پاورپوینت کامل هویت اسلامی جامعه نبوی ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل هویت اسلامی جامعه نبوی ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل هویت اسلامی جامعه نبوی ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل هویت اسلامی جامعه نبوی ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل هویت اسلامی جامعه نبوی ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint

ابتدای ظهور پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در حجاز جامعه در ورطه جهالت خاصی بود تا اینکه حضرت به پیامبری مبعوث شدند که مردم زمان را از جهالت برهانند و دفینه‌های عقول را بیدار و به سوی کمالات سوق دهند.

فهرست مندرجات

۱ – معرفی اجمالی
۲ – شاخص هویت اسلامی
۲.۱ – نفی نژادپرستی و قومیت‌گرایی
۲.۲ – پرهیز از منکرات
۲.۲.۱ – تحریم شراب و قمار
۲.۲.۲ – حفظ عفت عمومی
۲.۳ – علم و دانش
۲.۴ – ایمان به خدا و رسولش
۲.۴.۱ – نماز
۲.۴.۲ – اذان
۲.۴.۳ – قبله
۲.۴.۴ – مسجد
۲.۵ – فرهنگ برادری و همدلی
۲.۶ – هویت‌سازی بر پایه امّت اسلامی‌
۲.۶.۱ – ویژگی‌های قرآنی امت
۲.۶.۲ – سفارشات پیامبر بر امت
۳ – پانویس
۴ – منبع

معرفی اجمالی

جامعه‌ای که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در آن ظهور کرد، جامعه‌ای یک‌پارچه نبود، بلکه بر عکس از قبایل، گروه‌ها و جماعات متفرق و پراکنده‌ای شکل گرفته بود. این قبایل خود نیز در درون به زیرمجموعه‌های متخاصمی تقسیم می‌شدند. فقدان دولت مرکزی و نبود دین واحد سبب شده بود که هیچ‌گونه وجه هویتی «هویت یعنی آنچه موجب شناسایی شخص باشد. به نقل از: معین، محمد، فرهنگ فارسی»

[۱] معین، محمد، فرهنگ فارسی، ج۴، ص۵۱۰۷، تهران، امیر کبیر، ۱۳۸۰.

«هویت در معنای اجتماعی آن می‌تواند آن ساختار و یا شکل و قالبی باشد که موجب شناسایی جامعه گردد» مشترکی نداشته باشند و لذا بخش مهمی از حیات سیاسی – اجتماعی آنها در تخاصم و جنگ با یک‌دیگر سپری می‌شد.

شاخص هویت اسلامی

با تلاش رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) این جامعه متفرق و پراکنده‌ به جامعه‌ای یک‌دست با هویت اسلامی تبدیل شد که شاخصه‌های آن عبارتند از:

نفی نژادپرستی و قومیت‌گرایی

از شاخص‌های هویت جامعه نبوی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نفی نژادپرستی و قومیت‌گرایی و تعصب ناروا و ناپسند بود. زیرا اسلام از آن جهت مقبول همه ملت‌ها بود که رنگ نژادی و قومی نداشت. قرآن می‌فرماید: «یا اَیهَا النَّاسُ اِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وَاُنثَی وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَ قَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا اِنَّ اَکْرَمَکُمْ عِنداللَّهِ اَتْقَاکُمْ اِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ»

[۲] حجرات/سوره۴۹، آیه۱۳‌.

«ای مردم ما شما را از دو جنسِ مرد و زن آفریدیم و شما را به شکل ملت‌ها و قبیله‌ها درآوردیم تا یکدیگر را بشناسید.»
رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هم با آن تبعیض‌ها (نژادپرستی و قومیت‌گرایی و تعصب ناروا) به مبارزه برخاستند و به تدریج ارزش تقوا را ملاک منصب‌ها و منزلت‌های اجتماعی معرفی کردند: «مردم در اسلام برابرند، به یک‌اندازه، فرزند آدم و حوایند، عرب را بر عجم و عجم را بر عرب جز به پرهیزکاری و ترس از خداوند برتری نیست»،

[۳] یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۱۰، قم، اهل البیت (علیهم‌السّلام).

[۴] حرانی، حسن بن شعبه، تحف العقول، ص۳۴، قم، جامعه مدرسین، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.

[۵] مقریزی، تقی الدین، امتاع الاسماع بما للنبی من الاحوال و الاموال و الحفده و المتاع، ج۱، ص۳۹۳، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۲۰.

«انسان‌ها از روزگار آدم تاکنون همانند دندانه‌های شانه (برابر) هستند، عرب بر عجم و سرخ پوست بر سیاه پوست برتری ندارد، مگر به تقوا….»،

[۶] شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الاختصاص، ص۳۴۱، قم، کنگره جهانی شیخ مفید، ۱۴۱۳.

«هر کس‌ اندکی در دلش تعصب باشد خداوند روز قیامت او را با اعراب جاهلیت محشور می‌کند»

[۷] کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۲، ص۳۰۸، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.

[۸] عاملی، شیخ حر، وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۳۷۱، قم، آل البیت (علیهم‌السّلام)، ۱۴۰۹.

و «کسی که به عصبیّت فرا خواند، از ما نیست و کسی که بر اساس عصبیّت بجنگد، از ما نیست و کسی که بر اساس عصبیّت بمیرد، از ما نیست.»

[۹] سجستانی، ابن الاشعث، سنن ابی داود، ج۴، ص۳۳۲، تحقیق سعید محمد اللحام، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۰.

[۱۰] متقی هندی، علاء الدین علی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۳، ص۵۱۰، تصحیح صفوه السقا، بیروت، الرساله، ۱۹۸۹.

[۱۱] ابن عدی، عبدالله، الکامل، ج۴، ص۶۳، تحقیق یحیی مختار غزاوی، بیروت، دارالفکر، چاپ سوم، ۱۹۸۸.

[۱۲] سیوطی، جلال الدین، الجامع الصغیر، ج۲، ص۴۶۶، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۸۱.

در همین رابطه آن حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) افرادی مانند «زید بن حارثه» را فرمانده سپاه اسلام در سریه‌های متعددی از جمله سریه‌های عیص،

[۱۳] طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ج۱، ص۲۰۱، تهران، اسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۹۰ق.

[۱۴] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۷۷، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۱۷.

[۱۵] ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۶۶-۶۷، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ دوم، ۱۴۱۸.

[۱۶] واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۵۵۳، بیروت، اعلمی، چاپ سوم، ۱۴۰۹.

طرف،

[۱۷] طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ج۱، ص۲۰۱، تهران، اسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۹۰ق.

[۱۸] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۷۷، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۱۷.

[۱۹] ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۶۷، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ دوم، ۱۴۱۸.

[۲۰] واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۵۵۵، بیروت، اعلمی، چاپ سوم، ۱۴۰۹.

الجموم،

[۲۱] طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ج۱، ص۲۰۱، تهران، اسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۹۰ق.

[۲۲] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۷۷، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۱۷.

[۲۳] ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۶۶، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ دوم، ۱۴۱۸.

حسمی

[۲۴] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۷۷، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۱۷.

[۲۵] ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۶۷، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ دوم، ۱۴۱۸.

[۲۶] واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۵۵۵، بیروت، اعلمی، چاپ سوم، ۱۴۰۹.

و قرده،

[۲۷] ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، ج۲، ص۵۰، بیروت، دارالمعرفه.

وادی القری

[۲۸] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۷۷، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۱۷.

[۲۹] ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۶۸، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ دوم، ۱۴۱۸.

و مدین

[۳۰] ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، ج۲، ص۶۳۵، بیروت، دارالمعرفه.

قرار داده، «بلال حبشی» را مؤذن ویژه خود منصوب نمودند

[۳۱] ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۱۷۶، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ دوم، ۱۴۱۸.

[۳۲] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۷۳، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۱۷.

[۳۳] ابن سید الناس یعمری، محمد بن محمد، عیون الاثر، ج۱، ص۲۳۵، بیروت، دارالقلم، چاپ اول، ۱۴۱۴.

[۳۴] ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، ج۱، ص۵۰۹، بیروت، دارالمعرفه.

ایشان از «سلمان فارسی» تجلیل کردند و فرمودند: «سلمان از ما اهل بیت است.»

[۳۵] ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۲۳۱، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ دوم، ۱۴۱۸.

[۳۶] ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ج۴، ص۲۷۰.

[۳۷] بیهقی، ابوبکر، دلائل النبوه و معرفه احوال صاحب الشریعه، ج۳، ص۴۰۰، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۰۵.

[۳۸] ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، ج۱، ص۷۰، بیروت، دارالمعرفه.

و به این ترتیب در جامعه نبوی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، محور نبودن نژاد و قوم به‌ صورت یک ارزش و هویت اسلامی درآمده بود.

پرهیز از منکرات

اسلام برای سالم‌سازی جامعه و تعالی و رشد انسان‌ها، توجه و اهتمام ویژه‌ای به پرهیز از برخی اعمال ناپسند دوره جاهلیت نشان داد به گونه‌ای که نماد هویت جامعه نبوی‌ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) شدند، همانند:

تحریم شراب و قمار

از عادت‌های زشت عرب جاهلی شراب‌خواری و قمار بود. این عادات، چنان در جامعه آنان نفوذ داشت که جزء سرشت آن قوم شده بود. علاقه‌ی آنان به «شراب» به حدی بود که برخی به خاطر نهی اسلام از آن، از گرویدن به اسلام خودداری می‌کردند.

[۳۹] ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، ج۱، ص۳۸۸، بیروت، دارالمعرفه.

[۴۰] حمیری کلاعی، ابوالربیع، الاکتفاء بما تضمنه من مغازی رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و الثلاثه الخلفاء، ج۱، ص۲۲۷، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۲۰.

[۴۱] ابن سید الناس یعمری، محمد بن محمد، عیون الاثر، ج۱، ص۱۶۰، بیروت، دارالقلم، چاپ اول، ۱۴۱۴.

گام بزرگ برای سالم‌سازی جامعه، بیدار کردن افکار عمومی و توجه دادن جامعه به ضررها و مفاسد شراب و قمار بود. از این رو، تحریم شراب و قمار از نمادهای جامعه نبوی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به شمار می‌رود.
قرآن کریم درباره حرمت شراب و قمار بیان می‌فرماید:
«از تو در مورد شراب و قمار می‌پرسند، بگو: در آن دو گناهی بزرگ است و سودهایی برای مردم و گناهشان از سودشان بیشتر است.»

[۴۲] بقره/سوره۲، آیه۲۱۹.

یسئلونک عن الخمر و المیسر قل فیهما اثم کبیر و منافع للناس و اثمهما اکبر من نفعهما.»
«تحقیقاً شراب و انواع قمار و بت‌پرستی و یا سنگ‌هایی که برای قربانی نصب شده و چوبه‌های قرعه (برای کشف امور غیبی)، پلیدی از کارهای شیطان است، از آن دوری گزینید، شاید رستگار شوید.»

[۴۳] مائده/سوره۵، آیه۹۰.

یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا انّما الخمر و المیسر و الانصاب و الازلام رجس من عمل الشیطان فاجتنبوه لعلکم تفلحون.»
«شیطان می‌خواهد کینه‌توزی و دشمنی را از طریق شراب و قمار در میان شما بیفکند و تضادهای داخلی را تشدید نماید و شما را از یاد خدا و نماز باز دارد، آیا باز هم دست از آن بر نمی‌دارید.»

[۴۴] مائده/سوره۵، آیه۹۱.

انما یرید الشّیطان ان یوقع بینکم العداوه و البغضاء فی الخمر و المیسر…» رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هم در این باره فرمودند: «قطعا خداوند شراب و قمار….را حرام کرده است».

[۴۵] شیخ طوسی، محمد بن حسن، الرسائل العشر، ص۲۵۸، قم، جامعه مدرسین.

[۴۶] ابن حنبل، احمد، مسند احمد، ج۱، ص۲۷۴، بیروت، دارصادر.

[۴۷] تمیمی مغربی، نعمان بن محمد، دعائم الاسلام، ج۲، ص۱۹، مصر، دارالمعارف، ۱۳۸۵ق.

حفظ عفت عمومی

بدون تردید حفظ «عفت عمومی» برای سلامت و پایداری هر جامعه‌ای ضرورتی انکار ناپذیر است. روابـط نـاسـالم مـیـان مرد و زن و قوانین نادرست ازدواج در دوران جاهلیت عرب، عـفـت عـمـومـی را کـمـرنـگ و سـلامـت نسل را به خطر‌ انداخته بود. اسـلام در‌ ایـن جنبه از زندگی جاهلی تحوّلی چشم‌گیر پدید آورد. مقام انسانی زن را زنده کرد و بـرای وی حـقـوق اجـتماعی ویژه‌ای در نظر گرفت.

[۴۸] نساء/سوره۴، آیه۴.

[۴۹] نساء/سوره۴، آیه۷.

[۵۰] نساء/سوره۴، آیه۲۲.

[۵۱] نساء/سوره۴، آیه۳۲.

قوانین مربوط به ازدواج و طلاق را معین و مـدوّن سـاخـت و انـواع ازدواج‌هـای عـرب جـاهـلی را کـه پـاکـی و سـلامـت نسل را از میان می‌برد ممنوع اعلام کرد.

[۵۲] بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، ج۶، ص۱۳۲ – ۱۳۳، بیروت، دارالفکر، افست دارالطباعه العامره استانبول.

قرآن در زمینه رعایت عفت، بانوان رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را مورد خطاب قرار داده می‌فرماید: «با نامحرمان (با ناز و کرشمه و هوس‌انگیز) سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند».

[۵۳] احزاب/سوره۳۳، آیه۳۲.

فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض‌.» سپس چنین می‌فرماید: «و شما در خـانـه‌هـای خـود بمانید و همچون جاهلیت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید (و‌ اندام و وسـائل زینت خـود را در معرض تماشای دیگران قرار ندهید).»

[۵۴] احزاب/سوره۳۳، آیه۳۳.

وقرن فی بیوتکن ولا تبرجن تبرج الجاهلیه الاولی.»
همچنین خداوند متعال برای اینکه حریم ناموس مسلمانان حفظ شود، نگاه‌های هوس‌آلود را از طرف زن و مرد نامحرم، ممنوع اعلام کرده می‌فرماید: «ای رسول ما! به مردان مومن بگو چشم‌های خود را از نگاه به نامحرمان بپوشانند…و به زنان با ایمان نیز اعلام کن تا دیدگان خود را از هر نامحرمی فروبندند.»

[۵۵] نور/سوره۲۴، آیه۳۰ – ۳۱.

قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم‌….و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهم.»
رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) درباره نگاه‌های هوس‌آلود فرمودند: «نگاه به نامحرم، تیری از تیرهای شیطان است. هر کس آن را به خاطر ترس از خدا ترک کند، خداوند نیز به او ایمانی می‌بخشد که در دلش لذت شیرینی آن را احساس می‌کند.»

[۵۶] مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار، ج‌۱۰۱، ص۳۸، تهران، اسلامیه.

[۵۷] شعیری، تاج الدین، جامع الاخبار، ص۹۳، قم، شریف رضی، ۱۳۶۳ش.

[۵۸] متقی هندی، علاء الدین علی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۵، ص۳۲۹، تصحیح صفوه السقا، بیروت، الرساله، ۱۹۸۹.

«النّظّر سهم من سهام ابلیس فمن ترکها خوفاً من الله اعطاه الله ایماناً یجد حلاوته فی قلبه.»، «در مورد زنان مردم عفت بورزید تا دیگران نیز در مورد زنان شما عفت بورزند و زنان شما از تعرض نامحرمان در امان بمانند». «عفُّوا عَن نساء الناس تَعِفَّ نُساءَکم».

[۵۹] کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۵، ص۵۵۴، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.

[۶۰] طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۲۳۸، قم، شریف رضی، ۱۴۱۲.

«در (مجامع عمومی) میان زنان و مردان نامحرم فاصله ایجاد کنید»

[۶۱] خطاب رعینی، محمد بن محمد، مواهب الجلیل، ج۲، ص۵۷۸-۵۷۹، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۶.

[۶۲] عجلونی، اسماعیل، کشف الخفاء، ج۱، ص۲۷۹، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ سوم، ۱۴۰۸.

و «بر زنان سزاوار نیست که از وسط جاده عبور کنند، ولی آنان باید از کنار دیوار و جاده بروند».

[۶۳] کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۵، ص۵۱۸، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.

[۶۴] ابن ابی جمهور، محمد بن علی، عوالی اللئالی، ج۳، ص۳۰۹، قم، سیدالشهداء (علیه‌السّلام)، ۱۴۰۵.

[۶۵] طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۲۵۹، قم، شریف رضی، ۱۴۱۲.

علم و دانش

هنگام طلوع خورشید اسلام در حجاز نشانی از رشد فکری و گسترش علمی نبود. شیوه سخنوری، فن شاعری،

[۶۶] یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۶۲، قم، اهل البیت (علیهم‌السّلام).

و خرافه‌گویی،

[۶۷] یوسفی غروی، محمدهادی، موسوعه التاریخ الاسلامی ج‌۱، ص۱۳۶-۱۳۹، قم، مجمع‌اندیشه اسلامی، چاپ اول‌، ۱۴۱۷.

از مظاهر علمی و فرهنگی عرب جاهلی بود. لذا شاخصه ویژه هویت جامعه نبوی‌ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، توجه بنیادین به علم و دانش است. این اهمیت با توجه به نخستین آیات نازل شده بر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) که با «خواندن»، «علم» و «قلم» آغاز می‌شود روشن می‌گردد.

[۶۸] علق/سوره۹۶، آیه۱-۴.

[۶۹] قلم/سوره۶۸، آیه۱.

در این جامعه صاحبان علم برتری داشتند.

[۷۰] مجادله/سوره۵۸، آیه۱۱.

[۷۱] زمر/سوره۳۹، آیه۹.

[۷۲] فاطر/سوره۳۵، آیه۲۸.

و رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هم مسلمانان را به فراگیری دانش تشویق می‌کردند: دانش را بجویید، هر چند در چین باشد، زیرا جستجوی دانش، بر هر مسلمانی واجب است.

[۷۳] کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۳۰، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.

[۷۴] دیلمی، حسن بن ابی الحسن، اعلام الدین، ص۸۱، مؤسسه آل البیت (علیهم‌السّلام)، قم، ۱۴۰۸.

[۷۵] دیلمی، حسن، ارشاد القلوب، ج۱، ص۳۱۶، قم، انتشارات رضی، ۱۴۱۲.

دانش پژوهان محبوب خدایند.

[۷۶] مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار، ج۱، ص۱۷۸، تهران، اسلامیه.

[۷۷] شعیری، تاج الدین، جامع الاخبار، ص۳۸، قم، شریف رضی، ۱۳۶۳ش.

نگریستن به چهره دانشمند، عبادت است.

[۷۸] مجلسی، محمد باقر، بحارالانوارالجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار، ج۱، ص۱۹۵، تهران، اسلامیه.

[۷۹] ابن ابی جمهور، محمد بن علی، عوالی اللئالی، ج۴، ص۷۳، قم، سیدالشهداء (علیه‌السّلام)، ۱۴۰۵.

[۸۰] حلی، ابن فهد، عده الداعی، ص۶۶، دارالکتاب الاسلامی، ۱۴۰۷.

[۸۱] سیوطی، جلال الدین، الجامع الصغیر، ج۱، ص۵۶، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۸۱

[۸۲] متقی هندی، علاء الدین علی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۱۵، ص۸۸۰، تصحیح صفوه السقا، بیروت، الرساله، ۱۹۸۹.

آن حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) شرط آزادی اسیران باسواد را تعلیم ده تن از صحابه و فرزندان آنها قرار دادند. این عمل موجب شد که بسیاری از کودکان مسلمان خواندن و نوشتن بیاموزند که زید بن ثابت در زمره آنان خواندن و نوشتن آموخت.

[۸۳] ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۶، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ دوم، ۱۴۱۸.

[۸۴] مقریزی، تقی الدین، امتاع الاسماع بما للنبی من الاحوال و الاموال و الحفده و المتاع، ج۱، ص۱۱۹، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۲۰.

طبق گزارشی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) عبدالله بن سعید را مامور کردند تا در مدینه به مردم خواندن و نوشتن بیاموزد.

[۸۵] ابن عبد البر، الاستیعاب فی معرفه الاصحاب، ج‌۳، ص۹۲۰، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، ۱۹۹۲.

[۸۶] ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفه الصحابه، ج۳، ص۱۵۸، بیروت، دارالفکر، ۱۹۸۹.

همین فراگیری علم و دانش مسلمانان پویایی و پیشرفت جامعه نبوی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را به دنبال داشت.

ایمان به خدا و رسولش

بی‌تردید اساسی‌ترین شاخص هویت جامعه نبوی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ایمان به خ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.