پاورپوینت کامل آیت‌الله خزعلی ۷۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آیت‌الله خزعلی ۷۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آیت‌الله خزعلی ۷۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آیت‌الله خزعلی ۷۳ اسلاید در PowerPoint :

ابوالقاسم خزعلی

ابوالقاسم خزعلی، حافظ قران و نهج البلاغه، از علماء بزرگ و از یاران امام خمینی(ره) که در پیروزی انقلاب اسلامی امام را یاری کرد و همیشه پشتیبان ولایت فقیه بود، و حضرت امام خمینی، آیه الله خزعلی را به عنوان عضو فقهای شورای نگهبان منصوب کرد.

فهرست مندرجات

۱ – ولادت
۲ – مکتب
۲.۱ – تحصیل در حوزه مشهد
۲.۲ – تحصیل در حوزه علمیه قم
۳ – تایید فدائیان اسلام
۴ – تبلیغ اسلام و تبعید
۵ – مشارکت در قیام امام خمینی
۵.۱ – تبعید به زابل
۵.۲ – تبعیدی که انجام نشد
۵.۳ – مسئولیت‌های بعد از پیروزی
۶ – حافظ قرآن و نهج البلاغه
۷ – پشتیبان ولایت فقیه
۸ – فرزندان شایسته
۹ – آثار علمی
۱۰ – شاگردان
۱۱ – یاور امام
۱۲ – پانویس
۱۳ – منبع

ولادت

ابوالقاسم خزعلی در سال ۱۳۰۴ ش. برابر با ۱۳۴۴ ق. در بروجرد به دنیا آمد. پدرش غلامرضا نام داشت و مادرش ربابه. این خانواده، بسیار فقیر بودند. پدر، نداف (پنبه زن) بود و مادر، با زحمت ترشی درست می‌کرد و می‌فروخت. تنها آرزوی مادر آن بود که ابوالقاسم، بزرگ و با سواد شود. ابوالقاسم در ۷ یا ۸ سالگی دچار بیماری سختی شدبه طوری که به گفته پزشک، خطر مرگ نیز در میان بود. در این زمان، وقتی ابوالقاسم دچار بیماری گردید، مادر هراسان گشت قرآن کریم را به دست گرفت و پانصد بار بلند شد و نشست و به رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم و امیرالمؤمنین علی علیه‌السّلام توسل جست و سرانجام فرزند شفا یافت.

[۱] خاطرات آیت‌الله ابوالقاسم خزعلی، حمید کرمیپور، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۲ش. ص۲۳ـ۲۶.

مادر غرق شادی شد و به خاطر سلامت فرزند پروردگار را سپاس گفت.

مکتب

ابوالقاسم در ۶ یا ۷ سالگی به مکتب خانه محله «سرسوزنی» شهر بروجرد رفت. معلم آن مکتب، مرحوم سید جعفر شیرازی، استادی لایق بود و در مسجد به بچه‌ها درس می‌داد. او به شاگردان، زبان فارسی، قرآن، دستورهای دینی و حساب می‌آموخت. در آن زمان، چون تهیه کاغذ، بسیار سخت بود، سید به شاگردان گفت که لوح حلبی تهیه و روی آن خط کشی کنند و دیکته و سیاق (حساب و ریاضی)، قرآن و… را بر روی آن بنویسند.

[۲] خبرگان ملت، دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، ج۲، ص۲۱۸.

ابوالقاسم ۹ یا ۱۰ ساله بود که خانواده اش بروجرد را ترک کردند و مشهد را برای سکونت دائمی برگزیدند. او در مشهد به دبستان رفت و چون در مکتب درس خوانده بود، امتحانی از وی گرفتند و از همان آغاز، او را در کلاس چهارم پذیرفتند. ابوالقاسم، درس‌ها را با موفقیت تا پایان کلاس ششم گذراند و در تمام سال‌ها شاگرد اول شد. پدرش اهل معرفت و ولایت بود و در دوره سیاه رضاخان نیز عزاداری برای امام حسین علیه‌السّلام و زیارت عاشورا را ترک نکرد. اوضاع آن زمان، چنان خفقان آور بود که وی برای زیارت عاشورا، دست ابوالقاسم را گرفته، به بیابان می‌برد تا کسی مانع زیارت خواندن وی نشود. پدر، در شب واقعه قیام گوهرشاد (۱۳۱۴ش.) دچار خوابی سنگین شد و تا صبح در خواب ماند و نتوانست در آن نهضت شرکت کند اما صبح با ناراحتی و عصبانیت از آن خوب سنگین برخاست و دست پسرش ابوالقاسم را گرفت و به محل واقعه رفتند و یکی دو نفر از شهدا را در لحظات آخر دیدار کردند. مادر، در دوره ستم رضاخان و زمان کشف حجاب، هرگز از خانه بیرون نرفت تا بدین وسیله، حجابش حفظ شود.

[۳] خاطرات پاورپوینت کامل آیت‌الله خزعلی ۷۳ اسلاید در PowerPoint، ص۲۸ـ۳۰.

بعد از سقوط رضا شاه و اشغال ایران از طرف متفقین (سال ۱۳۲۰ ش.) ، ابوالقاسم ۱۷ ساله در مغازه‌ای مشغول به کار شد. وی در آن جا دخل و خرج را می‌نوشت و حساب نسیه‌ها را تنظیم می‌کرد… و روزی یک ریال حقوق می‌گرفت و این درآمد، در آن زمان، برای او خیلی با ارزش بود.

تحصیل در حوزه مشهد

ابوالقاسم در حالی که درآمدی متوسط داشت، وارد حوزه علمیه مشهد شد. وی صرف و نحو را نزد شیخ علی اکبر صدرزاده آموخت. شیخ، مهارتی کامل در تدریس داشت و اهل حال و معنویت و تضرع به درگاه الهی بود و این روحیه عالی، همه را جذب می‌کرد. استاد صدرزاده می‌گفت: «ما فقیریم چیزی نداریم. هر چه داریم، از خداست. از خدا باید خواست. به هیچ چیزی نباید تکیه کرد….» شیخ هر روز بعد از درس، دعا می‌خواند، یک روز دعا خیلی طول کشید و ابوالقاسم خیلی خوشحال شدبه ناچار دیرتر از موعد به مغازه رسید و صاحب مغازه عصبانی شد و با عبارت تندی، وی را سرزنش کرد. ابوالقاسم اشکش درآمد اما چیزی نگفت، کارها را انجام داد و در پایان به حرم امام رضا علیه‌السّلام رفت و عرض کرد:
«آقا! من به درس حوزه علاقه دارم شما به من فقط نان و پیازی بدهید تا درس بخوانم دیگر چیزی نمی‌خواهم.»

[۴] خاطرات پاورپوینت کامل آیت‌الله خزعلی ۷۳ اسلاید در PowerPoint، ص۳۱-۳۲.

ابوالقاسم در حوزه علمیه مشهد نزد شیخ محمدرضا دامغانی، بخشی دیگر از صرف و نحو را فرا گرفت و از محقق قوچانی کتاب مغنی را فرا گرفت. معالم و لمعه را نزد سید احمد یزدی خواند و بخشی دیگر از لمعه و قوانین را نزد ابوالقاسم قمی و اندکی از کفایه را نزد حاج شیخ مجتبی قزوینی و بیشتر رسائل، مکاسب و کفایه را از حاج شیخ هاشم قزوینی فرا گرفت. ابوالقاسم، زمانی که دوره سطح را تمام کرد، لباس مقدس روحانیت را پوشید.
ابوالقاسم خزعلی در سال ۱۳۲۷ش. با خانم طاهره کلباسی فرزند شیخ محمود کلباسی ازدواج کرد. آقای کلباسی اهل علم، تبلیغ و مبارزه با منحرفین و انسانی معنوی و اخلاقی بود و تولیت مدرسه حاج حسن

[۵] این مدرسه در طرح توسعه حرم مطهر، در سالهای اخیر، جزء یکی از صحنهای حرم مطهر شده است.

را برعهده داشت. او که اهل تکلف و غل و غش نبود، خود، به آقای خزعلی پیشنهاد کرد که دامادش شود.

[۶] خاطرات پاورپوینت کامل آیت‌الله خزعلی ۷۳ اسلاید در PowerPoint، ص۳۷.

تحصیل در حوزه علمیه قم

حجه الاسلام شیخ محمود کلباسی فرزند محمدتقی که در سال ۱۳۶۵ق. درگذشت، در دوره رضاخان، بابهره گیری از روش‌های درست، به امر به معروف و نهی از منکر می‌پرداخت و به این جهت، دستگیر و خلع لباس شد. او از شاگردان آیه الله میرزا مهدی اصفهانی بود.

[۷] مشاهیر مدفون در حرم رضوی، ابراهیم زنگنه قاسم آبادی، انتشارات آستان قدس رضوی، ج۱، ص۲۵۵ـ۲۵۶.

آقای خزعلی بعد از ازدواج، به قم رفت و خانه‌ای اجاره کرد و در آن جا مشغول به تحصیل شد. او در درس خارج فقه آیه الله بروجردی شرکت کرد. خزعلی درس‌های فقهی آقای بروجردی را که به زبان فارسی بود، به عربی می‌نوشت. همچنین او در درس خارج اصول امام خمینی شرکت کرد. خزعلی از درس مکاسب آیه الله سید محمد حجت کوه کمری و نیز از درس آیه الله محمدتقی خوانساری استفاده کرد. وی اشارات بوعلی سینا را نزد حاج شیخ جواد خندق آبادی تهرانی آموخت و منظومه حکیم سبزواری و اسفار اربعه صدرالمتالهین شیرازی را نزد علامه طباطبایی آموخت.

تایید فدائیان اسلام

قهرمان بزرگ، سید مجتبی نواب صفوی رضوان الله علیه وقتی توهین احمد کسروی را به ساحت مقدس معصومین علیهم‌السّلام شنید، بنا به درخواست علامه امینی صاحب الغدیر درس هایش را در نجف رها کرد و به ایران آمد و شور و انقلابی شگفت در بین جوانان مؤمن پدید آورد. یکی از آن جوانان، ابوالقاسم خزعلی بود که در آن زمان در حوزه علمیه قم درس می‌خواند و برای تبلیغ در آن زمان در آبادان به سر می‌برد. او در منبرهایش برای فدائیان اسلام تبلیغ می‌کرد. خزعلی وقتی به قم بازگشت، به دیدن نواب صفوی رفت. نواب بعد از سلام، با خوشحالی گفت: «یازده نفر در آبادان به دلیل صحبت‌های شما به فدائیان اسلام پیوسته‌اند».

[۸] خاطرات پاورپوینت کامل آیت‌الله خزعلی ۷۳ اسلاید در PowerPoint، ص۸۷ـ۸۸.

فدائیان اسلام، چنان روحیه بلندی داشتند که انسان را به یاد مجاهدان صدر اسلام، مثل ابوذر غفاری، میثم تمار و مالک اشتر می‌انداختند. وقتی فدائیان اسلام به دلیل اختلاف با آیه الله بروجردی به تهران رفتند، ارتباط مستقیم خزعلی به آنان کم شد اما به صورت غیر مستقیم و از طریق نامه و پیام، این ارتباط ادامه یافت. در ایام ملی شدن صنعت نفت، رئیس آموزش و پرورش آبادان، دستور تبعید هفت تن از توده ای‌ها (مارکسیست‌ها) را صادر کرده بود اما آنان به این حکم اعتنایی نمی‌کردند. خزعلی در آبادان به منبر رفت و خواستار اجرای دستور رئیس آموزش و پرورش شد. در این هنگام، یکی از فدائیان اسلام که در آن جا حاضر بود، به ایشان یادداشتی داد. خزعلی متن یادداشت را بالای منبر، آشکارا و قاطع چنین خواند: «این هفت نفری که دستور انتقالشان داده شد، باید برونددر غیر این صورت، جسد آنها در کنار رودخانه ی بهمن شیر خواهد افتاد و قاتل نیز بر سر جنازه آنها خواهد ایستاد.» به دنبال این سخنرانی و این تهدید، شور و هیجانی در شهر پدید آمد. پس از این واقعه، مرحوم ذوالقدر که به اتفاق نواب صفوی به شهادت رسید و آقای دهقان، کاسبی از اهالی آبادان و عضو فدائیان اسلام، از شب تا صبح از منزل خزعلی مراقبت کردند و سرانجام آن هفت تن ناچار به قبول تبعید و ترک آبادان شدند. اگر شوق به ادامه تحصیل و جاذبه درس‌های آیه الله بروجردی نبود، ابوالقاسم خزعلی به فدائیان اسلام می‌پیوست.

[۹] خاطرات پاورپوینت کامل آیت‌الله خزعلی ۷۳ اسلاید در PowerPoint، ص۹۰.

آقای خزعلی در بسیاری از سخنرانی هایش، از سید مجتبی نواب صفوی، در حد یکی از بزرگان اسلام تجلیل می‌کرد.

تبلیغ اسلام و تبعید

در اواخر دهه سی، یعنی حدود ۱۳۳۷ تا ۱۳۳۹ش. آیه الله ابوالقاسم خزعلی برای تبلیغ به رفسنجان رفت. یکی از ثروتمندان آن شهر، سینمایی تاسیس کرده بود که در آن فیلم‌های مبتذل و فسادآوری به نمایش درمی آمد. خزعلی با قاطعیت تمام در برابر این انحراف و فساد اخلاقی ایستاد و در سخنرانی هایش به روشنگری و تبیین احکام اسلام پرداخت. سرمایه داران رفسنجان، نود میلیون تومان برای از بین بردن آیه الله خزعلی سرمایه گذاری کردند اما او همچنان مردانه در برابر آنان ایستاد و سرانجام بنا به خواست آن سرمایه داران و همکاری ساواک، آیه الله خزعلی به جرم مبارزه با شاه به گناباد تبعید شد و قرار شد سه ماه در گناباد به حال تبعید، به سر برد اما با اقدامات آیه الله بروجردی، این مدت کاهش یافت و نیز قرار بود که وی بعد از محاکمه در دادگاه نظامی، اعدام شود ولی مقاومت آیه الله بروجردی، نقشه‌ها را نقش بر آب کرد.

[۱۰] خاطرات پاورپوینت کامل آیت‌الله خزعلی ۷۳ اسلاید در PowerPoint، ص۹۰.

تبعید آیه الله خزعلی، لطف امام خمینی به وی را بیشتر کرد.

مشارکت در قیام امام خمینی

از آغاز نهضت امام خمینی، آقای خزعلی از هیچ گونه مساعدتی در حمایت از وی دریغ نمی‌کرد. بعد از قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ش. امام خمینی دستگیر شد اما در ۱۸ فروردین ۱۳۴۳ش. آزاد شد. روزنامه اطلاعات با شیطنت خاصی، در آن روز نوشت: «… روحانیت در رابطه با انقلاب سفید، با مردم همراه شد.» امام ناراحت شد و تصمیم گرفت که در روز ۲۱ فروردین، در مدرسه فیضیه در این باره سخنرانی کند. امام خمینی آیه الله خزعلی را به حضور طلبید و گفت: از جانب من، جواب این روزنامه را بده و گرنه خودم در منبر، همه چیز را بیان خواهم کرد. آیه الله خزعلی پاسخ داد: این که چیزی نیست اگر جان خود را نثار اهداف شما کنم، باز کاری نکرده‌ام. روز ۲۱ فروردین مردم در فیضیه با شور و احساسات فراوان جمع شدند آن قدر جمعیت زیاد و هیجان مردم بالا بود که هر کسی توانایی سخنرانی در آن جمع را نداشت به طوری که شخصی، بالای منبر رفت، اما نتوانست بر احساسات مردم غلبه کند و هر چه فریادش را بلندتر کرد، نتیجه‌ای نگرفت و سخنانش را ناتمام گذاشت و پایین آمد. امام منتظر بود و فرصت داشت از دست می‌رفت که آیه الله خزعلی بر منبر رفت و بعد از بسم الله و حمد الهی، با صدایی بلند گفت: ا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.