پاورپوینت کامل آیت الله سید محسن حکیم ۳۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل آیت الله سید محسن حکیم ۳۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آیت الله سید محسن حکیم ۳۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل آیت الله سید محسن حکیم ۳۴ اسلاید در PowerPoint :
محتویات
۱ ولادت
۲ دوران کودکی آیت الله حکیم
۳ جهاد
۴ جماعه العلماء
۵ فلسطین
۶ وفات
۷ پانویس
۸ منابع
۹ پیوند
ولادت
آیت الله سیدمحسن حکیم در سال ۱۳۰۶ ه . ق در شهر نجف اشرف در خاندانی که در عراق شهرت فراوان داشتند، به دنیا آمد. پدرش، مهدی بن صالح طباطبائی نجفی، مشهور به سیدمهدی حکیم، عالم دینی بود. او در صفر ۱۲۷۰ ق، یعنی ۶ سال پس از ولادت سید محسن در «بنت جبیل» لبنان دیده از جهان فروبست.[۱]
دوران کودکی آیت الله حکیم
پس از پدر، سید محمود، برادر بزرگتر سرپرستی او را به عهده گرفت و وی را به حفظ و قرائت قرآن کریم مشتاق ساخت. سید محسن در نه سالگی به درس های حوزه روی آورد[۲] و سید محمود، به عنوان نخستین استاد، برادر کوچکش را در آموختن ادبیات، منطق و بخش هایی از فقه و اصول یاری داد.[۳]
سید محسن سپس در شمار شاگردان شیخ صادق بن حاج مسعود بهبهانی و شیخ صادق جواهر جای گرفت[۴] و توانست سه سال پیش از وفات آخوند خراسانی به درس خارج آن فقیه فرزانه راه یابد.[۵] در سال ۱۲۸۷ همزمان با درگذشت آخوند خراسانی در محفل درس آقا ضیاءالدین عراقی حضور یافت و دو دوره اصول آن بزرگوار را درک کرد. آن گاه به درس فقه شیخ علی باقر جواهری شتافته، پنج سال از دریای دانش آن فقیه پارسا کامیاب شد.[۶]
سید محسن پس از این دوره در شمار شاگردان میرزا محمدحسین نایینی جای گرفت و سرانجام برای رهایی از چنگال شیطان به درس حکیم و عارف شهره عراق سید محمدسعید حبوبی پناه برد.[۷] محمدسعید در چهره سید محسن آیندهای تابناک میدید، بنابراین در فرصت های گوناگون پشتکارش را میستود، به فردای رخشانش اشاره میکرد. و او را از حمایت های معنوی خویش برخوردار میساخت.[۸]
جهاد
سال ۱۳۳۲ برای بیشتر مردم جهان بسیار تلخ و دشوار بود. آتش نخستین نبرد جهانی هر روز شعلهورتر میشد. هر چند شیعیان همواره از بیمهری دولت عثمانی رنج میبردند، ولی این مسأله هرگز آنان را از انجام وظیفه بازنداشت. فقیهان بزرگ نجف جهاد با کافران بریتانیایی را واجب خواندند[۹] و خود پیشتر از دیگران رهسپار جبهههای نبرد شدند.
یکی از پژوهشگران در این باره مینویسد: نیروهای مجاهدان در جبهه شعیبیه ۱۸۰۰۰ تن و در منطقه قرنه ۴۰۰۰۰ نفر بود. رهبران مردمی مجاهدان را در سه جبهه مستقر کرده بودند: جبهه مرکزی قونه به فرماندهی شیخ الشریعه اصفهانی، مهدی حیدری، مصطفی کاشانی. جبهه راست شعیبیه به رهبری مجتهدانی مانند سید محمدسعید حبوبی، سید محسن حکیم و باقر حیدر؛ جبهه پشت، هویزه به رهبری حضرات آیات مهدی خالصی، محمد خالصی، جعفر شیخ راضی، عبدالکریم جزایری و عیسی کمال الدین.[۱۰]
سید محمدسعید، که به سبب کهولت سن توان اداره چنین سپاهی در خویش نمیدید، مهر ویژه خویش به سید محسن حکیم سپرده، او را بدین امر خطیر گماشت و به رزمندگان گفت: آقای حکیم، حفظه الله، امین و مورد اعتماد من است. هر حکمی کند باید انجام گیرد.[۱۱]
این کردار سید محمدسعید مال های بسیاری، تحت عنوان هدایای مردمی و کمک های دولت عثمانی، سمت سید محسن گسیل داشت ولی فرزند پارسای خاندان حکیم هرگز از آن مال ها به سود خویش بهره نگرفت و حتی اسبی برای استفاده خود در جبهه تهیه نکرد.[۱۲]
به گونهای که چون عثمانیان و عشایر از جبهه شعیبیه عقب نشسته، حبوبی و حکیم را همراه تعدادی اندک در برابر متجاوزان تنها نهادند، حبوبی از حکیم خواست تا خود را به ستاد فرماندهی رسانده، کسب تکلیف کند. ولی دریغ که سید محسن اسب نداشت و از هر که تقاضای چارپا کرد با پاسخ منفی روبرو شد؛[۱۳] زیرا موفقیت دشوار بود و اسب برترین وسیله گریز، سید محمدسعید ناگزیر اسب خویش را در اختیار حکیم قرار داد و گفت: اگر حکیم سالم بماند و من هلاک شوم مانعی ندارد. وجود او سودمندتر است. روزی خواهد آمد که او به ریاست میرسد.[۱۴]
به هر حال هجوم سنگین نیروهای بریتانیا سرانجام مجاهدان را عقب راند. در ناصریه سید محمدسعید بیمار شده، چشم از جهان فروبست. اندکی بعد ناصریه سقوط کرد[۱۵] و حکیم با درس های نوینی که آموخته بود، به نجف بازگشت.
جماعه العلماء
با کودتا ۱۹۵۸ م دفتر پادشاهی در عراق بسته شد و شیوه جدیدی از دیکتاتوری با نام جمهوری بر کشور سایه افکند. مرجع روشن بین شیعه، که از سیاست های پشت پرده استعمارگران آگاه بود، مخابره تلگراف برای عبدالکریم قاسم، رهبر کودتا سرباز زد و بدین ترتیب خود را در برابر نظام جدید قرار داد. اندکی بعد کودتا گران لزوم کنار نهادن حجاب را اعلام داشتند و از انتشار کتاب های اسلامی در این موضوع جلوگیری کردند. رهبر بیدار شیعه در برابر این حرکت استعماری واکنش شدید نشان داده، پیام کوبندهای برای مسئولان فرستاد. به گونهای که آنان ناگزیر عقب نشسته، اجازه چاپ آثار دین باوران را صادر کردند.[۱۶]
سرور فقیهان نجف، که اعتقادات مردم را در معرض خطر میدید نمایندگان بسیار به شهرهای مختلف گسیل داشت و سایه مرجعیت خویش را تا دورترین نقاط عراق گسترش داد. فعال ساختن مسجدها، برگزاری گردهمایی بزرگ مذهبی و ایج
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 