پاورپوینت کامل آزادیهای شخصی ۶۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل آزادیهای شخصی ۶۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آزادیهای شخصی ۶۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل آزادیهای شخصی ۶۱ اسلاید در PowerPoint :
آزادیهای مدنی
آزادیهای مدنی و یا پاورپوینت کامل آزادیهای شخصی ۶۱ اسلاید در PowerPoint، از اصطلاحات علم حقوق بوده و به معنای آزادیهایی هستند که حکومت نمیتواند بر اساس قانون یا تفسیر قضایی و بدون محاکمه آنها را سلب کند. هر چند دامنه این واژه بین کشورها متفاوت است اما آزادیهای مدنی شامل آزادی اندیشه، آزادی مطبوعات، آزادی دین، آزادی بیان، آزادی تجمعات اعتراضی، حق امنیت، آزادی سخنرانی (کتبی و شفاهی)، حریم خصوصی، حق دادرسی برابر بر اساس قانون، حق برخورداری از یک محاکمه عادلانه و حق زیستن است. دیگر آزادیهای مدنی شامل حق مالکیت، حق دفاع از خود و حق مالکیت بر بدن خود است.
فهرست مندرجات
۱ – تعریف
۱.۱ – آزادی
۱.۲ – آزادی مدنی
۲ – رابطه با حقوق مدنی
۳ – آزادی بیان
۴ – آزادی اجتماعات
۵ – دیدگاهها
۵.۱ – جان استوارت میل
۵.۲ – بنجامین کنستان
۵.۳ – جان لاک
۵.۴ – روسو
۵.۵ – کانت
۶ – جمعبندی
۷ – منابع جهت مطالعه
۸ – پانویس
۹ – منابع
تعریف
برای روشن شدن مفهوم آزادیهای مدنی ایتدا باید آزادی را تعریف کرد.
آزادی
اصطلاح “آزادی” معادل واژه (Liberte) در زبان فرانسه و ریشه لاتین آن (Libertas) است؛ که به مفهوم فقدان جبر و دوری از قید و بند میباشد. آزادی، وضع، حال و رفتاری است که در آن، شرایط و روابط جبری و سنگینی قدرت محسوس نباشد و بازدارنده حرکت ذاتی و طبیعی آدمی نشود.
[۱] علی بابایی، غلامرضا، فرهنگ سیاسی، ص۲۶، تهران، نشر آشیان، ۱۳۸۲.
آزادی در عامترین معنا، حالت فراغت و رهایی و اختیار بدون هیچگونه قید و بندی میباشد. یعنی منقاد کسی نبودن، گرفتار و دربند نبودن و باری بر دوش نداشتن. گروهی گفتهاند: آزادی، وجود شرایط یا فرصتهایی است که برای رشد استعدادهای آدمی ضرورت دارد. هابز معتقد است آزاده کسی است که در دست یازیدن به کارهایی که توانایی و فهم انجام دادن آنها را دارد، چیزی مانعش نباشد تا کاری را که میخواهد انجام دهد. لذا در تفاوت میان شهروندان آزاد و بردگان میگوید: «انسان آزاد فقط به دولت خدمت میکند، ولی بردگان علاوه بر آن، در خدمت یک شهروند هم هستند.»
هگل معتقد است آزادی به معنای مثبت یعنی سرور و فرمانروای خویش بودن؛ و بر معنای منفی، بنده و فرمانبردار کس دیگری نبودن و با یکدیگر فرق نداشتن است. وی میگوید:
«آزادی، توانایی انجام چیزی است که ما به خواست خود میخواهیم انجام دهیم و البته در اجتماعی محقّق میشود که در آن، آنچه قانون و رسم تجویز مینماید، با آنچه وجدان فردی حکم میکند هماهنگ و موافق باشد.»
وُلتر میگوید: «آزادی آن است که به جز قانون از چیزی پیروی نشود و همه باید در برابر قانون مساوی باشند.»
بنابراین میتوان گفت «آزادی» عبارت است از: رهایی و عدم اسارت و نداشتن قید و بند در حدود قانون و عدم تخطّی و تجاوز به حقوق دیگران، به عبارت دیگر آزادی یعنی اینکه شخص بتواند با توجّه به قوانین و مقررات به حق کسی تجاوز ننماید و مانع آزادی دیگران نشود، هرگونه که میل اوست و میخواهد زندگی نماید.
آزادی را نباید با بیبند و باری، لاقیدی، هرج و مرج و عنان گسیختگی یکی دانست؛ به این معنی که هر کس مجاز نیست آنچه را که میخواهد به دست آورد یا هر آنچه میخواهد انجام بدهد، بلکه باید در چارچوب قانون بوده و باعث لطمه به منافع یا سلب آزادی از دیگران نگردد. لذا این که آزادی یک معنای هیجانی، پسندیده و نیرومند دارد، فی نفسه همیشه چیز خوبی نیست؛ و بسته به این است که فرد در انجام چه کاری آزاد باشد چون آزادی خود یک ارزش است و باید برای ارزش و خواستهای دیگر نیز هم چون برابری، عدالت یا امنیت، راه باز کند. بنابراین قانون ضرورتاً دشمن آزادی کسی نیست، بلکه رعایت مقررات و قوانین که نحوه ارتباط شخص با جامعه و افراد آن را تعیین میکند از جمله واجبات است. چرا که مفهوم آزادی متعالی و سازنده، امر نظم و انتظام مستتر است و آزادی بدون انتظام درونی و برونی، نوعی هرج و مرج است، که این با ذات و آثار آن مغایر است.
نکته دیگر در مورد آزادی، این است که آزادی انسان با پدیدهها و امور اجتماعی ارتباط نزدیکی دارد و چون این امور در جریان زمان و جامعههای مختلف، شکلها و محتواهای متفاوت دارند، لذا آزادی نیز از حیث ماهیّت و کیفیّت، انواع و ارزشهای متفاوت پیدا میکند؛ و چون در طبیعت، محیط زیست و امور تن و روان و جامعه، آزادی مطلق وجود ندارد، آزادی نسبی بوده و وجود حدّ و مرز و قلمرو مطلوب و سنجیده برای آن قابل توجیه میباشد و اصلاً در بستر آزادی مطلوب و نسبی است که مشارکت حسّی، فکری و عملی افراد جامعه با مؤسسات و سازمانهای اجتماعی پیوند خورده و فراهم میآید.
آزادی مدنی
آزادی مدنی در کلیترین کاربرد به معنی آزادی فرد در عمل شخصی، تصرف در مال، عبادت و اعتقاد دینی و بیان عقیده است. به طوری که متضمّن حق حمایت از افراد، هم در برابر مداخله حکومتی و هم در برابر مداخله خصوصی باشد.
چون آزادی مبتنی بر قانون، هرگز مطلق نیست، حدود آزادی مدنی نیز مورد اختلاف اندیشمندان است؛ برخی معتقدند آزادی مدنی یعنی آزادی طبیعی انسان، که فقط شامل قوانین انسانی است نه چیز دیگر، لذا آن را تا جایی که به نفع عموم باشد، محدود مینماید. از این رو فرهنگهای آزادیخواه قانونی تصویب میکنند که آزادیهای مدنی باید به وسیله عُرف، اخلاقیات، ذوق و سلیقه و خویشتنداری یا قوانینی که از رفاه و آزادی دیگران حمایت میکنند، محدود شود.
گروه دیگر معتقدند آزادی مدنی عبارت است از آزادی مورد مطالبه و یا موافق طبع اشخاص برای سخن گفتن، نوشتن، نشر، اجتماع و سازمان یافتن، بدون مجازات و مداخله دیگران. براساس این تعریف، بسیاری تصدیق میکنند که فهرست آزادیهای مدنی با تغییر زمان و مکان تغییر میکند.
بنابراین مراد از آزادیهای مدنی، آن نوع پاورپوینت کامل آزادیهای شخصی ۶۱ اسلاید در PowerPoint و اجتماعی است که از مناسبات مدنی افراد (شرایط اقتصادی، سیاسی، اعتقادی، فرهنگی و…) مشتق میشوند و قانون به غیر از موارد مصلحت عمومی، آن را در برابر مداخلات و تضییقات دیگر تضمین نموده و مورد حمایت قرار میدهد و شامل آزادیهایی مانند: آزادی بیان، آزادی قلم، آزادی تشکیل سازمانهای عقیدتی، آزادی تشکیل احزاب و سازمانهای سیاسی و… میشود.
رابطه با حقوق مدنی
در این مورد چهار نظریه ابراز شده است:
الف) برخی قایلاند که هر دو اصطلاح بر یک معنی دلالت دارند.
ب) گروه دیگر بر این باوراند که آن دو با هم متفاوتاند، چرا که آزادیهای مدنی، ممکن است رعایت شود بی آنکه لزوماً عمل مثبتی را از جانب شخص دیگری ایجاب کند؛ ولی حقوق مدنی وظایف مثبتی را بر دیگران تحمیل میکند. به عبارت دیگر آزادیهایی مانند آزادی در گفتار که مستلزم عمل شخص دیگری نیست، ولی حقوق، مستلزم عمل شخص دیگری مانند دادرسی هیات منصفه میباشد.
ج) گروه سوم، حقوق مدنی را جامع میدانند به گونهای که شامل آزادیهای مدنی، سیاسی، امنیت فردی و نظایر آن میشود.
د) گروه چهارم، آزادیهای مدنی را جامع میدانند به گونهای که هم شامل حقوق مدنی، مزیّتها، امتیازها، حق انتخابها و آزادیها به طور کلّی میشود، و هم برای اشاره به مفهوم مصونیت یا حمایت افراد یا گروهها در برابر مداخله دولت به کار میرود.
[۲] ساروخانی، باقر، دائرهالمعارف علوم اجتماعی، تهران، کیهان، ۱۳۷۰.
[۳] شایان مهر، علیرضا، دائرهالمعارف تطبیقی علوم اجتماعی، تهران، کیهان، ۱۳۷۷، (کتاب اول).
[۴] شایانمهر، علیرضا، دائرهالمعارف تطبیقی علوم اجتماعی، تهران، کیهان، ۱۳۸۰، (از کتاب سوّم).
[۵] گولد، جولیوس، و ویلیام ل. کولب، فرهنگ علوم اجتماعی، محمد جواد زاهدی مازندرانی، تهران، مازیار، ۱۳۷۶
آزادی بیان
آزادی بیان از مصادیق آزادی و یکی از پایههای دموکراسی و رفتارهای سیاسی مردم است که تاثیرگذاری آن به واسطه اظهار دیدگاههای خود، بر تصمیمات و عملکردهای دولت و دولتمردان مشهود است.
آزادی بیان یکی از آزادیهای مدنی بنیادین تلقی میشود که در برگیرنده هر دو ارتباط نوشتاری و گفتاری است و در نخستین نگاه، به نظر میرسد که با دموکراسی رابطهای آشکار و مستقیم دارد: بیان آزاد مستلزم دموکراسی و دموکراسی مستلزم بیان آزاد است. بر عکس، نظامهای تامگرا از آزادی بیان جلوگیری میکنند زیرا ثبات آنها را تهدید میکند.
براساس آزادی بیان که در جوامع مردمسالار حقّ طبیعی انسانها به شمار میآید شهروندان میتوانند آزادانه مسائل سیاسی را طرح و تحلیل نمایند. همچنانکه آزادی فرد در بیان عقیده و ایراد نطق و خطابه، بدون ترس از دخالت دولت، آزادی بیان میباشد.
معمولا برای آزادی بیان چهار دلیل عرضه میشود.
۱- آزادی بیان به رشد شخصی فرد کمک میکند.
۲- زمینه را برای حقیقت جویی فراهم میسازد.
۳- مانع سوء استفاده از قدرت سیاسی میشود.
۴- به شهروندان کمک میکند تا در حوزه عمومی سیاست دست به انتخاب آگاهانه بزنند.
در واقع، موضوع آزادی گسترده بیان تنها به پشتوانه تحولات فلسفی دوران روشنگری در سدههای هفدهم و هجدهم (تحولاتی که بر وجود معیارهای دقیق برای شناخت، یعنی بر روش علمی تاکید داشتند و بیش از بیش بر شان و مقام فرد تکیه میکردند) قوت گرفت و با دموکراسی پیوند یافت. روش علمی، با سودمندیهای متعددش برای دفاع ملی و رفاه مادی، این حقیقت تازه تعریف شده را به صورت هدفی درآورد که برای جامعه سیاسی اهمیت غیرقابل تردید داشت.
[۶] مارتین لیپست، سیمور، دایره المعارف دموکراسی، ج۱، ص۱۷، ترجمه
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 