پاورپوینت کامل علائم تکوینی شناخت اوصیا ۶۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل علائم تکوینی شناخت اوصیا ۶۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل علائم تکوینی شناخت اوصیا ۶۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل علائم تکوینی شناخت اوصیا ۶۵ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل علائم تکوینی شناخت اوصیا ۶۵ اسلاید در PowerPoint

یک دسته از علائم و نشانه‌هایی که مدعی وصایت باید از آن برخوردار باشد، علائمی است که از جانب خداوند متعال در اختیار وصی قرار داده می‌شود تا به‌وسیله آن، صدق گفتار صادق از کذب گفتار کاذب بازشناخته شود، این نشانه‌ها و علائم در اصطلاح پاورپوینت کامل علائم تکوینی شناخت اوصیا ۶۵ اسلاید در PowerPoint نامیده می‌شوند. این علائم در خصوص تمامی اوصیاء پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مشترک بوده و تمامی آنان از یک قانون تبعیت می‌کنند. البته ممکن است که در برخی موارد میزان استفاده ایشان از برخی نشانه‌ها و علائم، به اقتضای زمان دارای شدت و ضعف بوده باشد.
اهمیت مسئله شناخت حجت‌ الهی از یک‌سو و گذشت بیش از ۱۴ قرن از عصر حضور ظاهری معصومان در جامعه و استقرار در عصر غیبت از دیگر سو، موجب گردیده است که هر از چند گاهی برخی افراد با استفاده از فضای مبهم و متشابه روایات باب ظهور و عدم آگاهی لازم در سطح عموم برای شناخت حجت الهی با اهداف سیاسی یا مذهبی و… ادعای نیابت یا وصایت یا حتی ادعای مهدویت کنند. یکی از این جریانات، جریان موسوم به جریان یمانی با رهبری فردی به نام احمدالحسن البصری در کشور عراق است.
او با آگاهی از اهمیت مسئله شناخت حجت‌ الهی در عصر غیبت و فراهم نمودن یک بسته معرفتی به‌عنوان قانون شناخت حجت‌های الهی سعی در تطبیق محتوای برخی روایات با شخصیت خود را دارد تا از این رهگذر شیعیان اثنی عشری را فریب داده و خود را در جایگاه حجت خدا قرار دهد. این در حالی است که در روایات متعدد، ویژگی و معیارهای خاصی برای شناخت امام و حجت الهی بیان‌شده است. برخی از علائم تکوینی شناخت امام عبارت‌اند از: تکلم به‌تمامی زبان‌ها و لهجه‌ها، توان ارتباط با تمامی موجودات، علم لدنی و معجزه.

فهرست مندرجات

۱ – تکلم به زبان‌های مختلف
۲ – ارتباط با دیگر موجودات
۳ – علم لدنی
۴ – معجزه
۴.۱ – مهمترین معیار شناخت
۴.۲ – معجزات امام مهدی پس از ظهور
۴.۲.۱ – سخن گفتن با پرنده
۴.۲.۲ – رویانیدن درخت بر سنگ
۴.۲.۳ – ابر سفید بالای سر
۴.۲.۴ – استخراج آب و غذا از سنگ
۵ – پانویس
۶ – منبع

تکلم به زبان‌های مختلف

یکی از مهم‌ترین شاخصه اوصیاء رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، توانایی بر صحبت کردن به‌تمامی زبان‌های دنیا و گویش‌های محلی است؛ چنانچه در روایات به دو عبارت «لسان و لغه» تا کید شده که به معنای گویش محلی و زبان می‌باشند. از امام باقر (علیه‌السّلام) سوال شد که امام، با چه چیزی شناخته می‌شود؟ فرمودند: به چند خصلت… اینکه با مردم به‌تمامی لهجه‌ها و زبان‌ها صحبت کند.

[۱] ابن بابویه، محمد بن علی، معانی الاخبار، ص۱۰۲.

[۲] حرعاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداه بالنصوص و المعجزات، ج۵، ص۳۴۵.

به‌عنوان‌مثال امام (علیه‌السّلام) باید بتواند به زبان آذری با ۷۳ گویش محلی آن در دنیا صحبت کند، به‌طوری‌که هرکدام از صاحبان لهجه با شنیدن صدای امام (علیه‌السّلام)، تصور کند که باهم زبان و هم لهجه خودش صحبت می‌کند. لذا زمانی که ابی‌بصیر دلیلی بر قدرت تکلم امام (علیه‌السّلام) به زبان‌های مختلف را درخواست می‌کند، حضرت کاظم (علیه‌السّلام) نیز صحبت کردن به زبان فارسی و به لهجه خراسانی با مرد خراسانی را دلیل بر گفتارش قلمداد می‌کند.
ابوبصیر می‌گوید: به ابوالحسن (علیه‌السّلام) گفتم: قربانت شوم، امام با چه دلیل شناخته می‌شود؟ در جواب فرمود: «به چند خصلت…: با مردم جهان به هر زبانی می‌تواند سخن کند. سپس فرمود: ‌ای ابا محمد! من پیش از اینکه تو از جای خود برخیزی، یک نشانه‌ای به تو می‌نمایم. دیری نگذشت که مردی از ما شد و آن خراسانی به زبان عربی با آن حضرت سخن اهل خراسان وارد مجلس گفت ولی ابوالحسن (علیه‌السّلام) به فارسی جوابش را داد، آن خراسانی گفت: قربانت شوم، به خدا مانع من از اینکه به زبان فارسی با شما سخن‌گویم این بود که شما زبان فارسی را ندانید. فرمود: سبحان‌الله! اگر من نتوانم جواب تو را این‌گونه بگویم، چه فضیلتی بر تو دارم؟.»

[۳] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۸۵.

[۴] طبری شیعی، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ص۳۳۷.

ارتباط با دیگر موجودات

یکی دیگر از علائم شخصیتی اوصیاء پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، ارتباط با تمامی موجودات و ازجمله قدرت سخن گفتن با آنان و همچنین کرنش حیوانات اهلی است. امام کاظم (علیه‌السّلام) در روایتی می‌فرماید: «به‌راستی سخن هیچ‌کس بر امام نهان نیست، نه گفتار پرنده و جانداران و نه هیچ زنده‌ای که روح دارد، هر که این خصال را ندارد امام نیست.»

[۵] طبری شیعی، محمد بن جریر، دلائل الامامه ص۳۳۷.

[۶] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۸۵.

علاوه بر این دو مورد، علائم شخصیتی متعددی برای شناخت اوصیاء (علیه‌السّلام) شمارش‌شده است که در این مجال موردبررسی قرار نمی‌گیرد.

[۷] ابن بابویه، محمد بن علی، معانی الاخبار، ص۱۰۲.

[۸] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۳۸۸.

[۹] صدوق، محمد بن علی‌، الخصال، ج۲، ص۵۲۷.

نکته قابل‌توجه اینکه؛ احمد بصری با استناد نادرست به آیه «قُلْ اِنَّما اَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحی‌ اِلَیَّ اَنَّما اِلهُکُمْ اِلهٌ واحِد»

[۱۰] کهف/سوره۱۸، آیه۱۱۰.

سعی در پایین آوردن سطح قدرت‌های الهی اوصیاء (علیه‌السّلام) دارد،

[۱۱] بصری، احمد الحسن، عقاید الاسلام، ص۲۸۰.

تا از این رهگذر بتواند آنان را در سطح انسان‌های عادی جلوه داده و خود را در مرتبه حضرات معصومین قرار دهد. این در حالی است که مراد این آیه، خلع قدرت‌های الهی از پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نبوده بلکه آیه مذکور در مقام پاسخ به آیه قبل است که می‌فرماید: «وَ قالُوا قُلُوبُنا فی‌ اَکِنَّهٍ مِمَّا تَدْعُونا اِلَیْهِ وَ فی‌ آذانِنا وَقْرٌ وَ مِنْ بَیْنِنا وَ بَیْنِکَ حِجابٌ فَاعْمَلْ اِنَّنا عامِلُونَ»

[۱۲] فصلت/سوره۴۱، آیه۵.

لذا گویا خداوند در آیه بعد فرمود: ‌«ای پیامبر به ایشان بگو من بشری مانند شما هستم و جنس دیگری مخالف جنس شما ندارم، تا بین من و شما حائل و حجابی باشد و یا سخنم به گوش شما نرسد و یا کلامم به دل‌های شما وارد نشود، تنها تفاوت من با شما این است که به من وحی می‌شود.»

[۱۳] طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۷، ص۳۶۱.

بنابراین، خداوند متعال در آیه، هم‌جنس بودن پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و انسان بودن ایشان را به کفار گوشزد کرده و از این طریق پاسخ آنان در آیه قبل را داده است که در آن مدعی شده بودند که حرف پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را نمی‌فهمند! و این مرتبه از سخن منافاتی با سایر مقامات و قدرت‌های الهی آن حضرت ندارد.
علاوه بر این در آیات متعددی از قرآن کریم، به قدرت‌های فوق بشری حجج الهی اشاره‌شده است که تمامی آنان مؤید آن است که اوصیاء (علیه‌السّلام) نیز به‌طریق‌اولی توان انجام امور خارق‌العاده و غیرعادی را دارند. به‌عنوان نمونه؛ داستان حضرت سلیمان در سوره نمل که سخنان مورچه و هدهد را متوجه می‌شود و با آنان سخن می‌گوید.

[۱۴] نمل/سوره۲۷، آیه۱۸.

[۱۵] نمل/سوره۲۷، آیه۱۹.

[۱۶] نمل/سوره۲۷، آیه۲۰.

[۱۷] نمل/سوره۲۷، آیه۲۱.

[۱۸] نمل/سوره۲۷، آیه۲۲.

[۱۹] نمل/سوره۲۷، آیه۲۳.

[۲۰] نمل/سوره۲۷، آیه۲۴.

بنابراین، ائمه و اوصیاء (علیه‌السّلام)، به جهت روشن شدن وجه تمایزشان با سایر انسان‌ها، دارای قدرت‌ها و ودایع ویژه‌ای هستند و این مطلب مورد تائید قرآن کریم و روایات متواتر معصومین هست.

علم لدنی

یکی از شاخصه‌های معرفت حجت (علیه‌السّلام)، همان علمی است که از جانب خداوند به خاندان نبوت (علیه‌السّلام) عطا گردیده و اوصیاء پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) یکی پس از دیگری حامل و وارث آن علم می‌باشند. این علم دارای شاخصه‌هایی است که به‌واسطه آن، علم امام از علم غیر امام تشخیص داده می‌شود. در تعبیر روایات معصومین به سه شاخصه از علم امام اشاره‌شده است: «علم ما اهل‌بیت بر سه نوع است: علم به گذشته و آینده و حادث. علم گذشته، تفسیر است و علم آینده، موقوف است و علم حادث،‌ انداختن در قلوب، و زمزمه در گوش‌هاست.‌ این بخش، بهترین علم ماست و بعد از پیامبر ما، رسول دیگری نخواهد بود.»

[۲۱] بحرانی، سیدهاشم، مدینه المعاجز، ج۸، ص۱۰۵.

[۲۲] طبری شیعی، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ص۵۲۴.

[۲۳] نوری طبرسی، حسین، خاتمه مستدرک الوسائل، ج۸، ص۲۳۳.

همچنین در روایتی از امام موسی کاظم (علیه‌السّلام) آمده است: «دانش ما از سه جهت است، گذشته، آینده و آنچه پدیدار می‌شود، ‌اما علم راجع به گذشته برای ما تفسیر شده و‌ اما علم راجع به آینده نوشته شده و اما آنچه مربوط به حال است گاهی ابهام در قلب و گاهی صدایی است در گوش، و این برترین نوع دانش ما است و درعین‌حال بعد از پیغمبر ما پیغمبری نیست.»

[۲۴] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۶۴.

علامه مجلسی در تفسیر این سه نوع علم می‌فرماید: علم «ماضی» یعنی علمی که پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) برای اهل‌بیت تفسیر کرده‌اند که شامل علومی از وقایع گذشته درباره انبیاء و امت‌های پیشین، و حوادثی که برای آنان اتفاق افتاده و خبر از شروع امور و عوالم است. مراد از علم «غابر» علومی است که به امور آینده تعلق می‌گیرد، لذا مراد از غابر، خبرهای حتمی است که مربوط به آینده جهان بوده و مختص به اهل‌بیت است. بدین سبب ائمه (علیه‌السّلام) از آن به «موقوف» به معنای؛ مخصوص تعبیر کرده‌اند. مراد از علم «حادث» علمی است، که با تجدد احوال موجودات، تجدد پیداکرده و تفصیل مجملات است. توضیح اینکه ‌این علم با دو روش بدون واسطه، یعنی “قذف فی القلوب” و روش باواسطه، یعنی؛ “نقر فی الاسماع” به ائمه معصومین الهام می‌شود. لذا ازآنجاکه ادعای الهام الهی، ممکن است انسان را به توهم نبوت بیندازد، حضرت (علیه‌السّلام) در پایان به این نکته اشاره دارد که پس از پیامبر ما، پیامبری نخواهد آمد.

[۲۵] مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، مرآه العقول فی شرح اخبار آل الرسول، ج۳، ص۱۳۶.

در روایتی دیگر از امام صادق (علیه‌السّلام) نیز به مضمون این سه شاخ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.