پاورپوینت کامل زیاد بن عبید طائفی ۶۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل زیاد بن عبید طائفی ۶۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زیاد بن عبید طائفی ۶۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل زیاد بن عبید طائفی ۶۸ اسلاید در PowerPoint :
زیاد بن ابیه
یکی از خاندانهایی که در استمرار حکومت بنیامیه نقش بسیار مهمی ایفا کرد، خاندان آلزیاد بود که سرسلسلهی آن «زیاد بن ابیه» بود. وی گرچه با حضرت علی (علیهالسّلام) بیعت نمود و از طرف ایشان به استانداری فارس در ایران منصوب شد؛ ولی پس از شهادت آن حضرت، به معاویه پیوست و برای امام حسن (علیهالسّلام) مشکلاتی را ایجاد کرد. زیاد و پسرش جنایات فراوان دیگری را در مقابله با اهل بیت رسولالله (علیهالسّلام) و شیعیان آنان مرتکب شد.
فهرست مندرجات
۱ – شناخت زیاد بن ابیه
۲ – زیاد در دورهی عمر
۳ – زیاد در دوران حکومت علی
۴ – آمدن زیاد نزد معاویه
۵ – منتسب شدن زیاد به ابوسفیان
۶ – حکومت زیاد بن ابیه در بصره
۷ – ولایت همزمان زیاد بر بصره و کوفه
۸ – مرگ زیاد
۹ – پانویس
۱۰ – منبع
شناخت زیاد بن ابیه
زیاد که کنیهی او «ابوالمغیره»
[۱] ابن حجر العسقلانی، احمد بن علی، الاصابه، تحقیق عادل احمد عبد الموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۵ه. ق، چاپ اول، ج۲، ص۵۲۷.
[۲] ابن اثیر، عزالدین ابوالحسن، اسدالغابه، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ه. ق، ج۲، ص۱۱۹.
است، گاهی به نام «زیاد بن عبید» و گاهی به علت نامعلوم بودن پدرش، «زیاد بن ابیه» یا به اسم مادرش «زیاد بن سمیه» نامیده میشود. مادرش سمیه کنیز «حارث بن کلده طبیب ثقفی» بود. سمیه («سمیه روسبیذ» کنیز دهقان زندورد در «کسکر» بود و چون حارث بن کلده طبیب معالج و تحصیل کرده دانشکده جندیشاپور، آن دهقان را معالجه نمود، برای همین سمیه را به وی بخشید.)
[۳] ابن اثیر، عزالدین علی، الکامل، ج۳، ص۴۴۳.
پس از آنکه دو فرزند به نامهای «ابوبکره نفیع» و «نافع» آورد، حارث بدون آنکه اقرار به هم خوابی خود با سمیه کرده باشد، او را به غلام رومی خود «عبید» تزویج کرد و زیاد به دنیا آمد.
[۴] دینوری، ابوحنیفه احمد بن داود، الاخبار الطوال، تحقیق عبد المنعم عامر مراجعه جمال الدین شیال، قم، منشورات الرضی، ۱۳۶۸ه. ش، ص۲۱۹.
[۵] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ه. ق، چاپ اول، ج۵، ص۱۸۷.
بعضی میگویند که ابوسفیان در زمان جاهلیت، روزی از «ابومریم السلولی» شراب فروش، زنی خواست و او سمیه را برای او آورد و زیاد از این هم خوابی به دنیا آمد.
[۶] ابن اثیر، عزالدین ابوالحسن، الکامل، بیروت، دارصادر-داربیروت، ۱۳۸۵ه. ق، ج۳، ص۴۴۳.
[۷] مسعودی، ابوالحسن علی بن حسین، مروج الذهب، تحقیق اسعد داغر، قم، دار الهجره، ۱۴۰۹ه. ق، چاپ دوم، ج۳، ص۷.
به همین دلیل او را به ابوسفیان منتسب میکنند. گفته میشود که زیاد و «مختار بن ابیعبیده» هر دو در سال اول هجرت به دنیا آمدند.
[۸] ابن اثیر، عزالدین ابوالحسن، الکامل، بیروت، دارصادر-داربیروت، ۱۳۸۵ه. ق، ج۲، ص۱۱۱۷.
به نظر میرسد نسب او به عبید ثقفی صحیحتر باشد، زیرا مهدی عباسی همانند پدرش منصور، نسب آلزیاد بن ابیه را به عبید ثقفی بر میگرداند.
[۹] ابن طقطقی، محمد بن علی بن طباطبا، تاریخ الفخری، تحقیق عبد القادرمحمد مایو، بیروت، دار القلم العربی، ۱۴۱۸ه. ق، چاپ اول، ص۱۷۸.
از طرفی امام حسین (علیهالسّلام) ضمن اعتراض به سیاستهای ضد دینی معاویه، از اینکه زیاد را به ابوسفیان نسبت میداد، در حالی که او در خانهی «عبید» به دنیا آمده بود، از وی انتقاد نمود.
[۱۰] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ه. ق، چاپ اول، ج۵، ص۱۲۱.
[۱۱] ابن حبیب الهاشمی البغدادی، ابوجعفرمحمد، المحبر، تحقیق ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دار الآفاق الجدیده، بی تا، ص۴۷۹.
وی یکی از مردان زیرک و با ذکاوت عرب و خطیبی ماهر بود. او را به همراه سه تن دیگر؛ یعنی «معاویه بن ابیسفیان»، «عمرو بن عاص» و «مغیره بن شعبه» از چهار مرد زیرک عرب شمردهاند.
[۱۲] ابن حجر العسقلانی، احمد بن علی، الاصابه، تحقیق عادل احمد عبد الموجود و معوض، علی محمد، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۵ه. ق، چاپ اول، ج۴، ص۵۳۹.
[۱۳] ابن عبدالبر، ابو عمر یوسف بن عبدالله، الاستیعاب، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ه. ق، چاپ اول، ج۴، ص۱۴۴۶.
وی در زمان «عمر» نویسنده «مغیره بن شعبه» در کوفه بود،
[۱۴] ابن خلدون، عبد الرحمن، تاریخ ابن خلدون، تحقیق خلیل شحاده، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۸ه. ق، چاپ دوم، ج۲، ص۵۷۱.
سپس در دورهی «عثمان»، نویسنده «ابوموسی اشعری» در بصره شد
[۱۵] ابن خلدون، عبد الرحمن، تاریخ ابن خلدون، تحقیق خلیل شحاده، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۸ه. ق، چاپ دوم، ج۳، ص۹.
و بار دیگر در همان زمان، نویسنده «ابنعامر» در بصره شد
[۱۶] مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، بور سعید، مکتبه الثقافه الدینیه، بی تا، ج۶، ص۲.
[۱۷] مؤلف مجهول، تاریخ سیستان، تحقیق ملک الشعرای بهار، تهران، کلاله خاور، چاپ دوم، ۱۳۶۶ه. ش، ص۷۹.
و در دورهای نیز نویسنده «ابن عباس» و «علیّ بن ابیطالب» (علیهالسّلام) بود و در نهایت پس از صلح امام حسن (علیهالسّلام)، به معاویه پیوست و سرانجام در سال ۵۳ هجری درگذشت.
[۱۸] مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، بور سعید، مکتبه الثقافه الدینیه، بی تا، ج۶، ص۲.
زیاد در دورهی عمر
از ابن عباس روایت شده است که «عمر بن خطاب»، «زیاد بن عبید» را برای اصلاح امور به یمن فرستاد؛ زیاد به طرف یمن رفت و اوضاع و احوال آنجا را سامان داد؛ بعد از اینکه مراجعت کرد، خطبهای خواند و جریان کار را شرح داد. خطبهاش بسیار بلیغ بود، به طوری که همگان را تحت تاثیر قرار داد.
عمرو بن عاص که در مجلس حاضر بود گفت: «به خداوند سوگند اگر این جوان قرشی بود، عرب را هدایت میکرد. ابوسفیان بن حرب گفت: به خداوند سوگند من میدانم چه کسی او را در رحم مادرش گذاشته است. علی (علیهالسّلام) گفت: آن شخص کیست؟! ابوسفیان گفت: من او را در رحم مادرش نهادهام. علی (علیهالسّلام) فرمود: آرام بگیر ای ابوسفیان! این چه سخنی است میگوئی؟ اگر عمر این سخن را بشنود، او را به تو میبندد.
[۱۹] ابن خلدون، عبد الرحمن، تاریخ ابن خلدون، تحقیق خلیل شحاده، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۸ه. ق، چاپ دوم، ج۳، ص۹.
[۲۰] ثقفی کوفی، ابو اسحاق ابراهیم، الغارات، تحقیق جلال الدین حسینی ارموی، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۵۳ه. ش، ج۲، ص۹۲۶-۹۲۷.
هنگامی که «مغیره بن شعبه» از سوی عمر بن خطاب فرماندار بصره شد، زیاد را با خود به بصره برد و دبیر خویش کرد. زیاد در آن جا نیز متصدی امور صدقات بود.
[۲۱] ثقفی کوفی، ابو اسحاق ابراهیم محمد، الغارات، ترجمه عزیز الله عطاردی، انتشارات عطارد، ۱۳۷۳ه. ش، ص۴۱۹.
در مدت زمانی که زیاد به عنوان نویسندهی «مغیره» فعالیت میکرد، اتفاقی افتاد که باعث عزل مغیره از حکومت بصره شد. روزی زیاد و برادرش «ابوبکره» به همراه چند تن دیگر، مغیره را در حال زنا با زنی یافتند. وقتی آنها میخواستند در این باره به عمر خلیفهی دوم شهادت دهند، زیاد حاضر نشد شهادت بدهد و در نتیجه همراهان وی به جرم تهمت زدن شلاق خوردند. به همین خاطر «عمر»، مغیره را عزل و به جای وی «ابو موسی اشعری» را حاکم آن منطقه نمود.
[۲۲] ابن خلدون، عبد الرحمن، تاریخ ابن خلدون، تحقیق خلیل شحاده، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۸ه. ق، چاپ دوم، ج۲، ص۵۴۹.
[۲۳] یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دارصادر، بی تا، ج۲، ص۱۴۶.
زیاد در دوران حکومت علی
زمانی که علی (علیهالسّلام)، در سال ۳۸ هجری «ابن عباس» را امیر بصره کرد، زیاد را نیز بر خراج و بیتالمال بصره گماشت و به ابن عباس فرمود: به مشورت وی کار کند.
[۲۴] ابن خلدون، عبد الرحمن، تاریخ ابن خلدون، تحقیق خلیل شحاده، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۸ه. ق، چاپ دوم، ج۲، ص۶۲۰.
[۲۵] طبری، ابوجعفر محمد بن جریر، تاریخ طبری، تحقیق محمد ابو الفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث، ۱۳۸۷ه. ق، چاپ دوم، ج۴، ص۵۴۳.
هنگامی که در سال ۳۹ «ابن الحضرمی» (عبدالله بن حضرمی از عمال معاویه بود که به شام آمده و در محل بنیتمیم در بصره جا گرفته و از مرگ عثمان سخن آورده و مردم را بر ضد علی (علیهالسّلام) به جنگ دعوت کرده و مردم تمیم و بیشتر مردم بصره با وی بیعت کردند.)
[۲۶] طبری، ابوجعفر محمد بن جریر، تاریخ طبری، تحقیق محمد ابو الفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث، ۱۳۸۷ه. ق، چاپ دوم، ج۵، ص۱۱۰-۱۱۲.
در بصره کشته شد و مردم در مورد علی (علیهالسّلام) با یک دیگر به اختلاف و کشمکش افتادند، بعضی از مناطق ایران، در کاستن از مقدار خراج خود طمع کردند. از جمله مردم فارس که عامل خود «سهل بن حنیف» را بیرون کردند. علی (علیهالسّلام) در اینکه چه کسی را به شام بفرستد با اصحاب خود مشاوره کرد. «جاریه بن قدامه» به زیاد اشاره کرد. پس به ابنعباس فرمان داد تا او را با سپاهی عظیم به فارس روانه کند و حکومت فارس را به او دهد.
زمانی که زیاد به فارس وارد شد، گروهی را از میان برداشت. برخی گریختند و برخی ماندند و سراسر فارس بدون جنگ به تصرف او درآمد. سپس از فارس به کرمان تاخت و سراسر کرمان را فتح کرد و به اصطخر بازگشت و در قلعهای که به «قلعه زیاد» موسوم بود، سکونت گزید.
[۲۷] ابن خلدون، عبد الرحمن، تاریخ ابن خلدون، تحقیق خلیل شحاده، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۸ه. ق، چاپ دوم، ج۲، ص۶۴۴.
[۲۸] طبری، ابوجعفر محمد بن جریر، تاریخ طبری، تحقیق محمد ابو الفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث، ۱۳۸۷ه. ق، چاپ دوم، ج۵، ص۱۳۸.
در مدت زمانی که زیاد حاکم فارس بود، یک بار معاویه نامهای تهدیدآمیز به او نوشت و به کنایه گفت که: «او فرزند ابوسفیان است.» زیاد هم به مردم گفت: «شگفتا از معاویه که مرا تهدید میکند و حال آنکه پسر عموی رسول خدا و مهاجرین و انصار میان من و او حایل میباشند.» چون علی این خبر شنید، برای او نوشت که: «من تو را حکومت دادهام و میبینم که شایستهی آن هستی. از زبان ابوسفیان سخنی بیرون آمد که جز آرزوی باطل و دروغ بستن بر خود هیچ نبود و این سخن نه موجب میراث میشود نه نسب؛ معاویه را رسم بر این است که انسان را از هر سو مورد حمله قرار میدهد. پس حذر کن و حذر کن. و السلام.»
[۲۹] ثقفی کوفی، ابو اسحاق ابراهیم محمد، الغارات، ترجمه عزیز الله عطاردی، انتشارات عطارد، ۱۳۷۳ه. ش، ج۲، ص۹۲۵.
[۳۰] ابن قتیبه، ابو محمد عبدالله بن مسلم، المعارف
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 