پاورپوینت کامل افشار های ایران ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل افشار های ایران ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل افشار های ایران ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل افشار های ایران ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

خاندان افشار ایران

افشار، نام‌ یک‌ گروه‌ بزرگ‌ قومی‌ – عشایری‌ از اقوام‌ ترک‌ زبان‌ ایران‌ است. این اسم بر گرفته از نام یکی از پسران یولدوزخان پسر سوم اغوز به معنای چالاک می‌باشد. مراکز اصلی سکونت آنان در ایران استان‌های آذربایجان غربی، خراسان، کرمان و فارس است؛ اما تیره‌هایی از آنان را در استان‌های لرستان، قزوین، زنجان، کرمانشاه، کهگیلویه و بویراحمد، همدان (صالح آباد)، خوزستان، استان مرکزی، البرز (شهرستان ساوجبلاغ) و چهارمحال و بختیاری (شهرکرد و شهرستان بن) می‌توان یافت.
سرزمین‌ اصلی‌ افشارها دشت‌ قپچاق‌ در ترکستان‌ بود.دسته‌ای از آن‌ها در دوره آخر سلجوقیان آن‌جا را ترک کردند و در منطقه خوزستان ساکن گردیدند. دسته دوم هنگام حمله مغول به ترکستان آن‌جا را ترک گفته به آذربایجان ایران مهاجرت کردند.

فهرست مندرجات

۱ – پراکندگی جغرافیایی
۱.۱ – اورمیه‌
۱.۲ – فارس‌
۱.۳ – کهگیلویه‌
۱.۴ – خراسان‌
۱.۵ – کرمان‌
۱.۵.۱ – جهانشاهی
۱.۵.۲ – عمویی
۱.۵.۳ – میرحبیبی
۱.۶ – افشارهای‌ خمسه‌
۱.۷ – اسدآباد
۱.۸ – تهران‌
۱.۹ – قزوین‌
۲ – فهرست منابع
۳ – پانویس
۴ – منبع

پراکندگی جغرافیایی

در این‌جا به بررسی پراکندگی جغرافیایی خاندان افشا در ایران می‌پردازیم:

اورمیه‌

نخستین‌ گروه‌ افشار که‌ در اورمیه‌ استقرار یافتند، افشارهایی‌ بودند که‌ ظاهراً همراه‌ گرگین‌بیک‌ در ۸۰۲ق‌ به‌ آنجا رفتند. پس‌ از مرگ‌ وی‌ پسر ارشدش‌ الامه‌ سلطان‌ و پس‌ از او برادر کهترش‌ یادگار سلطان‌ اوصالو، حکومت‌ اورمیه‌ را به‌ دست‌ گرفتند.

[۱] افشار محمودلو، عبدالرشید، تاریخ‌ افشار، ج۱، ص۱۲-۱۳، به‌ کوشش‌ محمود رامیان‌ و پرویز شهریار افشار، تبریز، ۱۳۴۲ش‌.

نیکیتین‌ بیش‌ از ۴۰ تن‌ از حاکمان‌ اورمیه‌ را نام‌ می‌برد که‌ از سران‌ طایفه‌های‌ افشار قاسملو (۱۶ تن‌)، ایمانلو (۵ تن‌)، افشار (۶ تن‌)، اوصالو (۳ تن‌)، ارشلو (۲ تن‌)، پاپالویی‌ و کوسه‌ احمدلو (از هر طایفه‌ یک‌ تن‌) و چند تن‌ از طایفه‌های‌ دیگر بودند و از ۸۰۲ق‌ تا ۱۲۶۴ق‌ و سال‌ها بعد حکومت‌ اورمیه‌ را در دست‌ داشتند. برخی‌ از آنان‌ به‌ منصب‌ بیگلربیگی‌ هم‌ رسیدند. همو در جای‌ دیگر از طایفه‌های‌ افشار اورمیه‌، ۶ طایفه قاسملو، ایمانلو، ارشلو، گندوزلو، بکشلو و کوه‌ گلو را از طوایف‌ عمده افشار یاد می‌کند.

[۲] Nikitine, B, X Les Af l rs d”Urumiyeh n , JA, P105-109, Paris, 1929, vol CCXIV.

اوبرلینگ‌ نام‌ طایفه کوه‌گلو را احتمالاً منتسب‌ به‌ کهگیلویه‌ می‌داند و می‌نویسد که‌ این‌ طایفه افشار پس‌ از قتل‌ نادرشاه‌ از منطقه کهگیلویه‌ به‌ اورمیه‌ مهاجرت‌ کردند.

[۳] Iranica, I, P585.

قاسم‌سلطان‌ از طایفه ایمانلوی‌ افشار در زمان‌ شاه‌ عباس‌ اول‌ رهبری‌ دسته‌ای‌ از افشارهای‌ اورمیه‌ را برعهده‌ داشت‌. وظیفه او نگهداشتن‌ سپاهی‌ از ایل‌ افشار در مرز غرب‌ ایران‌ و کرمانشاه‌ و پاسداری‌ از مرز بود.

[۴] اسکندربیک‌، منشی‌، عالم‌ آرای‌ عباسی‌، ج۱، ص۹۲۵، تهران‌، ۱۳۵۰ش‌.

[۵] کسروی‌، احمد، کاروند، ج۱، ص۵۰، به‌ کوشش‌ یحیی‌ ذکاء، تهران‌، ۱۳۵۶ش‌.

قاسم‌سلطان‌ ایمانلو رئیس‌ و بنیان‌گذار ایل‌ افشار اورمیه‌ بود

[۶] Iranica, I, P585.

شاه‌ عباس‌ او را به‌ رتبه بلند «خانی‌» سرافراز گرداند.

[۷] اسکندربیک‌، منشی‌، عالم‌ آرای‌ عباسی‌، ج۱، ص۱۰۰۷، تهران‌، ۱۳۵۰ش‌.

به‌ سبب‌ دلیری‌ها و جنگاوری‌های‌ او و حرمت‌ و حفظ نامش‌، اولاد و احفاد و طایفه زیر فرمان‌ و سرپرستی‌ او به‌ طایفه قاسملو شهرت‌ یافتند.

[۸] Iranica, I, P583.

[۹] EI 2, P240.

پس‌ از قاسم‌ سلطان‌ پسرش‌ کلبعلی‌ سلطان‌ سرپرستی‌ طایفه‌ را برعهده‌ گرفت‌ و حکمران‌ اورمیه‌ شد

[۱۰] اسکندربیک‌، منشی‌، عالم‌ آرای‌ عباسی‌، ج۱، ص۱۰۸۵، تهران‌، ۱۳۵۰ش‌.

[۱۱] Nikitine, B, X Les Af l rs d”Urumiyeh n , JA, P105, Paris, 1929, vol CCXIV.

کلبعلی‌خان‌ پس‌ از بازگشت‌ پیروزمندانه‌ از جنگ‌ با عشایر کرد متمرد مرزنشین‌ ایران‌ و عثمانی‌، در توپراق‌قلعه‌ نشیمن‌ گزید. او برای‌ سکنی‌ دادن‌ طایفه‌های‌ افشار، برای‌ هر یک‌ بلوک‌ و ناحیه‌ای‌ مخصوص‌ تعیین‌ کرد و در اختیار آن‌ها گذاشت‌.

[۱۲] افشار محمودلو، عبدالرشید، تاریخ‌ افشار، ج۱، ص۴۸-۴۹، به‌ کوشش‌ محمود رامیان‌ و پرویز شهریار افشار، تبریز، ۱۳۴۲ش‌.

نادرشاه‌ که‌ خود از طایفه قرقلوی‌ افشار ساکن‌ در ابیورد خراسان‌ بود، گروه‌ بزرگی‌ از افشارهای‌ اورمیه‌ را به‌ نواحی‌ دیگر ایران‌ کوچاند: ۱۲ هزار خانوار را به‌ ابیورد خراسان‌، ۳ هزار خانوار را به‌ صاین‌ قلعه‌ و ۶ هزار تن‌ را برای‌ دفاع‌ از مرزهای‌ غرب‌ ایران‌ به‌ مرز آذربایجان‌ و خاک‌ عثمانی‌ منتقل‌ کرد.

[۱۳] Nikitine, B, X Les Af l rs d”Urumiyeh n , JA, P88, Paris, 1929, vol CCXIV.

صاین‌ قلعه‌ (شاهین‌دژ کنونی‌) در دره رود جغاتو (زرینه‌رود) در جنوب‌ آذربایجان‌ در آغاز قرن‌ ۱۹م‌ (دهه دوم‌ قرن‌ ۱۳ق‌)، بنابر نوشته راولینسون‌ دارای‌ ۳۰۰ پارچه‌ آبادی‌ بود که‌ حدود ۵۰۰، ۳ خانوار افشار همراه‌ طایفه‌های‌ دیگر در آن‌ها می‌زیستند. پس‌ از آمدن‌ گروه‌ بزرگی‌ از طایفه «چهار‌دولی‌» به‌ جغاتو، بسیاری‌ از افشارها ناگزیر از ترک‌ این‌ ناحیه‌ شدند و به‌ اورمیه‌ بازگشتند. در ۱۳۳۹ش‌/۱۹۶۰م‌ افشارهای‌ صاین‌ قلعه‌ که‌ از ۳ طایفه قاسملو، قلیچ‌خانی‌ و قرخلو (= قرقِلو) بودند، در ۱۵۰ آبادی‌ به‌ سر می‌بردند. شمار بزرگی‌ از آن‌ها تابستان‌ها را با گله‌های‌ خود در دامنه کوه‌های‌ منطقه‌ می‌گذراندند.

[۱۴] Iranica, I, P585.

از شمار جمعیت‌ افشارهای‌ اورمیه‌ آمار دقیقی‌ در دست‌ نیست‌. خانم‌ شیل‌ که‌ در سال‌های‌ ۱۲۶۵-۱۲۶۹ق‌/۱۸۴۹-۱۸۵۳م‌ در ایران‌ بوده‌ است‌، شمار آن‌ها را که‌ مرکب‌ از ترک‌ و تات‌ بودند، ۷ هزار خانوار می‌دهد.

[۱۵] Shiel, M, Glimpses of Life and Manners in Persia, P396, New York, 1973.

اوبرلینگ‌ شمار آن‌ها را دست‌ کم‌ ۳۰ هزار تن‌ تخمین‌ زده‌ است‌ که‌ همه‌ اسکان‌ یافته‌اند.

[۱۶] Iranica, I, P585.

فارس‌

مینورسکی‌ استقرار افشارها را در فارس‌ مدت‌ها پیش‌ از دوره صفوی‌ دانسته‌، می‌نویسد: منصوربیک‌ افشار که‌ اقامتگاهش‌ در کهگیلویه‌ بود، به‌ پاداش‌ کمکش‌ در به‌ تخت‌ نشاندن‌ محمد بن‌ یوسف‌ آق‌قویونلو در ۹۰۳ق‌، به‌ حکومت‌ فارس‌ منصوب‌ شد

[۱۷] Minorsky, V, X Ainallu/Inallu n , Rocznik Orientalistyczny, Krak F w, 1953, vol XVII.

روملو می‌نویسد: منصور بیک‌ در ۹۰۴ق‌ حکومت‌ آنجا را به‌ دست‌ گرفت‌

[۱۸] روملو، حسن‌، احسن‌ التواریخ‌، ج۱، ص‌۳۴، به‌ کوشش‌ عبدالحسین‌ نوایی‌، تهران‌، ۱۳۵۷ش‌.

[۱۹] EI 2, P240.

افشارها احتمالاً در اوایل‌ دوره صفوی‌ از خراسان‌،

[۲۰] فسایی‌، حسن‌، فارس‌نامه ناصری‌، ج۲، ص۱۴۴۰، به‌ کوشش‌ منصور رستگار فسایی‌، تهران‌، ۱۳۶۷ش‌.

[۲۱] بابن‌و هوسه‌، سفرنامه جنوب‌ ایران‌، ج۱، ص۱۶۱، ترجمه محمد حسن‌ اعتمادالسلطنه‌، به‌ کوشش‌ هاشم‌ محدث‌، تهران‌، ۱۳۶۳ش‌.

یا از نواحی‌ مرکزی‌ ایران‌

[۲۲] Iranica, I, P585.

به‌ کازرون‌ فارس‌ مهاجرت‌ کرده‌ بودند.

[۲۳] مظلوم‌زاده‌، محمدمهدی‌، طایف افشار کازرون‌، ج۱، ص۲۴۳۸، ناموارi دکتر محمود افشار، به‌ کوشش‌ ایرج‌ افشار و کریم‌ اصفهانیان‌، تهران‌، ۱۳۶۷ش‌.

سران‌ افشار مدت‌ ۲۵۰ سال‌ در کازرون‌ حکمرانی‌ کردند. نخستین‌ حاکم‌ از خوانین‌ افشار خواجه‌ پیر بداق‌ بود که‌ شاه‌ عباس‌ اول‌ او را پس‌ از ۱۰۰۰ق‌ به‌ حکومت‌ کازرون‌ برگماشت‌ و آخرین‌ حاکم‌ عباسقلی‌خان‌ بود که‌ تا چند سال‌ پس‌ از ۱۲۶۰ق‌ فرمانروایی‌ داشت‌.

[۲۴] فسایی‌، حسن‌، فارس‌نامه ناصری‌، ج۲، ص۱۴۴۰، به‌ کوشش‌ منصور رستگار فسایی‌، تهران‌، ۱۳۶۷ش‌.

[۲۵] فسایی‌، حسن‌، فارس‌نامه ناصری‌، ج۲، ص۱۴۴۲، به‌ کوشش‌ منصور رستگار فسایی‌، تهران‌، ۱۳۶۷ش‌.

فسایی‌ در فهرست‌ اسامی‌ تیره‌های‌ ایل‌ اینالو (ه م‌) و نیز در فهرست‌ تیره‌های‌ ایل‌ قشقایی‌ به‌ تیره «افشار اوشاغی‌»،

[۲۶] تاریخ‌ افشار، به‌ کوشش‌ محمود رامیان‌ و پرویز شهریار افشار، تبریز، ۱۳۴۲ش‌.

و در فهرست‌ تیره‌های‌ ایل‌ قشقایی‌ به‌ تیره «افشار کرمانی‌» اشاره‌ می‌کند.

[۲۷] فسایی‌ حسن‌، فارس‌نامه ناصری‌، ج۲، ص۱۵۷۶، به‌ کوشش‌ منصور رستگار فسایی‌، تهران‌، ۱۳۶۷ش‌.

[۲۸] فسایی‌، حسن‌، فارس‌نامه ناصری‌، ج۲، ص۱۵۸۲، به‌ کوشش‌ منصور رستگار فسایی‌، تهران‌، ۱۳۶۷ش‌.

افشار کرمانی‌ طایفه‌ای‌ از ایل‌ کشکولی‌ کوچک‌ را در اتحادیه ایل‌ قشقایی‌ شکل‌ می‌داد. این‌ طایفه‌ احتمالاً به‌ هنگام‌ کوچ‌ گروه‌هایی‌ از «لک‌» و ترک‌ به‌ سیرجان‌ کرمان‌، در پی‌ منازعه‌ با حکومت‌ فارس‌ در اواخر نیمه قرن‌ ۱۳ق‌/ اوایل‌ دهه ۱۸۳۰م‌ به‌ قشقایی‌ها پیوسته‌اند

[۲۹] Iranica, I, P585.

خانم‌ شیل‌ این‌ گروه‌ را با نام‌ «قاجار افشار» و مرکب‌ از ترک‌ و لک‌ معرفی‌ می‌کند. وی‌ جمعیت‌ آنها را ۳۵۰ خانوار ذکر می‌کند که‌ ۲۵۰ خانوار از آن‌ها ترک‌ بودند.

[۳۰] Shiel, M, Glimpses of Life and Manners in Persia, P398, New York, 1973.

شمار آن‌ها در ۱۳۳۷ش‌/۱۹۵۸م‌ حدود ۱۲۹ خانوار بوده‌ است‌.

[۳۱] Iranica, I, P585.

کهگیلویه‌

طایفه‌هایی‌ از ایل‌ افشار در دوره صفوی‌ در منطقه کهگیلویه‌ استقرار یافته‌ بودند. در گروه‌ سوارانی‌ که‌ در ۹۳۶ق‌ به‌ سپاه‌ شاه‌ طهماسب‌ اول‌، برای‌ جنگ‌ با عبیدالله‌خان‌ ازبک‌، پیوسته‌ بودند، ۳ هزار سوار دلاور از ایل‌ افشار کهگیلویه‌ و شولستان‌ فارس‌ به‌ سرکردگی‌ الوند سلطان‌، حاکم‌ آن‌ ناحیه‌ شرکت‌ داشتند

[۳۲] قمی‌، قاضی‌، احمد، خلاصه التواریخ‌، ج۱، ص۲۰۰، به‌ کوشش‌ احسان‌ اشراقی‌، تهران‌، ۱۳۵۹ش‌.

[۳۳] فسایی‌، حسن‌، فارس‌نامه ناصری‌، ج۱، ص۳۹۰، به‌ کوشش‌ منصور رستگار فسایی‌، تهران‌، ۱۳۶۷ش‌.

در ۹۴۰ق‌ نیز الوند سلطان‌ افشار همراه‌ با هزار سوار از افشارهای‌ کهگیلویه‌ به‌ اردوی‌ شاه‌ طهماسب‌ در دزفول‌ پیوستند و به‌ سوی‌ تبریز رفتند.

[۳۴] فسایی‌، حسن‌، فارس‌نامه ناصری‌، ج۱، ص۳۹۳، به‌ کوشش‌ منصور رستگار فسایی‌، تهران‌، ۱۳۶۷ش‌.

اسکندربیک‌ شمار افشارهای‌ کهگیلویه‌ را در زمان‌ شاه‌ طهماسب‌ ۱۰ هزار خانوار، و از خلیل‌ بیک‌ افشار به‌ عنوان‌ حاکم‌ وقت‌ کهگیلویه‌ یاد می‌کند.

[۳۵] اسکندربیک‌، منشی‌، عالم‌ آرای‌ عباسی‌، ج۱، ص‌۱۴۰، تهران‌، ۱۳۵۰ش‌.

قاضی‌ احمد قمی‌ در وقایع‌ سال‌ ۹۹۴ق‌ به‌ ارتباط میان‌ سران‌ طایفه‌های‌ افشار کهگیلویه‌ و فارس‌ اشاره‌ می‌کند.

[۳۶] قمی‌، قاضی‌، احمد، خلاصه التواریخ‌، ج۲، ص۸۵۷-۸۵۸، به‌ کوشش‌ احسان‌ اشراقی‌، تهران‌، ۱۳۵۹ش‌.

افشارهای‌ کهگیلویه‌ عمدتاً از دو طایفه گندوزلو و ارشلو بوده‌اند. سران‌ این‌ دو طایفه‌ در دهمین‌ سال‌ جلوس‌ شاه‌ عباس‌ اول‌ (۱۰۰۵ق‌) شورش‌ کردند و با گروهی‌ سوار جنگجوی‌ افشار در ناحیه رامهرمز گرد آمدند. شاه‌ عباس‌، الله‌وردیخان‌ حاکم‌ فارس‌ را با سپاهی‌ به‌ رامهرمز فرستاد. وی‌ افشارهای‌ شورشی‌ را سرکوب‌ کرد و بسیاری‌ از آن‌ها را کشت‌.

[۳۷] اسکندربیک‌، منشی‌، عالم‌ آرای‌ عباسی‌، ج۱، ص۵۲۴-۵۲۵، تهران‌، ۱۳۵۰ش‌.

پس‌ از این‌ شکست‌، دوره حکمرانی‌ ایل‌ افشار در کهگیلویه‌ پایان‌ یافت‌ و طایفه‌های‌ افشار آن‌جا را ترک‌ کردند و به‌ مناطق‌ دیگر، از جمله‌ حدود شوشتر و دره‌ خزینه‌ و منصوریه‌ و حومه بهبهان‌ مهاجرت‌ کردند. شماری‌ از افشارها نیز به‌ ایل‌ آقاجری‌ کهگیلویه‌ پیوستند

[۳۸] باور محمود، ج۱، ص۲۴، کوه‌گیلویه‌ و ایلات‌ آن‌، تهران‌، ۱۳۲۴ش‌، حاشیه ۱۱۹.

[۳۹] Minorsky, V, X Ainallu/Inallu n , Rocznik Orientalistyczny, Krak F w, 1953, vol XVII.

گروه‌ کوچکی‌ از افشارها نیز در کهگیلویه‌ بازماندند که‌ تا اوایل‌ قرن‌ ۱۳ق‌/۱۹م‌ در آن‌ سرزمین‌ می‌زیستند.

[۴۰] EI 2, P240.

خراسان‌

منابع‌ تاریخی‌ زمان‌ مهاجرت‌ نخستین‌ گروه‌های‌ ایل‌ افشار به‌ خراسان‌ را در آغاز دوره صفوی‌ گزارش‌ می‌دهند. استرابادی‌ در جهانگشای‌ نادری‌ به‌ مهاجرت‌ ایل‌ قرقلو از آذربایجان‌ به‌ خراسان‌ در زمان‌ شاه‌ اسماعیل‌ اول‌، و سکنی‌گزیدن‌ آن‌ ایل‌ در شمال‌ خراسان‌ اشاره‌ می‌کند و می‌نویسد: نواحی‌ سرچشمه میاب‌ کوبکان‌ در کوهستان‌های‌ جنوبی‌ محال‌ ابیورد ییلاق‌، و اتک‌، شمالی‌ترین‌ ناحیه کوبکان‌ یا کوپکان‌، و دستجرد و درّه‌ جَز (دره‌گز) قشلاق‌ طایفه‌های‌ ایل‌ افشار بود

[۴۱] استرابادی‌، محمدمهدی‌، جهانگشای‌ نادری‌، ج۱، ص‌۲۶-۲۷، تهران‌، ۱۳۶۸ش‌.

[۴۲] مینورسکی‌، ولادیمیر، تاریخچه نادرشاه‌، ج۱، ص۹، ترجمه رشید یاسمی‌، تهران‌، ۱۳۱۳ش‌.

[۴۳] قدوسی‌، محمدحسین‌، نادرنامه‌، ج۱، ص۱۵، مشهد، ۱۳۳۹ش‌.

گزارش‌های‌ تاریخی‌ دیگر نیز استقرار گروه‌های‌ افشار را در این‌ دوره‌ در خراسان‌ تأیید می‌کنند. مثلاً خواندمیر به‌ فرستادن‌ سپاهی‌ به‌ فرماندهی‌ شاهرخ‌ بیک‌افشار در ۹۱۹ق‌ به‌ قندهار برای‌ سرکوب‌ شجاع‌بیک‌ یاغی‌ و فتح‌ آن‌ ولایت‌ اشاره‌ می‌کند.

[۴۴] خواندمیر، غیاث‌الدین‌، حبیب‌ السیر، ج۴، ص۵۴۱، به‌ کوشش‌ محمد دبیرسیاقی‌، تهران‌، ۱۳۳۳ش‌.

در وقایع‌ سال‌ ۹۳۶ق‌، به‌ هنگام‌ گرد آمدن‌ جنگجویان‌ عشایر ترک‌ در سپاه‌ شاه‌ طهماسب‌ از طایفه احمد سلطان‌ِ ایل‌ افشار نام‌ می‌برند که‌ مدت‌ ۲۰ سال‌ در خراسان‌، مرو، سرخس‌، مشهد مقدس‌ و طوس‌ با ازبکان‌ می‌جنگیده‌اند.

[۴۵] قمی‌، قاضی‌، احمد، خلاصه التواریخ‌، ج۱، ص۲۰۰، به‌ کوشش‌ احسان‌ اشراقی‌، تهران‌، ۱۳۵۹ش‌.

اسکندربیک‌ نیز به‌ خسرو سلطان‌ کوراوغلی‌، رهبر افشارها در خراسان‌ اشاره‌ دارد و از مبارزات‌ او پس‌ از مرگ‌ عبیدالله‌خان‌ ازبک‌ (۹۴۶ق‌) یاد می‌کند.

[۴۶] اسکندربیک‌، منشی‌، عالم‌ آرای‌ عباسی‌، ج۱، ص‌۹۳، تهران‌، ۱۳۵۰ش‌.

[۴۷] اسکندربیک‌ منشی‌، عالم‌ آرای‌ عباسی‌، ج۱، ص۱۴۰، تهران‌، ۱۳۵۰ش‌.

در دوره شاه‌ عباس‌ اول‌، جمعی‌ دیگر از ایلات‌ و احشامات‌ (=طایفه‌ها) افشار آذربایجان‌ را برای‌ مقابله‌ با حملات‌ و تجاوزات‌ ازبکان‌ به‌ نواحی‌ خراسان‌ کوچاندند. در میان‌ این‌ کوچندگان‌، ۵۰۰، ۴ خانوار نیز از ایل‌ افشار اورمیه‌ بودند. اینان‌ نیز در نواحی‌ ابیورد و دره‌گز اقامت‌ گزیدند.

[۴۸] مروی، محمدکاظم‌، عالم‌ آرای‌ نادری‌، به‌ کوشش‌ محمدامین‌ ریاحی‌، ج۱، ص۴- ۵، تهران‌، ۱۳۶۴ش‌.

احتمالاً اشاره کسروی‌ به‌ کوچ‌ طایفه قرقلوی‌ افشار در زمان‌ شاه‌ عباس‌ اول‌ به‌ نواحی‌ ابیورد و نسا، همراه‌ با دسته‌هایی‌ از کردهای‌ چَمِشْکَزَک‌ِ‌خوار و ورامین‌ تهران‌، به‌ این‌ مرحله‌ از کوچ‌ افشارها بوده‌ است‌.

[۴۹] کسروی‌، احمد، کاروند، ج۱، ص‌۵۱، به‌ کوشش‌ یحیی‌ ذکاء، تهران‌، ۱۳۵۶ش‌.

بنابر قولی‌، در دوره صفوی‌ ناحیه کوپکان‌ را به‌ پاس‌ وطن‌خواهی‌ و مبارزات‌ ایل‌ افشار و جنگ‌ دلیرانه آن‌ها با قوای‌ ازبک‌ و شکست‌ دادن‌ آنان‌، به‌ رسم‌ سیورغال‌ (تیول‌، اقطاع‌) به‌ ایل‌ افشار بخشیده‌ بودند.

[۵۰] قدوسی‌، محمدحسین‌، نادرنامه‌، ج۱، ص۱۵، به‌ نقل‌ از ژوستن‌، مشهد، ۱۳۳۹ش‌.

نادرشاه‌ در حدود ۵۶ هزار خانوار از ایلات‌ فارس‌، عراق‌ و آذربایجان‌ را در ۱۱۴۳ق‌ به‌ خراسان‌ کوچانید. از این‌ عشایر، ۱۲ هزار خانوار افشار بودند که‌ ۲ هزار تن‌ از آن‌ها به‌ طایفه قرقلو تعلق‌ داشتند. گروهی‌ از قرقلوها را در میاب‌ کوپکان‌، یورت‌ قدیم‌ نادر و جایگاه‌ اولیه طایفه قرقلو، جا دادند و بقیه افشارها را در کلات‌ نشاندند و برای‌ آنها ییلاق‌ و قشلاق‌ تعیین‌ کردند.

[۵۱] استرابادی‌، محمدمهدی‌، جهانگشای‌ نادری‌، ج۱، ص۱۷۹-۱۸۰، تهران‌، ۱۳۶۸ش‌.

بنابر اطلاعاتی‌ که‌ استرابادی‌ درباره طایفه‌های‌ افشار خراسان‌ و سرکردگان‌ آنان‌ می‌دهد، طایفه‌های‌ پاپالو،

[۵۲] استرابادی‌، محمدمهدی‌، جهانگشای‌ نادری‌، ج۱، ص‌۴۳، تهران‌، ۱۳۶۸ش‌.

[۵۳] استرابادی‌، محمدمهدی‌، جهانگشای‌ نادری‌، ج۱، ص۵۰۴، تهران‌، ۱۳۶۸ش‌.

اَمِرلو یا امیرلو،

[۵۴] استرابادی‌، محمدمهدی‌، جهانگشای‌ نادری‌، ج۱، ص‌۴۳، تهران‌، ۱۳۶۸ش‌.

[۵۵] استرابادی‌، محمدمهدی‌، جهانگشای‌ نادری‌، ج۱، ص۵۴۱، تهران‌، ۱۳۶۸ش‌.

قرقلو،

[۵۶] استرابادی‌، محمدمهدی‌، جهانگشای‌ نادری‌، ج۱، ص‌۲۴۹، تهران‌، ۱۳۶۸ش‌.

[۵۷] استرابادی‌، محمدمهدی‌، جهانگشای‌ نادری‌، ج۱، ص۳۷۱، تهران‌، ۱۳۶۸ش‌.

[۵۸] استرابادی‌، محمدمهدی‌، جهانگشای‌ نادری‌، ج۱، ص۳۷۷، تهران‌، ۱۳۶۸ش‌.

[۵۹] استرابادی‌، محمدمهدی‌، جهانگشای‌ نادری‌، ج۱، ص۴۱۱، تهران‌، ۱۳۶۸ش‌.

کوسه‌ احمدلو،

[۶۰] استرابادی‌، محمدمهدی‌، جهانگشای‌ نادری‌، ج۱، ص‌ ۳۸، تهران‌، ۱۳۶۸ش‌.

[۶۱] استرابادی‌، محمدمهدی‌، جهانگشای‌ نادری‌، ج۱، ص۲۳۷، تهران‌، ۱۳۶۸ش‌.

کندرلو یا کوندرزلو (ظاهراً همان‌ گندوزلو)

[۶۲] استرابادی‌، محمدمهدی‌، جهانگشای‌ نادری‌، ج۱، ص‌۵۱، تهران‌، ۱۳۶۸ش‌.

[۶۳] استرابادی‌، محمدمهدی‌، جهانگشای‌ نادری‌، ج۱، ص۵۴۱، تهران‌، ۱۳۶۸ش‌.

از جمله‌ طایفه‌های‌ عمده افشار در دوره نادری‌ در نواحی‌ مختلف‌ خراسان‌ بوده‌اند.
برخی‌ طایفه‌های‌ کنونی‌ افشار ساکن‌ در خراسان‌ را (در ۱۳۶۹ ش‌) اِمبِرْلو یا ایمرلو، ارشلو، اوتانلو، اَیَدلو، ایمانلو (معروف‌ به‌ عبدالملکی‌)، پاپالو، تکللو یا تَکه‌لو، زَنگانلو، سَروَرلو، قِرقلو یا قِرخِلو یاد کرده‌اند که‌ در نواحی‌ دره‌گز خراسان‌ پراکنده‌اند.

[۶۴] میرنیا، علی‌، ایلها و طایفه‌های‌ عشایری‌ خراسان‌، ج۱، ص۲۵ به‌ بعد، تهران‌، ۱۳۶۹ش‌.

اوبرلینگ‌ به‌ نقل‌ از بروگ‌ به‌ اقامت‌ برخی‌ طایفه‌های‌ افشار در جنوب‌ بجنورد، قوچان‌، و نواحی‌ میان‌ سبزوار و نیشابور اشاره‌ می‌کند.

[۶۵] Iranica, I, P585.

کرمان‌

تاریخ‌ دقیق‌ مهاجرت‌ طایفه‌های‌ افشار به‌ کرمان‌ و مبدأ یا مبادی‌ مهاجرت‌ آنها روشن‌ نیست‌. قدیم‌ترین‌ خبر از کوچ‌ افشارها به‌ کرمان‌ از زمان‌ به‌ قدرت‌ رسیدن‌ شاه‌ اسماعیل‌ اول‌ به‌ بعد بوده‌ است‌. نخستین‌ گروه‌ افشار ظاهراً طایفه قاسملو بود که‌ در حدود سال‌ ۹۱۶ق‌ به‌ سرکردگی‌ بیرام‌بیک‌ به‌ کرمان‌ مهاجرت‌ کردند.

[۶۶] باستانی‌ پاریزی‌، محمدابراهیم‌، افشارها در تاریخ‌ و سیاست‌ کرمان‌، ج۱، ص۱۵۰۳- ۱۵۰۵، نامواره دکتر محمود افشار، به‌ کوشش‌ ایرج‌ افشار و کریم‌ اصفهانیان‌، تهران‌، ۱۳۶۶ش‌، ج‌ ۴.

شاه‌ طهماسب‌ در ۹۳۳ق‌، شاه‌ قلی‌سلطان‌ افشار، پسر مصطفی‌قلی‌سلطان‌ را که‌ با طایفه خود در کرمان‌ می‌زیستند، به‌ حکمرانی‌ آنجا گماشت‌.

[۶۷] وزیری‌ کرمانی‌، احمدعلی‌، تاریخ‌ کرمان‌، ج۲، ص۶۰۰، به‌ کوشش‌ محمدابراهیم‌ باستانی‌ پاریزی‌، تهران‌، ۱۳۶۴ش‌.

شاه‌قلی‌ سلطان‌ در ۹۴۳ق‌ با گروهی‌ از دلاور مردان‌ طایفه‌های‌ افشار کرمان‌ به‌ اردوی‌ شاه‌ پیوست‌ و در چهارمین‌ لشکرکشی‌ او به‌ خراسان‌ برای‌ سرکوب‌ عبیدخان‌ ازبک‌ شرکت‌ کرد.

[۶۸] وزیری‌ کرمانی‌، احمدعلی‌، تاریخ‌ کرمان‌، ج۲، ص۶۰۰، به‌ کوشش‌ محمدابراهیم‌ باستانی‌ پاریزی‌، تهران‌، ۱۳۶۴ش‌.

[۶۹] روملو، حسن‌، احسن‌ التواریخ‌، ج۱، ص۳۵۷، به‌ کوشش‌ عبدالحسین‌ نوایی‌، تهران‌، ۱۳۵۷ش‌.

افشارهای‌ کرمان‌ تا زمان‌ کریمخان‌ زند قدرت‌ داشتند و تنی‌ چند از سرکردگان‌ طوایف‌ این‌ ایل‌ پس‌ از شاه‌ قلی‌سلطان‌ در کرمان‌ حکومت‌ کردند. آخرین‌ حکمران‌ از این‌ ایل‌، شاهرخ‌ خان‌ افشار بود که‌ در ۱۱۷۲ق‌ به‌ دست‌ خدا مرادخان‌، سردار سپاه‌ کریمخان‌ زند کشته‌ شد.

[۷۰] Sykes, P M, Ten Thousand Miles in Persia, P67-68, New York, 1902.

احمدعلی‌ وزیری‌ در جغرافیای‌ کرمان‌ ایل‌ افشار را عمده‌ترین‌ ایلات‌ کرمان‌ و شمار آن‌ها را حدود هزار خانوار، و شامل‌ ۳۰۰، ۹تن‌ دانسته‌ است‌. وی‌ علی‌قرلو، اشرفلو، قاسملو، پیر مرادلو، ره‌ درازلو، حیدرمحمد شاهلو، آمویی‌ (یا عمویی‌)، میرجانی‌، جانقلی‌ اشاغی‌، فارسی‌مدان‌، صفی‌قلی‌ اولادی‌

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.