پاورپوینت کامل آیت‌الله میانجی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آیت‌الله میانجی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آیت‌الله میانجی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آیت‌الله میانجی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

علی احمدی میانجی

میرزا علی احمدی میانجی (۱۳۴۵-۱۴۲۱ه.ق/۱۳۰۶-۱۳۷۹ه.ش)، فقیه، مدرس حوزه علمیه قم و از علمای اخلاق معاصر (سده چهاردهم شمسی) بود.
میرزا علی، علوم دینی را در حوزه‌های علمیه ایران فرا گرفته و به درجه اجتهاد رسید. وی از شاگردان آیت‌الله سید حسین قاضی طباطبایی، آیت‌الله سید حسین بروجردی، آیت‌الله محقق‌ داماد و علامه طباطبایی به شمار می‌رود.
حدود‌ شصت‌ سال‌ در حوزه علمیّه قم حضور‌ داشت‌ و در‌ این سال‌ها در کـنار تـحصیل، به تدریس فقه، اصول و اخلاق پرداخت و در نشر علوم اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) سعی بلیغ نمود. درس‌های اخلاق‌ ایشان در مدارس‌ علمیّه‌ و محافل‌ فرهنگی و دانشگاهی و مسجد ایشان در خیابان اِرم قم، برگزار می‌شد.
آیت‌الله احمدی، در قیام امام خمینی علیه حکومت پهلوی، از او حمایت کرد و در روشنگری و هدایت مردم نقش فعالی داشت، در این راه هم توسط ساواک دستگیر شد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نیز از حکومت اسلامی و ولایت فقیه حمایت نمود و مسئولیت‌هایی از طرف امام خمینی عهده‌دار شد. نماینده مجلس خبرگان رهبری و عضویت در جامعه مدرسین از جمله مسئولیت‌های ایشان بود.
پاورپوینت کامل آیت‌الله میانجی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint، خدمات فرهنگی و اجتماعی بسیاری در شهر میانه و شهر قم داشته‌اند. از جمله تالیفات ایشان کتاب مکاتیب الرسول، مکاتیب الائمه، مواقف الشیعه و مالکیت خصوصی در اسلام می‌باشد.

فهرست مندرجات

۱ – اجداد
۲ – پدر و مادر
۳ – تاریخ ولادت
۴ – تحصیلات
۴.۱ – استاد اول
۴.۲ – استاد دوم
۴.۳ – تحصیلات در قم
۴.۴ – تشکیل محفل تفسیری
۵ – مدّرس فقه و معلّم اخلاق
۶ – فعالیت‌های سیاسی
۶.۱ – روشنگری و هدایت مردم
۶.۲ – حمایت از امام خمینی
۶.۳ – دستگیری توسط ساواک
۶.۴ – مسئولیت‌ها بعد از انقلاب
۶.۵ – دفاع از انقلاب و ولایت فقیه
۶.۶ – حضور در جنگ ایران و عراق
۷ – فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی
۷.۱ – میانه
۷.۲ – قم
۷.۳ – غمخوار درماندگان
۸ – تالیفات
۸.۱ – ویژگی‌ تالیفات
۸.۲ – مکاتیب الرسول
۸.۳ – مواقف الشیعه
۸.۴ – التبرک
۸.۵ – الاسیر فی الاسلام
۸.۶ – السجود علی الارض
۸.۷ – مالکیت خصوصی
۸.۸ – احادیث اهل البیت عن طرق اهل السنه
۸.۹ – لزوم وزارت اطلاعات در حکومت اسلامی
۸.۱۰ – حاشیه بر معادن الحکمه
۸.۱۱ – حاشیه بر شیعه در اسلام
۸.۱۲ – مکاتیب الائمه
۸.۱۳ – مقالات و دست‌نوشته‌ها
۹ – حکومت از دیدگاه آیت‌اللّه احمدی
۱۰ – بعد اخلاقی و عرفانی
۱۰.۱ – توصیه‌ها به طلاب
۱۰.۲ – وظیفه اصلی طلاب
۱۱ – وفات
۱۱.۱ – پیام تسلیت آیت‌اللّه خامنه‌ای
۱۲ – پانویس
۱۳ – منبع

اجداد

مرحوم آخوند ملاعلی، جد دوم آیت‌اللّه احمدی میانجی به شمار می‌آید. او در روستای جهندنیر، از توابع شمالی شهرستان میانه دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در همان‌جا سپری کرد. سپس جهت تحصیل علوم دینی، راهی حوزه علمیه تبریز شد. با فقر و تنگدستی شدید به تحصیلات حوزوی پرداخت. چون خط خوشی داشت، به ناچار با خطاطی و استنساخ متون درسی حوزه، بخشی از نیازهای مادی خود را تامین می‌ساخت. وی با وجود مشکلات مادی، تا حدودی توانست به مراتب خوبی از علوم اسلامی دست یابد؛ چنان‌که در رشته‌هایی مانند: ادبیات عرب، معانی و بیان، فقه و اصول زحمات زیادی کشید و در بُعد اعتقادی به کتاب «عده الداعی و نجاح الساعی» علامه حلی حاشیه زد و درباره امامت نیز جزوه‌هایی نوشت.
او مدتی بعد به زادگاه خود بازگشت و در منطقه گرمرود و روستاهای آن، به تبلیغ دین و خدمت به مردم پرداخت. تا این‌که یک سال به دلایل نامعلومی به منطقه «اوچ تپه» از توابع غربی شهرستان میانه به روستای «پورسخلو» رفت. رفتار و کردار و فعالیت‌های وی، با استقبال و پسند مردم آن روستا مواجه شد و به درخواست آنان، مرحوم ملاعلی برای همیشه در آن روستا ماندگار گردید و همت خود را در جهت رسیدگی به امور مذهبی و رفع مشکلات روزمره مردم معطوف ساخت.
او در رفتار و کردار و در عبادت و بندگی سرمشق بود؛ چنان که مردم منطقه به شدت تحت تاثیر این بُعد از شخصیت وی قرار گرفتند و پس از درگذشت آن عالم، محل عبادت و سکونت او را مورد تبرک و نذر و نیاز خود قرار دادند.
از وی دست نوشته‌هایی به صورت استنساخ از کتاب «شرح لمعه»، «شرایع الاسلام» و قسمتی از «تفسیر صافی» به جای مانده است.
مرحوم ملاعلی، دو فرزند پسر به نام‌های محمود و احمد داشت، که هر دو راه پدر را پیش گرفتند و به تحصیل علم و دانش روی آوردند و در تبلیغ دین و هدایت مردم منطقه، نقش به سزایی داشتند.
حجهالاسلام و المسلمین شیخ احمد فرزند کوچک پدر (جدّ اول آیت‌اللّه احمدی میانجی)، بیش از برادر بزرگش محمود به فراگیری علوم اسلامی علاقه نشان داد. لذا به آموخته‌های خود در خدمت پدر بسنده نکرد و به حوزه علمیه تبریز هجرت نمود. با تلاش پی‌گیر خود به مراتب بالایی از علوم و فضایل اخلاقی رسید، به‌طوری که پس از بازگشت به روستای خود، مردم میانه از وی خواستند که بدانجا هجرت کند، اما او به دلایلی منطقه و زادگاه خود را مقدم داشت و در آنجا، علاوه بر رسیدگی به امور مذهبی، سیاسی و اجتماعی مردم، به کشاورزی نیز اشتغال داشت. او پس از سال‌ها تلاش و خدمت در سال ۱۳۳۶ ه. ق درگذشت.

[۱] اباذری، عبدالرحیم، سیمای میانه، خطه ولایت، ص۱۹۷، انتشارات نبوغ، قم، ۱۳۷۴.

پدر و مادر

ثقهالاسلام ملا حسینعلی احمدی (فرزند حجهالاسلام شیخ احمد)، پدر آیت‌اللّه احمدی میانجی است. او در همان روستای پورسخلو به دنیا آمد. پس از دوران کودکی با تشویق و همت پدر در سال ۱۳۳۱ ق، رهسپار حوزه علمیه تبریز شد. حدود پنج سال در آن مرکز علمی به تحصیل پرداخت و از محضرت اساتیدی مانند آیت‌اللّه آقا میرزا خلیل مجتهد تا سطح شرح لمعه فیض برد. همزمان با درگذشت پدر که مصادف با سال ۱۳۳۶ بود، به منطقه بازگشت و به جای پدر مسؤولیت رهبری و هدایت مردم را بر دوش گرفت. چون از روحیه اجتماعی خوبی برخوردار بود، در مدت کوتاهی توانست به امور تبلیغی، فرهنگی و مذهبی توسعه و کارایی بیشتر و بهتر بدهد. قدرت و نفوذ معنوی وی در منطقه به قدری چشمگیر بود که افراد شرور و خوانین از برخوردهای صریح و ظلم‌ستیز او در هراس و اضطراب بودند و هرگز نمی‌توانستند پای خود را از گلیم خویش بیشتر دراز کنند؛ چنان‌که نقش تاریخی وی در غائله آذربایجان در سال ۱۳۲۵ ش، در جهت هدایت مردم و مبارزه آنان با مسلک کمونیستی بر کسی پوشیده نیست.

[۲] اباذری، عبدالرحیم، سیمای میانه، خطه ولایت، ص۲۰۸.

[۳] اباذری، عبدالرحیم، تاریخ انقلاب اسلامی شهرستان میانه، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، ۱۳۸۰ فصل اول.

آیت‌اللّه احمدی میانجی، در یادداشت‌های پراکنده خود ویژگی‌های اخلاقی و فعالیت‌های اجتماعی پدر را چنین بیان می‌کند:
«… مادرم از فرزندان حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و مرحوم پدرم طبق نوشته خودش، که در آخر جلد دوم «شرح لمعه» آمده، در سال ۱۳۳۵ ق «شرح لمعه» می‌خوانده است و در سال ۱۳۳۶ ق. که قحطی بزرگ اتفاق افتاد و پدرم ترک تحصیل نموده و مشغول تبلیغ و خدمت در محل شده است. پدرم خود زارع بود و کشاورزی داشت. خود در باغ‌ها در آبیاری کردن و حفر چشمه‌ها و درختکاری، و وقت خرمن کوبیدن گندم، کار می‌کرد و هر سال زکات و خمس می‌داد.
در ایام ماه رمضان و محرم منبر می‌رفت و در طول سال به کارهای شرعی مردم، تبلیغ احکام، رفع منازعات و اصلاح بین الناس می‌پرداخت. به حضرت امام حسین (علیه‌السّلام) علاقه خاصی داشت. گاهی تنها برای خودش روضه می‌خواند و گریه می‌کرد. حتی در صحرا و در باغ، هنگام کارکردن، و در مجالس مختلف که برای مردم صحبت می‌نمود، در آخر روضه می‌خواند.
من در ایشان حرص بر دنیا، و حسد به هم‌نوع ندیدم؛ بلکه بر عکس، خدمت به هم‌نوع و احترام را لازم می‌دید و در رفع حوایج مردم کوشش می‌کرد…»
او در اواخر عمر، به شهر میانه رفته و در همانجا ماندگار شد. بعد از‌ اندکی در سال ۱۳۵۱ ش، چشم از جهان فروبست. پیکر این عالم پرتلاش به شهر قم انتقال داده شد و در قبرستان وادی السلام به خاک سپرده شد.

تاریخ ولادت

آیت‌اللّه علی احمدی میانجی، چهارم محرم الحرام ۱۳۴۵ ه. ق (۱۳۰۶ ش) در روستای پورسخلو (در چهار فـرسخی شـهر مـیانه) دیده به جهان گشود.

تحصیلات

دوران کودکی و نوجوانی را در خانواده مذهبی گذرانده و تربیت اسلامی یافت. وی آموزش کتاب‌های «نصاب الصبیان»، «گلستان سعدی»، «منشات امیر نظام»، «ابواب الجنان»، «تاریخ نادر» و مقدمات عربی را نزد پدر گذرانیده و با پشتکار خود توانست حدود دویست بیت از «نصاب» را حفظ کند و تا حدودی به زبان فارسی مسلط شود.

استاد اول

سال ۱۳۵۸ ه. ق (بهار ۱۳۱۸) در سن دوازده سالگی، پدرش، میرزا علی را به شهر میانه آورد و فرزندش را به دست آیت‌اللّه آقا میرزا ابومحمد حجتی سپرد تا به صورتی که خود مصلحت می‌داند، تعلیم و تربیت کند.
مرحوم حضرت آیت‌اللّه آقا میرزا ابومحمد حجتی، یکی از دوستان صمیمی و قدیمی پدر و از شاگردان آیت‌اللّه العظمی عبدالکریم حائری یزدی در قم به شمار می‌رفت که به تازگی از آن شهر به میانه بازگشته و به جای مرحوم پدرش آیت‌اللّه آقا میرزا محمد حجتی، رهبری مذهبی مردم میانه را بر عهده گرفته بود.

[۴] ر. ک: جمعی از نویسندگان، ستارگان حرم، ج۷، انتشارات زائر، قم، ۱۳۷۹.

[۵] اباذری، عبدالرحیم، سیمای میانه، خطه ولایت.

[۶] روزنامه جمهوری اسلامی، ۱۳۷۹/۶/۲۶.

او با مشورت و هدایت آیت‌اللّه حائری، تصمیم داشت، حوزه علمیه میانه را که از مدت‌ها پیش به تعطیلی گراییده بود، دوباره فعال کند.
آیت‌اللّه احمدی اولین شاگرد حوزه درسی ایشان شد. آیت‌اللّه احمدی میانجی نخست آموزش نحو را به تنهایی پیش استاد آغاز کرد. بدین‌جهت او روزها و گاه شب‌ها در منزل استاد به سر می‌برد. بعدها نیز چند نفر دیگر به شاگردان استاد، اضافه شدند و بدین‌ترتیب عملاً قسمتی از منزل آیت‌اللّه حجتی برای تعلیم و تربیت طلاب اختصاص یافت.
استاد با مشاهده تلاش و استعداد و علاقه و خلوص اولین شاگردش، حتی بیش از فرزندان خود زمینه‌های رشد و شکوفایی او را فراهم آورد. آیت‌اللّه میانجی با اشاره به همین زحمات استاد می‌نویسد:
«… انصافاً ایشان در راه تحصیل حقیر، بسیار زحمت کشیده‌اند. جزاه‌اللّه‌خیراً…»
بنا به نوشته آیت‌اللّه احمدی، استاد هر روز مقداری تلاوت قرآن توصیه می‌کرد. بعد چند حدیث یاد می‌داد و سپس درس روز گذشته را می‌پرسید. اگر او خوب آموخته بود، آن‌گاه درس جدید را شروع می‌کرد.
او علاوه بر کتب علم نحو، کتاب حاشیه در منطق، معالم در اصول، مطول در معانی و بیان و بخش‌های عمده شرح لمعه و قوانین الاصول را هم در خدمت آیت‌اللّه آقا میرزا ابومحمد حجتی فرا گرفت. سپس قسمت باقیمانده از کتاب شرح لمعه و قوانین را نیز در محضر حضرت آیت‌اللّه حاج شیخ لطفعلی زنوزی که به تازگی به میانه وارد شده بود و حجهالاسلام و المسلمین حاج میرزا مهدی جدیدی آموخت. در مجموع، تحصیلات و توقف وی در این شهرستان، حدود پنج یا شش سال طول کشید.

استاد دوم

آیت‌اللّه حاج شیخ لطفعلی زنوزی دومین استاد وی در میانه به شمار می‌آید. حاج شیخ لطفعلی، برادرزاده آیت‌اللّه میرزا رضی زنوزی تبریزی است. در نجف اشرف از محضر آیات عظام: نایینی، ایروانی و کاشف الغطا استفاده شایان برد و با آیات عظام: میلانی، خویی و مرعشی نجفی نیز هم‌بحث و هم‌درس شد. وی مجتهدی مسلم و از علمای بزرگ تبریز محسوب می‌شد؛ اما به دلیل آن که در شهر میانه ساکن بود، قدر و منزلت وی در محافل علمی شناخته نشد. ضمناً ایشان در تعلیم و تربیت طلاب و اداره حوزه میانه، با مسؤولین آن همکاری می‌کرد.

[۷] ر. ک: اباذری، عبدالرحیم، سیمای میانه، خطه ولایت، ص۲۱۳.

به هر حال ایشان نیز با مشاهده استعداد آیت‌اللّه احمدی، برای جلوگیری از ضایع شدن استعداد شاگردش، توقف بیش از پنج سال در حوزه میانه را به صلاح وی ندانست. بدین‌جهت به آیت‌اللّه احمدی پیشنهاد کرد که هرچه زودتر به یکی از حوزه‌های قوی و مهم هجرت کند. آیت‌اللّه احمدی، این پیشنهاد را چندان جدی نگرفت، ولی آیت‌اللّه زنوزی که موضوع را همچنان پی‌گیری می‌کرد، با مساعدت آیت‌اللّه حجتی، وی را به این مهم ملزم ساخت. نامه‌ای به علامه طباطبایی (صاحب تفسیر المیزان)، که در تبریز بود، نوشت و از ایشان خواست تا مقدمات تحصیلات سطوح عالی را در آن شهر برای آیت‌اللّه احمدی فراهم کند. بدین‌ترتیب آیت‌اللّه احمدی، در سال ۱۳۲۳ ه. ش بنا به اصرار آیت‌اللّه زنوزی، عازم حوزه تبریز شد و در مدرسه «حسن پاشا» ساکن گردید. ایشان خود در این‌باره نقل می‌کرد:
«… بعد از استقرار در مدرسه، خواستم به خدمت علامه طباطبایی برسم و نامه را تقدیم کنم. لذا از طلاب و اساتید و سایر علمای شهر، آدرس منزل ایشان را خواستم، اما هیچ‌کس ایشان را نمی‌شناختند و می‌گفتند ما تا به حال یک همچون اسمی و شخصی را نشنیده و ندیده‌ایم. به مدارس دیگر مانند طالبیه رفتم، آنها هم چنین گفتند. چند روز به همین سبب معطل شدم تا این‌که بالاخره پس از مدتی با مشقت بسیار آدرس منزل ایشان را به دست آوردم. فوری به خدمتشان رسیدم و نامه را تحویل دادم. ایشان مرا مورد لطف قرارداد و به آیت‌اللّه میرزا رضی زنوزی که در آن ایام از مدرسین بزرگ حوزه تبریز بود، معرفی کرد…» (آیت‌اللّه احمدی برای نگارنده نقل می‌کرد: در اوایل، هرگز به منزوی و گمنام بودن علامه طباطبایی توجه نداشتم، چون از موقعیت علمی و تقوایی ایشان آگاهی نداشتم و خیال می‌کردم که آیت‌اللّه حاج شیخ لطفعلی زنوزی مرا به یک روحانی معمولی معرفی کرده است، اما وقتی بعدها در قم به خدمتشان رسیدم و استفاده علمی از محضرشان بردم، به گمنامی ایشان در تبریز پی بردم و همواره برایم سؤال بود و تاسف می‌خوردم که چرا و چگونه عالمی به آن بزرگی و با آن همه معنویت، این چنین منزوی به سر می‌برد و از محضرش استفاده نمی‌شد!)

تحصیلات در قم

آیت‌اللّه احمدی، در مدت کوتاهی که در حوزه تبریز بود، از محضر اساتید بزرگ از جمله آیت‌اللّه میرزا رضی زنوزی کسب فیض نمود، اما بنا به دلایلی در همان سال به میانه برگشت و از آنجا (ذی قعده ۱۳۶۳ق (۱۳۲۳ش)) به سوی شهر قم روانه شد.
آیت‌اللّه احمدی چون وارد شهر قم شد، نخست به زیارت حضرت فاطمه معصومه (علیهاالسلام) بار یافت. بعد در یکی از حجره‌های مدرسه دارالشفاء ساکن شد.
او در این شهر، سطوح عالی را نزد مرحوم آیت‌اللّه سید حسین قاضی آموخت. (آیت‌اللّه سید حسین قاضی در آن وقت یکی از اساتید معروف فقه و اصول در سطح عالی و مورد احترام و قبول بزرگان حوزه علمیه قم بود. وی سال ۱۳۱۷ قمری در شهر تبریز به دنیا آمد. تحصیلات خود را در آن شهر پیش حاج میرزا علی‌اصغر ملکی و آیت‌اللّه انگجی فرا گرفت. بعد به نجف اشرف هجرت کرد و در آن‌جا از محضر حضرات آیات عظام: کاشف الغطاء و آقا ضیاء عراقی و ایروانی بهره برد. سپس در مشهد مقدس، در دروس حضرات آیات آقا سید حسین قمی، آقازاده خراسانی و میرزا مهدی اصفهانی شرکت نمود و در سال ۱۳۵۴ ه. ق به قم وارد شد و در جوار کریمه اهل بیت (علیهم‌السّلام) برای خود مسکن همیشگی گزید و ضمن این‌که از محضر آیت‌اللّه حائری یزدی و آیت‌اللّه حجت کوه کمره‌ای استفاده می‌کرد، تا آخر عمر به تدریس و تربیت شاگرد اشتغال داشت. وی در شب سه شنبه ۲۶ ربیع الثانی ۱۳۹۳ چشم از جهان فرو بست و در قبرستان حائری قم به خاک سپرده شد.

[۸] ر. ک: شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۲۲۷.

) و بخش دیگری از آن را هم در محضر حضرت علامه طباطبایی (صاحب تفسیر المیزان) که به تازگی از تبریز به قم مشرف شده بود، فرا گرفت.
آیت‌اللّه احمدی پس از اتمام سطوح عالی فقه و اصول، درس خارج اصول را در خدمت مرحوم آیت‌اللّه آقا میرزا احمد کافی الملک یاد گرفت. (آیت‌اللّه میرزا احمد کافی الملک نیز از مدرسین مبرز حوزه علمیه قم در سطوح عالی و خارج اصول بود و در میان حوزویان به زهد، کمال و تقوا شهرت داشت. او از روستای کافی الملک از توابع تبریز بود. دروس مقدماتی را در مدرسه طالبیه تبریز خواند. از شاگردان حضرات آیات: میرزا ابوالحسن انگجی و شهیدی در مکاسب و کفایه بود. فلسفه را هم از مرحوم آقا سید عبدالعظیم در تبریز یاد گرفت. وی در سال ۱۳۵۰ ه. ق به شهر قم هجرت کرد. محضر حضرات آیات عظام: حائری یزدی، خوانساری، حجت را درک نمود و حدود هیجده سال نیز از محضر علمی آیت‌اللّه العظمی بروجردی کسب فیض کرد و به مراتب عالی از فقه و اصول رسید.

[۹] ر. ک: شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۲۴۰.

) همزمان با این درس، دروس خارج فقه را در ابواب مختلف، از محضر بزرگانی چون: بروجردی، گلپایگانی، محقق داماد (مرحوم حضرت آیت‌اللّه حاج سید محمد محقق، سال ۱۳۲۵ ه. ق، در احمد آباد اردکان به دنیا آمد. علوم مقدماتی را در همان محل آموخت. بعد به یزد رفت، از اساتید بزرگ یزد استفاده‌های شایان برد. سال ۱۳۴۱ ه. ق به قم مهاجرت کرد و در خدمت اغلب بزرگان، مانند: حائری یزدی، خوانساری، حجت، رفیعی قزوینی، سید علی یثربی و… کسب فیض نمود و به مراتب والایی از علم و حکمت رسید. او چون داماد حضرت آیت‌اللّه حائری بود، در میان فضلا و طلاب به محقق داماد شهرت یافت. او یکی از شخصیت‌های بارز علمی در حوزه به حساب می‌آمد و درس خارج معظم له از ویژگی‌های خاصی برخوردار بود و فضلایی مانند: شهید بهشتی، امام موسی صدر، شهید مطهری، شهید مفتح، شهید قدوسی، شهید حاج آقا مصطفی خمینی و آیات دیگر مانند: جوادی آملی، موسی زنجانی، مکارم شیرازی، حسین نوری همدانی، حسین مظاهری، محمد مؤمن، طاهری اصفهانی و… می‌توانستند در آن شرکت جویند. او پس از سال‌ها تلاش، تعلیم و تربیت شخصیت‌های بزرگ علمی و با تالیفات ارزشمند، روز چهارشنبه دوم ذی الحجه ۱۳۸۸ دار فانی را وداع کرد و در ضلع شرقی صحن مطهر حضرت معصومه (علیهاالسلام) به خاک سپرده شد.

[۱۰] ر. ک: جمعی از نویسندگان، ستارگان حرم، ج۲، ص۱۱۵.

) و علامه طباطبایی (رحمهالله) بهره می‌جست و حتی در درس خصوصی مرحوم محقق داماد و علامه طباطبایی نیز شرکت می‌کرد. البته با علامه طباطبایی انس بیشتری داشت و به‌طور خصوصی در زمینه فقه، اصول و اخلاق بهره‌ها برد.
آیت‌اللّه احمدی درباره آشنایی خود با علامه نقل می‌کرد:
«اوائل، با این‌که از طریق آیت‌اللّه زنوزی به ایشان معرفی شده بودم، اما چندان توجهی به من نمی‌کردند تا این‌که بعداً مانوس شدیم و رفت و آمدم به خدمت ایشان زیاد شد و معظم له نیز به بنده لطف داشتند. ولی همیشه در ذهنم بود که چرا آقای طباطبایی در اوایل این‌طور برخورد می‌کردند؟ یک روز که فرصتی پیش آمد، این سؤال را با ایشان در میان گذاشتم، فرمودند: اول تصورم این بود که می‌خواهید بی‌جهت وقت مرا بگیرید و عمر خودتان را هم ضایع کنید. این بود که نمی‌خواستم این طور بشود. اما بعد دریافتم این طور نیست. لذا نظرم عوض شد…» (نقل به مضمون. این مطلب در مواقع متعدد با عبارت‌های مختلف توسط نگارنده از ایشان شنیده شد.)
آیت‌اللّه احمدی، در بُعد اخلاقی به شدت تحت تاثیر شخصیت علامه طباطبایی بود و گاه از ایشان نکات اخلاقی ظریفی را نقل می‌کرد و به متانت، وقار و ادب استاد عنایت خاص داشت. نمونه‌هایی را در این رابطه بیان می‌نمود که در بخش‌های آینده به بعضی از آنها اشاره خواهد شد.

تشکیل محفل تفسیری

آیت‌اللّه احمدی در کنار تحصیل، با همکاری و همفکری تنی چند از دوستان فاضل خود، همچون آیات: سید عبدالکریم موسوی اردبیلی، سید مهدی روحانی و سید ابوالفضل میرمحمدی، اقدام به برگزاری بحث تفسیر هفتگی کردند و پس از ایشان نیز آیات دیگری مثل: آقا موسی زنجانی، احمد آذری قمی، احمد پایانی، موسوی زنجانی و… به جمع آنان پیوستند. این محفل علمی، به‌طور مرتب در هر هفته برگزار می‌شد. اعضای جلسه هر کدام به تفاسیر مختلف مراجعه می‌کردند و پیرامون آیات مباحث مفیدی را مطرح می‌نمودند که اغلب ظریف و دقیق و پربار بود. چنان‌که این اواخر آیت‌اللّه احمدی تاسف می‌خورد که چرا مذاکرات این جلسات از اول یادداشت و ضبط نشد و می‌فرمود:
به خصوص آقای سید مهدی روحانی، پیرامون هر آیه‌ای از قرآن، یک برداشت و حرف جدیدی داشت.
گاهی بحث و گفتگو در میان اعضا به‌قدری طولانی می‌شد و آقایان مبانی همدیگر را مورد مناقشه و نقض قرار می‌دادند که در نهایت جمع‌بندی بحث‌ها را مشکل می‌کرد. در این مورد آیت‌اللّه احمدی نقل می‌کرد:
«من هنگام جمع‌بندی جلسه به شوخی می‌گفتم: یک فایده جلسه تفسیر ما این است که با این اشکالات و مباحثات، آیات محکمه خداوند، متشابه می‌شود؛ چون آقایان آن‌قدر دقت و موشکافی می‌کردند که آن احتمال و نظری که انسان هنگام مطالعه داشت، از او گرفته می‌شد.»

[۱۱] جمعی از نویسندگان، بر بی‌کران فضائل، ص۳۸.

اگرچه برخی اعضای این محفل قرآنی با گذشت زمان و به علت مسافرت به مناطق مختلف یا مسئولیت‌های اجرایی در تمام جلسات حضور نمی‌یافتند و شخصیت‌های دیگری می‌آمدند، با این حال اعضای اصلی و بنیانگذار آن، از جمله آیت‌اللّه احمدی، همچنان با حضور قوی و فعال خود مانع از تعطیلی آن می‌شدند. این محفل تفسیری تا همین اواخر نیز ادامه یافت و نزدیک به نیم قرن به فعالیت خود ادامه داد. از آیت‌اللّه احمدی، یادداشت‌هایی از این جلسات به جای مانده است.

مدّرس فقه و معلّم اخلاق

آیت‌اللّه احمدی از همان دوران طلبگی ضمن تحصیل، به تدریس نیز اهتمام داشت و درس‌های پیشین را به طلاب و فضلای پایین‌تر از خود می‌آموخت. آیت‌اللّه احمدی در حوزه علمیه قم جزو اساتید شناخته شده در سطوح عالی به شمار می‌رفت. به فقه و بخصوص به کتاب مکاسب شیخ انصاری، عنایت و علاقه خاصی داشت و هر سال آن‌را برای عده‌ای تدریس می‌نمود. او در امر آموزش طلاب، با شهید آیت‌اللّه قدّوسی در مدرسه حقّانی همکاری داشت و از اساتید سرشناس این مرکز علمی و انقلابی محسوب می‌شد.
علاوه، درس اخلاق ایشان نیز در سطح حوزه علاقمندان زیادی داشت. لذا از مدارس مختلف، مانند مدرسه شهیدین، مدرسه معصومیه و مدرسه کرمانی‌ها، دعوت می‌شد و برای طلاب و فضلا در سطح‌های گوناگون درس اخلاق، که با جذابیت ویژه‌ای توام بود، ارائه می‌داد. او که یک عمر فقه را با اخلاق به هم آمیخته بود، تبلور عینی یک «فقیه اخلاقی» بود.

فعالیت‌های سیاسی

سال ۱۳۴۱، که قیام مراجع تقلید به رهبری امام خمینی بر ضد لایحه «انجمن‌های ایالتی و ولایتی» آغاز شد، آیت‌اللّه احمدی حضور متعهدانه خود را در این نهضت بزرگ اسلامی به خوبی نشان داد. او در هر رخداد مهمی، در صورت لزوم، نخست به خدمت حاج آقا روح‌اللّه خمینی و سایر مراجع معظم می‌رسید. بعد از کسب رهنمودهای لازم عازم میانه می‌شد و پیام آنان را به روحانیت و مردم آن سامان می‌رساند و با سازماندهی روحانیت و روشنگری مردم، در جهت آرمان‌های نهضت اسلامی گام‌های مؤثر و بلندی برداشت.
آیت‌اللّه احمدی، روش خاص خود را داشت: سعی می‌کرد به دور از احساسات و افراط کاری‌ها، بیشتر با منطق و استدلال قوی، منشا اختلاف میان روحانیت و رژیم شاه را برای مردم بازگو کند و آنها را از ماهیت ضد اسلامی رژیم آگاه سازد. به همین علت جلسات سخنرانی ایشان، در مراحل حساس و سرنوشت‌ساز آن دوران بسیار سودمند و پربار جلوه می‌نمود.

روشنگری و هدایت مردم

عید نوروز و خرداد سال ۱۳۴۲، که به فرمان حضرت امام خمینی، در سرتاسر کشور عزای عموی اعلام شد و روحانیت ماموریت یافت، مردم را در این ایام روشنگری کرده به افشای جنایت‌های رژیم بپردازد، آیت‌اللّه احمدی نیز به منظور اجرای امر مقتدای خود، وارد شهرستان میانه شد و با ایجاد همانگی بین روحانیت آنجا، در مجالس و محافل متعدد به وجه مقتضی به ایفای نقش پرداخت، چنانکه در یکی از گزارش‌های اسناد ساواک آمده است:
آقای میرزا علی احمدی _ یکی از وعاظان مبرز و سخنور این شهرستان شمار می‌رود که به تازگی برای عزاداری از قم وارد شده بود، پیوسته اعمال و رفتار و مراوده وی زیر نظر مامورین مربوطه قرار و در نتیجه معلوم گردید، نامبرده از طرفداران آیت‌اللّه خمینی بوده که برای انجام ماموریت وارد شده تا این که با تبانی و تشریک مساعی آقایان امام جمعه و فرماندار، اخیراً از میانه خارج، به قم یا به کرج عزیمت نموده است.
۲۰/ ۳/ ۱۳۴۲۹/ ۱۱/ ۵
سروان سمیعی رئیس شهربانی میانه

[۱۲] ر. ک: اباذری، عبدالرحیم، تاریخ انقلاب اسلامی در شهرستان میانه، فصل پنجم.

حمایت از امام خمینی

پس از قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، که منجر به دستگیری امام خمینی شد و دولت، ایشان را به اصطلاح به اعدام محکوم کرد، مراجع بزرگ و علمای اعلام به عنوان اعتراض، از استان‌ها و شهرستان‌های مختلف کشور به سمت تهران سرازیر شدند و به تحصن نشستند. به دنبال آن، آیت‌اللّه احمدی نیز از قم به تهران آمد و به جمع علمای مهاجر و متحصن پیوست. این حرکت، در آن فضای اختناق، نسبت به شخصیت‌های درجه دو و سه، کار بسیار خطرناکی به شمار می‌رفت و شجاعت بیشتر می‌طلبید.
وقتی نهضت اسلامی در آبان سال ۱۳۵۶، با شهادت حاج آقا مصطفی خمینی به اوج خود رسیده بود، او نیز در این مقطع به صحنه آمد و به مبارزات خود عمق بیشتری بخشید. جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، همواره در مراحل مختلف انقلاب اسلامی، بخصوص با صدور اطلاعیه‌ها و بیانیه‌های روشنگرانه خود، در جهت بیداری افکار عمومی و پشتیبانی از نهضت الهی امام خمینی سهم به‌سزایی داشته است. در این میان از جمله اعلامیه تاریخی جامعه مدرسین در مورد خلع سلطنت از شاه بود که امضای این عالم مجاهد را نیز در آن مشاهده می‌کنیم.

[۱۳] ر. ک: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مجموعه پنج جلدی اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۵۰۷، تهران، ۱۳۷۴.

[۱۴] مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مجموعه پنج جلدی اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۴۹۱.

[۱۵] مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مجموعه پنج جلدی اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۴۵۰.

[۱۶] مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مجموعه پنج جلدی اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۹۲.

[۱۷] مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مجموعه پنج جلدی اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۷۲.

[۱۸] مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مجموعه پنج جلدی اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۶۸.

[۱۹] مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مجموعه پنج جلدی اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۵۲۱.

[۲۰] مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مجموعه پنج جلدی اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۳۹.

[۲۱] مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مجموعه پنج جلدی اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۰۶.

دستگیری توسط ساواک

آیت‌الله احمدی که عرصه مبارزه را بسیار فراتر از حد صدور اعلامیه‌ها می‌دید، در شهر خود، «میانه» نیز از ستیز با طاغوت غفلت نمی‌ورزید و در سنگر انجمن دین و دانش، مدرسه علمیه و مسجد آقا یار سلطان، به ایفای نقش می‌پرداخت، چنان‌که در بخشی از صورت‌جلسه «شورای هماهنگی تامین شهرستان میانه» مورخه ۱۳۵۶/۹/۱۷ که با حضور فرماندار، رئیس شهربانی، فرماندهان پادگان و ژاندارمری، جهت زمینه‌سازی برای دستگیری ایشان و روحانی مبارز شهر حاج سید سجاد حججی، تشکیل شده بود، چنین آمده است:
«… ۲ _ آقای میرزا علی احمدی که از قم آمده و در منزل برادرش سکونت دارد که نامبرده در دین و دانش و مساجد، تبلیغات وسیعی را بر علیه رژیم و قانون اساسی و تخریب و آتش‌سوزی اماکن عمومی شروع و ادامه می‌دهد و همه مردم را به عناوین مختلف جمع نموده، مخصوصاً دانش آموزان و جوانان را به تظاهرات و قیام مسلحانه ترغیب و تحریک می‌نماید و توسط همین اشخاص بارها وسایل موتوری نیروهای انتظامی تخریب و مامورین به وسیله پرتاب سنگ مجروح که نامبردگان دستگیر و توسط مامورین اعزامی بدرقه و معرفی می‌شدند…»
در پی این نشست، بلافاصله حکم دستگیری آیت‌اللّه احمدی به جرم (به اصطلاح) اخلال در نظم و امنیت و ایجاد اغتشاش در منطقه، صادر شد. ساعت ۳ بامداد روز شنبه، هشتم محرم سال ۱۳۵۷ مزدوران ساواک به منزل وی هجوم بردند، در حیاط و پنجره‌ها را شکسته و وارد اتاق خواب شدند. ایشان را با لباس خواب و با اهانت و جسارت و ضرب و شتم به وسیله قنداق تفنگ به کوچه کشاندند و در سرمای آذر ۵۷، با خودروی ارتش او را به پاسگاه ژاندارمری انتقال دادند. با فاصله‌ اندکی، روحانی مبارز، حاج سید سجاد حججی را نیز با همان وضع دستگیر می‌نمایند و هر دو را به صورت اهانت‌آمیزی با خودروی روباز ارتشی روانه تبریز کردند که شرح و تفصیل آن در این مختصر نمی‌گنجد.

[۲۲] ر. ک: تار

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.