پاورپوینت کامل فضل بن یحیای برمکی ۹۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل فضل بن یحیای برمکی ۹۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فضل بن یحیای برمکی ۹۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل فضل بن یحیای برمکی ۹۱ اسلاید در PowerPoint :

فضل بن یحیی بن خالد

فضل بن یحیی بن خالد بن برمک از خاندان برمکیان که از دولتمرد و غالباً ادب پیشه در دوره اول عباسیان، بویژه در زمان هارون الرشید بود.

فهرست مندرجات

۱ – مشخصات
۲ – تلاش برای جانشینی محمد امین بعد از هارون
۳ – ممالک تحت تسلط
۴ – رویدادهای دوره حکومت
۵ – فزونی قدرت برمکیان در خراسان
۶ – اقدامات عمرانی
۷ – عزل از حکومت خراسان
۸ – محبت به اهل بیت(علیهم السلام)
۹ – روگردانی هارون از برمکیان
۱۰ – وفات
۱۱ – فرزندان
۱۲ – خصیصه‌های اخلاقی
۱۳ – محبت زیادی یحیی به فضل
۱۴ – پانویس
۱۵ – منبع

مشخصات

فضل برجسته ‌ترین پسر یحیی، و والی خراسان و طبرستان و ارمینیه بود در ۱۴۸، هفت روز پیش از تولد هارون الرشید در مدینه زاده شد.

[۱] محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری :تاریخ الامم و الملوک، ج۸، ص۲۳۰، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۲ـ۱۹۶۷).

هنگام تولد او، یحیی عامل آذربایجان و پدربزرگش، خالد والی موصل بود. نام مادرش را زینب دختر منیر

[۲] محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری :تاریخ الامم و الملوک، ج۸، ص۲۳۰، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۲ـ۱۹۶۷).

یا زبیده دختر سنین بربریه

[۳] احمد بن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۲، ص۳۳۴، مدینه (بی تا).

گفته اند. او و هارون برادران رضاعی بودند.

[۴] احمد بن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۲، ص۳۳۴، مدینه (بی تا).

[۵] ابن طقطقی، الفخری فی الا´داب السلطانیه و الدول اسلامیه، ج۱، ص۲۴۰، گریفزولد۱۸۵۸.

تلاش برای جانشینی محمد امین بعد از هارون

فضل ابتدا در دربار خلیفه مهدی خدمت می‌کرد و ظاهراً در ۲۲ سالگی نخستین شغل او ریاست حرم بود.

[۶] لوسین بووا، برمکیان، ج۱، ص۷۷، ترجمه عبدالحسین میکده، تهران ۱۳۵۲ ش.

هنگام خلافت هادی و خشم گرفتن او بر یحیی و هارون الرشید و اقامت این دو در قصر مقاتل، فضل قائم مقام پدر در قصر خلیفه بود و اخبار را به ایشان می‌رساند.

[۷] محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری :تاریخ الامم و الملوک، ج۸، ص۲۱۰، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۲ـ۱۹۶۷).

پس از وزارت یحیی در ۱۷۰، خلیفه تربیت فرزندش، محمد (امین)، را به او واگذارد.

[۸] عبدالحی بن ضحاک گردیزی، تاریخ گردیزی، ج۱، ص۲۸۸، چاپ عبدالحی حبیبی، تهران ۱۳۶۳ ش.

[۹] ابراهیم بن محمد بیهقی، المحاسن و المساوی، ج۲، ص۴۰۲، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره (تاریخ مقدمه ۱۳۸۰/۱۹۶۱).

از آن پس به اصرار مادر امین، زبیده (متوفی در ۲۱۶) و دایی او، عیسی بن جعفر، فضل کوشش خود را مصروف تثبیت جانشینی محمد امین برای هارون الرشید کرد و با وجود مخالفت‌های درباریان، در راه گرفتن بیعت برای او تلاش نمود.

[۱۰] محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری :تاریخ الامم و الملوک، ج۸، ص۲۴۰، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۲ـ۱۹۶۷).

[۱۱] محمد بن عبدوس جهشیاری، کتاب الوزراء و الکتاب، ج۱، ص۱۴۸، چاپ عبدالله اسماعیل صاوی، قاهره ۱۳۵۷/۱۹۳۸.

ممالک تحت تسلط

نخستین منصب مهم او حکومت سرزمین‌های شرقی خلافت تا دورترین شهرهای ترک در ایران بود.

[۱۲] ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج۴، ص۲۹، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۶۸ـ۱۹۷۷.

در ۱۷۶، هارون الرشید فرمانروایی ولایات خراسان، ری، سیستان، ماوراءالنهر، جبال، خوارزم،

[۱۳] محمد بن حسین بیهقی، تاریخ بیهقی، ج۱، ص۵۳۴، چاپ علی اکبر فیاض، مشهد۱۳۵۰ ش.

طبرستان، دنباوند (دماوند)، قومِس (دامغان)، ارمینیه، آذربایجان و همدان را به او سپرد.

[۱۴] محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری :تاریخ الامم و الملوک، ج۸، ص۲۴۲، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۲ـ۱۹۶۷).

[۱۵] ابن فقیه، مختصر کتاب البلدان، ج۱، ص۲۹۴، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.

[۱۶] ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۵، ص۹۶، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.

رویدادهای دوره حکومت

او ابتدا در حکومت ارمینیه به باب الابواب لشکر کشید و در نبرد با ساکنان قلعه حَمزین شکست خورد و به عراق بازگشت و عمربن ایوب کَنانی و سپس خالد بن یزید بن اُسَید اَسلَمی را به نیابت خود گمارد.

[۱۷] احمد بن اسحاق یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۴۳۸، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، تهران ۱۳۵۶ ش.

در نخستین روزهای حکومت فضل بر خراسان، رئیس برید این ناحیه در گزارشی برای خلیفه، او را به غفلت و مسامحه در حکومت متهم کرد. خلیفه با فرستادن عین این نامه به یحیی، از وی خواست تا فضل را به جدیت در امور حکومتی فراخواند. توبیخ کوتاه و جدی یحیی کارگر افتاد و فضل حکمرانی ساعی شد.

[۱۸] علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۴، ص۲۳۴، چاپ شارل پلا، بیروت ۱۹۶۵ـ۱۹۷۹.

[۱۹] ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج۴، ص۲۸، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۶۸ـ۱۹۷۷.

فضل برای گسترش خلافت به سوی سرزمین‌های شرقی، نخست ابراهیم بن جبرییل بن بختیشوع، فرمانده محافظان و نگهبانان خود، را به تسخیر کابل فرستاد

[۲۰] محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری :تاریخ الامم و الملوک، ج۸، ص۲۵۹، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۲ـ۱۹۶۷).

و سپس محمد مزاحم را به غوروَند، قلعه ای مستحکم در جنوب غربی بلخ، گسیل کرد و پس از گشودن قلعه او را به حکومت بامیان گمارد. او همچنین شقنان و چندین ناحیه از طخارستان را فتح کرد.

[۲۱] احمد بن اسحاق یعقوبی، البلدان، ج۱، ص۸۱، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، تهران ۱۳۵۶ ش.

در همین هنگام، با پخش مال میان سپاه و آماده کردن اذهان مردم خراسان، موفق شد از آنان برای جانشینی محمد امین بیعت بگیرد.

[۲۲] محمد بن عبدوس جهشیاری، کتاب الوزراء و الکتاب، ج۱، ص۱۴۸، چاپ عبدالله اسماعیل صاوی، قاهره ۱۳۵۷/۱۹۳۸.

[۲۳] محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری :تاریخ الامم و الملوک، ج۸، ص۲۴۰ـ۲۴۱، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۲ـ۱۹۶۷).

اما مهمترین رویداد دوره حکومت فضل بر خراسان، خروج یحیی بن عبدالله علوی در دیلم بود. او که پس از کشته شدن برادرانش، نفس زکیه و ابراهیم قتیل باخَمری، به دیلم گریخته بود، توانست رهبری قیام مردم گیلان و دیلم بر ضد خلیفه را بر عهده گیرد و اسباب تشویش خاطر شدید هارون الرشید را فراهم سازد.

[۲۴] محمد بن عبدوس جهشیاری، کتاب الوزراء و الکتاب، ج۱، ص۱۴۵، چاپ عبدالله اسماعیل صاوی، قاهره ۱۳۵۷/۱۹۳۸.

[۲۵] ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۵، ص۹۰، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.

طبری تاریخ خروج یحیی بن عبدالله علوی را ۱۷۶ ذکر کرده است،

[۲۶] محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری :تاریخ الامم و الملوک، ج۸، ص۲۴۲، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۲ـ۱۹۶۷).

در حالی که جهشیاری آن را در ۱۷۲ می‌داند.

[۲۷] محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری :تاریخ الامم و الملوک، ج۸، ص۲۴۲، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۲ـ۱۹۶۷).

خلیفه در ۱۷۶ فضل را با پنجاه هزار سپاهی

[۲۸] محمد بن عبدوس جهشیاری، کتاب الوزراء و الکتاب، ج۱، ص۱۴۵، چاپ عبدالله اسماعیل صاوی، قاهره ۱۳۵۷/۱۹۳۸.

مأمور سرکوبی این جنبش کرد. فضل پس از آن‌که منصوربن زیّاد را به نیابت خود در بغداد نزد هارون گذارد، رهسپار شمال ایران شد. ابتدا به النَّهرین رفت

[۲۹] محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری :تاریخ الامم و الملوک، ج۸، ص۲۴۲، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۲ـ۱۹۶۷).

تا سپاه خلیفه به او بپیوندد. آنگاه رهسپار ری شد و یک سال آن‌جا بود

[۳۰] عبدالحی بن ضحاک گردیزی، تاریخ گردیزی، ج۱، ص۱۶۰ـ۱۶۱، چاپ عبدالحی حبیبی، تهران ۱۳۶۳ ش.

و مقدمه سپاه را با بیست هزار تن به دماوند طبرستان فرستاد.

[۳۱] محمد بن حسین بیهقی، تاریخ بیهقی، ج۱، ص۵۳۵، چاپ علی اکبر فیاض، مشهد۱۳۵۰ ش.

او با سپردن طبرستان به المُثَنّی بن الحجاج بن قُتیبه و جرجان به علی بن حجاج خُزاعی آنان را مأمور سرکوبی یحیی بن عبدالله کرد.

[۳۲] محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری :تاریخ الامم و الملوک، ج۸، ص۲۴۲، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۲ـ۱۹۶۷).

فضل همزمان کوشید تا با تلاش‌های مسالمت آمیز و ارسال نامه، جَستان، صاحب دیلم، را از حمایت یحیی بن عبدالله باز دارد.

[۳۳] حمدالله بن ابی بکر حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، ج۱، ص۳۰۴ـ ۳۰۵، چاپ عبدالحسین نوائی، تهران ۱۳۶۲ ش.

[۳۴] حاجی بن نظام عقیلی، آثار الوزراء، ج۱، ص۴۰، چاپ جلال الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۶۴ ش.

به نوشته ابوالفضل بیهقی

[۳۵] ابراهیم بن محمد بیهقی، المحاسن و المساوی،ص ۵۳۵، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره (تاریخ مقدمه ۱۳۸۰/۱۹۶۱).

فضل به توصیه پدر که وی را از رویارویی با یک علوی بر حذر داشته بود، از مقابله با یحیی بن عبدالله اجتناب می‌کرد و می‌کوشید از راه‌های صلح آمیز او را به اطاعت از خلیفه وا دارد. سرانجام، یحیی بن عبدالله پذیرفت که فضل وی را در زنهار خلیفه به بغداد ببرد، به شرط آن‌که هارون الرشید امان نامه ای معتبر به خط خود و با تأیید بزرگان هاشمی برای او تدارک ببیند و نسخه ای برای او بفرستد.

[۳۶] عبدالحی بن ضحاک گردیزی، تاریخ گردیزی، ج۱، ص۱۶۱، چاپ عبدالحی حبیبی، تهران ۱۳۶۳ ش.

[۳۷] محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری :تاریخ الامم و الملوک، ج۸، ص۲۴۳، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۲ـ۱۹۶۷).

هارون با خشنودی از پایان یافتن این قیامِ نگران کننده، امان نامه را که به تأیید فقیهانی چون مالک بن انس، عبدالصمدبن علی

[۳۸] ابن خلدون، العبر:تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۳۴۱، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران ۱۳۶۳ـ۱۳۷۰ ش.

رسیده بود، با هدایای بسیار برای یحیی بن عبدالله فرستاد. یحیی با فضل به بغداد آمد و در خانه یحیی بن خالد، اقامت گزید. گرچه ماجرای یحیی علوی با پیمان شکنی هارون الرشید پایان یافت،

[۳۹] محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری :تاریخ الامم و الملوک، ج۸، ص۲۴۷، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۲ـ۱۹۶۷).

[۴۰] عبدالحی بن ضحاک گردیزی، تاریخ گردیزی، ج۱، ص۱۶۱ـ۱۶۲، چاپ عبدالحی حبیبی، تهران ۱۳۶۳ ش.

ختم آن پیروزی بزرگی برای فضل محسوب شد و خلیفه در اکرام او بسیار کوشید.

[۴۱] محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری :تاریخ الامم و الملوک، ج۸، ص۲۴۳، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۲ـ۱۹۶۷).

فزونی قدرت برمکیان در خراسان

در ۱۷۸، بار دیگر حکومت خراسان، ری و سیستان پس از برکناری حمزه بن مالک بن هیثم خزاعی به وی سپرده شد.

[۴۲] احمد بن اسحاق یعقوبی، البلدان، ج۱، ص۸۱، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، تهران ۱۳۵۶ ش.

[۴۳] محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری :تاریخ الامم و الملوک، ج۸، ص۲۵۵، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۲ـ۱۹۶۷).

فضل در ۱۳ رمضان، ابتدا یحیی بن معاذ را به خراسان فرستاد و سپس در ۷ صفر خود راهی خراسان شدو در مرو اقامت گزید.

[۴۴] ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج۴، ص۲۹، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۶۸ـ۱۹۷۷.

[۴۵] عبدالحی بن ضحاک گردیزی، تاریخ گردیزی، ج۱، ص۲۸۷، چاپ عبدالحی حبیبی، تهران ۱۳۶۳ ش.

کامیابی‌های نظامی و اقدامات عمرانی و رفاه عمومی که به او نسبت می‌دهند، با توجه به مدت کوتاه حکومت وی، چشمگیر است. او در محرم و صفر ۱۷۸ در مرو و ماوراءالنهر غزای دیگری آغاز کرد و بار دیگر ابراهیم بن جبرییل را به رویارویی با خراشه بن سنان خارجی فرستاد که به هزیمت خراشه منتهی شد.

[۴۶] عبدالحی بن ضحاک گردیزی، تاریخ گردیزی، ج۱، ص۲۸۷ـ۲۸۸، چاپ عبدالحی حبیبی، تهران ۱۳۶۳ ش.

[۴۷] محمد جعفر نرشخی، تاریخ بخارا، ج۱، ص۲۵۵، ترجمه ابونصر احمد بن محمد بن نصر قباوی، تلخیص محمد بن زفربن عمر، چاپ مدرس رضوی، تهران ۱۳۵۱ ش.

سپس حاکم اُشْروسنه، خاراخَرّه، که پیش از فضل هیچ‌یک از امیران گمارده بغداد را فرمان نبرده بود، به پیشواز وی آمد و او را اطاعت کرد.

[۴۸] عبدالحی بن ضحاک گردیزی، تاریخ گردیزی، ج۱، ص۲۸۷، چاپ عبدالحی حبیبی، تهران ۱۳۶۳ ش.

در این سال‌ها فضل سپاهی از ایرانیان به نام «عباسیه» مرکب از پانصد هزار نفر از دوستداران برامکه ترتیب داد که بیست هزار نفر آنان به بغداد گسیل داده شدند. این گروه در بغداد با عنوان «کرنبیّه» نامبردار شدند،

[۴۹] محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری :تاریخ الامم و الملوک، ج۸، ص۲۵۷، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۲ـ۱۹۶۷).

و این خود نشانه افزونی قدرت برمکیان در خراسان و مرکز خلافت بود. فضل در این سامان، بالغ بر بیست میلیون درهم مالیات و دیون اهالی به حکومت را بخشید.

[۵۰] ابراهیم بن محمد بیهقی، المحاسن و المساوی، ج۱، ص۳۲۸، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره (تاریخ مقدمه ۱۳۸۰/۱۹۶۱).

ابن بخشش که با سوزاندن دفاتر مالیاتی (دفاتر البقایا) صورت پذیرفت، محبوبیت وی را نزد خراسانیان افزونتر ساخت.

[۵۱] ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج۴، ص۲۹، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۶۸ـ۱۹۷۷.

اقدامات عمرانی

او را به سبب ساختن مساجد و کاروانسراها و آب انبارها و دروازه بخارا ستوده اند.

[۵۲] محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری :تاریخ الامم و الملوک، ج۸، ص۲۵۷، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۲ـ۱۹۶۷).

[۵۳] ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج۴، ص۲۹، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۶۸ـ۱۹۷۷.

فضل در بخارا مسجد جمعه نوی ساخت و ظاهراً نخستین کسی بود که فرمان داد هنگام رمضان به مسجدها چراغ بیاورند.

[۵۴] محمد جعفر نرشخی، تاریخ بخارا، ج۱، ص۶۸ـ۶۹، ترجمه ابونصر احمد بن محمد بن نصر قباوی، تلخیص محمد بن زفر بن عمر، چاپ مدرس رضوی، تهران ۱۳۵۱ ش.

او در واشِگرد چَغانیان در شمال شرقی خراسان، بند (=سدّ) ی برای جلوگیری از حمله اقوام ترک ساخته بود.

[۵۵] ابن خرداذبه، المسالک و الممالک، ج۱، ص۳۴، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.

عزل از حکومت خراسان

خلیفه در ۱۸۰ فضل را از خراسان و طبرستان و رویان و ری فراخواند.

[۵۶] محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری :تاریخ الامم و الملوک، ج۸، ص۲۶۶، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۲ـ۱۹۶۷).

اما عزل فضل از خراسان نشانه ای از رویگردانی خلیفه از برمکیان نبود، زیرا در بازگشت به بغداد، با نثار کیسه‌های سر به مُهر و س

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.