پاورپوینت کامل شناخت درمانی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل شناخت درمانی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شناخت درمانی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل شناخت درمانی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
شناختدرمانی
شناختدرمانی، یکی از مباحث مطرح در علم روانشناسی بوده و یک روش علمی برای درمان افسردگی و سایر اختلالات روانی بوده و مبتنی بر نظریهای ساده است که میگوید: این افکار و طرز تلقی شما از محیط پیرامون است که روحیه شما را شکل میدهد.
[۱] برنز، دیوید، از حال بد به حال خوب (پاورپوینت کامل شناخت درمانی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint)، ص۳، مهدی قراچهداغی، تهران، نشر آسیم، ۱۳۸۵، چاپ شانزدهم.
شناختدرمانی، برای درمان نشانهها و رفتارهای غیرطبیعی مورد استفاده قرار میگیرد که به علت شیوه تفکر بیمار در مورد آنها، باقی ماندهاند. اعمالی که به باقی نگهداشتن یک اختلال در یک دوره طولانی کمک میکند، در اکثر موارد باعث رفع موقت پریشانی و ناراحتی بیمار شده و این یکی از دلایلی است که باعث میشود این طرق ناسازگار تفکر و رفتار غالبا به سختی تغییر یابند.
[۲] گلدر، مایکل گراهام، درسنامه فشرده روانپزشکی آکسفورد – ۱۹۹۹، ص۲۵۷، مهدی نادریفر و دیگران، تهران، نشر طبیب، ۱۳۸۱، چاپ اول.
فهرست مندرجات
۱ – مقدمه
۲ – تعریف
۳ – مراحل
۴ – تاریخچه
۵ – موضع فلسفی کلی
۶ – رویکردی عقلانی به مشاوره
۷ – مفاهیم اساسی
۷.۱ – نظریه شخصیت
۷.۱.۱ – اصل موضوعی
۷.۱.۲ – اصول تبعی
۷.۱.۲.۱ – اصل تبعی ساختمانی
۷.۱.۲.۲ – اصل تبعی فردی
۷.۱.۲.۳ – اصل تبعی سازمان
۷.۱.۲.۴ – اصل تبعی دوگانگی
۷.۱.۲.۵ – اصل تبعی انتخاب
۷.۱.۲.۶ – اصل تبعی دامنه
۷.۱.۲.۷ – اصل تبعی تجربه
۷.۱.۲.۸ – اصل تبعی تعدیل
۷.۱.۲.۹ – اصل تبعی چندپارگی
۷.۱.۲.۱۰ – اصل تبعی اشتراک
۷.۱.۲.۱۱ – اصل تبعی اجتماعی بودن
۷.۲ – ماهیت انسان
۷.۳ – مفهوم اضطراب
۸ – شناختدرمانی بک
۹ – تاریخچه
۱۰ – اهداف درمان
۱۱ – اصول درمان شناختی
۱۲ – رویکرد شناختی
۱۳ – نظریه
۱۳.۱ – بخشها
۱۳.۱.۱ – ساختارشناختی یا طرحواره
۱۳.۱.۲ – پردازششناختی
۱۳.۲ – درمان
۱۳.۳ – انواع مداخلات
۱۳.۳.۱ – برنامه فعالیت روزانه
۱۳.۳.۲ – تکالیف درجهبندی شده
۱۳.۳.۳ – تمرین شناختی
۱۳.۳.۴ – نقشبازی کردن
۱۳.۴ – تمرکز بر شناختهای بنیادی
۱۴ – پانویس
۱۵ – منبع
مقدمه
در شناختدرمانی، درمانگر سعی میکند یک یا چند طریق تفکر مختل را که مشخص کننده اختلال است تغییر دهد، مثلا ترسهای غیرمنطقی بیمار فوبیک یا افکار بدبینانه و بیدلیل یک بیمار افسرده. هدف از پاورپوینت کامل شناخت درمانی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint، تغییر دادن مستقیم این طرز تفکرها به امید پدید آمدن بعدی سایر تغییرات است.
همچنین، شناختدرمانی بر این نظریه مبتنی است که، رفتار ثانوی، وابسته به نحوه تفکر افراد در مورد خودشان و نقششان در دنیاست و رفتارهای غیرانطباقی میتواند ناشی از دگرگونیهای شناختی یا اشتباهات تفکر باشد و شناختدرمانی، این دگرگونیهای شناختی و رفتارهای خودشکنانه ناشی از آنها را اصلاح مینماید.
جورج کلی George Kelly در سال ۱۹۲۶ مدرک لیسانس خود را در فیزیک و ریاضیات گرفت. اما علاقه او از این علوم به مسایل اجتماعی تغییر کرد.
[۳] شولتز، دوانپی و شولتز، سیدنیالن، نظریههای شخصیت، ص۳۹۶، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ویرایش، ۱۳۸۶.
نکته جالب در شکلگیری نظریه کلی این بود که او کار خود را بدون هیچگونه سوگیری قبلی آغاز کرد،
[۴] کریمی، یوسف، روانشناسی شخصیت، ص۱۶۷، تهران، ویرایش، ۱۳۸۷، چاپ دوازدهم.
در نتیجه خود را آزاد میدید که هم روشهای موجود را بیازماید و هم روشهای تازه را که خود طرح میکرد، بهکار ببرد. نظریه کلی به نظریه سازههای شخصی معروف است. رویکرد سازه شخصی کلی به شخصیت، یکی از نظریههای اصیل است.
[۵] کریمی، یوسف، روانشناسی شخصیت، ص۱۶۸، تهران، ویرایش، ۱۳۸۷، چاپ دوازدهم.
در نظریه جورج کلی، مفاهیمی چون ناهشیار، نیازها، سایقها، تقویت، حتی انگیزش و هیجان وجود ندارد. چگونه میتوانیم بدون در نظر گرفتن این مفاهیم، از شخصیت انسان آگاه شویم؟ جواب کلی این بود که ما رویدادها و روابط اجتماعی زندگی خود را طبق یک سیستم یا الگو تعبیر کرده و سازمان میدهیم. ما براساس این الگو درباره خودمان، دیگران و رویدادها پیشبینیهایی کرده و از این پیشبینیها برای هدایت کردن پاسخها و اعمالمان استفاده میکنیم. بنابراین، برای شناختن شخصیت ابتدا باید نحوهای را که دنیای خود را سازمان میدهیم، بشناسیم.
[۶] شولتز، دوانپی و شولتز، سیدنیالن، نظریههای شخصیت، ص۳۹۴، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ویرایش، ۱۳۸۶.
تعریف
کلمه شناخت در لغت به معنی عمل یا فرایند دانستن است. رویکرد شناختی به شخصیت، بر نحوهای که افراد از محیط و خودشان آگاه میشوند، نحوهای که درک نموده و ارزیابی میکنند، یاد میگیرند و مسایل را حل میکنند، تمرکز دارد. این واقعا یک رویکرد روانشناختی به شخصیت است، زیرا منحصرا روی فعالیتهای ذهنی هشیار تمرکز دارد. این تمرکز روی ذهن، مفاهیمی را که سایر نظریهپردازان به آنها پرداختهاند، نادیده نمیگیرد. برای مثال، در رویکرد شناختی، نیازها، سایقها یا هیجانات را جنبههایی از شخصیت میدانند که تحت کنترل فرایندهای شناختی قرار دارند.
[۷] شولتز، دوانپی و شولتز، سیدنیالن، نظریههای شخصیت، ص۳۹۱، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ویرایش، ۱۳۸۶.
رویکرد شناختی به شخصیت، بر نحوهای که افراد از محیط و خودشان آگاه میشوند، نحوهای که درک نموده و ارزیابی میکنند، یاد میگیرند و مسایل را حل میکنند، تمرکز دارد. این واقعا یک رویکرد روانشناختی به شخصیت است، زیرا منحصرا روی فعالیتهای ذهنی هشیار تمرکز دارد. این مقاله به بررسی تعریف و تاریخچه شناختدرمانی و رویکرد عقلانی به مشاوره پرداخته و در انتها مفاهیم اساسی این سبک از درمان را بیان میکند.
مراحل
در شناختدرمانی، درمان کوتاهمدت است و معمولا در ۱۲ – ۵ جلسه و در ضمن ۱۲ هفته انجام میشود و بدین صورت بیمار از دگرگونیهای شناختی خود آگاه میشود. برای آگاهی از دگرگونیهای شناختی و تغییر طرز تفکر بیمار، دو مرحله طی میشود:
گام نخست، شناسایی افکار غیرمنطقی است که برخی از این افکار توسط بیماران توصیف میشود لکن معمولا از وجود آنها بیخبرند. افکار غیرمنطقی را میتوان با مصاحبه دقیق، درخواست از بیمار برای تهیه یادداشت روزانه و افکار تجربه شده خود مشخص نمود.
در گام دوم، سعی میشود که عقاید غیرمنطقی تغییر داده شود. این کار به دو طریق کلامی (verbal) با راهنمایی از جانب درمانگر در طی جلسات درمانی و رفتاری (behavioral) به وسیله خود بیمار در فعالیتهای روزانه انجام میشود.
[۸] اسدی نوقابی، احمدعلی، بهداشت روان ۲، ص۵۸، تهران، نشر بشری، ۱۳۸۴، چاپ پنجم.
تاریخچه
جورج کلی در سال ۱۹۰۵ متولد شد. او تنها فرزند خانواده بود.
[۹] فیست، جس و فیست، گریگوریجی، نظریههای شخصیت، ص۵۲۰، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، روان، ۱۳۸۶، چاپ دوم.
کلی تمایلات گوناگونی داشت. مدرک لیسانس او در فیزیک و ریاضیات بود، اما او عضو تیم مناظره دانشگاه نیز بود که به همین علت عمیقا به مسایل اجتماعی علاقه داشت. به همین دلیل او مدرک فوقلیسانس خود را در رشته اصلی جامعهشناسی پرورشی و رشته فرعی روابط کارگر و کارفرما در جامعهشناسی دریافت کرد. کلی در این مقطع از زندگی خود به صورت تفننی آموزش و پرورش، جامعهشناسی، اقتصاد، روانشناسی خوانده بود. بعد از مدتی با تمام جدیت رشتهای را در روانشناسی دنبال کرد. او در سال ۱۹۳۰ وارد دانشگاه شد و سال بعد دکترای خود را با رسالهای درباره عوامل مشترک در معلولیتهای گفتاری و خواندن دریافت کرد.
[۱۰] فیست، جس و فیست، گریگوریجی، نظریههای شخصیت، ص۵۲۱، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، روان، ۱۳۸۶، چاپ دوم.
موضع فلسفی کلی
فرد به عنوان دانشمند: کلی معتقد است که افراد مانند دانشمندان، با ساختن فرضیههایی درباره محیط و آزمودن آنها در برابر واقعیت زندگی روزمره، دنیای تجربیات خود را درک کرده و سازمان میدهند و این درک و تفسیر تجربه، برداشت منحصر به فرد ما را از رویدادها نشان میدهد. کلی گفت: “ما از طریق الگوهای شفافی که متناسب با واقعیتها هستند که دنیا از آنها تشکیل شده است به دنیا مینگریم”. ما میتوانیم این الگوها را با عینکهای آفتابی مقایسه کنیم که رنگ خاصی را به هر چیزی که میبینیم، میدهد. عینک یک نفر ممکن است آبی رنگ و عینک دیگری سبز رنگ باشد. امکان دارد چند نفر به یک صحنه نگاه کنند و بسته به عینکی که زدهاند آن را به صورت متفاوتی ببینند. بنابراین، با توجه به فرضیههایی که میسازیم، به دنیای خود معنی میدهیم. این دیدگاه خاص، که هر کسی آن را به وجود میآورد، همان چیزی است که “سیستم سازه” نامیده میشود. سازه، روش منحصر به فرد شخص برای در نظر گرفتن زندگی است.
[۱۱] شولتز، دوانپی و شولتز، سیدنیالن، نظریههای شخصیت، ص۳۹۸، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ویرایش، ۱۳۸۶.
یک سازه، شیوه نگاه کردن فرد به رویدادهای موجود زندگی و شیوه تعبیر و تفسیر آن فرد از جهان است.
[۱۲] کریمی، یوسف، روانشناسی شخصیت، ص۱۷۱، تهران، ویرایش، ۱۳۸۷، چاپ دوازدهم.
دانشمند به عنوان فرد: اگر بتوان افراد را به صورت دانشمند در نظر گرفت، پس دانشمندان را هم میتوان به صورت افراد در نظر گرفت. بنابراین، اظهارات دانشمندان را باید با همان شک و تردیدی در نظر گرفت که هر رفتاری را در نظر میگیریم. هر نظریهای را میتوان از زاویه تازهای در نظر گرفت و نام دیگری روی آن گذاشت. این رویکرد به این معنی است که نظریه کلی از بازسازی معاف نیست.
[۱۳] فیست، جس و فیست، گریگوریجی، نظریههای شخصیت، ص۵۲۴، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، روان، ۱۳۸۶، چاپ دوم.
تناوبگرایی تعبیری: ما در طول زندگی، با هر نوع آدم یا موقعیتی که روبرو میشویم، سازههای متعددی را شکل میدهیم. هنگامی که با افراد جدید آشنا شده و با موقعیتهای تازه روبرو میشویم، فهرست سازههای خود را گسترش میدهیم. علاوه بر این، وقتی موقعیتها تغییر میکنند، ممکن است هر از گاهی سازههای خود را تعدیل کرده یا کنار بگذاریم. تجدیدنظر در سازهها فرایندی ضروری و مستمر است. اگر سازههای ما نمیتوانستند اصلاح شوند، در این صورت قادر نبودیم با موقعیتهای تازه کنار بیاییم. کلی این سازگارپذیری را تناوبگرایی تعبیری نامید تا بیان کند که ما به وسیله سازههای خود کنترل نمیشویم بلکه آزادیم تا در آنها تجدیدنظر کنیم.
[۱۴] شولتز، دوانپی و شولتز، سیدنیالن، نظریههای شخصیت، ص۳۹۹، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ویرایش، ۱۳۸۶.
رویکردی عقلانی به مشاوره
کلی خود را نسبت به روش درمانی خاص متعهد نمیدانست. او احساس میکرد که آزاد است از روشهای سنتی درمان و روشهای خاص خودش استفاده کند. تجربیات بالینی او بر ماهیت نظریه سازه شخصی وی عمیقا تاثیر گذاشتند. افرادی که درمان کرد، بیماران روانپریش شدیدا آشفته نبودند. بیماران او دانشآموزانی بودند که معلمان آنها را برای مشاوره ارجاع داده بودند. آنها قادر بودند درباره مشکلات خود بهطور منطقی بحث کرده و آنها را به صورت عقلانی مطرح کنند. در کلاس به ما آموزش میدهند که تجزیه و تحلیل کنیم و درباره اطلاعات بهطور منطقی فکر کرده و آنها را پردازش کنیم. این نگرش عقلانی از کلاس به موقعیت مشاوره انتقال مییافت. اگر شرایط طوری بود که کلی در معرض کار کردن با بیماران روانپریش در بیمارستان روانی قرار میگرفت، نظریه او نمیتوانست تا این حد به تواناییهای پردازش اطلاعات شناختی وابسته باشد.
[۱۵] شولتز، دوانپی و شولتز، سیدنیالن، نظریههای شخصیت، ص۳۹۷، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ویرایش، ۱۳۸۶.
کلی، نظریه شخصیتی خود را از تجربههای خود با افراد دارای مشکلات به دست آورد، چنانچه در مورد بیشتر صاحبنظران همینطور بوده است. اما به دلایل چندی از جمله نوع مراجعانی که او با آنها سر و کار داشت، آموزشهای که دیده بود و نداشتن جهتگیری روانکاوی، او این تجربههای بالینی را به شیوهای متفاوت تعبیر و تفسیر میکرد.
الگوی ماهیت انسان که کلی تدوین کرد بود، شباهتی به هیچ یک از الگوهای دیگر در روانشناسی ندارد. او مردم را دانشمندانی میدانست و معتقد بود که مردم به همان شیوه دانشمندان عمل میکنند. کلی مینویسد: “دانشمندان چه میکنند؟ آنها فرضیههایی میسازند و بعد آنها را با واقعیات شکل گرفته خود با بهکار بردن تجربههای آزمایشگاهی میسنجند. اگر فرضیه آنها تایید شد، باقی میماند و اگر تایید نشد، رد شده و دوباره سنجیده میشود”.
[۱۶] کریمی، یوسف، روانشناسی شخصیت، ص۱۶۹، تهران، ویرایش، ۱۳۸۷، چاپ دوازدهم.
به خاطر تاکیدهایی که ما در مورد دیگر نظریههای شخصیتی دیدهایم، تعجبی ندارد اگر نظریهای که به جای هیجانی بودن انسان بر عقلانی بودن او و به جای سایقههای غریزی جهانی بر تعبیرات شخصی از تجربههای انسان تاکید دارد، از محبوبیت چندانی برخوردار نباشد. اما شاگردان او فعالانه این دیدگاه منحصر به فرد را در مورد کارکرد انسان دنبال کرده و از آن دفاع میکنند و از آن به عنوان یک حرکت اصیل و یک کمک روحبخش به روانشناسی شخصیت یاد میکنند.
[۱۷] کریمی، یوسف، روانشناسی شخصیت، ص۱۷۰، تهران، ویرایش، ۱۳۸۷، چاپ دوازدهم.
مفاهیم اساسی
در این نظریه چند مفهوم اساسی مثل نظریه شخصیت، ماهیت انسان و مفهوم اضطراب مورد بررسی قرار میگیرد.
نظریه شخصیت
این نظریه، یک اصل موضوع و ۱۱ اصل تبعی دارد که عبارتنداز:
اصل موضوعی
فرایند روانشناختی ما به وسیله روشهایی که رویداد را پیشبینی میکنیم، هدایت میشوند.
[۱۸] شولتز، دوانپی و شولتز، سیدنیالن، نظریههای شخصیت، ص۳۹۹، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ویرایش، ۱۳۸۶.
یعنی اینکه افراد از طریق شبکه گذرگاهها به یک جهت حرکت میکنند و این شبکه انعطافپذیر است، بهطوری که هم دامنه اعمال فرد را آسان و هم محدود میکند. افراد از پیش در حرکت هستند، آنها صرفا فرایندهای خود را به سمت هدفهای خاصی هدایت میکنند. واژه مهم بعدی، پیشبینی است. این یعنی آنکه افراد طبق روشهایی که آینده را پیشبینی میکنند، اعمالشان را هدایت میکنند. گذشته یا آینده به خودی خود رفتار افراد را تعیین نمیکند، بلکه نظر فعلی آنها درباره آینده، اعمالشان را شکل میدهد.
[۱۹] فیست، جس و فیست، گریگوریجی، نظریههای شخصیت، ص۵۲۷، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، روان، ۱۳۸۶، چاپ دوم.
اصول تبعی
یازده اصل تبعی وجود دارد که همه آنها از فرض اساسی استنباط شده است که عبارتنداز:
اصل تبعی ساختمانی
اصل تبعی ساختمانی، شباهت میان رویدادهای مکرر: کلی، معتقد بود که هیچ رویداد یا تجربهای در زندگی یک شخص درست به صورتی که پیش از آن به وقوع پیوسته، تکرار نمیشود، یعنی، هر چند که یک رویداد تکرار میشود، ولی وقتی بار دوم تجربه میشود، دقیقا همان نخواهد بود که بار اول بوده است. اگر شما امروز به نواری گوش کنید که دیروز گوش داده بودید، تجربهای که دارید ممکن است متفاوت باشد، با این حال، بعضی ویژگیهای مشترک در میان آنها وجود دارد، که بر مبنای این شباهتها شخص میتواند پیشبینی کند که یک رویداد در آینده چگونه تجربه خواهد شد.
[۲۰] کریمی، یوسف، روانشناسی شخصیت، ص۱۷۳، تهران، ویرایش، ۱۳۸۷، چاپ دوازدهم.
اصل تبعی فردی
اصل تبعی فردی، تفاوتهای فردی در تعبیر و تفسیر: افراد از این نظر که یک رویداد را چگونه درک میکنند، با یکدیگر تفاوت دارند. چون افراد رویدادها را به صورت متفاوتی تعبیر میکنند، سازههای متفاوتی را تشکیل میدهند. این اصل، مفهوم تفاوتهای فردی را بیان میکند.
[۲۱] شولتز، دوانپی و شولتز، سیدنیالن، نظریههای شخصیت، ص۴۰۱، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ویرایش، ۱۳۸۶.
اصل تبعی سازمان
اصل تبعی سازمان، روابط میان سازهها: سازهها به صورت سلسلهمراتب سازمان مییابند، یعنی، برخی از سازهها نسبت به برخی دیگر حالت بالایی و نسبت به بعضی دیگر صورت پایینی پیدا میکنند.
[۲۲] کریمی، یوسف، روانشناسی شخصیت، ص۱۷۴، تهران، ویرایش، ۱۳۸۷، چاپ دوازدهم.
اصل تبعی دوگانگی
اصل تبعی دوگانگی، در میان سازهها: اصل تبعی دوگانگی بیان میکند که “سیستم سازه شخص از تعداد محدودی سازههای دوگانه تشکیل شده است”. یعنی در برابر درستی، نادرستی هم وجود دارد.
[۲۳] فیست، جس و فیست، گریگوریجی، نظریههای شخصیت، ص۵۲۹، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، روان، ۱۳۸۶، چاپ دوم.
اصل تبعی انتخاب
اصل تبعی انتخاب، آزادی انتخاب: هر سازهای دو قطب مخالف دارد. برای هر موقعیتی باید گزینهای را انتخاب کنیم که بهتر برای ما کار میکند، گزینهای که به ما امکان دهد نتیجه رویدادهای آینده را پیشبینی کنیم.
[۲۴] شولتز، دوانپی و شولتز، سیدنیالن، نظریههای شخصیت، ص۴۰۲، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ویرایش، ۱۳۸۶.
اصل تبعی دامنه
اصل تبعی دامنه: هر سازهای فقط برای پیشبینی دامنهایی از رویدادها مناسب است. بنابراین دامنه دربرگیرنده یک سازه را باید بدانیم. مثلا مفهوم بلند، تمام افراد و اشیایی را که مرتفع هستند دربرمیگیرند و سایر مفاهیم را که خارج از دامنه مناسبت آن هستند، شامل نمیشود. بنابراین، سریع یا تاریکی همگی از مفهوم بلند خارج هستند، زیرا آنها مرتفع نیستند.
[۲۵] فیست، جس و فیست، گریگوریجی، نظریههای شخصیت، ص۵۳۱، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، روان، ۱۳۸۶، چاپ دوم.
اصل تبعی تجربه
اصل تبعی تجربه، روبهرو شدن با تجربیات تازه: هر سازهای برای اینکه معلوم شود چگونه رویداد خاصی را خوب پیشبینی میکند، در برابر واقعیت آزمایش میشود. اگر سازهای پیشبین خوبی نباشد، در این صورت باید جایگزین یا اصلاح شود. بنابراین، وقتی محیط ما تغییر میکند، سازهای خود را ارزیابی و از نو تعبیر میکنیم. سازههای جدید با تجربیات جدید ساخته میشوند. بنابراین اگر هرگز تجربیات تازهای نداشتید، سیستم سازه شما هم هیچ تغییری نمیکرد.
[۲۶] شولتز، دوانپی و شولتز، سیدنیالن، نظریههای شخصیت، ص۴۰۴، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ویرایش، ۱۳۸۶.
اصل تبعی تعدیل
اصل تبعی تعدیل، انطباق با تجربههای تازه: نفوذ کردن، به معنی، رسوخ یا وارد شدن به چیزی است. یک سازه که قابلیت نفوذپذیری دارد، سازهای است که اجازه میدهد، عناصر کاملا تازهای به درون گستره مناسبت آن وارد شوند. بنابراین، چنین سازهای، برای پذیرش تجربهها و رویدادهای تازه آماده است.
[۲۷] کریمی، یوسف، روانشناسی شخصیت، ص۱۷۸، تهران، ویرایش، ۱۳۸۷، چاپ دوازدهم.
اصل تبعی چندپارگی
اصل تبعی چندپارگی، رقابت بین سازهها: کلی، معتقد بود که درون سیستم سازه ما برخی از سازههای تکی با اینکه درون یک الگوی کلی همزیست هستند، ممکن است ناسازگار باشند. وقتی تجربیات تازه را ارزیابی میکنیم، سیستم سازه ما ممکن است تغییر کند. با این حال، سازههای جدید لزوما از سازههای قدیمی به دست نمیآیند. سازه جدید ممکن است در موقعیتی خاصی با سازه قدیمی هماهنگ باشد، ولی اگر موقعیت تغییر کند، در این صورت این سازهها میتوانند ناهماهنگ شوند.
[۲۸] شولتز، دوانپی و شولتز، سیدنیالن، نظریههای شخصیت، ص۴۰۵، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ویرایش، ۱۳۸۶.
اصل تبعی اشتراک
اصل تبعی اشتراک، شباهت بین افراد: اصل تبعی اشتراک، شباهتها را بین افراد نشان میدهد و بیان میکند “در صورتی که یک نفر تجربهای را شبیه فرد دیگری تعبیر کند، در این صورت فرایندهای آنها از لحاظ روانشناختی با یکدیگر مشابه هستند”.
[۲۹] فیست، جس و فیست، گریگوریجی، نظریههای شخصیت، ص۵۳۳، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، روان، ۱۳۸۶، چاپ دوم.
اصل تبعی اجتماعی بودن
اصل تبعی اجتماعی بودن، روابط فردی: افراد در روابط میانفردی، نه تنها رفتار طرف مقابل را مشاهده میکنند، بلکه معنایی که آن رفتار برای او دارد را نیز تعبیر میکنند.
[۳۰] فیست، جس و فیست، گریگوریجی، نظریههای شخصیت، ص۵۳۴، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، روان، ۱۳۸۶، چاپ دوم.
هر کسی نقشی را در ارتباط با دیگران میپذیرد. ما با همسر خود یک نقش، با فرزندمان نقشی دیگر را ایفا میکنیم. هر نقش، الگوی رفتاری است که از پی بردن به نحوهای که دیگران رویدادها را تعبیر میکنند به وجود میآید. به تعبیری، ما خودمان را با سازههای دیگران وفق میدهیم.
[۳۱] شولتز، دوانپی و شولتز، سیدنیالن، نظریههای شخصیت، ص۴۰۶، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ویرایش، ۱۳۸۶.
ماهیت انسان
کلی، تصویری خوشبینانه از ماهیت انسان به ما ارایه میدهد.
[۳۲] کریمی، یوسف، روانشناسی شخصیت، ص۱۸۱، تهران، ویرایش، ۱۳۸۷، چاپ دوازدهم.
او معتقد بود که ما خالق سرنوشت خود هستیم، بنابراین، جبرگرایی تاریخی را قبول نداشت. گرچه کلی درباره نقش وراثت در شخصیت بحث نکرد، ولی معتقد بود که ما کاملا به وسیله تاثیرات محیطی تعیین نمیشویم. ما براساس تعبیر رویدادها با سازههای خود زندگی میکنیم. بنابراین، فرایندهای ذهنی منطقی ما، نه رویدادهای خاص، بر شکلگیری شخصیت تاثیر دارند. کلی هدف زندگی را تشکیل دادن سیستم سازهای میداند که ما
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 