پاورپوینت کامل پرویز خانلری ۶۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پرویز خانلری ۶۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پرویز خانلری ۶۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل پرویز خانلری ۶۷ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ شرح احوال دکتر خانلری
۲ تحصیلات دکتر خانلری
۳ ازدواج دکتر خانلری
۴ شهرت خانلرى
۵ فعالیت های علمی دکتر خانلری
۶ اخلاق و صفات خانلری
۷ آثار استاد خانلری
۸ تألیفات خانلری
۹ ترجمه خانلری
۱۰ شعر خانلری
۱۱ نثر خانلرى
۱۲ خانلرى و سیاست
۱۳ درگذشت استاد خانلری
۱۴ پانویس
۱۵ منابع مقاله
۱۶ منابع

شرح احوال دکتر خانلری

نام خانوادگى خانلرى برگرفته از لقب جدش خانلرخان، نویسنده سفرنامه میرزاخانلرخان است.[۱] خانلرى نام ناتل (شهرى قدیمى در مازندران) را به پیشنهاد نیما یوشیج که پسرخاله مادرش بود، به نام خانوادگى خود افزود.[۲] نام مستعارش «پژوهنده»، «ت.آ.» و کوته نوشت نامش «پ.ن.خ.» است که شمارى از نوشته هایش را با آنها امضا کرده است. صادق هدایت از باب مزاح در جمع دوستانه، از او به عنوان «خانلرخان سوم» یاد مى کرد.[۳]

در اسفند ۱۲۹۲ در تهران به دنیا آمد. خانواده اش مازندرانى بودند و در عصر قاجار مشاغل دیوانى داشتند. جدش میرزا خانلرخان، ملقب به اعتصام الملک (لقبى که به پدر خانلرى به ارث رسید)، در وزارت امورخارجه شاغل بود و مدیریت کل اداره انگلیس را به عهده داشت. پدرش ابوالحسن خان اعتصام الملک (۱۲۸۸ـ۱۳۴۹) اهل بابُل، تحصیل کرده رشته حقوق، کارمند وزارت عدلیه و امورخارجه بود. به زبان روسى تسلط و با انگلیسى و فرانسوى آشنایى داشت، به مأموریت هاى خارج از کشور فرستاده شد و نایب سفیر ایران در تفلیس و سنپترزبورگ بود.

تحصیلات دکتر خانلری

تعلیم و تربیت پسرش، پرویز را شخصاً به عهده گرفت اما خانلرى سرانجام اجازه یافت تحصیلات منظم را در مدرسه دنبال کند. به نظر مى رسد که علاقه به ادبیات را پدر در او برانگیخته و از راه کتابخانه پدر کتابخوان شده باشد. از شش ـ هفت سالگى روزنامه مى خواند، شعر مى گفت و از کودکى گوشش با وزن و موسیقى شعر آشنا و به آن حساس بود.[۴] این تأثیر عمیق بعدها در پژوهشهاى بدیع وى در زمینه وزن شعر فارسى و علم عروض نمایان شد.

در مدرسه سنلویى و در مدرسه امریکایى تحصیل کرد و با زبانهاى فرانسوى و انگلیسى آشنا شد. در دبیرستان دارالفنون تحت تأثیر دبیرانى چون بدیع الزمان فروزانفر و احمد بهمنیار که ادبیات فارسى تدریس مى کردند، قرار گرفت. عبدالرحمان فرامرزى و على اکبر سیاسى هم از معلمان او در دارالفنون بودند[۵] با روح اللّه خالقى همدرس بود و آشنایى با خالقى ذوق موسیقى را در او برانگیخت، حتى مدتى هم به نواختن ویولن پرداخت و شعر کنسرت هاى خالقى را سرود.[۶]

نخستین مقاله اش تکلیفى درسى بود که به تشویق عبدالرحمان فرامرزى در روزنامه اقدام عباس خلیلى چاپ شد.[۷] در دوره دبیرستان به شعرهاى نیما یوشیج گرایش یافت و با او مأنوس شد و با همکارى یکى از دوستانش، شعرهاى نیما را پاکنویسى مى کرد. با رفتن نیما به مازندران، چندگاهى در مناسبات آنان وقفه افتاد.[۸]

پس از پایان دوره تحصیلات در دارالفنون، وارد دانشسراى عالى شد و در رشته ادبیات فارسى به تحصیل پرداخت. استادان او در دانشسرا، عباس اقبال و سعید نفیسى و همان دبیران وى در دارالفنون بودند. على اکبر شهابى، بعداً استاد عربى، از جمله همدورههاى او بود.[۹]

خانلرى که در دوره دانشجویى با علاقه بیشترى به شاعرى و مباحث ادبى روى آورده بود، از انجمنهاى ادبى که فضا و رویکرد ادبى آنها باب طبع تازهجو، پرشور و نوگراى وى نبود، سرخورد؛ و این خود شاید عامل دیگرى بود که در مشى ادبى و روش انتقادى او تأثیر گذاشت. در همین سالها حدوداً پیش از ۱۳۱۴ش، با سمت دستیار یانریپکا، ایرانشناس چک که براى تکمیل مطالعاتش در ایران بسر مى برد، به همکارى با او پرداخت. خانلرى هفته اى چند روز به منزل ریپکا مى رفت و فارسى معاصر به او درس مى داد. ریپکا که به آشنایى با نسل جدید ادبیات ایران راغب بود و با گروه رَبْعه (صادق هدایت، بزرگ علوى، مسعود فرزاد، مجتبى مینوى) آشنا شده بود، خانلرى را با صادق هدایت و دوستانش آشنا کرد و این آشنایى از موجبات دیگر تحول در نگرش و روش ادبى خانلرى بود.[۱۰]

از ۱۳۱۵ش به مدت یک سال دوره خدمت نظامى را در دانشکده افسرى تهران گذراند و به رشت رفت. نیما و همسرش هم در آن شهر زندگى مى کردند. خانلرى حدود یک سال در رشت تدریس کرد و با نیما آمد و شد داشت. سپس به تهران بازگشت، به خدمت وزارت فرهنگ درآمد، در دبیرستانهاى تهران و سپس در دانشسراى عالى به تدریس ادبیات پرداخت و معاش خانواده را به سختى اداره کرد.[۱۱] در ۱۳۲۰ش در دوره دکترى ادبیات فارسى در دانشگاه تهران پذیرفته شد و دو سال بعد از رساله خود با عنوان «چگونگى تحول اوزان غزل و تحقیق انتقادى در عروض و قافیه» به راهنمایى محمدتقى بهار و نظارت بدیع الزمان فروزانفر و سید محمد تدین دفاع کرد.

خانلرى مى گوید: این رساله باب طبع فروزانفر نبود، اما او باهوش خود حس کرده بود حرفهاى تازه اى در این رساله هست. بهار و تدین هم اصلاً موافق نبودند و حتى بهار در جلسه دفاع از پایان نامه، بى علاقگى خود را به کارى که خانلرى در این پایان نامه کرده بود، آشکارا ابراز داشت.[۱۲]

ازدواج دکتر خانلری

خانلرى در ۱۳۲۰ش با زهرا کیا همدرس خود در دوره دکترى ازدواج کرد که تا پایان عمر، یار وفادار و همکار او بود.

شهرت خانلرى

شهرت خانلرى را شاید بتوان حاصل کار و فعالیت او در دو زمینه اصلى دانست: تحقیقات و تألیفات و تدریس؛ و مدیریت و سازماندهى فرهنگى به ویژه در بنیاد فرهنگ ایران و مجله سخن. آنچه خانلرى را در میان ادیبان معاصر ممتاز مى کند، تلاش او در راه دادن روش و نگرش علمى در پژوهش و آموزش زبانى ـ ادبى و معیارهاى دقیق و سنجیده زیبایى شناخت هنرى در مطالعات و نقد ادبى همراه با ذوق ادبى کم نظیر، توجه خاص به زبان و نثر معاصر فارسى، اصول درست نویسى، شیوا و زیبانویسى و تأکید ویژه بر اصالت و هویت فرهنگ ایرانى و شناخت اصول و دلایل آنهاست.

ورود او به قلمرو سیاست و پذیرفتن برخى سمت هاى سیاسى، گرچه در دوره خاصى مناسبات او و برخى از روشنفکران جامعه ایرانى را به تیرگى کشاند و انتقادهایى را در پى آورد، اما اعتبار علمى تحقیقى و ارزش خدمات فرهنگى وى را تحت الشعاع قرار نداد.

را شاید بتوان حاصل کار و فعالیت او در دو زمینه اصلى دانست: تحقیقات و تألیفات و تدریس؛ و مدیریت و سازماندهى فرهنگى به ویژه در بنیاد فرهنگ ایران و مجله سخن. آنچه خانلرى را در میان ادیبان معاصر ممتاز می کند، تلاش او در راه دادن روش و نگرش علمى در پژوهش و آموزش زبانى ـ ادبى و معیارهاى دقیق و سنجیده زیبایى شناخت هنرى در مطالعات و نقد ادبى همراه با ذوق ادبى کم نظیر، توجه خاص به زبان و نثر معاصر فارسى، اصول درست نویسى، شیوا و زیبانویسى و تأکید ویژه بر اصالت و هویت فرهنگ ایرانى و شناخت اصول و دلایل آنهاست.

ورود او به قلمرو سیاست و پذیرفتن برخى سمت هاى سیاسى، گرچه در دوره خاصى مناسبات او و برخى از روشنفکران جامعه ایرانى را به تیرگى کشاند و انتقادهایى را در پى آورد، اما اعتبار علمى تحقیقى و ارزش خدمات فرهنگى وى را تحت الشعاع قرار نداد.

فعالیت های علمی دکتر خانلری

در ۱۳۲۲ش با عنوان دانشیار در دانشگاه تهران به تدریس ادبیات فارسى مشغول شد و همزمان مجله سخن را تأسیس کرد و فعالانه وارد صحنه ادبى شد. در ۱۳۲۵ش به دعوت دکتر على اکبر سیاسى، رئیس دانشگاه تهران، مدیریت اداره تازه تأسیس انتشارات دانشگاه تهران را پذیرفت و سرپرست روابط فرهنگى دانشگاه نیز بود.[۱۳]

در ۱۳۲۷ش براى تحصیل و مطالعه در زبانشناسى و آواشناسى به دانشگاه سوربن (پاریس) رفت و در آنجا نزدیک به سه سال به تحصیل و پژوهش، کار در آزمایشگاه آواشناسى و بازدید از مراکز مجامع فرهنگى پرداخت و دورهاى آزاد را نیز در علم زیبایى شناسى گذراند.

در ۱۳۲۹ش به کشور بازگشت [۱۴] و کرسى تاریخ زبان فارسى را در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران تأسیس کرد و به پرورش نخستین دانشجویان علاقه مند به زبانشناسى پرداخت. خانلرى در اوایل دهه ۱۳۳۰ش، به جایگاه کم نظیرى در میان استادان دانشکده ادبیات و نیز در صحنه ادبى کشور دست یافت. شهرت و اعتبار به او میدان فراخى براى فعالیت ثمربخش داد اما در عین حال پایش را هم به عرصه سیاست گشود و سهمى از بدنامى حاصل از حکومتى ناموفق را نصیب وى ساخت.[۱۵]

در دهه هاى ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ش همچنان فعال و پرکار بود و گذشته از تحقیق، تألیف، تدریس و انتشار مجله، مدیریت فرهنگى و سمت هایى سیاسى را عهده دار شد.[۱۶] در ۱۳۳۲ش چند ماه در بیروت تدریس کرد. در ۱۳۳۶ش نیز مدتى در امریکا بسر برد و با بسیارى از استادان دانشگاههاى امریکا از نزدیک آشنا شد. براى شرکت در مجامع و بازدید از مراکز مختلف فرهنگى به کشورهاى بسیارى سفر کرد و از شمارى دانشگاهها و مراکز علمى ـ فرهنگى دکتراى افتخارى و جایزه هاى ادبى و نشان علمى ـ فرهنگى گرفت.[۱۷] مرگ تنها پسرش آرمان در تغییر حال و هواى ذهنى او تأثیرى فوق العاده عمیق بر جاى نهاد .[۱۸]

خانلرى در دهه ۱۳۵۰ش، هم به لحاظ سیر افولى اوضاع و احوال سیاسى و هم به جهت افزایش سن و زوال تدریجى انگیزه فعالیت ادبى که بازتابى از آن را در افول مجله سخن مى توان دید، دیگر درخشش دهه هاى پیش را نداشت و بیشتر به نظارت و سرپرستىِ مؤسسات متبوع و پژوهشهاى شخصى مى پرداخت.

پس از انقلاب اسلامى، چند گاهى محبوس شد. دشوارى این مدت بر وضع جسمى و روحى اش تأثیرى بسیار عمیق گذاشت و نخستین نشانه هاى بیمارى پارکینسون در او ظاهر شد. او نه در جریان انقلاب و نه پس از آزادى از زندان با این که امکان خروج از کشور را داشت، ایران را ترک نگفت و به پیامها و وعده هاى چند گروه سیاسى مخالف جمهورى اسلامى که مى خواستند به هر طریقى شده او را از ایران بیرون ببرند و در صف خود جاى دهند، پاسخ رد داد.[۱۹]

اخلاق و صفات خانلری

نزدیکان، همکاران و دوستان خانلرى او را مردى آرام، صبور، خوشلباس، با دانشجویان و همکارانش فوق العاده همراه، مهربان و اهل مساعدت، اصولاً بى توقع و خویشتندار و متحمل توصیف کرده اند. بسیار پرکار بود، حافظهاى نیرومند داشت و هیچگاه لحظه هاى عمرش را عاطل نمى گذاشت.&#۹

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.