پاورپوینت کامل هویتشناسی زینب و ام کلثوم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل هویتشناسی زینب و ام کلثوم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل هویتشناسی زینب و ام کلثوم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل هویتشناسی زینب و ام کلثوم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
هویتشناسی زینب و امکلثوم
حضرت زینب کبری (سلاماللهعلیها) فرزند سوم حضرت علی (علیهالسّلام) و فاطمه (سلاماللهعلیها) است، که در منابع روایی به امکلثوم شهرت دارد؛ وی همان شخصیتی است که پیامرسان حماسه عاشورا بوده و نباید بین شخصیت وی و خواهر کوچکترش که او نیز امکلثوم نام داشته و به احتمال قوی همسر مسلم بن عقیل بوده است؛ اشتباه نمود.
فهرست مندرجات
۱ – مقدمه
۲ – دختران علی و فاطمه
۳ – کنیههای حضرت زینب کبری
۳.۱ – امالحسن و امکلثوم
۳.۲ – اثبات کنیه امکلثوم
۳.۲.۱ – تصریح علما
۳.۲.۲ – کثرت روایات امکلثوم
۳.۲.۳ – خطابه بلیغ امکلثوم
۳.۲.۴ – امکلثوم در اخبار مقاتل
۳.۲.۵ – نتیجهگیری
۴ – هویت امکلثوم کبری
۵ – زینب صغری یا کبری
۶ – همسر و وفات امکلثوم کبری
۷ – هویت امکلثوم صغری
۸ – امکلثوم و زینب در کربلا
۹ – همسر امکلثوم صغری
۱۰ – نتیجهگیری
۱۱ – پانویس
۱۲ – منبع
مقدمه
منابع تاریخی و روایی به وجود چند دختر با نام زینب و امکلثوم در بین فرزندان حضرت علی (علیهالسّلام) تصریح کردهاند؛ تا جایی که سید محسن امین در اعیان الشیعه از ۴ دختر با نام امکلثوم برای حضرت علی (علیهالسّلام) نام میبرد.
۱. امکلثوم کبری بنت فاطمه (سلاماللهعلیها) همسر عمر بن الخطاب؛
۲. امکلثوم هـمسر مسلم بن عقیل؛
۳. امکلثوم صغری؛
۴. زینب که کنیهاش امکلثوم است و قبرش در راویه دمشق است.
[۱] امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۷، ص۱۳۶.
همچنین شیخ مفید در بین دختران امیرالمومنین علی (علیهالسّلام) به دو زینب و دو امکلثوم تصریح میکند.
[۲] شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ج۱، ص۳۵۴.
این تعدد در نام و کنیه باعث شده تا هویت و شخصیت امکلثومی که راوی احادیث فراوانی از اهل بیت است و یکی از نقشآفرینان اصلی در تبیین اهداف و پیام کربلا است، درهالهای از ابهام فرو رود. چنان که در بعضی از کتب شخصیت اصلی ماجرا بین حضرت زینب (سلاماللهعلیها) و امکلثوم مردد است و دقیقا معلوم نیست که آیا امکلثوم همان زینب کبری (سلاماللهعلیها) است و یا شخصیت دیگری است؟ اساسا امکلثومی که در واقعه عاشورا حضور داشته کیست؟ آیا فقط یک امکلثوم در کربلا حاضر بوده یا امکلثومهای متعددی در کربلا حضور داشتهاند؟ تحقیقی هر چند کوتاه در منابع تاریخی، میتواند حقیقت امر را روشن کند.
دختران علی و فاطمه
تمامی مورخان و محدثان شیعه و سنی در ذکر نام فرزندان علی (علیهالسّلام) و فاطمه (سلاماللهعلیها)، از دو دختر نام میبرند: یکی زینب و دیگری امکلثوم.
[۳] ابوبکر بیهقی، احمد بن حسین بن علی، السنن الکبری، ج۷، ص۱۱۱.
[۴] ابوالقاسم ابنعساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینه الدمشق، ج۳، ص۱۷۹.
[۵] ابوالقاسم ابنعساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینه الدمشق، ج۶۹، ص۱۷۶.
[۶] جمال الدین مزی، یوسفبن عبدالرحمن، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج۲۰، ص۴۷۹.
[۷] ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، تهذیب التهذیب، ج۸، ص۳۶۳.
[۸] مسعودی، علی بن حسین، التنبیه و الاشراف، ص۲۵۸.
[۹] ابنکثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج۵، ص۳۱۴.
[۱۰] ابوالحسن اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه عن معرفه الائمه، ج۲، ص۶۸.
بنابراین وجود دو دختر برای علی (علیهالسّلام) و فاطمه (سلاماللهعلیها)، مورد اتفاق همه علمای شیعه و سنی است. بسیاری منابع هنگامی که نام فرزندان امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) و حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) را ذکر میکنند، از زینب و امکلثوم هر دو نام میبرند.
[۱۱] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۰۲.
[۱۲] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۵، ص۱۵۳.
[۱۳] ابن اثیر جزری، ابوالحسن علی بن ابیالکرم، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۳۹۷.
[۱۴] ابن اثیر جزری، ابوالحسن علی بن ابیالکرم، اسد الغابه فی معرفه الصحابه، ج۷، ص۳۷۷.
[۱۵] ابن اثیر جزری، ابوالحسن علی بن ابیالکرم، اسد الغابه فی معرفه الصحابه، ج۷، ص۱۳۴.
[۱۶] ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۱۶۶.
[۱۷] ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۴۶۴.
[۱۸] شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ج۱، ص۳۵۴.
[۱۹] یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۱۳.
[۲۰] طبرسی، فضل بن حسن، تاج الموالید، ص۲۳.
[۲۱] ابن سعد بغدادی، محمد بن سعد، طبقات الکبری، ج۸، ص۳۴۰.
[۲۲] ابن سعد بغدادی، محمد بن سعد، طبقات الکبری، ج۸، ص۳۳۸.
[۲۳] علوی عمری، علی بن محمد نسابه، المجدی فی انساب الطالبیین، ص۱۸.
[۲۴] علوی عمری، علی بن محمد نسابه، المجدی فی انساب الطالبیین، ص۱۷.
[۲۵] ابن حزم اندلسی، علی بن احمد، جمهره انساب العرب، ص۳۷.
[۲۶] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الرسل و الملوک، ج۵، ص۱۵۳.
[۲۷] مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۶.
[۲۸] ابن حبیب بغدادی، محمد بن حبیب، المنمق فی اخبار قریش، ج۱، ص۴۲۶.
در ذیل به نمونههایی اشاره میگردد:
۱. امیرالمؤمنین فرمود: «… و ابنیّ الحسن و الحسین و ابنتیّ زینب و امکلثوم…؛ دو پسرم حسن و حسین و دو دخترم زینب وامکلثوم.»
[۲۹] خصیبی، حسین بن حمدان، الهدایه الکبری، ص۱۶۳.
۲. در باره امام علی (علیهالسّلام) آمده است: «… و ابنیه الحسن و الحسین و ابنتیه زینب و امکلثوم؛ ایشان دو پسر حضرت به نامهای حسن و حسین و دو دختر او به نامهای زینب وامکلثوم دارند…»
[۳۰] خصیبی، حسین بن حمدان، الهدایه الکبری، ص۴۱۷.
۳. در مورد حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) میخوانیم: «… و حملتْ بالْحسن فلما رزقتْه بعد اربعین یوما حملتْ بالحسین ثم رزقتْ زینب و امکلثوم و حملت بمحسن؛ چهل روز پس از تولد امام حسن، حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) امام حسین را باردار شد سپس زینب وامکلثوم به دنیا آمدند و بعد، محسن را باردار شد.»
[۳۱] طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ص۱۰۴.
[۳۲] بحرانی، سید هاشم، مدینه المعاجز، ج۱، ص۳۶۹.
[۳۳] انصاری زنجانی، اسماعیل، الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء (علیهاالسّلام)، ج۵، ص۱۴.
[۳۴] عبدالزهراء، عبدالمحسن، المحسن بن فاطمه الزهراء (علیهاالسّلام)، ص۹۱.
[۳۵] انصاری زنجانی، اسماعیل، الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء (علیهاالسّلام)، ج۱۰، ص۱۶۹.
۴. در جای دیگر آمده است: «… علی و فاطمه و ابنیهما الحسن و الحسین و ابنتیهما زینب و امکلثوم…؛ علی و فاطمه و دو پسر آنها حسن و حسین، و دو دختر آنها زینب و امکلثوم.»
[۳۶] علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۳۰، ص۲۹۰.
کنیههای حضرت زینب کبری
کنیه بانوی خردمند، زینب کبری (علیهاالسّلام)، پیوسته در ابهام بوده است و شاید همین ابهام منشاء، تردید درباره شخصیت امکلثوم یا امکلثومهای حاضر در کربلا و همچنین مدفن ایشان شده است.
امالحسن و امکلثوم
اکثر علمای نسبشناس، درباره کنیه حضرت زینب (سلاماللهعلیها) ساکت بودهاند. برخی نیز به پسوند کبری اکتفا نمودهاند.
[۳۷] نقدی، جعفر، زینب کبری (سلاماللهعلیها)، ص۱۷.
به جز اینکه ابن عتبه نسابه، که ادعا میکند کنیه زینب (علیهاالسّلام)، امالحسن بوده است. او تنها کسی است که چنین ادعایی میکند.
[۳۸] عبیدلی نسابه، یحیی بن حسن، اخبار الزینبیات، ص۱۵.
هرکس دیگری هم که این کنیه را برای زینب (علیهاالسّلام) ادعا کرده، از ابن عتبه نسابه پیروی نموده است. در نتیجه علامه نقدی، هنگام ذکر این کنیه میگوید: «به حقیقتِ این کنیه پی نبردهایم.»
[۳۹] رحمانی همدانی، احمد، فاطمه الزهراء بهجه قلب المصطفی (صلیاللهعلیهوالهوسلّم)، ص۶۳۶.
[۴۰] نقدی، جعفر، زینب کبری (سلاماللهعلیها)، ص۱۷.
اگر چه در اکثر منابع تاریخی نصی نداریم که «امکلثوم» کنیه حضرت زینب (سلاماللهعلیها) است اما در اکثر منابع حدیثی و روایی علما و محدثین مراد از امکلثوم را همان زینب کبری (سلاماللهعلیها) دانستهاند. برای روشنتر مطلب در ادامه به قرائن و شواهد کاربرد کنیه امکلثوم درباره حضرت زینب کبری اشاره میگردد.
در باره این شخصیت بزرگ اسلام و افتخار جامعه زنان القاب و کنیههای فراوانی ذکر شده است، صرف نظر از کنیههای معروف سه کنیهام المصائب؛ ام الرزیا؛ ام النوائب قابل توجه میباشد. آنچه معروف است این است که چون زینب کبری از کودکی تا رحلت، مصائب زیادی دیدند لذا به او «ام المصائب» میگویند اما اگر دقت شود قضیه دقیقتر است. ام در لغت به دو معنا است معنای اول، اساس و ریشه و معنای دوم، پناهگاه؛ ملجا و ماوی است؛ شاید معنای اول به نحوی درست نباشد که بگوییم اساس و ریشه همه مصائب زینب است، بلکه معنی صحیح معنای دوم است و باید گفت: زینب پناهگاه مصیبتهاست، مصیبت که به تنهایی افراد را از پا در میآورند در مقابل عظمت زینب از پا میافتد و این معنا، معنای دقیقی است و باید مورد توجه قرار بگیرد.
اثبات کنیه امکلثوم
بدون شک شخصیتی که با نام زینب در احادیث مختلف و خصوصا در اخبار کربلا از وی نام برده شده است، همان عقیله بنیهاشم است. علاوه بر این، اصل عقلایی اقتضا میکند که وقتی متکلم در مقام بیان و تفهیم کلامی مطلق و قابل تقیید آورده باشد؛ اما قیدی برای آن نیامده باشد کلامش در روشنترین مورد و کاملترین فرد تبلور پیدا میکند؛ چرا که ذهن به صورت فطری، متوجه کاملترین فرد میشود. بنابراین اگر چه منابع تاریخی به وجود چند دختر با نام زینب و کنیه امکلثوم برای حضرت علی (علیهالسّلام) تصریح میکنند؛ اما تعبیر امکلثوم و زینب بدون قرینه در احادیث و اخبار منصرف است به همان شخصیت مشهور و حماسهساز، یعنی حضرت زینب کبری (سلاماللهعلیها). فراوانی استعمال اسم زینب و کنیهام کلثوم به صورت مطلق و کلی در اخبار، بر این مسئله دلالت دارد که بدون شک، منظور از این زینب و امکلثوم همان بانوی خردمند است. از طرفی هم در برخی منابع به صراحت نام حضرت زینب برده شده و سخن یا واقعهای را به ایشان نسبت دادهاند اما در برخی منابع دیگر همان سخن یا واقعه به امکلثوم نسبت داده شده است. بنابراین میتوان چنین نتیجه گرفت که مستفاد محدثان از مجموع اخبار و احادیث این است که زینب کبری (علیهاالسّلام)، دارای کنیه امکلثوم بوده است. در ذیل به قرائن و شواهدی اشاره میگردد که نشان میدهد اولا حضرت زینب کبری (سلاماللهعلیها) مکنای به امکلثوم بودهاند و ثانیا مراد از امکلثوم در منابع روایی و مقاتل همان شخصیت حضرت زینب کبری (سلاماللهعلیها) است مگر در موادری خاص که مراد از امکلثوم خواهر کوچکتر ایشان و از مادری غیر از حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) است.
تصریح علما
گروهی از محققان واندیشمندان، به این موضوع اعتراف کردهاند که کنیه بانوی خردمند زینب (سلاماللهعلیها) امکلثوم بوده است. در ذیل به نمونههایی اشاره میگردد که بر مکنی بودن عقیله بنیهاشم (سلاماللهعلیها) به امکلثوم تصریح میکنند:
۱. علامه مجتهد اکبر، سید حسن صدر، (م ۱۳۵۴ ه. ق) میگوید: «زینب کبری (علیهاالسّلام)، کنیهاش امکلثوم است».
[۴۱] صدر، سید حسن، زینب الکبری (سلاماللهعلیها)، ص۱۸.
۲. پژوهشگر بزرگ، مؤلف دانشنامه بزرگ «ناسخ التواریخ»، چند بار تصریح کرده است که مراد از امکلثوم در روایات، همان زینب کبری (علیهاالسّلام) است.
[۴۲] سپهر، عباسقلیخان، ناسخ التواریخ، ص۱۱۰.
۳. محدث محقق، سید نورالدین محمد بن مرتضی، به این مطلب تصریح میکند که مراد از امکلثومی که ابن طاووس، به نقل از ایشان، خبر دفن امیرمؤمنان را روایت کرده و آن بانو هنگام دفن امیرمؤمنان از نجف اشرف خارج شده و جنازه پدرش را تشییع کرده است، همان زینب (علیهاالسّلام)، دختر علی (علیهالسّلام) است.
[۴۳] ابن طاووس، سید عبدالکریم، فرحه الغری، ص۶۴.
[۴۴] نقدی، جعفر، زینب کبری (سلاماللهعلیها)، ص۳۸.
[۴۵] علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۲، ص۲۱۶.
[۴۶] انصاری زنجانی، اسماعیل، الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء (علیهاالسّلام)، ج۷، ص۲۳۰.
از طرفی هم به تصریح برخی منابع مراد از امکلثومی که ماجرای دفن مادرش حضرت زهرا را نقل میکند، همان زینب (علیهاالسّلام)، دختر علی (علیهالسّلام) است.
[۴۷] نقدی، جعفر، زینب کبری (سلاماللهعلیها)، ص۱۸.
[۴۸] انصاری زنجانی، اسماعیل، الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء (علیهاالسّلام)، ج۵، ص۳۷۸.
[۴۹] رحمانی همدانی، احمد، فاطمه الزهراء بهجه قلب المصطفی (صلیاللهعلیهوالهوسلّم)، ص۶۳۵.
۴. علامه محقق هبهالدین الشهرستانی، (م ۱۳۸۸ه. ق) معتقد است که امیرمؤمنان (علیهالسّلام)، دو دختر به نام زینب و ملقب به امکلثوم داشت. در بین آن دو بانو، خواهر بزرگتر، همان بانوی کربلاست. ابن عباس او را بانوی خردمند بنیهاشم مینامید و زهرا (علیهاالسّلام)، دو سال بعد از ولادت حسین (علیهالسّلام)، وی را به دنیا آورد.
[۵۰] حسینی شهرستانی، هبهالدین، نهضه الحسین (علیهالسّلام)، ص۱۴۱.
۵. علامه سید نورالدین جزائری، مؤلف کتاب «الخصائص الزینبیه»، به این موضوع تصریح کرده است که بیشتر خطبهها و مرثیههایی که به امکلثوم نسبت داده میشود، متعلق به همین بانوی محترم؛ یعنی زینب (علیهاالسّلام) است. این دیدگاه، قویترین دیدگاه در این باره است.
[۵۱] جزائری، سید نورالدین، خصائص الزینبیه، ص۶۵.
کثرت روایات امکلثوم
بیگمان گستردگی و بالندگی مذهب شیعه مرهون از جانگذشتگی ائمه هدی (علیهمالسّلام) و تلاشهای راویان احادیث ایشان در حفظ و نشر این آیین آسمانی است. امام صادق (علیهالسّلام) در روایتی میفرمایند: «اعْرَفُوا مَنازِلَ النّاسِ عَلَی قدْرِ رِوایَتِهِم عَنّا؛ مقام و منزلت افراد را، بر اساس تعداد احادیثی که از ما روایت میکنند، بشناسید.»
[۵۲] علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱، ص۱۰۶.
[۵۳] علامه مجلسی، محمدباقر، مراه العقول فی شرح اخبار آلالرسول، ص۱۷۰.
[۵۴] مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال فی علم الرجال، ج۵، ص۳۷.
[۵۵] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۵۰.
[۵۶] شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۱۱۴.
[۵۷] نوری طبرسی، میرزا حسین، خاتمه المستدرک، ج۵، ص۲۲۴.
[۵۸] نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص۲۲.
حضرت زینب (سلاماللهعلیها) به جهت مصاحبتی که با پنج تن آل عبا داشته است، روایات متعددی را از امام علی (علیهالسّلام)، فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها)، امام حسن (علیهالسّلام) و امام حسین (علیهالسّلام) نقل کرده است؛ که از طریق سلسله روات در کتب مضبوط شده و به ما رسیده است. اما باید به این مطلب توجه داشت که بیشترین نامی که در بین دختران امام علی (علیهالسّلام) که به عنوان راوی آمده، اسم امکلثوم است؛ به طوری که این اسم، بارها به هنگام سخن گفتن از احوال حضرت زهرا (علیهاالسّلام) و اخبار امیرمؤمنان (علیهالسّلام)، در «علل الشرایع»، «روضه الواعظین» و «بحار الانوار» آمده است.
ما قطعا میدانیم، که عقیله بنیهاشم، زینب (علیهاالسّلام)، بزرگترین دختر حضرت زهرا (علیهاالسّلام) و عالمترین دختر امام علی (علیهالسّلام) و معروفترین آنان بوده است؛ تا جایی که حضرت زینب (سلاماللهعلیها) در کلام امام سجاد (علیهالسّلام) به شهادت «انتِ بحمدالله عالمهٌ بلا مُعلّمه فَهِمَهٌ غیرَ مُفَهّمَهُ» به علم لدنی رسیده است. از شیخ صدوق روایت شده است که زینب (علیهاالسّلام) از امام حسین (علیهالسّلام) نیابت خاص داشت و مردم در حلال و حرام، به او مراجعه میکردند. در منابع فراوانی چنین آمده است: «زینب (علیهاالسّلام)، روایات زیادی از مادرش زهرا (علیهاالسّلام) روایت کرده است.»
[۵۹] ابوالفرج اصفهانی، علی بن الحسین، مقاتل الطالبیین، ص۶۰.
[۶۰] نقدی، جعفر، زینب کبری (سلاماللهعلیها)، ص۳۵.
[۶۱] رحمانی همدانی، احمد، فاطمه الزهراء بهجه قلب المصطفی (صلیاللهعلیهوالهوسلّم)، ص۶۳۹.
[۶۲] قزوینی، سید محمدکاظم، زینب الکبری من المهد الی اللحد، ص۳۹.
[۶۳] حسینی شهرستانی، هبهالدین، نهضه الحسین (علیهالسّلام)، ص۷۶.
[۶۴] انصاری زنجانی، اسماعیل، الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء (علیهاالسّلام)، ج۵، ص۳۶۲.
بنابراین میتوان گفت: مراد از امکلثومی، که در بیشتر اخبار آمده است، همان بانوی خردمند، زینب کبری (علیهاالسّلام) است. شیخ جعفر نقدی تصریح میکند که امکلثوم در زبان محدثان، همان بانوی خردمند، زینب (علیهاالسّلام) است؛ چرا که اگر آنها غیر ایشان را اراده میکردند، قیدی همانند وسطی یا صغری برای اسمش میآوردند.
[۶۵] نقدی، جعفر، زینب کبری (سلاماللهعلیها)، ص۳۸.
همچنان که در «اعلام النساء»، نیز آمده است.
[۶۶] کحاله، عمر رضا، اعلام النساء، ج۲، ص۹۲.
تصوری که به هنگام سخن گفتن از اسم امکلثوم در نزد محدثان شکل میگیرد، همان زینب (علیهاالسّلام) است. مرحوم آیتالله العظمی خویی نیز در «معجم رجال الحدیث» حضرت زینب (سلاماللهعلیها) را جزو راویات شمرده است و گفته است که « جابر بن عبدالله انصاری» و «عباد العامری» از او نقل حدیث کردهاند.
[۶۷] خوئی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۲۴، ص۲۱۹.
شاید بتوان منشاء اطلاق امکلثوم را بر حضرت زینب (سلاماللهعلیها) را شباهت وی به خالهاش دانست، چنان که رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمودند: «به همه حاضران و غایبان امتم وصیت میکنم و میخواهم به همه خبر دهید که این دختر را احترام کنند؛ چرا که او شبیه خالهاش امکلثوم است.»
[۶۸] سپهر، عباسقلیخان، طراز المذهب مظفری، ص۱۳۶.
[۶۹] جزائری، سید نورالدین، خصائص الزینبیه، ص۲۰.
همچنین در زیارت بانوی خردمند، زینب (علیهاالسّلام) آمده است: «السلام علیک یا زینب التقیه و السلام علیک یا امکلثوم النقیه؛ سلام بر توای زینب پرهیزکار و سلام بر توای امّکلثوم پاکدامن.»
[۷۰] سپهر، عباسقلیخان، طراز المذهب مظفری، ص۷۰.
خطابه بلیغ امکلثوم
اخبار متواتری از شیعه و سنی نقل شده است که زینب کبری (سلاماللهعلیها)، دختر علی (علیهالسّلام) خطبهای بلیغ را در کوفه قرائت نموده است، و هیچگونه اختلاف نظری در این زمینه وجود ندارد. علامه طبرسی، ابن طاووس، ابن نما حلی، شیخ الطائفه و جاحظ، با عبارات گوناگون اما معنای واحد، این خطبهها را روایت کردهاند. همه آن دانشمندانی که این خطبه را بیان کردهاند، تصریح نمودهاند که زینب، دختر علی (علیهالسّلام) این خطابهها راقرائت نموده است و در این باره که این زینب، همان زینب کبری (سلاماللهعلیها) است، هیچگونه اختلافنظری در بین آنها وجود ندارد.
حذیم بن شریک اسدی میگوید: روزی زینب، دختر علی (علیهالسّلام) را دیدم که سخن میگفت. به خدا قسم هیچ زن پاکدامنی را سخنورتر از او ندیدهام. گویی که از زبان امیرمؤمنان، علی بن ابیطالب (علیهالسّلام) سخنانش را میگرفت. به مردم اشاره کرد، نفسها حبس شد و صداها ساکت شد، سپس ایشان خطبه خواند… و خطبه را تا آخر نقل میکند.
[۷۱] سید ابن طاووس، علی بن موسی، اللهوف، ج۱، ص۸۶.
[۷۲] طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، ج۲، ص۲۹.
[۷۳] طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، ج۱، ص۳۰۴.
[۷۴] شیخ طوسی، محمد بن حسن، الامالی، ص۹۲.
[۷۵] ابنفَقیه همدانی، احمد بن محمد، البلدان، ص۲۲۴.
[۷۶] ابن اعثم کوفی، ابومحمد احمد بن اعثم، الفتوح، ج۵، ص۱۲۱.
[۷۷] محمدی ریشهری، محمد، الصّحیح من مقتل سیّد الشّهداء و اصحابه (علیهمالسّلام)، ج۱، ص۱۰۳۶.
[۷۸] محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۸، ص۱۲۲.
[۷۹] علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۵، ص۱۰۸.
[۸۰] سید ابن طاووس، علی بن موسی، اللهوف فی قتلی الطفوف، ص۸۶.
[۸۱] امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۷، ص۱۳۸.
[۸۲] قزوینی، سید محمدکاظم، زینب الکبری من المهد الی اللحد، ص۲۸۹.
[۸۳] حسینی شهرستانی، هبهالدین، نهضه الحسین (علیهالسّلام)، ج۱، ص۱۸۲.
اما احمد بن ابیطاهر بن طیفور بغدادی (م ۲۸۰ ه. ق) آن خطبه را به سه سند دیگر بیان میکند که دو سند آن، به حزام اسدی یا حذیم اسدی منتهی میشود. او میگوید: «سمعت امکلثوم بنت علیّ، و هی تقول فلم ار خفره والله انطلق منها، کانها تفرغ عن لسان امیرالمومنین؛ از امّکلثوم، بنت علی (علیهالسّلام) شنیدم که سخن میگفت. به خدا قسم! هیچ زن پاکدامنی را سخنورتر از او ندیدهام. گویی که کلماتش از زبان امیرمؤمنان علی بن ابیطالب (علیهالسّلام) خارج میشد.»
[۸۴] ابن طیفور، احمد بن ابی طاهر، بلاغات النساء، ج۱، ص۲۵.
در سند دیگری میگوید: «اخبرنا یحیی بن حمار البصیری: رایت امکلثوم و لم ار خفره والله انطلق منها و کانما تنطق علی لسان امیر المؤمنین…؛ یحیی بن حمار البصیری روایت میکند: امّکلثوم را دیدم، به خدا قسم، هیچ زن پاکدامنی را سخنورتر از او ندیدهام. گویی که از زبان امیرمؤمنان علی بن ابیطالب (علیهالسّلام) سخن میگفت.»
[۸۵] ابن طیفور، احمد بن ابی طاهر، بلاغات النساء، ج۱، ص۲۳.
حال با مقایسه بین روایات پیشین و اخبار ابن طیفور، برای ما بهخوبی روشن میشود که بدون هیچ شک و تردیدی، مراد از امکلثوم، در این روایت همان بانوی خردمند، زینبکبری (علیهاالسّلام) است. هیچ کدام از علمای شیعه و سنی، شک ندارند که منظور از امکلثوم، در این خبر زینب کبری (علیهاالسّلام) بوده است. اینگونه بلاغت و روانی زبان، چگونه میتواند مربوط به غیر ایشان بوده باشد؟ پس این امر ثابت میکند که امکلثوم، در منابع حدیثی به عنوان کنیه بانوی خردمند، زینب کبری (سلاماللهعلیها) بوده است.
طبری مینویسد: «لما دخل براس حسین و صبیانه و اخواته و نسائه علی عبیدالله بن زیاد لبستْ زینب ابنه فاطمه ارذل ثیابها… فقال عبیدالله ابن زیاد: من هذه الجالسه؟… فقال بعض امائها: هذه زینب ابنه فاطمه…؛ هنگامی که سر مبارک امام حسین (علیهالسّلام) و فرزندان و خواهران و زنان اهل بیت حضرت را بر عبیداللّه بن زیاد وارد کردند، زینب دختر فاطمه (سلاماللهعلیها) کهنهترین لباسش را پوشید و ناشناس وارد شد و میان کنیزانش نشست. عبیداللّه پرسید: این زن کیست؟ زینب کبری جواب نداد. تا سه بار این سؤال را تکرار کرد اما حضرت جوابی نداد. یکی از زنان گفت: او زینب دختر فاطمه (سلاماللهعلیها) است…» این مضمون در منابع متعدد دیگر در مورد زینب کبری نقل شده اما اسفراینی در کتاب نورالعین، این قضیه به امکلثوم نسبت داده شده است.
[۸۶] اسفراینی، ابواسحاق، نور العین فی مشهد الحسین (علیهالسّلام)، ص۵۷.
امکلثوم در اخبار مقاتل
در بیشتر اخبار مربوط به واقعه کربلا و اسیران خاندان پیامبر؛ اسم امکلثوم بارها تکرار شده است. در برخی موارد به تنهایی و در مواردی نام امکلثوم به همراه نام زینب آمده است. به قرینه اینکه حضرت زینب کبری (سلاماللهعلیها)، سرپرستی و ریاست حرم امام حسین را بر عهده داشت و در واقع تنها سرپرست اطفال و خانواده ایشان بودند
[۸۷] نقدی، جعفر، زینب کبری (سلاماللهعلیها)، ص۹۷.
و نقشی اساسی در حفاظت از جان اسرا حتی امام سجاد (علیهالسّلام) داشتهاند و به قرینه اینکه اکثر منابع تاریخی و حدیثی در واقعه کربلا، سخن یا حادثه خاصی را به صراحت به حضرت زینب کبری (سلاماللهعلیها) نسبت دادهاند اما در برخی منابع، همان واقعه به امکلثوم نسبت داده شده است؛ میتوان چنین نتیجهگیری کرد که کنیه امکلثوم در مورد حضرت زینب (سلاماللهعلیها) هم بهکار رفته است.
الف) روایت اول
روایت شده است که امام حسین (علیهالسّلام) در شبی که در بامداد آن به شهادت رسید و در حال آمادهکردن شمشیرش بود، میفرمود: «یا دهر افٍّ لک من خلیل! کم لک بالاشراق و الاصیل!؛ ای روزگار! اف بر تو باد که چه دوست بدی هستی. در سپیده دمان و شامگاهان…..» امام علی بن حسین (علیهالسّلام) میفرماید: من منظور ایشان را فهمیدم؛ به شدت گریه کردم، سکوت نمودم و فهمیدم که بلا نازل شده است. هنگامی که عمهام زینب (علیهاالسّلام) این زمزمهها را شنید، سراسیمه خود را به امام رساند و گفت: «وا مصیبتا! ای کاش امروز میمردم. مادرم فاطمه و پدرم علی و برادرم حسن رفتند، ای خلیفه و باقیمانده آن بزرگواران!» حسین (علیهالسّلام) به آن بانو تسلیت گفت و وی را آرام نمود و سپس او را به صبر توصیه کرد. ابن اثیر، طبری، خوارزمی و ابوالفرج اصفهانی، ماجرا را اینگونه روایت کردهاند.
[۸۸] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۵، ص۴۲۰.
[۸۹] ابن اثیر جزری، ابوالحسن علی بن ابیالکرم، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۵۸.
[۹۰] خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین (علیهالسّلام)، ج۱، ص۳۳۸.
[۹۱] ابو الفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، ص۷۵.
اما محدث بزرگ سید بن طاووس (م ۶۴۴ ه. ق) این حدیث را با تبدیل اسم زینب به امکلثوم روایت کردهاند.
[۹۲] سید ابن طاووس، علی بن موسی، اللهوف، ص۴۹.
ابننما و ابومخنف، این روایت را درباره زینب، دختر علی آوردهاند. بنابراین مسئله کاربرد کنیه امکلثوم برای زینب کبری در این خبر، آشکار و روشن است.
[۹۳] ابننما حلی، جعفر بن ابیابراهیم، مثیر الاحزان و منیر سبل الأشجان، ص۴۹.
[۹۴] ابومخنف الازدی، لوط بن یحیی، مقتل الحسین (علیهالسّلام)، ص۱۱۱.
ب) روایت دوم
روایت شده است که لشکریان دشمن، بر خیمهها هجوم آوردند؛ طوری که زنها و کودکان متفرق شدند. زینب (علیهاالسّلام)، نزد علی بن حسین (علیهالسّلام) آمده و از او دفاع میکرد. حمید بن مسلم میگوید: به خیمه علی بن حسین (علیهالسّلام) رسیدم. او در بستر بیماری بود. شمر به همراه گروهی آمد. گروهی از یاران شمر گفتند: «آیا این جوان را نمیکشی؟» آن لعین قصد کشتن او را داشت و شمشیر خود را بیرون کشید. زینب (علیهاالسّلام) خود را بر علی بن الحسین (علیهالسّلام) انداخت و گفت: «اول مرا بکشید، بعد او را.» بسیاری از مورخین مانند دربندی، شیخ نقدی و مقرم نیز اینگونه روایت کردهاند.
[۹۵] قرمانی، یعقوب الاصغر، تاریخ القرمانی، ص۱۰۸.
[۹۶] دربندی، فاضل، اسرار الشهاده، ص۲۵۷.
[۹۷] نقدی، جعفر، زینب کبری (سلاماللهعلیها)، ص۱۰۹.
[۹۸] خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین (علیهالسّلام)، ج۲، ص۴۸.
اما در کتاب نور العین اسفراینی نام زینب را به امکلثوم تغییر داده است مینویسد: سپس لشکریان، رو به علی بن حسین آوردند که به علت بیماری ضعیف شده بود. میخواستند ایشان را به شهادت برسانند. هنگامی که امکلثوم اینگونه دید، نقاب از چهره برداشته، خود را بر روی ایشان (امام سجاد) انداخت و فرمود: «وای بر این همه هتک حرمت، وای بر کمی یاوران… اگر باید او را بکشید، مرا نیز همراه او بکشید.»
[۹۹] اسفراینی، ابواسحاق، نور العین فی مشهد الحسین (علیهالسّلام)، ص۵۳.
ج) روایت سوم
ابن طاووس و ابننما درباره حوادث مجلس ابن زیاد در کوفه، روایت کردهاند: زینب (علیهاالسّلام) به صورت ناشناس آمد و در مجلس نشست. ابن زیاد پرسید: «او کیست؟». به او گفتند: «او زینب، دختر علی (علیهالسّلام) است». ابن زیاد رو به ایشان کرد و گفت: «خدا را شکر که شما را رسوا و دروغگویان را آشکار کرد.» زینب (علیهاالسّلام) جواب داد: «همانا فقط فاسق رسوا میشود و بدکار دروغ میگوید، و او از ما نمیباشد.»
[۱۰۰] سید ابن طاووس، علی بن موسی، اللهوف، ص۹۴.
[۱۰۱] ابننما حلی، جعفر بن ابیابراهیم، مثیر الاحزان و منیر سبل الأشجان، ص۹۰.
طبری در تاریخ خود، خوارزمی در مقتل خود، و دیگران، این قضیه را به همین شکل بیان کردهاند.
[۱۰۲] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۵، ص۴۵۷.
[۱۰۳] خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین (علیهالسّلام)، ج۲، ص۴۷.
[۱۰۴] ابن اثیر جزری، ابوالحسن علی بن ابیالکرم، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۸۱.
اما اسفراینی، این موضوع را به امکلثوم نسبت داده است و از دیدگاه او، آن بانو همان امّکلثوم است که به ابن زیاد میگوید: «همانا فقط فاسق دروغگو رسوا میشود.»
[۱۰۵] اسفراینی، ابواسحاق، نور العین فی مشهد الحسین (علیهالسّلام)، ص۵۷.
این امر هیچ علتی ندارد، جز اینکه امکلثوم، همان زینب (علیهاالسّلام) است. حضرت زینب، مسنترین اسیری بود که به نزد ابن زیاد برده شد؛ و از خواهر دیگرش که وی نیز امکلثوم نام داشت و جزو اسرای کربلا بود، بزرگتر بودند. این خبر را گروهی از علما نقل کردهاند و شیخ مفید در الارشاد به همین مطلب تصریح کردهاند.
[۱۰۶] ابن ابیالحدید، ابوحامد عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۱۰۲.
[۱۰۷] انصاری زنجانی، اسماعیل، الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء (علیهاالسّلام)، ج۵، ص۱۴۷.
[۱۰۸] موسوی مقرّم، سید عبد الرزاق، مقتل مقرم، ص۳۲۵.
[۱۰۹] مبرد، محمد بن یزید، الکامل فی اللغه والادب، ج۳، ۱۸۹.
[۱۱۰] شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ج۱ ص۳۵۴.
[۱۱۱] طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ص۴۷۱.
نتیجهگیری
مراد از امکلثوم در احادیث و اخبار، همان زینب کبری (علیهاالسّلام) است که بعضی اوقات با اسم و بعضی اوقات با کنیه نام برده میشوند. همانطوری که پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) گاهی با اسم و گاهی با کنیهاش ابوالقاسم، یاد میشود. امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) نیز گاهی با اسم و گاهی با کنیهاش ابوتراب، یاد میشود. در مورد دیگر ائمه اطهار (علیهمالسّلام) نیز، وضعیت به همین شکل بوده است. عادت نیز بر این است که در هنگام وارد آمدن مصیبت و بلا، در بسیاری از موارد، گاهی اسم را خطاب قرار میدهند، و گاهی کنیه را.
[۱۱۲] سپهر، عباسقلیخان، طراز المذهب مظفری، ص۵۹.
هویت امکلثوم کبری
بنابرآنچه گذشت نام یکی از دختران علی (علیهالسّلام) و فاطمه (سلاماللهعلیها) قطعا زینب است اما نام دختر دوم چه بوده است؟ میدانیم که تعبیر امکلثوم در زبان عربی اسم نیست بلکه کنیه است؛ لذا آرای مورخان و نسبشناسان درباره نام او متفاوت است. اغلب اهل فن نام وی را امکلثوم کبری ضبط کردهاند و تصریح به نامش نکردهاند؛ اما بـرخی نام وی را زینب صغری
[۱۱۳] شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ج۱، ص۳۵۴.
[۱۱۴] طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ص۳۹۵.
دانسته و امکلثوم را کنیه وی میدانند.
[۱۱۵] شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ج۱، ص۳۵۴.
[۱۱۶] علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۲، ص۸۹.
باید توجه داشت که در عرف عرب نامگذاری شماری از فرزندان بـه یـک نام (گاهی پنج تا ده تن به یک نام) رایج و معمول بوده است.
[۱۱۷] مروزی علوی، اسماعیل بن حسین، الفخری فی انساب الطالبین، ص۲۴۵-۲۴۷.
علامه اربلی از قول شیخ مفید نام فرزندان امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) را این گونه برمیشمرد: «الحسن و الحسین و زینب الکبری و زینب الصغری المکنّاه امکلثوم امّهم فاطمه البتول سیده نساء العالمین.»
[۱۱۸] ابوالحسن اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه عن معرفه الائمه، ج۲، ص۶۷.
علامه طبرسی مینویسد: «کان لفاطمه (علیهالسّلا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 