پاورپوینت کامل نظریه‌های مصرف ۶۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نظریه‌های مصرف ۶۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نظریه‌های مصرف ۶۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نظریه‌های مصرف ۶۴ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل نظریه‌های مصرف ۶۴ اسلاید در PowerPoint

پاورپوینت کامل نظریه‌های مصرف ۶۴ اسلاید در PowerPoint از نظریات علم اقتصاد است که ابتدا توسط جان مینارد کینز در سال ۱۹۳۶ آغاز شد و بعد از آن دانشمندانی مانند فریدمن، دوزنبری و مودیگیلانی، تئوری‌های دقیق‌تری از مصرف ارائه داده‌اند. پاورپوینت کامل نظریه‌های مصرف ۶۴ اسلاید در PowerPoint درسطح کلان، بیشتر روی قاعده رفتاری که نسبت مصرف را با متغیر‌های کلان مانند سرمایه‌گذاری، پس‌انداز، توزیع درآمد و رشد اقتصادی مشخص می‌کند، متمرکز می‌شود.

فهرست مندرجات

۱ – مقدمه
۲ – نظریه مصرف کینز یا تئوری درآمد مطلق
۳ – تئوری کینز در عمل و معمای مصرف
۴ – نظریه درآمدی نسبی
۵ – نظریه درآمد دائمی
۶ – نظریه سیکل زندگی
۷ – نتایج مهم پاورپوینت کامل نظریه‌های مصرف ۶۴ اسلاید در PowerPoint
۷.۱ – اثر ثروت یا اثر پیگو
۷.۲ – تاثیر سیاست مالی و پولی
۷.۳ – مصرف و متغیرهای کلان
۸ – تاثیرگذاری تابع مصرف بر دیگر متغیرها
۹ – پانویس
۱۰ – منبع

مقدمه

رابطه بین مصرف و عوامل مختلف (متغیرها)، تابع مصرف نامیده می‌شود و درآمد، مهم‌ترین متغیر تابع مصرف است؛ اما درآمد، یک واژه کلی است و می‌توان برداشت‌های متفاوتی از آن داشت؛ به‌عبارت دیگر درآمد را می‌توان به‌صورت درآمد مطلق، دائمی، نسبی، در طول زندگی و غیره تعبیر نمود؛ که با توجه به هریک از این تعبیرها، نظریات متفاوتی ارائه می‌شود.

[۱] گرجی، ابراهیم، اقتصاد کلان تئوری‌ها و سیاست‌گذاری‌های کلان، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های بازرگانی، ۱۳۷۹، چاپ اول، ص۱۹.

تابع و تئوری مصرف، تصویری عالی از نمونه مراحل توسعه دانش در علم اقتصاد را ارائه می‌دهد. این مراحل، ابتدا با پیشرفت و کشف مهم مفهومی توسط کینز (John Maynard Keynes: 1883-1946) در سال ۱۹۳۶ آغاز می‌شود و بعد از آن دانشمندانی مانند فریدمن، دوزنبری و مودیگیلانی، تئوری‌های دقیق‌تری از مصرف ارائه داده‌اند و برای مدت‌های طولانی رابطه مصرف با درآمد و مخارج مصرفی یک رابطه کلیدی در تحلیل‌های اقتصاد کلان به‌شمار می‌رفت.

[۲] برانسون، ویلیام. اچ، تئوری و سیاست‌های اقتصاد کلان، عباس شاکری، تهران، نی، ۱۳۸۳، چاپ هفتم، ص۳۰۱.

به‌طور معمول، بحث مصرف در دو سطح خرد و کلان مطرح است؛ در سطح خرد بحث از این است که مصرف‌کننده با توجه به درآمد خود، به‌گونه‌ای مصرف می‌کند که مطلوبیتش حداکثر شود. به‌همین جهت، در سطح خرد گفته می‌شود که اصل با حاکمیت مصرف‌کننده است؛

[۳] پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، مبانی اقتصاد اسلامی، تهران، سمت، ۱۳۷۹، چاپ سوم، ص۲۸۵.

که با توجه به درآمد خود، درباره این‌که چه کالا و به چه میزان و چگونه تولید شود، اظهار نظر می‌نماید. درسطح کلان، بیشتر روی قاعده رفتاری که نسبت مصرف را با متغیر‌های کلان مانند سرمایه‌گذاری، پس‌انداز، توزیع درآمد و رشد اقتصادی مشخص می‌کند، متمرکز می‌شود. عمده نظریات مصرف در علم اقتصاد مربوط به کینز، دوزنبری، فریدمن و مودیگیلیانی است.

نظریه مصرف کینز یا تئوری درآمد مطلق

نظریه مصرف جان مینارد کینز (John Maynard Keynes) یکی از مهمترین کمک‌های علمی وی به علم اقتصاد است؛ که در سال ۱۹۳۶ در کتاب نظریه عمومی آن‌را مطرح کرد. نظریه‌ای که کینز از نوسانات اقتصادی ارائه کرد، نظریه مصرف (Absolute Income Hypothesis) در کانون آن قرار داشت و از آن زمان به بعد، در تجزیه و تحلیل‌های اقتصاد کلان، نقش تعیین‌کننده‌ای داشته است.
الوین‌ هانسن (Alvin Hansen) یکی از نخستین پیروان کینز می‌نویسد: نقش عمده کتاب “نظریه عمومی” این بود که تابع مصرف را به‌صورتی روشن و مشخص ارائه نمود و به‌شکل فرمول درآورد و باید اذعان نمود که اهمیت آن به‌اندازه تابع مصرفی بود که مارشال (Alfred Marshall: 1842-1924) کشف کرد. تابع مصرف کینز دارای ویژگی‌های زیر است:
کینز معتقد بود که عوامل مختلفی بر تصمیمات مصرف تاثیر‌گذار است؛ اما در کوتاه‌مدت مهم‌ترین عامل تاثیرگذار، درآمد است. کینز براین باور بود که نرخ بهره در این خصوص، نقشی نخواهد داشت. این دیدگاه، برخلاف نظریات کلاسیک‌های قبل از وی بود که اعتقاد داشتند نرخ بهره بالا، باعث افزایش پس‌انداز و کاهش مصرف می‌شود.

[۴] منکیو، گریگوری، اقتصاد کلان ۲، حمیدرضا برادران شرکاء و علی پارسائیان، تهران، انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی، ۱۳۷۵، چاپ اول، ص۴۹۹-۵۰۰.

در تابع مصرف کینز، درآمد به‌صورت واقعی در نظر گرفته می‌شود. به‌عبارت دیگر، در تابع مصرف، درآمد واقعی همان درآمد به قیمت‌های ثابت است.
در هر سطح از درآمد واقعی، یک مقدار مصرف ثابت برای تامین نیازهای اساسی در نظر گرفته می‌شود. به‌عبارت دیگر، مصرف هیچ‌گاه صفر نیست؛ حتی اگر درآمد صفر باشد، مصرف مقداری ثابت است که یا از محل وام یا برداشت از پس‌انداز جبران می‌شود.

[۵] بختیاری، صادق، اقتصاد کلان، اصفهان، انتشارات دانشگاه اصفهان، ۱۳۸۴، چاپ اول، ص۱۵۹-۱۶۰.

به‌عبارت دیگر در سطوح پایین درآمدی، مصرف از درآمد پیشی می‌گیرد و ازطریق قرض یا پس‌انداز منفی تامین می‌شود؛ یعنی در سطح پایین درآمدی، میل نهایی به مصرف کوچک‌تر از میل متوسط به مصرف است.

[۶] شریف، مصطفی، اقتصاد کلان، تهران، انتشارات اطلاعات، ۱۳۸۷، چاپ اول، ص۷۵.

کینز براساس یک اصل روانشناسی بیان می‌کند که اشخاص، هنگامی‌که درآمدشان افزایش می‌یابد، به‌طور متوسط مصرف خود را افزایش می‌دهند؛ ولی نه به‌اندازه ازدیاد درآمدشان. یعنی با افزایش درآمد، نسبت افزایش مصرف از افزایش درآمد کمتر است.

[۷] بختیاری، صادق، اقتصاد کلان، اصفهان، انتشارات دانشگاه اصفهان، ۱۳۸۴، چاپ اول، ص۱۵۹-۱۶۰.

به‌عبارت دیگر، میل متوسط به مصرف، نزولی است. همچنین کینز بر این باور بود که پس‌انداز به‌اصطلاح، نوعی کالای لوکس است. بنابراین وقتی درآمد افراد اضافه می‌شود، انتظار می‌رود ثروتمندان در مقایسه با فقیران درصد بیشتری از درآمد خود را پس‌انداز کنند و لذا مسئله پایین آمدن میل متوسط به مصرف به‌صورت محور اصلی نظریه کینز درآمد.

[۸] منکیو، گریگوری، اقتصاد کلان ۲، حمیدرضا برادران شرکاء و علی پارسائیان، تهران، انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی، ۱۳۷۵، چاپ اول، ص۵۰۰.

با این توضیحات، تابع مصرف کنیز، تابعی با عرض از مبدا است و بیان ریاضی آن به صورت C= +Y یا C= +bY است.

تئوری کینز در عمل و معمای مصرف

از آنجا که علم اقتصاد کلان با نگاهی اثباتی به‌دنبال کشف قوانین علمی حاکم بر رفتارها و روابط اقتصادی در جامعه موجود است، ملاک درستی یا نادرستی این فرضیات، تطابق و عدم‌تطابق با واقعیت خارجی است و این امر، از طریق آزمون‌های تجربی انجام می‌شود. از این رو بلافاصله اقتصاددانان کار جمع‌آوری و آزمون داده‌ها را آغاز کردند تا بتوانند فرضیات او را مورد آزمون قرار دهند. در بررسی‌های انجام‌شده روی داده‌ها و دوره‌ها با وجود این‌که تابع مصرف کینز در دهه اول، شاهد موفقیت‌هایی بود؛ ولی چندی نگذشت که با دو دیدگاه مخالف مواجه شد.
یکی از مخالفت‌ها از جانب اقتصاددانانی بود که در زمان جنگ جهانی دوم آن‌را مطرح کردند. آنها براساس تابع مصرف کینز استدلال کردند که با بالا رفتن سطح درآمد خانوارها، مصرف‌شان کمتر و پس‌اندازها زیاد می‌شود. آنان می‌ترسیدند که مبادا پروژه‌های سرمایه‌گذاری سودآوری که بتواند همه پس‌اندازها را جذب کند، وجود نداشته باشد. اگر چنین باشد پایین بودن میزان مصرف، باعث پایین آمدن تقاضا می‌شود و در نتیجه سال‌های پس از جنگ به‌خاطر کاهش یافتن خریدهای دولت، نظام اقتصادی با رکود و بحران دچار می‌شود.
با وجودی‌که درآمد در سال‌های پس از جنگ بیشتر بود، اما این افزایش درآمد، به بالا رفتن نرخ پس‌انداز نیانجامید و دیدگاه کینز مبنی بر این‌که با بالا رفتن درآمد، میل متوسط به مصرف (نسبت مصرف به درآمد) کاهش می‌یابد، مورد تایید واقع نشد و عملا بحرانی صورت نگرفت.

[۹] منکیو، گریگوری، اقتصاد کلان ۲، حمیدرضا برادران شرکاء و علی پارسائیان، تهران، انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی، ۱۳۷۵، چاپ اول، ص۵۰۲.

انتشار مقاله سیمون کوزنتس (Simon Kuznette) در سال ۱۹۴۶ که حاوی دو نکته مهم در مورد رفتار مصرفی بود، مخالفت دوم با دیدگاه کینز را به‌خوبی توضیح می‌داد. اول اینکه آمار و اطلاعات نشان می‌داد که به‌طور متوسط نسبت بلندمدت مخارج مصرفی به درآمد هیچ‌گونه روند کاهشی نداشته و با رشد درآمد در مسیر بلندمدت خود، میل نهایی به مصرف، مساوی میل متوسط به مصرف (نسبت مصرف به درآمد) بوده است.
مفهوم این عبارت این است که تابع مصرف کنیز در بلندمدت بدون عرض از مبدا است (یعنی C=Y). دوم این‌که مطالعات کوزنتس بیان می‌داشت که در طول دوره‌های رونق و بهبود اقتصادی، نسبت مصرف به درآمد از مقدار متوسط بلندمدت خود کمتر است و در طول دوره‌های کسادی و رکود اقتصادی، نسبت مذکور از مقدار متوسط بلندمدت خود بالاتر است. این بدین معنی است که نسبت مصرف به درآمد در طول نوسانات دوره‌ای در جهت عکس درآمد تغییر و حرکت می‌کند.

[۱۰] برانسون، ویلیام. اچ، تئوری و سیاست‌های اقتصاد کلان، عباس شاکری، تهران، نی، ۱۳۸۳، چاپ هفتم، ص۳۰۴-۳۰۵.

با توجه به این اشکالات و نقایض،‌ اندیشمندان دیگری بعد از کینز به دنبال ارائه نظریه‌های جدید برآمدند.

نظریه درآمدی نسبی

مدلی که از سوی جیمز دوزنبری (Dosenbery) در سال ۱۹۴۹ ارائه شد، به نظریه درآمد نسبی (Relative Income Hypothesis) مشهور است.

[۱۱] بختیاری، صادق، اقتصاد کلان، اصفهان، انتشارات دانشگاه اصفهان، ۱۳۸۴، چاپ اول، ص۱۶۷.

این نظریه بر دو فرض استوار است که عبارتند از:
رفتار مصرفی افراد با یکدگر ارتباط داشته و مستقل از هم نیست؛ به‌عبارتی دو شخص که با درآمد جاری یکسان در دو طبقه متفاوت توزیع درآمدی زندگی می‌کنند، مصرف‌های متفاوتی خواهند داشت. در واقع، فرد، خود را با سایر افراد مقایسه کرده و آنچه تاثیر قابل توجه در مصرف او دارد، جایگاه او در میان افراد و گروه‌های جامعه است؛ نه مصرف درآمد فرد. بنابراین، فرد تنها در صورتی احساس بهبود موقعیت از جهت مصرف می‌کند، که مصرف متوسط او نسبت به متوسط سطح جامعه افزایش یابد. این روحیه

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.