پاورپوینت کامل کتاب فیه ما فیه ۷۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل کتاب فیه ما فیه ۷۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل کتاب فیه ما فیه ۷۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل کتاب فیه ما فیه ۷۷ اسلاید در PowerPoint :

فیه ما فیه (کتاب)

. در این مجموعه بخش‌هایی وجود دارد که از دوران حیات شمس و حضور او در قونیه حکایت دارد. همچنین بخش‌هایی است که از شمس به عنوان شخص متوفی و درگذشته یاد می‌کند و نیز تکه‌هایی در تفسیر برخی از ابیات مثنوی یادگار سال‌های واپسین عمر مولانا دیده می‌شود.

فهرست مندرجات

۱ – نظریه فروزانفر
۲ – فصل اول
۳ – فصل دوم
۴ – فصل سوم
۵ – فصل چهارم
۶ – فصل پنجم
۷ – فصل ششم
۸ – فصل هفتم
۹ – فصل هشتم
۱۰ – فصل نهم
۱۱ – فصل ده
۱۲ – فصل یازده
۱۳ – فصل دوازده
۱۴ – فصل سیزده
۱۵ – فصل ۱۴
۱۶ – فصل ۱۵
۱۷ – فصل ۱۶
۱۸ – فصل ۱۷
۱۹ – فصل ۱۸
۲۰ – فصل ۱۹
۲۱ – فصل ۲۰
۲۲ – فصل ۲۱
۲۳ – فصل ۲۲
۲۴ – فصل ۲۳
۲۵ – فصل ۲۴
۲۶ – فصل ۲۵
۲۷ – فصل ۲۶
۲۸ – فصل ۲۷
۲۹ – فصل ۲۸
۳۰ – فصل ۲۹
۳۱ – فصل ۳۰
۳۲ – فصل ۳۱
۳۳ – فصل ۳۲
۳۴ – فصل ۳۳
۳۵ – فصل ۳۴
۳۶ – فصل ۳۵
۳۷ – فصل ۳۶
۳۸ – فصل ۳۷
۳۹ – فصل ۳۸
۴۰ – فصل ۳۹
۴۱ – فصل ۴۰
۴۲ – فصل ۴۱
۴۳ – فصل ۴۲
۴۴ – فصل ۴۳
۴۵ – فصل ۴۴
۴۶ – فصل ۴۵
۴۷ – فصل ۴۶
۴۸ – فصل ۴۷
۴۹ – فصل ۴۸
۵۰ – فصل ۴۹
۵۱ – فصل ۵۰
۵۲ – فصل ۵۱
۵۳ – فصل ۵۲
۵۴ – فصل ۵۳
۵۵ – فصل ۵۴
۵۶ – فصل ۵۵
۵۷ – فصل ۵۶
۵۸ – فصل ۵۷
۵۹ – فصل ۵۸
۶۰ – فصل ۵۹
۶۱ – فصل ۶۰
۶۲ – فصل ۶۱
۶۳ – فصل ۶۲
۶۴ – فصل ۶۳
۶۵ – فصل ۶۴
۶۶ – فصل ۶۵
۶۷ – فصل ۶۶
۶۸ – فصل ۶۷
۶۹ – فصل ۶۸
۷۰ – فصل ۷۰
۷۱ – منبع

نظریه فروزانفر

به نظر مرحوم فروزانفر چون این کتاب ظاهرا بعد از وفات مولانا تدوین شده و در زمان حیات وی که به هر وقت فصلی از محاضرت و مذاکرات مجلس او به تحریر می‌آمده و بر فصول سابق افزوده می‌گردیده، تدوین آن به طور کامل میسر نبوده است. پس بالطبع تصور این که مولانا خود نامی بر این کتاب نهاده باشد، مقبول نتواند بود و گمان می‌رود که این اسم مقتبس از قطعه‌ای است که در فتوحات مکیه ابن عربی ذکر شده است.
اگر کتاب مذکور بدین نام در زمان مولانا شهرت یافته بود، هیچ جهت نداشت که در دو نسخه قریب العهد به زمان وی که هر دوی آن‌ها ظاهرا در قونیه و از روی نسخه‌های مکتوب در عهد مؤلف استنساخ شده آن را به نام‌های مختلف یاد کنند. البته بعضی‌ها این تردید مرحوم فروزانفر را قبول ندارند، چرا که همین اسم فیه ما فیه در رساله سپهسالار هم ذکر شده است.
بهر حال فیه ما فیه وسیله خوبی برای آشنایی با روش تعلیم بزرگان صوفیه مخصوصا شمس و مولاناست که سخن به اندازه فهم مستمع می‌گویند و دقیق‌ترین و بلندترین معانی را در قالب تمثیلات بیان می‌کنند.
اثر حاضر دقیقا همان متن مصحح شادروان استاد بدیع الزمان فروزانفر است که با نقطه گذاری، فاصله گذاری و اعراب گذاری برخی واژه‌ها و عبارات دشوار و رعایت رسم الخط یکسان و امروزی توسط ناشر محترم به حلیت طبع مزین شده است.
این کتاب تقریبا در هفتاد فصل تنظیم شده است که در این جا به همه آن‌ها اشاره می‌شود:

فصل اول

خیالات انسان همانند چادرند و در چادر کسی پنهان است. هر گاه که خیالات از میان برخیزند و حقایق روی نماید قیامت انسان ظهور می‌کند، آدمی اسطرلاب حق است، چون او را حق تعالی به خود عالم و دانا کرده است.

فصل دوم

نماز تنها صورت ظاهری نیست، این صورت ظاهری قالب نماز است و باطن نماز استغراق و بیهوشی است که همه صورت از آن بیرون می‌مانند، حتی جبرئیل که معنی محض است، هم در حقیقت و باطن نماز نمی‌گنجد.

فصل سوم

در عالم یک چیز است که فراموش کردنی نیست و آن اینست که آدمی در این عالم برای کاری آمده است و از آدمی آن کار می‌آید که نه از آسمان‌ها بر می‌آید و نه از زمین و چون آدمی آن کار را بکند، ظلومی و جهولی از وی نفی می‌شود.

فصل چهارم

براساس آیه شریفه «اینما تولوا فثم وجه الله»،

[۱] بقره/سوره۲، آیه۱۱۵.

عاشقان خود را فدای این وجه کرده‌اند و عوض نمی‌طلبند و باقی هم چون انعامند، مریم درد را به درخت می‌آورد و درخت خشک میوه دار شد، تن هم چون مریم است و هر یکی عیسی داریم، اگر ما را درد پیدا شود، عیسای ما بزاید.

فصل پنجم

عارفان می‌خواهند تا به دام دنیا اهل دنیا را صید کنند تا به آن بلندی دیگر راه یابند و در دام آخرت افتند، چنانکه پیامبر اکرم مکه و بلاد را برای آن فتح کرد تا به همه زندگی بخشد و روشنایی کرامت نماید، پیش حضرت حق دو من نمی‌گنجد.

فصل ششم

حق تعالی را بندگانی است که پیش از قیامت آخر را می‌بینند، چنانچه علی بن ابیطالب علیه‌السّلام می‌فرماید: «لو کشف الغطاء ما ازددت یقینا»؛ یعنی چون قالب را بگیرند و قیامت ظاهر شود، یقین من زیادتر نمی‌شود، پس در حق ایشان قیامت ظاهر است و حاضر.

فصل هفتم

اگر شخصی سؤال کند که از نماز فاضل تر کدام است؟ در جواب گفته می‌شود که جان نماز بهتر از نماز است و جواب دوم اینکه ایمان بهتر از نمازست و نماز بی ایمان منفعت نکند و همچون نماز منافقان باشد.

فصل هشتم

حق تعالی نقاب‌ها را برای مصلحت آفریده است که اگر جمال حق بی نقاب ظهور نماید، هیچ کس طاقت بهره مندی از آن را ندارد. حق تعالی چون بر کوه به حجاب تجلی کرد، او نیز پر درخت و پر گل و سبز آراسته می‌گردد.

فصل نهم

برای خداوند متعال مردان و اولیایی هستند که از غایت عظمت و غیرت حق هیچ وقت آشکار نمی‌گردند؛ ولی طالبان را به مقصودهای خطیر برسانند و موهبت کنند. مولانا در این باره به داستان چله نشینی شخصی اشاره کرد و نتائج جالبی از آن می‌گیرد.

فصل ده

مردم گمان می‌کنند که انا الحق گفتن دعوی بزرگی است؛ در حالی که انا الحق گفتن تواضع بزرگی است، چون خود را عدم کرده و به باد می‌دهد. «انا العبد» گفتن مشکل است، چون در انا العبد دو هستی اثبات می‌کند، یکی هستی خود و دیگری هستی خداوند؛ در حالی که در انا الحق چنین نیست.

فصل یازده

عقل در تن آدمی همچون امیری است، مادام که رعایای تن مطیع او باشند، دنیا و خوشی‌های آن نصیب حیوانات آدمی است و آنچه برای انسان اصل است، همان علم و حکمت و دیدار حضرت حق است و این اصل از حیوانات انسان گریزان است.

فصل دوازده

در شب برای انسان خلوت و سلوتی حاضر می‌شود و حق تعالی پرده فرو کشیده تا عمل‌ها از ریا مصون محروس و خالصا لله تعالی باشد. در شب ریایی رسوا شود، همه انسان‌ها به وقت درماندگی و اضطرار به یقین او را می‌خوانند؛ ولی بعد از رفع درماندگی آن یقین از آن‌ها زائل می‌شود.

فصل سیزده

آدمی هر چه در این عالم می‌بیند، در آن عالم چنان است. بلکه همه ی این‌ها انموذج آن عالمند و هر چه در این عالم است، همه از آن عالم آورده‌اند. در آدمی اوصاف پنهانی وجود دارد که در عرصه‌های مختلف زندگی آن را بروز و ظهور می‌دهد.

فصل ۱۴

در آدمی عشق، درد و تقاضایی وجود دارد که اگر صد هزار عالم را به ملک او در آورند، باز آسوده و آرام نمی‌گیرد. حق تعالی اگرچه وعده داده است که جزاهای نیک و بد در قیامت خواهد بود؛ ولی انموذج آن دم به دم و لمحه به لمحه برای آدمی می‌رسد.

فصل ۱۵

هر که محبوب است، خوب است و بر عکس آن صادق نیست. خوبی جزو محبوبی است و محبوبی اصل است. هر ولی بر خلق حجت است و خلق به اندازه تعلق به آن ولی دارای مرتبه و مقام باشد و اگر با وی دشمنی کنند با حق دشمنی کرده‌اند.

فصل ۱۶

بعضی آدمیان چنان عقل را متابعت کردند که به طور کلی ملک گشتند و نور محض شدند. حق تعالی حیوانیت و انسانیت را مرکب کرد تا هر دو ظاهر گردند، چنانکه در مقابله آدم ابلیس و در مقابله موسی فرعون را قرار داد.

فصل ۱۷

گاهی قاری قرآن صورت قرآن را به درستی و نیکی می‌خواند ولیکن از معنای آن بی خبر است. روی به معنی آوردن اگر چه اول چندان نغز نباشد؛ ولی هر چه جلو رود، شیرین تر می‌شود، به خلاف صورت که اول نغز باشد؛ ولی آخر سرد و بی اثر.

فصل ۱۸

عالم بودن هنری است که در ذات آدمی نهفته است و اگر آن هنر در قبا و عبا باشد، تفاوتی نکند. چنانکه در زمان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم منافقانی بود که قصد رهزنی دین داشتند، لذا لباس نماز می‌پوشیدند تا مقلدان را در دین سست نمایند.

فصل ۱۹

در مکتب پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم رهبانیت وجود ندارد و راه پیامبر جور و غصه‌های زن و مردم کشیدن است. انسان اگر راه محمدی را نمی‌تواند، برود، لااقل راه عیسی را برود، تا در مسیر حق به یکبارگی محروم نماند و بالاخره در مسلک انبیاء باشد.

فصل ۲۰

در نظام هستی خداوند ثابت شده است و برای اثبات او دلیلی لازم نیست، بلکه انسان باید در مسیر عبودیت کاری کند که خود را به مرتبه و مقامی پیش او ثابت کند و گرنه او بی دلیل ثابت است و داستان شمس در این باره جالب توجه است

فصل ۲۱

این فصل عربی است و در نسخه ی اصل وجود ندارد. مرحوم فروزانفر از روی نسخه ح نقل و با نسخه ی سلیم آغا و کتابخانه ملی مقابله کرده و به قدر وسع در تصحیح آن کوشیده است.

فصل ۲۲

اگر راه‌ها مختلف است و میان آن‌ها مباینت بی حد وجود دارد؛ ولی مقصد یکی است و همه ی درون‌ها به کعبه متفق است. خدا را بندگانی است که ایشان معشوقند و محبوب و حق تعالی طالب ایشان است و هر چه وظیفه عاشقان است، برای ایشان می‌کند.

فصل ۲۳

اولیاء به تعظیم خود محتاج نیستند، بلکه در نفس خود معظمند. چراغ اگر می‌خواهد که او را بر بلندی نهند، نه برای خود است، بلکه برای دیگران است که از نور آن بهره مند شوند و چون مفاخرت اولیاء به حق است، لذا از همه چیز مستغنی هستند.

فصل ۲۴

اولیان و آخریان هر چه دارند، همه از عکس پیامبر دارند و سایه ی اویند. هدف از آفرینش وجود محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم است که «لولاک ما خلقت الا فلاک» و هر چیزی که هست از شرف و تواضع همه بخشش و سایه اوست و او عقل کل است. شوق خدا و یاد آخرت و شکر و وجد معمار آن عالم است که اگر لمحه‌ای به انسان روی نماید، به کلی از این عالم اعراض می‌کنیم.

فصل ۲۵

عقل تا آنجا خوب و مطلوب است که انسان را بر در پادشاه آورد، چون بر در او رسید عقل را باید، طلاق داد که در آن ساعت عقل به زیان انسان است و رهزن است. براساس آیه «کل یوم هو فی شان» اگر حق تعالی صد هزار تجلی کند، هرگز یکی به یکی نماند. چون افعال حق و تجلی افعال او گوناگون است، پس تجلی ذات او نیز چنین است.

فصل ۲۶

درویش باید درباره طعام احتیاط کرده، لقمه هر کسی را نخورد، چون وی لطیف است. لذا اثرهای عجیبی در وی به وجود می‌آورد. هم چنان که بر لباس سفید اندکی سیاهی به خوبی آشکار می‌شود؛ ولی بر لباس سیاه که چندین سال از چرک سیاه شده، اگر هزار بار چرک و چرب بر آن نشیند، باز بر آن ظاهر نمی‌گردد، پس چون چنین است، لذا نباید لقمه ظالمان و حرام خواران بخورد، چون اندیشه‌های فاسد از تاثیر لقمه حرام ظاهر می‌شود.

فصل ۲۷

اوراد طالبان و سالکان آن باشد که به اجتهاد و بندگی مشغول شوند و زمان خاصی را معین کرده و در آن ساعت به ذکر و ورد مشغول می‌شوند؛ اما اوراد واصلان آن است که با مداد ارواح مقدس و ملائکه مطهر به زیارت ایشان بیایند، چون واصلان متخلق به اخلاق ربوبی هستند، لذا «کنت له سمعا و بصرا» برای ایشان حاصل می‌گردد و این مقامی است که قابل تصور نیست.

فصل ۲۸

این فصل که به عربی است، از نسخه اصل افتاده و از روی نسخه ی ح با مقابله کتابخانه سلیم آغا و ملی نقل شده است.
در این فصل ابتداء سخن جراح مسیحی که به دروغ به صدرالدین و حضرت عیسی نسبت داده می‌آورد. سپس درباره حضرت عیسی می‌گوید که خاکی بر خاک رفت و پاکی بر پاک و حضرت عیسی منزه از هر گونه پلیدی است.

فصل ۲۹

محبوبات از مکروهات جدا نیست، زیرا محبوب بی مکروه محال است، چون محبوب زوال مکروه است و زوال مکروه بی مکروه محال است. شادی زوال غم است و زوال غم بی غم محال است. تا چیزی فانی نشود، فایده ی او ظاهر نمی‌گردد. چنانکه سخن تا حروف او در نطق فانی نشود، فایده آن به مستمع نرسد.

فصل ۳۰

حق تعالی به بایزید فرمود که «ای بایزید چه می‌خواهی»، وی عرض کرد: «خواهم که نخواهم ارید ان لا ارید»، لکن است که در اولیای حق نظر ک

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.