پاورپوینت کامل نامه امام خمینی به گورباچف ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نامه امام خمینی به گورباچف ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نامه امام خمینی به گورباچف ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نامه امام خمینی به گورباچف ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل نامه امام خمینی به گورباچف ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
پاورپوینت کامل نامه امام خمینی به گورباچف ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint (11 بهمن ۱۳۶۷ش)، خطاب به میخائیل گورباچف آخرین رئیس جمهور شوروی در زمینه مرگ کمونیسم و ضرورت پرهیز شوروی از اتکا بهغرب و دعوت به دین اسلام انتشار یافت. ایننامه تاریخی، تاثیرات اساسی و پیامدهای ویژهای در زمینه بیداری اسلامی داشت. نامه بهوسیله هیئت سه نفره شامل: آیتالله جوادی آملی، محمدجواد لاریجانی و خانم حدیده چی (دباغ)، در مسکو به گورباچف ابلاغ شد.
موافقت ایران با قطعنامه ۵۹۸، از سوی برخی کشورها و جریانات سیاسی مخالف انقلاب اسلامی، بهعنوان تزلزل در اعتقادات رهبران سیاسی نظام و فروکش کردن آرمانهای انقلاب تلقی شد، بهگونهای که این ادعا در تریبونهای مختلف تکرار میشد. صدور نامه امام بهگورباچف، تنها پنج ماه پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸، فضای سیاسی داخلی و بینالمللی را بهکلی دگرگون ساخت. بهدلیل جایگاه انقلاب اسلامی و امام در بین مسلمانان جهان از یکسو و وقوع تحولات اساسی بهوسیله گورباچف در شوروی سابق از سوی دیگر، ایننامه و محتوای آن، توجه همگان بهویژه ناظران روابط بین المللی را به خود جلب ساخت.
پیام تاریخی امام خمینی به گورباچف با وجود ناگهانی و غیرقابل پیشبینی بودن آن، و باتوجه به تحلیلهای عمیق امام در نامه، نشان از ریشهدار بودن آن در سابقه تاریخی ایران و شوروی دارد. ایننامه را میتوان از یکسو، مهمترین و اساسیترین اقدام امام در امر صدور انقلاب و از سوی دیگر، مهمترین هشدار نسبت به روند اصلاحات شوروی در این دوره دانست.
فهرست مندرجات
۱ – وضعیت اروپای شرقی
۲ – اوضاع اقتصادی شوروی
۳ – اوضاع اجتماعی و سیاسی
۴ – زمینههای تدوین و صدور نامه
۵ – مدیریت و هدایت مأموریت
۶ – محتویات نامه
۶.۱ – مقدمه پیام
۶.۲ – بخش اول
۶.۳ – هشدار از پناه بردن به غرب
۶.۴ – دعوت به خدا و معنویت
۶.۵ – شکست مارکسیسم و کمونیسم
۶.۶ – تبیین غنا و کمال اسلام
۶.۷ – حمایت از مسلمانان منطقه تحت نفوذ شوروی
۷ – اصول سیره سیاسی امام در نامه
۷.۱ – محوریت اسلام در همه زمینهها
۷.۲ – وحدتباوری
۷.۳ – دعوت به سعادت و رستگاری
۷.۴ – احترام متقابل
۷.۵ – توجه به مقتضیات زمانی و مکانی
۷.۶ – معرفی انقلاب اسلامی
۸ – نتیجهگیری
۹ – فهرست منابع
۱۰ – پانویس
۱۱ – منبع
وضعیت اروپای شرقی
با وجود آنکه پس از پایان جنگ جهانی دوم، مکتب کمونیستی شوروی در بسیاری از نقاط جهان مانند کوبا و دیگر کشورهای امریکای لاتین و نیز کشورهای آسیای جنوب شرقی، بهدلیل تنشها و دشمنیهای دیرینه با آمریکا در حال پیشروی بود، وضع کشورهای اروپای شرقی، کمی متفاوت بود؛ زیرا این کشورها سابقه برخوردهای تجاوزگرانه و استعمارگونهای مانند کشورهای امریکای لاتین و آسیای جنوب شرقی از سوی آمریکا نداشتند، حتی آنها، خود را بعد از جنگ جهانی دوم و در جریان آن، بهنوعی از سوی شوروی اشغال شده میدیدند. از سوی دیگر، همجواری این کشورها با کشورهای اروپای غربی و تشدید احساس عقب ماندگی نسبت به این کشورها بهویژه آنکه علت عقب افتادگی خود را تسلط شوروی میدانستند باعث میشد روابط شوروی با اینگونه کشورها که جزء اقمارش بودند، هرچه بیشتر سست شود.
«ناتوانی برژنف، نیروی بلوک شرق را بیشتر تحلیل برد. رابطه اقتصادی این بلوک با اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی از طریق ارسال مواد خام (بویژه نفت) شوروی به اقماری همچون لهستان و چکاسلواکی و خرید کالاهای صنعتی نامرغوب این کشورها از سوی شوروی ادامه داشت. بهتدریج که قیمت نفت تنزل مییافت و کیفیت کالاهای صنعتی بدتر میشد، ارتباطات تجاری هم فرسوده میگردید. حتی از لحاظ نظامی، روابط پیمان ورشو بهدلیل آنکه شورویها نتوانسته بودند نیروهای متمدنشان را نوسازی کنند، مایه یأس شده بود».
[۱] لافه بر، والتر، ۵۰ سال جنگ سرد از غائله آذربایجان تا سقوط گورباچف، ج۱، ص۳۵۴، ترجمه منوچهر شجاعی، تهران، نشر مرکز، ۱۳۷۶.
بههمین دلیل، تحولات در اروپای شرقی علیرغم کنترلهای شوروی خیلی سریعتر شروع شد. «ملت های اروپایی (البته اروپای شرقی) فاقد مواد غذایی بودند و همزمان، اروپای غربیها از مواد غذایی و دستگاه های پیشرفتهای مثل ویدئو برخوردار بودند».
[۲] لافه بر، والتر، ۵۰ سال جنگ سرد از غائله آذربایجان تا سقوط گورباچف، ج۱، ص۳۷۱، ترجمه منوچهر شجاعی، تهران، نشر مرکز، ۱۳۷۶.
«این تحولات در مجارستان بیش از سایر کشورهای بلوک شرق مشاهده میشد».
[۳] لافه بر، والتر، ۵۰ سال جنگ سرد از غائله آذربایجان تا سقوط گورباچف، ج۱، ص۳۵۴-۳۵۵، ترجمه منوچهر شجاعی، تهران، نشر مرکز، ۱۳۷۶.
در اینمیان، مجارستان با تلاش برای تزریق اصلاحات بازار خصوصی، واکنش نشان داد. حکومتهای سرسختتر در آلمان شرقی و چکاسلواکی، با زندانی کردن مخالفان، عکسالعمل نشان میدادند و لهستان نیز بهآستانه سقوط رسید و در نهایت در ۱۹۸۱م. به حکومت نظامی متوسل شد.
سال ۱۹۸۹ م. اوج تحولات در اروپای شرقی بود. در ماه آوریل این سال، «حزب سیاسی غیرکمونیست لهستان (به رهبری لخوالسا) قانونی گردید»؛
[۴] لافه بر، والتر، ۵۰ سال جنگ سرد از غائله آذربایجان تا سقوط گورباچف، ج۱، ص۳۷۱، ترجمه منوچهر شجاعی، تهران، نشر مرکز، ۱۳۷۶.
و همزمان با اوجگیری جنبشهای استقلالطلبانه در دیگر کشورهای اروپای شرقی، «رژیمهای قدیمی در چکاسلواکی (با شورشهای خیابانی جوانان) و (نیز در) بلغارستان سقوط کرد»؛
[۵] لافه بر، والتر، ۵۰ سال جنگ سرد از غائله آذربایجان تا سقوط گورباچف، ج۱، ص۳۷۲، ترجمه منوچهر شجاعی، تهران، نشر مرکز، ۱۳۷۶.
و سرانجام در ۹ نوامبر ۱۹۸۹م. دیوار برلین تخریب شد و دو آلمان متحد شدند. تمام این اتفاقات، همزمان با نزدیکی تدریجی چین به اقتصاد آمریکایی است.
در ادامه، برای آشنایی بیشتر با اوضاع شوروی سابق در دوره گورباچف، آگاهی از اوضاع اقتصادی، اجتماعی و سیاسی شوروی لازم است.
اوضاع اقتصادی شوروی
اوضاع اقتصادی شوروی (با تأکید بر اوضاع دهه ۸۰): تلاش برای رسیدن به پیشرفتهای اقتصادی، منحصر بهشوروی کمونیستی نبود؛ روسیه تزاری نیز قبل از انقلاب اکتبر باوجود ساختار فئودالی و امپراتوری خود، در آرزوی رسیدن بهپیشرفتهای اقتصادی اروپای غربی، رقابت با آنها و حتی غلبه بر آنها بود. این سنت فکری بعد از انقلاب کمونیستی با محوریت اصول مادی و اقتصادی، در زیربنای اندیشههای کمونیستی انقلابیون بهویژه افزایش خوی رقابت در نزد آنها نسبت به غرب (بهعنوان امپریالیسم استثمارگر) تقویت شد.
پس از پایان جنگ جهانی دوم و پیروزی شوروی در آن، این کشور بهیکی از دو قطب جهانی تبدیل گردید و بهدلیل ملاحظات رقابتی، اقتصاد شوروی بر روی مسابقه تسلیحاتی، هستهای و ماهوارهای متمرکز شد. همین مسئله، عقب ماندگیهای واقعی اقتصادی شوروی را مخفی نگه داشت، ولی بعد از پایان دوره خفقان استالینی، این عقب ماندگی بهتدریج خود را نمایان ساخت. خروشچف با شروع یک سری اصلاحات اقتصادی، درصدد رفع فقر و سرخوردگیهای آشکار شده برآمد، ولی با پایان دوره رهبری او و شروع دوره رکود برژنفی، این اصلاحات نیز عقیم ماند. با ورود گورباچف بهصحنه سیاسی، این ضعفها بیش از پیش خود را آشکار ساخت. بر این اساس، تنها راه رویارویی گورباچف، ادامه همان اصلاحات خروشچف بود، البته با چرخشهای آشکار او در زمینه نوع اصلاحات اقتصادی که به سه بخش عمده قابل تقسیم است:
الف) کاهش هزینههای تسلیحاتی و نظامی؛
ب) حرکت بهسوی اقتصاد آزاد برای دستیابی بهموقعیتهای اقتصاد غربی؛
ج) اصلاحات اجتماعی سیاسی در جهت تسهیل اصلاحات اقتصادی.
گورباچف برای رسیدن به یک اقتصاد پرکار و تحکیم موقعیت بین المللی، پروستوریکا به معنی بازسازی اقتصادی را مطرح کرد. در اینصورت، «اصلاحات، شامل استقلال و حتی سود بیشتر برای مدیران مزارع و صنایع میگردید. همچنین شامل روی آوردن آرام و تدریجی به نظام قیمتها و بازار بود تا اینها بتوانند بازتاب دقیق واقعیت شوند … این فکر جدید، حتی تعاونیهای خصوصی را که قبلاً غیرممکن بود، مجاز دانست … مقامات مسکو اعلام کردند نهایتاً نزدیک به پنجاه درصد از بخش خدمات و چهل درصد از بخش کشاورزی در اختیار بخش خصوصی قرار خواهند گرفت. سیاست جدید، مشارکتهای جدید با شرکتهای غربی را نیز اجازه میداد».
[۶] لافه بر، والتر، ۵۰ سال جنگ سرد از غائله آذربایجان تا سقوط گورباچف، ج۱، ص۳۵۶، ترجمه منوچهر شجاعی، تهران، نشر مرکز، ۱۳۷۶.
از نظر گورباچف، اصلاحات اقتصادی، اولویت عمده و اصلی را داشت. از دید وی، «با عدم وجود شتاب در رشد اقتصادی، برنامههای اجتماعی افکاری واهی و پوچ خواهند بود».
[۷] گورباچف، میخائیل، به سوی جهان بهتر، ج۱، ص۱۰۷، ترجمه منوچهر طلوعی، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۵.
با اینحال، او به گسترش مؤلفههای توسعه سیاسی و اجتماعی البته بهعنوان تسهیل کننده توسعه اقتصادی معتقد بود و با همین تفکر، گلاسنوست، بهمعنی غیرمحرمانه بودن و فضای باز سیاسی بهمنظور تشویق ابتکار فردی را پیشنهاد کرد. البته همین اصلاحات بهاصطلاح دموکراتیک نیز اکثراً دوباره به اصلاحات اقتصادی بازمیگشت. او معتقد بود:
رشد دموکراسی در تولید، در درجه اول اهمیت قرار دارد. اقتصاد حیطه معین کنندهای از زندگی اجتماعی است. دهها میلیون انسان روزانه در این محیطهای تولیدی مشغول کار هستند. بنابراین، رشد دموکراسی در تولید، مهمترین روند در تعمیق و گسترش دموکراسی سوسیالیستی در کل میباشد.
[۸] آربلاستر، آنتونی، دموکراسی، ج۱، ص۱۵۹، ترجمه حسن مرتضوی، تهران، آشتیان، ۱۳۷۹.
گورباچف این اصلاحات را بهشکل محدود کردن نقش مرکز بهرهبری امور کلی و واگذاری امور جزئی به حلقه های پایینی، افزایش خودمختاری تعاونیها و…، دموکراتیک کردن جنبه های مدیریت و ارتقای نقش اجتماعات کارگری مطرح میکرد.
[۹] آربلاستر، آنتونی، دموکراسی، ج۱، ص۱۱۸-۱۱۹، ترجمه حسن مرتضوی، تهران، آشتیان، ۱۳۷۹.
اوضاع اجتماعی و سیاسی
شوروی باتوجه بهوسعت و گوناگونی قومی خود، از فرهنگی غنی برخوردار بود که باوجود سرکوبهای کمونیستی هنوز به حیات خود ادامه میدادند. اگرچه اصلاحات اقتصادی دوره گورباچف، مستقیماً متوجه اوضاع اجتماعی فرهنگی شوروی نبود، ولی همانگونه که ذکر شد، بهدلیل احساس لزوم تسهیل اصلاحات اقتصادی بهوسیله برخی آزادیهای سیاسی و فرهنگی، وضعیت اجتماعی و فرهنگی نیز در این رهگذر توانست تغییراتی را بهخود ببیند. همچنین «اصلاحات اقتصادی و تمرکززدایی اقتصادی، به مقداری عدم تمرکز سیاسی نیاز داشت. احتمالاً حزب به صورت قدرت فائقه باقی میماند، ولی محتملاً بین اصلاحطلبان و محافظهکاران منشعب میگردید و شوروی بیشتر بهسوی نظام چند حزبی حرکت میکرد».
[۱۰] لافه بر، والتر، ۵۰ سال جنگ سرد از غائله آذربایجان تا سقوط گورباچف، ج۱، ص۳۵۹، ترجمه منوچهر شجاعی، تهران، نشر مرکز، ۱۳۷۶.
افزون بر این، فشارهای خارجی نیز در این زمینه بیتأثیر نبود. حمایتهای غرب از حقوق بشر و تضمین آن در ازای اعطای امتیازات و تسهیلات تجاری و اقتصادی به شوروی، از جمله این اقدامات از سوی غرب است، ولی شاید مهمترین عامل، شخصیت خود گورباچف است. او که فردی تحصیل کرده و اهل بحث و گفتوگو بود، میتوانست در این فضای باز اندیشههای خود را بهتر مطرح کند. فراهم شدن زمینههای انتقاد برای مردم در این فضا، به دلیل افزایش مشکلات اجتماعی ناشی از تغییرات ساختارهای اجتماعی، از جمله کاهش رشد جمعیت، مهاجرت و شهرنشینی و در نتیجه، کاهش نیروی کشاورزی بهویژه در حوزه حمل و نقل و نگهداری و در کنار آن، مشاهده رفاه مردم در غرب و حتی کشورهایی چون ژاپن و کره جنوبی، باعث آشکار شدن عدم مشروعیت و ناکارآمدی نظام کمونیستی در بین مردم شد.
وضعیت خاص این دوره، به قطع امید کامل مردم از آرمان های سوسیالیستی، احساس خشنودی نسبت به نزدیکی با غرب، و سرانجام و مهمتر از همه، به خالی شدن پشتوانه نهادهای نظامی و سیاسی حاکم از نیروی مردمی انجامید، بهگونهای که در اواخر دوره گورباچف، هیچ نهاد مقتدری که بتواند دوباره حاکمیت استبدادی دوره استالینی را بازگرداند، وجود نداشت و جامعه دچار نوعی ناپیوستگی و بیتفاوتی سیاسی شده بود. محدود ماندن مسئله اصلاحات به تبادلات نظری قشری میان رهبران سیاسی و روشنفکران عمدتاً لیبرال نیز از جمله علل این ضعف بهشمار میآمد. در نتیجه، مردم نقش عمدهای در این تحولات نداشتند و جنبش اجتماعی خاصی مبتنی بر یک شعور سیاسی فراگیر دیده نمیشد، بهگونه ای که تأثیر مردمی در همان سطح نارضایتی عام که در نهایت نیز سبب فروپاشی نظام کمونیستی شد محدود ماند.
در مجموع، وضعیت شوروی سابق در آن زمان را میتوان در این موارد خلاصه کرد:
۱. اولویت مسائل مادی و اقتصادی در دوره حاکمیت کمونیسم؛
۲. شکست توسعه اقتصادی شوروی در رقابت با غرب بهدلیل عقب ماندگیهای باقی مانده از زمان روسیه تزاری و تحت الشعاع قرار گرفتن مسائل پایهای اقتصاد به ویژه کشاورزی بهدلیل رقابتهای هستهای و ماهوارهای و همچنین سیاستهای بسته کمونیستی در امر اقتصاد؛
۳. شکست روند اصلاحات لیبرالی گورباچف و یلتسین بهدلیل ناهمخوانی آن با بافت اقتصادی و فرهنگی مردم و حاکمیت در شوروی؛
۴. برخورد ابزارانگارانه نسبت به اصلاحات فرهنگی اجتماعی و غفلت نسبت بعد از آن؛
۵. افزایش سطح توقعات اجتماعی و حس استقلالطلبی و هویتهای قومی و همچنین آزاد شدن نیروی مذهبی پس از اصلاحات گورباچف که زمینهای در جهت تسریع فروپاشی شوروی بود.
۶. سوء استفاده غرب از مسیر اصلاحات در شوروی بهنفع خود و در نتیجه، بدتر شدن وضعیت داخلی شوروی.
زمینههای تدوین و صدور نامه
اوضاع حاکم در کشور بهویژه تبلیغات منفی غرب نسبت بهپذیرش قطعنامه، میتواند جزء اصلیترین انگیزههای امام برای تدوین نامه و ارسال آن بهشوروی به شمار آید تا ایشان بتواند روحیه از دست رفته را دوباره احیا کند. انتخاب زمان آنکه تنها پنج ماه بعد از پذیرش قطعنامه است، میتواند مؤید اصلی این فرضیه باشد.
به هر حال، تدوین و صدور نامه از طرف امام بهطور ناگهانی و غافلگیرانه انجام شد و حتی مسئولان نظام تا قبل از تدوین نهایی نامه و مشخص شدن مأمورین ارسال آن، از اصل نامه باخبر نبودند و کسی از محتویات تفصیلی آن نیز قبل از ابلاغ به گورباچف آگاه نبود.
[۱۱] جوادی آملی، عبدالله، آوای توحید: پاورپوینت کامل نامه امام خمینی به گورباچف ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint و شرح نامه، ج۱، ص۱۲۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۷۳.
باتوجه به محتویات نامه که حاکی از هشدار به گورباچف برای نزدیکی بهغرب و بروز اتفاقات بعدی بود، میتوان انگیزههای احتمالی دیگری را نیز مطرح ساخت:
۱. انگیزههای سیاسی و دیپلماتیک. جلوگیری از روند تک قطبی شدن جهان که البته در این دوره هیچ مفسری چنین حادثهای را پیشبینی نمیکرد ناشی از حرکت نظام سیاسی روسیه بهسمت غرب و نفوذ آمریکا و غرب در منطقه و همچنین تأثیر بیشتر ایران در روابط منطقهای، بهویژه با خود شوروی و در بعد جهانی، میتواند از انگیزههای سیاسی امام تلقی شود.
۲. انگیزههای حمایتی از مسلمانان روسیه و جمهوریهای آسیای میانه و … که سالها تحت فشارهای ضدمذهبی حکومت کمونیستی شوروی بودند، بهمنظور نفوذ بیشتر در این مناطق و در نتیجه، جلوگیری از نفوذ دیگر کشورهای رقیب مانند عربستان.
اساساً موضعگیریهای امام خمینی بر مبنای سودگرایی نبود. اهداف امام فراتر از انگیزههای مادی و این جهانی و اکثر مواضع مهم ایشان، غافلگیرانه و غیرقابل پیشبینی بود. از اینرو، نمیتوان رفتار امام را با محاسبههای مادی سنجید. این مسئله برای مفسران داخلی بهقدری در دوره حیات امام تکرار شده است که گاه باعث میشود در تحلیلها کمتر به آن توجه شود. بدینخاطر، معمولاً برای انسجام تئوریک نظریات سیاسی امام، باتوجه به نظریات روز، تفاسیر معمول علمی ارائه میشود؛ که البته این مسئله در نزد متفکران غربی بهخوبی واضح و روشن است.
بهترین تفسیر درباره انگیزه امام برای تدوین ایننامه، توجه به چارچوب کلی نظریات امام در این حوزه در طول دوران انقلاب است. امام همواره از صدور انقلاب و دعوت جهانی به اسلام سخن میگفت که ایننامه مهمترین تجلی این نظریه امام است؛ انگیزهای مبتنی بر اصول معنوی و بهقصد هدایت.
در اوایل دی ماه ۱۳۶۷ تدوین نامه و مأموریت ارسال آن توسط امام تنظیم شد. امام برای تحلیلها و مواضع سیاسی خود از مشاورانی بهره میبردند. در مورد این نامه نیز بهگفته برخی افراد، قبل از تدوین نهایی، مشاورههایی انجام شده بود، ولی امام در تمام تحلیلها و مواضع سیاسی خود که در طول دوران انقلاب داشت، بیشتر دادهای اولیه را از مشاوران میگرفت و نتیجه نهایی در تمام این موارد، از سوی خود امام صادر میشد. درباره نامه نیز جزئیات تفصیلی آن، بهگفته خانم حدیده چی (دباغ)، «حتی تا قبل از ابلاغ بهگورباچف، برای خود هیئت اعزامی نیز نامشخص بوده است».
نامه در تاریخ ۱۳۶۷/۱۰/۱۱ صادر و سه روز بعد بهوسیله هیئت سه نفره شامل: آیتالله جوادی آملی، محمدجواد لاریجانی و خانم حدیده چی (دباغ)، در مسکو به گورباچف ابلاغ شد.
مدیریت و هدایت مأموریت
مؤلفههای اصلی مدیریت امام در خصوص ایننامه شامل موارد زیر بوده است:
۱. انتخاب زمان خاص برای ارسال نامه باتوجه به اوضاع ایران و شوروی و رفتارهای گورباچف؛
۲. سرّی نگه داشتن محتوای نامه تا زمان ابلاغ؛
۳. خصوصیات اعضای هیئت اعزامی؛
۴. محتویات و بندهای نامه.
اینک بهشرح هرکدام از این مؤلفهها بهصورت اجمالی میپردازیم:
۱. ارسال نامه تا حدودی باعث التیام سرخوردگیهای ناشی از اتمام جنگ و پذیرش قطعنامه در ایران میگردید. در شوروی نیز باتوجه بهاینکه اصلاحات گورباچف، یک حرکت ناگهانی نبود و ریشه در نیازهای سرکوب شده یک قرن مردم شوروی داشت که توان اظهار خواستهای خود را نداشتند و در این دوره با حرکتی تدریجی خود را نشان داد؛ امام با درک دقیق این شرایط و «زمینه مثبتی که در شخص گورباچف دیده بودند، احتمال دادند که او تحت تاثیر قرار بگیرد … امام متوجه شده بودند که رهبر شوروی درصدد تغییرات بنیادی در نظام شوروی است و او را تنها محرک یک اصلاح ظاهری نمیدانستند … تجربه کشور چین و افتادن در دامن غرب و آمریکا در دوران پس از مائو، از نکاتی بود که میتوانست مایه اعتبار شوروی قرار گیرد».
[۱۲] مانیان، عبدالحسین، تحلیل پاورپوینت کامل نامه امام خمینی به گورباچف ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint، ج۱، ص۵-۶، تهران، اداره کل پژوهش های سیما، ۱۳۸۰.
خود گورباچف نیز نسبت بهرهبران قبلی روسیه، از تحصیلات بالاتری برخوردار بود. «… برخلاف گروه برژنف چرننکو، در دانشگاه دولتی مسکو تحصیل کرده و فلسفه غرب و رسالههای لنین را خوانده و در دانشکده رجل پرور حقوق، دانش آموخته بود … مادر گورباچف که یک مسیحی مؤمن بود، پسرش را غسل تعمید داده بود … از اقدامهای اصلاحی خروشچف الهام میگرفت و از عملکرد سرکوبگرانه برژنف بیزار بود و دریافته بود که کشور چه مقدار در تکنولوژی از غرب عقب افتاده است».
[۱۳] لافه بر، والتر، ۵۰ سال جنگ سرد از غائله آذربایجان تا سقوط گورباچف، ج۱، ص۳۵۶، ترجمه منوچهر شجاعی، تهران، نشر مرکز، ۱۳۷۶.
گورباچف درباره خود میگوید: «من از متن همین مردم، از فقیرترین اقشار آن ریشه گرفتهام … من خودم را از نظر اخلاقی در پیوند با مردم میدانم و به خاطر آنها ناراحتم».
[۱۴] گورباچف، میخائیل، به سوی جهان بهتر، ج۱، ص۳۰، ترجمه منوچهر طلوعی، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۵.
امام بهتمام این جنبههای شخصیت گورباچف اشراف داشت. «ارسال پیام امام بهگورباچف، براساس حسن ظنّی که ایشان به شخص وی داشتند انجام گرفت و این امر در مقدمه پیام، آشکار است».
افزون بر این، مسلمانان شوروی که حصارهای هفتاد ساله، آنها را از تعالیم اسلامی دور نگه داشته بود و با روند دوره اصلاحات گورباچف، فرصتهای تازهای یافته بودند، «استعداد کامل جهت پذیرش هرگونه تبلیغات اسلامی را داشتند و اینزمینه، بهترین برهه زمانی را برای ارائه پیام فراهم آورده بود …».
۲. سرّی نگه داشتن نامه سبب شد جنبه غافلگیرانه آن بهویژه تأثیر خبری آن، در رسانهها بیشتر شود. افزون بر این، آن را از اعتراضات احتمالی داخلی و خارجی نیز مصون میداشت.
۳. چون نوع و محتویات نامه مبتنی بر موضوعات ارشادی و فلسفی بود، قاعدتاً لازم میآمد هرچند برخلاف عرف معمول دیپلماتیک باشد تا متخصصی در حوزه فلسفه و علوم اسلامی بهعنوان سرپرست هیئت اعزام شود. از اینرو، بهدلیل تضمین حفظ شئون روابط خارجی، فردی مانند محمدجواد لاریجانی که دارای تبحر سیاسی در امور بین المللی بود هیئت را همراهی کرد. امام همچنین جنبه تبلیغی نامه را با افزودن یک نفر از قشر زنان انقلاب که نماینده مجلس بود، به بالاترین
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 