پاورپوینت کامل یونانی‌گرایی در جهان اسلام ۱۰۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل یونانی‌گرایی در جهان اسلام ۱۰۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل یونانی‌گرایی در جهان اسلام ۱۰۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل یونانی‌گرایی در جهان اسلام ۱۰۹ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل یونانی‌گرایی در جهان اسلام ۱۰۹ اسلاید در PowerPoint

از عوامل‌ عمده‌ای پاورپوینت کامل یونانی‌گرایی در جهان اسلام ۱۰۹ اسلاید در PowerPoint ایجاد جریان‌های فکری، روی‌آوردن‌ منشیان‌ فلسفه، تجدید حیات‌ سیاسی تسنن‌، شکوفایی فلسفه و غیره را می‌توان نام برد.

فهرست مندرجات

۱ – نخستین‌ موج‌ یونانی‌گرایی
۱.۱ – جریان‌های فکری در حکومت‌ عباسیان
۱.۲ – روی‌آوردن‌ منشیان‌ فلسفه
۱.۳ – نخستین مترجمان‌ و ‌ فیلسوفان‌
۱.۴ – دو جریان‌ فکری زنده در جهان‌ اسلام
۱.۵ – جریان‌ فکری صابئین‌
۱.۶ – انتقال‌ از ترجمه به تالیف
۱.۷ – نقش‌ تاریخی کندی و رازی
۲ – زمینه‌ تاریخی و سیاسی موج‌ دوم
۲.۱ – تجدید حیات‌ سیاسی تسنن‌
۲.۲ – تاثیر جنگ‌های صلیبی بر جهان‌ اسلام
۲.۳ – شکوفایی فلسفه‌ در موج‌ دوم
۳ – فهرست منابع
۴ – منبع

نخستین‌ موج‌ یونانی‌گرایی

در نخستین‌ موج‌ یونانی‌گرایی جریان‌های فکری مختلفی ایجاد شد که بدین شرح است:

جریان‌های فکری در حکومت‌ عباسیان

یکی از عوامل‌ عمده‌ای که عباسیان‌ را بر کسب‌ قدرت‌ خلافت‌ توانا ساخت‌ حمایت‌ موالی ایرانی از آنان‌ بود. بنابراین‌ شگفت‌انگیز نبود که پس‌ از استقرار عباسیان‌، بسیاری از مقامات‌ درجه دوم‌ در دستگاه اداری و بیشتر قدرت‌ واقعی به دست‌ ایرانیان‌ یا آرامیان‌ ایرانی شده افتاد. نمونه برجسته آن‌ قدرت‌ خاندان‌ ایرانی برمک‌ (برامکه) است‌ که رئیس‌ آن‌ از ۷۸۶ تا ۸۰۳ م‌. (۱۷۰ تا ۱۸۷ ه. ق) وزارت‌ داشت‌. مراد جعفر برمکی (پسر یحیی و برادر فضل‌ برمکی) وزیر و ندیم‌ مشهور‌ هارون‌الرشید است‌ که عاقبت‌ به امر‌ هارون‌ به قتل‌ رسید و بر جسر بغداد مصلوب‌ شد و پدر و برادر و کسانش‌ به آزار و شکنجه گرفتار شدند. انتقال‌ مرکز خلافت‌ از دمشق‌ به عراق‌ و به شهر بغداد پس‌ از ایجاد آن‌ در ۷۶۳ م‌. (۱۴۶ ه. ق) در توزیع‌ قدرت‌ داخلی تاثیر گذاشت‌. در واقع‌ این‌ بدان‌ معنی بود که زمام‌ امور حکومت‌ در دست‌ طبقه کاتبان‌ یا کارمندان‌ اداری بود، که از سالیان‌ پیش‌ از فتوحات‌ اسلامی، همچنان‌ به عنوان‌ یک‌ طبقه وجود داشتند و بیشتر فوت‌ و فن‌ حکومتی امپراطوری ساسانی را حفظ‌ کردند.
اینان‌ انتقال‌دهندگان‌ فرهنگ‌ ایرانی یا بهتر بگوییم‌ فرهنگ‌ ایران‌ مآب‌ عراق‌ بودند. عده‌ای از آنان‌ مسیحی و عده دیگر زردشتی بودند؛ ولی دین‌ زردشتی، به خاطر اینکه دین‌ رسمی بود و تقریبا یکی از نهادهای دستگاه حکومتی به شمار می‌رفت‌ در حال‌ زوال‌ بود. بدینسان‌ منشیان‌ دارای فرهنگی بودند که به آن‌ افتخار می‌کردند. این‌ فرهنگ‌، عناصر مهمی از فرهنگ‌ یونانی، را دربرداشت‌، ولی این‌ منشیان‌، به استثنای آنان‌ که مسیحی بودند، دارای دینی بودند که چندان‌ رمقی نداشت‌ و چون‌ دیدند که بهترین‌ مناصب‌ در زمینه حرفه آنان‌ به مسلمانان‌ واگذار می‌شود بسیاری از آنان‌ اسلام‌ آوردند. با این‌ همه، عباسیان‌ از حمایت‌ گروه‌هایی از اهل‌ سنت‌ و جماعت‌، به ویژه فقهای آنان‌ برخوردار بودند.
ظاهرا عباسیان‌ به آراء این‌ فقها احترام‌ می‌نهادند و آماده بودند تا قضات‌ را از میان‌ آنان‌ انتخاب‌ کنند. در عین‌ حال‌، آنان‌ را وادار می‌ساختند که بر اختلافات‌ خود فایق‌ آیند و دیدگاه مشترکی اختیار کنند. یکی از شواهد این‌ امر‌ اندرزهایی است‌ که ابن‌ مقفع‌ (مقتول ۷۵۹م‌./۱۴۲ ه. ق)، کاتب‌ ایرانی، که ضمنا یکی از بانیان‌ نثر عربی نیز هست‌، در نامه خود به منصور خلیفه (۷۵۴-۷۷۵ م‌./ ۱۳۶-۱۵۸ ه. ق) نوشت‌. ماجرای این‌ مرد همچنین‌ نمونه‌ای است‌ از منازعه‌ای که با رشد کلام‌ اسلامی ارتباط‌ نزدیک‌ دارد. نزاع‌ بین‌ طبقه منشیان‌ قدیم‌ و طبقه جدید روشنفکران‌ دینی که در میان‌ اهل‌ سنت‌ و جماعت‌ در حال‌ شکل‌ گرفتن‌ بود و می‌توان‌ آنان‌ را، مطابق‌ آنچه که بعدا خوانده شدند، طبقه علما یا فقها نامید.
این‌ جنگ‌ و ستیز، در حالی که می‌توان‌ گفت‌ بیشتر برای تصرف‌ مواضع‌ قدرت‌ در دستگاه اداری عباسیان‌ بود، فروع‌ بسیاری به ویژه در عرصه فکری داشت‌. بدین‌سان‌، ابن مقفع‌ مبتکر حمله‌ای است‌ بر قرآن‌، که البته پایه تفکر طبقه رقیب‌ بود. معروف‌ترین‌ اثر وی ترجمه کلیله و دمنه به زبان‌ عربی است‌، که گنجینه‌ای از حکمت‌ هندی و شرق‌ است‌، و به صور و اسامی گوناگون‌ به زبان‌های مختلف‌ ترجمه شده است؛ شاید هدف‌ ابن مقفع‌ آن‌ بود که کلیله و دمنه را به عنوان‌ بدیل‌ قرآن‌ عرضه دارد.

روی‌آوردن‌ منشیان‌ فلسفه

ابن‌مقفع‌ نظرگاهی اختیار کرد که می‌توان‌ آن‌ را مانوی خواند؛ و تا مدتی، بعضی از منشیان‌ محتملا مانویت‌ را پایگاه مناسبی برای معارضه با طبقه در حال‌ ظهور علما و در حقیقت‌ با اربابان‌ مسلمان‌ خود یافتند. با این‌ همه، از حدود ۷۷۹ تا ۷۸۶م‌. (۱۶۴ تا ۱۷۱ ه. ق)، تعقیب‌ و آزار رسمی زندیقان‌ یا «بدعت‌گران‌ ثنوی» جریان‌ داشت‌، که به‌طور عمده متوجه این‌ فرقه از مانویت‌ بود؛ و پس‌ از این‌ دوره، در بین‌ طبقه منشیان‌ کمتر نامی از مانویت‌ شنیده می‌شود. آن‌گاه، راه‌های دیگری برای طرح‌ دعوای آنان‌ پیدا شد. یکی از راه‌ها نهضت‌ شعوبیه بود، که هدف‌ آن‌ بیارج‌ ساختن‌ هر آن‌ چیزی بود که رنگ‌ عربی داشت؛ ولی این‌ نهضت‌ بیشتر جنبه ادبی داشت‌ نه کلامی و در این‌ مقام‌ نیازی به بررسی بیشتر ندارد. آنچه اهمیت‌ بیشتری داشت‌ اینکه منشیان‌ به فلسفه روی آوردند، که شاید بعضی از آنان‌ همواره در آن‌ تبحر داشتند. فلسفه متعلق‌ بود به نظام‌ آموزشی یونان‌ مآبی که در زمان‌ ساسانیان‌، در عراق‌ برقرار شده و در دوره اسلامی نیز ادامه افته بود.
موضوع‌ عمده این‌ نظام‌ آموزشی احتمالا طب‌ بود؛ ولی فلسفه و سایر «علوم‌ یونانی» (علوم‌ اوایل‌) نیز همواره تدریس‌ می‌شدند. این‌ نظام‌ آموزشی بیشتر در دست‌ مسیحیان‌، و معروف‌ترین‌ مدرسه آن‌، مدرسه جندی شاپور (در حدود یک‌ صد میلی، حدود ۲۷ فرسنگی، شمال‌ شرقی بصره) بود. بعدا، چون‌ بیمارستانی در بغداد تاسیس‌ شد، محتملا فلسفه نیز در رابطه با آموزش‌ طب‌ تدریس‌ گردید. لذا، این‌ نظام‌ آموزشی یونانی مآب‌ فی‌نفسه کامل‌ بود، و در تعدادی از مؤسسات‌ گسترش‌ یافت‌. نظام‌ نوین‌ آموزشی اسلام‌ چون‌ در میان‌ اهل‌ سنت‌ و جماعت‌ به ظهور رسید، کاملا مجزا از این‌ نظام‌ آموزشی بود و تا بعد از سال‌ ۱۱۰۰ م‌ (اواخر قرون‌ پنجم‌ ه. ق) هیچ‌ یک‌ از رشته‌های نظام‌ آموزشی یونانی‌گرا را شامل‌ نمی‌شد.
صرف‌نظر از موضوع‌ خدمات‌ دیوانی، برقراری خلافت‌ عباسی، به دنبال‌ هرج‌ و مرج‌ بیست‌ ساله آخر عصر اموی، موجب‌ توسعه اقتصادی و رونق‌ و بهروزی گسترده شد. با این‌ همه، به تدریج‌ برای خلیفه و دستگاه مرکزی اداری، حفظ‌ سلطه بر ولایات‌ روز به روز دشوارتر گشت‌. اسپانیا تقریبا بلافاصله از تصرف‌ عباسیان‌ به درآمد و به دست‌ شاخه‌ای از خاندان‌ اموی افتاد. در دیگر جاها، عباسیان‌ ناگزیر شدند حکامی مادام‌العمر بگمارند و پس‌ از مرگ‌ آنها فرزندانشان‌ را به حکومت‌ منصوب‌ کنند. یکی از قدیمی‌ترین‌ نمونه‌های آن‌ خاندان‌ طاهری است‌ که از ۸۲۰ تا۸۷۰ م‌. (۲۰۵ تا ۲۵۷ ه. ق) عملا بالاستقلال‌ بر خراسان‌ فرمانروایی کردند (طاهریان‌ تا ۲۵۹ هجری حکومت‌ کردند)، هر چند اسما و ظاهرا مطیع‌ و وابسته خلیفه بودند. سلسله‌ای دیگر به نام‌ صفاریان، که در آغاز در قسمت‌ شرقی‌تر مستقر بودند، به نیروی شمشیر، طاهریان‌ را کنار راندند. صفاریان‌ نیز به نوبه خود جای خویش‌ را به سامانیان‌ دادند، که ابتدا در ماوراءالنهر حکومت‌ داشتند و سپس‌ قسمت‌ اعظم‌ سرزمین‌ ایران‌ را به زیر سلطه خود درآوردند. گمان‌ می‌رود حکومت‌ واقعی آنان‌ از ۸۷۴ تا ۹۹۹ م‌. (۲۶۱ تا ۳۸۹ ه. ق) دوام‌ یافته است‌. در شمال‌ آفریقا و جاهای دیگر سرزمین‌های اسلامی نظیر همین‌ جریانات‌ روی داده بود.
خطر از دست‌دادن‌ قدرت‌ در منطقه مرکزی جدی‌تر بود. این‌ جریان‌ به موازات‌ استقلال‌ یافتن‌ ولایات‌ صورت‌ می‌گرفت‌. سرانجام‌، در سال‌ ۹۳۶ م‌. (۳۲۵ ه. ق) خلیفه وقت‌ مجبور شد فرمانده‌ای نسبتا کم‌اهمیت‌ به نام‌ ابن رائق‌ را به عنوان‌ «امیرالامراء» و فرمانروای واقعی بغداد به رسمیت‌ بشناسد. در سال‌ ۹۴۵م‌. (۳۳۴ ه. ق) خاندان‌ ایرانی آل‌بویه جانشین‌ این‌ مرد شد. (در سال‌ ۳۳۴ ه. ق) معزالدوله دیلمی به بغداد درآمد و مقام‌ امیرالامرایی و نظارت‌ بر دار‌الخلاقه به دست‌ خاندان‌ شیعی آل‌بویه افتاد و در این‌ سال‌، که مطیع‌الله خلیفه عباسی بود، خود این‌ رائق‌ حیات‌ نداشت‌. وی در اوایل‌ خلافت‌ المتقی‌الله، در سال‌ ۳۳۰ ه. ق، به دست‌ ابومحمد بن‌ حمدان‌ کشته شده بود. آل‌بویه تا سال‌ ۱۰۵۵ م‌. (۴۴۸ ه. ق) کنترل‌ خود را بر بیشتر مناطق‌ مرکزی خلافت‌ حفظ‌ کردند، هر چند در سال‌های آخر، سلطه آنها رو به ضعف‌ نهاده بود.

نخستین مترجمان‌ و ‌ فیلسوفان‌

اندکی پس‌ از تاسیس‌ خلافت‌ عباسی، ترجمه آثار علمی و فلسفی یونانی به زبان‌ عربی آغاز شد در ابتدا، انتخاب‌ آثار محتملا به دست‌ خود مترجم‌ یا ولی نعمت‌ او بود، ولی خلیفه مامون‌ (۸۱۳-۸۳۳ م‌./ ۱۹۸-۲۱۸ ه. ق) و مشاوران‌ وی به اهمیت‌ علوم‌ یونانی برای تمام‌ امپراطوری پی بردند و کار ترجمه را در مقیاسی وسیع‌ سازمان‌ دادند. مؤسسه‌ای به نام‌ «بیت‌الحکمه» برپا شد، که در آن‌ کتاب‌ها ترجمه و استنساخ‌ می‌شدند و کتابخانهای برای مراجعه نیز وجود داشت‌ کار ترجمه در حدود یکی دو قرن‌ ادامه یافت‌ و در ترجمه‌های قدیم‌ نیز تجدید نظر شد.
بزرگ‌ترین‌ مترجم‌ این‌ دوره، حنین‌ بن‌ اسحاق‌ (۸۰۹-۸۷۳ م‌./ ۱۹۴-۲۶۰ ه. ق) از مسیحیان‌ حیره بود که استاد طب‌ در بغداد و طبیب‌ دربار خلیفه متوکل‌ (خلافت ۸۴۷-۸۶۱ م‌./ ۲۳۲-۶۴۷ ه. ق) شد. وی چیزی نظیر دارالترجمه، همراه با چندین‌ همکار کار آمد در اختیار داشت‌. به خلاف‌ بیشتر مترجمان‌ متقدم‌ (تقریبا همه از مسیحیان‌ عراقی) که از زبان‌ سریانی به عربی ترجمه می‌کردند، حنین‌، زبان‌ یونانی را آموخته بود و عادت‌ داشت‌ که قبل‌ از ترجمه به مقابله نسخه‌های متعدد بپردازد؛ و این‌، از نظرگاه فنی و زبانی، عالی‌ترین‌ سطحی بود که مترجمان‌ بر آن‌ دست‌ یافتند. با این‌ همه، بعدا با رشد تفکر فلسفی مستقل‌ در زبان‌ عربی، در این‌ ترجمه‌ها تجدید نظر شد تا استدلالات‌ روشن‌تر، دقیق‌تر و درست‌تر بیان‌ شوند؛ ولی این‌ کار معمولا از روی تحریر سریانی انجام‌ می‌گرفت‌ نه از روی اصل‌ یونانی.
وسعت‌ کار ترجمه، آدمی را تحت‌ تاثیر قرار می‌دهد. هم‌ ترجمه‌هایی که هنوز موجودند و هم‌ ترجمه‌هایی که فقط‌ عناوین‌ آن‌ در دست‌ است‌ و قسم‌ اعظم‌ ترجمه‌ها را تشکیل‌ می‌دهند هر دو، در کتاب‌ موریتس شتاین شنایدر به نام‌ ترجمه‌های عربی آثار یونانی به ترتیب‌ نام‌ مؤلف‌ یونانی فهرست‌ شده است‌. در نظر اول‌ چنین‌ می‌نماید که تمام‌ کتاب‌های علمی و فلسفی یونانی به زبان‌ عربی ترجمه شده‌اند؛ ولی چنین‌ نیست‌.
مطالعات‌ اخیر نشان‌ داده است‌ که در واقع‌ آنچه به عربی ترجمه شده، آن‌ قسمت‌ از آثار علمی و فلسفی یونان‌ بود که در مکاتب‌ متاخر یونانی مآب‌ هنوز با ارزش‌ شمرده می‌شد؛ و این‌، تمام‌ آثار ارسطو به استثنای سیاست‌ را دربر می‌گیرد؛ حتی بوطیقای (فن‌ شعر) ارسطو به عربی ترجمه شده بود، هر چند آدمی شگفت زده می‌شود چگونه کسانی که با فن‌ نمایش‌ هیچ‌گونه آشنایی نداشتند دست‌ به این‌ کار زدند.
آثار دوره ما قبل‌ سقراط‌ ندیده گرفته شدند؛ ولی برخی از نویسندگان‌ متاخرتر بیشتر از آنچه اروپای جدید به آنها توجه کرده است‌ مورد توجه قرار گرفتند؛ در واقع‌، ترجمه عربی آثار فلسفی جالینوسی، که به زبان‌ یونانی موجود نیست‌، محفوظ‌ مانده است‌. بدین‌سان‌، ترجمهی آثار یونانی نه تنها روزگار آغازین‌ فلسفه را در زبان‌ عربی بلکه همچنین‌ تاریخ‌ متاخر علم‌ و فلسفه یونانی در دوره هلنی را روشن‌ می‌سازد.

دو جریان‌ فکری زنده در جهان‌ اسلام

دو جریان‌ فکری زنده در جهان‌ اسلام؛ ۱: جندی شاپور ۲: اسکندریه؛ کار ترجمه با این‌ وسعت‌، به ویژه در فلسفه، تنها در جایی امکان‌پذیر است‌ که با سنتی زنده، تماس‌ وجود داشته باشد. غزالی، متکلم‌ بزرگ‌، مدعی است‌ که بر فلسفه زمان‌ خود فقط‌ از راه کتاب‌ تسلط‌ یافت‌. این‌ معنی تنها در مراحل‌ پیشرفته باورکردنی است‌ و خود گواه است‌ بر جدایی کامل‌ نظام‌ آموزشی اسلامی از به اصطلاح‌ «علوم‌ بیگانه»؛ ولی غزالی قبلا در رشته‌های علم‌ کلام‌، تبحر یافته و چه بسا مقدمات‌ فلسفه را نیز آموخته بود، و این‌ نشان‌ می‌دهد که ارتباط‌ او با سنت‌ زنده زمانه خود کاملا قطع‌ نشده بود. به نظر می‌رسد که در اوایل‌ دوره عباسیان‌ دو جریان‌ عمده سنتی، جهان‌ اسلام‌ را تحت‌ تاثیر قرار داده بود:
اولا: از سال‌ ۷۶۵ تا ۸۷۰ م‌. (۱۴۸ تا ۲۵۷ ه) خاندان‌ بختیشوع، از نسطوریان‌ ایران‌، از این‌ مرکز، پزشکان‌ دستگاه خلافت‌ را تامین‌ می‌کرد و در عین‌ حال‌، مسئولیت‌ بیمارستانی آموزشی را در بغداد به عهده داشت‌. علاوه بر برنامه درسی پزشکی می‌بایست‌ در آنجا در زمینه فلسفه نیز فعالیتی بوده باشد.
ثانیا: سنت‌ فلسفی اسکندریه وجود داشت‌. این‌ حقیقت‌ که قبل‌ از فتوحات‌ اعراب‌، زبان‌ سریانی جای زبان‌ یونانی را گرفته بود خود نشان‌ می‌دهد که زبان‌ یونانی قدرت‌ و سلامت‌ خود را از دست‌ داده بود (شاید به علت‌ اوج‌گیری «قوم‌پرستی» در میان‌ قبطیان‌ یا دید غیر مابعدطبیعی آنان‌. صرف‌نظر از علت‌ امر.) و شاید این‌ جریان‌ با ضعف‌ حیات‌ فکری اسلامی در مصر ارتباط‌ داشته است‌، در حدود سال‌ ۷۱۸ م‌. (۱۰۰ ه) مدرسه اسکندریه به انطاکیه انتقال‌ یافت‌. این‌ مدرسه بیش‌ از یک‌ قرن‌ در انطاکیه دایر بود، تا اینکه در حدود ۸۵۰ م‌ (۲۳۶ ه) از راه موصل‌، به طرف‌ شرق‌، به حران‌ منتقل‌ شد، و سپس‌ پس‌ از حدود نیم‌ قرن‌ جذب‌ مرکز خلافت‌ در بغداد، گردید. این‌ نقل‌ و انتقال‌ها در درجه اول‌ همان‌ مهاجرت‌ استادان‌ و تا حدی کتابخانه بود. به نظر می‌رسد که این‌ استادان‌، در حیات‌ فکری دارالخلافه، یا حداقل‌ قسمتی از آنکه به فلسفه تمایل‌ داشت‌، سهم‌ فراوانی داشتند. ‌

جریان‌ فکری صابئین‌

جریانات‌ دیگری نیز در سنت فلسفی وجود داشت‌ ولی ما در مورد آنها اطلاعات‌ کافی در دسترس‌ نداریم‌. علاوه بر مدرسه اسکندرانی در حران‌ که به دست‌ مسیحیان‌ اداره می‌شد، یک‌ مرکز دیگر متعلق‌ به فرقه مشرک‌ صابئین‌ نیز دایر بود. دین‌ صابئین‌ شامل‌ پرستش‌ ستارگان‌ می‌شد، ولی در فلسفه یونان‌ پایه و اساسی داشت‌، و در نتیجه در انتقال‌ سنت‌ فکری یونان‌گرایی به زبان‌ عربی سهم‌ مهمی ایفا نمود. در سال‌ ۸۷۲ م‌. (۲۵۹ ه. ق) یکی از دانشمندان‌ بزرگ‌ این‌ فرقه به نام‌ ثابت‌ بن‌ قره (وفات ۹۰۱ م‌./ ۲۸۸ ه. ق)، که قبلا در بغداد درس‌ خوانده بود، با اعضای دیگر این‌ فرقه نزاع‌ کرد و حران‌ را ترک‌ گفت‌ و به بغداد رفت‌. در بغداد به پشتیبانی خلیفه، زندگی خود را وقف‌ ترجمه و تصنیف‌ کتب‌، به ویژه در طب‌ و ریاضیات‌ کرد؛ وی همچنین‌ عده‌ای از صابئین‌ جوان‌تر را به گرد خود فراهم‌ آورد. با این‌ همه، تنها در بغداد نبود که آموزش‌ فلسفه صورت‌ می‌گرفت‌. شرح‌ حال‌ بعضی از فلاسفه بزرگ‌ این‌ معنی را روشن‌ می‌سازد که در بخش‌ شرقی قلمرو خلافت‌، علاقه زیادی نسبت‌ به فلسفه وجود داشت؛ ولی اظهار نظر قطعی در این‌ باره ممکن‌ نیست‌.
جا دارد‌ اندکی تامل‌ نموده از خود بپرسیم‌ چه انگیزه‌ای مسلمانان‌ را بدین‌ شدت‌ جلب‌ کرده است‌. ظاهرا انگیزه‌ای علمی وجود داشته است‌. خلفا به سلامت‌ خود و اطرافیان‌شان‌ علاقه داشتند و معتقد بودند که اطبایی که شیوه پزشکی یونانی به کار می‌بستند می‌توانند آنان‌ را درمان‌ کنند. همچنین‌ باید به خاطر سپرده شود که محیطی که اینک‌ مورد توجه ماست‌، ارزش‌ عملی فوق‌العاده برای احکام‌ نجوم، که هنوز از علم‌ نجوم‌ متمایز نشده بود، قائل‌ بود.
ترجمه آثار احکام‌ نجومی نجومی در برنامه نهضت‌ ترجمه جایگاه مهمی داشت‌، آنان‌ که در این‌ رشته قابلیتی داشتند مورد عنایت‌ دستگاه خلافت‌ قرار می‌گرفتند. از آنجا که فلسفه با این‌ علوم‌ رابطه نزدیک‌ داشت‌، طبعا به فلسفه نیز بذل‌ توجه می‌شد. با این‌ همه، احتمالا مدتها پیش‌ از مامون‌ و تشکیل‌ دارالترجمه، متفکرترین‌ مسلمانان‌ از اهل‌ سنت‌ و جماعت‌، رفته رفته به اهمیت‌ روشهای منطقی و روش‌ فلسفی به طور کلی، در احتجاجات‌ با پیروان‌ سایر ادیان‌ پی برده بودند.
قاعدتا مناظرات‌ زیادی از این‌ قبیل‌ وجود داشته است‌. در میان‌ آثار قدیس‌ یوحنای دمشقی (وفات: ۷۵۰ م‌) جدالی بین‌ یک‌ مسیحی و یک‌ ساراسن‌ (عرب‌ مسلمان‌) وجود دارد، که منظور از آن‌ محتملا این‌ است‌ که به مسیحیان‌ نشان‌ دهد با چه استدلال‌هایی احیانا روبرو خواهند شد و راه‌های جواب‌گویی به آنها چیست‌. همچنین‌ سخنان‌ تیموثی اسقف‌ نسطوری، در مجلس‌ مناظره‌ای در حضور خلیفه وقت‌ در ۷۸۱ م‌. (۱۶۵ ه. ق) مضبوط‌ و در دست‌ است‌. این‌ امر روشن‌ می‌سازد که مسلمانان‌ از همان‌ اوایل‌ پی برده بودند که در میان‌ مردمی با فرهنگ‌ فکری عالی‌تر، که ب

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.