پاورپوینت کامل اختیار و قدرت در مدیریت آموزشی ۶۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل اختیار و قدرت در مدیریت آموزشی ۶۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اختیار و قدرت در مدیریت آموزشی ۶۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل اختیار و قدرت در مدیریت آموزشی ۶۲ اسلاید در PowerPoint :
اختیار و قدرت (مدیریت آموزشی)
اختیار و قدرت، یکی از مباحث مطرح در علوم تربیتی بوده و بیانگر ضرورت وجود این دو عنوان تاثیر گذار در بحث برنامهریزی و مدیریت آموزشی است. قدرت را میتوان، توانایی اشخاص یا گروهها در اثر نهادن بر عقاید و ارزشهای فکری اشخاص یا گروههای دیگر، با وادار کردن آنها به انجام اعمال خاص و یا بازداشتن آنها از انجام کاری تعریف کرد و اختیار، نوعی قدرت است که پایگاه سازمانی دارد، یعنی از شغل، مقام و موقعیت سازمانی سرچشمه میگیرد یا عبارت است از اعطای قدرت از مقام مافوق به مقام زیردست در جهت اجرای وظایف. در این مقاله به توضیح این دو عنوان در مدیریت آموزشی میپردازیم.
فهرست مندرجات
۱ – مقدمه
۲ – قدرت
۳ – مسئولیت
۴ – اختیار
۵ – تمایز قدرت و اختیار
۶ – انواع اختیار
۶.۱ – اختیار فرهمند
۶.۲ – اختیار سنتی
۶.۳ – اختیار قانونی
۷ – تفویض اختیار
۸ – مزایای تفویض اختیار
۹ – تمرکز و عدم تمرکز
۱۰ – سیستمهای آموزشی متمرکز و غیرمتمرکز
۱۰.۱ – محاسن سیستم آموزشی متمرکز
۱۰.۲ – محاسن سیستم آموزشی غیرمتمرکز
۱۱ – پانویس
۱۲ – منبع
مقدمه
آنچه در سازماندهی و مدیریت اهمیت فراوانی دارد، اختیار و مسئولیت است. زیرا اختیار، وسیله انجام دادن وظایف و مسئولیتها، برای رسیدن به هدفهای سازمان است و کنترل، نظارت و هماهنگی و ارتباطات را تسهیل میکند.
[۱] قرائیمقدم، امانالله، مدیریت آموزشی، ص۱۱۳، تهران، ابجد، ۱۳۷۵، چاپ اول.
اختیار، حق تصمیمگیری و هدایت کار دیگران است. اختیار در ساختار سازمانی یک مفهوم مهم به حساب میآید، زیرا مدیران و سایر کارکنان باید، حق انجام کارهایی را که به آنها محول میشود، داشته باشند. بهعلاوه، اختیار و مسئولیت باید در ارتباط و توام با همدیگر باشد.
[۲] فردسی، لاننبورگ و آلانسی، ادنستین، مدیریت آموزشی، ص۶۲، ترجمه محمدعلی فرنیا، تبریز، آگاه، ۱۳۸۲، چاپ اول.
از اینرو، روابط اختیار، بخش مهم زندگی در سازمان رسمی است و جوهر اکثر روابط میان دانشآموزان و معلم و مدیر و زیردست و بالادست، اختیار میباشد. متاسفانه برای عدهای از افراد، اختیار و خودکامگی مترادف هستند و به خاطر همین، باید اختیار را به عنوان یک مفهوم تئوریک، بهطور واضح تعریف کرد.
[۳] وین. ک، هوی و سیسیل، ج. میسکل، مدیریت آموزشی، ص۲۰۶، ترجمه میرمحمد عباسزاده، ارومیه، دانشگاه ارومیه، ۱۳۸۲، چاپ چهارم.
قدرت
قدرت را میتوان، توانایی اشخاص یا گروهها در اثر نهادن بر عقاید و ارزشهای فکری اشخاص یا گروههای دیگر، با وادار کردن آنها به انجام اعمال خاص و یا بازداشتن آنها از انجام کاری تعریف کرد.
[۴] نیرومند، پوراندخت و مسجدیان، سهراب، مدیریت آموزشی، ص۱۰۷، تهران، پیک مروا، ۱۳۸۴، چاپ اول.
به عبارت دیگر، توانایی فرد یا گروه در نفوذ بر اعمال فرد یا گروه دیگر، علیرغم خواستههایشان، قدرت است. نفوذ بر اعمال دیگران میتواند با مجازات، پاداش، تخصص، قانون یا جاذبه شخصی همراه باشد. اما اختیار، خود نوعی قدرت است که به نفوذ یا تسلطی گفته میشود که براساس پیروی یا همکاری داوطلبانه دیگران است. در حالی که قدرت ممکن است منجر به زور، تهدید یا رشوه گردد، اختیار اطاعتی داوطلبانه را به دنبال دارد.
[۵] شیرازی، علی، مدیریت آموزشی، ص۸۰، مشهد، جهاد دانشگاهی، ۱۳۷۳، چاپ اول.
مسئولیت
عبارت است از تعهد فرد در استفاده از اختیار واگذارشده، برای انجام آن وظایف که البته بستگی به وسعت سازمان، کثرت اشتغالات، حجم کار و وقت مدیران سازمان دارد.
[۶] نیرومند، پوراندخت و مسجدیان، سهراب، مدیریت آموزشی، ص۱۰۷، تهران، پیک مروا، ۱۳۸۴، چاپ اول.
اختیار
اختیار، نوعی قدرت است که پایگاه سازمانی دارد، یعنی از شغل، مقام و موقعیت سازمانی سرچشمه میگیرد.
[۷] نیرومند، پوراندخت و مسجدیان، سهراب، مدیریت آموزشی، ص۱۰۷، تهران، پیک مروا، ۱۳۸۴، چاپ اول.
یا عبارت است از اعطای قدرت از مقام مافوق به مقام زیردست در جهت اجرای وظایف.
[۸] قرائیمقدم، امانالله، مدیریت آموزشی، ص۱۱۳، تهران، ابجد، ۱۳۷۵، چاپ اول.
مفهوم دیگری که در سازماندهی و مدیریت سازمان، اهمیت فراوان دارد، اختیار رسمی است که روابط سلسلهمراتبی میان سطوح مدیریت و مراکز تصمیمگیری بر مبنای آن به وجود میآیند. در واقع، اختیار رسمی و قدرت ناشی از آن، وسیله انجام دادن وظایف و مسئولیتهاست برای رسیدن به هدفهای سازمان. به عقیده سایمون، اختیار به معنی قدرت تصمیمگیری برای هدایت فعالیتها و اعمال دیگران میباشد.
تحلیل کلاسیک اختیار به وسیله ماکس وبر، جامعهشناس آلمانی، صورت گرفته است. از نظر او، اختیار عبارت است از اطاعت بلاشرط و ارادی افراد از مافوق براساس این باور که، مافوق حق دارد اراده خود را بر آنان اعمال کند و عدم اطاعت از آن نارواست. قدرت و اختیار، هر دو وسیله کنترل اجتماعی محسوب میشوند.
فایول، اختیار را به عنوان “حق صدور دستور و طلب اطاعت از آن” تعبیر کرده است. حق صدور است که مدیران را قادر میسازد برای رسیدن به هدفهای سازمانی تصمیم بگیرند یا دستور صادر کنند و زیردستان را وادار میسازد تا از دستورات مدیر، اطاعت نمایند.
[۹] علاقهبند، علی، مقدمات مدیریت آموزشی، ص۶۴، تهران، بعثت، ۱۳۷۴، چاپ هشتم.
بنابراین، دو ملاک تشخیص اختیار عبارتند از:
· اطاعت و اجابت ارادی دستورات مشروع
· کنارگذاشتن قضاوت شخصی قبل از صدور دستور.
[۱۰] علاقهبند، علی، مبانی و اصول مدیریت آموزشی، ص۱۰۰، تهران، روان، ۱۳۷۹، چاپ دوازدهم.
از نظر بارنارد، برای اینکه دستوری مشروعیت پیدا کند و از طرف زیردستان، مورد پذیرش قرار گیرد، لازم است چهار شرط زیر را بهطور همزمان، دارا باشد:
· قابل فهم و درک باشد.
· مغایر با هدفهای سازمان نباشد.
· با منافع شخصی زیردستان، همخوانی و توافق داشته باشد.
· از لحاظ فکری و جسمی، زیردستان قادر به اجرای آن باشند.
به اعتقاد وی، دستوراتی که مدیران سازمان صادر میکنند، معمولا با شرایط ذکر شده همخوانی دارد و زیردستان نیز به دلیل تمایل به همکاری، دستورات را اجرا میکند.
[۱۱] علاقهبند، علی، مقدمات مدیریت آموزشی، ص۶۶، تهران، بعثت، ۱۳۷۴، چاپ هشتم.
تمایز قدرت و اختیار
برخلاف بعضی باورهای معروف، اعمال اختیار در یک سازمان، نوعا مستلزم اجبار نمیشود. اختیار باید از مفهوم مرتبط با آن، یعنی قدرت، تمییز داده شود.
قدرت، که توانایی وادار کردن دیگران به انجام کاری که از آنها خواسته میشود، میباشد یا آنچنان که وبر، آن را تعریف کرد: احتمال اینکه فردی در یک رابطه اجتماعی، در موقعیتی قرار گیرد که علیرغم مقاومت دیگران، اراده خود را عملی نماید. بدین منظور قدرت، یک اصطلاح کلی و جامع بوده و شامل کنترل مبتنی بر ترغیبها و پیشنهادهای غیرتعهدی بهشدت مجبورکننده است.
اختیار نسبت به قدرت، دارای وسعت محدودتری است. وبر، اختیار را چنین تعریف میکند: احتمال اینکه به بعضی دستورهای خاص یا همه دستورها، ناشی از یک منبع معین، به وسیله گروه مشخصی از افراد، اطاعت خواهد شد. اما وبر بلافاصله اشاره میکند که اختیار، شامل هر روش اعمال قدرت یا نفوذ بر دیگران نمیشود. وی اظهار میدارد که اختیار به درجه معینی از اجابت ارادی به دستورهای مشروع، ارتباط دارد. برخلاف قدرت، اختیار متضمن مشروعیت میباشد. یعنی اختیار، نوعی قدرت مشروع است.
هربرت سایمون، اظهار میدارد که اختیار از دیگر انواع قدرت یا نفوذ به این ترتیب متمایز است که زیردست، برای انتخاب از میان راهحلها، قوای ذهنی خود را برای داوری استفاده مینماید و دریافت یک دستور یا خطا را به عنوان معیار رسمی و اساس انتخاب خود، بهکار میبرد.
[۱۲] وین. ک، هوی و سیسیل، ج. میسکل، مدیریت آموزشی، ص۲۰۶-۲۰۷، ترجمه میرمحمد عباسزاده، ارومیه، دانشگاه ارومیه، ۱۳۸۲، چاپ چهارم.
انواع اختیار
چنانکه ملاحظه شد، وقتی جهتگیری ارزشی مشترکی پدید میآید و استفاده از قدرت و کنترل اجتماعی را به نحوی واجب میسازد، اختیار موجودیت پیدا میکند. باورها و ارزشهایی که تسلط و کنترل اجتماعی را مشروعیت میبخشد، متفاوتاند. وبر، با مبنا قرار دادن این تفاوتها و نوع مشروعیت آنها، سه نوع اختیار را شناسایی کرده است.
[۱۳] علاقهبند، علی، مبانی و اصول مدیریت آموزشی، ص۱۰۳، تهران، روان، ۱۳۷۹، چاپ دوازدهم.
اختیار فرهمند
اختیار فرهمند یا کاریزماتیک، به طرفداری از فردی خارقالعاده متکی است که به واسطه اعتماد شخصی نسبت به او و صفاتش، رهبر است.
[۱۴] وین. ک، هوی و سیسیل، ج. میسکل، مدیریت آموزشی، ص۲۰۸، ترجمه میرمحمد عباسزاده، ارومیه، دانشگاه ارومیه، ۱۳۸۲، چاپ چهارم.
یا به شکلی از تسلط گفته میشود که یک رهبر، به لحاظ خصوصیات شخصی و جاذبهاش قادر است وفاداری پیروان را به خود، جلب نماید.
[۱۵] شیرازی، علی، مدیریت آموزشی، ص۸۰، مشهد، جهاد دانشگاهی، ۱۳۷۳، چاپ اول.
اختیار رهبر کاریزما، تابع جذبه غلبهکننده شخصی است و نوعا جهتگیری ارزشی مشترکی در میان اعضای گروه پدید میآورد که تعهد و پایبندی شدید هنجارگونهای به رهبر و شوق وافری به همانند کردن با او، به وجود میآورد. مثلا در قلمرو آموزش و پرورش، دانشآموزان یک کلاس بر اثر جذبه شخصیتی یک معلم، رهنمودها و دستورات آموزشی او را با شوق و رغبت اطاعت میکنند و میکوشند او را سرمشق خود قرار دهند.
[۱۶] علاقهبند، علی، مبانی و اصول مدیریت آموزشی، ص۱۰۳-۱۰۵، تهران، روان، ۱۳۷۹، چاپ دوازدهم.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 