پاورپوینت کامل علامه سید شرفالدین عاملی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل علامه سید شرفالدین عاملی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل علامه سید شرفالدین عاملی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل علامه سید شرفالدین عاملی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
سید عبدالحسین شرفالدین عاملی
سید عبدالحسین شرفالدین عاملی (۱۲۹۰-۱۳۷۷ق)، مجتهد مجاهد شیعه، اصولی، فقیه، ادیب، محدث و از مدافعان تقریب مذاهب اسلامی در قرن چهاردهم هجری قمری در لبنان بود. وی از رهبران مبارزان لبنانی در مقابل استعمار فرانسه بهشمار میرفت و تلاشهایی برای از بین بردن اختلافات میان شیعه و اهلسنت و تقریب بین مذاهب صرف کرد و این جمله در این رابطه، از وی نقل شده است: شیعه و سنی را روز نخست، سیاست از هم جدا کرده است و اکنون نیز باید سیاست، آن دو را در کنار هم بنشاند و متحدشان کند.
علامه شرفالدین در مقابل جنبشهای آزادیخواهی که در جهان غرب و اسلام اتفاق میافتاد، موضع مثبتی اتخاذ میکرد و در این راستا جنبش مصر و ملّی کردن کانال سوئز و جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران را تایید مینمود.
کتابهای الفصول المهمه، المراجعات و النص و الاجتهاد از مهمترین تالیفات علامه در اثبات حقانیت شیعه و وحدت امت اسلامی است.
فهرست مندرجات
۱ – نسب و ولادت
۲ – تحصیلات
۲.۱ – هجرت از وطن
۲.۲ – بازگشت به وطن
۳ – اساتید
۴ – ویژگیهای اخلاقی
۴.۱ – اخلاص
۴.۲ – مهماندوستی
۴.۳ – طبع بلند
۴.۴ – اهتمام به امور طلاّب
۴.۵ – دیگر خصوصیات اخلاقی
۵ – کلام بزرگان
۵.۱ – آیتاللّه بروجردی
۵.۲ – امام خمینی
۵.۳ – سید ابوالحسن اصفهانی
۵.۴ – سید محسن حکیم
۵.۵ – علامه امینی
۵.۶ – محدّث قمی
۵.۷ – سید ابوالقاسم خویی
۵.۸ – چاووش وحدت
۶ – سفرهای زیارتی
۷ – نمونهای از کلمات قصار
۸ – مبارزات
۸.۱ – مبارزه با فرانسویان
۸.۲ – مبارزه با فئودالیسم
۸.۳ – همراهی با جنبشهای آزادیخواه
۹ – خدمات فرهنگی و آموزشی
۱۰ – خدمات علمی و تالیفات
۱۱ – وفات
۱۲ – پانویس
۱۳ – منبع
نسب و ولادت
سید عبدالحسین، فرزند سید یوسف شرفالدین موسوی عاملی است. مادرش بانوی بزرگوار، زهرا صدر دختر آیتاللّه سید هادی صدر، فرزند سید محمّدعلی و خواهر مرجع تقلید نامی، سید حسن صدر بوده است. نسب پاک و درخشان او با ۳۱ واسطه به ابراهیم المرتضی بن موسی بن جعفر (علیهمالسّلام) میپیوندد.
[۱] امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۱، ص۱۳۲.
[۲] قبیسی، احمد، حیاه الامام شرفالدین، ص۳۱.
[۳] شرفالدین، سیدعبدالحسین، بُغیه الراغبین فی آل شرفالدین، ص۲۰.
علاّمه شرفالدین در سال ۱۲۹۰ ه. ق در شهر مذهبی کاظمین متولّد شد.
[۴] الحر، عبدالحمید، الامام السید عبدالحسین شرفالدین قائد فکر و علم و نضال، ص۱۳.
[۵] شرفالدین، سیدعبدالحسین، المراجعات، ص۵.
[۶] آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، نقباء البشر، ج۳، ص۱۰۸۰.
[۷] قبیسی، احمد، حیاه الامام شرفالدین، ص۳۱.
وی در دامان پرمهر مادر و تحت نظارت پدری عالم و روحانی، پرورش یافت. یک ساله بود که پدرش سید یوسف تصمیم گرفت برای گذراندن مراحل عالی تحصیل، به نجف اشرف مهاجرت کند؛ بنابراین، تنها فرزندش عبدالحسین را برداشته، با اهل و عیالش همراه کاروانی راهی نجف اشرف شدند. در آن شهر، عبدالحسین، رشد و نمو کرد.
[۸] چاووش وحدت و مصطفی قلیزاده، شرفالدین عاملی، ص۲۸-۳۰.
در شش سالگی به مکتب خانه رفت و در هفت سالگی میتوانست قرآن را قرائت کند و این امر موجب امیدواری پدر و مادرش نسبت به آینده او شد.
[۹] آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، نقباء البشر، ج۳، ص۱۰۸۱.
تحصیلات
در هشت سالگی و پس از بازگشت خانواده به جبل عامل، در محضر پدر عامل و روحانی خود، به خواندن ادبیات عرب پرداخت و سالها به فراگیری صرف، نحو، لغت، معانی، بیان، بدیع، شعر، انشا، تاریخ و خط مشغول شد و با تمرین و ممارست، معلوماتش را به کمال رسانید. پس از آن که در ادبیات، منطق و اصول فقه معلومات لازم و ضروری را کسب کرد در محضر پدر به تحصیل فقه پرداخت، کتابهای فقهی نجاه العباد، المختصر النافع فی فقه الامامیه و شرایع الاسلام را نیز فرا گرفت.
[۱۰] قبیسی، احمد، حیاه الامام شرفالدین، ص۳۱.
[۱۱] الحر، عبدالحمید، الامام السید عبدالحسین شرفالدین قائد فکر و علم و نضال، ص۷۶-۷۷.
سید علاوه بر این کتابها در زمینههای ادبیات، تاریخ، تفسیر، فقه، اصول، منطق، اخلاق، اعتقادات و … به مطالعه دست زد، استعداد درخشان خویش را پروراند و به دانستنیهای سرشاری نائل آمد. در همین سالها بود که وی به پیشنهاد پدر و مادر، با دختر عموی خویش پیمان زناشویی بست.
[۱۲] قبیسی، احمد، حیاه الامام شرفالدین، ص۱۳۰.
هجرت از وطن
در سال ۱۳۱۰ ق به همراه مادر، همسر و برادرش رخت سفر به عراق بر بست و در پی توصیه پدر بزرگش آیتالله سیدهادی صدر و دیگر آشنایانش، بههمراه خانوادهاش به سامرا رفت. شرفالدین پس از گفتگو و تبادلنظر با دایی عالم خود آیتالله سید حسن صدر، تحصیلات فقهی و اصولی خویش را در نزد دو استاد معروف حوزه علمیه سامرا، شیخ حسن کربلایی (متوفی ۱۳۲۲ ق) و شیخ باقر حیدر (متوفی ۱۳۳۳ ق) آغاز کرد.
[۱۳] قبیسی، احمد، حیاه الامام شرفالدین، ص۳۲.
[۱۴] الحر، عبدالحمید، الامام السید عبدالحسین شرفالدین قائد فکر و علم و نضال، ص۸۹.
همچنین هر صبح جمعه، پای درس اخلاق آیتالله شیخ فتحعلی سلطان آبادی حضور مییافت.
[۱۵] قبیسی، احمد، حیاه الامام شرفالدین، ص۳۲.
پس از گذشت یک سال و در هنگامی که مرجع تقلید شیعیان جهان آیتالله میرزای شیرازی بنا به عللی سامرا را به قصد نجف ترک کرد، شرفالدین نیز با دیگر عالمان و مدرسان حوزه علمیه سامرا، راهی نجف شد.
[۱۶] قبیسی، احمد، حیاه الامام شرفالدین، ص۳۳.
بازگشت به وطن
شرفالدین پس از دوازده سال تحصیل، تحقیق و مناظرات علمی و اعتقادی، به مرتبه بلند فقاهت و اجتهاد دست یافت و از سوی فقهای طراز اول نجف، صاحب اجازات و تاییدات اجتهادی شد و در سی و دو سالگی، اجتهاد مطلق او مورد قبول و تایید همه مجتهدان بزرگ حوزه علمیه نجف، کاظمین، کربلا و سامرا قرار گرفت. او در این مدت، در کنار تحصیلات علمی و فقهی، با جدیت تمام به فعالیتهای ادبی و تلاش در جهت تسلط کامل بر رموز بلاغت، صنایع ادبی و شیوههای سخنوری، نویسندگی و بحث دست زد و در این فنون نیز ممتاز گشت.
در تاریخ نهم ربیع الاول سال ۱۳۲۲ ق. همراه با خانوادهاش نجف اشرف را ترک کرد و از راه دمشق رهسپاره جبل عامل شد
[۱۷] آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، نقباء البشر، ج۳، ص۱۰۸۱.
[۱۸] قبیسی، احمد، حیاه الامام شرفالدین، ص۸۰.
و با استقبال پرشور علما و بزرگان آن سامان مواجه شد.
ابتدا در «شحور» اقامت کرد و در کنار پدر به ارشاد مردم و تدریس، تعلیم و تربیت نسل جوان همت گماشت.
[۱۹] الحر، عبدالحمید، الامام السید عبدالحسین شرفالدین قائد فکر و علم و نضال، ص۸۸.
پس از سه سال، به دعوت مردم صور، راهی آنجا شد. وی با تاسیس حسینیه صور
[۲۰] قبیسی، احمد، حیاه الامام شرفالدین، ص۸۵.
آنجا را به مرکزی برای برگزاری برنامههای گوناگون دینی و اجتماعی تبدیل کرد.وی به اتّفاق پدر و برادر دانشمندش، حوزه علمیهای در آنجا تشکیل داد؛ ولی مدتی نگذشت که پدر و اندکی بعد برادر خود را از دست داد. زمان زیادی نگذشت که مردم جبل عامل با سید عیدالحسین در اقدامات اصلاحیاش اعلام همکاری نمودند.
[۲۱] الحر، عبدالحمید، الامام السید عبدالحسین شرفالدین قائد فکر و علم و نضال، ص۷۸-۸۲.
[۲۲] چاووش وحدت و مصطفی قلیزاده، شرفالدین عاملی، ص۴۱-۴۷.
اساتید
وی برای تحصیل دورههای عالی فقه، اصول، حدیث، کلام و … سالها پای درس عالمان و فقیهان بزرگ حوزه علمیه نجف از جمله:
آقا رضا اصفهانی (متوفی ۱۳۲۲ ق.)
شیخ محمد طه نجف (متوفی ۱۳۲۳ ق.)
آخوند خراسانی (متوفی ۱۳۲۹ ق.)
شیخ الشریعه اصفهانی (متوفی ۱۳۰۳ ق.)
شیخ عبدالله مازندرانی (متوفی ۱۳۳۰ ق.)
سید محمدکاظم طباطبایی یزدی (متوفی ۱۳۳۷ ق.)
میرزا حسین نوری (متوفی ۱۳۲۰ ق.)
[۲۳] حکیمی، محمدرضا، شرفالدین، ص۵۳.
سید اسماعیل صدر (متوفی ۱۳۳۸ ه. ق)
شیخ فتحاللّه شریعت اصفهانی (متوفی ۱۳۳۹ ه. ق)
سید حسن صدر (متوفی ۱۳۵۴ ه. ق) نشست.
[۲۴] مجله نور علم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، سال۱۳۶۷ش، شماره۳۲، ص۱۲۰-۱۲۲.
ویژگیهای اخلاقی
زندگی او بر اساس قرآن کریم، روایات اخلاقی و سیره عملی ائمه طاهرین (علیهمالسّلام) و علمای صالح سلف طرحریزی شده بود. در ادامه، اشارهای اجمالی به ویژگیهای اخلاقی وی خواهیم داشت:
اخلاص
اخلاص علاّمه شرفالدین زبانزد خاص و عام بود، تا آنجا که نواده ایشان، استاد سید حسین شرفالدین در اینباره مینویسد:
«مدرسهای بود در صور که مخالفان سیاسی پدر بزرگ آن را اداره میکردند. هنگامی که بچه بودم، یک روز عصر به نزدیک آن مدرسه رفتم و چند سنگ پرتاب کردم که موجب شد زیانهایی اندک به مدرسه وارد آید و این بدان علّت بود که من تحت تاثیر درگیریهای سیاسی قرار گرفته بودم که میان پدر بزرگ و مخالفانش در رابطه با مدرسه پیش آمده بود. همان شب پس از نماز عشاء به خانه ما آمد. من با خوشحالی پیش دویدم. او مرا از آنکار شدیدا بازخواست کرد و گفت: مشکلات سیاسی من در ارتباط با دین است. من با مخالفان سیاسی خود برای خدا درگیر میشوم؛ اما آنان برای منافع شخصی خود مشکل آفرینی میکنند. من مدرسه جعفریّه را تاسیس کردم تا فرزندان خود و مردم را از مدارس تبشیری مسیحی نجات دهم، بهویژه فرزندان بینوایان و ناتوانان را، و بههمین دلیل مدرسه را مجّانی قرار دادم. مخالفان من نیز همینکار را کردهاند؛ اگرچه برای رقابت من، یعنی آنان نیز مدرسهای درست کردهاند برای طبقات پایین شیعه، حالا اگر من بتوانم آنان را به راه صواب بکشانم و برنامه مدرسه جعفریه را در آنجا هم پیاده کنم، چه بهتر! و اگر اینکار را نتوانم، چون آنان میخواهند با من رقابت کنند، ناچارند راه مرا در پیش گیرند و مدرسه خود را مانند جعفریّه اداره کنند و در این صورت کاری که مورد رضای الهی است، انجام گرفته. چه به دست من انجام یابد یا به دست مخالفان من.»
[۲۵] حکیمی، محمدرضا، شرفالدین، ص۲۱۲، قم انتشارات دلیل ما.
[۲۶] مجله نور علم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، سال۱۳۶۷ش، شماره۳۲، ص۱۲۹.
مهماندوستی
هرگاه میهمانی بر او وارد میشد، خصوصا اگر از دانشمندان بود، بسیار به آنان احترام میگذاشت و گاهی که آب لوله کشی در قسمت بیرونی منزل [محل سکونت مهمانان] قطع میشد، او شخصا آفتابه را آب میکرد و در دسترس مهمان قرار میداد.
[۲۷] حکیمی، محمدرضا، شرفالدین، ص۲۲۲.
طبع بلند
در مورد بلند طبعی علامه شرفالدین، از فرزند وی، حجتالاسلام حاج سید عبداللّه شرفالدین داستانی نقل شده که در کتاب ادیب مشهور محمّدعلی الحومانی به نام «من یسمع» آمده است:
«ملک فیصل توسّط رییس دربارش احسان البکر الجابری مبلغ ۵ هزار لیره مصری برای سید شرفالدین فرستاد؛ اما ایشان ضمن رد آن فرمود: من برای پول جهاد نکردم. فیصل هم گفته بود: من تا به حال آدمی به این بلند طبعی ندیدهام».
[۲۸] مجله نور علم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، سال۱۳۶۷ش، شماره۳۲، ص۱۳۱.
اهتمام به امور طلاّب
در ابتدای ورود علامه به لبنان که مصادف با جنگ جهانی اوّل بود، حکومت عثمانی بخشنامهای صادر کرد که هرکس توانایی حمل اسلحه دارد، باید وارد نظام شود و از این حکم، فقط آن دسته از علمای دینی معاف بودند که نامشان در دفاتر دولتی ثبت بود و این استثنا فقط شامل علمای سنّی و مسیحی میشد؛ زیرا علما و طلاّب شیعی دفتری نداشتند و کسی هم نبود که نام آنان را در جایی به ثبت رسانیده باشد. علامه شرفالدین در اینباره اقدام کرد و کوشید تا اینکه از طرف باب عالی عثمانی در استانبول فرمانی برای معاف بودن علما و طلاّب شیعه صادر شد.
[۲۹] حکیمی، محمدرضا، شرفالدین، ص۲۲۲.
دیگر خصوصیات اخلاقی
از دیگر خصوصیات اخلاقی آن مجاهد که اسوه اخلاق آن زمان بود، میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
۱. احترام به تمام طبقات اجتماعی و سلوک مناسب با آنان؛
۲. دستگیری از افراد بیبضاعت و کوشش برای رفع دردها و مشکلاتشان؛
۳. عفو و چشمپوشی از کسانی که به وی بدی میکردند؛
۴. تشویق نوجوانان به تحصیل و خودسازی و کوشش برای متدیّن بار آوردن آنان؛
۵. در بزرگداشت اهل علم، اهل قلم و شاعران، زبانزد خاص و عام بود؛
۶. به ایرانیان سخت علاقمند بود؛ چون آنان را پشتیبان واقعی تشیع میدانست؛
۷. تواضع فوق العادهای داشت و خود را همیشه اقلّ خَدَمَهِ الدین الاسلامی و سدنه المذهب الامامی معرّفی میکرد؛ (از جمله، در پایان تعلیقاتش بر کتاب المراجعات، خود را کمترین خدمتگزاران اسلامی و خدمتکاران مذهب تشیع معرفی میکند.) و از نشانههای فروتنیاش این بود که به حرفهای عوام الناس نیز دقیقا گوش میداد و احساس خستگی نمیکرد؛
۸. در امر به معروف و نهی از منکر جدیّت داشت و با متخلّفان و اهانت کنندگان به مقدّسات عملاً و بهسختی برخورد میکرد؛
۹. حقگو و حقطلب بود؛
۱۰. دوراندیش و تیزهوش بود و مردم را بهکار خیر ترغیب میکرد؛
۱۱. هرگز به هم بحثهای خود فخر نمیفروخت.
کلام بزرگان
عظمت روحی و اخلاقی و موقعیت علمی این فقیه، به حدّی بود که دوست و دشمن را یارای انکار آن نبوده و نیست. در این مقال، ما به سخنان بزرگان و سرودههای شعری برخی شاعران در وصف او میپردازیم:
آیتاللّه بروجردی
آیتاللّه بروجردی (رحمهاللهعلیه)، ایشان را فخر عالم اسلام دانسته، فرمودهاند: «قدرت بیان و نثر شیوای مرحوم سید شرفالدین و متانت و قوه استدلال او کمنظیر بود».
[۳۰] سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مجله پیام انقلاب، شماره۸۴.
امام خمینی
آیتاللّه امام خمینی (رحمهاللهعلیه) بعد از شنیدن خبر ارتحال او، ضمن تعطیل کردن درس فرموده بودند: «هشام بن حکم زمان ما از دنیا رفت.»
[۳۱] مجله نور علم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، سال۱۳۶۷ش، شماره۳۲، ص۱۲۴.
سید ابوالحسن اصفهانی
آیتاللّه سید ابوالحسن اصفهانی، علاّمه شرفالدین را دارای شرایط مرجعیت مطلق شیعه میدانست و خطاب به او گفت: «حوزه علمیه نجف محتاج شما است. به آنجا بیایید و اموری را که به من مربوط است [امور مرجعیت کلّ جهان تشیّع] متصدی شوید.»
[۳۲] شرفالدین، سیدعبدالحسین، النص و الاجتهاد، ص۳۶.
سید محسن حکیم
آیتاللّه سید محسن حکیم، ایشان را منبع رحمت و احسان معرّفی مینمود و میفرمود: «سید شرفالدین منبع رحمت و احسان بود و همگان از رحمت و احسان او بهرهمند میشدند.»
[۳۳] قبیسی، احمد، حیاه الامام شرفالدین، ص۱۲۸.
علامه امینی
علامه امینی (رحمهاللهعلیه) میفرمود: «شرفالدین یکی از قلّههای رفیع تشیّع است و یکی از درفشهای افراشته اسلام. او در این روزگار نماینده عظمت سادات و بنیهاشم است. شیعه را میسزد که به شرفالدین افتخار کند و به دانش سرشار و شرف تابان و پارسایی عمیق و منطق فصیح و تبلیغات سودمند او.»
[۳۴] امینی، عبدالحسین، شهداء الفضیله، ص۱۶۶۱.
همچنین ایشان، آن دانشمند آگاه را مصلح کبیر لقب داد و فرمود: «مصلح کبیر، آیتاللّه سید عبدالحسین شرفالدین عاملی … شخصیتی که مورد توجّه و ستایش امّت اسلامی است، پیوسته جهت اصلاح امّت و تبلیغ اسلام، راهگشای مسلمانان بوده و فداکاری شایسته نموده است. خدا او را جزای خیر دهد.»
[۳۵] امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج۷، ص۴.
محدّث قمی
محدّث قمی (رحمهاللهعلیه) مینویسد: «سید جلیل، عامل فاضل، محدّث کامل، آقا سید عبدالحسین بن شریف یوسف بن جواد بن اسماعیل بن محمّد شرفالدین که صاحب مصنّفات فائقه و مؤلفات نافعه جلیله است … و من در بیروت به خدمت این سید شریف رسیدم. ادام الباری برکات وجوده الشریف و اعانه نصره الدین الحنیف.»
[۳۶] منتهی الامال، باب نهم در ضمن ذکر اولاد امام هفتم.
سید ابوالقاسم خویی
حضرت آیتاللّه سید ابوالقاسم خویی درباره علامه شرفالدین (که دو بار او را ملاقات کرده بود (یک بار در بازگشت از سفر حج در لبنان و یک بار در سفر شرفالدین به نجف)) چنین میفرمود: «در اخلاق نیکوی او، عظمتی بینظیر دیدم. حضور ذهنی شگفت انگیز در مسائل علمی داشت …. هیچکس از جهاد او در راه عزّت و عظمت اسلام بیخبر نیست. شرفالدین به بهترین روش از شریعت اسلام دفاع کرد و مذهب [[]] جعفری را یاری نمود و امّت اسلامی را به اصلاح و سازندگی فراخواند. خدایش جزای خیر دهد».
[۳۷] قبیسی، احمد، حیاه الامام شرفالدین، ص۱۲۸.
چاووش وحدت
شرفالدین، به مثابه عالمی آگاه به زمان، روشن بین و آشنا به حقایق اصیل مکتب آسمانی اسلام، از روزگار جوانی، از اوضاع نابسامان و آشفته آن روز جوامع اسلامی و اختلافات بیهوده و تاسفبار مسلمانان رنج میبرد. او نهتنها به اصلاح و سازندگی جوامع شیعی میاندیشید، بلکه از آغاز اقدامهای اجتماعی و دینی خود، در اندیشه اصلاح و عزتبخشی به همه ممالک اسلامی و ایجاد اتحاد و برادری در بین فرقههای مختلف مسلمانان بود. وی نیم قرن تمام با همه توان علمی و معنویاش و با قلم، بیان و عمل صادقانهاش، در متحد ساختن امت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) کوشید و از هیچ سعی و تلاش دریغ نورزید.
[۳۸] چاووش وحدت و مصطفی قلیزاده، شرفالدین عاملی، ص۷۳-۷۴.
نخستین گام بلند و سنگین وی در راه وحدت امت اسلامی، تالیف کتاب گرانقدر «الفصول المهمه فی تالیف الامه» بود که در سال ۱۳۲۷ ق. در شهر صور به زیور طبع در آمد.
[۳۹] آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، نقباء البشر، ج۳، ص۱۰۸۲.
از این تاریخ تا پایان عمر (۱۳۷۷ ق.) همواره به دنبال تحقق این آرمان الهی خویش حرکت کرد و به نتایج درخشان و ثمربخشی دست یافت.
در اواخر سال ۱۳۲۹ ق. برای دیدار از مصر و آشنایی با علمای دینی، دانشمندان، متفکران و نویسندگان آن دیار و مساعد کردن زمینه ایجاد اتحاد ملت اسلام، راهی آن دیار شد. وی دریافته بود که بهترین نقطه حرکتش دانشگاه الازهر، بزرگترین مرکز علمی و دینی مسلمانان اهلسنت است.
دست تقدیر شرفالدین را با مفتی بزرگ و استاد معروف دانشگاه الازهر، شیخ سلیم بِشری مالکی، آشنا کرد. ثمره این آشنایی علمی و مذهبی، مباحثات و مکاتبات شورانگیز و شگفتیزایی بود که در تاریخ اسلام میتواند در راه اتحاد ملل مسلمان و دست یافتن به حقایق و وقایع تاریخ، سرمشق عالمان و متفکران مسلمان باشد.
بیست و پنج سال بعد از آن واقعه، در سال ۱۳۵۵ ق. شرفالدین مجموعه مکاتبات خود با شیخ سلیم را که ۱۱۲ نامه بود، به همراه مقدمهای روشنگر، بهصورت کتابی با نام المراجعات، در شهر صیدا به چاپ رساند. (برای اطلاع بیشتر به المراجعات و یا ترجمههای آن، به قلم آقای محمد جعفر امامی تحت عنوان «رهبری امام علی» و دیگری به قلم مصطفی زمانی به نام «مذهب و رهبر ما» مراجعه شود)
[۴۰] حکیمی، محمدرضا، شرفالدین، ص۱۲۹ـ۱۳۲.
از ویژگیهای این کتاب، کاربرد واژههای نو و پرمعنا، جملات کوتاه و آهنگین، تعبیرات بدیع و دلنشین و پربار کردن مطالب از اش
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 