پاورپوینت کامل امیر نصر سامانی ۶۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل امیر نصر سامانی ۶۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل امیر نصر سامانی ۶۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل امیر نصر سامانی ۶۶ اسلاید در PowerPoint :
امیرنصر بن احمد سامانی
ابوالحسن نصر بن احمد بن اسماعیل سامانی (۳۰۱ تا ۳۳۱ (قمری)) امیر سامانی بود. امیر در هشتسالگی جانشین پادشاه شده و بر تخت سلطنت جلوس میکند. در آن زمان بخارا پایتخت دولت سامانیان بود. امیر نصر بن احمد سامانی مدت سی سال و اندی پادشاهی کرد.
فهرست مندرجات
۱ – معرفی اجمالی
۲ – جنگهای روزگار امیرنصر
۲.۱ – شورش اسحاق بن احمد
۲.۲ – شورش حسین مرورودی
۲.۳ – شورش احمد و ابن نعمان
۲.۴ – شورش الیاس
۳ – گستره حکومت امیر نصر
۴ – امیرنصر و علویان طبرستان
۵ – نقش سامانیان در سقوط علویان طبرستان
۶ – امیرنصر و آل زیار
۷ – امیرنصر و اسماعیلیه
۸ – بخارا در دوران امیرنصر
۹ – پانویس
۱۰ – منبع
معرفی اجمالی
وقتی “نصر بن احمد بن اسماعیل” پس از شش سال امارت کشته شد، بزرگان سامانی بالاتفاق یکی از پسران او، یعنی “نصر بن احمد” را که در آن زمان هشت سال داشت به امارت و “ابوعبدالله جیهانی” ادیب معروف و وزیر فرزانه را به وزارت و نیابت امارت او منصوب کردند. یکی از خادمان به نام “سعد”، نصر را که بیش از هشت سال نداشت بر دوش خود نشاند و بیرون آمد تا برای او بیعت بگیرد. “خلیفه مقتدر” با دریافت خبر تختنشینی امیرنصر به جای پدر پیماننامهای با فرمان واگذاری خراسان برای او فرستاد.
[۱] گردیزی، عبد الحی، زین الاخبار، ص ۱۵۰، مصحح عبدالحی حبیبی، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۶۳.
همدلی و هماهنگی در میان بزرگان دربار سامانی نشان از موقعیت مستحکم این خاندان در ماورالنهر و خراسان بود و حکایت از بیمناک نبودن این بزرگان از خردسال بودن نصر میکرد. حتی آنها قاتلان پدر نصر را نیز مجازات کردند.
[۲] مستوفی، حمدالله، تاریخ گزیده، ص ۳۷۹، مصحح عبدالحسین نوای، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۳.
از آغاز امارت وی، جمعی از مدعیان امارت که از خویشاوندان و سرداران سامانی بودند و نیز سه برادر او “یحیی”، “منصور” و “ابراهیم” علیه وی قیام کردند. از مهمترین این قیامکنندگان یکی “اسحاق بن احمد” عموی او بود که بر سمرقند حکومت داشت و یکی “لیلی بن نعمان” که از جانب “الاطروش” در قسمتی از طبرستان حکومت داشت و نیز احمد بن سهل از سردارن بزرگ سامانی و “مردآویج” و “وشمگیر” پسران “زیار” هم چنین مردم سیستان نیز برای کسب استقلال خود دوباره سر به شورش برداشتند. ولی همه این شورشها و قیامها به همت وزرای عاقل او “ابوعبدالله جیهانی” و “ابوالفضل محمد بن بلعمی” و نیز به نیروی شمشیر سرداران وفادار سامانی، مانند “سیمجور” و “ابوبکر محمد چغانی” فرونشانده شد. در این ضمن خود “نصر” نیز به سن رشد رسید و با کیاست خاص به امارت پرداخت. وزیر دیگری که خردمندانه به اداره امور میپرداخت. “ابوطیب محمد مصعبی” و از آن میان خدمات جیهانی بیشتر است.
[۳] قدیانی، عباس، تاریخ فرهنگ و هنر ایرن، تهران، ص ۳۷۰، مکتوب، ۱۳۸۴.
جنگهای روزگار امیرنصر
با این که تختنشینی امیرنصر با قدرت و قاطعیت انجام گرفت آغاز فرمانروایی او بدون شورش و درگیری نماند. شورشهای زیادی از طرف امرا و خویشان انجام گرفت که در ذیل به آن اشاره میشود:
شورش اسحاق بن احمد
نخستین کسی که بعد از امارت نصر اقدام به شورش کرد از نزدیکان امیر نصر، یعنی اسحاق بن احمد عموی او بود.
[۴] نرشخی، محمد بن جعفر، تاریخ فرهنگ و هنر ایرن، ص ۱۳۰، مصحح مدرس رضوای، تهرات، توس، ۱۳۶۳.
اسحاق در “سمرقند” شورش کرد و خواهان امارت آنجا بود، همزمان با او پسرش “ابوصالح منصور” نیز در نیشابور برخاست و شهرهای خراسان را به تصرف خود درآورد. “حمویه بن علی” سپهسالار سپاه سامانی به فرمان امیرنصر مامور جلوگیری امیراسحاق شد. سپاهیان دو طرف جنگ در قریه “خرتنگ” واقع در سه فرسنگی سمرقند با یکدیگر به نبرد پرداختند. در این جنگ اسحاق به سختی شکست خورد و در سمرقند مخفی شد. اما به زودی دستگیر شد. وی از حمویه امان خواست. حمویه او را تحتالحفظ نزد امیرسامانی روانه بخارا کرد و در بخارا مورد بخشایش امیرنصر قرار گرفت در دربار در آسایش زیست.
[۵] پیرنیا حسن، عباس اقبال، تاریخ ایران از آغاز تا سلسله قاجاریه، ص ۲۲۵، تهران، خیام، ۱۳۸۰.
در این میان منصور پسر اسحاق در نیشابور درگذشت. به این ترتیب کار امیر نصر به مدد بزرگان دربار استوار شد و به گفته “نرشخی”: «همه خراسان و ماورالنهر به امیرسعید صافی شد و فارس و کرمان و طبرستان و گرگان، خطبه به نام او کردند».
[۶] نرشخی، محمد بن جعفر، تاریخ بخارا، ص ۱۳۰، مصحح مدرس رضوای، تهرات، توس، ۱۳۶۳.
شورش حسین مرورودی
یکی دیگر از کسانی که در این زمان علم سرکشی برافراشت “حسین مرورودی” بود که بعد از تصرف سیستان و برقراری آرامش در آنجا انتظار داشت که از طرف امیراحمد سامانی به حکومت آن ناحیه منصوب شود، اما برخلاف انتظارش امیر سامانی “سیمجور دواتدار” را به حکومت سیستان گماشت. به همین علت حسین مرورودی بر ضد امیراحمد سامانی قیام کرد. آنگاه نزد حاکم نیشابور، یعنی “منصور بن اسحاق” رفت و او را تحریک بر مخالفت امیراحمد نمود و مقارن این احوال امیراحمد کشته شد.
[۷] ابن مسکویه، ابوعلی، تجارب الامم، ص ۳۳، ترجمه احمد فضایلی، تهران، زرین، ۱۳۶۶.
این بار هم امیرسامانی فرمانده لایق سپاه خود “حمویه” را به دفع شورش سیمجور و همدستش منصور بن اسحاق کرد، ولی قیل از اجرای ماموریت حمویه، منصور بن اسحاق درگذشت و حسین بن علی از نیشابور به هرات گریخت. در این هنگام “محمد بن جنید” که شحنه بخارا بود به علت اختلافی که با امیرنصر پیدا کرد به حسین بن علی مرورودی پیوست. مرورودی بار دیگر از هرات به نیشابور تاخت و در این دفعه یکی از دهقانزادگان ایرانی به نام “احمد بن هاشم بن کامگار” یا همان “احمد بن سهل” که مدعی بود که یکی از فرزندان “یزدگرد ساسانی” است مامور سرکوبی حسین بن علی شد.
[۸] بیات، عزیزالله، تاریخ اسلام از ظهور اسلام تا دیالمه، ص ۳۱۵، تهران، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی، ۱۳۷۵.
در جنگی که بین حسین مرورودی و احمد بن سهل روی داد نتیجه جنگ به شکست مرورودی منجر شد. احمد بن سهل او و همدستش محمد بن جنید را دستگیر کرد و هر دو را روانه بخارا کرد و در سال ۳۰۶(ه.ق) نیشابور را به تصرف درآورد. گفتنی است مرورودی مذهب اسماعیلی داشت. وی بر اثر تبلیغات دعاه اسماعیلیه به این مذهب گرویده بود و چون عده زیادی از ایرانیان خراسان و ماورالنهر پیرو مذهب اسماعیلی شده بودند، قیام حسین مرورودی اهمیت خاصی پیدا کرده بود، زیرا این قیام صریحا بر ضد اساس حکومت سامانیان و خلفای عباسی بود.
[۹] ابن الندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص ۱۳۸، مصحح رضا تجدد، تهران، کتابخانه سینا، ۱۳۴۳.
حسین بن علی در بخارا مدتی محبوس بود و بعد از چند گاه به شفاعت یکی از خواص و معتبران از حبس رهایی یافت و ملازم امیر شد. آوردهاند که روزی امیرنصر آب طلبید در کوزهای که چندان خوب نبود آب آوردند. حسین بن علی با علی بن حمویه گفت که پدرت حاکم نیشابور است و در آنجا کوزههای خوب میسازند. چرا نمیفرستند. حمویه پاسخ گفت که تبرک خراسان که به اینجانب میرسد باید که مثل تو و احمد بن سهل و لیلی بن نعمان باشد از کوزه و امثال آن که گوید؟ حسین بن علی به غایت خجل شد.
[۱۰] میر خواند، سید بن امیر، روضه الصفا، ج ۶، ص ۲۸-۲۹، مصحح جمشید کیانفر، تهران، اساطیر، ۱۳۸۰.
شورش احمد و ابن نعمان
دیری نپایید که احمد بن سهل نیز که سردار دربار سامانی در فرونشاندن شورش مرورودی بود خود سر به نافرمانی برداشت
[۱۱] گردیزی، عبد الحی، زین الاخبار، ص ۱۵۱، مصحح عبدالحی حبیبی، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۶۳.
و نام امیرنصر را از خطبه انداخت. سپس “امیرقراتگین” که امیر گرگان بود به مقابله با او رفت. احمد از نیشابور به مرو رفت و قلعهیی استوار ساخت و حصاری شد. سرانجام با رسیدن خبر این شورش به بخارا حمویه خود را به جنگ سردار شورشی آماده کرد. احمد بن سهل دستگیر شد. در بخارا به فرمان امیرنصر به زندانش سپردند که در ۳۰۹ق در همانجا درگذشت.
[۱۲] گردیزی، عبد الحی، زین الاخبار، ص ۱۵۲، مصحح عبدالحی حبیبی، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۶۳.
سپس نوبت به لیلی بن نعمان یکی از سرهنگان اطروش علوی رسید که ابتدا گرگان و دامغان را تصرف کرد و در سال ۳۰۸ ۳۰۹(ه.ق) آهنگ نیشابور کرد. حمویه از طرف امیرنصر به مقابله با لیلی بن نعمان شتافت. در توس جنگ سختی درگرفت. حمویه شکست خورد و رو به مرو نهاد. حمویه با همکاری بلند پایگانی، همچون محمد بن عبدالله بلعمی، صعلوک، خوارزمشاه، سیمجور دواتدار و غیره بر اوضاع مسلط شد. لیلی بن نعمان در باغی پنهان شد، اما سپاهیان، او را یافتند. به دستور حمویه سر او را بر نیزه کرده و به نمایش گذاشتند. سپاهیان ترسیدند و امان خواستند لیلی بن نعمان روز ششم صفر ۳۰۹ کشته شد.
[۱۳] رجبی، پرویز، سدههای گمشده، ص ۱۲۸، تهران، توس، ۱۳۸۰.
شورش الیاس
مدعی دیگر امیرنصر، “الیاس” پسر “اسحاق بن احمد سامانی” پسر عم پدر امیرنصر بود که پدرش توسط حمویه مغلوب و دستگیر شد. الیاس در سال ۳۱۰ در “فرغانه” قیام کرد، ولی به آسانی توسط یکی از عمال سامانیان مغلوب شد. پسرش نیز به تاسی از پدر چندی سر بر شورش برداشت، اما او هم توفیقی نیافت.
[۱۴] بیات، عزیزالله، تاریخ اسلام از ظهور اسلام تا دیالمه، ص ۳۱۶، تهران، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی، ۱۳۷۵.
همزمان “ماکان کاکی” پس از شکست سپاه لیلی بن نعمان به طبرستان بازگشت و کلاه بر سر نهاد و در گرگان و طبرستان به نام فرزندان “حسن بن علی الاطروش” خطبه خواند. امیر نصر، حاکم نیشابور “محمد بن المظفر” را مامور خاموش کردن غائله کرد و با ماکان پیمان مودت بست، اما این پیمان توسط ماکان شکسته شد، اما امیر بعدی نیشابور “بکر بن محمد بن محمد بن البیع”
[۱۵] گردیزی، عبد الحی، زین الاخبار، ص ۸۳، مصحح عبدالحی حبیبی، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۶۳.
با صعلوک هم پیمان شده و ماکان را شکست دادند.
[۱۶] رجبی، پرویز، سدههای گمشده، ص ۱۲۹، تهران، توس، ۱۳۸۰.
در سال ۳۱۰ امیرنصر پایتخت را ترک کرد و به نیشابور رفت. او پیش از ترک بخارا برادران خود ابراهیم، یحیی و منصور را از سر دوراند
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 