پاورپوینت کامل تفسیر قرآن و حدیث ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تفسیر قرآن و حدیث ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تفسیر قرآن و حدیث ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تفسیر قرآن و حدیث ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

تفسیر

دانش‌ شرح‌ و تبیین‌ آیات‌ قرآن‌ که‌ از عهد نزول‌ وحی با شخص‌ پیامبر صلی الله علیه وآله آغاز شده‌ و پس‌ از رحلت‌ آن‌ حضرت‌، بتدریج‌ بسط‌ و تنوع‌ یافته‌ و گرایشها و روشهای مختلف‌ در این‌ حوزه‌ پدید آمده‌ است‌. علاوه‌ بر فراهم‌ آمدن‌ آثار فراوان‌ تفسیری به‌ عربی و فارسی و سایر زبانها، در طول‌ چهارده‌ قرن‌، مبانی و قواعد تفسیر نیز از دیرباز تدوین‌ گردیده‌ و به‌ استقلال‌ یا در مقدمه تفاسیر عرضه‌ شده‌ است‌. این‌ مقاله‌ از دو منظر تاریخی و موضوعی به‌ این‌ مبحث‌ پرداخته‌ و مشتمل‌ است‌ بر:
۱) کلیات‌. ۲) تفسیر پیامبر. ۳) تفسیر اهل‌بیت ‌. ۴) تفسیر صحابه‌. ۵) تفسیر تابعین‌. ۶) تفسیر مأثور . ۷) تفسیر ادبی. ۸) تفسیر فقهی. ۹) تفسیر عقلی ـ کلامی. ۱۰) تفسیر عرفانی . ۱۱) تفسیر علمی. ۱۲) تفسیر و گرایشهای تفسیری جدید. ۱۳) پژوهشهای تفسیری در جهان‌ اسلام‌ . ۱۴) خاورشناسان‌ و تفسیر.

فهرست مندرجات

۱ – کلیات
۱.۱ – واژه‌
۱.۱.۱ – معنای اول
۱.۱.۲ – معنای دوم
۱.۲ – کاربرد واژه در قرآن
۱.۳ – اصطلاح‌
۱.۴ – علم بودن تفسیر
۱.۴.۱ – معنای اصطلاحی اول
۱.۴.۲ – معنای اصطلاحی دوم
۱.۴.۳ – تعریف‌ زرکشی
۱.۴.۴ – تعریف‌ ابوحیان‌ غرناطی
۱.۴.۵ – تعریف‌ فناری
۱.۵ – ارتباط‌ بین‌ معنای لغوی و اصطلاحی
۱.۶ – تفسیر و تأویل‌
۱.۶.۱ – اشاره‌ به‌ تفاوت‌ بین‌ تفسیر و تأویل‌
۱.۶.۲ – آراء مغایرت تأویل‌ با تفسیر
۱.۶.۳ – تفاوت‌ بین‌ منقول‌ ومعقول‌
۱.۷ – ضرورت‌ و اهمیت‌ تفسیر
۱.۷.۱ – مهمترین‌ عوارض‌ ابهام‌ برخی مسائل‌
۱.۷.۲ – سطوح‌ و مراتب‌ علوم‌ و معارف‌ قرآن‌
۱.۷.۳ – روایات در باره اهمیت‌ تفسیر
۱.۷.۴ – شرافت کلام خدا و اهمیت سعادت‌ حقیقی
۱.۸ – شرایط‌ و آداب‌ تفسیر
۱.۸.۱ – علوم ظاهری لازم برای تفسیر
۱.۸.۲ – علم‌ موهبت‌
۱.۸.۳ – منابع نقلی معتبر در تفسیر
۱.۸.۴ – منابع لغوی معتبر در تفسیر
۱.۸.۵ – رعایت‌ قواعد تفسیر
۱.۹ – تفسیر به‌ رأی
۱.۱۰ – موضع علماء در قبال تفسیر به رأی
۱.۱۱ – روایات‌ نکوهش‌کننده تفسیر به‌ رأی
۱.۱۱.۱ – مضمون روایتین
۱.۱۱.۲ – کلام ابن انباری
۱.۱۱.۳ – کلام ابن عطیه
۱.۱۱.۴ – کلام طبرسی
۱.۱۱.۵ – کلام علامه طباطبائی
۱.۱۱.۶ – کلام قرطبی
۱.۱۲ – مراحل‌ و اقسام‌ تفسیر
۱.۱۲.۱ – طریق‌ اهل‌ بیت‌
۱.۱۲.۲ – طریق صحابه
۱.۱۲.۳ – تفسیر تابعین
۱.۱۲.۴ – مرحله روایت
۱.۱۲.۵ – مرحله تدوین
۱.۱۲.۶ – مرحله اجتهاد
۱.۱۲.۷ – تفسیر موضوعی
۲ – فهرست منابع‌
۳ – پانویس
۴ – منبع

کلیات

واژه‌

تفسیر در لغت‌ به‌ معنای ایضاح‌ و تبیین‌ است‌. در باره ریشه این‌ کلمه‌ دو رأی وجود دارد:

معنای اول

نخست‌ آنکه‌ این‌ واژه‌ از مادّه فسر گرفته‌ شده‌ است‌. لغویان‌ برای این‌ مادّه‌ معانی متعددی ذکر کرده‌اند، از جمله‌ بیان‌ و توضیح‌ دادن‌

[۱] جوهری، صحاح، ج ۲، ص۷۸۱.

[۲] ابن فارس، معجم‌ مقاییس‌ اللغه، ج۴، ص۵۰۴.

[۳] ابن‌منظور، لسان العرب، ج۵، ص۵۵.

، آشکار ساختن‌ امر پوشیده‌

[۴] ابن‌منظور، لسان العرب، ج۵، ص۵۵.

[۵] فیروزآبادی، القاموس‌ المحیط، ج۱، ص۴۵۶‌.

[۶] مرتضی زبیدی، تاج‌العروس، ج۱۳، ص۳۲۳‌.

و کشف‌ و اظهار معنای معقول‌

[۷] راغب‌ اصفهانی، مفردات، ج۱، ص۶۳۶.

[۸] مرتضی زبیدی، تاج‌العروس‌، ج۱۳، ص۳۲۳.

[۹] خلیل ابن احمد فراهیدی، العین، ج۷، ص‌۲۴۷.

[۱۰] جوهری، صحاح، ج ۲، ص۷۸۱.

[۱۱] ابن فارس، معجم‌ مقاییس‌ اللغه، ج۴، ص۵۰۴.

[۱۲] ابن‌منظور، لسان العرب، ج ۵، ص۵۵.

[۱۳] محمدبن‌ بهادر زرکشی، البرهان‌ فی علوم‌القرآن‌، ج‌ ۲، ص‌ ۱۴۷ ۱۴۸.

که‌ همه این‌ معانی در مفهوم‌ «تبیین‌ و آشکار ساختن‌ و اظهار کردن‌» مشترک‌اند. برخی «فسر» و «تفسیر» را مترادف‌ یکدیگر دانسته‌اند

[۱۴] خلیل ابن احمد فراهیدی، العین، ج۷، ص۲۴۷‌.

[۱۵] ابن درید، جمهره اللغه، ج ۲، ص۷۱۸.

[۱۶] جوهری، صحاح، ج۲، ص۷۸۱.

[۱۷] ابن فارس، معجم‌ مقاییس‌ اللغه، ج۴، ص۵۰۴.

[۱۸] ابن‌منظور، لسان العرب، ج ۵، ص۵۵.

[۱۹] فیروزآبادی، القاموس‌ المحیط، ج۱، ص۴۵۶‌.

[۲۰] مرتضی زبیدی، تاج‌العروس، ج۱۳، ص۳۲۳‌.

اما به‌ نظر میرسد که‌ ــ به‌ دلیل‌ خصوصیت‌ معنایی باب‌ تفعیل‌ که‌ اغلب‌ در معنای مبالغه‌ و تکثیر است‌

[۲۱] استرآبادی، شرح‌ شافیه ابن‌الحاجب، ج۱، ص‌ ۹۲‌.

و با توجه‌ به‌ معانی ذکر شده‌ برای «تفسیر» در کتب‌ لغت‌

[۲۲] ابن‌منظور، لسان العرب، ج ۵، ص۵۵.

[۲۳] فیروزآبادی، القاموس‌ المحیط، ج۱، ص۴۵۶‌.

[۲۴] مرتضی زبیدی، تاج‌العروس، ج۱۳، ص۳۲۳‌ ‌.

ــ واژه تفسیر مبالغه معنای فَسر

[۲۵] الفیومی، المصباح‌ المنیر، ج۲، ص۴۱۷.

[۲۶] اقرب‌الموارد فی فصح‌العربیه و الشوارد، ذیل‌ فسر .

و به‌ معنای آشکار نمودن‌ مطالب‌ معنوی و معقول‌ همراه‌ با سعی و اجتهاد باشد.

[۲۷] ابن‌ عاشور (محمدطاهربن‌ محمد)، التحریر و التنویر، ج‌ ۱، ص‌ ۱۰.

[۲۸] محمدهادی معرفت‌، التفسیر و المفسّرون‌ فی ثوبه‌ القشیب‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۳ـ۱۴.

معنای دوم

دیدگاه‌ دوم‌ آن‌ است‌ که‌ این‌ واژه‌ مشتق‌ از «سفر» و مقلوب‌ آن‌ است‌.

[۲۹] مقدمتان‌ فی علوم‌ القرآن، ج۱، ص‌ ۱۷۳.

[۳۰] ابوالفتوح‌ رازی، روض‌الجنان‌ و روح‌الجنان‌ فی تفسیرالقرآن‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۳ـ۲۴.

[۳۱] محمدبن‌ بهادر زرکشی، البرهان‌ فی علوم‌القرآن‌، ج‌ ۲، ص‌ ۱۴۷.

[۳۲] سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌القرآن‌، ج‌ ۴، ص‌ ۱۹۲.

[۳۳] فخرالدین‌بن‌ محمد طریحی، مجمع‌ البحرین، ج ۳، ص۴۰۱ ‌.

این‌ قول‌ علاوه‌ بر آنکه‌ مبتنی بر قاعده اشتقاق‌ کبیر میباشد که‌ در زبان‌ عرب‌ رایج‌ است‌،

[۳۴] تهانوی، موسوعه کشّاف‌ اصطلاحات ‌الفنون‌ والعلوم‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۰۷.

[۳۵] صبحی صالح‌، دراسات‌ فی فقه‌ اللغه، ج۱، ص‌ ۱۸۶.

ناشی از آن‌ است‌ که‌ برخی از لغت‌شناسان‌ معنای اصلی مادّه سفر را کشف‌ و آشکار شدن‌ دانسته‌اند

[۳۶] ابن فارس، معجم‌ مقاییس‌ اللغه، ج۳، ص ۸۳.

[۳۷] ابن‌منظور، لسان العرب، ج۴، ص۳۶۷.

با این‌ توضیح‌ که‌ دو مادّه‌، علاوه‌ بر لفظ‌، در معنا نیز مشابه‌اند. اما بررسی موارد استعمال‌ این‌ دو مادّه‌ نشان‌ میدهد که‌ اولی بیش‌تر در مورد اظهار معنای معقول‌ و آشکار کردن‌ مطالب‌ معنوی و دومی برای آشکار نمودن‌ اشیای خارجی و محسوس‌ استفاده‌ میشود.

[۳۸] ابن‌منظور، لسان العرب، ج۴، ص۳۶۷.

[۳۹] المصباح‌ المنیر، الفیومی، ج۱، ص۲۷۸.

[۴۰] مرتضی زبیدی، تاج‌العروس، ج۱۲، ص۳۷- ۳۸‌ ‌.

چنانکه‌ راغب‌ اصفهانی کاربرد اولی را برای بیان‌ معنای معقول‌

[۴۱] راغب اصفهانی، مفردات، ج ۱، ص۶۳۶.

و کاربرد دومی را مختص‌ به‌ اعیان‌ مادّی و خارجی

[۴۲] راغب اصفهانی، مفردات، ج۱، ص۴۱۲.

دانسته‌ است‌ و امین‌ خولی

[۴۳] دائره المعارف‌الاسلامیه، امین‌ خولی، ج‌ ۹، ص‌ ۴۱۱.

نیز همین‌ نظر را تأیید کرده‌، ضمن‌ اینکه‌ در اشتقاق‌ واژه تفسیر از هر یک‌ از این‌ دو مادّه‌ تفاوتی قائل‌ نیست‌ زیرا هر دو در معنای «کشف‌ و اظهار» مشترک‌اند

[۴۴] راغب اصفهانی، مفردات، ج ۱، ص۶۳۶.

اکثر لغویان‌ معتقد به‌ دیدگاه‌ نخست‌اند و در کتب‌ خود به‌ دیدگاه‌ دوم‌ اشاره‌ای نکرده‌اند

[۴۵] خلیل ابن احمد فراهیدی، العین، ج۷، ص۲۴۷‌.

[۴۶] ابن درید، جمهره اللغه، ج ۲، ص۷۱۸.

[۴۷] جوهری، صحاح، ج۲، ص۷۸۱.

[۴۸] ابن فارس، معجم‌ مقاییس‌ اللغه، ج۴، ص۵۰۴.

[۴۹] ابن‌منظور، لسان العرب، ج ۵، ص۵۵.

[۵۰] فیروزآبادی، القاموس‌ المحیط، ج۱، ص۴۵۶‌.

[۵۱] مرتضی زبیدی، تاج‌العروس، ج۱۳، ص۳۲۳‌.

همچنین‌ گفته‌ شده‌ که‌ اصل‌ واژه تفسیر، سریانی است‌ که‌ در متون‌ قدیمیِ این‌ زبان‌ به‌ معنای شرح‌ و توضیح‌ کتاب‌ مقدّس‌ فراوان‌ به‌ کار رفته‌ است‌ .

[۵۲] جفری، ص‌ ۹۲.

[۵۳] جعفر شهیدی، تفسیر، ج۱، ص‌ ۱۳۲.

کاربرد واژه در قرآن

واژه تفسیر تنها یک‌ بار در قرآن‌

[۵۴] فرقان‌/سوره۲۵، آیه۳۳.

به‌ کار رفته‌ است‌ که‌ در آن‌ خطاب‌ به‌ پیامبر اکرم‌ گفته‌ شده‌ که‌ مشرکان‌ مکه ‌، در مقام‌ ایراد و بهانه‌آوری نسبت‌ به‌ رسالت‌ پیامبر اسلام‌ و قرآن‌ به‌ هر مَثلی دست‌ یازند، خدا در برابر آنان‌ پاسخی میآورد که‌ هم‌ حق‌ است‌ هم‌ مطلب‌ را به‌ بهترین‌ وجه‌ (اَحسن‌ تفسیراً) ارائه‌ میکند.

[۵۵] طبرسی، مجمع البیان، ج۷، ص۲۹۵.

[۵۶] طباطبائی، المیزان، ج ۱۵، ص ۲۱۲.

اگر چه‌ آرای مفسران‌ در توضیح‌ معنای «تفسیراً» در این‌ آیه‌ مختلف‌ است‌، بیشتر آنان‌، این‌ واژه‌ را به‌ معناهایی نظیر بیان‌، کشف ‌، تفصیل‌ و دلالت‌ گرفته‌اند

[۵۷] طبری، جامع البیان، ج ۹، ص۲۶۷ ‌.

[۵۸] البغوی، تفسیرالبغوی، ج۳، ص ۴۴۵.

[۵۹] زمخشری، تفسیر کشاف، ج ۳، ص۲۷۹.

[۶۰] طبرسی، مجمع البیان، ج ۷، ص۲۹۵.

[۶۱] ابو الفتوح رازی، روض‌الجنان‌ و روح‌الجنان‌ فی تفسیرالقرآن‌.

[۶۲] آلوسی، روح‌المعانی، ج۱۰، ص۱۶.

[۶۳] علی اکبر بابایی ودیگران، روش شناسی تفسیر قرآن، ج۱، ص‌ ۱۰ـ۱۲.

اصطلاح‌

تفسیر در اصطلاح‌ عام‌ به‌ شرح‌ و توضیح‌ کتابهای علمی و ادبی و فلسفی اطلاق‌ میشود

[۶۴] د. اسلام‌، چاپ‌ اول‌، ذیل‌ واژه‌.

، چنانکه‌ آثار مکتوب‌ در شرح‌ کتابهای دانشمندانی چون‌ ارسطو و اقلیدس‌ و نیز شرح‌ برخی سخنان‌ و اشعار مهم‌به‌ این‌ نام‌ خوانده‌ شده‌ است‌.

[۶۵] علیبن‌ یوسف‌ قفطی، تاریخ‌ الحکماء، ج۱، ص‌ ۹۷.

[۶۶] علیبن‌ یوسف‌ قفطی، تاریخ‌ الحکماء، ج۱، ص۹۹ـ۱۰۰.

[۶۷] علیبن‌ یوسف‌ قفطی، تاریخ‌ الحکماء، ج۱، ص۲۷۵.

[۶۸] علیبن‌ یوسف‌ قفطی، تاریخ‌ الحکماء، ج۱، ص۲۸۸.

[۶۹] حاجی خلیفه‌، کشف الظنون، ج‌ ۱، ستون‌ ۴۶۲.

[۷۰] آقابزرگ‌ طهرانی، الذریعه، ج‌ ۴، ص‌ ۳۴۶۳۵۱.

همچنین‌ تفسیر یکی از صنایع‌ ادبی است‌. در این‌ صنعت‌، شاعر یا گوینده‌ آنچه‌ را که‌ درآغاز به‌ صورت‌ مبهم‌ یا مجمل‌ آورده‌، شرح‌ میدهد،

[۷۱] ابن‌ رشیق‌، العمده فی محاسن‌الشعر و آدابه‌ و نقده‌، ج‌ ۲، ص‌ ۳۵.

[۷۲] یحیی بن‌ حمزه‌ یمنی، الطراز المتضمن‌ لاسرار البلاغه و علوم‌ حقائق‌ الاعجاز، ج‌ ۲، ص‌ ۴۴.

[۷۳] ابن‌ عاشور (محمدطاهربن‌ محمد)، تفسیرالتحریر و التنویر، ج‌ ۱، ص‌ ۱۰.

[۷۴] دائره المعارف‌الاسلامیه، امین خولی، ج‌ ۱۴، ص‌ ۲۳۶.

اما به‌ دلیل‌ کثرت‌ استعمال‌ تفسیر در بیان معانی الفاظ‌ و عبارات‌ قرآن‌، این‌ واژه‌، به‌ تنهایی و بدون‌ ذکر قرینه‌، در عرف‌ دانشمندان‌ اسلامی و همه مسلمانان‌ بر تفسیر قرآن‌ دلالت‌ میکند.

علم بودن تفسیر

در باره « علم‌ » بودن‌ تفسیر، مفسران‌ و دانشمندان‌ علوم‌ قرآنی اختلاف‌ نظر دارند. ابن‌عاشور

[۷۵] ابن‌ عاشور (محمدطاهربن‌ محمد)، تفسیرالتحریر و التنویر، ج‌ ۱، ص‌ ۱۲.

علم‌ دانستن‌ تفسیر را نوعی تسامح‌ میداند و معتقد است‌ که‌ دانشمندان‌ علوم‌ اسلامی قبل‌ از تدوین‌ هر علمی به‌ تفسیر قرآن‌ پرداختند و بر اثر کثرت‌ گفتگو و ممارست‌ در این‌ فن‌، بتدریج‌ دارای ملکه فهم‌ اسلوبها و ظرایف‌ نظم‌ قرآن‌ شدند. آنان‌ از این‌ طریق‌ به‌ مجموعه دانشهایی دست‌ یافتند که‌ البته‌ بیشترین‌ ارتباط‌ را با قرآن‌ داشت‌ و به‌ همین‌ دلیل‌ بود که‌ تفسیر علم‌ نامیده‌ شد. اختلاف‌ ذکر شده‌، موجب‌ تفاوت‌ در نحوه نگرش‌ به‌ تفسیر و عدم‌ ارائه تعریفی یکسان‌ برای آن‌ شده‌ است‌،

[۷۶] ابن‌ عاشور (محمدطاهربن‌ محمد)، تفسیرالتحریر و التنویر، ج۱، ص‌ ۱۳.

چنانکه‌ در ارائه معنای اصطلاحی تفسیر دو نظریه‌ مطرح‌ بوده‌ است‌:

معنای اصطلاحی اول

طبق‌ نظریه نخست‌، که‌ به‌ گذشتگان‌ منسوب‌ است‌، تفسیر در زمره علوم‌ عقلی به‌ معنای رایج‌ آن‌ محسوب‌ نمیشود زیرا شامل‌ قواعد معیّن‌ یا ملکه ناشی از کاربرد یک‌ سلسله‌ قواعد و اصول‌ مشخص‌ نیست‌؛ ازینرو، طرفداران‌ این‌ نظریه‌ متعرض‌ موضوع‌ و مسائل‌ تفسیر نشده‌ و به‌ این‌ توضیح‌ اکتفا کرده‌اند که‌ تفسیر بیان‌ کلام‌ خدا یا بیانگر الفاظ‌ قرآن‌ و مفاهیم‌ آنهاست‌.

معنای اصطلاحی دوم

بنا بر نظریه دوم‌، گروهی با زحمت‌ فراوان‌ برای تفسیر تعاریفی ذکر کرده‌اند. اشکال‌ این‌ تعریفها یا این‌ است‌ که‌علوم‌ دیگری غیر از تفسیر را نیز شامل‌ میشود یا اینکه‌ برخی علوم‌ را که‌ فهم‌ قرآن‌ نیازمند به‌ آنهاست‌، در تعریف‌ تفسیر داخل‌ میکنند. وی

[۷۷] ابن‌ عاشور (محمدطاهربن‌ محمد)، تفسیرالتحریر و التنویر، ج۱، ص‌ ۱۳.

نظریه اول‌ را به‌ دلیل‌ پرهیز از اطاله کم‌فایده‌ ترجیح‌ میدهد. ذهبی

[۷۸] محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسّرون‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۴۱۶.

نیز عین‌ عبارات‌ امین‌ خولی را آورده‌ است‌ با این‌ تفاوت‌ که‌ او علم‌ قرائات‌ و رسم‌الخط‌ را نیز داخل‌ در علم‌ تفسیر میداند، چرا که‌ معنای برخی آیات‌ با اختلاف‌ قرائت‌ و رسم‌الخط‌ آنها تغییر مییابد.

[۷۹] محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسّرون‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۵.

به‌ اعتقاد او با آنکه‌ طرفداران‌ نظریه دوم‌ تعاریف‌ متعددی که‌ ظاهراً با یکدیگر متفاوت‌اند، ارائه‌ کرده‌اند، همه آن‌ تعاریف‌ بیانگر یک‌ معنا و مفهوم‌اند.
در هر صورت‌ بسیاری از مفسران‌، احتمالاً به‌ دلیل‌ وضوح‌ معنای متبادر از تفسیر، برای آن‌ تعریفی ذکر نکرده‌اند (فخررازی، ابن‌عطیه‌، ثعالبی، ابن‌جوزی و بیضاوی در مقدمه تفسیر خود هیچ‌ تعریفی برای تفسیر نیاورده‌اند، طبری) و بیش‌تر تعاریف‌ برای اصطلاح‌ تفسیر در کتب‌ علوم‌ قرآنی و گاه‌ در مقدمه برخی تفاسیر آمده‌ است‌. گروهی دامنه تفسیر را بحدی گسترش‌ داده‌اند که‌ شامل‌ همه علوم‌ قرآنی و علوم‌ مرتبط‌ با دین‌ و شریعت‌ میشود. از جمله‌ طوسی

[۸۰] طوسی، تفسیر تبیان، ج‌ ۱، ص‌ ۳.

هر چه‌ را که‌ باعث‌ آشکار ساختن‌ معنا و کشف‌ مراد قرآن‌ شود ــ شامل‌ مباحث‌ قرائت‌ و معانی و اعراب‌ و بررسی متشابهات‌ و حتی پاسخ‌ به‌ شبهات‌ گروههای مختلف‌ اهل‌ باطل‌ ــ تفسیر میشمارد.

تعریف‌ زرکشی

در یکی از دو تعریف‌ زرکشی

[۸۱] محمدبن‌ بهادر زرکشی، البرهان‌ فی علوم‌القرآن‌، ج‌ ۲، ص‌ ۱۴۸.

[۸۲] محمدبن‌ بهادر زرکشی، البرهان‌ فی علوم‌القرآن‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۳.

نیز علم‌ تفسیر شامل‌ علم‌ اسباب‌ نزول‌ ، مکی و مدنی، ناسخ‌ و منسوخ‌، عام‌ و خاص‌، مطلق‌ و مقید و همچنین‌ علم‌ حلال‌ و حرام‌ و امر و نهی خداوند و نظایر آنهاست‌.

[۸۳] سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌القرآن‌، ج‌ ۴، ص‌ ۱۹۴.

تعریف‌ ابوحیان‌ غرناطی

طبق‌ تعریف‌ ابوحیّان‌ غرناطی

[۸۴] ابوحیّان‌ غرناطی، تفسیرالبحر المحیط‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۳۱۴.

تفسیر علمی است‌ در باره چگونگی تلفظ‌ الفاظ‌ قرآن‌ و مدلولهای آن‌ها و احکام‌ الفاظ‌ در حال‌ اِفراد و ترکیب‌ و تتمه‌هایی در آن‌ باب‌. ابوحیّان‌ در این‌ تعریف‌، از سویی به‌ علومی نظیر تجوید و قرائات‌ و لغت‌ و صرف‌ و نحو و بلاغت ‌، که‌ علم‌ تفسیر مبتنی بر آنهاست‌، نظر داشته‌ و از سوی دیگر به‌ برخی علوم‌ قرآنی، مانند شناخت‌ ناسخ‌ و منسوخ‌ و اسباب‌ نزول‌، توجه‌ کرده‌ است‌.

تعریف‌ فناری

در تعریفی دیگر تفسیر عبارت‌ است‌ از شناخت‌ احوال‌ کلام‌ خداوند به‌ مقدار توان‌ انسان ‌، از جهت‌ قرآن‌ بودن‌ و از جهت‌ دلالت‌ بر مراد خداوند، چه‌ دلالت‌ قطعی چه‌ دلالت‌ ظنی

[۸۵] حاجی خلیفه‌، کشف الظنون، ج‌ ۱، ص۱۸.

[۸۶] صدیق‌ حسن‌خان‌، فتح‌ البیان‌ فی مقاصد القرآن‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۱.

[۸۷] طبرسی، مجمع البیان، ج‌ ۱، ص‌ ۱۸.

که‌ همگی این‌ تعریف‌ را از محمدبن‌ حمزه فَناری (متوفی ۸۳۴) نقل‌ کرده‌اند. این‌ تعریف‌ را بویژه‌ به‌ دلیل‌ داشتن‌ قید «به‌ مقدار توان‌ انسان‌»، برخی متأخران‌ بیشتر پذیرفته‌اند، چنانکه‌ زرقانی

[۸۸] محمد عبدالعظیم‌ زرقانی، مناهل‌العرفان‌ فی علوم‌القرآن‌، ج‌ ۲، ص‌ ۳.

و ذهبی

[۸۹] محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسّرون‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۶.

قید مذکور را در تعریف‌ خود جای داده‌اند.

[۹۰] حاجی خلیفه‌، ج‌ ۱، ستون‌ ۴۲۷.

[۹۱] طبرسی، مجمع البیان، ج‌ ۱، ص‌ ۱۸.

[۹۲] محمدحسین‌ علی صغیر، المبادی العامه لتفسیر القرآن‌ الکریم‌ بین‌ النظریه و التطبیق‌، ج۱، ص‌ ۱۹.

ارتباط‌ بین‌ معنای لغوی و اصطلاحی

به‌رغم‌ وجود تعاریف‌ فراوان‌ با الفاظ‌ و تعبیرات‌ مختلف‌ برای تفسیر،

[۹۳] علوم‌ القرآن‌ عندالمفسرین‌، ج‌ ۳، ص‌ ۱۶۹ـ۱۸۶.

[۹۴] علی اکبر بابایی ودیگران، روش‌شناسی تفسیر قرآن‌، ج۱، ص‌ ۱۲ـ ۲۳.

همه آن‌ها در اینکه‌ تفسیر ناظر به‌ بیان‌ معانی و مرادات‌ الفاظ‌ و عبارات‌ قرآن‌ کریم‌ است‌، مشترک‌اند، بنابراین‌، در این‌ صورت‌ نوعی ارتباط‌ بین‌ معنای لغوی و اصطلاحی تفسیر وجود دارد.

[۹۵] ابن‌ عاشور (محمدطاهربن‌ محمد)، تفسیرالتحریر و التنویر، ج‌ ۱، ص‌ ۱۱- ۱۲.

[۹۶] محمدحسین‌ علی صغیر، المبادی العامه لتفسیر القرآن‌ الکریم‌ بین‌ النظریه و التطبیق‌، ج۱، ص۱۹.

میتوان‌ گفت‌ تفسیر تلاشی است‌ که‌ مفسر برای استنباط‌ معنا و مراد از الفاظ‌ قرآن‌ صورت‌ میدهد، ازینرو، برخی گفته‌اند که‌ میدان‌ علم‌ تفسیر جایی است‌ که‌ ابهامی در کلام‌ باشد و مفسر با سعی و اجتهاد، پنهان‌ یا پیچیده‌ بودن‌ را از آن‌ بزداید.

[۹۷] محمدباقر حکیم‌، علوم‌القرآن‌، ج۱، ص‌ ۲۴۲- ۲۴۳.

[۹۸] محمدهادی معرفت‌، التفسیر و المفسّرون‌ فی ثوبه‌ القشیب‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۴.

تفسیر و تأویل‌

به‌ سبب‌ اختلاف‌ موجود بین‌ مفسران‌ و صاحب‌نظران‌ علوم‌ قرآنی در معنای تأویل‌ قرآن‌، دیدگاههای گوناگونی در باره نسبت‌ بین‌ تفسیر و تأویل‌ ابراز شده‌ است‌.

[۹۹] علوم‌ القرآن‌ عندالمفسرین‌، ج‌ ۳، ص‌ ۲۰۳ـ ۲۱۶.

[۱۰۰] محمدحسین‌ علی صغیر، المبادی العامه لتفسیر القرآن‌ الکریم‌ بین‌ النظریه و التطبیق‌، ج۱، ص‌ ۲۰ـ۲۳.

برخی تفسیر و تأویل‌ را به‌ یک‌ معنا دانسته‌اند. این‌ قول‌ که‌ از ادیبان‌ متقدمی چون‌ ابوعبید قاسم‌بن‌ سلاّم‌ (متوفی ۲۲۴)

[۱۰۱] سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌القرآن‌، ج‌ ۴، ص‌ ۱۹۲.

و ابوالعباس‌ مبرَّد (متوفی ۲۸۶)

[۱۰۲] طبرسی، مجمع البیان، ج‌ ۱، ص‌ ۳۹.

نقل‌ شده‌، به‌ عنوان‌ دیدگاه‌ مشهور مفسران‌ متقدم‌ مطرح‌ است‌.

[۱۰۳] ابن‌ جوزی، زادالمسیر فی علم‌التفسیر، ج‌ ۱، ص‌ ۱۱- ۱۲.

برخی دیگر، از جمله‌ محمدبن‌ حبیب‌ نیشابوری (متوفی۲۴۵)، این‌ دیدگاه‌ را نپذیرفته‌اند.

[۱۰۴] محمدبن‌ بهادر زرکشی، البرهان‌ فی علوم‌القرآن‌، ج‌ ۲، ص‌ ۱۵۲.

[۱۰۵] سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌القرآن‌، ج‌ ۴، ص‌ ۱۹۲.

ظاهراً واژه تأویل‌ تقریباً از اواخر قرن‌سوم‌ به‌ عنوان‌ اصطلاحی مکی برای شرح‌ و توضیح‌ آیات‌ قرآن‌ به‌ کار میرفته‌ و حدود یک‌ قرن‌ بعد واژه تفسیر جانشین‌ آن‌ شده‌ است‌.

[۱۰۶] دائره المعارف‌الاسلامیه، امین خولی، ج‌ ۱۴، ص‌ ۲۳۶.

اشاره‌ به‌ تفاوت‌ بین‌ تفسیر و تأویل‌

هر چنداشاره‌ به‌ تفاوت‌ بین‌ تفسیر و تأویل‌ در آثار متقدمانی چون‌ مقاتل‌بن‌ سلیمان‌ (متوفی ۱۵۰)

[۱۰۷] مقاتل‌بن‌ سلیمان‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۵- ۲۷.

، طبری (متوفی ۳۱۰)

[۱۰۸] طبری، جامع‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۶.

و ماتریدی (متوفی ۳۳۳)

[۱۰۹] محمدبن‌ محمد ماتریدی، تفسیر الماتریدی، ج‌ ۱، ص‌ ۲۳ـ ۲۵.

[۱۱۰] سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌القرآن‌، ج‌ ۴، ص‌ ۱۹۲.

به‌ چشم‌ میخورد، با این‌ حال‌ طبری و ماتریدی در نامگذاری آثار خود در باره شرح‌ و توضیح‌ آیات‌ قرآن‌ (به‌ ترتیب‌: جامع‌البیان‌ عن‌ تأویل‌ آی القرآن‌ و تأویلات‌ اهل‌السنه ) از واژه تأویل‌ استفاده‌ کرده‌اند.

[۱۱۱] دائره المعارف‌الاسلامیه، امین خولی، ج‌ ۱۴، ص‌ ۲۳۶.

[۱۱۲] محمدبن‌ محمد ماتریدی، تفسیر الماتریدی، ج‌ ۱، ص‌ ۲۳ـ ۲۵.

به‌ نظر راغب‌ اصفهانی

[۱۱۳] راغب‌ اصفهانی، تفسیر الراغب، ج۱، ص‌ ۱۰- ۱۱.

تفسیر بیش‌تر در الفاظ‌ و مفردات‌، و تأویل‌ بیشتر در معانی و جملات‌ استعمال‌ شده‌ است‌، ضمن‌ اینکه‌ تأویل‌ معمولاً در مورد کتب‌ آسمانی به‌ کار میرود و تفسیر در مورد کتب‌ دیگر نیز کاربرد دارد.

[۱۱۴] سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌القرآن‌، ج‌ ۴، ص‌ ۱۹۲.

آراء مغایرت تأویل‌ با تفسیر

در دوره‌های سپسین‌ بسیاری از صاحب‌نظران‌، تأویل‌ را اساساً مغایر با تفسیر دانسته‌اند، بدین‌ معنا که‌ تفسیر را ناظر به‌ مباحث‌ لفظی قرآن‌ (شامل‌ معانی واژه‌ها و عبارات‌) و تأویل‌ را کوششی در جهت‌ ترجیح‌ یکی از دو یا چند احتمال‌ معنایی یا کوششی برای دستیابی به‌ معانی درونی آیات‌ قرآن‌ دانسته‌اند. مثلاً طبرسی

[۱۱۵] طبرسی، مجمع البیان، ج‌ ۱، ص‌ ۳۹.

با اینکه‌ هر دو واژه‌ را راجع‌ به‌ معنا و مفاهیم‌ الفاظ‌ میداند، تفسیر را به‌ کشف‌ مراد از لفظ‌ مشکل‌ و تأویل‌ را به‌ باز گرداندن‌ یکی از دو احتمال‌ به‌ معنای مطابق‌ با ظاهر معنا کرده‌ است‌

[۱۱۶] علی بن‌ محمد جرجانی، ‌التعریفات‌، ج۱، ص‌ ۴۷.

ابوطالب‌ تغلبی

[۱۱۷] سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌القرآن‌، ج۴، ص‌ ۱۹۳.

[۱۱۸] حاجی خلیفه‌، کشف الظنون، ج‌ ۱، ستون‌ ۳۳۴.

تفسیر را متکفل‌ بحث‌ از معنای وضعیِ لفظ‌ و تأویل‌ را تفسیرِ معنای درونی آن‌ دانسته‌ است‌.

[۱۱۹] حسن‌بن‌ عبداللّه‌ عسکری، معجم‌الفروق‌ اللغویه، ج۱، ص‌ ۱۳۱.

[۱۲۰] محمدبن‌ محمد ماتریدی، تفسیر الماتریدی.

[۱۲۱] سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌القرآن‌، ج‌ ۴، ص‌ ۱۹۲.

برخی متأخران‌، همین‌ نظر را با تعبیرِ « دلالت‌ تفسیر قطعی و دلالت‌ تأویل‌ ظنّی است‌»، بیان‌ کرده‌اند.

[۱۲۲] عبد العزیز سید اهل‌، من‌ اشارات‌ العلوم‌ فی القران‌ الکریم‌، ج۱، ص‌ ۵۸.

[۱۲۳] محمدحسین‌ علی صغیر، المبادی العامه لتفسیر القرآن‌ الکریم‌ بین‌ النظریه و التطبیق‌، ج۱، ص‌ ۲۳.

برخی نیز آنچه‌ را که‌ در قرآن‌ بوضوح‌ آمده‌ یا شرح‌ آن‌ در سنّت‌ وارد شده‌ است‌، تفسیر میشمارند که‌ به‌ همین‌دلیل‌ اجتهاد و رأی بدان‌ راه‌ ندارد، در حالی که‌ تأویل‌ یافته‌های دانشمندان‌ عامل‌ به‌ معارف ‌الهی از کلام‌ خداست‌.

[۱۲۴] محمدبن‌ بهادر زرکشی، البرهان‌ فی علوم‌القرآن‌، ج‌ ۲، ص‌ ۱۵۰.

[۱۲۵] سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌القرآن‌، ج‌ ۴، ص‌ ۱۹۴.

تفاوت‌ بین‌ منقول‌ ومعقول‌

زرکشی

[۱۲۶] محمدبن‌ بهادر زرکشی، البرهان‌ فی علوم‌القرآن‌، ج‌ ۲، ص‌ ۱۷۲.

به‌ این‌ رأی متمایل‌ شده‌ و معتقد است‌که‌ فرق‌ بین‌ تفسیر و تأویل‌، ناشی از تفاوت‌ بین‌ منقول‌ ومعقول‌ است‌؛ به‌ عبارت‌ دیگر، تفسیر منحصر در نقل‌ اخبارو روایت‌ و تأویل‌ مبتنی بر اجتهاد و درایت‌ است‌.

[۱۲۷] محمدبن‌ بهادر زرکشی، البرهان‌ فی علوم‌القرآن‌، ج‌ ۲، ص‌ ۱۷۲.

[۱۲۸] سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌القرآن‌، ج‌ ۴، ص‌ ۱۹۳- ۱۹۴.

[۱۲۹] علی بن‌ محمد خازن‌، لباب‌التأویل‌ فی معانی التنزیل‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۵.

در این‌میان‌، آلوسی

[۱۳۰] محمودبن‌ روح‌اللّه‌ آلوسی، روح‌المعانی، ج‌ ۱، ص‌ ۵.

معتقد است‌ هیچیک‌ از آرای ارائه‌ شده‌ در باره فرق‌ تفسیر و تأویل‌ در عرف‌ امروزی علوم‌ قرآنی صحیح‌ نیست‌، زیرا امروزه‌ تأویل‌، بیان‌ معانی ربانی و قدسی است‌ که‌ از طریق‌ اشاره‌ در قلوب‌ عارفان‌ جای میگیرد و تفسیر چیزی جز بیان‌ معانی ظاهری عبارات و الفاظ‌ نیست‌. ابن‌تیمیّه‌

[۱۳۱] ابن‌ تیمیّه‌، التفسیرالکبیر، ج‌ ۲، ص‌ ۱۰۳.

[۱۳۲] ابن‌ تیمیّه‌، التفسیرالکبیر، ج۱، ص‌ ۴۴۴.

نظریه‌ای متفاوت‌ در باره تأویل‌ داده‌ و مراد قرآن‌ را از این‌ واژه‌، حقیقت‌ خارجی الفاظ‌ ــ در برابر تفسیر که‌ صورت‌ علمی لفظ‌ است‌ ــ میداند. ظاهراً وی اساس‌ این‌ نظر را از دیدگاه‌ راغب‌ اصفهانی گرفته‌ است‌.

[۱۳۳] دائره المعارف‌الاسلامیه، امین خولی، ج‌ ۹، ص‌ ۴۱۱.

ضرورت‌ و اهمیت‌ تفسیر

قرآن‌ در میان‌ قوم‌ عرب‌ و به‌ زبان‌ آنان‌ نازل‌ شد و چون‌ آنها در درک‌ الفاظ‌ و عبارات‌ آن‌ یکسان‌ نبودند، پیامبر اسلام‌ از همان‌ آغاز به‌ شرح‌ و توضیح‌ برخی کلمات‌ و عبارات‌ مجمل‌ و مبهم‌ و تعیین‌ ناسخ‌ و منسوخ‌ آیات‌ پرداخت‌.

[۱۳۴] ابن‌ خلدون‌، تاریخ، ج‌ ۱، ص‌ ۵۵۴.

زرکشی

[۱۳۵] محمدبن‌ بهادر زرکشی، البرهان‌ فی علوم‌القرآن‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۶.

معتقد است‌ که‌ مردم‌ عرب‌ روزگار نزول‌ قرآن‌، با سؤال‌ از پیامبر ظرایف‌ قرآن‌ و باطن‌ آیات‌ را فرا میگرفتند اما به‌ دلیل‌ آنکه‌ قسمت‌ اعظم‌ تفسیر و تأویل‌ قرآن‌ از آن‌ زمان‌ به‌ دست‌ مسلمانان‌ قرون‌ بعد نرسیده‌ است‌، باید اینان‌ را نیازمندترین مردم‌ به‌ تفسیر قرآن‌ دانست‌؛ ضمن‌ اینکه‌ تفسیر تنها به‌ جنبه نظری، که‌ آشکار ساختن‌ معنای متن‌ قرآن‌ است‌، نمیپردازد بلکه‌ به‌ جنبه عملی نیز توجه‌ دارد که‌ همانا ایجاد ارتباط‌و انطباق‌ بین‌ متن‌ قرآن‌ و روش‌ زندگی مؤمنان‌ و شرایط‌ زمانه آنان‌ است‌.

[۱۳۶] دائره المعارف‌الاسلامیه، امین خولی، ج‌ ۱۴، ص‌ ۲۳۷.

بنابراین‌، مسلمانان‌ به‌ منظور اجرای صحیح‌ احکام‌ و دستورهای قرآن‌ در هر زمانی، باید معانی و مقاصد کلام‌ خداوند را بخوبی دریابند

[۱۳۷] دائره المعارف‌الاسلامیه، امین خولی، ج‌ ۴، ص‌ ۱۷۰.

که‌ همین‌ امر نشان‌ دهنده نیاز دائمی آنان‌ به‌ تفسیر قرآن‌ است‌.

مهمترین‌ عوارض‌ ابهام‌ برخی مسائل‌

با آنکه‌ قرآن‌ کریم‌ در آیات‌ متعددی خود را ذاتاً کتابی روشن‌ و روشنگر معرفی کرده‌،

[۱۳۸] آل‌عمران‌/سوره۳، آیه۱۳۸.

[۱۳۹] مائده‌/سوره۵، آیه۱۵.

[۱۴۰] نحل‌/سوره۱۶، آیه۸۹.

آنچه‌ بیش‌ از هر چیز موجب‌ نیازمندی به‌ تفسیر قرآن‌ شده‌، اموری عارضی است‌ که‌ باعث‌ ابهام‌ و پیچیدگی در برخی مسائل‌ آن‌ میشود.

[۱۴۱] محمدهادی معرفت‌، التفسیر و المفسّرون‌ فی ثوبه‌ القشیب‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۴.

از مهمترین‌ این‌ عوارض‌ ویژگیهای اسلوب‌ بیانی قرآن‌ است‌ که‌ در سه‌ مورد قابل‌ بررسی است‌: اول اینکه‌ در قرآن‌، معارف‌ بسیار گسترده‌ای در قالب‌ الفاظی محدود و مجمل‌ بیان‌ شده‌ است‌ مانند اجمال‌ در برخی آیات‌ احکام‌ که‌ شرح‌ آنها به‌ عهده پیامبر اسلام‌ گذاشته‌ شده‌ است‌.

[۱۴۲] نحل‌/سوره۱۶، آیه۴۴.

[۱۴۳] کلینی، الکافی، ج‌ ۱، ص‌ ۲۸۶۲۸۷.

دوم‌ اینکه‌ برخی آیات‌ قرآن‌ از حقایق‌ ماورای این‌ جهان‌ و عالم‌ غیب‌ سخن‌ میگوید که‌ مسلّماً درک‌ کامل‌ آنها برای بسیاری از مردم‌ آن‌ زمان‌ و حتی امروز مشکل‌ یا غیرممکن‌ بوده‌ است‌؛ سوم‌ اینکه‌ مطالب‌ مطرح‌ شده‌ در قرآن‌ بر اساس‌ دسته‌بندی موضوعی تنظیم‌ نشده‌ و چه‌ بسا در یک‌ سوره‌ یا یک‌ آیه‌ موضوعات‌ و مطالب‌ متنوعی آمده‌ باشد .

[۱۴۴] قمی، تفسیر قمی، ج‌ ۱، ص‌ ۱۹.

[۱۴۵] محمدبن‌ مسعود عیاشی، تفسیر عیاشی، ج‌ ۱، ص‌ ۱۱.

این‌ ویژگیها به‌ همراه‌ اموری چون‌ غریب‌ بودن‌ بعضی از الفاظ‌ قرآن‌ و فاصله زمانی با روزگار نزول‌ آیات‌

[۱۴۶] راغب‌ اصفهانی، تفسیر راغب، ج۱، ص‌ ۱۰- ۱۱.

از جمله‌ عواملی است‌ که‌ ضرورت‌ پرداختن‌ به‌ تفسیر قرآن‌ را آشکار می‌نماید.

[۱۴۷] محمدهادی معرفت‌، التفسیر و المفسّرون‌ فی ثوبه‌ القشیب‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۴ـ۱۶.

[۱۴۸] علی اکبر بابایی ودیگران، روش‌شناسی تفسیر قرآن‌، ج۱، ص‌ ۳۶ـ۴۰.

سطوح‌ و مراتب‌ علوم‌ و معارف‌ قرآن‌

نکته دیگر آنکه‌ علوم‌ و معارف‌ نهفته‌ در قرآن‌ کریم‌ دارای سطوح‌ و مراتب‌ گوناگون‌ است‌. بنا بر روایتی

[۱۴۹] عبدعلی بن‌ جمعه‌ حویزی، تفسیرنورالثقلین‌، ج‌ ۱، ص‌ ۳۱۳.

[۱۵۰] محمدبن‌ محمدرضا قمی مشهدی، کنزالدقائق‌ و بحرالغرائب‌، ج‌ ۲، ص‌ ۱۶.

معارف‌ قرآن‌ از جهت‌ ظهور و خفا و سهولت‌ و صعوبت‌ فهم‌ در سه‌ مرتبه‌ قرار دارند: اول‌، مرتبه‌ای که‌ بی نیاز از تفسیر و توضیح‌ است‌ و درک‌ آن‌ برای همگان‌ میسر است‌؛ دوم‌، مرتبه‌ای که‌ فراتر از فهم‌ توده‌ مردم‌ است‌ و دستیابی به‌ آن‌ نیازمند شرح‌ و تبیین‌ و نیز تدبر و دقت‌ در عبارات‌ است‌ و هر کس‌ به‌ فرا خور دانش‌ و استعداد خود از این‌ مفاهیم‌ بهره‌ می گیرد؛ سوم‌، مرتبه‌ای که‌ ویژه پیامبران‌ الهی و راسخان‌ در علم‌ است‌ و دسترسی به‌ آن‌ برای مردم‌ میسر نیست‌.

[۱۵۱] طبری، جامع‌ البیان، ج‌ ۱، ص‌ ۷۶.

[۱۵۲] طبرسی، مجمع البیان، ج‌ ۱، ص‌ ۳۹- ۴۰.

در این‌ میان‌ مفاهیم‌ مرتبه دوم‌ که‌ بخش‌ عمده‌ای از معارف‌ قرآن‌ را در بر می‌گیرد، نیازمند تفسیر است‌ و نگارش‌ و تدوین‌ تفاسیر بیشمار در قرون‌ متمادی برای پاسخگویی به‌ همین‌ نیاز بوده‌ است‌. علاوه‌ بر این‌ به‌ نظر میرسد فرا خواندن‌ برخی آیات‌، به‌ تدبر و اندیشیدن‌ در قرآن‌ و آیات‌ آن‌

[۱۵۳] نساء/سوره۴، آیه۸۲.

[۱۵۴] ص‌/سوره۳۸، آیه۲۹.

[۱۵۵] محمد/سوره۴۷، آیه۲۴.

ناظر به‌ همین‌ مرتبه‌ از معارف‌ قرآن‌ است‌ که‌ این‌ امر بدون‌ پرداختن‌ به‌ شرح‌ و تبیین‌ الفاظ‌ و عبارات‌ آن‌ ممکن‌ نمی نماید.

روایات در باره اهمیت‌ تفسیر

گذشته‌ از ضرورت‌ تفسیر و نیاز مسلمانان‌ به‌ آن‌، منقولات‌ فراوانی در باره اهمیت‌ و فضیلت‌ علم‌ تفسیر به‌ جا مانده‌ است‌. از جمله‌ بسیاری از مفسران‌ در آیه «وَمَنْ یُؤْتَ الحِکْمَهَ فَقَدْ اُوتِیَ خَیْراً کَثیراً»،

[۱۵۶] بقره‌/سوره۲، آیه۲۶۹.

حکمت‌ را به‌ معنای تفسیر و علم‌ به‌ معانی قرآن‌ گرفته‌اند.

[۱۵۷] طبری، جامع البیان‌، ج‌ ۵، ص‌ ۵۷۶.

[۱۵۸] طبرسی، مجمع البیان، ج‌ ۲، ص‌ ۱۹۴.

[۱۵۹] محمدبن‌ احمد قرطبی، الجامع‌ لاحکام‌ القرآن‌، ج‌ ۳، ص‌ ۳۳۰.

[۱۶۰] ابن‌کثیر، تفسیر ابن کثیر، ج‌ ۱، ص‌ ۳۲۹.

سیوطی

[۱۶۱] سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌القرآن‌، ج‌ ۴، ص‌ ۱۹۸.

در ذیل‌ روایتی از رسول‌ خدا «أعرِبوا القرآنَ و التمِسو اغَرائبَه‌»،

[۱۶۲] محمدبن‌ عبداللّه‌ حاکم‌ نیشابوری، المستدرک‌ علی الصحیحین‌، ج‌ ۲، ص‌ ۴۳۹.

[۱۶۳] طبرسی، مجمع البیان، ج‌ ۱، ص‌ ۴۰.

معنای « اعراب‌ قرآن‌» را تفسیر می‌داند و ادعا می‌کند که‌ دانشمندان‌ بر اینکه‌ تفسیر شریفترین‌ علوم‌ دین‌ و از واجبات‌ کفایی است‌، اجماع‌ دارند.

[۱۶۴] طبرسی، مجمع البیان، ج‌ ۱، ص‌ ۴۰.

همچنین‌ اقوال‌ متعددی در این‌ باب‌، از صحابه‌ و تابعین‌ در دست‌ است‌. ابن‌عباس‌ فردی را که‌ قرآن‌ را بدون‌ آگاهی از تفسیر آن‌ میخوانَد به‌ «اعرابی» تشبیه‌ کرده‌ است‌ که‌ شعر را با سرعت‌ بر زبان‌ میآورد.

[۱۶۵] عبدالرحمان‌بن‌ محمد ثعالبی، الجواهرالحسان‌ فی تفسیرالقرآن‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۸.

مجاهد محبوبترین‌ فرد نزد خدا را آگاهترین‌ آنان‌ نسبت‌ به‌ قرآن‌ دانسته‌ است‌.

[۱۶۶] محمدبن‌ احمد قرطبی، الجامع‌ لاحکام‌ القرآن‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۶.

از سویی گفته‌ شده‌ آن‌ دسته‌ از روایات‌ در باب‌ فضائل‌ قرآن‌ که‌ ثوابهای فراوانی را متوجه‌ قاری قرآن‌ دانسته‌ است‌

[۱۶۷] محمدبن‌ عیسی ترمذی، الجامع‌الکبیر، ج‌ ۵، ص‌ ۵ ـ۲۷.

[۱۶۸] ابن‌بابویه‌، ثواب‌ الاعمال‌ و عقاب‌ الاعمال‌، ج۱، ص‌ ۱۰۴ ۱۲۹.

باید ناظربه‌ قرائت‌ همراه‌ با درک‌ و فهم‌ معانی باشد.

[۱۶۹] صدیق‌ حسن‌خان‌، فتح‌ البیان‌ فی مقاصد القرآن‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۱.

شرافت کلام خدا و اهمیت سعادت‌ حقیقی

علاوه‌ بر این‌، راغب‌ اصفهانی

[۱۷۰] راغب‌ اصفهانی، تفسیر راغب، ج۱، ص‌ ۳۶.

معتقد است‌ که‌ تفسیر والاترین‌ فنی است‌ که‌ می توان‌ به‌ آن‌ پرداخت‌ زیرا شرف‌ یک‌ علم‌ یا به‌ سبب‌ اهمیت‌ موضوع‌ آن‌ است‌، که‌ در تفسیر، کلام‌ خداست‌ یا به‌ سبب‌ اهمیت‌ هدف‌ آن‌ است‌، که‌ در تفسیر، دستیابی به‌ سعادت‌ حقیقی از طریق‌ فهم‌ مراد خداست‌ یا به‌ سبب‌ میزان‌ احتیاج‌ به‌ آن‌ است‌، که‌ در تفسیر، این‌ احتیاج‌ تا آنجاست‌ که‌ هر کمالی متوقف‌ بر آن‌ است‌. بنابراین‌، علم‌ تفسیر از هر جهت‌ دارای شرافت‌ و اهمیت‌ است‌.

[۱۷۱] عبداللّه‌بن‌ عمر بیضاوی، انوارالتنزیل‌ و اسرارالتأویل‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۳.

[۱۷۲] محمودبن‌ روح‌اللّه‌ آلوسی، روح‌المعانی، ج‌ ۱، ص‌ ۵.

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.