پاورپوینت کامل طایفه بنی‌تمیم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل طایفه بنی‌تمیم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل طایفه بنی‌تمیم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل طایفه بنی‌تمیم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

بنی‌تمیم

تَمیم، یکی از بزرگترین قبایل اعراب عدنانی (شمالی) می‌باشد. از ذریه «تمیم» و از نوادگان معد بن عدنان هستند. اکثریت تمیمیی‌ها در عراق و خوزستان ساکن هستند. شاخه های زیادی از قبایل عرب را از قدیم تا عصر حاضر، شامل می شود که از مشهورترین آنها «بنی هجیم، بنی مازن، بنی عنبر، بنی اسد و بنی حارث» می‌توان اشاره کرد.

فهرست مندرجات

۱ – توصیف اجمالی
۲ – نسب‌شناسی تمیم
۲.۱ – مضر بن نزار
۲.۲ – یربوع
۲.۳ – بنوعنبر
۲.۴ – زید مناه
۲.۵ – بنوحنظله
۲.۶ – بنو دارم بن مالک
۳ – قبیل تمیم در شبه‌جزیر
۴ – بیرون از شبه‌جزیره
۵ – اخبار تمیمی‌های بحرین
۶ – جنگ‌های تمیمی‌ها
۷ – تمیم پیش از ظهور اسلام
۸ – پس از ظهور اسلام
۸.۱ – حضور در فتوحات
۸.۲ – السبع الرابع
۸.۳ – رقابت میان قبایل بصره
۸.۴ – دوره حکمرانی قتیبه بن مسلم
۸.۵ – نزاع‌های قبیلگی
۹ – فضایل تمیم در روایات و احادیث
۱۰ – محدوده سرزمین بنی تمیم
۱۱ – فهرست منابع
۱۲ – پانویس
۱۳ – منبع

توصیف اجمالی

در میان قبایل متعدد عرب، بنی‌تمیم از جهات گوناگون اهمیت پیدا کرده است، از جمله: کثرت جمعیت ، تعدد تیره‌ها، فزونی جنگ‌ها ، شگردهای جنگی، گستره جغرافیایی، ویژگی‌های زبانی و گرایش‌های مذهبی. به همین سبب تاریخ‌نویسان و مصنفان عرب اهتمام ویژه‌ای به ضبط و نقل اخبار این قبیله نشان داده اند، چنانکه از آغاز قرن دوم و با رواج کتابت در میان مسلمانان، تک نگاری‌های متعددی درباره این قبیله پدید آمد، مانند کتاب اخبار تمیم ، و کتاب حلف تمیم بعضها بعضاً، هر دو تألیف ابوالیَقْظان سُحَیم (عامر) بن حفص (متوفی ۱۹۰)

[۱] ابن ندیم،الفهرست، ج۱، ص۱۲۳.

(متوفی ۱۷۰)؛ کتاب ایام بنی مازن و اخبارهم تألیف ابوعبیده معمر بن مثنّی تیمی(متوفی ۲۱۰ یا ۲۱۱)

[۲] ابن ندیم،الفهرست، ج۱، ص۶۰.

و کتاب حلف کلب و تمیم، از هشام بن محمد بن سائب کلبی (متوفی ۲۰۶).

[۳] ابن ندیم،الفهرست، ج۱، ص۱۲۴.

چند کتاب دیگر کلبی از جمله الایام، ایام فزاره و وقایع بنی‌شیبان، و کتاب النوافل را نیز می‌توان از منابع مهم شناختِ جنگ‌ها و وقایع بنی‌تمیم به شمار آورد.

[۴] ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۱۰۸.

اگرچه هیچ‌یک از این منابع باقی نماند، احتمالاً مورخان و مؤلفان بعدی، که به تفصیل به شرح سرگذشت این قبیله پرداخته‌اند، به چنین کتاب‌هایی دسترسی داشته و برخی از آن‌ها، شماری از صاحبان این آثار از دست رفته را در زمره راویان اخبار کتاب‌های خود ذکر کرده‌اند.

[۵] احمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۱، ص۸ ـ۱۳، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۱.

[۶] احمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۱، ص۳۲۴، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۱.

[۷] احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۱، ص۴۴۵، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۱.

[۸] ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۶۵۰.

[۹] ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۶۵۴.

در میان متون تاریخی موجود، کتاب‌های انساب الاشراف بلاذری، الاغانی ابوالفرج اصفهانی، تاریخ طبری و الکامل ابن اثیر از قدیمترین و اصیل‌ترین مآخذ تاریخ بنی تمیم به شمار می‌روند. در کتاب‌های نسب شناسی حجم مطالب متعلق به قبیله تمیم، به دلیل اهمیت و گستردگی این قبیله، بسیار بیش‌تر از مباحث مرتبط با سایر قبایل است. در کتاب جَمْهَره النسب ابن کلبی

[۱۰] ابن کلبی، جمهره النسب، ج۱، ص۱۹۱۲۲۷، ج ۱، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.

جمعاً ۵۳ تیره فرعیِ قبیله بنی‌تمیم معرفی و شمارش شده است.

نسب‌شناسی تمیم

گرچه حضور و نقش تمیم به عنوان یکی از بزرگ‌ترین قبایل عرب، در بسیاری از رویدادهای سده‌های نخست هجری در سرتاسر سرزمین‌های اسلامی چشمگیر است، اما در واقع، کمتر وجهی به جز اشتراک در نَسَب، آنها را به یکدیگر پیوند می‌داد. از گذشته‌های دور، قبیل تمیم در مقایسه با دیگر قبایل عربی، به کثرت جمعیت شهرت داشته، و ایشان را از بزرگ‌ترین بنیان‌های قوم عرب محسوب می‌کرده‌اند.

[۱۱] علی ابن حزم، جمهره انساب العرب، ج۱، ص۲۰۷، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۸۲ق/ ۱۹۶۲م.

[۱۲] علی ابن سعید مغربی، نشوه الطرب فی تاریخ الجاهلیه العرب، ج۱، ص۴۱۵، به کوشش نصرت عبدالرحمان، عمان، ۱۹۸۲م.

مضر بن نزار

نیای بزرگ این قبیله، تمیم به معنای صلابت و سرسختی،

[۱۳] محمد ابن درید، الاشتقاق، ج۱، ص۲۰۱، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۷۸ق/۱۹۵۸م.

یکی از فرزندان مُرّ بن اُدّ بود و نسبش به مُضَر بن نزار می‌رسید که نیای شماری از اعراب عدنانی و قبیل مهم قریش نیز هست.

[۱۴] ابوعبید قاسم بن سلام، کتاب النسب، ج۱، ص۲۳۱، به کوشش مریم محمد خیرالدرع، بیروت، ۱۴۱۰ق/۱۹۸۹م.

[۱۵] علی ابن حزم، جمهره انساب العرب، ج۱، ص۲۰۷، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۸۲ق/ ۱۹۶۲م.

[۱۶] احمد بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳، به کوشش سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.

[۱۷] احمد بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۸۹، به کوشش سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.

[۱۸] احمد بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۹۱، به کوشش سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.

تمیم در مَرّان بر سر راه مکه به بصره مدفون شد و گور او در آن‌جا شناخته بوده است.

[۱۹] احمد بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۲، ص۱۲، به کوشش سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.

[۲۰] یاقوت، بلدان، ج۴، ص۴۷۹.

[۲۱] علی ابن سعید مغربی، نشوه الطرب فی تاریخ الجاهلیه العرب، ج۱، ص۴۱۵، به کوشش نصرت عبدالرحمان، عمان، ۱۹۸۲م.

یربوع

تمیم گذشته از یربوع که در کودکی از میان رفت، ۳ فرزند پسر دیگر داشت: زید مناه، عمرو و حارث.

[۲۲] ابوعبید قاسم بن سلام، کتاب النسب، ج۱، ص۲۳۱، به کوشش مریم محمد خیرالدرع، بیروت، ۱۴۱۰ق/۱۹۸۹م.

[۲۳] احمد بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۲، ص۱۱، به کوشش سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.

[۲۴] علی ابن حزم، جمهره انساب العرب، ج۱، ص۲۰۷، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۸۲ق/ ۱۹۶۲م.

بیشتر بطون و شاخه‌های پرشمار قبیل تمیم، از نسل زید مناه و عمرو هستند و از حارث اعقاب کمتری بازماند. روایت افسانه‌مانندی نشان می‌دهد که در بدو تولد عمرو و زید مناه، کثرت اولاد آن دو را در مقایسه با حارث پیش‌بینی می‌کرده‌اند.

[۲۵] احمد بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۲، ص۱۲، به کوشش سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.

نسل حارث از طریق فرزندش معاویه (با شهرت شَقِره) ادامه یافت که به تیر او شَقِرات می‌گفتند، اما شمار افراد این تیره از تمیم، بسیار اندک بوده است و حلیف تیر دیگری از تمیم، بنی نهشل، شمرده می‌شده‌اند.

[۲۶] احمد بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۲، ص۱۱، به کوشش سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.

[۲۷] ابوعبید قاسم بن سلام، کتاب النسب، ص۲۳۲، به کوشش مریم محمد خیرالدرع، بیروت، ۱۴۱۰ق/۱۹۸۹م.

[۲۸] احمد بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۲، ص۱۲، به کوشش سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.

[۲۹] علی ابن حزم، جمهره انساب العرب، ج۱، ص۲۰۷، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۸۲ق/ ۱۹۶۲م.

از عمرو بن تمیم که داستانی از دیدار او با شاپور ذوالاکتاف نقل شده، و به طول عمر و بلاغت و هوشمندی شهره بود.

[۳۰] علی ابن سعید مغربی، نشوه الطرب فی تاریخ الجاهلیه العرب، ج۱، ص۴۱۸، به کوشش نصرت عبدالرحمان، عمان، ۱۹۸۲م.

،۷ فرزند بازماند و از هریک از این‌فرزندان، خاندان‌های دیگری پدید آمدند.

[۳۱] احمد بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۵۱- ۲۵۲، به کوشش سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.

[۳۲] علی ابن حزم، جمهره انساب العرب، ج۱، ص۲۰۷، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۸۲ق/ ۱۹۶۲م.

[۳۳] محمد ابن درید، الاشتقاق، ج۱، ص۲۰۱، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۷۸ق/۱۹۵۸م.

گرچه از قُلیب نام نبرده است: هُجَیم برای این تیره،

[۳۴] علی ابن حزم، جمهره انساب العرب، ج۱، ص۲۰۹، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۸۲ق/ ۱۹۶۲م.

مالک،

[۳۵] احمد بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۲، ص۱۳، به کوشش سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.

[۳۶] علی ابن حزم، جمهره انساب العرب، ج۱، ص۲۱۱-۲۱۲، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۸۲ق/ ۱۹۶۲م.

حارث که به آن‌ها الحَبِطات گفته می‌شد،

[۳۷] محمد ابن درید، الاشتقاق، ج۱، ص۲۰۲، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۷۸ق/۱۹۵۸م.

[۳۸] علی ابن حزم، جمهره انساب العرب، ج۱، ص۲۱۳، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۸۲ق/ ۱۹۶۲م.

قلیب که به‌ تیر بنو‌سعد بن زید مناه پیوستند،

[۳۹] علی ابن حزم، جمهره انساب العرب، ج۱، ص۲۰۷، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۸۲ق/ ۱۹۶۲م.

کعب،

[۴۰] علی ابن سعید مغربی، نشوه الطرب فی تاریخ الجاهلیه العرب، ج۱، ص۴۲۹-۴۳۰، به کوشش نصرت عبدالرحمان، عمان، ۱۹۸۲م.

[۴۱] علی ابن حزم، جمهره انساب العرب، ج۱، ص۲۱۳، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۸۲ق/ ۱۹۶۲م.

عنبر که گفته‌اند شرف و ریاست در فرزندان او بود.

[۴۲] علی ابن سعید مغربی، نشوه الطرب فی تاریخ الجاهلیه العرب، ج۱، ص۴۱۸، به کوشش نصرت عبدالرحمان، عمان، ۱۹۸۲م.

[۴۳] علی ابن حزم، جمهره انساب العرب، ج۱، ص۲۱۸، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۸۲ق/ ۱۹۶۲م.

بنوعنبر

و از میان آنان، هذلول بن کعب عنبری در جود و سخا با حاتم طایی مقایسه می‌شد، برای فهرستی از مشاهیر بنوعنبر،

[۴۴] علی ابن سعید مغربی، نشوه الطرب فی تاریخ الجاهلیه العرب، ج۱، ص۴۱۹، به کوشش نصرت عبدالرحمان، عمان، ۱۹۸۲م.

[۴۵] علی ابن سعید مغربی، نشوه الطرب فی تاریخ الجاهلیه العرب، ج۱، ص۴۲۰- ۴۲۳، به کوشش نصرت عبدالرحمان، عمان، ۱۹۸۲م.

[۴۶] علی ابن حزم، جمهره انساب العرب، ج۱، ص۲۰۸- ۲۰۹، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۸۲ق/ ۱۹۶۲م.

و اُسَیِّد

[۴۷] علی ابن حزم، جمهره انساب العرب، ج۱، ص۲۰۷، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۸۲ق/ ۱۹۶۲م.

که از فرزندان او کسانی شهرت یافتند، همچون اوس بن حجر (ه‌ م) شاعر مشهور، و اکثم بن صیفی (ه‌ م) که از حکیمان عرب در دور پیش از اسلام شمرده شده است.

[۴۸] علی ابن سعید مغربی، نشوه الطرب فی تاریخ الجاهلیه العرب، ج۱، ص۴۲۴، به کوشش نصرت عبدالرحمان، عمان، ۱۹۸۲م.

۱. An Arabic…

زید مناه

فرزند دیگر تمیم، زیدمناه ۸ فرزند داشت،

[۴۹] احمد بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۲، ص۱۱، به کوشش سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.

[۵۰] ابوعبید قاسم بن سلام، کتاب النسب، ج۱، ص۲۳۱، به کوشش مریم محمد خیرالدرع، بیروت، ۱۴۱۰ق/۱۹۸۹م.

[۵۱] علی ابن حزم، جمهره انساب العرب، ج۱، ص۲۱۳، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۸۲ق/ ۱۹۶۲م.

اما از دو فرزند او، سعد و مالک شاخه‌های بیشتری پدید آمد و گفته‌اند کثرت و شرافت در ایشان بود.

[۵۲] علی ابن سعید مغربی، نشوه الطرب فی تاریخ الجاهلیه العرب، ج۱، ص۴۳۱، به کوشش نصرت عبدالرحمان، عمان، ۱۹۸۲م.

سعد بن زید مناه نیز ۸ فرزند داشت.

[۵۳] احمد بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۵، به کوشش سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.

که از ایشان شاخه‌های دیگری به وجود آمدند؛ مانند بنوکعب بن سعد که در میان آن‌ها تیر بنومُقاعِس مشهور بودند.

[۵۴] احمد بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۲، ص۲۵۷، به کوشش سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.

و چند تن از سران خوارج مانند عبدالله بن اباض و عبدالله بن صفار از آنان شمرده می‌شدند.

[۵۵] احمد بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۶، به کوشش سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.

و از تیره‌های مشهور ایشان، بنوعوف، بنوعبدالعُزّی، بنوربیعه و بنوحارث بودند.

[۵۶] احمد بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۲، ص۱۵، به کوشش سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.

از یکی از تیره‌های مشهور سعد بن زیدمناه، عَبْشَمْس بن سعد شماری مشاهیر برخاستند.

[۵۷] احمد بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۲، ص۱۵، به کوشش سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.

بنوحنظله

علاوه بر سعد، نسل زیدِ مناه عمدتاً از طریق فرزند دیگرش، مالک ادامه یافت. از میان چهار فرزند مالک بن زید مناه، حنظله اعتباری بی بدیل یافت، زیرا بنی حنظله شامل شمار زیادی از نظیم نسب‌نامه از: قنبر علی رودگر، مُضَر، الیاس، طابخه، اُدّ، مُرّ، تمیم، زیده مناه عمرو حارث، سعد عامر مالک امرؤالقیس کعب حارث مالک هُجیم اُسَیِّد عنبر عمرو، قیس ربیعه معاویه حنظله حرماز غیلان مازِن غَسّان، نَجدَه هُبَیره کعب جُشَم عُوافه حارث عمرو کعب عوف مالک عَبْشَمْس مالک یربوع، ربیعه جُشَیش ابی سود دارِم رِزام زید صُدَیّ یربوع عوف کعب کُلَیب غُدانه العنبر ریاح ثعلبه حارث صبیر عمرو، سَدوس عبدالله مُجاشع نَهشل خیبری ابان، عبدالعزّی عوف ربیعه حارث عمرو،قُریع عُطارد بهدله جُشَم بَرنیقا ودیعه حارث (مُقاعِس)، عُمیر صریم عُبَید، عامر مِنقر مُرّه عبدعمرو زید عوف نَجده اَسْعَد، تمیمیان می‌شد. یکی از دَه پسرِ مالک بن حنظله، دارِم نام داشت. بنی دارم از اصلی‌ترین و پرشمارترین تیره‌های بنی حنظله و حتی بنی تمیم محسوب می‌شدند و در میانِ بنی دارم، فرزندان عبداللّه بن دارم و مجاشع بن دارم شهرت بسیار داشتند.

[۵۸] ابن کلبی، جمهره النسب، ج۱، ص۱۹۳ ۲۲۶، ج ۱، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.

یربوع، فرزندِ دیگر حنظله بن مالک و نیای حر بن یزید ریاحی، هشت پسر داشت که از میان آنان، کُلَیب و غُدانَه و العنبر را چون علیه فرزندان ریاح بن یربوع هم پیمان شدند، عُقَّد یا عُقَد می‌خواندند.

[۵۹] ابن کلبی، جمهره النسب، ج۱، ص۲۱۳، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.

[۶۰] احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۲، ص۱۴، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق ۱۹۹۶۲۰۰۱.

در میان عقّد، بنوالعنبر/ بَلْعَنْبَر، به دلیل ایفای نقش بیش‌تر در جنگ‌های دوران جاهلیت (ایام العرب) و نیز پیدایش پیامبری دروغین (سِجاح) در میانشان، شهرت بیشتری دارند.

[۶۱] احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۲، ص۱۴، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق ۱۹۹۶۲۰۰۱.

این بنوالعنبر را نباید با بنی عنبر بن عمرو بن تمیم بن مرّ

[۶۲] احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۲، ص۱۹۹، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق ۱۹۹۶۲۰۰۱.

اشتباه کرد. بنی دارم و بنی یربوع از تیره‌های اصلی بنی حنظله و به اصطلاح از جمرات العرب بودند که بدون هم پیمانی با قبایل دیگر نیز می‌توانستند بخوبی از خود دفاع کنند. در میان شعب سه گانه تمیمیان، بنی حارث بن تمیم که مدتی در پناه نَهْشَل بن دارم می‌زیستند، از کم شمارترین و کم اهمیت ‌ترین قبایل تمیم بودند.

[۶۳] ابن کلبی، جمهره النسب، ج۱، ص۱۹۱۱۹۲، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.

[۶۴] احمد بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۲، ص۱۴، به کوشش سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.

[۶۵] علی ابن حزم، جمهره انساب العرب، ج۱، ص۲۲۲، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۸۲ق/ ۱۹۶۲م.

بنی دارم و بنی یربوع از تیره‌های اصلی بنی حنظله و به اصطلاح از جمرات العرب بودند که بدون هم پیمانی با قبایل دیگر نیز می‌توانستند بخوبی از خود دفاع کنند. در میان شعب سه گانه تمیمیان، بنی حارث بن تمیم که مدتی در پناه نَهْشَل بن دارم می‌زیستند، از کم شمارترین و کم اهمیت ‌ترین قبایل تمیم بودند.

[۶۶] علی ابن حزم، جمهره انساب العرب، ج۱، ص۲۲۸، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۸۲ق/ ۱۹۶۲م.

[۶۷] ابن کلبی، جمهره النسب، ج۱، ص۱۹۱۱۹۲، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.

از میان بنوحنظله تیره‌های مشهور دیگری پدید آمد: البراجم،

[۶۸] احمد بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۲، ص۱۵، به کوشش سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.

[۶۹] محمد ابن درید، الاشتقاق، ج۱، ص۲۱۸، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۷۸ق/۱۹۵۸م.

[۷۰] علی ابن سعید مغربی، نشوه الطرب فی تاریخ الجاهلیه العرب، ج۱، ص۴۴۷، به کوشش نصرت عبدالرحمان، عمان، ۱۹۸۲م.

یربوع بن حنظله،

[۷۱] ابوعبید قاسم بن سلام، کتاب النسب، ج۱، ص۲۳۵، به کوشش مریم محمد خیرالدرع، بیروت، ۱۴۱۰ق/۱۹۸۹م.

[۷۲] محمد ابن درید، الاشتقاق، ج۱، ص۲۲۱، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۷۸ق/۱۹۵۸م.

[۷۳] علی ابن حزم، جمهره انساب العرب، ج۱، ص۲۲۲، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۸۲ق/ ۱۹۶۲م.

بنوالعنبر بن یربوع از تیره‌های مشهور تمیم،

[۷۴] علی ابن سعید مغربی، نشوه الطرب فی تاریخ الجاهلیه العرب، ج۱، ص۴۴۸-۴۴۹، به کوشش نصرت عبدالرحمان، عمان، ۱۹۸۲م.

که سَجّاح مدعی نبوت از آنان بود.

[۷۵] ابوعبید قاسم بن سلام، کتاب النسب، ج۱، ص۲۳۶، به کوشش مریم محمد خیرالدرع، بیروت، ۱۴۱۰ق/۱۹۸۹م.

[۷۶] علی ابن حزم، جمهره انساب العرب، ج۱، ص۲۲۶، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۸۲ق/ ۱۹۶۲م.

بنو دارم بن مالک

بنو دارم بن مالک بن حنظله

[۷۷] احمد بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۲، ص۱۵، به کوشش سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.

[۷۸] محمد ابن درید، الاشتقاق، ج۱، ص۲۳۴، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۷۸ق/۱۹۵۸م.

که از تیره‌های پرشاخ تمیم بوده‌اند.

[۷۹] احمد بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۲، ص۱۹، به کوشش سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.

و اقرع بن حابس (ه‌ م) و فرزدق، شاعر مشهور، از شاخ بنومجاشع بن دارم، از جمل ایشان محسوب می‌شده است.

[۸۰] احمد بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۲، ص۵۷-۵۸، به کوشش سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.

[۸۱] ابوعبید قاسم بن سلام، کتاب النسب، ج۱، ص۲۳۴، به کوشش مریم محمد خیرالدرع، بیروت، ۱۴۱۰ق/۱۹۸۹م.

[۸۲] علی ابن حزم، جمهره انساب العرب، ص۲۳۰، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۸۲ق/ ۱۹۶۲م.

همچنین یکی از تیره‌های نامدار تمیم، بنونهشل بن دارم بوده است.

[۸۳] علی ابن سعید مغربی، نشوه الطرب فی تاریخ الجاهلیه العرب، ج۱، ص۴۵۳، به کوشش نصرت عبدالرحمان، عمان، ۱۹۸۲م.

[۸۴] علی ابن حزم، جمهره انساب العرب، ج۱، ص۲۳۰، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۸۲ق/ ۱۹۶۲م.

قبیل تمیم در شبه‌جزیر

با آن‌که نام برخی از قبایل عربی شبه‌جزیر عربستان در آثار باستانی آمده (مثلاً ه‌ د، ازد)، اما آگاهی‌های ما در باب تاریخ قبیل تمیم، تاکنون تنها به اخبار و روایات منحصر مانده است. همین روایات و نیز بررسی شاخه‌های تمیم، نشان می‌دهد که در سد ۶م، و مقارن با ظهور اسلام، این قبیله در سرتاسر شبه‌جزیره منتشر، و با قبایل مشهور دیگر همچون اسد و غطفان و تغلب همسایه بوده است.

[۸۵] جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۸، ص۱۱۸، بغداد/ بیروت، ۱۹۶۸م.

سرزمین اصلی و خاستگاه قبیل تمیم جزیره‌العرب بود و در دور پیش از اسلام، دهها موضع از مناطق جزیره‌العرب به عنوان زیستگاه بنی‌تمیم، ذکر شده، و نشانی از آن‌ها در شعر دور جاهلی بر جای مانده است. برای فهرستی از این مناطق،

[۸۶] حسن اصفهانی، بلادالعرب، ص۸۷، به کوشش حمد جاسر و صالح علی، فؤاد حمزه، قلب جزیره العرب، ریاض، ۱۳۸۸ق/۱۹۶۸م.

[۸۷] حسن اصفهانی، بلادالعرب، ص۱۳۲، به کوشش حمد جاسر و صالح علی، فؤاد حمزه، قلب جزیره العرب، ریاض، ۱۳۸۸ق/۱۹۶۸م.

[۸۸] حسن اصفهانی، بلادالعرب، ص۲۵۶، به کوشش حمد جاسر و صالح علی، فؤاد حمزه، قلب جزیره العرب، ریاض، ۱۳۸۸ق/۱۹۶۸م.

[۸۹] حسن اصفهانی، بلادالعرب، ص۲۷۸، به کوشش حمد جاسر و صالح علی، فؤاد حمزه، قلب جزیره العرب، ریاض، ۱۳۸۸ق/۱۹۶۸م.

[۹۰] حسن اصفهانی، بلادالعرب، ص۲۸۶، به کوشش حمد جاسر و صالح علی، فؤاد حمزه، قلب جزیره العرب، ریاض، ۱۳۸۸ق/۱۹۶۸م.

[۹۱] حسن اصفهانی، بلادالعرب، ص۳۱۵، به کوشش حمد جاسر و صالح علی، فؤاد حمزه، قلب جزیره العرب، ریاض، ۱۳۸۸ق/۱۹۶۸م.

[۹۲] حسن اصفهانی، بلادالعرب، ص۳۱۶، به کوشش حمد جاسر و صالح علی، فؤاد حمزه، قلب جزیره العرب، ریاض، ۱۳۸۸ق/۱۹۶۸م.

[۹۳] عبدالقادر فیاض حرفوش، قبیله تمیم فی الجاهلیه و الاسلام، ج۱، ص۱۲۴، دمشق، ۲۰۰۲م.

[۹۴] عبدالله‌محمود حسین، قبیله تمیم عبر العصور، ج۱، ص۵۳، دمشق، ۲۰۰۰م.

بیرون از شبه‌جزیره

در بیرون از شبه‌جزیره، ناحی کهن بحرین (ه‌ م) و حیره در بخشی از عراق کنونی که به‌ویژه در دور نزدیک به ظهور اسـلام، در قلمرو ایران روزگار ساسانی محسـوب می‌شد. از زیستگاه‌های تیره‌هایی از تمیم بوده‌اند برای تفصیل،

[۹۵] عبدالرحمان عبدالکریم نجم، البحرین فی صدر الاسلام، ص۴۳-۴۴، بغداد، ۱۹۷۳م.

و بخش مهمی از آگاهی‌های ما در باب تاریخ قبیل تمیم، در واقع به اقامت ایشان در این نواحی مربوط می‌شود. بنابرکهن‌ترین روایت موجود در باب تمیم، این قبیله، از جمله قبایلی از عرب بود که شاپور ذوالاکتاف (سل‌ ۳۱۰- ۳۷۹م)، پادشاه ساسانی، در حمله به هَجَر در بحرین، آنان را به انقیاد درآورد.

[۹۶] طبری، تاریخ، ج۲، ص۵۷.

[۹۷] جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۸، ص۱۱۸، بغداد/ بیروت، ۱۹۶۸م.

روایت‌های دیگـر حاکـی از روابط شمـاری از تیره‌های تمیم ساکن در حیره در عراق فعلی با آل منذر، ملوک دست‌نشاند ایران در این ناحیه است.

[۹۸] جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۸، ص۱۱۹، بغداد/ بیروت، ۱۹۶۸م.

در این زمینه می‌توان از ارتباط ایشان با منذر بن منذر،

[۹۹] احمد بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۲، ص۱۲۹-۱۳۰، به کوشش سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.

نعمان بن منذر

[۱۰۰] احمد بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۲، ص۴۰، به کوشش سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.

یاد کرد.
گفته‌اند که بنی‌نهشل، در سپاه منذر بر ضد ملوک غسانی شرکت داشته‌اند.

[۱۰۱] احمد بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۲، ص۱۲۶-۱۲۷، به کوشش سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.

همچنیـن، حاجب بن زراره، از بنی‌دارم، تیره‌ای از حنظله بن مالک بن زید مناه که گفته‌اند نزدیک دو دهه پیش از ولادت حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) می زیست، از عامل کسری بر حیره (یا خود او؟) اجازه گرفت، به شرط آن‌که در آن محدوده دست به غارت نزنند، در حیره ساکن شوند.

[۱۰۲] احمد بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۲، ص۲۰-۲۱، به کوشش سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.

فرزند این زراره، لقیط، بر اثر مراوده با ایرانیان، دخترش را «دخت نوش» نامیده بود.

[۱۰۳] احمد بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۲، ص۲۹-۳۱، به کوشش سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.

همچنین، بعید نیست که با توجه به روابط قابل توجه برخی تیره‌های تمیم با ملوک حیره، با رقیب آن‌ها یعنی کندیان سر ناسازگاری در پیش گرفته باشند.

[۱۰۴] احمد بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۲، ص۴۶-۴۷، به کوشش سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.

اخبار تمیمی‌های بحرین

از جمل اخبار تمیمی‌های بحرین که در جزئیات آن اختلاف هست،

[۱۰۵] تئودُر نولدکه، تاریخ ایرانیان و عربها، شم‌۱۰۱، ترجم عباس زریاب، تهران، ۱۳۵۸ش.

به زمانی مربوط می‌شود که عامل خسرو انوشیروان (؟) بر یمن، کاروانی شامل اموالی ارزشمند از این ناحیه برای پادشاه ایران گسیل داشت.
چون این کاروان به زیستگاه تیره‌ا‌ی از بنی‌تمیم، میان ناحی بحرین و بصر بعدی رسید، تمیمی‌ها آن را غارت کردند. پادشاه چنان خشمگین شد که به عامل خویش در بحرین (در منابع عربی: المعکبر) فرمان داد تا بنی‌تمیم را فرو کوبد. عامل پادشاه، تمیمی‌ها را که در آن وقت در هَجر حاضر شده بودند، فریب داد و سپس تیغ در میان ایشان نهاد و شماری از نوجوانان تمیمی را به ناحی فارس گسیل داشت و بنابر روایتی، تا زمان فتح اصطخر، پس از اسلام، هنوز شماری از ایشان زنده و شناخته بوده‌اند.

[۱۰۶] طبری، تاریخ، ج۲، ص۱۶۹-۱۷۰.

[۱۰۷] ابوالفرج حسن اصفهانی، بلادالعرب، ج۱۸، ص۳۱۸-۳۲۲، الاغانی، قاهره، ۱۹۹۳م.

[۱۰۸] محمد محمدی ملایری، تاریخ و فرهنگ ایران، ج۱، ص۲۱۷-۲۱۸، تهران، ۱۳۷۲ش.

صورتی از این روایت، با شاخ و برگ حماسی، با عنوان «یوم الکلاب الثانی و الصفقه» در روایات ایام‌العرب (ه‌ م) آمده است.

[۱۰۹] ابوعبید قاسم بن سلام، کتاب النسب، ج۱، ص۶۶ بب‌، به کوشش مریم محمد خیرالدرع، بیروت، ۱۴۱۰ق/۱۹۸۹م.

[۱۱۰] ابوالفرج حسن اصفهانی، بلادالعرب، ج۱۷، ص۳۱۷، الاغانی، قاهره، ۱۹۹۳م.

[۱۱۱] محمد محمدی ملایری، تاریخ و فرهنگ ایران، ج۱، ص۲۹۳-۲۹۶، تهران، ۱۳۷۲ش.

جنگ‌های تمیمی‌ها

جنگ‌های خونین میان تمیمی‌ها و دیگر قبایل عرب، به‌ویژه بکر‌ بن‌ وائل (ه‌ م) و شیبان، در روایات ایام‌العرب که خالی از افسانه‌پردازی برای تفاخرات قبیلگی نیست، و غالباً بر سر تملک زمین و چراگاه واقع می‌شد، انعکاسی وسیع یافته است. برای فهرستی از ایام تمیم،

[۱۱۲] احمد بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۲، ص۱۲۲- ۱۲۳، به کوشش سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.

[۱۱۳] احمد بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۲، ص۱۵۶- ۱۵۷، به کوشش سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.

[۱۱۴] احمد بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۲، ص۱۶۶، به کوشش سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.

[۱۱۵] علی ابن سعید مغربی، نشوه الطرب فی تاریخ الجاهلیه العرب، ج۱، ص۴۱۷، به کوشش نصرت عبدالرحمان، عمان، ۱۹۸۲م.

[۱۱۶] عبدالقادر فیاض حرفوش، قبیله تمیم فی الجاهلیه و الاسلام، ج۱، ص۲۴۷ بب‌، دمشق، ۲۰۰۲م.

[۱۱۷] عبدالله‌محمود حسین، قبیله تمیم عبر العصور، ج۱، ص۱۴۱، دمشق، ۲۰۰۰م.

تمیم پیش از ظهور اسلام

روایت‌هایی حاکی از ارتباط اعضایی از قبیل تمیم با شهر مکه در دور پیش از ظهور اسلام است، چندان‌ که برخی از ایشان، هم عهده‌دار موسم حج و هم در شمار حکّام و داوران بوده‌اند و نام شماری از آنان در روایت‌های مربوط به بازار عکاظ آمده است.

[۱۱۸] محمد ابن حبیب، المحبر، ج۱، ص۱۳۴، به کوشش ایلزه لیشتن اشتتر، حیدرآباددکن، ۱۳۶۱ق.

[۱۱۹] محمد ابن حبیب، المحبر، ج۱، ص۱۸۲-۱۸۳، به کوشش ایلزه لیشتن اشتتر، حیدرآباددکن، ۱۳۶۱ق.

[۱۲۰] جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۴، ص۵۲۸، بغداد/ بیروت، ۱۹۶۸م.

در همین زمینه، روایت منقول از ابن زبیر قابل توجه است که بنابر آن، ۱۵۰ سال پیش از ظهور اسلام، عرب‌های ساکن مکه، تمیم را به سبب غارت و بی‌حرمتی به کعبه، از ارض تهامه راندند و فرزدق در ابیاتی به این موضوع اشاره و تعریض دارد. برای بررسی روابط تمیم با مکه،

[۱۲۱] ابوالفرج حسن اصفهانی، بلادالعرب، ج۹، ص۳۲۸، الاغانی، قاهره، ۱۹۹۳م.

[۱۲۲] XXXII; Kister, MJ, Studies in Jhiliyya and Early Islam, London, 1980. 114ff

با توجه به گسیختگی قبیل تمیم، نشانی از وحدت دینی نیز در دور جاهلی در میان ایشان دیده نمی‌شد و دین آنها، بیشتر تابعی از شرایط منطق مسکونی آنان بود. تیره‌هایی از تمیم در معبدی خاص، خورشید، و شماری دیگر یکی از ستاره‌ها را می‌پرستیدند.

[۱۲۳] محمد ابن حبیب، المحبر، ج۱، ص۳۱۶، به کوشش ایلزه لیشتن اشتتر، حیدرآباددکن، ۱۳۶۱ق.

[۱۲۴] جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۴، ص۵۲۸، بغداد/ بیروت، ۱۹۶۸م.

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.