پاورپوینت کامل یعقوب بن اسحق کندی ۳۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل یعقوب بن اسحق کندی ۳۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل یعقوب بن اسحق کندی ۳۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل یعقوب بن اسحق کندی ۳۵ اسلاید در PowerPoint :

یعقوب بن اسحاق کندی

یعقوب بن اسحاق کندی که متولد حدود ۱۸۵ هجری است، درگذشت او به اختلاف بین سالهای ۲۵۲، ۲۶۰، ۲۶۵ به نگارش آمده، که توسط امام حسن عسکری علیه السلام متنبه شد.

فهرست مندرجات

۱ – سرگردانی بشریت بدون آل محمد
۲ – تنبه کندی توسط امام حسن عسکری
۳ – جهات تقدیر از کندی
۳.۱ – ستودن امام از کندی
۳.۲ – دلایل تشیع کندی
۳.۳ – آثار نجومی کندی
۳.۳.۱ – تکیه اندیشه عربی بر افکار یونانی
۳.۳.۲ – تالیفات کندی
۴ – پانویس
۵ – منبع

سرگردانی بشریت بدون آل محمد

امام عسکری علیه‌السّلام در جمله‌ای درخشنده، ژرف و جالب می‌فرماید: « و لولا محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم والاوصیاء من بعده لکنتم حیاری کالبهائم لا تعرفون فرضا من الفرائض و هل یدخل قریه الا من بابها».

[۱] بحارالانوار، مجلسی، ج۵۰، ص۳۲۰، نشر مکتبه اسلامیه، تهرن ۱۳۸۵ه.

«اگر محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم و اوصیای بعد از او نبودند، شما (ای جهان بشریت) مانند چهارپایان حیران و سرگردان بودید، هیچ وظیفه‌ای از وظائف را نمی‌دانستید، و آیا می‌توان وارد شهری جز از در ورودی آن (محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم و آل او علیهم السلام) گردید؟!.
یعنی اگر پیامبر و جانشینان راستین او علیهم‌السّلام نباشند، هیچ ارزش و معرفتی نتیجه مطلوب نخواهد داد و هیچ کرداری ثمره شایسته نخواهد بخشید. سخن امام درباره همه آحاد بشر، صادق است و فرقی میان دانشمند، دانش پژوه و عامی وجود ندارد.
امام عسکری علیه‌السّلام در این زمینه با ایجاد شبهه در معلومات کندی توانست یک اختلال بزرگ در اندوخته‌های ذهنی و شبکه فکری او به وجود آورد و او را از هلاک و سقوط نجات بخشد. ما پیش از آن که به معرفی کندی بپردازیم نخست اشتباه این اخترشناس و فیلسوف بزرگ را می‌نگاریم:

تنبه کندی توسط امام حسن عسکری

ابن شهراشوب، این محدث و تاریخ نگار نامی می‌نویسد:
«اسحاق کندی» فیلسوف اسلام و عراق کتابی به نام «تناقضهای قرآن»! به نگارش آورد وی مدتی در منزل نشست، گوشه نشینی اختیار کرد و خود را به نوشتن آن مشغول داشت. روزی برخی از شاگردان او خدمت حضرت امام حسن عسکری علیه‌السّلام شرفیاب شدند. هنگامی که چشم حضرت به او افتاد فرمود: آیا در میان شما مردی رشید وجود ندارد که گفته‌های استادتان «کندی» را پاسخ گوید و او را از این کار باز دارد؟ شاگرد گفت: ما همگی از شاگردان او هستیم، چگونه می‌توانیم به اشتباه استاد در این زمینه و یا زمینه دیگر اعتراض کنیم؟».
امام علیه‌السّلام فرمود: اگر مطلبی به تو تلقین و تفهیم کنم می‌توانی به او برسانی و برای او نقل کنی؟ شاگرد گفت: آری. امام فرمود: از اینجا که برگشتی به حضور استاد برو و با او به گرمی و محبت رفتار کن، او را کمک کن و هنگامی که کاملا انس و آشنائی به عمل آمد، به او بگو: برای من مساله‌ای پیش آمده که غیر از شما کسی شایستگی پاسخ آن را ندارد و آن مساله این است که آیا ممکن است گوینده قرآن از گفتار خود معانی و مقاصدی غیر از آن معانی که شما اراده و حس کرده‌اید، اراده کرده باشد؟ کندی در پاسخ خواهد گفت: بلی ممکن است چنین منظوری داشته باشد، زیرا کندی مردی است که هر سخنی را بشنود خوب می‌فهمد، او مردی هوشمند است.
در این هنگام به او القاء شبهه کن و بگو: چه می‌دانی شاید گوینده قرآن معانی و مقاصدی غیر از آنچه تو می‌پنداری اراده کرده باشد و سخنان شما از جایگاه و موضوع اصلی خویش بیرون باشد؟
شاگرد به حضور استاد خود کندی رفت و طبق دستور امام رفتار کرد با او به ملاطفت و مهربانی عمل نمود تا این که زمینه برای طرح مطلب مساعد گشت، سپس سئوال امام را به همان شیوه مطرح ساخت و گفت: آیا ممکن است گوینده‌ای سخنی بگوید و از آن مطلبی اراده کند که به ذهن خواننده نیاید؟ یعنی مقصود گوینده چیزی باشد مغایر با آنچه در ذهن مخاطب است، کندی به دقت به سئوال شاگرد گوش داد و گفت: سئوال خود را تکرار کن. شاگرد سئوال خویش را باز گفت استاد چون اهل تعقل، تفکر و تدبر بود، مدتی در خود فرو رفت، تامل کرد و گفت: هیچ بعید نیست، امکان دارد چیزی در ذهن گوینده سخن باشد که به ذهن مخاطب نیاید و شنونده از ظاهر کلام گوینده چیزی بفهمد که وی خلاف آن را اراده کرده باشد.
استاد که می‌دانست شاگرد او چنین سئوالی را نمی‌تواند از پیش خود مطرح کند و در حد اندیشه او نیست، رو به شاگرد کرد و گفت: تو را سوگند می‌دهم که حقیقت را به من بگویی چنین سئوالی از کجا به فکر تو خطور کرد؟
شاگرد گفت: چه ایرادی دارد که چنین سئوالی به ذهن خود من آمده باشد؟
استاد گفت: نه، تو هنوز زود است که به چنین مسائلی رسیده باشی، به من بگو این سئوال را از کجا یاد گرفته‌ای؟
شاگرد گفت: حقیقت این است که حضرت «ابومحمد» (امام عسکری علیه‌السلام) مرا بدین امر رهبری فرمود.
کندی گفت: اکنون واقع امر را گفتی، سپس افزود: چنین سخنانی تنها زیبنده این خاندان است. آنگاه با درک واقعیت و پی بردن به اشتباه خود دستور داد آتشی روشن کردند و آنچه را درباره تناقضهای قرآن (به عقیده خود) به رشته تحریر آورده بود، سوزاند.

[۲] بحارالانوار، مجلسی، ج۵۰، ص۳۱۱.

[۳] منتهی الآمال، قمی، ص۲۶۶، پنجم از مکارم اخلاق آن حضرت.

[۴] سیره پیشوایان، پیشوائی، ص۶۲۸، نشر مؤسسه امام صادق، قم، ۱۳۷۲ش.

جهات تقدیر از کندی

شایان ذکر است اشتباه فوق چیزی از شخصیت و بزرگی کندی نمی‌کاهد، گرچه همه دانشمندان و فرهیختگان اولین و آخرین در برابر دانش

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.