پاورپوینت کامل حاج آقارحیم ارباب ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل حاج آقارحیم ارباب ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حاج آقارحیم ارباب ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل حاج آقارحیم ارباب ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

حاج آقا رحیم ارباب

رحیم ارباب (۱۲۹۷-۱۳۹۶ه.ق/۱۲۵۹-۱۳۵۵ه.ش) معروف به حاج آقا رحیم ارباب و فرزند حاج علی‌پناه، از فقها و فیلسوفان بزرگ شیعه در اصفهان بود.
حاج آقا رحیم، علوم فقه، اصول، فلسفه، هیئت و ریاضیات را از اساتید زمان خود فرا گرفت. او از شاگردان جهانگیرخان قشقایی و آخوند ملاّ محمّد کاشی و اساتید دیگر اصفهان به شمار می‌رود. برخی از فتواهای آیت‌الله ارباب مخالف فتوای بسیاری از فقیهان معاصرش بود، مثل وجوب عینی نماز جمعه، به همین دلیل تا آخر عمر، نماز جمعه را در هر شرایطی اقامه می‌کردند. حاج آقا رحیم ارباب آخرین یادگار مکتب قدیم اصفهان بودند که به غور فلسفه ملاصدرا رسیده و غوامض و دقایق آن را به درستی و خالی از حشو و زواید فهمیده و هضم کرده و به اصول و مبانی آن کاملا معتقد بودند. وی مانند استادش جهانگیرخان، عمامه بر سر نمی‌گذاشت و فقط در نماز عمامه‌ای کوچک بر سر می‌گذاشت.

فهرست مندرجات

۱ – خاندان
۲ – ولادت
۳ – تحصیلات
۴ – ازدواج
۵ – استادان
۶ – تدریس
۷ – شاگردان
۸ – نظرات فقهی
۸.۱ – وجوب نماز جمعه
۹ – مشرب فلسفی
۱۰ – آیت‌الله ارباب و امام خمینی
۱۱ – آیت‌الله ارباب و مسائل جهانی
۱۲ – ویژگی‌ها
۱۲.۱ – احترام به استادان
۱۲.۲ – احترام به سادات
۱۲.۳ – اداره زندگی
۱۲.۴ – عبادت
۱۲.۵ – اهتمام به نهج البلاغه
۱۲.۶ – رسیدگی به همسایه
۱۲.۷ – مراسم روضه‌خوانی
۱۲.۸ – ارادت به اهل‌بیت
۱۲.۹ – توجه به فقرا و مستمندان
۱۲.۱۰ – درس اخلاق
۱۲.۱۱ – روزه و رمضان
۱۲.۱۲ – نقل چند خاطره
۱۲.۱۳ – سبب معمّم نشدن
۱۲.۱۴ – ارتباط با جوانان
۱۲.۱۵ – ارتباط با دانشگاه
۱۲.۱۶ – برخورد با جوانان قمار باز
۱۳ – ویژگی‌های اخلاقی
۱۴ – سفرها
۱۴.۱ – کربلا
۱۴.۲ – کربلا و مکّه
۱۵ – تالیفات
۱۶ – وفات
۱۷ – پانویس
۱۸ – منبع

خاندان

پدر آقا رحیم، حاج علی‌پناه، مشهور به ارباب حاج آقا (فرزند عبدالله مشهور به ارباب آقا) فرزند حاج علی‌پناه فرزند ملاّ عبدالله شیرانی بود
«آقا رحیم در خانواده‌ای رشد کرد که افرادی باسواد، اهل شعر و ادب و تاریخ بودند، پدر ایشان در شعر، تخلّص «لنگر» داشت و سال‌ها با عُمّان سامانی و دهقان سامانی و ملاّ محمّد هُمامی و دیگر شعرای معاصرش جلسات شعر داشت آقا رحیم نیز بیش‌تر اشعار فارسی حافظ و مولانا و شعرای عرب را که حفظ داشت، از دوره کودکی خود و از طریق شنیدن از زبان پدر و عمویش بوده است»
آقا رحیم ارباب بزرگ‌ترین فرزند خانواده‌اش بود وی دو برادر و یک خواهر داشت یکی از برادرانش، عبدالله ارباب (۱۲۹۸ – ۱۳۷۹ هـ ق) استاد بزرگ خطِّ نسخ بود و قرآن و کتاب‌های دُعا را با این خط می‌نوشت. دومین برادر وی، حاج عبدالعلی ارباب (۱۳۰۴ – ۱۳۸۴ هـ ق) بود او مردی باسواد و اهل کمال بود که مخارج خانواده به همّت وی تامین می‌شد.
هر دو برادر آقا رحیم از وی کوچک‌تر بودند، و پیش از او وفات یافتند.

[۱] ریاحی، محمدحسین، ارباب معرفت، ص۷۷.

اجداد آقا رحیم ارباب «از اعیان دهاقین و مشاهیر نجبا و بزرگ زادگان قریه چرمهین از قُرای معروف روستای لنجان اصفهان و صاحب مال و ثروت بودند و بدین‌سبب به لقب ارباب خوانده می‌شود»

[۲] ریاحی، محمدحسین، ارباب معرفت، ص۱۲۵.

پدر و عمویش (ارباب حاج حسن) از ستم «بختیاری‌ها گریخته به شهر آمدند که تظلّم کنند امّا چه نتیجه که حاکم، خود فاسدتر از آن‌ها (بختیاری‌ها) بود و به ناچار برای همیشه در اصفهان و – در محلّه باغ همایون سابق و باغ تختی امروزی – ساکن شدند و محل سکونت آن‌ها چهار خانه تودرتو بود که چهار طرف این خانه‌ها اتاق وجود داشت، و هشت خانوار که حدود شصت نفر بودند در کنار هم می‌زیستند»

[۳] ریاحی، محمدحسین، ارباب معرفت، ص۶۷ و ۶۸. (با تغییر‌ اندک)

ولادت

در سال ۱۲۹۷ هـ ق در قریه «چرمهین» اصفهان و در خانه حاج علی‌پناه (ارباب حاج آقا) پسری به دنیا آمد که نام او را «رحیم» برگزیدند.

تحصیلات

آقا رحیم ارباب، ادبیات فارسی و بخشی از صرف و نحو را در کودکی، نزد ملاّ محمّد همامی (وی مردی فاضل، ادیب و شاعر بوده است)، در «چرمهین» خواند وی در اصفهان، بقیّه مقدّمات و سطوح را نزد حاج میرزا بدیع (متوفا: ۱۳۱۸ هـ ق)، قوانین الاصول را نزد علاّمه آیت‌الله آقا سید محمّدباقر درچه‌ای (متوفا: ۱۳۴۲ هـ ق) و خارج اصول فقه را نزد سید ابوالقاسم دهکردی و حاج آقا منیر احمدآبادی (متوفا: ۱۳۴۲ هـ ق) آموخت فلسفه، هیئت و ریاضیات را نزد جهانگیرخان قشقایی و آخوند ملاّ محمّد کاشی فرا گرفت.

[۴] ریاحی، محمدحسین، ارباب معرفت، ص۷۴.

وی ۴ سال به فراگیری اسفار نزد حاجی ملاّ اسماعیل درب کوشکی پرداخت او برای ادامه تحصیلات، به عراق رفت و در درس میرزا محمّد حسن شیرازی شرکت کرد، تا به مقام اجتهاد نائل آمد.
او شوق فراوانی نسبت به فراگیری دانش داشت خودش در این‌باره می‌گوید:
«از اول شب آماده مطالعه کتاب‌های علمی می‌شدم و مطالعه طول می‌کشید تا شام حاضر می‌شد و لذّت مطالعه کتاب، مهلت به صرف شام نمی‌داد و غذا سرد می‌شد و گاهی مطالعه طول می‌کشید تا صبح می‌شد و بعد از تناول غذای شب و ادای فریضه صبح، در مجلس درس حاضر می‌شدم و با شوقِ علم‌آموزی اعتنا به کمبود خواب نداشتم»

[۵] ریاحی، محمدحسین، ارباب معرفت، ص۴۳.

آقا رحیم ارباب «از حیث تبحّر در ادبیات، در زمان خود کم‌نظیر بودند تمام اشعار سیوطی را در سن نود و چند سالگی از حفظ داشتند و نیز کتاب شرح منظومه ملاّ‌ هادی سبزواری را، همین ملا‌ هادی کتابی دارد در فقه به نام «نبراس» که هم نظم است و هم نثر و موضوع آن فلسفه احکام است.»

[۶] ریاحی، محمدحسین، ارباب معرفت، ص۴۲.

ازدواج

آیت الله ارباب در جوانی ازدواج کرد او بعد از فوت همسرش، با خواهر میرزا عباس خان شیدا (شاعر معروف اصفهان، خطّاط بزرگ نستعلیق و صاحب مجله «دانشکده») ازدواج کرد و تا آخر عمر با این همسر زندگی کرد او از هیچ کدام از همسرانش صاحب فرزندی نشد.

[۷] ریاحی، محمدحسین، ارباب معرفت، ص۶۷.

[۸] ریاحی، محمدحسین، ارباب معرفت، ص۱۲۷.

استادان

استادان حاج آقا رحیم در اصفهان و نجف به شرح ذیل است:
۱. حجت الاسلام و المسلمین ابوالمعالی کلباسی؛
۲. آخوند ملاّ محمّد کاشی؛
۳. آیت‌الله سید محمّدتقی مدرس؛
۴. آیت‌الله حاج سید محمّدباقر درچه‌ای؛
۵. جهانگیرخان قشقایی؛

[۹] شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، ج۸، ص۸۶.

۶. آیت‌الله سید ابوالقاسم دهکردی (۱۲۷۲ – ۱۳۵۳ هـ ق)؛
۷. میرزا بدیع درب امامی (متوفا: ۱۳۱۸ هـ ق)؛

[۱۰] مهدوی، سیدمصلح‌الدین، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج۲، ص۱۰۶۹.

۸. حاج آقا منیر احمدآبادی (۱۲۶۹-۱۳۴۲ هـ ق)؛
۹. آقا سید محمود کلیشادی (متوفا: ۱۳۲۴هـ ق).

[۱۱] مهدوی، سیدمصلح‌الدین، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج۲، ص۱۰۶۹.

تدریس

او شرح لمعه تدریس می‌کردند درس شرح لمعه ایشان «آن‌قدر تطبیقی بود و شرح و بسط داشت که مطالب را استدلالی برای شاگردانشان می‌گفتند آن کسانی که می‌رفتند درس ایشان و آن را یادداشت می‌کردند، از شرح لمعه آیت‌الله ارباب بیشتر از درس خارج دیگران استفاده می‌کردند به‌طوری که کسی شش یا هفت سال به درس خارج حاج آقا رحیم ارباب می‌رفت، ادعای اجتهادش مقرون به دلیل می‌شد چون در هر بحث فقهی، ایشان روایاتش را از بحار الانوار و یا کتب مشهور روایی که مستند فقه است، نقل می‌نمودند و یا نظر استادان فقه را با دلایل آن می‌گفتند کتاب وسایل الشیعه از کتاب‌های جامع اخبار فقهی است، کَانَّهُ ایشان آن روایات را حاضرالذهن داشتند و اقوال مختلف فقها را نقل می‌کردند، با شرح لمعه تمام اقوال را با شواهد روایی و شواهد آیات قرآن کریم، تفسیر، لغت، رجال، درایه آن کاملا بررسی می‌کردند مصداق آن‌چه که به آن می‌گویند درس خارج»
حاج آقا رحیم ارباب، ابتدا در مسجد حکیم و سپس در مسجد «کرک یراق» تدریس می‌کردند

[۱۲] ریاحی، محمدحسین، ارباب معرفت، ص۴۰.

وی «فقه را از روی جواهر می‌گفتند و جواهر هم جلوی ایشان بود در خارج فقه استنباطشان از روی جواهر آشیخ محمّد حسین نجفی بود فقه را از جواهر می‌گفتند و اصول را هم از فرائد»

[۱۳] ریاحی، محمدحسین، ارباب معرفت، ص۴۸.

او پس از آن که بیماری‌اش شدّت یافت، در منزل تدریس می‌کردند وی به تدریس، بیش‌تر از هر چیز دیگر اهمیّت می‌دادند «در طول پنجاه سال کمتر مسافرت رفتند، حتی برای سفرهای زیارتی عتبات مقدس کربلا، نجف، مشهد و حج هم همان یک حج واجب را ایشان رفتند، ایشان درس را تعطیل نمی‌کردند و در احیای حوزه و تربیت شاگردانی که هر کدام از علمای این شهر (اصفهان) هستند، نهایت جدّیت و کوشش را می‌نمودند.»

[۱۴] ریاحی، محمدحسین، ارباب معرفت، ص۴۰.

آیت الله ارباب در سال ۱۳۲۰، جواهر و شرح تجرید علاّمه را در مسجد حکیم تدریس می‌کردند.

[۱۵] ریاحی، محمدحسین، ارباب معرفت، ص۵۷.

وی معتقد بود «تنها تدریس کافی نیست، علما و مجتهدین بر اریکه منبر بنشینند و به بیان مسائل شرعیه و اخلاقیات برای مردم بپردازند.»

[۱۶] ریاحی، محمدحسین، ارباب معرفت، ص۱۰. (با تغییر‌ اندک)

یکی از شاگردان وی می‌گوید: «در زمینه فلسفه، در حدّ اعلی بودند و به «حکیم» شهرت داشتند.»

[۱۷] ریاحی، محمدحسین، ارباب معرفت، ص۵۷.

آیت الله ارباب آخرین فروغ‌های فلسفه در اصفهان بودند وی مدّت‌ها درس فلسفه می‌گفتند، لکن بعداً تبدیل کردند به کلام مانند «شرح تجرید» و هنگامی که به ایشان پیشنهاد می‌شود که شرح منظومه تدریس کنند، قبول نمی‌کند و می‌فرماید: حاضرم شرایع الاسلام (فقه) بگویم حکمت ایشان «متمایل به حکمت مشاء و حرف‌های ملاّ صدرا بود به مطالب صدرالمتالّهین خیلی اهمیت می‌دادند هر وقت حرف از حکمت بود، معمولا سخنان ملاّ صدرا یا محی‌الدین عربی‌ اندلسی را مطرح می‌فرمودند، زیرا این‌ها استوانه‌های علمی ایشان بودند در حکمت و عرفان.»

[۱۸] ریاحی، محمدحسین، ارباب معرفت، ص۵۰ – ۵۱.

شاگردان

(۱) ملاّ محمّدعلی معلم حبیب‌آبادی (نویسنده مکارم الآثار) می‌گوید:
«من هیئت را خدمت آیت‌الله ارباب می‌خواندم و مثل این‌که ایشان در کُرات سیر کرده بودند، با وجود نداشتن ابزار و وسایل در آن زمان، چنان برای ما علم هیئت را ترسیم می‌نمودند که گویا می‌دیدیم و برای ما عینیّت پیدا می‌کرد.»

[۱۹] ریاحی، محمدحسین، ارباب معرفت، ص۴۰.

(۲) سید حسین مدرس‌ هاشمی (متولّد: ۱۲۹۰) وی هیئت را نزد آیت‌الله ارباب فرا گرفت.

[۲۰] مجلّه حوزه، شماره ۴۷، ص۳۳.

او درباره استادش می‌گوید: «خیلی به ادبیات بها می‌داد و اگر طلبه‌ای عبارتی را اشتباه می‌خواند، خیلی ناراحت می‌شد و برعکس، وقتی عبارت عربی را از نظر ادبی خوب می‌خواند، او را مورد تشویق قرار می‌داد.»

[۲۱] مجلّه حوزه، شماره ۴۷، ص۴۰ – ۴۱.

(۳) سید مصطفی بهشتی‌نژاد؛
(۴) سید محمّد حسینی قهدریجانی؛
(۵) شهید سید محمّد حسینی بهشتی؛
(۶) شهید محمّد مفتح؛
(۷) حاج سید محمّدرضا خراسانی؛
(۸) حاج میرزا علی آقا هسته‌ای؛
(۹) سید محمّد مبارکه‌ای؛
(۱۰) حاج ملاّ رمضان املایی؛
(۱۱) حجت‌الاسلام مقتدایی؛
(۱۲) حاج آقا رضا بهشتی‌نژاد؛
(۱۳) ملاّ‌ هاشم جنّتی (پدر آیت‌الله احمد جنّتی)؛
(۱۴) حاج آقا هدایت (اهل شهرضا)؛
(۱۵) حاج آقا مهدی امام (امام جمعه شهرضا)؛
(۱۶) آخوند نوری (اهل رهنان)؛
(۱۷) حاج آقا میرزا امام دهکردی؛
(۱۸) حاج آقا مصطفی امام دهکردی؛
(۱۹) آقای حسین علی راشد (سخنران معروف)؛
(۲۰) شیخ مرتضی شمس اردکانی؛
(۲۱) حاج آقا کلباسی؛
(۲۲) آیت‌الله ناصری اصفهانی. (به نقل از حسن ابراهیم‌زاده (یکی از پژوهشگران حوزه علمیّه قم))؛
(۲۳) جلال‌الدین همایی؛
وی «هر وقت به اصفهان می‌آمد، فوراً به خدمت آقای ارباب می‌شتافت و ایشان نیز به وی علاقه داشتند آقای همایی «فقه» آیت‌الله ارباب را تماماً می‌دانست»

[۲۲] ریاحی، محمدحسین، ارباب معرفت، ص۵۷.

آقای همایی در این خصوص نوشته است: «این بنده حقیر افتخار دارد که سالیان دراز با ارادت صادق در خدمت ایشان آمد و رفت داشتم و مدت مدید از درس فقه، کلام، هیئت و نجوم از محضر مبارکشان بهره‌مند شده‌ام آنچه درباره ایشان می‌نویسم مبتنی بر درایت است، نه روایت از قبیل مشاهدات و امور یقینی است نه مسموعات و قضایای حدسی و تخمینی.»

[۲۳] مجلّه جاویدان خِرَد، شماره اول، سال سوم، ص۸.

(۲۴) شهید مرتضی مطهری.
آیت‌الله شیخ احمد فیاضّ می‌گوید: «مرحوم مطهری پیش حاج میرزا علی شیرازی و مرحوم ارباب – که در جنبه‌های حکمت و ریاضی و قوی بودند و جامع – رفت و آمد می‌کردند و از ایشان استفاده‌ها می‌بردند مرحوم ارباب به ایشان احترام می‌گذاشتند.»

[۲۴] مجلّه حوزه، شماره ۱۸، ص۳۲.

شهید مطهری (رحمهالله) درباره حاج آقا رحیم ارباب گفت:
«خدا حفظ کند آقای حاج آقا رحیم ارباب اصفهانی را، ایشان از علمای طراز اول ما در فقه و اصول و فلسفه و ادبیات عرب و قسمتی از ریاضیات قدیم می‌باشند شاگرد حکیم معروف مرحوم جهانگیرخان قشقایی بوده‌اند و مثل مرحوم جهانگیرخان هنوز هم کلاه پوستی به سر می‌گذارند.»

[۲۵] ریاحی، محمدحسین، ارباب معرفت، (پشت جلد.

نظرات فقهی

آیت‌الله ارباب در فقاهت، «مذاقی معتدل و متوسط ما بین اصولی و اخباری داشت و مجتهد مسلّم بود

[۲۶] مجلّه جاویدان خرد، شماره اول، سال سوم، ص۸.

ایشان در فقه، مبنایش بر اخبار بود، نه این که اخباری باشد لکن مانند صاحب حدائق که متمایل به اخباریت است، متمایل به اخبار بودند در زمینه اصول، همسو با صاحب کفایه نبودند و متمایل به فرائد شیخ مرتضی انصاری بودند که اصولی آمیخته با فقه و اصولا فقه است.»

[۲۷] ریاحی، محمدحسین، ارباب معرفت، ص۴۷.

آقای ارباب اعتقاد داشت که اگر کسی مطالبی را که در شرح لمعه است، خوب و دقیق و عمیق بخواند، مجتهد است و احتیاج به درس خارج ندارد.
وی در فقه، بسیار خوش‌سلیقه بود و در مسائل فقهی تحت تاثیر دیگران قرار نمی‌گرفت در هیچ مسئله‌ای از مسائل فقهی، تزلزلی بر خاطرش راه نمی‌یافت برخی از فتواهای او مخالف فتوای بسیاری از فقیهان معاصرش بود، از جمله:
(۱) وجوب عینی نماز جمعه: وی پیوسته در اصفهان و حومه، نماز جمعه را اقامه می‌کرد معمولا خطبه‌های امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) را در دو خطبه نماز جمعه می‌خواند.
«نسبت به علاقه‌ای که به امیرالمؤمنین داشت، اکثر مواقع احادیثی را که پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در فضائل امام علی (علیه‌السّلام) فرموده بود، در خطبه‌های نماز جمعه می‌خواند.»

[۲۸] ریاحی، محمدحسین، ارباب معرفت، ص۳۶.

(۲) ارث بردن زوجه از تمام ترکه شوهر، حتی از زمین.

[۲۹] ریاحی، محمدحسین، ارباب معرفت، ص۱۲۰.

(۳) طهارت اهل کتاب.

[۳۰] ریاحی، محمدحسین، ارباب معرفت، ص۱۱۰.

(۴) زکات اختصاص به موارد نه‌گانه ندارد.
(۵) سهم امام را باید به سیّد داد.

[۳۱] ریاحی، محمدحسین، ارباب معرفت، ص۴۷.

(۶) هر غسلی کفایت از وضو می‌کند.

[۳۲] ریاحی، محمدحسین، ارباب معرفت، ص۳۹.

وجوب نماز جمعه

آیت‌الله ارباب نماز جمعه را وجوب عینی می‌دانست لذا برای برپایی آن اهتمام ویژه داشت در این‌باره، یکی از شاگردانش می‌گوید:
«تمام روزهای جمعه حدود ساعت ۹ صبح، ایشان در حمّام محلّه بودند، خضاب می‌کردند و نظافت می‌نمودند، غسل جمعه را در حمّام انجام می‌دادند (و ایشان) با توجه به این‌که نماز جمعه را واجب می‌دانستند، می‌خواستند غسل جمعه انجام شود بر نماز جمعه اصرار داشتند حتی در همان کهولت سن.»

[۳۳] ریاحی، محمدحسین، ارباب معرفت، ص۳۱.

نماز جمعه ایشان «حال بخصوصی داشت همه این نماز حال بود، ما می‌گفتیم: شما حالی دارید می‌فرمودند: شما آخوند کاشی را ندیده بودید وقتی آخوند به طرف خدا می‌ایستاد و نماز می‌خواند، استخوان‌های سینه‌اش می‌لرزید و حالتی داشت که همه در و دیوار مدرسه صدر جذب می‌شد.»

[۳۴] ریاحی، محمدحسین، ارباب معرفت، ص۲۹.

خطبه‌های نماز جمعه او «در تقویت روحیه معنوی افراد خیلی مؤثر و مفید بود شخصی گفته بود که این خطبه‌ها از جهت موعظه بودن آن، برای یک هفته ما بس است.»

[۳۵] ریاحی، محمدحسین، ارباب معرفت، ص۲۹.

وی «برای اجرای نماز جمعه چه زحماتی را متحمل شدند و چقدر جا عوض کردند (ابتدا) مسجد گَرَکْ یَراقْ‌ها (نوعی شُغل بوده است)‌ ـ بر روی یک حصیر کهنه، زیر یک درخت توت قدیمی ـ بود سپس مسجد حکیم، مسجد در کوشک، مسجد جامع، مسجد رهنان، مسجد مرحوم حجت‌الاسلام صدیقین، منزل شخصی برادرش حاج عبدالعلی ارباب و بالاخره (محله) گورتان در راه نجف آباد؛ ایشان خود را موظف می‌دانستند که حدّ شرعی فاصله نماز (جمعه) را رعایت کنند و به همین دلیل فاصله را دائماً افزودند (تا به خارج شهر اصفهان محله فوق‌الذکر کشیده شد) البته عمق مطلب اخلاق ستوده آن بزرگوار بود که نمی‌خواستند اقدام ایشان کمترین بار خاطری برای نمازگزار (امام جمعه) دیگری در حول و حوش ایشان باشد.»

[۳۶] ریاحی، محمدحسین، ارباب معرفت، ص۷۳ و ۷۴.

درآن زمان، نماز جمعه در اصفهان توسط امام جمعه اصفهان (آقا محمّدمهدی سلطان العلماء) و در محله گورتان توسط حاج آقا رحیم ارباب و در علویجه – ۷۰ کیلومتری اصفهان ـ توسط آیت‌الله سید میرزا‌ هادی طباطبایی رفیعی اقامه می‌شد و از آن زمان تاکنون ادامه دارد.
«آقای ارباب دلیل مهمشان بر وجوب تعیین نماز جمعه در دوران غیبت کبری، همین بسط ید علمای شیعه بود بسط ید علمای شیعه را ایشان دلیل بر وجوب تعیینی می‌گرفتند، چون در زمان ائمّه (علیهم‌السّلام) بسط یدی بود، آن‌ها نماز جمعه را اقامه می‌کردند مثلا امیرالمؤمنین علی (علیه‌السّلام) در پنج سال حکومتشان و یا امام حسن مجتبی (علیه‌السّلام) در شش ماه حکومت خود.»

[۳۷] ریاحی، محمدحسین، ارباب معرفت، ص۴۹.

مشرب فلسفی

جلال‌الدین همایی در خصوص مشرب فلسفی حاج آقا رحیم ارباب می‌نویسد:
«حاج آقا رحیم ارباب آخرین یادگار مکتب قدیم اصفهان هستند که به غور فلسفه ملاصدرا رسیده و غوامض و دقایق آن‌را به درستی و خالی از حشو و زواید فهمیده و هضم کرده و به اصول و مبانی آن کاملا معتقد می‌باشند چیزی که هست، اهل تظاهر و فضل فروشی نیستند شاگردان خصوصی خود را نیز با همین خوی و عادت تربیت فرموده‌اند.»

[۳۸] همایی، جلال‌الدین، دو رساله در فلسفه اسلامی، ص۱۶.

آیت‌الله ارباب و امام خمینی

«در ابتدای مبارزات امام خمینی (قدس‌سره) و نهضت ایشان، قضایای نهضت به آقای ارباب منتقل شد و ایشان فرمودند: آقای خمینی که از اصحاب لیل (اهل نماز شب) هستند باید پیروز شوند و کارشان به ثمر برسد شخصی به آیت‌الله ارباب گفت: شاه انتظار دارد که حضرت آیت‌الله العظمی خمینی بروند و از او عذرخواهی کنند، آقای ارباب در جواب او فرمودند: این شاه است که باید برود و از ایشان عذرخواهی کند.»

[۳۹] ریاحی، محمدحسین، ارباب معرفت، ص۳۳.

آیت‌الله ارباب و مسائل جهانی

«ایشان در مسائل جهانی و خارج از کشور نیز اگر صلاح می‌دانستند، اظهار نظر می‌فرمودند در موقع استقلال الجزایر که ظاهراً در سال ۱۳۴۲ش بود، فتوایی جهت کمک به مسلمانان و ملت الجزایر و به نفع آنان و علیه دولت فرانسه صادر نمودند.»
در بخشی از آن آمده است: «وَ قالَ تَبارکَ وَ تَعالی اِنْ تَنْصرُوا الله یَنْصُرکُمْ وَ یُثَبِّت اَقْدامَکُمْ.
دیر زمانی است که اهل الجزایر به وجوه مختلفه دچار گرفتاری شدید گردیده و ندای یا للمسلمین آن‌ها به سمع عالمیان رسیده، به منظور عمل به لوازم ایمان بلکه عمل به لوازم بشریت و وجدان مامول و مترقب از ارباب همم عالیه و اولیاء احسان که مظانّ خیرند، از طبقات جامعه و طوایف این است که در اسرع اوقات هر چند زودتر بذل جهد فرموده در مقام مساعدت و دستگیری این ستمدیدگان که حال آن‌ها حزن‌آور و رقّت‌بار است بر آیند و خداوند را از خود خشنود فرمایند ان‌شاء‌الله وسیله ازدیاد نعمت و برکت خواهد بود اقل الخلیقه رحیم.»

[۴۰] ریاحی، محمدحسین، ارباب معرفت، ضمائم.

ویژگی‌ها

حاج آقا رحیم شخصیتی علمی و اخلاقی بودند. برخی از ویژگی‌های ایشان را یادآور می‌شویم.

احترام به استادان

ارادت و عشق حاج آقا رحیم به استادانش، به خصوص جهانگیرخان قشقایی و آخوند کاشی به حدّی بود که نظیرش در کم‌تر کسی دیده شده است وی در خدمت آن دو بزرگوار می‌ایستاد تا بگویند: آقا رحیم، بنشین! آن وقت با ادب در حضور آنان می‌نشست «نکته مهمی که در زندگی ایشان قابل توجه است و به عنوان اُسوه‌پذیری از آیت‌الله ارباب می‌توان نام برد، این است که در مورد خدمت به استادش، جهانگیرخان این‌گونه بود که کلیّه وسایل زندگی و خوراک ایشان را تهیه و غذای ایشان را آماده می‌کرد و حتی لباس‌های ایشان را با نهایت احتیاطی که طبیعت او بود، می‌شست آن‌گاه اگر اجازه می‌داد از خدمتش مرخص می‌شد.»

[۴۱] ریاحی، محمدحسین، ارباب معرفت، ص۷۴.

احترام به سادات

ایشان در خصوص سادات احترام ویژه‌ای قائل بود:
یکی از خصوصیات ایشان این بود که جلوتر از سادات، مطلقا راه نمی‌رفتند حتی اگر کسانی عنوان شاگردی داشتند و سیّد بودند، حتماً باید آن سیّد جلو برود آیت‌الله ارباب آن‌قدر برای سادات ارزش قائل بودند که به دستور ایشان، در مدرسه امام صادق (علیه‌السّلام) (چهار باغ) انجمن سادات تشکیل شد و به سادات اعلام کردند اگر عمامه نگذاشته‌اید، لااقل دگمه سبزی به لباستان بگذارید، زیرا دیگران موظفند احترام سادات را داشته باشند.

[۴۲] ریاحی، محمدحسین، ارباب معرفت، ص۳۵.

اداره زندگی

آیت‌الله ارباب از سهم امام اعاشه (زندگی) نمی‌کردند، اصلا سهم امام نمی‌گرفتند و می‌گفتند: خودتان به طلاّب مستحق سهم امام بدهید یکی از روحانیون می‌گفت: مقداری سهم امام جهت ایشان آورده بودند، فرمودند تا آن پول‌ها را به آقایی بدهند تا میان طلاب تقسیم کند، امّا پول برای فقرا می‌گرفتند و فقرا نیز به خانه ایشان رفته و حق خود را می‌گرفتند

[۴۳] ریاحی، محمدحسین، ارباب معرفت، ص۶.

حتی از عواید املاکی که اطراف شهرکُرد و از ناحیه ارث پدری به ایشان می‌رسید، به‌اندازه مخارج خود برمی‌داشتند و می‌فرمودند: همین‌اندازه مخارج ما می‌گذرد و بقیه عواید را می‌دادند به کشاورزان.

[۴۴] ریاحی، محمدحسین، ارباب معرفت، ص۹.

عبادت

آیت‌الله ارباب شب‌ها دیر به خواب می‌رفت و زود بیدار می‌شد شب‌های تابستان که همه در حیاط خانه می‌خوابیدند، ایشان نیمه‌های شب بیدار می‌شد، به پشت بام می‌رفت و مشغول نماز شب می‌شد.
«نمازهای ایشان، بدون استثنا در اول وقت بود تنها در یک مورد نماز را تاخیر می‌انداختند، آن‌هم به هنگامی بود که مهمانانی از سنخ خود داشتند یا در جایی مهمان بودند که معمّمین دیگری نیز در آن‌جا بودند بی‌شک، به خاطر آن‌که مبادا آن‌ها را در شرایطی قرار دهد که موظّف به اقامه نماز جماعت با ایشان باشند، از این کار کراهت داشتند مشرب اخلاقی آن بزرگ، آن چنان بسیط و عام بود که نمی‌خواست کم‌ترین بار خاطری برای همگِنان باشد.
مسلمانی بود با شناختی کامل که ذرّه ذرّه وجودش با آن عجین بود به هنگام نماز و دعا، در صدای لرزانش آن چنان استحکام و ایمانی بود که هر شنونده‌ای را به لرزه می‌اندا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.