پاورپوینت کامل یاران زن امام زمان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل یاران زن امام زمان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل یاران زن امام زمان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل یاران زن امام زمان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل یاران زن امام زمان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
پاورپوینت کامل یاران زن امام زمان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint، در روایات ما مورد بحث قرار گرفته است. اینکه چند نفر از یاران حضرت مهدی (عجّلاللهتعالیفرجهالشریف)، زن هستند، دقیقاً مشخص نیست و حتی اینکه زنی در میان یاران خاص آن حضرت باشد، مورد تردید است؛ چرا که بیشتر روایاتی که درباره عدد ۳۱۳ نفر از یاران حضرت در کتابهای معتبر شیعه و اهل سنت نقل شده است، همگی آنها مرد را ذکر کردهاند و تنها در بین این روایات، یک روایت از شیعه و یک روایت از اهل سنت وجود دارد که گفتهاند در بین این یاران خاص، پنجاه نفر زن وجود دارد. در این مقاله به بررسی روایاتی که در مورد یاران امام زمان (عجّلاللهتعالیفرجهالشریف) بحث میشود پرداخته میشود.
فهرست مندرجات
۱ – روایات یاران مرد
۱.۱ – منابع اهل سنت
۱.۱.۱ – روایت اول
۱.۱.۲ – روایت دوم
۱.۱.۳ – روایت سوم
۱.۱.۳.۱ – بررسی سند
۱.۱.۴ – روایت چهارم
۱.۱.۵ – روایت پنجم
۱.۱.۶ – روایت ششم
۱.۱.۷ – روایت هفتم
۱.۱.۸ – روایت هشتم
۱.۲ – منابع شیعه
۱.۲.۱ – روایت اول
۱.۲.۱.۱ – بررسی سند
۱.۲.۲ – روایت دوم
۱.۲.۳ – روایت سوم
۱.۲.۴ – روایت چهارم
۱.۲.۵ – روایت پنجم
۱.۲.۶ – روایت ششم
۱.۲.۷ – روایت هفتم
۱.۲.۸ – روایت هشتم
۱.۲.۹ – روایت نهم
۱.۲.۱۰ – روایت دهم
۱.۲.۱۱ – روایت یازدهم
۱.۲.۱۲ – روایت دوازدهم
۱.۲.۱۳ – روایت سیزدهم
۱.۲.۱۴ – روایت چهاردهم
۱.۲.۱۵ – روایت پانزدهم
۱.۲.۱۶ – روایت شانزدهم
۱.۲.۱۷ – روایت هفدهم
۱.۲.۱۸ – روایت هجدهم
۱.۲.۱۹ – روایت نوزدهم
۱.۲.۲۰ – روایت بیستم
۲ – روایت یاران زن
۲.۱ – اشکالات روایت
۲.۱.۱ – اشکال اول
۲.۱.۲ – اشکال دوم
۲.۱.۳ – اشکال سوم
۲.۱.۴ – اشکال چهارم
۲.۱.۵ – اشکال پنجم
۲.۱.۶ – اشکال ششم
۳ – نتیجه
۴ – پانویس
۵ – منبع
روایات یاران مرد
در نوشتار حاضر ابتدا روایاتی را که بیانگر یاران آن حضرت از مردان هستند، از منابع اهل سنت و شیعه بررسی کرده و در پایان روایاتی که زنان را نیز جزء یاران حضرت میدانند مورد بررسی قرار میدهیم.
منابع اهل سنت
در منابع اهل سنت روایاتی متعددی آمده است که تعداد یاران حضرت مهدی (عجّلاللهتعالیفرجهالشریف) را از میان مردان بیان کردهاند:
روایت اول
حاکم نیشابوری روایت صحیحی را درباره تعداد یاران حضرت مهدی (علیهالسّلام) چنین نقل میکند:
«حدثنا ابو العباس محمد بن یعقوب ثنا الحسن بن علی بن عفان العامری ثنا عمرو بن محمد العنقزی ثنا یونس بن ابی اسحاق اخبرنی عمار الدهنی عن ابی الطفیل عن محمد بن الحنفیه قال کنا عند علی رضی الله عنه فساله رجل عن المهدی فقال علی رضی الله عنه هیهات ثم عقد بیده سبعا فقال: ذاک یخرج فی آخر الزمان اذا قال الرجل الله الله قتل فیجمع الله تعالی له قوما قزع کقزع السحاب یؤلف الله بین قلوبهم لا یستوحشون الی احد ولا یفرحون باحد یدخل فیهم علی عده اصحاب بدر لم یسبقهم الاولون ولا یدرکهم الآخرون وعلی عدد اصحاب طالوت الذین جاوزوا معه النهر؛
[۱] الحاکم النیسابوری، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفای ۴۰۵ ه)، المستدرک علی الصحیحین، ج۴، ص۵۹۶، تحقیق:مصطفی عبد القادر عطا، ناشر:دار الکتب العلمیه – بیروت الطبعه:الاولی، ۱۴۱۱ه – ۱۹۹۰م.
محمد حنفیه گوید نزد علی (علیهالسّلام) بودیم که شخصی از مهدی پرسید حضرت علی (علیهالسّلام) فرمودند: چقدر دور است، سپس حضرت هفت بار دستش را بست و فرمود: او (حضرت مهدی (علیهالسلام)) در آخرالزمان قیام خواهد کرد، زمانیکه اگر کسی، خدا خدا، بگوید کشته میگردد. آنگاه خداوند متعال گروهی را که مانند ابرهای پارهپاره متفرق بودهاند جمع کرده و بین آنها دوستی را حاکم کرده که از احدی نمیترسند واز آنکه کسی در جمع آنها وارد شده و به آنها اضافه میگردد خوشحال نگشته و تعداد آنها بعدد اصحاب بدر بوده و نه سابقین و نه آیندهگان به مقام و فضیلت آنها نخواهند رسید و نیز تعداد آنها به عدد اصحاب طالوت پیامبر که همراه او از نهر گذشتند.»
وی در خصوص سند روایت گوید:
هذا حدیث صحیح علی شرط الشیخین ولم یخرجاه.
[۲] الحاکم النیسابوری، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفای ۴۰۵ ه)، المستدرک علی الصحیحین، ج۴، ص۵۹۶، تحقیق:مصطفی عبد القادر عطا، ناشر:دار الکتب العلمیه – بیروت الطبعه:الاولی، ۱۴۱۱ه – ۱۹۹۰م.
[۳] المقدسی الشافعی السلمی، جمال الدین، یوسف بن یحیی بن علی (متوفای:۶۸۵ ه)، عقد الدرر فی اخبار المنتظر، ج۱، ص۱۹۹، طبق برنامه الجامع الکبیر.
ذهبی نیز درباره روایت گوید:
علی شرط البخاری ومسلم
[۴] الحاکم النیسابوری، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفای ۴۰۵ ه)، المستدرک علی الصحیحین، ج۴، ص۵۹۶، تحقیق:مصطفی عبد القادر عطا، ناشر:دار الکتب العلمیه – بیروت الطبعه:الاولی، ۱۴۱۱ه – ۱۹۹۰م.
روایت دوم
روایتی را طبرانی در معجمالکبیر خود چنین آورده است:
حدثنا اَحْمَدُ بن مُوسَی الشَّامِی الْبَصْرِی ثنا سَهْلُ بن تَمَامِ بن بَزِیعٍ ثنا عِمْرَانُ الْقَطَّانُ عن قَتَادَهَ عن ابی الْخَلِیلِ عن عبد اللَّهِ بن الْحَارِثِ عن اُمِّ سَلَمَهَ قالت قال رسول اللَّهِ صلی اللَّهُ علیه وسلم یبَایعُ لِرَجُلٍ بین الرُّکْنِوَالْمَقَامِ عِدَّهُ اَهْلِ بَدْرٍ فَیاْتِیهِ عَصَائِبُ اَهْلِ الْعِرَاقِ وَاَبْدَالُ اَهْلِ الشَّامِ فَیغْزُوَهُمْ جَیشٌ من اَهْلِ الشَّامِ حتی اذا کَانُوا بِالْبَیدَاءِ خُسِفَ بِهِمْ یغْزُوهُمْ رَجُلٌ من قُرَیشٍ اَخْوَالُهُ کَلْبٌ فَیلْتَقُونَ فَیهْزِمُهُمْ فَکَانَ یقَالُ الْخَائِبُ من خَابَ من غَنِیمَهِ کَلْبٍ؛
[۵] الطبرانی، ابوالقاسم سلیمان بن احمد بن ایوب (متوفای۳۶۰ه)، المعجم الکبیر، ج۲۳، ص۲۹۵، تحقیق:حمدی بن عبدالمجید السلفی، ناشر:مکتبه الزهراء – الموصل، الطبعه:الثانیه، ۱۴۰۴ه – ۱۹۸۳م.
ام سلمه روایت کرده است که رسول خدا (صلّیاللّهعلیهوآله) فرمود: در میان مکه و مقام ابراهیم (علیهالسلام)، کسانی که تعدادشان به اندازه اهل بدر است، با مردی بیعت میکنند. در این هنگام سران عراق و قهرمانان اهل شام ظاهر میگردند لشکری از شامیها با آنها نبرد میکنند تا هنگامی که به «بیدا» میرسند و در آنجا دچار خسوف میشوند. و با آنها مردی از قریش که دائیهای او از «بنیکلب» اند نبرد میکند و در میدان جنگ با آنها تلاقی مینماید و خدا آنها را منهزم میسازد. آری زیانکار کسی است که از غنیمت «بنیکلب» بهرهای برده باشد.
هیثمی نیز این روایت را نقل کرده و گوید:
رواه الطبرانی فی الکبیر والاوسط باختصار وفیه عمران القطان وثقه ابن حبان وضعفه جماعه وبقیه رجاله رجال الصحیح؛
[۶] الهیثمی، ابوالحسن نور الدین علی بن ابی بکر (متوفای ۸۰۷ ه)، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج۷، ص۳۱۴، ناشر:دار الریان للتراث/ دار الکتاب العربی – القاهره، بیروت – ۱۴۰۷ه.
این روایت را طبرانی نقل کرده و در سند آن عمران است که ابنحبان او را توثیق کرده است اما عدهای نیز او را تضعیف کردهاند اما بقیه رجالش صحیح است.
لازم به ذکر است افراد دیگری نیز قطان را توثیق کردهاند.
ابنحجر او را توثیق کرده و گوید:
عمران بن داور بفتح الواو بعدها راء ابو العوام القطان البصری صدوق یهم.
[۷] العسقلانی الشافعی، احمد بن علی بن حجر ابوالفضل (متوفای۸۵۲ه)، تقریب التهذیب، ج۱، ص۴۲۹، تحقیق:محمد عوامه، ناشر:دار الرشید – سوریا، الطبعه:الاولی، ۱۴۰۶ – ۱۹۸۶.
عجلی نیز او را ثقه دانسته است:
«عمران بن داور العمی بصری ثقه؛
[۸] العجلی، ابی الحسن احمد بن عبدالله بن صالح (متوفای ۲۶۱هـ)، معرفه الثقات من رجال اهل العلم والحدیث ومن الضعفاء وذکر مذاهبهم واخبارهم، ج۲، ص۱۸۹، تحقیق: عبد العلیم عبد العظیم البستوی، ناشر: مکتبه الدار – المدینه المنوره – السعودیه، الطبعه: الاولی، ۱۴۰۵ – ۱۹۸۵م.
عمران ثقه است.»
روایت سوم
ابن نعیم روایت صحیحی را از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل میکند که در آن اشاره شده است که تعداد یاران امام مهدی به اندازه اهل بدر هستند:
حدثنا ابو یوسف المقدسی عن عبد الملک بن ابی سلیمان عن عمرو بن شعیب عن ابیه عن جده قال قال رسول الله صلی الله علیه وسلم فی ذی القعده تحازب القبائل وعامئذ ینتهب الحاج فتکون ملحمه بمنی فیکثر فیها القتلی وتسفک فیها الدماء حتی تسیل دماؤهم علی عقبه الجمره حتی یهرب صاحبهم فیؤتی [به] بین الرکن والمقام فیبایع وهو کاره ویقال له ان ابیت ضربنا عنقک فیبایعه مثل عده اهل بدر یرضی عنه ساکن السماء وساکن الارض.
[۹] المروزی، ابو عبدالله نعیم بن حماد (متوفای۲۸۸ه)، کتاب الفتن، ج۱، ص۲۱۱، تحقیق:سمیر امین الزهیری، ناشر:مکتبه التوحید – القاهره، الطبعه:الاولی، ۱۴۱۲ه.
بررسی سند
رراویان حدیث:
۱-عبدالملک بن ابیسلیمان
وی از راویان صحیح بخاری و مسلم است
ابن حجر او را توثیق کرده و گوید:
عبدالملک بن ابی سلیمان میسره العرزمی… المفتوحه صدوق.
[۱۰] العسقلانی الشافعی، احمد بن علی بن حجر ابوالفضل (متوفای۸۵۲ه)، تقریب التهذیب، ج۱، ص۳۶۳، تحقیق:محمد عوامه، ناشر:دار الرشید – سوریا، الطبعه:الاولی، ۱۴۰۶ – ۱۹۸۶.
۲- عجلی نیز گوید:
«عبدالملک بن ابیسلیمان العرزمی کوفی ثقه ثبت فی الحدیث؛
[۱۱] العجلی، ابی الحسن احمد بن عبدالله بن صالح (متوفای ۲۶۱هـ)، معرفه الثقات من رجال اهل العلم والحدیث ومن الضعفاء وذکر مذاهبهم واخبارهم، ج۲، ص۱۰۳، تحقیق: عبد العلیم عبد العظیم البستوی، ناشر: مکتبه الدار – المدینه المنوره – السعودیه، الطبعه: الاولی، ۱۴۰۵ – ۱۹۸۵م.
عبدالملک ثقه و ثابت در حدیث است.»
ابنسعد نیز درباره او گوید:
«عبد الملک بن ابی سلیمان العرزمی… وکان ثقه مامونا ثبتا؛
[۱۲] الزهری، محمد بن سعد بن منیع ابوعبدالله البصری (متوفای۲۳۰ه)، الطبقات الکبری، ج۶، ص۳۵۰، ناشر:دار صادر – بیروت.
عبدالمک ثقه، مورد اطمینان و ثابت بود.»
ذهب نیز او را حافظ کبیر نامیده است:
عبد الملک بن ابی سلیمان العرزمی الکوفی الحافظ الکبیر.
[۱۳] الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبدالله محمد بن احمد بن عثمان (متوفای ۷۴۸ ه)، تذکره الحفاظ، ج۱، ص۱۱۷، ناشر:دار الکتب العلمیه – بیروت، الطبعه:الاولی.
۳- عمر بن شعیب
وی نیز از راویان صحیح بخاری و مسلم است.
ابنحجر درباره او گوید:
«عمرو بن شعیب بن محمد بن عبدالله بن عمرو بن العاص صدوق؛
[۱۴] العسقلانی الشافعی، احمد بن علی بن حجر ابوالفضل (متوفای۸۵۲ه)، تقریب التهذیب، ج۱، ص۴۲۳، تحقیق:محمد عوامه، ناشر:دار الرشید – سوریا، الطبعه:الاولی، ۱۴۰۶ – ۱۹۸۶.
عمرو صدوق است.»
عجلی نیز او را توثیق کرده است:
«عمرو بن شعیب بن محمد بن عبدالله بن عمرو بن العاص ثقه؛
[۱۵] العجلی، ابی الحسن احمد بن عبدالله بن صالح (متوفای ۲۶۱هـ)، معرفه الثقات من رجال اهل العلم والحدیث ومن الضعفاء وذکر مذاهبهم واخبارهم، ج۲، ص۱۷۷، تحقیق: عبد العلیم عبد العظیم البستوی، ناشر: مکتبه الدار – المدینه المنوره – السعودیه، الطبعه: الاولی، ۱۴۰۵ – ۱۹۸۵م.
عمرو ثقه است.»
۴- شعیب بن محمد
ابنحجر درباره او گوید:
«شعیب بن محمد بن عبدالله بن عمرو بن العاص صدوق ثبت؛
[۱۶] العسقلانی الشافعی، احمد بن علی بن حجر ابوالفضل (متوفای۸۵۲ه)، تقریب التهذیب، ج۱، ص۲۶۷، تحقیق:محمد عوامه، ناشر:دار الرشید – سوریا، الطبعه:الاولی، ۱۴۰۶ – ۱۹۸۶.
شعیب صدوق و ثابت است.»
ابن حبان نیز او را در الثقات آورده است
شعیب بن محمد بن عبدالله.
[۱۷] التمیمی البستی، ابوحاتم محمد بن حبان بن احمد (متوفای۳۵۴ ه)، الثقات، ج۶، ص۴۳۷، تحقیق السید شرف الدین احمد، ناشر:دار الفکر، الطبعه:الاولی، ۱۳۹۵ه – ۱۹۷۵م.
۵- عبدالله بن عمرو بن عاص
وی از صحابه است همچنانکه ابن حجر او را در الاصابه آورده است:
عبدالله بن عمرو بن العاص بن وائل.
[۱۸] العسقلانی الشافعی، احمد بن علی بن حجر ابوالفضل (متوفای۸۵۲ه)، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۴، ص۱۶۵، تحقیق:علی محمد البجاوی، ناشر:دار الجیل – بیروت، الطبعه:الاولی، ۱۴۱۲ه – ۱۹۹۲م. گ
روایت چهارم
روایتی را ابننعیم از زهری نقل میکند که عدد یاران حضرت مهدی (علیهالسّلام) را ۳۱۲ نفر ذکر کرده است:
حدثنا عبدالله بن مروان عن سعید بن یزید عن الزهری قال یخرج المهدی من مکه بعد الخسف فی ثلثمائه واربعه عشر رجلا عده اهل بدر.
[۱۹] المروزی، ابو عبدالله نعیم بن حماد (متوفای۲۸۸ه)، کتاب الفتن، ج۱، ص۲۱۷، تحقیق:سمیر امین الزهیری، ناشر:مکتبه التوحید – القاهره، الطبعه:الاولی، ۱۴۱۲ه.
روایت پنجم
ابننعیم همچنین روایت دیگری را نیز این چنین نقل کرده است:
حدثنا سعید ابو عثمان عن جابر عن عن ابی جعفر قال ثم یظهر المهدی بمکه عند العشاء…. سنته فیظهر فی ثلثمائه وثلاثه عشر رجلا عده اهل بدر.
[۲۰] المروزی، ابو عبدالله نعیم بن حماد (متوفای۲۸۸ه)، کتاب الفتن، ج۱، ص۲۱۳، تحقیق:سمیر امین الزهیری، ناشر:مکتبه التوحید – القاهره، الطبعه:الاولی، ۱۴۱۲ه.
روایت ششم
فاکهی روایتی را از ابنسیرین چنین نقل میکند:
حدثنا علی بن المنذر قال ثنا محمد بن فضیل بن غزوان قال حدثنا اشعث عن ابن سیرین قال یبایع المهدی بین الحجر والمقام علی عده اهل بدر ثلاثمائه وثلاثه عشر.
[۲۱] الفاکهی، محمد بن اسحاق بن العباس ابوعبدالله (متوفای۲۷۵ه)، اخبار مکه فی قدیم الدهر وحدیثه، ج۱، ص۴۶۹، تحقیق د. عبد الملک عبدالله دهیش، ناشر:دار خضر – بیروت، الطبعه:الثانیه، ۱۴۱۴ه.
روایت هفتم
مقدسی روایتی را نقل کرده و در آن روایت به عدد یاران حضرت مهدی (علیهالسّلام) نیز این چنین اشاره شده است:
ثم قال (علیهالسّلام): فیجمع الله (عزّوجلّ) اصحابه علی عدد اهل بدر، وعلی عدد اصحاب طالوت، ثلاثمائه وثلاثه عشر رجلاً، ….
[۲۲] المقدسی الشافعی السلمی، جمال الدین، یوسف بن یحیی بن علی (متوفای:۶۸۵ ه)، عقد الدرر فی اخبار المنتظر، ج۱، ص۱۶۱، طبق برنامه الجامع الکبیر.
روایت هشتم
مقدسی همچنین روایت دیگری را این چنین نقل کرده است:
وقیل: انه یخرج من واد بارض الشام…، ویکونون علی عدد اهل بدر، ثلاثمائه وثلاثه عشر رجلاً، ثم تجتمع الیه المؤمنون.
[۲۳] المقدسی الشافعی السلمی، جمال الدین، یوسف بن یحیی بن علی (متوفای:۶۸۵ ه)، عقد الدرر فی اخبار المنتظر، ج۱، ص۱۵۰، طبق برنامه الجامع الکبیر.
طبق این روایات تعداد یاران امام مهدی (علیهالسّلام) ۳۱۳ نفر مرد میباشد و در این روایات نامی از زنان برده نشده است البته طبرانی روایتی را از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل میکند که تعداد یاران امام ۳۱۴ نفر هستند که در بین آنها زنان نیز وجود دارند.
وی در این خصوص مینویسد:
حدثنا محمد بن عثمان بن ابی شیبه قال حدثنا محمد بن عمران بن ابی لیلی قال حدثنا المطلب بن زیاد عن لیث عن ابی جعفر محمد بن علی بن حسین عنام سلمه قالت قال رسول الله صلی الله علیه وسلم یسیر ملک المشرق الی ملک المغرب فیقتله ثم یسیر ملک المغرب الی ملک المشرق فیقتله فیبعث جیشا الی المدینه فیخسف بهم ثم یبعث جیشا فیسبی ناسا من اهل المدینه فیعوذ عائذ بالحرم فیجتمع الناس الیه کالطائر الوارده المتفرقه حتی تجمع الیه ثلاثمائه واربع عشر فیهم نسوه فیظهر علی کل جبار وبن جبار ویظهر من العدل ما یتمنی له الاحیاء امواتهم فیحیا سبع سنین فان زاد ساعه فاربع عشره ثم ما تحت الارض خیر مما فوقها.
[۲۴] الطبرانی، ابوالقاسم سلیمان بن احمد بن ایوب (متوفای۳۶۰ه)، المعجم الاوسط، ج۵، ص۳۳۴، تحقیق:طارق بن عوض الله بن محمد، عبد المحسن بن ابراهیم الحسینی، ناشر:دار الحرمین – القاهره – ۱۴۱۵ه.
هیثمی این روایت را ذکر کرده و در مورد سندش گوید:
رواه الطبرانی فی الاوسط وفیه لیث بن ابی سلیم وهو مدلس وبقیه رجاله ثقات.
در سند این روایت لیث بن ابیسلیم وجود دارد که مدلس است اما بقیه رجال همه ثقه هستند.
[۲۵] الهیثمی، ابوالحسن نور الدین علی بن ابی بکر (متوفای ۸۰۷ ه)، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج۷، ص۳۱۵، ناشر:دار الریان للتراث/ دار الکتاب العربی – القاهره، بیروت – ۱۴۰۷ه.
این روایت نه تنها از نظر سند همچنانکه هیثمی گفته است، مشکل دارد، توان مقابله با آن همه روایت که اسم زن در آنها نیامده است، ندارد.
منابع شیعه
روایات در اینباره در کتب شیعه آنقدر فراوان است که نیازی به بررسی سند نیست، اما یک روایت را از باب نمونه مورد بررسی سندی قرار داده و بقیه را بدون بررسی سند نقل میکنیم:
روایت اول
مرحوم شیخ صدوق روایت صحیحی را با این سند چنین نقل میکند:
«وَبِهَذَا الْاِسْنَادِ عَنْ اَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ قَالَ اَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیهالسّلام) سَیاْتِی فِی مَسْجِدِکُمْ ثَلَاثُمِائَهٍ وَثَلَاثَهَ عَشَرَ رَجُلًا یعْنِی مَسْجِدَ مَکَّهَ یعْلَمُ اَهْلُ مَکَّهَ اَنَّهُ لَمْ یلِدْهُمْ آبَاؤُهُمْ وَلَا اَجْدَادُهُمْ عَلَیهِمُ السُّیوفُ مَکْتُوبٌ عَلَی کُلِّ سَیفٍ کَلِمَهٌ تَفْتَحُ اَلْفَع کَلِمَهٍ فَیبْعَثُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی رِیحاً فَتُنَادِی بِکُلِّ وَادٍ هَذَا الْمَهْدِی یقْضِی بِقَضَاءِ دَاوُدَ وَسُلَیمَانَ (علیهماالسّلام) وَلَا یرِیدُ عَلَیهِ بَینَهً؛
[۲۶] الصدوق، ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین (متوفای۳۸۱ه)، کمال الدین و تمام النعمه، ص۶۷۱، تحقیق:علی اکبر الغفاری، ناشر:مؤسسه النشر الاسلامی (التابعه) لجماعه المدرسین قم، ۱۴۰۵ه. (مکتبه اهل بیت).
ابان بن تغلب گفت: امام صادق (علیهالسّلام) فرمود: در همین مسجد شما یعنی در مکه به زودی سیصد و سیزده مرد میآیند که اهل مکه بخوبی میدانند آنها را پدران و نیاکان آنان به دنیا نیاوردهاند (آنها را نمیشناسند). به دست آنها شمشیرهای است که بر هر کدام آنها کلمهای نوشته شده که هزار کلمه از آن گشوده میشود؛ پس خداوند بادی میفرستد تا هر وادی فریاد بزنند که این مهدی است و به روش داود و سلیمان و قضاوت میکند و برای حکم خود بینه و شاهد نمیطلبد.»
بررسی سند
سند این حدیث همان سند روایتی است که قبل از این روایت در کتاب کمالالدین و النعمه میباشد که به این صورت است:
۱- محمد بن الحسن بن ولید:
نجاشی درباره او میگوید: «شیخ القمیین وفقیههم، ومتقدمهم ووجههم ثقه ثقه، عین…؛
[۲۷] نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۳۸۳.
بزرگ مردم قم، فقیه و پیش کسوت آنان به شمار میرفت، وی بسیار مورد اعتماد و مطمئن بود و شخصیت برجستهای داشت.»
شیخ طوسی نیز میگوید:
«جلیل القدر، عارف بالرجال، موثوق به… جلیل القدر، بصیر بالفقه، ثقه؛
[۲۸] طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، ص۲۳۷.
وی گرانقدر و والا مقام است، به علم رجال تسلط دارد و مورد اعتماد است. در فقه نکتهسنج و آگاه و مطمئن است».
۲- محمد بن الحسن بن فروخ الصفار
نجاشی میگوید:
«کان وجها فی اصحابنا القمیین، ثقه، عظیم القدر، راجحا، قلیل السقط فی الروایه؛
[۲۹] نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۳۵۴.
در میان عالمان شیعه قم، دارای قدر و منزلت، مورد اعتماد، گرانقدر و برتر از دیگران بوده و روایات او، افتادگی کمتری داشت.»
۳- یعقوب بن یزید
نجاشی میگوید:
«وکان ثقه صدوقا…؛
[۳۰] نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۴۵۰.
وی مورد اعتماد و بسیار صادق و راستگو بود.»
شیخ طوسی میگوید:
«کثیر الروایه، ثقه؛
[۳۱] طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، ص۲۶۴.
وی روایات بسیاری نقل کرده و مورد اعتماد است.»
۳- محمد بن ابی عمیر
وی از برترین راویان شیعه و از اصحاب اجماع به شمار میرود؛ یعنی از افرادی است که هر روایتی که با سند صحیح به آنها برسد، شیعیان اتفاق بر قبول آن دارند.
نجاشی درباره او میگوید:
«جلیل القدر، عظیم المنزله فینا وعند المخالفین…؛
[۳۲] نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۳۲۶.
وی از نظر ما و حتی مخالفان، عالم گرانقدر و والا مقام است.»
شیخ طوسی نیز میگوید:
«وکان من اوثق الناس عند الخاصه والعامه، وانسکهم نسکا، واورعهم واعبدهم؛
[۳۳] طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، ص۲۱۸.
وی مطمئنترین، زاهدترین، با تقواترین و عابدترین شخص نزد شیعه و سنی است.»
۴- ابان بن عثمان الاحمر
مرحوم کشی او را جزء اصحاب اجماع آورده است:
«اجمعت العصابه علی تصحیح ما یصح من هؤلاء وتصدیقهم لما یقولون واقروا لهم بالفقه، من دون اولئک السته الذین عددناهم وسمیناهم، سته نفر: جمیل بن دراج. وعبدالله بن مسکان، وعبدالله بن بکیر، وحماد بن عیسی، وحماد ابن عثمان، وابان بن عثمان؛
[۳۴] طوسی، محمد بن حسن، رجال الکشی، ص۳۷۵.
تمام شیعیان اجماع دارند بر تصحیح روایاتی که با سند صحیح از این افراد نقل شود و همچنین بر راستگو بودن آنها اجماع دارند…»
۵-ابان بن تغلب
نجاشی مینویسد:
«عظیم المنزله فی اصحابنا، لقی علی بن الحسین، وابا جعفر، وابا عبدالله (علیهالسّلام) وروی عنهم، وکانت له عندهم منزله وقدم؛
[۳۵] نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۱۰.
که او محضر سه امام (علیهالسّلام) را درک و جایگاه خاصی نزد آن بزرگواران داشته و شیعیان نیز برای او موقعیت ممتازی قائل بودند.»
شیخ طوسی نیز میگوید:
«ثقه، جلیل القدر، عظیم المنزله فی اصحابنا؛
[۳۶] طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، ص۵۷.
او ثقه جلیلالقدر است که جایگاه ویژه نزد اصحاب ما دارد.»
بنابراین این روایت از نظر سند معتبر است.
روایت دوم
این روایت را نعمانی چنین نقل کرده است:
«اخبرنا احمد بن محمد بن سعید، عن هؤلاء الرجال الاربعه، عن ابن محبوب. واخبرنا محمد بن یعقوب الکلینی ابو جعفر، قال: حدثنی علی بن ابراهیم بنهاشم، عن ابیه. قال: وحدثنی محمد بن عمران، قال: حدثنا احمد بن محمد بن عیسی، قال: وحدثنا علی بن محمد وغیره، عن سهل بن زیاد، جمیعا، عن الحسن بن محبوب. قال: وحدثنا عبد الواحد بن عبدالله الموصلی، عن ابی علی احمد بن محمد بن ابی ناشر، عن احمد بن هلال، عن الحسن بن محبوب، عن عمرو بن ابی المقدام، عن جابر بن یزید الجعفی، قال: ” قال ابو جعفر محمد بن علی الباقر (علیهالسّلام): یا جابر، الزم الارض ولا تحرک یدا ولا رجلا حتی تری علامات اذکرها لک ان ادرکتها…. فیجمع الله علیه اصحابه ثلاثمائه وثلاثه عشر رجلا، ویجمعهم الله له علی غیر میعاد قزعا کقزع الخریف؛
[۳۷] النعمانی، محمد بن ابراهیم، (متوفای ۳۸۰)، کتاب الغیبه، ص۲۷۹، تحقیق:فارس حسون کریم، قم ناشر:انوار الهدی، سال چاپ:۱۴۲۲، چاپ:الاولی.
امام باقر (علیهالسّلام) بعد از ذکر نشانههای ظهور و وقایع ظهور فرمود: … پس خداوند سیصد و سیزده مرد یاران آن حضرت را بر او گرد میآورد و بدون قرار قبلی خداوند آنان را گرد میآورد همچون پارههای ابر پائیز که بهم میپیوندند.»
این روایت در بسیاری از کتابهای شیعه نقل شده و روایتی است کاملاً معتبر.
روایت سوم
این روایت را نیز نعمانی از ابان چنین نقل کرده است:
«اَخْبَرَنَا عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی الْعَطَّارُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ حَسَّانَ الرَّازِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْکُوفِیِّ عَنْ اِسْمَاعِیلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَبِی حَمْزَهَ عَنْ اَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ عَنْ اَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع اَنَّهُ قَالَ: سَیَبْعَثُ اللَّه ثَلَاثَمِائَهٍ وَ ثَلَاثَهَ عَشَرَ رَجُلًا اِلَی مَسْجِدٍ بِمَکَّهَ یَعْلَمُ اَهْلُ مَکَّهَ اَنَّهُمْ لَمْ یُولَدُوا مِنْ آبَائِهِمْ وَ لَا اَجْدَادِهِمْ عَلَیْهِمْ سُیُوفٌ مَکْتُوبٌ عَلَیْهَا اَلْفُ کَلِمَهٍ کُلُّ کَلِمَهٍ مِفْتَاحُ اَلْفِ کَلِمَهٍ وَ یَبْعَثُ اللَّهُ الرِّیحَ مِنْ کُلِّ وَادٍ تَقُولُ هَذَا الْمَهْدِیُّ یَحْکُمُ بِحُکْمِ دَاوُدَ وَ لَا یُرِیدُ بَیِّنَهً؛
[۳۸] النعمانی، محمد بن ابراهیم، (متوفای ۳۸۰)، کتاب الغیبه، ص۳۱۴، تحقیق:فارس حسون کریم، قم ناشر:انوار الهدی، سال چاپ:۱۴۲۲، چاپ:الاولی.
ابان بن تغلب از امام صادق (علیهالسّلام) روایت کرده که آن حضرت فرمود: «خداوند در آینده سیصد و سیزده [مرد] را در مسجدی [در] مکّه بر میانگیزد، و اهل مکّه میدانند که آنان از پدرانشان و اجدادشان زاده نشدهاند (یعنی اهل مکّه نیستند)، برای ایشان شمشیرهائی است که هزار کلمه بر آن نوشته شده، هر کلمه خود کلید هزار کلمه است، خداوند از هر سرزمینی باد را برانگیزد تا بگوید: این همان مهدی است که بر طبق حکم داود حکم میکند و به گواه نیاز ندارد.»
روایت چهارم
شیخ طوسی روایتی را در این خصوص چنین نقل کرده است:
«حدثنا ابو سلیمان احمد بن هوذه الباهلی، قال: حدثنا ابراهیم بن اسحاق النهاوندی بنهاوند سنه ثلاث وسبعین ومائه، قال: حدثنا عبدالله بن حماد الانصاری سنه تسع وعشرین ومائتین، عن عبدالله بن بکیر، عن ابان بن تغلب، قال: کنت مع جعفر بن محمد (علیهالسّلام) فی مسجد بمکه وهو آخذ بیدی، فقال: یا ابان، سیاتی الله بثلاثمائه وثلاثه عشر رجلا فی مسجدکم هذا، یعلم اهل مکه انه لم یخلق آباءهم ولا اجدادهم بعد علیهم السیوف، مکتوب علی کل سیف اسم الرجل واسم ابیه وحلیته ونسبه، ثم یامر منادیا فینادی: هذا المهدی یقضی بقضاء داود وسلیمان، لا یسال علی ذلک بینه؛
[۳۹] النعمانی، محمد بن ابراهیم، (متوفای ۳۸۰)، کتاب الغیبه، ص۳۱۳، تحقیق الشیخ عباد الله الطهرانی/ الشیخ علی احمد ناصح، ناشر:مؤسسه المعارف الاسلامیه، الطبعه:الاولی، ۱۴۱۱ه.
[۴۰] المجلسی، محمد باقر (متوفای ۱۱۱۱ه)، بحار الانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار، – ج۵۲، ص۳۶۹، تحقیق:محمد الباقر البهبودی، ناشر:مؤسسه الوفاء – بیروت – لبنان، الطبعه:الثانیه المصححه، ۱۴۰۳ه – ۱۹۸۳م.
ابان بن تغلب گوید: «در مکّه خدمت امام صادق (علیهالسّلام) در مسجدی بودم، و آن حضرت در حالیکه دست مرا گرفته بود، به من فرمود: ای ابان در آینده نزدیک خداوند سیصد و سیزده مرد را در همین مسجد شما گرد میآورد، و اهل مکّه میدانند که پدرانشان و اجدادشان هنوز آفریده نشدهاند، آنان شمشیرها به میان بستهاند، بر هر شمشیری اسم آن مرد و نام پدرش و مشخّصاتش و نسبش نوشته شده است، پس (آن حضرت) نداکنندهای را دستور میدهد و او آواز میدهد: این همان مهدی است که بر طبق قضاوت داود و سلیمان قضاوت میکند و برای آن گواهی نمیطلبد.»
روایت پنجم
صدوق روایت طولانی را از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل کرده است که در آن به عدد اصحاب حضرت مهدی (علیهالسّلام) چنین اشاره شده است:
«حدثنا ابو الحسن احمد بن ثابت الدوالیبی بمدینه السلام قال: حدثنا محمد بن الفضل النحوی قال: حدثنا محمد بن علی بن عبد الصمد الکوفی قال: حدثنا علی بن عاصم، عن محمد بن علی بن موسی، عن ابیه علی بن موسی بن جعفر، عن ابیه جعفر بن محمد، عن ابیه محمد بن علی، عن ابیه علی بن الحسین، عن ابیه الحسین بن علی (علیهماالسّلام) قال: دخلت علی رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وعنده ابی بن کعب فقال رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم): مرحبا بک یا ابا عبدالله یا زین السماوات والارض…… یجْمَعُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ مِنْ اَقَاصِی الْبِلَادِ عَلَی عَدَدِ اَهْلِ بَدْرٍ ثَلَاثَمِائَهٍ وَ ثَلَاثَهَ عَشَرَ رَجُلًا مَعَهُ صَحِیفَهٌ مَخْتُومَهٌ فِیهَا عَدَدُ اَصْحَابِهِ بِاَسْمَائِهِمْ وَ اَنْسَابِهِمْ وَ بُلْدَانِهِمْ وَ صَنَائِعِهِمْ وَ کَلَامِهِمْ وَ کُنَاهُمْ کَرَّارُونَ مُجِدُّونَ فِی طَاعَتِهِ؛
[۴۱] الصدوق، ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین (متوفای۳۸۱ه)، کمال الدین و تمام النعمه، ص۲۶۴، تحقیق:علی اکبر الغفاری، ناشر:مؤسسه النشر الاسلامی (التابعه) لجماعه المدرسین قم، ۱۴۰۵ه. (مکتبه اهل بیت).
امام حسین (علیهالسّلام) فرمود: بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وارد شد در حالیکه ابی بن کعب نیز در محضر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بودند حضرت به من فرمود: ای زینت زمین و آسمان خداوند از دورترین شهرها به تعداد اهل بدر یعنی سیصد و سیزده مرد برای او سپاه گرد آورد. او نوشتهای در دست دارد که لاک و مهر شده و در آن تعداد و اسامی اصحاب او و نیز نسب شهرهای آنها و خلق و خوی، وضع ظاهری، چهره و قیافه و نیز کنیه آنان ثبت شده است. این نفرات جنگاور بوده، در اطاعت و فرمانبرداری از او کوشا هستند و مجدّانه عمل میکند.»
روایت ششم
وی همچنین از امام سجاد (علیهالسّلام) چنین نقل کرده است
«حدثنا احمد بن محمد بن یحیی العطار رضی الله عنه قال: حدثنا ابی: عن محمد بن الحسین بن ابی الخطاب، عن محمد بن سنان، عن ابی خالد القماط، عن ضریس، عن ابی خالد الکابلی، عن سید العابدین علی بن الحسین (علیهماالسّلام) قال: المفقودون عن فرشهم ثلاثمائه وثلاثه عشر رجلا عده اهل بدر فیصبحون بمکه، وهو قول الله (عزّوجلّ): ” اینما تکونوا یات بکم الله جمیعا وهم اصحاب القائم علیه السلام؛
[۴۲] الصدوق، ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین (متوفای۳۸۱ه)، کمال الدین و تمام النعمه، ص۶۵۴، تحقیق:علی اکبر الغفاری، ناشر:مؤسسه النشر الاسلامی (التابعه) لجماعه المدرسین قم، ۱۴۰۵ه. (مکتبه اهل بیت).
امام چهارم زینالعابدین (علیهالسّلام) فرمود آنها که از بستر خود برای یاری امام قائم ناپدید شوند سیصد و سیزده مرد باشند بشماره اهل بدر که صبح آن شب در مکه باشند و این است گفته خدای تعالی (در سوره بقره آیه ۱۴۸
[۴۳] بقره/سوره۲، آیه۱۴۸.
) هر جا که باشید خدا همه شما را بیاورد» اینها اصحاب قائم (علیهالسّلام) باشند.»
روایت هفتم
نعمانی همچنین از امام باقر (علیهالسّلام) چنین نقل روایت کرده است:
«اخبرنا احمد بن هوذه ابو سلیمان، قال: حدثنی ابراهیم بن اسحاق النهاوندی، عن عبدالله بن حماد الانصاری، عن ابی الجارود، عن ابی جعفر الباقر (علیهالسّلام)، قال: اصحاب القائم ثلاثمائه وثلاثه عشر رجلا اولاد العجم، بعضهم
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 