پاورپوینت کامل ابوعمرو صعصعه بن صوحان کوفی ۷۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ابوعمرو صعصعه بن صوحان کوفی ۷۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ابوعمرو صعصعه بن صوحان کوفی ۷۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ابوعمرو صعصعه بن صوحان کوفی ۷۴ اسلاید در PowerPoint :
صعصعه بن صوحان
ابوطلحه صعصعه بن صوحان بن حُجر عبدی کوفی، از اصحاب و راویان امام علی (علیهالسلام) و از محدثان و شاعران صدر اسلام بود. او از بزرگان قبیله خود، عبدالقیس بود و فردی عاقل، دیندار، بلیغ، فصیح، خطیب، موثق و از شاعران اهلبیت (علیهمالسّلام) به شمار میرود.
فهرست مندرجات
۱ – معرفی اجمالی
۲ – خاندان
۳ – مشایخ و راویان
۴ – ویژگیها
۴.۱ – شاعر
۴.۲ – شجاعت
۴.۳ – مورد اعتماد
۴.۴ – آشنایی با معارف اهلبیت
۴.۵ – مقابله با انحراف
۴.۶ – رهبری قوم
۴.۷ – مدافع امام علی
۵ – عیادت امام علی از صعصعه
۶ – شرکت در جنگها
۷ – عیادت صعصه از امام علی
۸ – شرکت در تشییع امام علی
۹ – اندرز به حاکمان
۱۰ – آثار
۱۱ – سرانجام
۱۲ – مطالعه بیشتر
۱۳ – پانویس
۱۴ – منبع
معرفی اجمالی
صعصعه فرزند صوحان فرزند حجر و کنیهاش «ابوطلحه» یا «ابوعمرو» بود و نسبتش با پانزده واسطه، به «عبدالقیس» از بزرگان قبیله «ربیعه» میرسید و از همین جهت به او «صعصعه بن صوحان عبدی» گفتهاند.
صعصعه بن صوحان بن حُجر بن حارث عبدی کوفی، وی در دارین، نزدیک قطیف متولد شد.
[۱] زرکلی، خیرالدین بن محمود، الاعلام، ج۳، ص۲۰۵.
در کوفه رشد کرده و از اهالی آنجا به حساب میآمد.
[۲] ابنعساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ج۲۴، ص۷۹.
در زمان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مسلمان شد، ولی موفق به دیدار آن حضرت نشد.
[۳] ابنعبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب، ج۲، ص۷۱۷.
[۴] ابناثیر، علی بن ابیالکرم، اسد الغابه، ج۳، ص۲۰.
او از بزرگان قبیله خود، عبدالقیس بود و فردی عاقل، دیندار، بلیغ، فصیح،
[۵] ابنعبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب، ج۲، ص۷۱۷.
خطیب، موثق
[۶] ابنندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۱۵۷.
و دارای احادیث کم بود
[۷] ابنسعد بغدادی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۲۲۱.
و از شاعران اهلبیت (علیهمالسّلام) به شمار میرفت.
[۸] ابنشهرآشوب، محمدعلی، معالم العلماء، ص۱۵۰.
خاندان
مطالعه حالات چهار فرزند صوحان (زید، عبدالله، سیحان و صعصعه) فضایی آکنده از عشق امام علی (علیهالسلام) در این خاندان را به تصویر میکشد. تنها در جنگ جمل، سه برادر (صعصعه، زید، سیحان) حضور داشتند و سیحان پرچمدار بود، وقتی او به شهادت رسید، زید پرچم را بدست گرفت و چون شهید شد، صعصعه پرچم را برافراشته نگاه داشت.
[۹] ابنسعد بغدادی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۲۲۱.
فصاحت و بلاغت خصوصیت دوم این خاندان بود. دانشمندان تاریخ، عنوان «خطبا» را از ویژگیهای این خانواده دانستهاند.
اولین کسی که از این طایفه اسلام آورد، عمرو بود که به دستور یکی از روسای این قبیله به نام «منذر بن عائذ» خدمت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) رسید، تا از میزان علم آن حضرت آگاهی یابد. او پس از شرفیابی به خدمت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، مسلمان شد و در برگشت، ماجرا را برای «منذر» بیان کرد. او نیز مسلمان شد و پس از چندی منذر خود به محضر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آمد. رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به او فرمود: «ای اشج! (نام دیگر منذر) دو صفت در تو هست که خداوند آن دو را دوست دارد: حیا و حلم».
این طایفه عموما در کوفه زندگی میکردند.
مشایخ و راویان
صعصعه از اصحاب و یاران خاص حضرت علی (علیهالسّلام) بود
[۱۰] برقی، احمد بن محمد، رجال البرقی، ص۵.
[۱۱] ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۵۲۸.
[۱۲] ابنعبدربه، احمد بن محمد، العقد الفرید، ج۳، ص۳۰۹.
و از آن بزرگوار
[۱۳] طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، ص۴۵.
و افرادی همچون عبداللّه بن عباس
[۱۴] ابنسعد بغدادی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۲۲۱.
و عثمان بن عفان روایت نموده است.
[۱۵] مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، ج۱۳، ص۱۶۸.
[۱۶] ذهبی، محمد بن احمد، میزان الاعتدال، ج۲، ص۳۱۵.
روایتگرانی مانند عامر شعبی،
[۱۷] نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ج۱، ص۲۰۳.
[۱۸] صفیالدین خزرجی، احمد بن عبدالله، خلاصه تذهیب تهذیب الکمال، ج۱، ص۱۷۳.
ابواسحاق همدانی، مالک بن عمیر،
[۱۹] ابنابیحاتم رازی، عبدالرحمن بن محمد، الجرح و التعدیل، ج۴، ص۴۴۶.
عبداللّه بن بُریده و منهال بن عمرو از جمله کسانیاند که از او روایت کردهاند.
ویژگیها
۱- صحابی خاص علی (علیهالسلام)
امام صادق (علیهالسلام) فرمود: «هیچ یک از همراهان علی (علیهالسلام) حق آن حضرت را نشناخت، مگر صعصعه و یاران صعصعه»
[۲۰] حلی، حسن بن یوسف، خلاصه الاقوال، ص۱۷۱.
۲- خطیب
دانشمندان تاریخ و رجال، وی را به فصاحت و بلاغت و استادی در فن سخن ستودهاند و به او عنوان «خطیب» دادهاند امام علی (علیهالسلام) نیز در نهج البلاغه در مورد او میفرماید: «هذا الخطیب الشحشح…؛ این خطیب ماهر و توانا…»
ابنابیالحدید میگوید: این عبارت را علی (علیهالسلام) در مورد صعصعه بن صوحان فرموده است و همین افتخار برای او بس که علی (علیهالسلام) او را به مهارت در سخن و فصاحت در لسان بستاید.
شعبی (از فقیهان و شاعران بزرگ قرن اول) میگوید: من فن خطابه و سخنرانی را از صعصعه بن صوحان آموختم و جاحظ، دانشمند لغت و نحو (متوفی ۲۵۵) میگوید: صعصعه از فصیحترین مردم بود. جالب آنکه «عبدالملک بن مروان» که با علی (علیهالسلام) و اصحابش خصومت داشته درباره صعصعه میگفت: «انه احضرالناس جوابا؛ او حاضر جوابترین مردم بود.»
قبل از آغاز نبرد نهروان، سفیر علی (علیهالسلام) بود و برای سخن گفتن با کوردلان خوارج، حضرت او را به سوی ایشان فرستاد.
شاعر
سرودن اشعار، یکی دیگر از ویژگیهای صعصعه بشمار میرود. نمونه آن، منظومهای است که در رثای مولایش علی (علیهالسلام) سرود. ترجمه بخشی از آن بدینشرح است:
برادرم! پس از تو با چه کسی انس گیرم و درد دلم را نزد که بازگو نمایم؟
غمهای روزگار یکی پس از دیگری برگرده تو جمع شد و اینک با رفتن تو آن غمها منتشر شد.
اگر مرگ اجازه سخن گفتن را بدهد، از مشکلاتی که نزد خود دارم، به تو شکوه میکنم.
با چشمی پربار بر تو اشک میریزم، هر چند که اشک ریختن من سودی ندارد.
این اندوه برای من کافی است که خاک قبر تو را با دست تکان میدهم.
زمانی که زنده بودی، برای من موعظهها داشتی و اینک برای زندگان موعظههای بیشتر داری.
چقدر مشتاق هستم که لحظهای به سوی من بازگردی.
آیا قبر خبر به زائران علی (علیهالسلام) میدهد که نور چشم آنان را در آغوش کشیده است؟
ای مرگ! از من چه میخواهی؟ آنچه از آن میترسیدم، انجام شد.
ای مرگ! اگر فدا قبول میکردی، جانم را قربان امیرالمومنین میکردم.
آری روزگار با فقدان یارم من را از خود طرد کرد؛ از این رواست که آن را مذمت میکنم و از آن شکایت دارم…
شجاعت
مقاومت صعصعه در برابر انحرافهای بعضی از مدعیان خلافت از جمله معاویه، حضور در سه جنگ بزرگ (جمل، صفین و نهروان) که گاه سمت فرماندهی را بر عهده داشت،
[۲۱] ابنعساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ج۲۴، ص۸۰.
گویای شجاعت او است.
مورد اعتماد
امام علی (علیهالسلام) چاهها، قنوات و اموال زیادی برای محرومین وقف کرد. هنگامی که وقفنامه مینوشت، عدهای را شاهد میگرفت و صعصعه بن صوحان از جمله آن شاهدان بود.
آشنایی با معارف اهلبیت
روزی علی (علیهالسلام) در مورد خروج دجال و اوصاف او سخنانی فرمود و در ضمن آن بیان داشت: قاتل دجال همان است که حضرت عیسی (علیهالسلام) پشت سرش نماز میگذارد. یکی از حاضران به نام «نزال بن سبره» به صعصعه گفت: مقصود از این فرد کیست؟ صعصعه پاسخ داد: کسی که عیسی (علیهالسلام) به او اقتدا میکند، داوزدهمین فرزند از عترت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است و نهمین فرزند از فرزندان امام حسین (علیهالسلام) و او خورشیدی است که از مغرب این جهان، از بین رکن و مقام، طلوع خواهد کرد و زمین را از وجود ظالمان پاک و عدالت را آنچنان حاکم خواهد کرد که هیچکس بر دیگری ظلم نکند.
مقابله با انحراف
صعصعه در مقابل انحراف از سنت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و بیعدالتیها آرام نمیگرفت، از اینرو، حاکمانی که سخنانش را تاب نمیآوردند، راهی جز تبعید او نداشتند. صعصعه دوبار تبعید شد، زمانی توسط عثمان (خلافت ۲۳-۳۵ هـ) از کوفه به شام
[۲۲] ابنعساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ج۲۴، ص۸۰.
[۲۳] ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۴، ص۲۴۰.
و زمانی دیگر به دستور معاویه از کوفه به بحرین.
علامه امینی ماجرای تبعید و محل آن را بدینگونه نوشته است: «پس از آن که عثمان، ولید بن عقبه را از فرمانداری کوفه عزل کرد و سعید بن عاص را برآن سرزمین حاکم قرار داد، به وی دستورداد تا با مردم کوفه مدارا کند. از این جهت، سعید با بزرگان و قاریان این شهر جلساتی ترتیب داد و حاضران در این مجالس افرادی همچون مالک اشتر، زید بن صوحان، صعصعه بن صوحان و… بودند؛ اما در یکی از این گفتگوها بر سر مسالهای اختلاف درگرفت و همه به سعید اعتراض کردند. سعید بن عاص این ماجرا را به عثمان گزارش کرد و نوشت: با وجود مالک اشتر و دوستانش که اساتید معروف قرآن و مشتی ابله هستند، من در کوفه از عهده کوچکترین کاری برنمیآیم. عثمان در جواب دستور داد: آنان را به شام تبعید کن!
پس از استقرار آنها در شام، خبر به معاویه رسید که عدهای از اهل دمشق با مالک اشتر و دوستانش مینشینند و به گفتگو میپردازند. معاویه نامهای به عثمان نوشت: که گروهی را نزد من فرستادهای که شهر خود را دچار آشوب کردهاند و اینک از آن میترسم که مردم تحت اطاعت مرا به نافرمانی وادارند. عثمان دستور داد، که آنان را به حمص (یکی از شهرهای نزدیک دمشق) تبعید کند. پس از مدتی عثمان دستور داد آنان را به کوفه بازگرداند، اما مدتی نگذشت که عثمان برای مرتبه دوم آنان را به حمص تبعید کرد.
رهبری قوم
درباره صعصعه نوشتهاند: «وکان سیدا من سادات قومه؛ او یکی از بزرگان قوم خود بود.»
با پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در اینکه صحابی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به چه کسی گفته میشود، نظریههای گوناگونی وجود دارد. چنانچه صحابی آن حضرت را کسی بدانیم که از ایشان حدیث نقل کرده، یا در غزوات شرکت داشته است، صعصعه جزو اصحاب نخواهد بود، زیرا وی در آن زمان خردسال بود. ابنعبدالبر و ابناثیر (دو تاریخنگار معروف) میگویند: او در زمان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مسلمان بود، ولی آن حضرت را ندید، زیرا در آن زمان خردسال بود.
مدافع امام علی
صعصعه به عنوان یاری صادق، همواره در کنار امیرمومنان علی (علیهالسلام) حضور داشت.
روایت شد است که چون معاویه به کوفه آمد جمعى از مردم آنجا که حضرت امام حسن (علیهالسلام) از معاویه جهت ایشان امان گرفته بود به مجلس او درآمدند، صعصعه نیز چون از آن جماعت بود به مجلس درآمد، چون نظر معاویه بر او افتاد گفت: به خدا سوگند! اى صعصعه که نمىخواستم تو در امان من درآئى، صعصعه گفت: به خدا سوگند که من نمىخواستم که تو را نام به خلافت برم، آنگاه به اسم خلافت بر او سلام کرد و بنشست.
معاویه گفت: اگر تو بر خلافت من صادقى بر منبر رو و على را لعن کن، صعصعه متوجه مسجد شد و بر منبر رفت
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 