بوده است.[۹۵] [۹۶][۹۷] و به‌ ویژه در هنر جواهرسازى، ساخت انواعِ لوحه‌هاى آویز کوچک با اوراد ضدچشم‌زخم، از جمله لوحه معروف چهل بسم‌اللّه و نیز ساختِ آویزها و انگشترهایى مرصع به فیروزه، تأثیر وسیع این باور را بازمی‌نمایاند.[۹۸] [۹۹] [۱۰۰] [۱۰۱]

چشم‌زخم در پزشکى عامیانه

در میان یهودیان باور بر این بود که نود و نه درصد مرگها ناشى از چشم‌ زخم است و تنها یک درصد مردمان به مرگ طبیعى می‌میرند.[۱۰۲] [۱۰۳] [۱۰۴]

این باور در میان مردم عرب به صورت مَثَلهایى از این دست درآمد: «اکثر مردم یا نیمى از مردم بر اثر چشم‌زخم می‌میرند»، «دو سوم گورستانها را چشم‌زخم پر کرده است» یا «چشم‌زخم، خانه‌ها را خالى و گورها را پر می‌کند».[۱۰۵] [۱۰۶] [۱۰۷]

پیوند دادن مرگ و به طریق اولى بیمارى با چشم ‌زخم در پزشکى جهان باستان به‌ ویژه در بین‌النهرین سنت بود و پزشک بین‌النهرینى، پیش از آغاز فرایند درمان، ابتدا طى عملیاتى مشخص می‌کرد که بیمارى ناشى از عاملى ماوراءالطبیعى مثلاً چشم ‌زخم، چشم بد، دهان بد، انگشت بد است یا آنکه ناشى از عاملى طبیعى و مادّى است و باید با دارو درمان شود.[۱۰۸] [۱۰۹] این سنت کهن در ادوار متأخرتر نیز همچنان در حوزه طب عامیانه در جهان اسلام رواج داشته است.[۱۱۰] [۱۱۱] [۱۱۲]

علاوه بر بیماری هایى چون تب، آبله و سرخک حتى ناراحتى و گریه شدید کودکان که می‌توانست علل مختلفى داشته باشد و نیز حوادثى که عملاً بر اثر بی‌احتیاطى و غفلت والدین از کودکان رخ می‌داد، از جمله پرت شدن از بلندى، زمین خوردن و سوختن، ناشى از نظر بد و چشم‌زخم تلقى می‌شد و در نتیجه در کنار مداواى عرفى، عملیات جادویى دفع چشم‌زخم نیز در طب عامیانه تجویز می‌گردید.[۱۱۳][۱۱۴][۱۱۵] البته در چنین مواردى، نسبت دادن حادثه به چشم ‌زخم، علاوه بر توجیه قصور و تقصیر مادر یا پرستار کودک به دیگران می‌فهماند که این خانواده مورد غبطه

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.