پاورپوینت کامل پیامبر در عهدین ۶۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل پیامبر در عهدین ۶۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پیامبر در عهدین ۶۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل پیامبر در عهدین ۶۹ اسلاید در PowerPoint :
منبع: فصلنامه معرفت، شماره ۲۵
نویسنده: محمد محسن پور
خداى سبحان در آیه ۱۵۷ سوره اعراف چنین فرموده است: «الذین یتبعون الرسول النبى الامى الذی یجدونه مکتوبا عندهم فى التوراه والانجیل یامرهم بالمعروف و ینهاهم عن المنکر…».
از این آیه شریفه استفاده مى شود که اهل کتاب در عصر نزول قرآن، بشارت به حضرت رسول اکرم صلى الله علیه و آله را در کتاب هاى خود مى یافته اند. همچنین براساس آیه سوره صف، حضرت عیسی علیه السلام خود را مبشر پیامبرى به نام «احمد» مى داند: و اذ قال عیسى بن مریم: «یا بنی اسرائیل انی رسول الله الیکم مصدقا لما بین یدى من التوراه و مبشرا برسول یاتی من بعدى اسمه احمد فلما جاءهم بالبینات قالوا هذا سحر مبین». (سوره صف، آیه ۶)
این آیات و نظایر آن ما را از مراجعه به تورات و انجیل موجود بى نیاز مى سازد. گذشته از آن، کسى که اندک آشنایى با عهدین موجود داشته باشد به یقین مى داند که این کتب اندک شباهتى با تورات و انجیل مورد نظر قرآن ندارند، حتى ترکیب و صورت محرفى از آن ها نیز نمى توانند باشند.
عهدین موجود «سیره مانندى » بیش نیستند که در طول قرن هاى متمادى، نویسندگان بسیارى آن ها را به رشته تحریر درآورده اند. بنابراین، جستجو از بشارت هاى قرآنى در این کتاب ها اساسا خطاست. با وجود این، شواهد و قراینى در آن ها وجود دارد که به خوبى، بر پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله قابل تطبیق است. این شواهد و قراین هم در عهد عتیق و هم در عهد جدید قابل پیگیرى است.
پیامبر موعود در عهد عتیق
در عهد عتیق بشارت هاى بسیارى وجود دارد. در میان آن ها، مواردى هست که در طول تاریخ تنها بر پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله قابل تطبیق است. از این نمونه است آن چه در خطاب به حضرت موسی علیه السلام در سفر تثنیه از عهد عتیق آمده است: نبى اى را از براى ایشان از میان برادران ایشان مثل تو مبعوث خواهم کرد و کلام خود را در دهانش خواهم گذاشت و هر آن چه به او امر فرمایم به ایشان خواهد گفت و هر کسى که سخنان مرا، که او به اسم من مى گوید، نشنود من از او مطالبه خواهم کرد.[۱]
مسیحیان به بیانى که در کتاب اعمال رسولان آمده است،[۲] مصداق این بشارت را حضرت عیسی مسیح علیه السلام مى دانند. اما آیا حضرت عیسى علیه السلام مى تواند مصداق این بشارت باشد؟ در این عبارت چند خصوصیت مهم براى «پیامبر موعود» وجود دارد که قابل تامل و بررسى است:
الف) پیامبرى نظیر موسى علیه السلام
براساس شواهد، آن پیامبر، خاتم الانبیاء است نه عیسی میسح که در ذیل، برخی از این شواهد و دلایل را می آوریم:
۱- حضرت موسى علیه السلام و پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله هم پدر داشتند و هم مادر، همچنین تشکیل خانواده دادند و داراى فرزندانى نیز گردیدند. اما حضرت عیسى علیه السلام فقط مادر داشتند و خلقت ایشان همانند خلقت حضرت آدم علیه السلام بود، تا پایان عمر هم تشکیل خانواده ندادند و مجرد باقى ماندند. پس او «نظیر موسى » نبود.
۲- حضرت موسى علیه السلام و پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله نزد مردم خود پذیرفته شدند. شکى نیست که یهود مزاحمت هاى فراوانى براى حضرت موسى علیه السلام ایجاد کردند و در دوران سرگردانى در بیابان پیوسته بهانه جویى مى کردند. اما در عین حال، حضرت موسى علیه السلام را به عنوان پیامبرى الهى قبول داشتند.
به نحو مشابهى، قریش عرصه را بر پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله در مکه تنگ گرفتند و آن حضرت پیوسته مورد اذیت و آزار آن ها بودند تا پس از سیزده سال از محل تولد خود به مدینه هجرت کردند، اما پیش از رحلت، تمام ملت عرب او را به عنوان پیامبر قبول داشتند.
ولى براساس اناجیل موجود، یهود حضرت عیسى علیه السلام را نپذیرفتند.[۳] و در نهایت، او را دستگیر نمودند و تسلیم فرماندار رومى کردند. حتى امروز پس از دو هزار سال، ملت یهود حضرت عیسى علیه السلام را رد مى کنند و قبول ندارند. بنابراین، حضرت عیسى علیه السلام «نظیر موسى » نبود.
گمان مبرید آمده ام تا تورات یا صحف انبیاء را باطل سازم، نیامده ام تا باطل نمایم، بلکه تا تمام کنم; زیرا هر آینه به شما بگویم تا آسمان و زمین زایل نشود، همزه یا نقطه اى از تورات هرگز زایل نخواهد شد تا همه واقع شود.
۳- حضرت موسى علیه السلام و پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله پیامبر بودند و در عین حال، حکومت و رهبرى جامعه را نیز برعهده داشتند، وحى الهى را دریافت مى کردند و براساس آن، به ارشاد و راهنمایى مردم مى پرداختند. علاوه بر آن، حاکم بر مردم نیز بودند. او دستور داد مردمى را که حرمت روز سبت را شکسته بودند و در آن روز، هیزم جمع کرده بودند سنگسار کنند.[۴]
کم نبود گناهانى که مرتکبان آن ها به مجازات مرگ محکوم مى شدند و حضرت موسى علیه السلام دستور اجراى حکم الهى صادر مى کردند. به نحو مشابهى، حضرت محمد صلى الله علیه و آله نیز از چنین قدرتى برخوردار بودند. اما حضرت عیسی هرگز فرصت اجراى فرامین الهى را پیدا نکردند.
۴- حضرت موسى علیه السلام و پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله، هر کدام شریعت جدیدى آوردند. حضرت موسى علیه السلام علاوه بر «ده فرمان»، شریعت جامعى براى هدایت قوم بنى اسرائیل آوردند.
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله نیز در بین مردمى که غرق در جهل و وحشیگرى بودند مبعوث شدند و آن ها را از حضیض ذلت به اوج عزت رسانیدند. ایشان مصدق و مهیمن تعلیمات انبیاى سلف علیهم السلام بودند، ولى در عین حال، شریعت جدیدى آوردند.
اما حضرت عیسى علیه السلام شریعت جدیدى نیاوردند و براساس نقل اناجیل فرمودند: گمان مبرید آمده ام تا تورات یا صحف انبیا را باطل سازم، نیامده ام تا باطل نمایم، بلکه تا تمام کنم; زیرا هر آینه به شما بگویم تا آسمان و زمین زایل نشود، همزه یا نقطه اى از تورات هرگز زایل نخواهد شد تا همه واقع شود.[۵]
ب) از میان برادران ایشان
کتاب مقدس از حضرت ابراهیم علیه السلام به عنوان دوست و خلیل خدا یاد مى کند. حضرت ابراهیم علیه السلام دو همسر به نام هاى ساره و هاجر داشت. هاجر اولین پسر حضرت ابراهیم، حضرت اسماعیل علیه السلام، را به دنیا آورد. در این زمان، حضرت ابراهیم علیه السلام هشتاد و شش ساله بودند.[۶] هنگام عهد خدا با حضرت ابراهیم علیه السلام، حضرت اسماعیل علیه السلام یگانه فرزند ایشان بود.[۷]
همسر دیگر حضرت ابراهیم، ساره، نیز در ایام پیرى حامله شد و پسرى زایید و حضرت ابراهیم علیه السلام نام او را اسحاق نهادند. در آن هنگام، حضرت ابراهیم علیه السلام صد ساله بودند.[۸]
عهد عتیق فرزندان اسماعیل و فرزندان اسحاق را در مقابل یکدیگر با هم برادر خوانده است.[۹] فرزندان اسحاق یهودى و فرزندان اسماعیل عرب زبان بودند. حضرت محمد صلى الله علیه و آله از نژاد اسماعیل، فرزند اول ابراهیم خلیل الله علیه السلام، بود که خداوند او را از میان برادران اسرائیل – یعنى از نژاد اسماعیل – برگزید و این دقیقا همان چیزى است که در خطاب به حضرت موسی علیه السلام آمده است.[۱۰]
ج) خداوند کلام خود را در دهان او گذاشت.
در کتاب اشعیاى نبى علیه السلام چنین آمده است: و آن طومار را به کسى که خواندن نداند، داده، گویند؛ این را بخوان و او مى گوید؛ خواندن نمى دانم.»[۱۱]
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله چهل ساله بودند که در غار حرا، در شب بیست و هفتم ماه رجب، جبرئیل امین ایشان را با زبان مادریشان مورد خطاب قرارداد و فرمود: بخوان، او فرمود: من خواندن نمى دانم. به او گفته شد: به نام خداوند کریم خود بخوان.[۱۲]
این چنین فرشته وحى، کلمات الهى را بر دهان مبارک پیامبر صلى الله علیه و آله گذاشت و ایشان نیز به همان صورتى که به ایشان وحى و القا شده بود، تکرار کردند و به مردم ابلاغ نمودند.
در قرآن کریم، سوره هاى متعددى وجود دارد که با کلمه «قل » آغاز شده اند. همچنین آیات فراوانى وجود دارد که در ابتداى آن ها کلمه «قل » وارد شده است. تمام این ها نشانگر آن است که فرشته وحى کلام الهى را بر دهان حضرت رسول صلى الله علیه و آله گذاشته است. آن حضرت مکتب ندیده بودند و در تمام عمر شریف خود هرگز قلم به دست نگرفتند. معلم او فقط قادر توانا بود: «وَمَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوَى». (سوره نجم، ۳-۵)
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت × به غمزه مساله آموز صد مدرس شد[۱۳]
او آن است که بعد از من مى آید، اما پیش از من شده است. من لایق نیستم بند نعلینش را باز کنم… او از من تواناتر است.
د) او از خدا و به نام خدا سخن خواهد گفت.
در سراسر قرآن کریم، که معجزه جاوید پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله است، یک اظهارنظر و تفسیر و حتى یک کلمه و اشاره از خود پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله یا از یاران مؤمن و صدیق او دیده نمى شود. قرآن کریم، به تمامى، وحى و کلام خدا و از زبان خداست.
۱۱۳ سوره از ۱۱۴ سوره قرآن کریم با «به نام خداوند بخشنده مهربان» شروع شده است. تنها در ابتداى «سوره توبه » است که «بسم الله الرحمن الرحیم » وجود ندارد. دلیل آن هم خطاب خاص این سوره مبارکه به مشرکان است.
مسلمانان به تبع پیامبر خود، هر امرى را با نام خدا شروع مى کنند و هر کارى را که با نام اقدس خدا شروع نشود ابتر مى دانند. اما مسیحیان امور خود را با نام خدا شروع نمى کنند، بلکه با نام «پدر، پسر، روح القدس » شروع مى کنند، در حالى که خدا اسمى است که جنسیت بردار نیست. بنابراین، پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله که از خدا و به نام خدا سخن مى گفت، مصداق اتم این بشارت است.
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله در عهد جدید
در قرون اولیه میلادى، مردم در انتظار پیامبرى نظیر موسى علیه السلام بودند. براى کسانى که با عهد جدید آشنایى داشته باشند این مطلب غیرقابل انکار است. براساس عهد جدید و اسناد بدست آمده در سواحل بحرالمیت، مردم در عصر حضرت یحیی و حضرت عیسی علیهماالسلام در انتظار چند نفر بودند. این انتظار در مواقع گوناگونى ظهور و بروز داشته است: اشاره[۱۴] به «آن نبى ».
الف) «آن نبى » پس از موعظه روز عید
در روز عید بزرگى که حضرت عیسى علیه السلام مردم را موعظه مى کردند، پس از اتمام موعظه، در بین مردم اختلاف افتاد که او چه کسى است. بعضى او را همان پیامبرى دانستند که حضرت موسى علیه السلام و دیگران به آن بشارت داده بودند و بعضى دیگر او را مسیح موعود علیه السلام دانستند: آن گاه بسیارى از آن گروه چون این کلام را شنیدند، گف
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 