پاورپوینت کامل وقف (اسلام) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل وقف (اسلام) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل وقف (اسلام) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل وقف (اسلام) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل وقف (اسلام) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
وقف، در لغت به معنای توقف و حبس و در اصطلاح فقهاء از عقود اسلامی به معنای حبس کردن مال و جاری کردن منفعت یا ثمره آن برای استفاده عموم مردم، بدون دریافت عوض است. وقف یکی از برترین مصادیق احسان و نیکوکاری است که در ساماندهی زندگی فردی و اجتماعی، نقش فراوانی دارد.
وقف از اموری است که قبل از اسلام بین جوامع بشری و بین پیروان همه ادیان متداول بوده است. بعد از ظهور اسلام این سنت توسط پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و امامان معصوم (علیهمالسلام) پایهگذاری شد و مردم را به این امر تشویق و ترغیب میکردند که در راستای آن موقوفات بسیاری بر جای مانده است.
در قرآن کریم کلمه وقف نیامده است، ولی عناوینی همچون صدقه، خیر، برّ، انفاق، احسان در قرآن آمده است، هر یک از این عناوین بر وقف صدق میکند. احادیث بسیاری به استحباب وقف اشاره کرده و احکام آنرا شرح دادهاند.
وقف، آثار تربیتی، اقتصادی و اجتماعی فراوانی دارد که در مقاله به آن پرداخته شده است. وقف یکی از مباحث فقهی است که در کتب فقهی به طور مفصل درباره انواع وقف، شرایط صحت و احکام مربوط به آن بحث شده است.
فهرست مندرجات
۱ – مقدمه
۲ – معنای لغوی
۲.۱ – تعریف چند اصطلاح
۳ – تاریخچه
۴ – وقف قبل از اسلام
۵ – وقف بعد از اسلام
۵.۱ – دوره مغولان
۵.۲ – دوره صفویه
۶ – وقف در قرآن
۷ – وقف در روایات
۸ – سیره پیامبر و امامان در وقف
۸.۱ – وقفهای پیامبر
۸.۲ – وقفهای امام علی
۸.۳ – وقف حضرت فاطمه
۸.۴ – وقفهای امامان دیگر
۹ – انواع وقف
۹.۱ – به اعتبار زمان
۹.۲ – به اعتبار موقوفعلیهم
۹.۳ – به اعتبار منفعت
۱۰ – شرایط وقف
۱۱ – آثار و نتایج
۱۱.۱ – آثار معنوی و تربیتی
۱۱.۱.۱ – تزکیه نفس
۱۱.۱.۲ – احساس مسئولیت در برابر دیگران
۱۱.۱.۳ – تقویت روح برادری و مواسات
۱۱.۲ – آثار اقتصادی
۱۱.۲.۱ – ابدیکردن مالکیت
۱۱.۲.۲ – رفع فقر و فاصله طبقاتی
۱۱.۳ – آثار اجتماعی
۱۱.۳.۱ – افزایش سطح اشتغال
۱۱.۳.۲ – گسترش علم
۱۱.۳.۳ – رشد تولید ملی
۱۱.۳.۴ – افزایش درآمد سرانه
۱۱.۳.۵ – تأمین بهداشت و درمان
۱۱.۳.۶ – گسترش علوم و فنون
۱۱.۳.۷ – تألیف قلوب مردم
۱۱.۳.۸ – تحقق عدالت اجتماعی
۱۲ – تأثیر وقف در فرهنگسازی
۱۲.۱ – عبادت و معنویت
۱۲.۲ – آموزش و پرورش
۱۲.۳ – جهاد و تبلیغ
۱۲.۴ – عدالت و تأمین اجتماعی
۱۲.۵ – پزشکی و درمان عمومی
۱۲.۶ – پویایی فرهنگ
۱۳ – منابع
۱۴ – پانویس
۱۵ – منبع
مقدمه
وقف یکی از برترین مصادیق احسان و نیکوکاری است که در ساماندهی زندگی فردی و اجتماعی، نقش فراوانی دارد. این سنت حسنه که از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و ائمه (علیهالسّلام) برای ما به یادگار مانده است، از عوامل اثرگذار شکوفایی تمدن و پیشرفت در عرصههای گوناگون جوامع اسلامی به شمار میرود. از اینرو، وقف میتواند در جنبههای گوناگون حیات اجتماعی و فردی انسان، مانند فرهنگ، اقتصاد و دیگر عرصهها، نقش سازندهای داشته باشد.
معنای لغوی
وقف در لغت به معنای توقف و درنگ کردن است
[۱] دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، مدخل «وقف».
و در اصطلاح فقها، عبارت از عقدی است که ثمره آن، حبس اصل و تسبیل منافع است؛ یعنی صرف کردن مال در جهتی که واقف تعیین کرده است.
[۲] محمدحسن نجفی، جواهر الکلام فی شرائع الاسلام، ج۲۸، ص۳.
به بیان روشنتر، وقف، مقدار مالی است که فرد یا افرادی با اختیار خود از مالکیت خود خارج میکنند تا مورد استفاده عموم قرار بگیرد و منافع آن در راه تامین نیازمندیهای مردم مصرف شود.
به عبارت دیگر وقف به معنای حبس و منع است و در اصطلاح عقدی است که نتیجه آن، ایستایی اصل و رهایی منافع آن است.
[۳] ابنمنظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۱، ص۳۲۰.
[۴] محقق حلی، شرایع الاسلام، ج۲، ص۴۴۲.
[۵] مغنیه، محمد جواد، الفقه علی المذاهب الخمسه، ص۵۸۵.
[۶] نوری طبرسی، حسین، مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۴۷.
این تعریف شامل دو بخش است:
۱. ایستایی اصل: معادل واژه تحبیس در عربی، که از ریشه “حبس” به معنای زندانی کردن و در قید درآوردن و جلوی آزادی چیزی را گرفتن است، زیرا با وقف شدن ملک، آزادی نقل و انتقال (خرید و فروش، هبه و غیره) از آن گرفته میشود.
[۷] ابنمنظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، حرف فاء، ص۳۹۵.
۲. رهایی منافع: معادل واژه تسبیل در عربی، یعنی در راه خدا آزاد گذاردن است، زیرا منافع وقف برای موقوفعلیهم مباح و آزاد است، تا از آن، انتفاع ببرند. به مال و زمین وقفشده، موقوفه و به کسانی که برای آنها وقف میشود، موقوفعلیهم میگویند.
[۸] نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۴۷.
تعریف چند اصطلاح
افزون بر تعریف وقف، آگاهی از چند اصطلاح دیگر سودمند است که به آن میپردازیم:
واقف: کسی که همه یا بخشی از دارایی خود را برای مصارف بهبود جامعه و امور خیریه وقف کند.
وقفنامه: سند معتبر و قانونی که واقف مشخصات کامل موقوفه و شرایط اداره و مصرف عواید آنرا به طور دقیق تعیین کرده است.
موقوفعلیه: کسی یا جهتی که مستحق درآمد وقف و انتفاع از عین موقوفه است.
تاریخچه
پیشینه وقف به ملل باستانی بر میگردد. چنانکه در تمدن مصر باستان، از نقوش حک شده بر سنگها برمیآید که املاکی برای کاهنان نیکوکار و برخی رهبران مذهبی و نیز معابد وقف شده یا اسنادی به دست آمده که در آن اموالی برای فرزندان، وقف شده است. همچنین رومیان باستان، برای اشیای مقدس با پیشکشهای مردم به عبادتگاهها، قوانینی وضع کرده بودند که شبیه وقف بوده است. از اینرو، میتوان گفت که وقف از دیرباز با ملل متمدن همراه بوده و هر ملتی نیز برای آن قواعدی ویژه وضع کرده است،
[۹] بندرچی، محمدرضا، وقف از دیدگاه تاریخی و اصطلاح شناسی فقهی، ص۲۹.
ولی در اسلام، سیره پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در وقف و دستور او به دیگران، سبب توجه مسلمانان به این امر پسندیده شد. بر این اساس چیزی نگذشت که سنت وقف در میان مسلمانان راه یافت و سر منشا تاثیرات شگرف در عرصه فرهنگ و تمدن اسلامی شد. به ویژه در حوزه توسعه آموزش و نیز گسترش فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی، نقشی برجسته ایفا کرد. به همین جهت، نظر اهل تحقیق را متوجه خود ساخت و از آن جمله فقیهان در کتابهای فقهی خویش به گفتوگو درباره آن پرداختند و از جنبههای گوناگون، درباره آن بحث کردند.
از زمانی که علم فقه به عنوان دانشی مستقل و سامان یافته در میان مسلمانان شکل گرفت، آنان به وقف به نیز عنوان یکی از موضوعهای جدّی توجه نشان دادند. اولین فقیهان شیعه نیز هر چند به طور مختصر درباره آن به گفتوگو پرداختند. در گذر زمان، به تدریج، مباحثی گسترده تر و گاه نو در اطراف وقف، به ویژه درباره چگونگی و شرایط آن پدید آمد. به این ترتیب، اسلام از این سنت حسنه در مسیری روشن، منطقی و هدف دار، مترقی و دقیق، استفاده کرد.
وقف قبل از اسلام
وقف و اعمال نیک شبیه آن، از مسائل اجتماعی است و از روزگاران دور، از زمانی که بشر برای خود اجتماعی داشته، این اعمال با او همراه بوده است. عنوان وقف، پیش از اسلام بین پیروان همه ادیان در غرب و شرق متداول بوده است، بهگونهای که اداره معبدها، صومعهها، آتشکدهها، موبدان و کاهنان از منافع موقوفات بوده است.
سابقه وقف در ایران به قبل از اسلام برمیگردد. اقوام آریایی، بهویژه ایرانیان، به پیروی از آیین و کیش خود، دارای موقوفات و نذورات بسیاری برای نگهداری معابد و آتشکدههای خود بودهاند.
[۱۰] عباسی علی کمر، یعسوب، احکام وقف و اثرات آن در اجتماع، ص۲۲.
در این دوران، عمدهترین زمینهای فئودالی، املاک خالصه وقفی بوده و در دوره هخامنشیان، معابد بر املاک وسیعی تسلط داشتند که این زمینها از طرف پادشاه و یا بزرگان و فئودالهای محلی بهمنظور جلب پیشوایان مذهبی به پرستشگاهها هدیه میشد. کشاورزانی که در این قبیل زمینها به کشت و زرع مشغول بودند، سهم مالکانه را میباید به هیربد یا کاهن بزرگ میدادند. سلوکیان و اشکانیان نیز این شیوه را محترم میشمردند.
پارهای از این موقوفات، هم اکنون نیز در نزد زرتشتیان برخی از شهرهای ایران، مثل یزد و کرمان باقی و دایر است.
[۱۱] عسکری، قاسم، جایگاه وقف در فرایند توسعه اقتصادی جمهوری اسلامی ایران، ص۷۷-۸۲.
از جمله در بخشی از کتاب دانیال نبی که به زبان آرامی است چنین آمده است: «گناهان خود را به (صیدقا) و خطایای خود را بر احسان نمودن بر فقیران فدیه بده، اما شافعی در رساله الإمام
[۱۲] شافعی، محمد بن ادریس، رساله الامام، ج۳، ص۲۷۵.
میگوید: تا آنجا که دانستهام مردم جاهلیت خانه و زمینی را برای خدا حبس نکردهاند و حبس تنها از طرف مسلمین صورت گرفته است.
دکتر الکبیسی در فقد بیان امام شافعی میگوید: ظاهر کلام وی چنین میرساد که مفهوم انواع حبس در میان امتهای پیش از اسلام به طور کلی ناشناخته بوده، ولی این معنی حقیقت ندارد زیرا حبس پیش از اسلام نیز معروف بوده گرچه به نام حبس یا وقف نامیده نمیشده است.
[۱۳] الکبیسی، محمد، احکام وقف در شریعت اسلام، ص۳۷-۳۸.
امتها با اختلاف ادیان و معتقداتشان با انواعی از تصرفات مالی آشنا بودند که از حیث مفهوم دور از حدود معنای وقف اسلامی نبود. اوقاف ابراهیم خلیل (علیهالسّلام) که تا امروز نیز باقی است خود بهترین دلیل است بر وجود وقف قبل از اسلام
[۱۴] طرسوسی، نجمالدین، انفع الوسائل فی تجرید المسائل (الطرسوسیه)، ص۱۶۸.
و نیز هنگام فتح شوش در بقعه دانیال نبی سندی به دست آمد که به موجب آن گنجی برای پرداخت وامهای بدون ربح اختصاص یا فقه بود و خلیفه دستور داد که گنج به دست آمده به بیتالمال منتقل شده، طبق دستور مندرج در سند عمل شود.
[۱۵] ابوسعید، احمد بن سلمان، مقدمهای بر فرهنگ وقف، ص۱۱.
وقف بعد از اسلام
بعد از ظهور اسلام نیز این روش پسندیده از روزگار رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و امامان معصوم (علیهالسّلام) و زمان صحابه تا روزگار تابعین و تابعان آنان ادامه یافت. برای نخستین بار رسول گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در سال سوم هجرت، پس از جنگ احد، هفت بوستان و مزرعه آماده را بهنام “بساتین سبعه” یا “حیطان السبعه” که به آن حضرت هدیه شده بود، وقف کرد.
دوره مغولان
در دوره مغولان، بهویژه در اوایل تسلط آنان، بسیاری از املاک موقوفه مصادره و بهصورت املاک خالصه دولتی درآمد. ولی پس از تشرف به اسلام، خود مشوق اوقاف شدند، بهویژه در دوران غازانخان موقوفات زیادی برای امور خیریه ایجاد شد. اهمیت و وسعت موقوفات بهویژه در دوران رشیدالدین فضلالله موجب شد تا تشکیلات منظمی برای اداره موقوفات و تحت نظارت قاضیالقضات بهوجود آید. شرح و بسط بیشتر اوقاف این دوره را میتوان در کتاب تاریخ مبارک غازانی ملاحظه کرد.
دوره صفویه
بیشترین توسعه اوقاف مربوط به دوران صفویه است. در این دوران، شاهان صفوی بهویژه شاه عباس اول همه اموال، رقبات و املاک خالصه را وقف کرد. به تبعیت از پادشاه، بسیاری از حاکمان مناطق نیز املاک فراوانی را در سرتاسر مملکت بهصورت وقف درآوردند. در این دوران، بسیاری از املاک، وقف مقاصد خیریه مخصوصاً وقف بقاع متبرکه و از همه بالاتر آستانه امام رضا (علیهالسّلام) در مشهد و حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) در قم شد. در دوره نادرشاه، برخلاف گذشته اوقاف محدود شد، بهگونهای که در سالهای آخر سلطنت نادرشاه، طی فرمانی همه اوقاف بهصورت املاک خالصه درآمده و تحت عنوان “رقبات نادری” در دفاتر مخصوصی ثبت شد.
[۱۶] حائری، محمدحسن، وقف در فقه اسلامی و نقش آن در شکوفائی اقتصاد اسلامی، ص۵۱.
وقف در قرآن
در قرآن مجید آیهای که بر وقف و احکام فقهی آن صراحت داشته باشد وجود ندارد، ولی می توان از باب اولویت با آیات مربوط به «احسان و انفاق»، «قرض الحسنه»، «تعاون» و «صدقه» به جواز و بلکه جهان و استحباب وقف استدلال کرد.
از جمله آیاتی که به طور عموم بر انجام خیرات و تشویق و تحریض آنها دلالت دارد:
۱. آیه ۹۲ از سوره آل عمران است که می فرماید:«لن تنالُوا البرَّ حتّی تُنفقوا من شیءٍ فإنّ الله به علیم؛
[۱۷] آلعمران/سوره۳، آیه۹۲.
شما هرگز به مقام نیکوکاران و خاصان خدا نخواهید رسید، مگر آنکه از آنچه دوست میدارید و بسیار محبوب است در راه خدا انفاق کنید. هرچه انفاق کنید خدا بر آن آگاه است.»
یکی از یاران پیامبر، به نام ابوطلحه انصاری، در مدینه، نخلستان و باغی داشت که بسیار باصفا و زیبا بود، به گونهای که همه در مدینه از آن سخن میگفتند. در آن چشمه آب صافی بود که هر موقع پیامبر به آن باغ میرفت، از آن آب میل میکرد و وضو میساخت. همچنین این باغ درآمد خوبی برای ابوطلحه داشت. پس از نزول این آیه، خدمت پیامبر آمد و عرض کرد: میدانی که محبوبترین اموال من همین باغ است و میخواهم آنرا در راه خدا انفاق کنم تا ذخیرهای برای رستاخیز من باشد. پیامبر فرمود: من صلاح میدانم آنرا به خویشاوندان نیازمند خود بدهی. ابوطلحه به دستور پیامبر، عمل و آن باغ را بر خویشان خود وقف کرد.
[۱۸] کتابی، عبدالحی، نظام اداری مسلمانان در صدر اسلام، ص۲۰۳.
۲. آیه ۴۶ از سوره کهف که می فرماید: «المالُ و البَنونَ زینهُ الحیاهِ الدنیا و والباقیات الصالحات خیرٌ عند ربک ثواباً خیرٌ اَملاً؛
[۱۹] کهف/سوره۱۸، آیه۴۶.
مال و فرزندان زینت حیات دنیاست و (لیکن) اعمال صالح که تا قیامت باقی است ( مانند نماز و تهجد و ذکر خدا و صدقات جاری چون بنای مسجد و مدرسته و موقوفات و خیرات در راه خدا) نزد پروردگار بسی بهتر (عاقبت) آن نیکوتر است.»
۳. «… وَ ما تُقَدِّمُوا لاَنْفُسِکمْ مِنْ خَیرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللّهِ هُوَ خَیرًا وَ اَعْظَمَ اَجْرًا وَ اسْتَغْفِرُوا اللّهَ اِنّ اللّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ؛
[۲۰] مزمل/سوره۷۳، آیه۲۰.
و هر کار خوبی برای خویش از پیش فرستید آنرا نزد خدا بهتر و با پاداشی بیشتر باز خواهید یافت و از خدا طلب آمرزش کنید که خدا آمرزنده مهربان است.»
۴. «وَ الْباقِیاتُ الصّالِحاتُ خَیرٌ عِنْدَ رَبِّک ثَوابًا وَ خَیرٌ اَمَلاً؛
[۲۱] مریم/سوره۱۹، آیه۷۶.
و نیکیهای ماندگار نزد پروردگارت از حیث پاداش بهتر و خوشفرجامتر است».
برای نگرش به مقام «وقف» در قرآن کریم بایستی آیات شریفهای که بر «انفاق، احسان، عمل صالح، خیرات، مبرات، باقیات صالحات، ایثار، صراحت دارد در نظر گرفت و از طرفی مبارزه بیامان وحی الهی را با «کنز مال، تکاثر، تفاخر، استکبار، سرقت، طغیان، کسب حرام، حب مال، راندن قهرآمیز یتیم، پرخاش بر سائل و غیره را با تعمیقی وسیع از سه علم و ایمان بنگریم.
وقف در روایات
از تعالیم اجتماعی اسلام که بر اساس تعاون و حس نوعدوستی بنا نهاده شده، وقف است که از آن در روایات به «صدقه جاریه» تعبیر شده است. بخش مهمی از کتب حدیثی درباره احکام و مقررات وقف و صدقات جاریه و انفاق و کارهایی است که برای عموم مردم مفید است.
در روایات، مسلمانان به اشکال گوناگون تشویق به وقف شدند. از امام باقر (علیهالسّلام) روایت شده است که روزی پیامبر به مردی رسید که در باغ خود مشغول کاشتن نهالی بود، به او فرمود: آیا میخواهی تو را به نهالی راهنمایی کنم که ریشهاش محکمتر باشد و زودتر به بار نشیند و میوهاش خوشمزهتر و پاکیزهتر باشد؟ آن مرد عرض کرد: بله! پدر و مادرم به فدایت ای رسول خدا! فرمود: هرگاه صبح و شب خود را آغاز کردی، بگو: سبحان الله و الحمدالله و لااله الاالله و الله اکبر؛ زیرا اگر این جمله را بگویی، برای هر تسبیحی، ده درخت از میوههای گوناگون در بهشت خواهی داشت و اینان از باقیات الصالحات هستند. مرد عرض کرد: ای رسول خدا! شاهد باش که من این باغم را وقف مسلمانان تهیدست اهل صفه کردم. در این هنگام، خداوند این آیه را نازل کرد: «و اما کسی که عطا کرد و تقوا داشت و پاداش نیکوتر را تصدیق کرد، به زودی راه آسانی را پیش پای او خواهیم گذاشت.»
[۲۲] محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۱۳، ص۳۶۱.
در روایتی نیز رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرموده است: «اِذا ماتَ ابْنُ آدَم انْقَطِعَ عَمَلُهُ اِلا مِنْ ثَلاثَ صَدَقهٍ جارَیه، اَوْ عِلْمٍ ینْتَفَعُ بِهِ، اوْ وَلَدٍ صالِحٍ یدْعُوا لَهُ؛
[۲۳] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۲، ص۲۲.
[۲۴] شعیری، محمد بن محمد، جامع الأخیار، ص۱۰۵.
وقتی انسان بمیرد، پرونده اعمال وی بسته میشود، مگر در سه مورد، صدقه جاریه، علمی که از آن نفع برده شود و فرزند صالحی که برایش دعا کند.»
امام صادق (علیهالسّلام) نیز نزدیک به همین مضمون را در حدیثی فرموده است: «پس از مرگ آدمی، پاداشی به دنبال فرد نمیآید، مگر در سه خصلت، صدقهای که فرد در زمان حیاتش جاری و برقرار ساخته که پس از مرگش تا قیامت جاری و برقرار میماند؛ صدقهای که وقف کرده و به ارث گذاشته نمیشود و نیز سنتی که برقرار کرده و در زمان حیاتش به آن عمل میشده و پس از مرگش به آن عمل میشود و فرزند صالحی که برایش طلب آمرزش کند.»
[۲۵] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۶، ص۲۹۳.
اسلام با سفارش به وقف و اهمیت به آن، برنامهای متعالی و انسانی را بنیان نهاد که بر اثر آن عواطف بشردوستی زنده شد. این ابتکار در روح و اخلاق مردم اثر گذاشت، به گونهای که از مال خود چشم پوشیدند و با وقف بخشی از اموال خود به سود کسانی که باید حمایت شوند، وسیله آسایش آنان را فراهم میآورند و نیازمندیهای نسلهای آینده را نیز از طریق وقف تامین میکنند.
سیره پیامبر و امامان در وقف
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و ائمه اطهار (علیهالسّلام)، گذشته از اینکه به فقرا، ضعفا، مستمندان و قشرهای محروم اجتماع کمک میکردند، آیندگان را نیز فراموش نمیکردند و با به جا گذاشتن صدقات و موقوفات بسیاری از املاک و زمینها و اموال خویش، سنت حسنه وقف را پایهریزی کردند. یکی از فصول درخشان زندگانی این پیشوایان بزرگ، اقدامات آنان در زمینه وقف است که هم مردم را به وقف تشویق، و هم شخصاً املاک و داراییهای ارزندهای را وقف میکردند. بسیاری از اصحاب پیامبر و تابعین، به پیروی از اسوه خود و برای رضایت الهی، هر کدام به فراخور توانایی و استطاعت مالیشان، بخشی از اموالشان را در راه خدا وقف کردند. بدینترتیب، وقف در میان مسلمانان به فرهنگ تبدیل شد و گسترش یافت.
[۲۶] ملایی پور، جواد، وقف سرمایهای ماندگار، ص۱۵.
وقفهای پیامبر
پیامبر نه تنها در گفتار و سخن، بلکه در رفتار و سیره، مسلمانان را به انجام وقف و انفاق دعوت میکرد، به گونهای که اولین واقف در اسلام رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دانسته شده و بیتردید وقف یکی از مسائل مورد توجه آن حضرت بوده است. رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، نخستین واقف در اسلام بود و مسلمانان را به این امر تشویق میکرد.
از نظر عملی، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در این امر خیر، مانند سایر کارهای نیک، معلم بشریت بودند، چنانکه در تاریخ آمده است: پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) زمینی را وقف کرد و منافع آنرا برای ابنالسبیل صدقه قرار داد.
[۲۷] حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۵۶۲.
واقدی، ابنسعد و دیگران روایت کردهاند که یکی از دانشمندان یهود به نام مُخَیریق، پس از شهادت به حقانیت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در جنگ احد شرکت کرد و در رکاب آن حضرت جنگید تا کشته شد. مخیریق هنگامی که به احد میرفت، وصیت کرد در صورت کشته شدن، اموالش متعلق به پیامبر باشد تا او هرگونه که صلاح دانست، آنها را مصرف کند. حوائط یا بوستانهای هفتگانهای را که او به پیامبر واگذار کرد، عامه صدقات رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را تشکیل میدادند. در اسلام، اولین وقف و صدقه، همین وقف رسول خدا بوده که حوائط سبعه نام داشته است.
[۲۸] حائری، محمدحسن، وقف در فقه اسلامی و نقش آن در شکوفایی اقتصاد اسلامی، ص۵۱.
[۲۹] حائری، محمدحسن، وقف در فقه اسلامی و نقش آن در شکوفایی اقتصاد اسلامی، ص۵۹.
[۳۰] حائری، محمدحسن، وقف در فقه اسلامی و نقش آن در شکوفایی اقتصاد اسلامی، ص۶۷.
آن هفت باغ از همان تاریخ یعنی از سال سوم هجرت به ملک رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در آمد و آن حضرت نیز در آن تصرف کردند و کارگران پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) باغها را اداره میکردند، تا سال هفتم هجرت کار بدین قرار گذشت و در همان سال آن حضرت باغها را وقف کردند، این باغها وقف خاص یعنی وقف بر فاطمه (سلاماللهعلیها) دختر پیغمبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بود.
امام سجاد (علیهالسّلام) فرموده: پس از درگذشت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) عباس با فاطمه (سلاماللهعلیها) در تصرف حوائط سبعه مخاصمه کرده امیرالمؤمنین و دیگر کسان گواهی دادند که حوائط بر فاطمه (سلاماللهعلیها) وقف است.
[۳۱] بغدادی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۸۹.
حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) هنگام شهادت وصیتنامهای در مورد این باغها تنظیم و تولیت این وقف را که شرعاً در دست او بود به امیرالمؤمنین و حسنین (علیهالسّلام) واگذار کرد، متن این وصیتنامه به نقل از امام باقر (علیهالسّلام) در کتاب وسائل الشیعه آمده است.
[۳۲] حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۳۱۱.
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در غابه، (جایی نزدیک مدینه در راه شام) وقتی کنار چاه رسید، مسلمانان گفتند: ای رسول خدا! آیا این چاه را مصادره نمیکنید؟ فرمود: خیر، ولی یک نفر این چاه را بخرد و بهای آن صدقه داده شود. طلحه بن عبیدالله آنرا خرید و وقف کرد.
[۳۳] واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۵۴۷.
موقوفههای رسول اکرم تنها منحصر در این موارد مذکور نبود بلکه در کتب تاریخ زمینهای دیگری را به نام صدقات رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ذکر کرده اند.
[۳۴] بغدادی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۸۹.
در صدر اسلام، اصحاب پیامبر نیز به تاسی از آن حضرت به وقف کردن اموال خود اهتمام میورزیدند، تا آنجا که در حدیث معروف جابر آمده است که هیچ توانگری از صحابه نبود، مگر اینکه چیزی وقف کرد.
[۳۵] محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۱۳، ص۳۶۳.
وقفهای امام علی
پس از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، ائمه معصوم (علیهمالسّلام)، الگوهای عینی تحقق اسلام هستند و رفتار و گفتار آنان تعیینکننده رفتار و فرهنگ مسلمانان است. اهمیت وقف در نظر ائمه (علیهالسّلام) تا آنجاست که حضرت علی (علیهالسّلام) در یکی از وقف نامههایش، هدف خود از وقف را چنین بیان میکند: «به منظور جلب رضایت الهی تا به سبب آن مرا داخل بهشت برین فرماید و از آتش دورم دارد و آتش را از صورتم دور فرماید. در روزی که صورتهایی سفیدند و صورتهایی سیاه.»
[۳۶] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۰۳، ص۱۸۳.
همچنین امام علی (علیهالسّلام) همه زمینی که از تقسیم فیء به او رسیده بود، وقف زوار بیت الحرام و سالکان راه حج کرد و فرمود: «به فروش نمیرسد و ارث گذاشته نمیشود و هر که آنرا بفروشد و آنرا هبه کند، لعنت خدا و ملائکه و همه مردم بر او خواهد بود.»
[۳۷] محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۱۳، ص۳۶۳.
در مناقب ابنشهرآشوب آمده است که «علی (علیهالسّلام) در “ینبع” صد چشمه در آورد و برای حاجیان خانه خدا وقف فرمود و چاههایی در راه کوفه و مکه حفر کرد و مسجد فتح را در مدینه و مسجدی را در مقابل قبر حمزه و در میقات و کوفه و بصره و آبادان بنا کرد.»
[۳۸] ابنشهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابیطالب، ج۱، ص۳۸۸.
وقفنامههای متعددی از حضرت امیر (علیهالسّلام) به یاگار مانده که به جهت اختصار از ذکر آنها صرف نظر میکنیم.
[۳۹] حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۳۱۲-۳۱۴.
از امام صادق (علیهالسّلام) نقل شده است که امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) خانهای در بنی زریق داشت که آنرا وقف کرد.
[۴۰] حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۹، ص۱۸۷.
[۴۱] حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۹، ص۲۰۴.
وقف حضرت فاطمه
حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) نیز بسیاری از باغهای خود را در مدینه وقف کرد.
[۴۲] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۷، ص۴۸، ح۵.
وقفهای امامان دیگر
امام حسن (علیهالسّلام) و امام حسین (علیهالسّلام) هم باغهای خود را که هماکنون در محله نخاوله مدینه است، وقف کردند.
دیگر امامان (علیهالسّلام) نیز املاک و اموال خود را در راه خدا و برای رفع نیاز فقرا، وقف کردند. امام محمدباقر (علیهالسّلام) و امام صادق (علیهالسّلام) نیز موقوفاتی در مدینه داشتند.
[۴۳] سلیمیفر، مصطفی، نگاهی به وقف و آثار اقتصادی ـ اجتماعی آن، ص۳۷.
برخی موقوفات ائمه (علیهالسّلام) در کتابهای حدیث و تاریخ به ثبت رسیده است.
انواع وقف
وقف به اعتبارهای مختلف به انواع و اقسامی تقسیم میشود:
به اعتبار زمان
به اعتبار زمان، به دو نوع تقسیم میشود:
۱: وقف منقطع؛ حبس عین و تسبیل منفعت مال در راه خدا برای افراد خاص و برای مدت خاص را وقف منقطع میگویند، مثل وقف یک باغ بر اولاد خود.
۲: وقف مؤبد یا همیشگی؛ وقف مؤبد در مقابل وقف منقطع است و زمان در آن مطرح نیست، مثل وقف مسجد برای عموم مردم.
به اعتبار موقوفعلیهم
وقف به اعتبار موقوفعلیهم، به دو نوع تقسیم میشود:
۱: وقف خاص که مخصوص گروه معین و خاصی است. مانند وقف بر اولاد یا افراد و طبقهای خاص از مردم.
۲: وقف عام که مقصود از آن امور خیریه بهصورت عام است و مخصوص گروه و طبقه معینی نیست، مانند وقف کردن چیزی برای مصلحت عام، مانند فقرا، ایتام، مدارس، مساجد.
[۴۴] حائری، محمدحسن، وقف در فقه اسلامی و نقش آن در شکوفائی اقتصاد اسلامی، ص۱۵۳.
[۴۵] سلیمیفر، مصطفی، نگاهی به وقف و آثار اقتصادی-اجتماعی آن، ص۱۵.
به اعتبار منفعت
وقف به اعتبار منفعت، به دو قسم وقف انتفاع و منفعت تقسیم میشود:
۱: وقف انتفاع: اگر نظر واقف از وقف تحصیل درآمد مادی نباشد، آنرا وقف انتفاع گویند؛ مانند احداث مسجد در زمین ملکی خود.
۲: وقف منفعت: اگر نظر واقف از وقف، تحصیل درآمد باشد تا در مورد معینی هزینه شود، آنرا وقف منفعت نامند، مانند وقف ملک برای اداره مسجد و مدرسه.
[۴۶] سلیمیفر، مصطفی، نگاهی به وقف و آثار اقتصادی-اجتماعی آن، ص۱۵.
شرایط وقف
وجود شرایط در اعمال و عقود دینی در فرهنگ اسلامی امری ضروری است که لحاظ کردن آنها سبب صحت عمل و جلوگیری از پایمال شدن حقوق فردی و اجتماعی خواهد شد. از اینرو، در فرهنگ اسلامی برای وقف، واقف و موقوف و موقوفعلیه، شرایطی در نظر گرفته شده است که برای پرهیز از تفصیل به برخی از آنها، اشاره مختصری میکنیم:
۱. اجرای صیغه وقف؛ یعنی واقف با الفاظ و عباراتی که بیانگر اراده اوست و با آن از اراده خود در وقف پرده بر میدارد، وقف کند.
۲. وقف نباید مشروط به تحقق شرطی یا صفتی در آینده باشد. برای مثال، واقف نمیتواند بگوید که اگر اول ماه شد، این خانه را وقف فلانی میکنم.
۳. یکی از شرایط صحت وقف، دوام و پایداری آن است؛ یعنی نباید وقف مفید به زمان شود. بنابراین، وقف موقت صحیح نیست.
۴. مسلط باقی نماندن واقف بر مال موقوفه پس از وقف کردن آن؛ یعنی نباید واقف به طور مستقیم یا غیر مستقیم بر آن تسلط داشته باشد، بلکه باید متولی یا حاکم شرع را بر مال موقوفه مسلط کند.
۵. واقف نباید خودش را از جمله بهرهمندان از موقوفه قرار دهد.
همچنین شرایط دیگری از قبیل، بلوغ، عقل، رشد، عدم حجر، مالک بودن، اختیار و قصد و اسلام واقف شرط است. همچنین در موقوفه هم باید شرایطی از قبیل قابلیت تملک داشتن و قابل انتفاع بودن وجود داشته باشد. افزون بر این، در موقوف علیه نیز باید شرایطی چون وجود داشتن، تعیین شدن، صحت تملک، فقر، اسلام و ایمان وجود داشته باشد.
[۴۷] حائری یزدی، محمدحسن، وقف در فقه اسلامی و نقش آن در شکوفایی اقتصاد اسلامی، صص۷۶-۱۷۳.
آثار و نتایج
اوقاف که از زمره انفاق و صدقات و عملی ابدی است، اگر بر اساس احکام اسلامی در جامعه عمل شود میتواند اثر بسزایی در حل مشکلات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی داشته باشد. برای وقف، آثار و برکات گوناگون فردی و اجتماعی آن متصور است که در اینجا به برخی از آنها اشاره میشود:
آثار معنوی و تربیتی
وقف آثار تربیتی بسیاری دارد که به چند نمونه اشاره میشود.
تزکیه نفس
وقف نوعی صدقه است و صدقات طبق نص صریح قرآن، سبب تزکیه و تطهیر صدقهدهنده میشود. «نجات یافت آن کس که نفس را پاک کرد.»
[۴۸] شمس/سوره۹۱، آیه۹.
انسان علاقهمند به اموال خود است و به آن دل بستگی دارد. بنابراین، گذشتن و دلکندن از مال در راه خدا سبب تزکیه وی خواهد شد.
از اثر درونی وقف به انسانی که مبادرت به این عمل صالح کرده، خیری میرسد. او با وقف یک بخش یا همه اموال خود، درون خویش را پالایش کرده و به تزکیه نفس پرداخته است. چنین کسی از این راه، تعلقات مادی را از خود زدوده و روحیه مالاندوزی و تکیه بر ثروت دنیوی را از خود دور کرده است.
احساس مسئولیت در برابر دیگران
واقف تنها انسان بخشنده و اهل مواسات و ایثار نیست، بلکه کسی است که نقش و مسئولیت خود را روی زمین درک کرده و این از آثار عمیق ایمان الهی اوست. او آگاه است که دنیا آزمونی بیش نیست. او میداند امکانات مادی صرفاً برای بهرهبرداری است، نه انباشتن. واقف، انسانی خودآگاه و مسئول است که رسالت سنگین خلافت خدا بر روی زمین را بر دوش خویش، احساس میکند. بنابراین، گسترش یا عدم گسترش، فقدان یا وجود فرهنگ وقف، به جهانبینی و نحوه نگاه انسان نسبت به هستی، خالق هستی و نظام هستی بستگی دارد. افرادی که با جهانبینی مادی زندگی میکنند، هیچگاه نمیتوانند ارزش وقف و فلسفه آنرا درک کنند، زیرا در منطق آنان، سرنوشت و مصالح فرد بر سرنوشت و مصالح جمع، مفهومی ندارد.
احساس مسئولیت در برابر همنوعان، از لوازم جامعه اسلامی و عدالتمحور است. فردی که خود را در برابر انسان و جامعه مسئول میداند، افزون بر اینکه پاسخگوی کردار و اعمال خود است، در برابر دیگران نیز مسئول است و در تحقق و حفظ نیکیها و هنجارها ایفای نقش میکند. پیامبر با این بیان که «کلُّکمْ راعٍ وَ کلُّکمْ مَسْئولٌ عَنْ رَعِیتِهِ»،
[۴۹] محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۵، ص۱۴۷.
حوزه مسئولیت اجتماعی را برای مسلمانان ترسیم کرد. همچنین آن حضرت در بیانی دیگر فرموده است: «مَنْ اَصْبَحَ وَلایهْتَمْ بِامُورِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلاً ینادِی یا لََلمُسْلِمینَ فَلَمْ یجِبْهُ فَلیسَ بِمُسْلِمٍ؛
[۵۰] حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۵، ص۳۳۷.
کسی که روزش را با عدم اهتما
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 