پاورپوینت کامل انتخاب مهدی بازرگان به عنوان رئیس دولت موقت ۱۱۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل انتخاب مهدی بازرگان به عنوان رئیس دولت موقت ۱۱۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل انتخاب مهدی بازرگان به عنوان رئیس دولت موقت ۱۱۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل انتخاب مهدی بازرگان به عنوان رئیس دولت موقت ۱۱۰ اسلاید در PowerPoint :
انتخاب بازرگان به عنوان رئیس دولت موقت
انتخاب بازرگان به عنوان رئیس دولت موقت، به فرمان امام خمینی، توسط اعضای شورای انقلاب اسلامی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۷ در اقامتگاه امام در دبستان علوی تعیین شد و حکم آن در ۱۵ بهمن توسط امام خمینی به مهندس مهدی بازرگان ابلاغ شد. دولت موقت اولین دولت جمهوری اسلامی ایران، پس از پیروزی انقلاب اسلامی و از بین رفتن حکومت پهلوی بهجهت رسیدگی به اوضاع کشور تشکیل شد.
فهرست مندرجات
۱ – چگونگی انتخاب بازرگان
۲ – متن حکم امام
۳ – علت انتخاب بازرگان
۴ – عوامل استعفای دولت موقت
۴.۱ – بیتوجهی به فضای انقلابی
۴.۲ – عدم هماهنگی با ارزشهای اسلامی
۴.۳ – عدم همسویی با نهادهای انقلابی
۴.۴ – عدم تفاهم با رهبری انقلاب
۴.۵ – نخبهگرایی به جای تودهگرایی
۴.۶ – عدم همکاری روحانیون و نیروهای مذهبی
۴.۷ – اختلاف با شورای انقلاب
۴.۸ – مخالفت روشنفکران و گروههای چپ
۴.۹ – ترکیب ناهمگون و اختلافنظر بین اعضای دولت
۴.۱۰ – تسخیر سفارت امریکا در تهران
۵ – اداره کشور توسط شورای انقلاب
۶ – پانویس
۷ – منبع
چگونگی انتخاب بازرگان
پس از خروج شاه در ۲۶ دی ۱۳۵۷ و کسب رای اعتماد کابینه بختیار از مجلسین، امام خمینی نخستین ضربه را بر کابینه بختیار وارد کردند و به تمامی کارکنان اعتصابی دولت دستور دادند وزرای غیرقانونی را به وزارتخانهها راه ندهند، این اقدام بختیار را بهشدت مستاصل و تضعیف کرد. دومین ضربه نیز ورود امام به ایران بود که با وجود مخالفتهای بختیار بالاخره در روز ۱۲ بهمن انجام شد. سومین ضربه بر جسد نیمه جان کابینه غیرقانونی، سخنرانی امام در بهشت زهرا بود که در فرازی پرشور از سخنان خود وعده دادند که: «من دولت تعیین میکنم، من توی دهن این دولت میزنم».
۲ روز بعد (شامگاه ۱۴ بهمن) جلسه مهمی با حضور اعضای شورای انقلاب اسلامی در اقامتگاه امام در دبستان علوی شماره ۲ در خیابان عین الدوله (ایران) برگزار شد و تا ساعت ۱۱ شب ادامه داشت. در این جلسه مهندس بازرگان بهعنوان نخست وزیر تعیین شد و حکم وی که تاریخ ۶ ربیع الاول ۱۳۹۹ [۱۵ بهمن ۵۷] را بر پیشانی داشت، صادر شد. روز ۱۶ بهمن مراسمی در آمفی تئاتر مدرسه علوی برگزار شد و حکم نخست وزیری به او اعطا شد. این مراسم ساعت ۵:۳۰ بعد از ظهر با حضور جمع زیادی از خبرنگاران داخلی و خارجی با سخنان امام آغاز شد. امام در بخشی از سخنان خود تاکید کردند که انتخاب مهندس بازرگان به پیشنهاد و نظر شورای انقلاب بوده است: ایشان وزرای خود را تعیین میکنند و به ما معرفی میکنند تا شورای انقلاب ما که پیشنهادش و نظرش این بود که ایشان رئیس دولت باشد وزرایشان را بررسی میکنند و ان شاءالله مسائل بهطور سهل و خوبی انجام بگیرد. امام سپس تلویحا بختیار را از مخالفت با دولت موقت بر حذر داشتند.
پس از پایان سخنان امام، حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی متن فرمان نخست وزیری بازرگان را قرائت کرد. در این پیام آمده بود: «بنا به پیشنهاد شورای انقلاب، جناب عالی را بدون در نظر گرفتن روابط حزبی و بستگی به گروهی خاص مامور تشکیل دولت موقت مینمایم». در آن حکم وظایف دولت موقت نیز مشخص شده بود: اداره مملکت، برگزاری رفراندوم تغییر نظام کشور، تشکیل مجلس خبرگان برای تصویب قانون اساسی و برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی.
متن حکم امام
متن کامل حکم امام به شرح ذیل است:
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
۶ ربیع الاول ۱۳۹۹
جناب آقای مهندس مهدی بازرگان
بنا به پیشنهاد شورای انقلاب، بر حَسَب حق شرعی و حق قانونی ناشی از آرای اکثریت قاطع قریب به اتفاق ملت ایران که طی اجتماعات عظیم و تظاهرات وسیع و متعدد در سراسر ایران نسبت به رهبری جنبش ابراز شده است، و به موجب اعتمادی که به ایمان راسخ شما به مکتب مقدس اسلام و اطلاعی که از سوابقتان در مبارزات اسلامی و ملی دارم، جنابعالی را بدون در نظر گرفتن روابط حزبی و بستگی به گروهی خاص، مامور تشکیل دولت موقت مینمایم تا ترتیب اداره امور مملکت و خصوصاً انجام رفراندم و رجوع به آرای عمومی ملت درباره تغییر نظام سیاسی کشور به جمهوری اسلامی و تشکیل مجلس مؤسسان از منتخبین مردم جهت تصویب قانون اساسی نظام جدید و انتخاب مجلس نمایندگان ملت بر طبق قانون اساسی جدید را بدهید.
مقتضی است که اعضای دولت موقت را هرچه زودتر با توجه به شرایطی که مشخص نمودهام تعیین و معرفی نمایید. کارمندان دولت و ارتش و افراد ملت با دولت موقت شما همکاری کامل نموده و رعایت انضباط را برای وصول به اهداف مقدس انقلاب و سامان یافتن امور کشور خواهند نمود.
موفقیت شما و دولت موقت را در این مرحله حساس تاریخی از خداوند متعال مسالت مینمایم. روح اللَّه الموسوی الخمینی
[۱] خمینی، سید روحالله، صحیفه امام، ج۶، ص۵۴-۵۵.
علت انتخاب بازرگان
بهنظر نمیرسد کسی مدعی شود که انتخاب مهندس بازرگان از سوی امام خمینی (رحمهاللهعلیه) برای تشکیل دولت موقت، از روی علاقه شخصی و یا همگونی سیاسی حضرت امام (رحمهاللهعلیه) نسبت به وی و نهضت آزادی باشد ولذا واقعا جالب میتواند باشد که دریابیم بهراستی چرا بازرگان اولین انتخاب حضرت امام (رحمهاللهعلیه) و اولین منصوب ایشان در جریان انقلاب اسلامی بود؟ اگر او اصلح نبود چرا انتخاب شد و اگر اصلح بود چرا بهراحتی و بهسرعت از صحنه انقلاب حذف گردید؟ اگر دولت موقت بازرگان مقبول امام (رحمهاللهعلیه) بود چرا بهتدریج از دامن انقلاب جدا شد و بعدها بهطورکلی مطرود نظام واقع گردید؟ البته پاسخهای دمدستی در این زمینه زیاد است اما باید گفت این موضوع به حساسترین برهه انقلاب مربوط میشود و جای تاملات بسیاری را باز مینماید.
بسیاری از نیروهای اصلی انقلاب، یعنی روحانیون آنرا به دیده یک مرحله انتقالی مینگریستند که میبایست کار جابجایی قدرت از نظام شاهنشاهی به نظام جمهوری اسلامی را به انجام رساند. اما نکته بسیار جالب آن بود که علیرغم وقوف امام بهعدم همخوانی سکون و کندی حرکت دولت موقت با روند انقلاب و نیز تفاوتهای فکری، زمینههای شکلگیری و گرایشهای سیاسی نهضت آزادی با نهضت اسلامی، ایشان تا آخرین لحظه با استعفاهای مکرر دولت موقت مخالف بودند تا اینکه بازرگان وقتی متن استعفانامه خود را از رادیو پخش کرد، حضرت امام (رحمهاللهعلیه) و مردم در مقابل عمل انجام شده قرار گرفتند و سپس استعفای آنها پذیرفته و وظایف دولت موقت، از سوی حضرت امام به شورای انقلاب واگذار شد.
شاید در آن وضعیت که گروهها و گرایشهای مختلفی از مذهبیون افراطی گرفته تا مارکسیستها و کمونیستها، بدنه نیروهای درگیر در امر پیروزی انقلاب را تشکیل میداد، بازرگان میتوانست انتخاب خوبی برای کمک به تداوم ارتباط و همکاری این گروهها و احزاب متعدد و نیز ایجاد مسالمت و مفاهمه بین این گروهها و گرایشهای مختلف انقلاب باشد اما بر هیچکس پوشیده نیست که بازرگان با همه ویژگیهای علمی، دینی و شخصی که داشت، بههرحال از مرحوم آیتالله طالقانی که بالاتر و اولاتر نبود و خود نیز هیچگاه مدعی چنین تفوقی نبود و لذا باز هم این سوال مطرح میشود که چرا حضرت امام (رحمهاللهعلیه) با وجود اشخاصی چون مرحوم طالقانی، مطهری و بهشتی (رحمهاللهعلیه) دولت موقت را به مهندس بازرگان سپرد؟
آنچه مسلم است، ریشه این انتخاب بازرگان به سمت نخستوزیری را باید در دوره قبل از پیروزی انقلاب اسلامی جستجو کرد. زمانیکه امام خمینی (رحمهاللهعلیه) از عراق به پاریس منتقل شد، رجال و فعالان سیاسی در راستای مبارزه با حکومت پهلوی به دیدار ایشان رفتند و مذاکرات مختلفی را در آنجا انجام دادند. مهندس بازرگان نیز که مبارزات سیاسی خود را از سالهای دهه ۱۳۲۰. ش شروع کرده و تا سال ۱۳۵۷. ش با گرایشات مذهبی به طرق مختلف آن را ادامه داده بود، با هدف همگامی با مبارزات امام خمینی در پاریس به ملاقات ایشان رفت. در این دیدار، امام (رحمهاللهعلیه) با اشاره به اوضاع سیاسی کشور که بهصورت روزافزونی در جهت تضعیف حکومت پهلوی حرکت میکرد، به بازرگان گوشزد نمود که باید به فکر تشکیل مجلس و هیات دولت باشیم و از وی خواست که افراد مورد اعتماد و مسلمان را شناسایی و برای تحقق این ایده معرفی کند. بازرگان نیز با کمک و رایزنی افراد دیگری، فهرستی از فعالان سیاسی ـ انقلابی را تهیه و به حضرت امام (رحمهاللهعلیه) ارائه کرد. در این فهرست از روحانیون آقایان: مرتضی مطهری، محمد بهشتی، سید ابوالفضل زنجانی، اکبر هاشمی رفسنجانی و محمدرضا مهدوی کنی، از ملیگراهای مسلمان: یدالله سحابی، کاظم سامی، مصطفی کتیرایی و ناصر میناچی و از نهضت آزادی ایران: عزتالله سحابی، احمد صدرحاج سید جوادی، ابراهیم یزدی و مهدی بازرگان، از بازاریها: مصطفی عالینسب و کاظم طرخانی و از نظامیان: علیاصغر مسعودی و محمدولی قرنی قرار داشتند. بازرگان در خاطراتش یادآور میشود که با ارجاع این ماموریت از طرف امام به من، احساس کردم که ایشان مرا برای مدیریت بعد از انقلاب درنظر گرفته است.
[۲] بازرگان، مهدی، خاطرات بازرگان، شصتسال خدمت و مقاومت، ج۲، ص۲۵۷-۲۵۶، به کوشش غلامرضا نجاتی، تهران، موسسه خدمات فرهنگی رسا، ۱۳۷۷.
عوامل استعفای دولت موقت
از جمله عوامل مؤثر در استعفای دولت موقت را میتوان در موارد زیر برشمرد:
بیتوجهی به فضای انقلابی
دولت موقت در یکی از پرهیجانترین دورههای تاریخی ایران قدرت سیاسی را بهدست گرفت. در آن زمان شرایطی حاکم بود که از هر حزب، گروه و یا شخصی که دولت را بهدست میگرفت انتظار میرفت که انقلابی رفتار کند اما بازرگان بیتوجه به این شرایط همچنان، چه در گفتار و چه در رفتار، بر خطمشی میانهروی تاکید میکرد در حالیکه بستر فرهنگی ـ اجتماعی جامعه متاثر از استبداد حاکم در چندین دهه و حتی چند قرن متاخر تاریخ معاصر، بهویژه استبداد بیست و پنج ساله منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی، سخت پذیرای حرکتهای انقلابی بود. اما دولت موقت سعی داشت ساختارهای به ارث رسیده از دوره پهلوی را همچنان حفظ کند و صرفا افراد عوض شوند، حال آنکه مردم تغییر و دگرگونی کامل ساختارها و جایگزینی ساختارهایی نوین و متفاوت از گذشته را میطلبیدند.
[۳] غلامعلی صفاریان و فرامرز معتمد دزفولی، سقوط دولت بازرگان، ص۱۲۶-۱۳۰، به کوشش، تهران، قصیدهسرا، ۱۳۸۲.
صادق زیباکلام میگوید: «در سال ۱۳۵۸ همه ما مسحور گفتمان انقلابی بودیم … به مردمی که اسیر گفتمان انقلابی بودند، نمیشد گفت که مهندس بازرگان به دردتان میخورد … عدم موفقیت دولت موقت، به عملکرد ضعیف آن برمیگشت. مهندس بازرگان نخستوزیری را بهاکراه پذیرفته بود و بااکراه هم کار میکرد. اگر دولت موقت مقداری محکمتر، جدیتر و با اعتقادتر کار میکرد، موفق میشد … تنها هنر مهندس بازرگان این بود که مرتب میگفت ما استعفا میکنیم.»
[۴] غلامعلی صفاریان و فرامرز معتمد دزفولی، سقوط دولت بازرگان، ص۱۵۷-۱۵۳.
اما بازرگان در دفاع از این رویه خود میگوید: «واژه انقلاب در مقالات و شعارهای گروهها و در اعلامیههای امام تا ماهها بعد از پیروزی انقلاب بهندرت بهکار برده میشد و اینمطلب که ابتکار انقلاب و شیوه انقلابی در حرکت گروهها مقارن پیروزی انقلاب صورت گرفته است در گفتارهای بعدی آمده است. از اولین اختلافات و عمیقترین انتقادات به دولت موقت از ناحیه جوانان و تازه وارد شدگان، انقلابی نبودن و قاطعانه عمل نکردن یا حرکت گامبهگام دولت موقت بود، در حالیکه میبینیم فرمان نخستوزیری امام روال کاملا مرحله به مرحله داشته، بوی چیزی که نمیداد سرعت و خشونت انقلابی یا رادیکالیسم انتقامی بود.»
[۵] بازرگان، مهدی، انقلاب ایران در دو حرکت، ص۹۰، تهران، نهضت آزادی ایران، چ پنجم، ۱۳۶۳.
وی همچنین درباره جو انقلابی که در آن زمان علیه زمینداران، مالکان و سرمایهداران در جامعه بهوجود آمده بود میگوید: «افکار و اهداف تند دیگری نیز مورد توجه و توقع قرار گرفت. از قبیل مبارزه انقلابی و جوسازی علیه زمینداری و سرمایهداری و مالکیت (بدون تعیین حدود افراطی و غیرمجاز آن) به بهانه محو استثمار و مقصر شناختنِ اصولیِ بخش خصوصیِ تولید و توزیع و بازرگانان به دلیل سودجویی آنان طرفداران داغ این نوع افکار با اطلاعی که از قلت نسبی تعداد خود در جمع ملت داشتند، چون انتظار تدوین و تصویب قانون اساسی و اجرای برنامههای اصلاحی و انقلابی از طریق مجلس و مجاری قانونی را به زیان خود میدیدند، متوسل به انواع تدابیر و تثبیتهای تبلیغاتی و تجمع و تحریکهای تحمیلی میشدند تا نان خود را تا تنور انقلاب از شعله و شور نیفتاده است به خورد ملک و مملکت بدهند.» بازرگان این نوع انقلابیگری را از خصایص مارکسیستها و گروهها و احزاب چپ میداند و میگوید که این قبیل خواستها در حرکت اول انقلاب شنیده نمیشد اما پس از پیروزی انقلاب بهعنوان «جایزه طبقات محروم و شکرانه پیروزی بر طاغوت» مدنظر قرار گرفت.
[۶] بازرگان، مهدی، انقلاب ایران در دو حرکت، ص۹۲-۹۱.
وی همچنین پاکسازی ادارات را از جمله حرکتهایی میداند که جزو برنامههای اولیه انقلاب نبوده و بعدا ایجاد شد: «افکار عمومی خشنود از فرار شاه و اطرافیان و از حذف عمال دست اول بوده، مردم به دولت و کارمندان به چشم خودی نگاه میکردند، بهطوری که وقتی ما، وزراء، استاندارها، سفراء و فرماندهان رده بالای ارتش را کنار گذاشتیم، مساله دولت تقریبا تمام شده بهنظر آمده، قرار بود ناجوریهای بالفطره متدرجا شناسایی و برکنار گردند و از سایرین خواسته شود که خود را خدمتگزار مردم و انقلاب دانسته تغییر رویه بدهند، ولی بدبینی و کینهجویی علیه دولت و دولتیان چنان اوج گرفت که چپیها و افراطیها حتی از اخراج سپورها و پیشخدمتها راضی نمیشدند. همه چیز میبایستی عوض و دور ریخته شود … هدف ساده و روشن اولیه اخراجِ طاغوت، توسعه و تعمیم یافته [بود و] جای خود را به حذف تمامی آثار نظام گذشته میداد، چه مثبت و چه منفی».
[۷] بازرگان، مهدی، انقلاب ایران در دو حرکت، ص۹۰.
اما منتقدان عملکرد و دیدگاههای بازرگان معتقد بودند که برای پیشبرد اهداف انقلاب و رسیدن به ثبات و آرامش ناگزیر باید یک سلسله اقدامات رادیکال انجام گیرد. حبیبالله پیمان میگوید: «آن روزها رقبای آنان در حکومت روی چیزهایی انگشت میگذاشتند که جزء خواستههای مردم بود و ناتوانی دولت مانع انجامشان میشد و دیدیم بعدا که حکومت بهطور کامل در دست روحانیان قرار گرفت، مردم در انتظار اقداماتی عملی در جهت تغییر اوضاع سابق بودند. این واقعیت باید از سوی دولت موقت درک میشد که در کشور واقعا انقلاب شده است و با انقلاب باید معادلات، روشها و معیارها را تعیین کنند. باید شرایط و حساسیتها را درک میکردند.»
[۸] غلامعلی صفاریان و فرامرز معتمد دزفولی، سقوط دولت بازرگان، ص۳۳.
پیمان ملاقات بازرگان و یزدی با برژینسکی را بدون بحث در شورای انقلاب یا مجمعی دیگر، ناشی از عدم درک شرایط انقلابی میداند و نتیجهگیری میکند که: «در واقع در فضای فکری دیگری فکر میشد … ضعف عمده دولت موقت بینشی و ساختاری بود. بینش و ایدئولوژی آنها قدرت تجزیه و تحلیل و درک درست واقعیتها و شرایط انقلاب را نداشت. در نتیجه با واقعیتها بیگانه ماندند. از نظر ساختاری هم دارای برنامهای برای عمل و تغییر شرایط و کنترل حوادث نبودند و نتوانستند وحدت نیروهای انقلاب را برای حفظ دستآورد آزادی و حکومت ملی مردمی تامین کنند و نتوانستند مردم را بهسوی حرکتی سالم در جهت تشکیل و استقرار نهادهای مردمی و شوراها و بعدا مجلس موسسان هدایت کنند.»
[۹] غلامعلی صفاریان و فرامرز معتمد دزفولی، سقوط دولت بازرگان، ص۳۴.
عدم درک شرایط انقلابی و همگامی با آن از سوی دولت موقت، باعث پدید آمدن وضعیت «قدرت دوگانه» در کشور شد و در نتیجه جناحهای فکری و سیاسی، بهجای اینکه همه توان خود را برای پیشبرد و استقرار اهداف انقلاب در یکی از حساسترین زمانها صرف کنند، به رقابت سیاسی و جناحی، مشغول شدند.
عدم هماهنگی با ارزشهای اسلامی
در اینکه اندیشه مسلط بر فضای انقلاب یک اندیشه دینی و اسلامی بود جای هیچ شک و تردیدی وجود ندارد، اما برخی از اعضای دولت موقت نتوانستند خود را با ارزشهای اسلامی بهطورکامل هماهنگ کنند و حتی علیه مبانی دینی و انقلابی اظهاراتی نمودند. مثلا حسن نزیه در نهم خرداد ماه سال ۱۳۵۸. ش درباره عدم امکان اجرایی قوانین اسلامی گفت: «… این نه ممکن و نه مفید و نه خوب است که بخواهیم تمامی مسائل سیاسی ـ اقتصادی و حقوقی کشور را بر اساس موازین و مقررات اسلامی مورد حل و فصل قرار دهیم ….» این اظهارات انتقادهای گستردهای را برانگیخت. سایر اعضای دولت موقت از جمله خود بازرگان، عزتالله سحابی و عباس امیرانتظام نیز از تداخل دین و سیاست انتقاد کرده و آن را بهعنوان راهبردی برای تشکیل حکومت محکوم نمودند.
[۱۰] اسماعیلی، خیرالله، دو
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 