پاورپوینت کامل غزوه موته ۸۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل غزوه موته ۸۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل غزوه موته ۸۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل غزوه موته ۸۴ اسلاید در PowerPoint :

جنگ موته

جنگ موته (۸ ه.ق)، در ماه جمادی‌الاولی سال هشتم هجرت – مطابق با آگست یا سپتامبر ۶۲۹ میلادی- بین مسلمانان و امپراطوری روم روی داد. این جنگ، جدّی‌ترین نبردی بود که مسلمانان در زمان حیات رسول‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) درگیر آن شدند و همین نبرد مقدّمه و پیش‌درآمدی برای فتوحات بعدی در بلاد مسیحی‌نشین بود.
به علت عدم حضور رسول‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در این نبرد، برخی آنرا سریه موته نامیده‌اند. فرماندهان سپاه مسلمانان به ترتیب جعفر ابن ابی‌طالب، زید بن حارثه و عبدالله بن رواحه بودند که توسط پیامبر تعیین شده بودند و همگی شهید شدند. پس از شهادت فرماندهان، مسلمانان به رهبری خالد بن ولید عقب‌نشینی کرده و به مدینه بازگشتند.

فهرست مندرجات

۱ – مقدمه
۲ – موقعیت موته
۳ – منشاء جنگ
۴ – اقدامات پیامبر
۴.۱ – تعیین فرماندهان
۴.۲ – سفارش‌ها
۵ – وقایع مرتبط با جنگ
۵.۱ – خروج سپاه اسلام از مدینه
۵.۲ – اقامت سپاه در معان و چاره‌اندیشی
۵.۳ – رویارویی مسلمانان با دشمنان
۵.۴ – آغاز نبرد و شهادت فرماندهان
۶ – خبردادن پیامبر از شهادت فرماندهان
۷ – بازگشت مسلمانان به مدینه
۸ – تعداد شهدا
۹ – اهمیت جنگ موته
۱۰ – تاریخ جنگ
۱۱ – آثار مثبت جنگ
۱۲ – پانویس
۱۳ – منبع

مقدمه

در سایه صلح حدیبیه، پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرصت را مغتنم شمردند و به تبلیغ جهانی اسلام پرداختند. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نامه‌هایی را به سران کشورهای مختلف نوشتند و آنان را به اسلام دعوت کردند. البته سران حکومت‌ها هر یک به گونه‌ای برخورد کردند.
پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دحیه کلبی را در سال ششم

[۱] عباس خلیلی و ابوالقاسم حالت‌، ترجمه الکامل ابن اثیر، ج‌۷، ص۲۴۵.

[۲] ابن‌اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۹۱.

هجری به سوی قیصر فرستاد و بازگشت او را سال هفتم گزارش داده‌اند.

[۳] پاینده‌، ابوالقاسم، ترجمه تاریخ طبری‌، ج‌۳، ص۱۱۳.

[۴] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۶۴۲.

در اوایل سال هشتم هجرت که در بسیاری از مناطق حجاز امنیت برقرار شد، پیامبر تصمیم گرفت دعوت و تبلیغ اسلام را در مرزهای شمال و سرزمین روم شرقی متمرکز کند. به روایت واقدی

[۵] مهدوی دامغانی‌، محمود، ترجمه مغازی واقدی‌، ص۵۷۶.

[۶] واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۷۵۵.

و ابن‌سعد

[۷] مهدوی دامغانی‌، محمود، ترجمه طبقات کبری‌، ج‌۲، ص۱۲۶.

[۸] ابن‌سعد بغدادی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۲۸.

حارث بن عمیر ازدی را همراه نامه‌ای نزد فرمانروای بصری فرستاد و او را به پذیرش اسلام فرا خواند. حارث به دهکده موته که رسید توسط شرحبیل بن عمرو به قتل رسید.

[۹] مقریزی‌، تقی‌الدین، امتاع الاسماع بما للنبی من الاحوال و الاموال و الحفده و المتاع‌، ج‌۱، ص۳۳۷.

موقعیت موته

مؤته: یکی از روستاهای شام

[۱۰] ر. ک:حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، ج۵، ص۲۲۰.

در بلقاء در نزدیکی دمشق بوده است.

[۱۱] ر. ک:ابن‌سعد بغدادی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۹۷.

منشاء جنگ

واقدی در مورد علت جنگ روایت می‌کند: رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نامه‌ای را به وسیله حارث بن عمیر ازدی لهبی برای پادشاه بُصری (بصری بر وزن کبری مرکز حوران و از توابع دمشق در شام بوده است که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دوبار به آن وارد شد و اهالی آن در سال سیزدهم هجری با مسلمانان مصالحه کردند و این اولین شهر شام بوده است که با مصالحه فتح شده است. برای آگاهی بیشتر، ر. ک: تاریخ پیامبر اسلام‌

[۱۲] ر. ک: آیتی، محمد ابراهیم، تاریخ پیامبر اسلام‌، ص۵۳۲.

) فرستاد. او در میانه راه وقتی به موته رسید، شرحبیل بن عمرو غسّانی (غسّان نیز از ازد می‌باشد،

[۱۳] واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۷۶۰.

) که حاکم آنجا بود، جلوی حارث را گرفت، زیرا گمان می‌کرد که از فرستادگان رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است. برای همین از او پرسید: گویی که از فرستادگان محمد هستی؟ حارث گفت: بله، من فرستاده رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هستم. شرحبیل دستور داد که او را بکشند. و این در حالی بود که هیچ پیکی غیر از او به قتل نرسیده بود، بنابراین خود قیصر روم دستور قتل حارث را صادر نکرده است؛ بلکه شرحبیل این اقدام را خودسرانه انجام داده است.
این خبر به اطلاع رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) رسید و بسیار ناراحت شد و به مردم دستور داد که جمع شوند. آنها در لشکرگاه جمع شدند و در جرف اردو زدند بدون اینکه فرماندهی برای آنها معین کرده باشد.
حاکم دولت غسّانی برخلاف همه اصول پذیرفته‌شده سیاسی، پیک اسلام را به شهادت رسانید. در حالی‌ که پیک مصونیت دارد، حتی اگر پیک جنگ باشد. بر اساس نقلی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دو نفر را برای پیگیری ماجرا فرستاد که او آن‌ها را هم کشت. این اقدام زمینه‌ساز جنگ موته در سال هشتم هجری شد.

اقدامات پیامبر

بعد از شهادت حارث بن عمیر، پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، به مقابله با آنها پرداخت.

تعیین فرماندهان

بعد از جمع شدن مردم در لشکرگاه جرف، پس از آنکه پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نماز ظهر را به جای آورد، در جای خود نشست و اصحابش دور او نشستند.

[۱۴] واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۷۵۵- ۷۵۶.

در روایت ابان بن عثمان بجلی کوفی از امام صادق (علیه‌السّلام) آمده است که آن حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، جعفر بن ابی‌طالب را به فرماندهی آنها انتخاب کرد و پس از او زید بن حارثه کلبی و پس از او عبدالله بن رواحه را تعیین نمود

[۱۵] طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ج۱، ص۲۱۲.

[۱۶] ابن‌شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، ج۱، ص۱۷۶.

و فرمود که اگر عبدالله بن رواحه هم آسیبی دید، مسلمانان خودشان فرماندهی برای خود تعیین کنند.

[۱۷] طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ج‌۱، ص۲۱۲.

و بنا بر برخی نقل‌ها پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرماندهی این لشکر را بر عهده‌ زید بن حارثه گذاشته و فرمود: «اگر به وی آسیبی رسید فرماندهی لشکر در اختیار جعفر بن ابی‌طالب باشد، و اگر او هم کشته شد، عبد اللَّه بن رواحه فرماندهی مسلمانان را بر عهده گیرد، و اگر او هم از بین رفت مسلمانان یک نفر را از میان خود برای پرچم‌داری اختیار نمایند».

[۱۸] طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ج‌۱، ص۲۱۲.

[۱۹] ابن‌هشام، عبدالملک‌ بن‌ هشام، السیره النبویه، ج۲، ص۳۷۳.

آنگاه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پرچم سفیدی برای آنها که سه هزار نفر بودند، بست.

سفارش‌ها

پس از آنکه سپاه مسلمانان آماده حرکت شدند، مردم به بدرقه آنها رفتند و با آنها خداحافظی کرده و برایشان دعا کردند و رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در خطابه‌ای فرمود: «شما را به تقوا و خیر و نیکی نسبت به مسلمانانی که با شما هستند توصیه می‌کنم… با نام خدا و در راه خدا حرکت کنید و با کسی که به خدا کفر می‌ورزد بجنگید و پیمان‌شکنی و خیانت نکنید و بچه‌ها را به قتل نرسانید و هنگامی که با دشمن مواجه می‌شوید، آنها را به یکی از این امور دعوت کنید که اگر به هر کدام پاسخ دادند بپذیرید و از آنها دست بکشید. آنها را به اسلام دعوت کنید که اگر پذیرفتند از ایشان قبول کنید و آنها را رها کنید. اگر این را نپذیرفتند، آنها را به پرداخت جزیه دعوت کنید. و اگر قبول کردند، از آنها بپذیرید و دست از ایشان بردارید. اگر این را هم نپذیرفتند از خدا کمک بخواهید و با آنها بجنگید.

[۲۰] مقریزی‌، تقی‌الدین، امتاع الاسماع، ج۱، ص۳۸۸.

(ظاهرا این توصیه بعد از نماز ظهر در مسجد و خطاب به فرماندهان و به خصوص جعفر طیار بوده است.)
آنگاه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) لشکر اسلام را تا ثنیه الوداع (ثنیه الوداع در جهت شام قرار داشته است.) بدرقه کرد و در آنجا ایستاد و لشکریان هم اطراف آن حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ایستادند و او خطاب به آنها فرمود: «با نام خدا حرکت کنید و با دشمن خدا و دشمن خودتان در شام بجنگید. در آنجا افرادی را می‌بینید که در صومعه‌ها به عبادت مشغولند، متعرض آنها نشوید و افرادی را می‌بینید که سرشان آشیانه شیطان است، پس آن سرها را با شمشیر از تن جدا کنید، زنان، بچه‌ها، پیران را نکشید، نخل‌ها را به آتش نکشید، درخت‌ها را قطع نکنید و خانه‌ها را خراب نکنید».

وقایع مرتبط با جنگ

داستان جنگ موته ابتدا تا پایان از قرار زیر است.

خروج سپاه اسلام از مدینه

مسلمانان از مدینه خارج شدند و رفتند تا در وادی القری فرود آمدند. دشمن از مسیر آنها آگاه شد. و حاکم مؤته، شرحبیل بن عمرو غسّانی ازدی، قاتل حارث بن عمیر ازدی لهبی به جمع‌آوری سپاه و تجهیزات پرداخت و طلیعه سپاه خود را به فرماندهی برادرش سدوس به جنگ مسلمانان فرستاد. سدوس کشته شد و او برادر دیگرش و بر بن عمرو را به مقابله فرستاد. او ترسید و به قلعه پناه برد و مسلمانان پیشروی کردند تا در معان (در اردن) که از سرزمین‌های شام بود

[۲۱] واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۷۶۰.

اردو زدند.

اقامت سپاه در معان و چاره‌اندیشی

در کتاب ابان بن عثمان آمده است: مسلمانان از تعداد زیاد کفار که از لخم و جذام و بلّی و قضاعه و از عرب و عجم دور هم جمع شده بودند، آگاه شدند. کفار به سوی منطقه مشارف

[۲۲] طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ص۲۱۳.

[۲۳] ابن‌شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، ج۱، ص۱۷۶.

حرکت کردند و فرماندهی آنها را شخصی به نام مالک بن زافله از قبیله بلی بر عهده داشت. پس از آنکه مسلمانان از محل استقرار کفار آگاه شدند، به مدت دو شب در معان اقامت کردند تا چاره‌ای بیندیشند. برخی گفتند که نامه‌ای به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بفرستیم و او را از تعداد کفار آگاه کنیم تا نیروی کمکی بفرستد و یا فرمان دیگری بفرماید. امّا عبدالله بن رواحه مردم را دلداری داد و گفت: «به خدا قسم، آن چیزی که از آن کراهت دارید، همان چیزی است که برای آن خارج شده‌اید و آن را طلب می‌کنید (شهادت). ما با تکیه بر کثرت افراد و سلاح نمی‌جنگیم، بلکه با این دینی که خدا ما را بدان مفتخر کرده است می‌جنگیم. به سوی دشمن بروید که به یکی از دو خوبی دست می‌یابید: یا به پیروزی و یا به شهادت می‌رسید!» لشکریان گفتند: ابن‌رواحه درست می‌گوید.

[۲۴] ابن‌اسحاق، محمد بن اسحاق، سیره ابن اسحاق، ج۴، ص۱۷.

رویارویی مسلمانان با دشمنان

مسلمانان حرکت کردند تا در انتهای بلقاء به نزدیکی روستای مشارف رسیدند. در آنجا لشکر هرقل که مرکب از رومی‌ها و اعراب بود، مستقر شده بود. مسلمانان از آنجا به سوی روستای دیگری در منطقه بلقاء پیش رفتند که بدان مؤته گفته می‌شد. دشمن هم به آنها نزدیک شد تا در روستای موته در مقابل هم قرار گرفتند. مسلمانان آماده شده و صف‌آرایی کردند.
آنها قطبه بن قتاده عذری را به فرماندهی میمنه و عبایه بن مالک انصاری را به فرماندهی میسره انتخاب کردند.

[۲۵] ابن‌اسحاق، محمد بن اسحاق، سیره ابن اسحاق، ج۴، ص۱۹.

واقدی از ابوهریره روایت می‌کند: هنگامی که با مشرکان در موته روبرو شدیم، چیزهایی را دیدم که قبل از آن ندیده بودیم. تعداد آنها بسیار زیاد بود و اسلحه و چارپایان و دیباج و حریر و طلای بسیاری به همراه داشتند که چشمانم خیره مانده بود. ثابت بن اقرم به من گفت: ‌ای ابوهریره، تو را چه شده است؟ گویی جمع زیادی را دیده‌ای؟! گفتم: بله. گفت: اگر در بدر شرکت داشتی می‌دیدی که ما به واسطه زیادی افرادمان پیروز نشدیم!

[۲۶] واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۷۶۰- ۷۶۱.

آغاز نبرد و شهادت فرماندهان

از امام صادق (علیه‌السّلام) روایت شده است: هنگامی که مشرکان و مسلمانان در موته مقابل همدیگر قرار گرفتند: جعفر بن ابی‌طالب بر اسب نشسته بود که از آن پیاده شد و آن را پی کرد (پی کردن به معنای قطع زردپی‌ای است که بین مفصل ساق و پای اسب قرار دارد.) و او اولین مسلمانی بود که اسب خود را پی کرد.
ابن‌اسحاق می‌نویسد: جعفر به جنگ پرداخت در حالی که می‌خواند: خوشا به حال کسانی که به بهشت نزدیک شوند، بهشتی که پاکیزه است و آب گوارا دارد و همانا عذاب رومی‌ها نزدیک شده است که افرادی کافر و بی‌اصل و نسب هستند و بر من واجب است که با شمشیرم بر سر آنها بکوبم.
ابن‌هشام می‌نویسد: جعفر بن ابی‌طالب پرچم را به دست راست گرفته بود که آن را قطع کردند، سپس پرچم را به دست چپ گرفت که آن را هم قطع کردند. سپس آن را با بازوهایش بر سینه‌اش چسبانید تا او را به شهادت رساندند و در این حال سی و سه‌ساله بود.

[۲۷] ابن‌هشام، عبدالملک‌ بن‌ هشام، السیره النبویه، ج۲، ص۳۷۸.

ابن‌سعد درباره آغاز جنگ می‌نویسد: زید بن حارثه پرچم را گرفت و جنگ را آغاز کرد و قوم با او جنگ کردند.

[۲۸] مهدوی دامغانی‌، محمود،

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.