پاورپوینت کامل زیدیه جارودیه ۹۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل زیدیه جارودیه ۹۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زیدیه جارودیه ۹۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل زیدیه جارودیه ۹۵ اسلاید در PowerPoint :
فرقه جارودیه
فرقه جارودیه یا همان فرقه سرحوبیه، یکی از شاخه های زیدیه در قرن دوم و سوم میباشد و از آن به مناسبت در باب وقف سخن به میان آمده است.
فهرست مندرجات
۱ – وجه تسمیه
۲ – شخصیت ابوالجارود
۲.۱ – نظر محمدبن عمر کشّی
۲.۲ – نظر احمدبن علی نجاشی
۲.۳ – گرایش به زیدیّه
۲.۴ – ابوالجارود به نقل بخاری
۲.۵ – نظر شیخ طوسی
۳ – نَسَب
۴ – تاریخ تولد و وفات
۵ – مشایخ و راویان
۶ – ماهیت فرقه جارودیه
۶.۱ – گزارش سعدبن عبداللّه اشعری
۶.۲ – گزارش سایرین
۶.۲.۱ – اهمیت گزارش ابنمرتضی
۶.۲.۲ – امامت امیرالمؤمنین
۶.۲.۳ – امامت پس از امیرالمؤمنین
۷ – دیدگاه جارودیه درباره مهدویت
۸ – انتساب فرقه حسینیه به جارودیه
۹ – عقیده به رجعت
۱۰ – اشتراک عقیده با زیدیه
۱۱ – گزارش کتاب اصول النحل
۱۱.۱ – منبع اصول النحل
۱۲ – وجود نصّ بر امامت
۱۳ – علم امام
۱۴ – آثار ابوالجارود
۱۴.۱ – محتوای کتاب التفسیر
۱۴.۲ – شیوع روایات کتاب التفسیر
۱۴.۳ – ویژگی های روایات ابوالجارود
۱۵ – اعتبار سندی ابوالجارود
۱۵.۱ – ابوالجارود در منابع زیدی
۱۶ – تأیید قیام زید
۱۷ – سرنوشت فرقه جارودیه
۱۸ – احکام فرقه جارودیه
۱۹ – فهرستمنابع
۲۰ – پانویس
۲۱ – منابع
وجه تسمیه
این فرقه به نام برجسته ترین فرد آن، ابوالجارُود زیادبن مُنْذَر، مشهور است.
شخصیت ابوالجارود
در منابع رجالی امامیه، اطلاعات اندکی درباره ابوالجارود آمده است.
نظر محمدبن عمر کشّی
محمدبن عمر کشّی (قرن چهارم)، قدیم ترین رجالی امامیه، درباره ابوالجارود اطلاعاتی آورده است.
[۱] طوسی، محمدبن حسن، اختیار معرفه الرجال، ج۲، ص ۴۹۵.
به نوشته کشّی،
[۲] طوسی، محمدبن حسن، اختیار معرفه الرجال، ج۲، ص ۴۹۵.
ابوالجارود به سَرْحُوب مشهور بود. کشّی، سرحوب را به معنای شیطانی کور و ساکن در دریا دانسته و گفته که این لقب را امام باقر (علیهالسلام) بر وی نهاده است. کشّی همچنین روایاتی در ذم ابوالجارود، به نقل از امام صادق (علیهالسلام)، آورده است.
[۳] طوسی، محمدبن حسن، اختیار معرفه الرجال، ج۲، ص ۴۹۵.
[۴] ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۲۶.
نظر احمدبن علی نجاشی
نجاشی (متوفی ۴۵۰)
[۵] نجاشی، احمدبن علی، رجال النجاشی، ج۱، ص۱۷۰.
اطلاعات دقیق تری درباره ابوالجارود داده و لقب او را هَمْدانی خَارَفی ذکر کرده است و در خبری به نقل از محمدبن سنان از ابوالجارود، آورده که از بدو تولد نابینا بوده است، نجاشی
[۶] نجاشی، احمدبن علی، رجال النجاشی، ج۱، ص۱۷۰.
ابوالجارود را از امامیان کوفی نسب دانسته و گفته که وی از شاگردان ابوجعفر محمدبن علی (علیهالسلام) بوده است. نجاشی همچنین روایاتی از امام صادق (علیهالسلام) نقل کرده است.
گرایش به زیدیّه
ابوالجارود در قیام زیدبن علی (۱۲۲) از جمله همراهان او بوده که نشان دهنده تغییر عقیده ابوالجارود از امامیه به زیدیه است.
[۷] نجاشی، احمدبن علی، رجال النجاشی، ج۱، ص۱۷۰.
ابوالجارود به نقل بخاری
نجاشی،
[۸] نجاشی، احمدبن علی، رجال النجاشی، ج۱، ص۱۷۰.
به نقل از ابوالعباس بن نوح، از محمدبن اسماعیل بخاری آورده که ابوالجارود به ثقفی ملقب بوده و از عَطیه بن سعد عوفی (متوفی ۱۱۱) حدیث شنیده و از امام باقر (علیهالسلام) نیز روایت نقل کرده است، همچنین مروان بن معاویه و علی بن هاشم بن برید از ابوالجارود روایت نقل کردهاند که بخاری در التاریخ الکبیر
[۹] محمدبن اسماعیل بخاری، التاریخ الکبیر، ج۳، ص۳۷۱.
و التاریخ الصغیر
[۱۰] محمدبن اسماعیل بخاری، التاریخ الصغیر، ج۲، ص۱۳۷.
به آن اشاره کرده است.
نظر شیخ طوسی
شیخ طوسی
[۱۱] طوسی، محمدبن حسن، رجال الطوسی، ج۱، ص۱۳۵.
ابوالجارود را فردی تابعی و زیدی معرفی کرده و گفته که فرقه جارودیه به وی منتسب است.
نَسَب
در منابع، نسب ابوالجارود به صورت های مختلف، از جمله «حوفی»
[۱۲] طوسی، محمدبن حسن، رجال الطوسی، ج۱، ص۱۳۵.
[۱۳] حلّی، ابن داوود، کتاب الرجال، ج۱، ص۲۴۶.
و «حَرقی» و «خارقی»،
[۱۴] ابن داوود حلّی، کتاب الرجال، ج۱، ص۲۴۶.
آمده که جملگی تصحیف «خارفی» است، زیرا ابوالجارود از تیره خارَفِ قبیله هَمْدان بوده است.
[۱۵] نجاشی، احمدبن علی، رجال النجاشی، ج۱، ص۱۷۰.
[۱۶] سمعانی، عبدالکریم، الأنساب، ج۵، ص۹.
تاریخ تولد و وفات
تاریخ تولد و وفات ابوالجارود در منابع مشخص نشده ولی با توجه به تاریخ وفات برخی از مشایخ وی، همچون حسن بصری (متوفی ۱۱۰)، اصبغ بن نُباته (متوفی نیمه اول قرن دوم) و أبوبُرْدَه بُرَیْد بن عبداللّه اشعری (متوفی نیمه اول قرن دوم)،
[۱۷] مزّی، یوسف بن عبدالرحمان، تهذیب الکمال فی اسماءالرجال، ج۹، ص۵۱۷.
احتمالاً قبل از سال ۸۰ به دنیا آمده است.
ابوالجارود از ابوطُفَیل عامربن واثله صحابی (متوفی ۱۰۰ یا ۱۱۰) نیز روایت نقل کرده
[۱۸] ذهبی، شمس الدین، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۱۴۰.
که ظاهراً بر همین اساس، شیخ طوسی
[۱۹] طوسی، محمدبن حسن، رجال الطوسی، ج۱، ص۱۳۵.
او را از تابعین شمرده است.
ذهبی
[۲۰] ذهبی، شمس الدین، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۱۴۰- ۱۴۱.
ابوالجارود را از جمله درگذشتگان بین ۱۴۰ تا ۱۵۰ ذکر کرده است.
مشایخ و راویان
مزّی
[۲۱] مزّی، یوسف بن عبدالرحمان، تهذیب الکمال فی اسماءالرجال، ج۹، ص۵۱۷.
فهرست کاملی از مشایخ و راویان ابوالجارود را آورده است. در منابع رجالی اهل سنّت، اقوال متعددی در جرح ابوالجارود آمده که ظاهراً به سبب زیدی بودن اوست.
[۲۲] ابن عدی، ابی احمد، الکامل فی ضعفاء الرجال، ج۴، ص۱۳۲.
[۲۳] مزّی، یوسف بن عبدالرحمان، تهذیب الکمال فی اسماءالرجال، ج۹، ص۵۱۸ ۵۱۹.
ماهیت فرقه جارودیه
گزارش های موجود درباره جارودیه در آثار کلامی و کتاب های ملل و نحل به دو دسته تقسیم میشود.
گزارش سعدبن عبداللّه اشعری
نخست، گزارشی است که سعد بن عبداللّه اشعری (متوفی ۲۹۹ یا ۳۰۱) در کتاب المقالات و الفرق
[۲۴] اشعری، سعدبن عبداللّه، المقالات و الفرق، ج۱، ص۷۱ـ۷۳.
آورده، که با کاستیهایی در کتاب فرق الشیعه منسوب به حسن بن موسی نوبختی
[۲۵] نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ج۱، ص۵۴ ـ ۵۸.
نیز آمده است. این گزارش همانندیِ فراوانی با روایتِ مؤلفِ کتاب اصول النِحَل
[۲۶] ناشیء، اکبر، مسائل الامامه، ج۱، ص۴۲ـ۴۳.
درباره جارودیه دارد که ظاهراً تألیف جعفربن حرب (متوفی ۲۳۶) است.
[۲۷] ویلفرد مادلونگ “Fruhemu : das Kitab a alUsul des Gafar ibn Harb”, Der Islam ، ج۱، ص۲۲۰ – ۲۳۶.
گزارش جعفربن حرب، به نقل از جمعی از مشایخ شیعه است.
گزارش سایرین
دسته دوم، گزارشهایی درباره این فرقه است که ابوالقاسم بلخی (متوفی ۳۱۹)،
[۲۸] قاضی عبدالجباربن، احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج۲۰، ص۱۸۴ـ ۱۸۵.
ابوالحسن علی بن اسماعیل اشعری (متوفی ۳۳۴)،
[۲۹] اشعری، علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلّین، ج۱، ص۶۶۶۷.
ابن حزم (متوفی ۴۵۶)
[۳۰] ابن حزم، علی بن أحمد، الفصل فی الملل و الاهواء و النحل، ج۴، ص۱۳۷.
و احمدبن یحیی مشهور به ابن مرتضی (متوفی ۸۴۰)
[۳۱] ابن مرتضی، احمد بن یحیی، المنیه و الامل فی شرح الملل و النحل، ج۱، ص۹۷.
آورده اند. ابوسعید نَشْوان بن سعید حِمْیَری (متوفی ۵۷۳)
[۳۲] نشوان بن سعید حمیری، الحورالعین، ج۱، ص ۱۵۵ – ۱۵۶.
نیز گزارش بلخی را عیناً نقل کرده است.
اهمیت گزارش ابنمرتضی
در میان این پنج گزارش، روایت ابن مرتضی با وجود اختصار اهمیت فراوانی دارد، ابن مرتضی
[۳۳] ابن مرتضی، المنیه و الامل فی شرح الملل و النحل، ج۱، ص۹۷.
به این مطلب اشاره کرده که روایت خود را از محمدبن هارون مشهور به ابوعیسی وَرّاق (متوفی بعد از ۲۴۷) گرفته است. نجاشی
[۳۴] نجاشی، احمدبن علی، رجال النجاشی، ج۱، ص۳۷۲.
از ابوعیسی وَراق یاد کرده و از آثار وی به کتاب های الامامه، کتاب اختلاف الشیعه، و المقالات اشاره کرده است که با توجه به موضوع آن ها، این مطالب، ظاهراً برگرفته از یکی از این آثار است.
امامت امیرالمؤمنین
بر اساس گزارش ابوعیسی وراق ــ که ابوالحسن اشعری
[۳۵] اشعری، علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلّین، ج۱، ص۶۶ – ۶۷.
و بلخی
[۳۶] قاضی عبدالجباربن احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج۲۰، ص۱۸۴ـ ۱۸۵.
بدون تصریح به نام او، آن را نقل کردهاند ــ جارودیه معتقد بودهاند که پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، علی (علیهالسلام) را با ذکر اوصاف، بدون تصریح به اسم، به امامت منصوب کرده است. البته جارودیه معتقد بودند که این صفات، تنها اختصاص به علی (علیهالسلام) داشته است و بر این اساس جارودیه، نپذیرفتن و انتخاب نکردن علی (علیهالسلام) را به امامت بعد از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، موجب کفر و ضلالت دانسته اند.
امامت پس از امیرالمؤمنین
جارودیه همچنین معتقد به وجود نصی مشابه درباره امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) بوده اند، جارودیه قائل بودند که بعد از این سه تن، نصی بر امامت هیچ علوی وجود ندارد، ولی امامت را محدود به فرزندان امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) میدانستند. جارودیه، همچون دیگر زیدیان، بر این باور بودند که هر عَلَوی صحیح النسب از فرزندان امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام)، که عالم و زاهد و شجاع باشد، اگر قیام کند و مردم را به خود دعوت نماید، امام خواهد بود.
[۳۷] سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل والنحل، ج۷، ص۴۵۳.
[۳۸] شهرستانی، عبدالکریم، الملل والنحل، ج۱، ص۱۸۳ – ۱۸۴.
دیدگاه جارودیه درباره مهدویت
ابوعیسی وراق در ادامه گزارش خود، دیدگاه های جارودیه را درباره مهدویت به سه دسته تقسیم کرده است:
• کسانی که به مهدویت و رجعت محمدبن عبداللّه نفس زکیه (متوفی ۱۴۵) اعتقاد داشته اند؛
• معتقدان به مهدودیت محمدبن قاسم طالقانی (متوفی ۲۱۹)؛
• کسانی که یحیی بن عمر را قائم میدانستند و منتظر رجعت وی بودند.
[۳۹] اشعری، علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلّین، ج۱، ص۶۶ – ۶۷.
[۴۰] قاضی عبدالجباربن احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج۲۰، ص۱۸۴ـ ۱۸۵.
دیگر نویسندگان ملل و نحل، چون عبدالقاهر بغدادی
[۴۱] بغدادی، عبدالقاهر، الفرق بین الفرق، ج۱، ص۲۲- ۲۳.
و مؤلف تبصره العوام
[۴۲] رازی، سیدمرتضی، تبصره العوام فی معرفه مقالات الانام، ج۱، ص۱۸۵ ـ .۱۸۶.
و شهرستانی،
[۴۳] شهرستانی، عبدالکریم، الملل و النحل، ج۱، ص۱۸۴.
با تفاوتهایی این مطالب را نقل کرده اند. مسعودی
[۴۴] مسعودی، علی ابن حسین، مروج الذهب، ج۴، ص۴۵.
نیز به نقل از ابوعیسی وراق، درباره جارودیه و عقیده آنان درباره محدود بودن امامت میان فرزندان امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام)، مطالب مختصری آورده است.
انتساب فرقه حسینیه به جارودیه
ابوسعید نشوان بن سعید حمیری،
[۴۵] نشوان بن سعید حمیری، الحورالعین، ج۱، ص ۱۵۶.
بعد از نقل روایت ابوعیسی وراق از طریق ابوالقاسم بلخی، درباره فرقه حسینیه (پیروان قاسم بن علی عَیانی، متوفی ۳۹۳)، گزارشی آورده و به دلیل اعتقاد پیروان عیانی به رجعت او، آنها را نیز دسته ای از جارودیه دانسته است، اما این نحله ارتباطی با جارودیه ندارند.
عقیده به رجعت
ابوالقاسم بلخی
[۴۶] قاضی عبدالجباربن احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج۲۰، ص۱۸۵.
در ادامه گزارش خود، به نقل از منبعی که احتمالاً همان وراق بوده، به اعتقاد ابوالجارود درباره رجعت اشاره کرده است، هر چند برخی اصحاب ابوالجارود این عقیده را نداشته اند، چنانکه ابوالحسین خیاط
[۴۷] خیاط، عبدالرحیم بن محمد، الانتصار والرد علی ابن الراوندی الملحد، ج۱، ص۱۹۸.
از پذیرفته نشدن این عقیده در میان جارودیه سخن گفته است.
اشتراک عقیده با زیدیه
بلخی
[۴۸] قاضی عبدالجباربن احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج۲۰، ص۱۸۵.
همچنین به گروهی از زیدیه که پیروان فردی به نام صباح بن قاسم مری (یا مزی)
[۴۹] مزّی، یوسف بن عبدالرحمان، تهذیب الکمال فی اسماءالرجال، ج۱، ص۵.
بوده اند، اشاره کرده و گفته است آنها عقایدی همچون جارودیه داشتهاند و تنها اختلافشان با جارودیه دیدگاه آنها درباره ابوبکر و عمر بوده است.
گزارش کتاب اصول النحل
گزارش ظاهراً مستقل دیگری که درباره جارودیه در کتاب اصول النحل
[۵۰] ناشیء، اکبر، مسائل الامامه، ج۱، ص۴۲ـ ۴۳.
آمده، احتمالاً برگرفته از منبع مشترکی است که سعدبن عبداللّه اشعری نیز گزارش خود را درباره جارودیه از آن نقل کرده است. درباره مؤلف این اثر اختلاف نظر وجود دارد؛ یوزف فان اس آن را با عنوان مسائل الامامه و منسوب به ناشِی ء اکبر (متوفی ۲۹۳) به چاپ رساند ولی مادلونگ
[۵۱] ویلفرد مادلونگ “Fruhemu ـ das Kitab a alUsul des Gafar ibn Harb”, Der Islam ، ج۱، ص۲۲۰ـ ۲۳۶.
آن را تألیف جعفربن حرب و نام آن را اصول النحل دانسته است. اما عبارتی در کتاب اصول النحل هست که به تألیف این اثر در زمانی کهن تر دلالت دارد.
[۵۲] ناشیء، اکبر، مسائل الامامه، ج۱، ص۴۸.
گزارش کتاب اصول النحل با توصیف جارودیه در کتاب سعدبن عبداللّه اشعری
[۵۳] اشعری، سعدبن عبداللّه، المقالات و الفرق، ج۱، ص۷۱ – ۷۲.
همانندیهایی دارد و با صرف نظر از برخی جزئیات، می توان مطالب سعدبن عبداللّه را تفصیل یافته خبر اصول النحل دانست. در کتاب اصول النحل، منبع خبر جماعتی از مشایخ و علمای شیعه ذکر شده است. با آنکه سعدبن عبداللّه اشعری تصریح یا اشاره نکرده که مطالب خود را درباره جارودیه از منبعی کهن گرفته، نحوه گزارش وی نشان میدهد که آن را از اثری قدیمی اخذ کرده است.
منبع اصول النحل
مادلونگ
[۵۴] مادلونگ، ویلفرد، ملاحظاتی پیرامون کتابشناسی فرق امامی، ج۱، ص۶۳ – ۶۴.
این منبع را کتاب اختلاف الناس فی الامامه نوشته هشام بن حکم (متوفی ۱۷۹) می داند، ولی شواهدی در کتاب سعدبن عبداللّه دلالت بر این دارد که از کتابی در ملل و نحل تألیف یونس بن عبدالرحمان قمی (متوفی ۲۰۹) استفاده کرده است.
[۵۵] رحمتی، محمدکاظم، نکاتی در مورد دو کتاب المقالات و الفرق سعدبن عبداللّه اشعری و فرق الشیعه منسوب نوبختی، ج۱، ص۶۸ – ۶۹.
[۵۶] رحمتی، محمدکاظم، نکاتی در مورد دو کتاب المقالات و الفرق سعدبن عبداللّه اشعری و فرق الشیعه منسوب نوبختی، ج۱، ص۷۳ – ۷۴.
وجود نصّ بر امامت
به گزارش مؤلف اصول النحل
[۵۷] ناشیء، اکبر، مسائل الامامه، ج۱، ص۴۲ – ۴۳.
جارودیه به وجود نصی بر امامت حضرت علی، امام حسن و امام حسین (علیهمالسلام) از سوی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) اعتقاد داشته اند، پس از این سه تن، منکر وجود نصّ بر امامت فردی بوده و اعتقاد داشتهاند که امامت از فرزندان حضرت فاطمه (سلاماللّهعلیها) خارج نخواهد شد، جارودیه شرطِ پذیرش
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 