پاورپوینت کامل هلال ماه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل هلال ماه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل هلال ماه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل هلال ماه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

رؤیت هلال

یکی از مسائل مهم روز که برخی آن را ناسازگاری دین با علم روز قلمداد می‌کنند و بعضی آن را مایه تمسخر دین داران قرار می‌دهند و دسته سوم با دیدی تعجب آمیز درباره آن به پرسش می‌پردازند مسأله رؤیت پاورپوینت کامل هلال ماه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint می‌باشد. این مسأله در تمام طول سال مطرح است ولی هیچ گاه بحث، نزاع و گفت وگو درباره آن درنمی‌گیرد، مگر در اول و آخر ماه رمضان ، به ویژه در آخر این ماه مبارک.

فهرست مندرجات

۱ – شرایط
۲ – طرح مساله
۳ – آیا رؤیت هلال طریقیت دارد یا موضوعیت؟
۴ – بررسی دلیل‌ها
۴.۱ – آیات قرآن
۴.۱.۱ – نکته
۴.۱.۲ – سؤال
۴.۱.۳ – جواب
۴.۱.۴ – توضیح
۴.۱.۵ – نتیجه
۴.۲ – روایات
۴.۲.۱ – جایگاه بحث
۴.۲.۲ – ملاک
۴.۲.۳ – روایت اول
۴.۲.۴ – روایت دوم
۴.۲.۵ – روایت سوم
۴.۲.۶ – روایت چهارم
۴.۲.۷ – روایت پنجم
۴.۳ – نتیجه
۴.۴ – اشکال
۴.۵ – جواب
۴.۶ – اشکال
۴.۷ – جواب
۵ – رؤیت هلال در اواسط روز
۵.۱ – توضیح
۶ – نگاهی به روایات
۶.۱ – روایت اول
۶.۲ – روایت دوم
۶.۲.۱ – نکته
۶.۳ – روایت سوم
۶.۴ – روایت چهارم
۶.۴.۱ – نکته
۶.۵ – روایت پنجم
۶.۵.۱ – نکته
۶.۶ – روایت ششم
۶.۶.۱ – نتیجه
۶.۷ – اشکال
۶.۸ – جواب
۶.۹ – بررسی
۶.۱۰ – اشکال
۶.۱۱ – جواب
۷ – روایات مربوط به رؤیت هلال
۷.۱ – بررسی
۷.۲ – خلاصه
۷.۳ – اشکال
۷.۴ – جواب
۷.۵ – روایت اول
۷.۵.۱ – بررسی
۷.۶ – روایت دوم
۷.۷ – بررسی
۸ – سایر روایات وحدت اول و آخر ماه
۸.۱ – روایت اول
۸.۱.۱ – بررسی
۸.۲ – اشکال
۸.۳ – جواب
۸.۴ – روایت دوم
۸.۵ – نکته
۸.۶ – اشکال
۸.۷ – جواب
۸.۸ – روایت سوم
۸.۹ – روایت چهارم
۸.۱۰ – روایت پنجم
۸.۱۱ – روایت ششم
۸.۱۲ – روایت هفتم
۸.۱۳ – اشکال
۸.۱۴ – جواب
۹ – دلیل‌ها و مؤیداتی دیگر برای وحدت روز اول و آخر ماه‌ها
۱۰ – اقوال فقیهان
۱۰.۱ – توضیح
۱۰.۲ – بررسی
۱۰.۳ – نتیجه
۱۰.۴ – اشکال
۱۰.۵ – جواب
۱۰.۵.۱ – عبارات شیخ طوسی (ره) در النهایه
۱۰.۵.۲ – عبارت قاضی ابن برّاج
۱۱ – منشأ زیادی از اجماع‌ها و شهرت‌ها
۱۱.۱ – یادآوری
۱۱.۲ – نکته
۱۱.۳ – بررسی
۱۲ – عبارت المنتهی
۱۳ – اقوال و دلیل‌های طرفداران تفاوت شهرها درباره ماه‌های قمری
۱۳.۱ – قیاس
۱۳.۲ – بررسی
۱۳.۳ – منشأ اشتباه
۱۳.۴ – نتیجه
۱۴ – فهرست منابع
۱۵ – پانویس
۱۶ – منبع

شرایط

فاصله دیدن دو هلال در دو ماه متوالی، تقریباً (لفظ (تقریباً) برای این به کار برده شد که در هنگام حرکت ماه به دور زمین ، زمین نیز به نوبه خود حرکتی به دور خورشید دارد که در هر ماه یک دوازدهم آن را طی می‌کند. بنابراین، در اول ماه گذشته اگر ماه در جایی واقع شده بود که یک ناظر زمینی آن را به صورت هلالی دید معلوم نیست پس از یک دور کامل همان ناظر زمینی بتواند هلال را ببیند، زیرا وضعیت قرار گرفتن زمین، نسبت به خورشید و تابش اشعه خورشید و… دخالت دارد. آن گاه وقتی دوباره هلال دیده شد می‌دانیم که ماه یک دور کامل اطراف زمین زده‌است و همان مقداری که زمین طی کرده و خود را در وضعیت جدیدی قرار داده‌است نیز از سوی ماه پیموده شده‌است.

[۱] علی اکبر دهخدا، فرهنگ دهخدا.

) متساوی با مقدار زمانی است که ماه یک دورِ کامل، اطراف زمین گردش کند.
حرکت کره ماه به دور کره زمین مقدار زمانش، دقیق و ثابت شده و غیر قابل خدشه است.
اما زمان دیدن هلال چون وابسته به امور دیگری از جمله، شدت و حدّتِ نور خورشید در هنگام تولد ماه جدید می‌باشد، دقیقاً مشخص نیست. بنابراین گاهی از لحاظ علمی مسلم است که ماه تولد شده‌است، اما قابل رؤیت نیست، زمانی مشخص است که از تحت شعاع نور خورشید نیز خارج شده ولی باز قابل رؤیت نیست (زمین و ماه هر دو از خورشید نور می‌گیرند. زمین کروی است و با حرکت به دور خودش که یک شبانه روز به طول می‌انجامد، موجب می‌شود که گاهی یک طرفش روبروی خورشید باشد و از آن نور بگیرد که روز است و پس از گذشتن مدتی آن قسمت از مقابل خورشید عبور کند و دیگر در معرض شعاع خورشید قرار نگیرد و قسمت دیگر مقابل خورشید قرار گیرد و نور بگیرد. و همین طور تکرار می‌شود.حال اگر همین فردی که روی زمین است و نظاره گر غروب می‌باشد به سوی آسمان بالا رود یا بر کوهی برآید، خورشید را می‌بیند، همچنین اگر با سرعتی متساوی سرعتی که زمین به دور خودش می‌چرخد برخلاف حرکت زمین حرکت کند، هیچ گاه خورشید برایش غروب نمی‌کند. ماه کره دیگری است که آن هم از خورشید نور می‌گیرد و شب هنگام، همانند فردی که در تاریکی ایستاده و مناطق دور دست را که روشن است می‌تواند ببیند ما می‌توانیم قسمتی از ماه را که با نور خورشید روشن است و در دید ما نیز هست ببینیم. در اول ماه، زمین و ماه تقریباً در یک جهت قرار می‌گیرند و هر دو از خورشید نور می‌گیرند، چون خود زمین نور شدیدی از خورشید دریافت می‌کند آن شدت نور از دیده شدن، ماه، توسط زمینیان جلوگیری می‌کند همان گونه که در شعاع نور یک نورافکن واقع شدن موجب می‌شود انسان شمع و چراغ‌های دیگر کم نوری که در مسیر وصول نور نورافکن به چشم وجود دارد را نتواند ببیند یا اگر بین انسان و اموری که آن‌ها را می‌بیند ناگهان یک نور شدیدی واقع شود، توان دیدن آن امور ـ تا زمانی که این نور شدید وجود دارد ـ از بین می‌رود بنابراین وقتی ماه برای ما قابل رؤیت است که اولاً ماه به گونه‌ای واقع شده باشد که شعاع خارج شده‌ از دید ناظر به قسمت روشن ماه برسد.
یعنی در یک خط مستقیم با ناظر واقع شود و ثانیاً شدت نور خورشید، وسط این خط مستقیم حائل ایجاد نکرده باشد در نتیجه تا زمانی که ماه در اثر حرکت خود از تحت شعاع خورشید خارج نشود قابل رؤیت نیست و برای خارج شدن از تحت الشعاع لازم است نور خورشید کم شود که این حالت در نزدیکی غروب پیش می‌آید. اما بلافاصله در اثر حرکت زمین، ماه، از دید ناظر پنهان می‌گردد.)
و وقتی امور دیگری از قبیل غلظت و رقّت هوا و امور دیگری موجب می‌شود که با فراهم بودن تمامی زمینه‌های علمی برای رؤیت ماه، باز ماه دیده نشود و موجب بروز مشکلاتی شود.

طرح مساله

حال یک اشکال این است که چرا دین احکام خود نظیر روزه و افطار را به تولد ماه که از لحاظ علمی ثابت است مرتبط نساخت تا همه مسلمان‌ها بدون دغدغه خاطر و با معیارهای علمی آن را تشخیص دهند بلکه آن را به دیدن با چشم مرتبط ساخت تا این همه نزاع رخ دهد؟
به عبارت دیگر اگر دین احکامِ وقتی و زمانی خود را بر تقارن جهت ماه، خورشید و زمین یا بر خروج ماه از تحت شعاع نور خورشید که ثابت، یقینی و غیر قابل اختلاف است وابسته می‌ساخت بهتر نبود؟ به عبارت سوم، چرا شارع، احکام خود را به اموری وابسته ساخته که علمی و دقیق نیست و موجب بروز اختلاف می‌شود و چرا از وابسته ساختن آن به امور دقیق، علمی و غیر قابل مناقشه خودداری کرده‌است آیا این ترجیح مرجوح نیست؟
در زمان‌های سابق که راه علم بر افراد مسدود بود چاره‌ای نداشتند جز این‌که از راه دیدن هلال به تولد آن وقوف یابند و در آن زمان‌ها این اختلاف‌ها نیز ضربه چندانی نمی‌زد، زیرا فرضاً در شام روز جمعه عید می‌شد و در حجاز روز شنبه، هیچ یک از مردم آن دو شهر ، از این مسأله باخبر نمی‌شدند.
ولی امروزه که جهان چون دهکده‌ای کوچک گشته و همه خبرها، در همان لحظه، در سراسر جهان منتشر می‌شود، شنیدن این‌که در گوشه‌ای عید فطر است و در گوشه دیگر مردم روزه‌اند بسیاری را نسبت به حقانیت یک چنین نظریه‌ای به تردید می‌اندازد. این شک و تردید به جاهای دیگر نیز سرایت می‌کند و پیوسته می‌پرسند: آیا شب قدر دو شب است یا یک شب؟ آیا ملائکه برای ایرانیان در یک شب نازل می‌شوند و برای حجازیان در شب دیگر؟ و….
به هر حال، یا باید قبول کرد که این دین و احکامش برای دوره‌های گذشته مفید بوده و امروزه سخنی برای گفتن ندارد و حتی توان اداره یک نماز عید سراسری را ندارد و نیمی از جهان باید روزی را تعطیل کنند و به نماز عید مشغول شوند و نیمی روز دیگر را. و یا باید اذعان کرد که تعلیق عید بر رؤیت هلال، در هر شهر و منطقه‌ای دقیق نیست و ملاک اصلی قابل رؤیت بودن یا خروج از تحت شعاع می‌باشد.

آیا رؤیت هلال طریقیت دارد یا موضوعیت؟

بعید است مسلمانی پیدا شود که معتقد باشد اسلام برای دوره‌های گذشته تاریخ خوب بود و با این حال ادعای مسلمانی نیز داشته باشد، بله ممکن است بگوید، خود این تفرقه داشتن و متحد نبودن دارای مصلحت است ولی در مقابل شبهه‌های فراوان و سؤال از توضیح این مصلحت ناتوان می‌ماند. نگارنده بر این باور است که از بررسی دلیل‌ها و روایات می‌توان اتحاد افق‌ها را فهمید، بدین معنی که رؤیت ماه در هر گوشه از جهان را دلیل عید بودن فردای آن روز برای همه جهان دانست.

بررسی دلیل‌ها

آیات قرآن

(یسألونک عن الأهلّه قل هى مواقیت للناس والحج ولیس البر بأن تأتوا البیوت من ظهورها ولکن البر من اتقى واتوا البیوت من ابواب‌ها. واتقوا الله لعلکم تفلحون.)

[۲] بقره/سوره۲، آیه۱۸۹.

از تو درباره هلال‌ها می‌پرسند، بگو: آن‌ها گاه شماری برای مردم و (موسم) حج است. و نیکی آن نیست که از پشت خانه‌ها به درون آیید، نیکی آن است که فرد، تقوا پیشه باشد و از در به خانه‌ها آیید و تقوای الهی پیشه کنید تا رستگاری یابید.
آمدن این آیه پس از آیات مربوط به روزه ـ یعنی آیه‌های ۱۸۳، ۱۸۴، ۱۸۵ و۱۸۷ ـ به انسان اطمینان می‌دهد که پرسش کنندگان می‌خواسته‌اند بدانند ظهور هلال چه رابطه‌ای با روزه دارد، بنابراین اگرچه پاسخ این است که (هلال، گاه شماری برای مردم و موسم حج است) ولی مسلماً لفظ (گاه شمار مردم) یا با اطلاق روزه را شامل می‌شود و یا روزه یکی از موارد تطبیقی گاه شمار می‌باشد و به هر حال این سؤال و جواب با روزه ارتباط غیر قابل انکار دارد. و معلوم می‌دارد که ظهور، طلوع یا رؤیت هلال، نشانه‌ای بر ورود به ماه خاصی است که در آن ماه مردم به تکلیف خاصی مکلف شده‌اند یا قرار و مدار خاصی دارند.
از کلمه (یسألونک) که مضارع و جمع است روشن می‌شود که پرسش کنندگان متعدد بوده‌اند و مکرر نیز سؤال می‌کرده‌اند اما نه در سؤال و نه در جواب اشاره‌ای به راه‌های اثبات هلال و یا اختلاف هلال اول و آخر ماه در افق‌های متفاوت و چگونگی شکل گیری هلال، تربیع ، بدر و… و علت این گونه امور چیزی مطرح نشده‌است. بیشتر لبه تیز سؤال متوجه خود هلال است که چرا با آمدن هلال چیزی واجب یا حرام می‌شود. مگر هلال چه نقشی دارد؟ و شاید به همین جهت لفظ هلال به صورت جمع به کار رفته‌است به هر حال مطرح نشدن پرسش و پاسخ صریح درباره اختلاف افق ، اختلاف شکل‌های ماه و… را می‌توان به صورت‌های گوناگون تحلیل کرد.
از جمله: سکوت پیرامون اختلاف افق را می‌توان تأییدی بر اختلاف نداشتن افق‌ها در مورد پاورپوینت کامل هلال ماه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دانست، زیرا اگر افق‌ها مختلف بود و حجاز امروز اول ماه بود و در جای دیگر، دیروز یا فردا، آن گاه گاه شمارها متفاوت می‌گشت و تاجری که قرار گذاشته بود بدهی خود را اول ماه یا دهم ماه بپردازد طبق افق حجاز باید مثلاً روز جمعه می‌پرداخت و طبق افق دیگر، پنج شنبه یا شنبه، آن گاه چنین تقویمی شایسته اسم مواقیت للناس نبود.
اشکال: در آن زمان‌ها وسایل ارتباط جمعی مانند امروز گسترده نبوده و تجارت بین تاجر ایرانی، حجازی و یا هندی و کانادایی برقرار نبوده و یا اگر برقرار بوده، ارتباطات به روز نبوده تا یک روز تأخیر و تقدیم در آن خللی ایجاد کند و به گاه شمار بودن هلال ضربه بزند بنابراین از (مواقیت للناس) نمی توان اتحاد افق را اثبات و یا تأکید کرد.
جواب: لفظ (للناس) در آیه دارای شمول افرادی و اطلاق ازمانی است؛ یعنی شامل تمامی مردم در تمامی زمان‌ها می‌شود و همان گونه که مردم آن زمان را شامل می‌شده مردم این زمان را نیز شامل می‌شود. امروزه نیز هلال‌ها می‌توانند مواقیت برای مردم باشند و اختلاف یک روز در شروع ماه می‌تواند اختلافات حقوقی فراوان و جدی بین دو شهروند دو کشور یا مسئولان آن دو کشور ایجاد کند.
درست است که اکنون در جهان تقویم‌های حاکم، بر مبنای حرکت خورشید است، چه تقویم‌های میلادی و چه هجری شمسی که چون ثابت و غیر قابل اختلاف است، در جهان و روابط اجتماعی، اقتصادی و… از این جهت اختلافی بروز نمی‌کند، ولی بر مبنای قرآن ، ماه‌های هلالی و سال‌های قمری نیز می‌تواند و بلکه بایسته‌است که مبنای تقویم و گاه شمار باشد. حال فرض کنید کشوری از دیگری نفت برای تحویل در اول محرم بخرد و اول محرم یک روز اختلاف داشته باشد و اتفاقاً در همان یک روز نوسان قیمت نفت شدید باشد، چقدر دعاوی حقوقی به همراه خواهد داشت و همین طور اعلام صلح و آتش بس و….
بنابراین یا باید ـ همان گونه که قبلاً ذکر شد ـ این دین برای فرهنگ‌های عقب افتاده، روستاییان و بدوی‌های حجاز باشد که یکی دو روز، برایشان نقش چندانی نداشته‌است و یا باید قبول کنیم که افق‌ها با هم متحد می‌باشد و وقتی ماه متولد شد (یا دیده شد) برای سراسر جهان اول ماه محسوب گردد.
هرکس اندک مطالعه‌ای درباره قرآن و جهانی بودن دین حضرت محمد (ص) داشته باشد به سوی راه دوم کشیده می‌شود و بدون کوچک ‌ترین اشکال و تردید طرفدار راهی می‌گردد که به جامعیت و جهان شمول بودن دین ضربه‌ای وارد نسازد. حتی اگر روایت‌های صریحی نیز برخلاف آن داشتیم، تا چه رسد به اکنون که حتی یک روایت و یا دلیلی نیز برخلاف آن نداریم.
راستی چگونه می‌شود که تقویمی برای مردم باشد (مواقیت للناس) و پیوسته مردم کشورهای مختلف در مورد هلال اختلاف داشته باشند؟! راستی این چه تقویمی برای مردم خواهد بود! آیا می‌توان مراد از الناس را مردم بدوی یا مردم عصر حجر یا قشر خاص از مردم دانست؟! مسلماً پاسخ منفی است و مراد از (الناس) تمامی انسان‌ها اعم از مسلمان و کافر، شیعه و سنی ، سفید و سیاه و… می‌باشد. حال اگر در همین دوره که معاملات با چک ، انجام می‌شود، افراد برای یک ساعت پول خود ارزش قائلند و… دو تاجر ایرانی و حجازی با هم روابط تجاری داشته باشند و بر مبنای تقویم دینی قرآنی (ماه‌های قمری) به هم چک دهند، حواله دهند و… آن گاه در تمامی سال وقتی تاجر حجازی در روز مشخص، مثلاً اول ماه به بانک مراجعه می‌کند پولی به حسابش واریز نشده یا چکش نقد نشده، زیرا که در ایران، در تمامی طول سال، تقویم قمری یک روز عقب تر از حجاز است. بله در مورد اول ماه شوال ، به طور نامنظم هرچند سال یک بار تقویم تاجر ایرانی با حجازی یکی می‌شود و این اتحاد تا رسیدن به اولین ماهی که ۲۹ روز باشد باقی می‌ماند و دوباره تقویم‌ها مختلف می‌گردد.
در این صورت همین دو فرد مسلمانِ معتقد به راحتی، یقین پیدا می‌کنند که اگر این اختلاف افق، سخن صریح آورنده و به پادارنده دین است خودش به خودی خود اعلام به موقت بودن و جامع نبودن دین می‌باشد و اگر از سوی فقیهان، مراجع و اجتهادکنندگان در دین است نشان می‌دهد که این اجتهاد ، ناقص و معیوب است و دین را نیز ناقص معرفی می‌کند.
حال با این اوصاف چه شده که گروهی بر طبل اختلاف افق‌ها (مراد از اختلاف افق در این نوشته، جواز اختلاف اول ماه در شهرهایی است که در آن‌ها افق متفاوت است و ممکن است ماه در یک جا دیده شود و در جای دیگر خیر.) می‌کوبند و دلایلشان چیست معلوم نیست، زیرا لفظ (الناس) در (مواقیت للناس) عام است شامل همه انسان‌ها در تمامی زمان‌ها و مکان‌ها می‌شود و هیچ دلیلی بر موسمی بودن یا موقت بودن آن یافت نشد و نمی‌شود.

نکته

تعمیم‌هایی که از آیه قرآن فهمیده شد از سوی برخی روایات نیز می‌تواند تأیید شود:
۱. (عن ابی الجارود، عن زیاد بن المنذر قال: سمعت اباجعفر (ع) یقول: صم حین یصوم الناس وافطر حین یفطر الناس فان الله عزوجل جعل الأهلّه مواقیت.)

[۳] حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۷، ص۲۱۲، احکام شهر رمضان، باب۱۲، حدیث۵.

شنیدم حضرت باقر (ع) می‌فرمود: هنگامی که مردم روزه می‌گیرند روزه بگیر و هنگامی که مردم افطار می‌کنند افطار کن، زیرا خداوند عزوجل هلال‌ها را مواقیت برای مردم قرار داد.
راستی اگر بنا باشد شیعیان روز دیگری را اول ماه بدانند این چگونه تقویمی خواهد بود؟!

سؤال

اگر بحث این قدر روشن است و همه باید وحدت افق را قبول کنند و با دیدن ماه در یک گوشه از جهان، فردای آن روز برای همه اول ماه باشد، چرا افراد زیادی طرفدار اختلاف افق شده‌اند و بر طبق آن فتوا داده‌اند؟ آیا این فتواها ناشی از این نیست که اختلاف افق، دلیل‌های متقن، محکم و غیر قابل خدشه دارد؟

جواب

احتمالاً طرفداران اختلافِ افق، ماه را به خورشید قیاس کرده‌اند و گمان کرده‌اند، همان گونه که در دو شهر با فاصله طولانی، طلوع و غروب خورشید و وقت زوال متفاوت است و اشکالی پیش نمی‌آورد بلکه هرکسی طبق مغرب و مشرق خودش عمل می‌کند، در مورد قمر نیز می‌شود یا باید همان گونه عمل کرد ولی از این نکته غفلت کرده‌اند که خداوند طلوع و غروب آفتاب را گاه شمار و تقویم قرار نداده‌است، لکن از هلال‌های ماه‌ها به عنوان تقویم و گاه شمار نام برده‌است و در واقع پاورپوینت کامل هلال ماه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint هم برای تعیین زمان عبادات به کار می‌رود، هم به عنوان تقویم. بر فرض که قیاس کردن خورشید و ماه به یکدیگر از بعد عبادی درست باشد از بعد تقویمی که مورد تأکید قرآن است، به هیچ وجه صحیح نمی‌باشد.

توضیح

به مقتضای این‌که زمین کروی است و دور خود می‌چرخد پیوسته نیمی که مقابل خورشید است روشن و نیمی که در طرف دیگر است تاریک می‌باشد آن گاه پیوسته نقطه‌ای مقابل خورشید ظاهر می‌گردد و به اصطلاح خورشید نسبت به آن نقطه طلوع می‌کند و در همان لحظه، نقطه‌ای از زمین از مقابل خورشید رد می‌شود و خورشید در آن نقطه غروب می‌کند و آن نقطه به شب ملحق می‌شود و به هر حال به جای وجود یک مشرق و یک مغرب، مشرق‌ها و مغرب‌های فراوانی وجود دارد. (آمدن (ربّ المشارق والمغارب) به صورت جمع در قرآن نیز مؤید است.) اما تولد ماه در هر ماه یک بار اتفاق می‌افتد و امر ثابت و مشخصی است و همین سزاوار است که معیاری برای حساب‌ها، قرار گیرد. قرآن می‌فرماید:
(هو الذی جعل الشمس ضیاء والقمر نوراً وقدرّه منازل لتعلموا عدد السنین والحساب، ما خلق الله ذلک الاّ بالحق یفصل الآیات لقوم یعلمون.)

[۴] یونس/سوره۱۰، آیه۵.

اوست که خورشید را درخشان و ماه را تابان ساخت و برای آن منزل‌هایی مقرر داشت تا شمار سال‌ها و حساب را بدانید، خدا این‌ها را جز به حق نیافریده‌است، او نشانه‌ها را به روشنی بیان می‌دارد برای مردمی که می‌دانند؟
روشن است که مرجع ضمیر مفعولی در کلمه (قدره) (ماه) است، زیرا خورشید مؤنث است و ضمیر (ه) به آن برنمی‌گردد بنابراین از دید قرآن حرکت‌ها و منزلگاه‌های ماه است که برای شمارش حساب و دانستن سال‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد و در آیه دیگر آمده:
(والقمر قدرناه منازل حتی عاد کالعرجون القدیم.)

[۵] یس/سوره۳۶، آیه۳۹.

(برای ماه منزلگاه‌هایی نهاده‌ایم تا سرانجام چون شاخه خشکیده خرما باز می‌گردد.)
که فراز آخر اشاره به حالت ماه در آخرین روزهای آن دارد.
بله از دیدگاه قرآن، خورشید و چگونگی قرار گرفتن زمین در مقابل آن موجب اختلاف شب و روز می‌گردد که از آن به عنوان نمونه‌ای از قدرت خدا و آیه او تعبیر شده‌است.
(انّ فی اختلاف اللیل والنهار وما خلق الله فی السموات والارض لآیات لقوم یتقون.)

[۶] یونس/سوره۱۰، آیه۶.

در رفت و آمد شب و روز و آنچه خداوند در آسمانها و زمین آفرید به راستی نشانه‌هایی است برای مردمی که باپروایند.
(ان فی خلق السموات والارض واختلاف اللیل والنهار لآیات لأولی الالباب.)

[۷] آل عمران/سوره۳، آیه۱۹۰.

(در آفرینش آسمان‌ها و زمین و رفت و آمد شب و روز، نشانه‌هایی است برای مردم فرزانه)

نتیجه

حرکت ماه و خورشید و فایده آن‌ها از دیدگاه قرآن متفاوت است و تنها ماه برای گاه شمار است و این با قائل شدن به تعدد اول ماه و اختلاف ماه‌ها در سرزمین‌های مختلف ناسازگار می‌باشد.
اما طلوع‌ها و غروب‌های مختلف یا مشرق‌ها و مغرب‌های گوناگون، به عنوان تقویم و گاه شمار برای توده مردم به کار نمی‌رود بلکه تنها قدرت خداوند را به نمایش می‌گذارد، زیرا نه تنها هرجای زمین، مشرقی غیر از مشرق دیگر دارد بلکه هر روز نیز مشرقی غیر مشرق روز دیگر دارد که این تنظیم دقیق، خود نمونه‌ای از قدرت خداست و ثمرات آن در گرم شدن و سرد شدن هوا ، رویش گیاهان متفاوت و رسیدن میوه‌ها، باز شدن و بسته شدن گل‌ها و امثال آن برای توده مردم قابل رؤیت و تشخیص می‌باشد. خود حالت قرار گرفتن خورشید و زمین، فصول را به وجود می‌آورد که به حس افراد عادی نمی‌آید و از نظر آنان روز بیستم شهریور با اول مهر یکسان است و اثر محسوسی برایشان وجود ندارد.
بنابراین آنان که ماه را با خورشید مقایسه کرده‌اند و تصور کرده‌اند همان گونه که اختلاف مشرق‌ها و مغرب‌ها وجود دارد و نیکوست و ضربه‌ای نمی‌زند پس اختلاف افق برای ماه نیز وجود دارد و ضربه‌ای نمی‌زند قیاسی مع الفارق کرده‌اند و تصوری ناصواب به ذهن خود راه داده‌اند، زیرا تعدد مشرق‌ها و مغرب‌ها را خداوند نشانه قدرت خود قرار داد ولی ماه و تفاوت‌های آن را گاه شمار و تقویم قرار داد و بر آن تصریح کرد.
به هر حال، ما هیچ دلیلی نداریم که گاه شمار بودن ماه را مربوط به زمان و یا مکان خاصی بدانیم بلکه برعکس ادله فراوانی بر فرازمانی و فرامکانی بودن قرآن داریم که در جای خود بحث شده‌است.

[۸] ژرفایی قرآن و شیوه‌های برداشت از آن، انتشارات مبارک اصفهان، ۱۳۸۲.

درست است که در برخی موارد روایات، بر موسمی بودن و مخصوص به زمان یا مکان خاص بودن حمل می‌شوند و از لفظ (الناس) که در روایات ائمه اطهار (ع) وارد شده اهل سنت اراده می‌گردد، ولی آیات قرآن موسمی نیست و به زمان، مکان و یا افراد خاص منحصر نمی‌شود و حتی در علوم قرآن تصریح کرده‌اند که شأن نزول مخصص نیست، بنابراین اگر شأن نزولی هم وارد شده بود که با توجه به آن از (الناس) اهل حجاز یا قشر دیگری فهمیده می‌شد باز می‌گفتیم شأن نزول مخصص نیست تا چه رسد به اکنون که حتی چنین شأن نزول‌هایی نیز موجود نیست.

روایات

جایگاه بحث

قبل از بحث پیرامون روایات باید جایگاه بحث مشخص شود تا از بحث‌های تکراری و اثبات شده و یا بی نیاز از بحث و بررسی خودداری شود و علاوه بر آن، همه بحث‌ها در جایگاه اصلی خود قرار گیرد.
در بحث اثبات اول ماه رمضان یا اثبات اول ماه شوال ، گاهی بحث از ثبوت است و زمانی از اثبات . گاهی بحث از ملاک است که آیا ملاک رؤیت هلال با چشم است یا ملاک یقین به اول ماه است؛ این سخن چقدر اعتبار دارد؟ به عبارت دیگر بحث در این است که آیا بینه در رؤیت هلال اعتبار دارد یا باید شاهدها از پنجاه نفر بیش‌تر باشند و بالاخره گاهی بحث در این است که اگر روایت‌ها و حدیث‌ها، با علم سازگاری نداشت وظیفه چیست؟
این‌ها مجموعه مباحثی است که باید به دقت بررسی شود و ما در این نوشتار، طریق متداولی که معمولاً در جمع روایات طی می‌کنند، نمی‌پیماییم و تلاش می‌کنیم از راه‌های دیگری بحث را به پیش ببریم، زیرا همان گونه که از پرسش‌ها معلوم گشت به بحثی متفاوت با بحث‌های دیگران نیازمندیم.
برخی از مباحث در گذشته مطرح بوده و در کلمات فقیهان و روایات پیرامونش به وفور بحث شده ولی برخی از مباحث جدید است و در کلمات گذشتگان درباره آن‌ها مطالب برجسته و مدوّنی یافت نمی‌شود. و بیش‌تر نیاز به تدقیق دارد. اولین بحث این است که آیا ملاک حلول ماه نو، به تولّد ماه و خروجش از تحت الشعاع است. و دیدن ماه، یا گذشتن سی روز، از روٌیت ماه گذشته دلیل‌های این تولّد است یا این‌که ملاک حلول ماه نو، نفس روٌیت هلال است ولی روٌیت گاهی به واسطه خود فرد صورت می‌گیرد و گاهی دو نفر عادل یا یک نفر عادل، یا گروهی از مردم که دیده‌اند برای او شهادت می‌دهند و یا ملاک، امکان روٌیت هلال است ولو این‌که اکنون به خاطر عوارضی دیده نشود.
بله در روایات‌ به‌طور کلی آمده
(صم للروٌیه و افطر للروٌیه.)

[۹] حر عاملی، وسائل الشیعه،باب۳، حدیث۱۳و۱۹ .

(به جهت دیدن هلال روزه بگیر و به جهت دیدن هلال افطار کن)
ولی معلوم نگشته که روٌیت چون حاکی از تولد ماه است اعتبار دارد یا فی نفسه اعتبار دارد.
ییا در روایات آمده‌است هنگام وجود مانع، وقتی سی روز از روٌیت هلال قبلی گذشت حتماً ماه، جدید شده‌است:
(فان خفی علیکم فأٌتموا الشهر الاوّل ثلاثین.)

[۱۰] حر عاملی، وسائل الشیعه،باب۳، حدیث۱۱و۱۷.

[۱۱] حر عاملی، وسائل الشیعه،باب۴، حدیث۵و۱۰و۱۱و۱۶.

هرگاه (هلال) بر شما مخفی ماند ماه اول را سی روز تمام کنید).
امّا علتش چیست و ملاک کدام است معلوم نیست.

ملاک

از مجموع روایات به نظر می‌رسد که تولّد ماه و امکان روٌیت آن اعتباری ندارد بلکه آنچه معتبر است این‌که باید ماه به گونه‌ای از خورشید دور شود که به واسطه عموم مردم دیده شود، بنابر این اگر هزار نفر در شهری استهلال می‌کنند و تن‌ها یکی ـ دو تا یا حتی ده نفر گفتند آن را دیدیم یا آن را می‌بینند ولی هر چه به دیگران نشان می‌دهند دیگران توان رؤیت آن را ندارند، پاورپوینت کامل هلال ماه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint ثابت نمی‌شود، اگر چه ماه متولد شده و برای چشم‌های تیزبین و استثنایی قابل رؤیت شده است، ولی چون برای توده مردم قابل رؤیت نیست، پاورپوینت کامل هلال ماه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint ثابت نمی‌شود.
با توجه به همین نکته تعارضی که بین روایات زیادی وجود دارد حلّ می‌شود، زیرا دسته‌ای از روایات دلالت می‌کند که در رؤیت هلال، شهادت یکی دو نفر کافی نیست، مگر این‌که تعدادشان به پنجاه نفر، برسد و دسته دیگر دلالت می‌کند که اگر بینه عدل ، شهادت داد کافی است. معمولاً فقیهان برای حلّ این تعارض، به حجیت بینه و امثال آن تمسک کرده‌اند و آن را ترجیح داده‌اند و پنجاه نفر یا بیش‌تر را مربوط به افراد معمولی که عدالتشان معلوم نیست دانسته‌اند یا بینه عدل را مربوط به وقتی دانسته‌اند که در شهر مانعی از قبیل ابر و مِه وجود داشته باشد و بینه از بیرون شهر بیایند و بر رؤیت ماه شهادت دهند ولی آنچه مطرح شد که مراد چشم‌های معمولی باشد نه چشم‌های تیز و استثنایی، با ظاهر اخبار سازگارتر است. به همین جهت سزاوار است که به اخبار نظری افکنده شود.

روایت اول

(عن ابی عبدالله (ع) قال: قلت له: کم یجزی فی رؤیه الهلال؟ فقال: انّ شهر رمضان فریضه من فرائض الله فلا تؤدوا بالتظنّی. و لیس رؤیه الهلال ان یقوم عدّه فیقول واحد:قد رأیته و یقول الآخرون لم نره، اذا رآه واحد رآه ماه و اذا رآه ماه رآه الف. و لا یجزی فی رؤیه الهلال اذا لم یکن فی السماء علّه اقلَّ من شهاده خمسین و اذا کانت فی السماء عله قبلت شهاده رجلین یدخلان و یخرجان من مصر)

[۱۲] حر عاملی، وسائل الشیعه،احکام شهر رمضان، باب۱۱، ج۷، ص۲۰۹، حدیث۱۰.

به حضرت صادق (ع) گفتم: در رؤیت هلال چند نفر کفایت می‌کند؟ فرمود: ماه رمضان واجبی از واجبات الهی است پس آن را با گمان انجام ندهید و رؤیت هلال این نیست که عده‌ای بایستند و یک فرد بگوید: دیدمش و دیگران بگویند: ندیدمش: وقتی یک فرد دیدش، صد نفر می‌بینند و وقتی صد نفر دیدند هزار نفر می‌بینند. و وقتی در آسمان مانعی نباشد برای رؤیت هلال کمتر از پنجاه نفر کافی نیست و وقتی که در آسمان مانعی وجود دارد شهادت دو مردی که ازشهر خارج می‌شوند و (به آن) داخل می‌شوند قبول می‌شود.
سند حدیث صحیح است. و از نظر دلالت ، فراز اول حدیث دلالت می‌کند که با گمانه زنی نمی‌توان وارد ماه رمضان شد یا از آن خارج گشت و در این راه به دلیل متقن و محکم نیاز است.
فراز دوم نشان می‌دهد که رؤیت باید با چشم افراد معمولی صورت گیرد نه با چشم تیزبین یا چشم‌های غیر عادی، زیرا می‌فرماید: (اگر یک نفر ببیند صد نفر می‌بینند) حال یا مقصود آن است که با دیدن یک نفر، او به دیگران نشان می‌دهد و وقتی نگاه کردند می‌بینند یا مراد این است که وقتی برای یک فرد قابل رؤیت باشد برای صد و هزار نفر نیز قابل رؤیت می‌باشد. و همین نشان می‌دهد که:
الف. دیدن با چشم‌های تیزبین که دیگران نمی‌بینند کافی نیست؛
ب. دیدن با وسایل مجهز این زمانی کافی نیست؛
ج. اثبات هلال و اول ماه به خود دیدن ماه است نه به امکان رؤیت یا به تولد ماه.
اما این احتمال که دیگران با گفتن: (ندیدمش) درصدد تکذیب فرد بیننده باشند و بخواهند راست گویی او را زیر سؤال ببرند، احتمالی است که مؤیدی در حدیث ندارد، بنابراین فراز سوم که در حالت صاف بودن آسمان و بی مانع بودن آن کمتر از پنجاه نفر را کافی نمی‌داند. به خاطر فاسق بودن یا عادل نبودن آنان یا قطع حاصل نشدن از شهادت کمتر از پنجاه نفر نیست، بلکه به این جهت است که در بین جمعیت زیاد افراد استثنایی تیزبین وجود دارد و اعتنایی به رؤیت آنان نیست مؤید این‌که حدیث درصدد بحث عدالت و امثال آن نیست این است که در فراز چهارم که آسمان ابری است سخن از قبول شهادت دو مردی است که از بیرون شهر می‌آیند و شهادت می‌دهند نه از دو مرد عادل.
به عبارت دیگر ، در جامعه اسلامی و در مورد شهادت به هلال. یا باید گفت چون نفع و ضرر شخصی برای افراد ندارد ـ و از سوی دیگر دروغگو ، ترس رسوا شدن دارد، زیرا معمولاً افراد زیادی درصدد رؤیت هلال هستند ـ شهادت افراد معمولی مسموع است یا باید گفت در جامعه اسلامی اصل بر عدالت افراد است و یا بالاخره باید گفت حدیث درصدد بیان عدالت و سایر شرایط بینه نیست. بنابراین هنگامی که شهادتهای پنجاه نفری یا بیشتری می‌خواهند، برای آن است که ثابت شود ماه برای عموم مردم قابل رؤیت بوده و عموم مردم آن را دیده‌اند. نه این‌که مسأله پاورپوینت کامل هلال ماه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint از سایر مواردی که با بینه ثابت می‌شود مهم‌تر باشد.

روایت دوم

(عن ابی جعفر (ع) : اذا رأیتم الهلال فصوموا، واذا رایتموه فافطروا ولیس بالرأی ولابالتظنی ولکن بالرؤیه والرؤیه لیس ان یقوم عشره فینظروا فیقول واحد هو ذا هو و ینظر تسعه فلایرونه، اذا رآه واحد رآه عشره آلاف، واذا کانت علّه فأتم شعبان ثلاثین.)

[۱۳] حر عاملی، وسائل الشیعه،احکام شهر رمضان، باب۱۱، ج۷، ص۲۰۹، حدیث۱۱.

حضرت باقر (ع) فرمود: وقتی پاورپوینت کامل هلال ماه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint را دیدید روزه بگیرید و وقتی آن را دیدید افطار کنید و حلول ماه با قیاس و گمانه نیست و تن‌ها با رؤیت است و رؤیت آن نیست که ده نفر بایستند یکی بگوید: آن ماه است، و نه نفر نگاه کنند و آن را نبینند، وقتی یک نفر ببیند، ده هزار نفر می‌بینند و هرگاه در آسمان مانعی باشد شعبان را سی روز تمام کن.
سند حدیث صحیح است و دلالتش همچون روایت قبلی، بر اعتبار چشم‌های معمولی، نه تیزچشم‌ها، روشن است. بله، در آن حدیث، هنگام وجود مانع، به بینه ای که از بیرون شهر می‌آمد اعتبار می‌داد و در این جا حدیث، به گذشتن سی روز از هلال قبلی که هر دو (بینه و استصحاب ) هنگامی اعتبار دارند که راه حصول علم، مسدود باشد.

روایت سوم

(عن ابی عبدالله (ع) قال: الصوم للرؤیه والفطر للرؤیه ولیس الرؤیه ان یراه واحد ولا اثنان ولاخمسون.)

[۱۴] حر عاملی، وسائل الشیعه،احکام شهر رمضان، باب۱۱، ج۷، ص۲۰۹، حدیث۱۲.

حضرت صادق (ع) فرمود: روزه به خاطر رؤیت (هلال) است و فطر نیز به خاطر رؤیت است و رؤیت آن نیست که تن‌ها یکی آن را ببیند و نه دوتا و نه پنجاه تا.
سند این روایت ضعیف است زیرا که قاسم بن عروه توثیق نشده‌است.

[۱۵] مستند العروه الوثقی، ج۲، ص۶۹.

[۱۶] معجم الرجال الحدیث، ج۱۴، ص۲۷.

ولی دلالتش بر این‌که رؤیت معتبر می‌باشد. ـ و رؤیت باید با چشم معمولی باشد نه چشم تیزبین، پس امکان رؤیت یا تولد هلال کافی نیست ـ همانند روایت‌های قبل است.

روایت چهارم

(عن حبیب الخزاعی قال: قال ابوعبدالله (ع) لاتجوز الشهاده فی رؤیه الهلال دون خمسین رجلاً عدد القسامه وانما تجوز شهاده رجلین اذا کانا من خارج المصر وکان بالمصر عله، فاخبرا انهما رأیاه واخبرا عن قوم صاموا للرؤیه وافطروا للرؤیه.)

[۱۷] حر عاملی، وسائل الشیعه،احکام شهر رمضان، باب۱۱، ج۷، ص۲۰۹، حدیث۱۳.

حضرت صادق (ع) فرمود: در رؤیت هلال شهادت کمتر از پنجاه نفر ـ عدد قسامه ـ نافذ نیست و تن‌ها هنگامی که در شهر علّتی (مانع از رؤیت ماه) باشد، شهادت دو مردی که از خارج شهر باشند و خبر دهند که آنان ماه را دیده‌اند و خبر دهند از قومی که به خاطر رؤیت روزه گرفته‌اند و به خاطر رؤیت خورده‌اند، نافذ است؟
سند حدیث ضعیف است زیرا حبیب خزاعی مجهول است.

[۱۸] مستند العروه الوثقی، ج۲، ص۶۸.

[۱۹] معجم الرجال الحدیث، ج۴، ص۲۲۷-۲۲۸.

دلالت حدیث بر آنچه به دنبال آن بودیم همانند احادیث قبلی است؛ یعنی رؤیت باید به گونه‌ای باشد که گروه زیادی بتوانند ببینند. بله اگر در هوا مانعی نظیر ابر وجود داشت. به قول دو نفر که از بیرون شهر می‌آیند اکتفا می‌شود. حال یا این دو نفر شهادت می‌دهند که خودشان ماه را دیده‌اند یا شهادت می‌دهند که قومی یا شهری ماه را دیده بوده‌اند.
البته متن این حدیث همانند متن حدیث‌های اول و دوم نیست و آن هم احتمالاً ناشی از ضعف راوی است وقتی که راوی مجهول است یعنی از عالمان، معروفان و افراد خاص ائمه نیست و به همین جهت حافظه و قدرت ضبط کافی ندارد تا کلمات امام (ع) را کاملاً حفظ کند، لذا ضعف سند در ضعف دلالت نیز اثر می‌کند.

روایت پنجم

(عن ابی عبدالله (ع) قال: صُم للرؤیه وافطر للرؤیه ولیس رؤیه الهلال ان یجیء الرجل والرجلان فیقولان رأینا، انما الرؤیه ان یقول القائل رأیت فیقول القوم: صدق.)

[۲۰] حر عاملی، وسائل الشیعه،احکام شهر رمضان، باب۱۱، ج۷، ص۲۰۹، حدیث۱۴.

حضرت صادق (ع) فرمود: به خاطر رؤیت (هلال) روزه بگیر و به خاطر رؤیت افطار کن. و رؤیت آن نیست که یک مرد یا دو مرد بگویند دیدیم، بلکه رؤیت آن است که کسی بگوید: دیدم و قوم بگویند: راست گفت.
سند حدیث مربوط به بنی فضال است که از فطحیه هستند ولی به هر حال قابل اعتنا می‌باشند.
ظاهراً مراد این نیست که قوم و طایفه، فرد را تصدیق کنند و بگویند او راستگو و درست کار است بلکه مراد این است که او را در این خبرش تصدیق کنند و بگویند: (راست گفت) ماه را دیده‌است. ووقتی می‌توانند او را در راست بودن خبرش تصدیق کنند که خودشان همراه او ماه را دیده باشند. در نتیجه، این خبر نیز نظیر حدیث‌های سابق دلالت می‌کند که رؤیت معتبر است و رؤیت باید با چشم معمولی باشد که با دیدن یک نفر، افراد زیادی توان رؤیت دارند و ماه را می‌بینند.

نتیجه

روایاتی که رؤیت هلال را نیازمند پنجاه بیننده یا بیش‌تر می‌داند متعارض با حجیت بینه پیرامون هلال نیست بلکه درصدد بیان این نکته است که رؤیت باید با چشم معمولی باشد نه با چشم‌های تیزبین که استثنائاً برخی افراد آن گونه چشم‌ها را دارند. آن گاه این روایات که چند تا از آن‌ها صحیح هم بود به طریق اولی دلالت می‌کند که برای شروع و حلول ماه‌های قمری تولد ماه کافی نیست بلکه خروجش از تحت شعاع شمس و قابل رؤیت همگانی شدنش معتبر است.
در نتیجه ثبوت و اثبات یکی می‌شود.یعنی ثبوت اول ماه به تحقق رؤیت است و اثباتش نیز به رؤیت می‌باشد و رؤیت همگانی برای اثبات اول ماه موضوعیت دارد.
از همین‌جا روشن می‌شود راه‌های دیگری که برای اثبات اول ماه ذکر شده نظیر بینه، شیاع و حکم حاکم همه باید مستند به رؤیت باشد و از راه حدس و گمان نمی‌توان اول ماه را اثبات نمود.

اشکال

اگر رؤیت هلال باید با چشم معمولی صورت گیرد و ماه به گونه‌ای قابل رؤیت باشد که وقتی یک نفر دید صد نفر، هزار نفر یا ده هزار نفر بتوانند آن را ببینند، آن گاه همه مردم خودشان با چشم، ماه را می‌بینند و در نتیجه نیازی به راه‌های دیگر نظیر بینه، شیاع و حکم حاکم پیدا نمی‌شود یا اگر مورد نیاز شود برای موارد محدود و نادری خواهد بود و مخصوصاً حکم حاکم بسیار بی استفاده خواهد شد.

جواب

بله همین طور است، در شهری که ماه دیده می‌شود هنگامی که یک نفر دید صدها نفر می‌بینند و تقریباً نیازی به راه‌های اثباتی دیگر نیست ولی در شهرهای دور و نزدیک به آن شهر ممکن است هیچ‌کس ماه را نبیند یا تنها افراد تیزبین آن را ببینند آن گاه شیاع، حکم حاکم و بینه برای مردم آن شهرها مفید است؛ به عبارت دیگر همین که در کنار رؤیت، راه‌های دیگر خصوصاً حکم حاکم را قرار داده‌اند برای این است که رؤیت ماه برای همه اهل زمین یکی است و وقتی در گوشه‌ای از جهان ماه دیده شد آن شب برای تمام شهرها، چه غرب و چه شرق آن، شب اول ماه است و چون افراد آن شهرها، خصوصاً شهرهایی که در شرق شهری که ماه در آن دیده شده واقعند، راهی برای دیدن ماه ندارند. آسان ‌ترین راه حکم حاکم است که می‌تواند اثبات کننده حلول ماه جدید برای آن‌ها باشد، خصوصاً که حاکم می‌تواند خبرها را از راه‌های گوناگون سریع تر از دیگران به دست آورد و به اطلاع مردم برساند. در گذشته برید و چاپارها خبرها را با سرعت می‌رساندند و امروزه تلفن و رسانه‌ها اطلاع رسانی خبرها را به راحتی منتقل می‌کند.
بنابراین، نفس قرار گرفتن حکم حاکم در سلک راه‌های اثبات ماه، نشانِ این است که دیده شدن ماه در گوشه‌ای از عالم، حلول ماه برای تمام عالم می‌باشد.

اشکال

این چنین نیست که تنها با رؤیت هلال بتوان اول ماه را اثبات کرد و بینه، حکم حاکم و شیاع فقط بر مبنای رؤیت هلال باشد بلکه یکی از راه‌های دیگر اثبات اول ماه که از این چارچوب خارج است، گذشتن سی روز از رؤیت پاورپوینت کامل هلال ماه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint قبل می‌باشد. بنابراین راه ثبوتی برای اول ماه، منحصر به رؤیت هلال نیست. همان گونه که راه اثباتی منحصر به رؤیت نیست.

جواب

گذشتن سی روز راه اثبات دیگری نیست زیرا ماه‌های قمری یا بیست و نه روز هستند یا سی روز. و هیچ گاه نمی‌توانند سی ویک روز یا بیست وهشت روز باشند، به همین جهت یقیناً پس از گذشتن سی روز از دیدن پاورپوینت کامل هلال ماه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint قبل، دوباره هلال دیده می‌شود. پس اگر شب بیست ونهم و شب سی ام، آسمان غبارآلود یا ابری بود پس از گذشتن سی روز انسان یقین می‌کند که هلال جدید ظاهر و دیده شده‌است. بنابراین گذشتن سی روز نیز یکی از راه‌های یقین به رؤیت می‌باشد. بنابراین اگرچه رؤیت هلال موضوعیت دارد ولی مراد از موضوعیت داشتنش این است که به امکان رؤیت توسط چشم‌های استثنایی یا خروج از تحت شعاع خورشید اکتفا نشود، نه این‌که اگر همه از روی عمد سر از آسمان برتافتند و به آن نگاه نکردند اول ماه ثابت نشود، خیر، زمانی که ماه به گونه‌ای واقع شود که برای همگان قابل رؤیت باشد، اول ماه شده‌است، اگرچه به واسطه نگاه نکردن یا بودن غبار دیده نشود، آن گاه پس از گذشتن سی روز از پاورپوینت کامل هلال ماه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint قبل، مسلماً دوباره ماه قابل رؤیت می‌باشد، چون زمان حرکت ماه به دور خورشید، مقداری از سی روز کمتر است.

رؤیت هلال در اواسط روز

یکی از مباحثی که درباره رؤیت هلال مطرح است، بحث امکان یا عدم امکان رؤیت هلال در وسط روز و در اول ماه می‌باشد. روایات متعددی دلالت می‌کند که امکان رؤیت هلال در وسط روز، پیش از ظهر و بعدازظهر، وجود دارد و فقیهان نیز بر طبق این روایات آن را امری ممکن دانسته‌اند و به تبع روایات، پیرامون آن بحث کرده‌اند که اگر قبل از زوال دیده شود روزه چه حکمی دارد و اگر بعد از زوال دیده شود چه حکمی.
ولی مسلماً این سخن غلط است و هلال اول ماه در پیش از ظهر و یا پس از ظهر قابل رؤیت نیست و روایت‌هایی که چنین مطلبی را بیان می‌کند یا باید توجیه شود و یا به کناری نهاده شود؛ همان گونه که روایات عدد، یعنی سی روز بودن همیشگی ماه رمضان به کناری نهاده شده‌است و امروز تقریباً طرف داری ندارد.

توضیح

روایات زیادی وجود دارد که دلالت می‌کند ماه رمضان همیشه سی روز است و ماه ذی قعده همیشه سی روز است و از آن‌ها چیزی کم نمی‌شود و سایر ماه‌ها به ترتیب یکی سی روز و یکی بیست ونه روز می‌باشد و روایات دیگری وجود دارد که می‌گوید در هر روزی که سال گذشته روزه گرفتی، امسال، پنج روز بشمار و روزه بگیر و امثال این امور. طرفداران این نظریه‌ها را اصحاب عدد می‌گویند و آنان از راه ملاحظه عددها ماه‌ها را تشخیص می‌دهند. در وسائل الشیعه چهارده روایت در این باره تنها در باب پنجم از ابواب احکام شهر رمضان وجود دارد. و برخی از فقیهان قدیم نظیر مرحوم صدوق طرفدار نظریه عدد و کامل بودن ماه رمضان بوده و حتی گفته کسی که نظریه عدد را قبول نداشته باشد با او تقیه‌ای برخورد می‌شود همان گونه که با اهل سنت تقیه‌ای برخورد می‌گردد. (من خالف هذه الاخبار وذهب الی الاخبار الموافقه للعامه فی ضدها اتقی کما یتقی العامه ولایکلم الاّ بالتقیه کائناً من کان الاّ ان یکون مسترشداً فیرشد ویبین له فان البدعه انما تماث وتبطل بترک ذکرها، ولا قوه الا بالله.)
کسی که با این اخبار مخالفت ورزد به سوی اخباری که ضد این‌ها و موافق عامه است، برود، از او تقیه می‌شود همان گونه که از عامه تقیه می‌شود و تنها با زبان تقیه با او سخن گفته می‌شود، هرکس که باشد باشد، مگر این‌که طالب هدایت باشد که ارشاد می‌گردد و برایش بیان می‌شود. زیرا بدعت با ترک ذکرش مضمحل و باطل می‌گردد (و تنها نیرو از خداوند است)

[۲۱] شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۱۷۱.

مرحوم مفید نیز در اول، رساله‌ای در تأیید قول به عدد نوشت ولی سرانجام از این رأی برگشت.
آنچه مهم است این‌که چهارده روایت به خاطر مخالفت با علم ، کنار گذاشته شده و حتی از کلام مرحوم صدوق نیز ترس و واهمه‌ای به دل راه نداده‌اند و علناً آن را مردود شمرده‌اند و رساله‌هایی نیز در این مورد نوشته‌اند.
در بحث رؤیت هلال در وسط روز پیش از ظهر یا بعد از ظهر، سخن به همین گونه است، زیرا پاورپوینت کامل هلال ماه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint تنها در نزدیک غروب و در ناحیه جنوب غربی قابل رؤیت می‌باشد و محال است که در روز اول ماه هلال در هنگام ظهر یا قبل و یا بعد از آن دیده شود. بنابراین روایات زیادی که در این باره وجود دارد باید توجیه و یا رد شود همان گونه که روایت‌های عدد رد شده‌است، بلکه این روایت‌ها توجیهشان راحت تر است، زیرا محمل‌های گوناگون دارند و قرینه‌هایی نیز بر این محمل‌ها وجود دارد، زیرا در اکثر آن‌ها لفظ زوال وجود دارد که خیال شده مراد از آن زوال شمس یعنی ظهر می‌باشد، در حالی که می‌تواند مراد از زوال، زوال حمره مشرقیه یا زوال حمره مغربیه یا شفق باشد. یا ممکن است مراد از زوال، زوال شمس به معنای غروب کردن آن باشد. روایت‌های دیگری هم که در آن‌ها وسط النهار و نظیر آن موجود است، احتمالاً نقل به معناهایی باشد که از سوی راوی‌ها صورت گرفته‌است، زیرا آنان زوال را به معنای ظهر معنا می‌کرده‌اند و به همین جهت آنچه را که از الفاظ امام (ع) فهمیده‌اند نقل به معنا نموده‌اند وگرنه امام معصوم و دارای علم الهی ، سخن نمی‌گوید که بطلانش امروزه واضح و روشن باشد.

نگاهی به روایات

روایت اول

(صحیحه محمد بن عیسی کتبت الیه (ع) جعلت فداک ربما غمّ علینا هلال شهر رمضان فنری من الغد الهلال قبل الزوال وربما رأیناه بعد الزوال فتری ان نفطر قبل الزوال اذا رأیناه ام لا وکیف تأمرنی فی ذلک؟ فکتب (ع) تتم الی اللیل فانه ان کان تاماً رؤی قبل الزوال.)،

[۲۲] الشیخ الطوسی، الاستبصار، ج۲، ص۷۳.

[۲۳] حر عاملی، وسائل الشیعه،ج۷، ص۲۰۴، حدیث۴.

)
به حضرت نوشتم جانم فدایت گاهی پاورپوینت کامل هلال ماه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint رمضان بر ما پوشیده می‌شود و فردا قبل از زوال آن را می‌بینیم و گاهی بعد از زوال آن را می‌بینیم به نظر شما آیا وقتی قبل از زوال آن را دیدیم افطار کنیم یا خیر؟ و در این باره چه می‌فرمایید؟
حضرت نوشت: تا شب آن را تمام کن، زیرا وقتی که ماه تمام باشد قبل از زوال دیده می‌شود.
سند حدیث صحیح است و مضمره بودنش ضرر نمی‌زند، زیرا همانند محمد بن عیسی از غیر امام پرسش نمی‌کند و جواب‌های غیر امام را در کتابش نمی‌نویسد.
فقیهان و محدثان ـ با توجه به موارد مشابه ـ یقین کرده‌اند مراد از (زوال) زوال شمس یعنی ظهر است ولی مسلّماً این چنین نیست، زیرا علاوه بر این‌که با علم یقینی ناسازگار است، لفظ زوال مجمل می‌باشد. ممکن است مراد، زوال خورشید یعنی غروب باشد، شاهدش این است که سائل می‌پرسد اگر قبل از زوال ماه را دیدیم چه کنیم و از حکم بعد از زوال نمی‌پرسد، چون بعد از زوال خورشید؛ یعنی بعد از غروب، روزه تمام شده و دیگر سؤال از آن معنا ندارد، چون چه ماه رمضان بوده و چه غیر آن روزه‌اش گرفته شده و کار از کار گذشته‌است و دیگر جای سؤال ندارد، ولی اگر قبل از غروب خورشید ماه دیده شود آن گاه می‌توان پرسید که آیا در همین آخرین لحظات می‌توان روزه را باطل کرد یا خیر؟
شاهد دیگرش این‌که امام (ع) فرمود: (هنگامی که ماه تام باشد هلال قبل از زوال دیده می‌شود) اگر مراد از (قبل از زوال) در کلام امام (ع) قبل از غروب خورشید باشد که ـ به نظر بنده ـ همین هم هست کلام بسیار متین و خوبی است و چون سی روز از هلال قبلی گذشته و حرکت ماه به دور زمین حدوداً بیست ونه روز و نیم طول می‌کشد، اکنون قبل از غروب خورشید، ماه از تحت الشعاع خارج می‌گردد و قابل رؤیت است، ولی تام بودن ماه هیچ ربطی به دیده شدن هلال در پیش از ظهر ندارد، در نتیجه مسلماً مراد از (زوال) در کلام سائل و در کلام امام غروب می‌باشد و بالاخره چنین روزی روز آخر ماه شعبان بوده‌است و پس از لحظاتی تمام می‌شود و سزاوار است که تمام شود تا ثواب روزه یک روز از شعبان برایش محاسبه شود و چنین روزی در آخر رمضان از رمضان است و باید روزه داشته شود. تازه نکته‌ای در حدیث وجود دارد که از آن می‌توان یقین پیدا کرد که مراد از (زوال) همان غروب خورشید است. امام (ع) فرمود:
(فانه ان کان تاماً رؤی قبل الزوال.)
اگر ماه تام باشد، (هلال) پیش از زوال دیده می‌شود.
و روشن است که تام بودن ماه، امر نادری نیست بلکه تقریباً نصف ماه‌های سال تام است و بنابراین باید رؤیت هلال در قبل از زوال امر متداولی باشد و تقریباً هر سال شش بار اتفاق بیفتد، ولی لااقل در زمان ما تاکنون کسی ادعا نکرده که پاورپوینت کامل هلال ماه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint را ـ ولو یک بار ـ قبل از ظهر دیده‌است و بالاخره این قضیه شرطیه، اصلاً محقق نشده‌است، اما اگر مراد از (قبل الزوال) قبل از غروب باشد، امری متداول می‌باشد، زیرا وقتی ماه تام باشد، تقریباً پس از بیست ونه روز و نیم هلال جدید متولد می‌شود و دقایقی قبل از غروب. چون نور خورشید کم می‌شود هلال دیده می‌شود و هرگاه ماه ناقص باشد، هلال دیرتر متولد می‌شود و در نتیجه بعد از غروب و بسیار کوچک، نظیر تار مویی دیده می‌شود.

روایت دوم

(عن یوسف بن عقیل عن محمد بن قیس عن ابی جعفر (ع) قال قال امیرالمؤمنین (ع) اذا رأیتم الهلال فافطروا او یشهد علیه عدل من المسلمین، فان لم تروا الهلال الاّ من وسط النهار او آخره فاتموا الصیام الی اللیل فان غمّ علیکم فعدّوا ثلاثین ثم افطروا.)

[۲۴] الشیخ الطوسی،الاستبصار، ج۲، ص۶۴،حدیث۲۰۷.

[۲۵] الشیخ الطوسی، الاستبصار،حدیث۲۲۲.

[۲۶] حر عاملی،وسائل الشیعه، ج۱، ص۲۰۱، حدیث۴.

[۲۷] طوسی، تهذیب الاحکام،ج۴، حدیث۴۴۰و۴۹۱.

حضرت علی (ع) فرمود: وقتی هلال را دیدید یا عادلی از مسلمانان بر آن گواهی داد افطار کنید و اگر هلال را ندیدید مگر در وسط روز یا آخرش، روزه را تا شب تمام کنیدواگربرشما پوشیده شد سی روز بشمارید سپس افطار کنید.
سند حدیث صحیح است، ولی متنش درکتاب‌های گوناگون متفاوت است، آنچه نقل شداز استبصار ، ص۷۳ بودولکن در ص۶۴ به جای یوسف ، یونس آمده و به جای (او یشهد علیه عدل من المسلمین) آمده (او تشهد علیه بینه عدول من المسلمین) و به جای (فان غم…) آمده (و ان غم…) و در (تهذیب)

[۲۸] طوسی،تهذیب الاحکام، ج۴ حدیث۴۴۰

آمده (او شهد علیه عدل من المسلمین) و در ذیل شماره ۴۹۱ آورده (واشهدوا علیه عدولاً من المسلمین) و هم چنین (وان غمّ…) ذکر شده‌است.
بنابراین، یک حدیث که در چهار جا ذکر شده در لفظ (یوسف، یونس) و در لفظ (شهد، یشهد، تشهد واشهدوا) و در لفظ (عدل، عدول، بینه عدول) و همچنین در لفظ (فان و (وان) اختلاف دارند. پس در چهار کلمه یازده گونه تفاوت وجود دارد و با این‌که یک روایت است که در هر کتابی در دوجا نقل شده ولی از اختلاف در سند حدیث و در متن بالزیاده والنقیصه و تغییر در الفاظ، همه گونه‌اش در آن یافت می‌شود و برخی از آن‌ها آثار مهمی نیز دارد؛ مثلاً اگر (عدل من المسلمین) باشد شهادت یک عادل مسلمان (ولو غیر شیعه) کافی است، اگر عدول باشد حتماً باید سه یا بیش‌تر باشند اگر (بینه عدول) باشد شاید لفظ (عدول) توضیحی باشد و شاید مراد سه بینه و بیش‌تر باشد و….
به هر حال آنچه مهم است این‌که حضرت علی (ع) یک سخن فرموده و حضرت باقر (ع) نیز همان را نقل کرده، ولی یا راویان در نقل خود الفاظ مختلفی به کار برده‌اند یا استنساخ کنندگان با توجه به معنایی که از عبارت، ادراک کرده‌اند آن را تغییر داده‌اند.
با توجه به این امور بعید نمی‌نماید که امام (ع) (الاّ من آخر النهار…) فرموده باشد و مرادش قبل از غروب بوده باشد، ولی چون راویان یا کاتبان گمان می‌کرده‌اند که در هر وقت از روز، ممکن است هلال دیده شود خودشان (وسط النهار) را به عنوان توضیح، اضافه کرده‌اند وگرنه روشن است که امام (ع) سخنی خلاف واقع ملموس آن زمان و مطلب یقینی ثابت شده این زمان نمی‌گوید. بنابراین مراد از حدیث این است که اگر پاورپوینت کامل هلال ماه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint شوال را دیدید یا با شهود عدل ثابت شد افطار کنید ولی اگر ندیدید و روز سی ام را روزه گرفتید و نزدیک غروب یا پس از غروب هلال را دیدید اشکالی ندارد، روزه را به پایان برسانید چون این روز از ماه رمضان می‌باشد و دیدن هلال قبل از غروب دلیل نمی‌شود که خیال کنید امشب شب دوم ماه است و امروز روز اول شوال بوده و باید روزه‌اش را افطار کرد. به عبارت دیگر، رؤیت هلال قبل از غروب و بعد از آن هر دو امکان پذیر است، ولی به هر حال اگر هوا ابری و مستور بود و قبل از غروب یا پس از آن دیده نشد، باید دانست که ماه بیش از سی روز نیست بنابراین، اگر اول ماه مشخص بوده پس از سی روز حتماً ماه تمام شده‌است و نوبت به ماه دیگر رسیده‌است.

نکته

گفتنی است که تغییرهای دیگری نیز در حدیث داده شده که مخلّ به معنا نیست ولی آن را معقّد ساخته‌است؛ از جمله اگر صدر حدیث این گونه بود: (اذا رایتم الهلال او شهد علیه عدول من المسلمین فافطروا) عبارت از تعقید خالی بود، در حالی که اول شرط و جزای آن ذکر شده و بعداً عدل شرط به پس از جزای شرط نقل مکان کرده‌است.

روایت سوم

(عن جراح المدائنی: قال: قال ابوعبدالله (ع) من رأی هلال شوال بنهار فی رمضان فلیتم صیامه.)

[۲۹] الشیخ الطوسی، الاستبصار، ج۲، ص۷۳.

[۳۰] حر عاملی، وسائل الشیعه،احکام شهر رمضان، باب۸، ج۷، ص۲۰۱، حدیث۲.

حضرت صادق (ع) فرمود: هرکس هلال شوال را در روز ماه رمضان دید باید روزه‌اش را تمام کند.
به نظر بنده مراد از (روز ماه رمضان) یعنی نزدیک غروب، چون در صبح ، پیش از ظهر و بعدازظهر، پاورپوینت کامل هلال ماه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint، قابل رؤیت نیست و اساساً در راستای دید اهل زمین قرار نمی‌گیرد و در محاق می‌باشد، پس مسلّماً مقصود حدیث این است که دیدن هلال قبل از غروب آفتاب ثابت نمی‌کند که آن روز از رمضان نیست بلکه باید روزه آن روز به پایان برسد و فردای آن روز اول شوال می‌باشد. و این با احادیث متواتری که می‌فرماید (صم للرؤیه وافطر)

[۳۱] حر عاملی، وسائل الشیعه،باب۳.

للرؤیه سازگار است.

روایت چهارم

(اسحاق بن عمار قال: سألت اباعبدالله (ع) عن هلال رمضان یغمّ علینا فی تسع وعشرین من شعبان فقال لاتصمه الاّ ان تراه فان شهد اهل بلد آخر انهم رأوه فاقضه، واذا رأیته وسط النهار فأتم صومک الی اللیل.)

[۳۲] الشیخ الطوسی، الاستبصار، ج۲، ص۷۳،ح۲۲۴.

؛

[۳۳] حر عاملی،وسائل الشیعه، ج۷، ص۲۰۱، حدیث۳.

از حضرت صادق (ع) درباره پاورپوینت کامل هلال ماه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint رمضان پرسیدم که در بیست ونهم شعبان بر ما پوشیده می‌ماند. فرمود: روزه نگیر تا ماه را ببینی آن گاه اگر اهل شهر دیگری شهادت دادند که ماه را دیده‌اند آن روز را قضا کن و هنگامی که وسط روز آن را دیدی روزه‌ات را تا شب تمام کن.
سند حدیث صحیح است و این حدیث از احادیثی است که دلالت می‌کند که رؤیت هلال در مکانی از کره زمین رؤیت ماه برای سایر مکان‌ها نیز می‌باشد، ولی چون مردم سایر شهرها نمی‌دانند که در جای دیگر ماه دیده شده‌است به تکلیف ظاهری خود عمل می‌کنند و مثلاً روز اول رمضان را به خیال این‌که آخر شعبان است روزه نمی‌گیرند ولی بعداً که معلوم شود در جای دیگری ماه رؤیت شده بود آن روزه را قضا می‌کنند.
باز این حدیث دلالت می‌کند که دیدن ماه در روز ایجاب می‌کند که روزه را تا شب ادامه دهد، ولی دلالت نمی‌کند که این روز مربوط به ماه جدید است و ماه در شب گذشته حلول کرده‌است بلکه می‌تواند اتمام روزه به عنوان آخر شعبان و استحبابی باشد و یا به عنوان اول رمضان و وجوبی. باز همان گونه که قبلاً بیان شد چون پاورپوینت کامل هلال ماه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint به هیچ نحو در وسط روز قابل رؤیت نیست، بنابراین لفظ (وسط) را نسّاخ و یا راویان افزوده‌اند و نمی‌تواند از امام (ع) صادر شده باشد.
اما فرمان به تمام کردن روزه دلالت نمی‌کند که این روز از رمضان باشد بلکه همان گونه که مرحوم شیخ در تهذیب۲۷ و استبصار فرموده مراد این است که (آن را به عنوان روزه شعبان تمام کن)، زیرا طبق تحلیل گذشته چند دقیقه‌ای بیش‌تر به پایان روزه نمانده‌است و سزاوار نیست که شخصی زحمت بکشد و روزه مستحبی را تا نزدیک مغرب بگیرد، ولی در آن لحظه آن را افطار کند. بنابراین امر به اتمام صوم، استحبابی یا ارشادی است.
فراز (اتم صومه) خودش قرینه می‌شود که (هلال) در نزدیکی غروب دیده شده، زیرا اگر هلال ـ بر فرض محال ـ صبح، ظهر و یا بعدازظهر دیده شده بود ـ طبق ظاهر روایاتی که گذشت ـ معلوم بود که آن روز از شعبان است و نباید امام (ع) فتوا به اتمام روزه می‌داد، چون روزه استحبابی لازم نیست که به پایان برسد، اما طبق تحلیل ما لفظ (وسط) از امام (ع) صادر نشده‌است و آن روز که چند لحظه قبل از غروب، هلال دیده شده از شعبان است ولی سزاوار است کسی که تا آن لحظه را روزه گرفته، آن چند لحظه را نیز روزه دار بماند تا ثواب روزه شعبان را ببرد.

نکته

اگر اصرار شود که لفظ (وسط) در این حدیث موجود است و حتماً از امام صادر شده و در احادیث قبلی نیز اصرار شود که زوال به معنای ظهر است و آن گاه باز با توجه به این‌که از لحاظ علمی و تکوینی رؤیت هلال، اصلاً در وسط روز ممکن نیست باید مجاز دیگری در عبارت امام (ع) قائل شد و مثلاً گفت مراد از (رؤیت) اعم از رؤیت حسی مستقیم و غیرمستقیم می‌باشد. و شامل صورتی که افراد دیگری در جای دیگر شب هنگام ماه را دیده‌اند و در روز بعد پیش از ظهر یا پس از ظهر برای این فرد شهادت داده‌اند تا برایش رؤیت هلال ثابت شده‌است نیز می‌باشد.
به عبارت دیگر، چطور وقتی در شهری صد یا هزار نفر هلال را می‌بینند، صدق می‌کند که تمامی اهل آن شهر هلال را دیده‌اند، زیرا حتی آنان که ندیده‌اند اگر نگاه می‌کردند می‌دیدند، اکنون نیز که فردی هلال را ندیده ولی در روز بعد آن قدر برایش شهادت داده‌اند که یقین به حلول ماه جدید پیدا کرده همانند کسی است که آن را دیده‌است. آن گاه در این صورت این یقین در هر وقتی از روز ممکن است اتفاق بیفتد و امر به اتمام صوم هم وجوبی است، زیرا با این اوصاف معلوم می‌شود که آن روز از رمضان است.
این گونه مجازگویی در رؤیت اگر قبول شود در احادیث متواتری که روزه و افطار را مرتبط به رؤیت می‌داند نیز جاری است و نشان می‌دهد که اطمینان به حلول ماه از راه رؤیت دیگران کافی است ولو خود او یا اهل شهرش ماه را ندیده باشند، یا اصلاً امکان رؤیت در آن شب برایشان وجود نداشته باشد بلکه همین که مردم شهری یا قطاعی از زمین آن را دیدند دیگران به رؤیت ماه اطمینان و بلکه یقین پیدا می‌کنند ولو خودشان نتوانند آن را ببینند.
به عبارت کوتاه، رؤیت می‌تواند اعم از رؤیت مباشری باشد و شامل شهادت، اطمینان به قابل رؤیت بودن و… شیاع به رؤیت نیز بشود.

روایت پنجم

(ابن ابی عمیر عن حماد بن عثمان عن ابی عبدالله (ع) قال: اذا رأو الهلال قبل الزوال فهو للیله الماضیه واذا رأوه بعد الزوال فهو للیله المستقبله.)
حضرت صادق (ع) فرمود: هنگامی که هلال را قبل از زوال ببینند مربوط به شب گذشته‌است و هنگامی که بعد از زوال ببینند مربوط به شب آینده‌است.
سند حدیث صحیح است. در این حدیث نیز همچون احادیث گذشته نمی‌تواند مراد از زوال ظهر باشد، زیرا قبل از ظهر و بعدازظهر هلال قابل رؤیت نیست، بنابراین مسلّماً مراد قبل از غروب خورشید و بعد از آن می‌باشد. آن گاه طبق این نقل امام فرمود: چون هلال قبل از غروب دیده شده پس شب گذشته شب اول ماه بوده و هلال مربوط به شب گذشته‌است و امروز روز اول ماه بوده‌است، ولی اگر بعد از زوال دیده شود هلال مربوط به شبی است که در آستانه ورود بر آن قرار گرفته‌ایم. در این حدیث تنها همین یک احتمال وجود دارد، زیرا با توجه به حکم به هیچ نحو نمی‌توان رؤیت را به معنای اعم گرفت آن گاه این حدیث با احادیث گذشته متعارض می‌شود، زیرا از آن‌ها معلوم می‌شد که هر وقت که ماه دیده شود، فردای آن اول ماه می‌باشد و تفاوتی بین قبل از زوال و بعدش (قبل از غروب و بعدش) نیست و این حدیث تفصیل قائل شده‌است، اما احادیث زیادی که تقریباً متواتر است و دلالت می‌کند که (با رؤیت هلال روزه بگیر و با رؤیت آن افطار کن)

[۳۴] حر عاملی، وسائل الشیعه،باب۳ .

و تفصیلی نداده‌اند، بنابراین نمی‌توان این تفصیل را قبول کرد و روایت در این جا بعد از اعتبار ساقط است. مرحوم شیخ طوسی نیز اخبار طایفه گذشته را به همین جهت و نیز به جهت موافقت با قرآن ترجیح داده‌است.

[۳۵] الشیخ الطوسی، الاستبصار، ج۲، ص۷۴.

بله، احتمال هست که مراد از (رؤیت) رؤیت غیر مباشری و غیر مستقیم باشد و زوال نیز همان معنای ظهر را داشته باشد و همچنین مقصود، وقت خواندن نماز عید باشد که اگر دیدن ماه قبل از ظهر، ثابت شد، مردم همان روز را عید می‌گیرند و برای اقامه نماز عید، خارج می‌شوند و اگر بعد از ظهر ثابت شد فردای آن روز به اقامه نماز عید می‌پردازند.
حدیث بعدی که خواهد آمد مؤید این احتمال است.
و احتمال نیز وجود دارد که این حدیث، شخصی باشد و قضیه‌ای خارجیه را بگوید، نه حکم کلی الهی را. به این بیان که در فصل خاص و شهر خاص، ایام آخر و اول ماه ابری بوده و پس از چند روز که غبار برطرف شده، پاورپوینت کامل هلال ماه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint را که نسبتاً بزرگ هم بوده قبل از غروب دیده‌اند و امام (ع) در آن مورد خاص فرموده‌است رؤیت ماه قبل از غروب نشان می‌دهد که ماه، ماه شب دوم است و شب قبل شب اول ماه بوده‌است.

نکته

بیان این احتمال‌های ضعیف، تنها به جهت توجیه کلام نقل شده از امام و تصحیح آن بیان شد.

روایت ششم

(عبید بن زراره و عبدالله بن بکیر قالا: قال ابوعبدالله (ع) اذا رؤی الهلال قبل الزوال فذلک الیوم من الشوال واذا رؤی بعد الزوال فهو من شهر رمضان.)

[۳۶] الشیخ الطوسی، الاستبصار، ج۲، ص۷۴.

[۳۷] حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۷، ص۲۴۲.

حضرت صادق (ع) فرمود: وقتی که هلال قبل از زوال دیده شود آن روز از شوال است و اگر بعد از زوال دیده شود از رمضان است.
سند حدیث صحیح است و همانند حدیث قبلی بین رؤیت قبل از زوال و بعد از زوال تفصیل داده‌است. و مرادش نیز همان حدیث قبلی است. یعنی اگر قبل از زوال، ماه دیده شود مربوط به شب گذشته‌است و بنابراین امروز اول ماه است، ولی اگر بعد از زوال دیده شود مربوط به شبی است که در پیش است و نشان می‌دهد که این روزی که در آن هستیم از ماه قبلی است و به همین جهت با چهار خبر قبل و با اخبار زیادی که تفصیل بین رؤیت قبل از زوال و بعد از آن نداده متعارض می‌شود.
به هر حال اگرچه در این حدیث نیز قبل و بعد از زوال، ظهور در قبل و بعدازظهر دارد ولی بر فرض قبول حدیث و تساقط نکردنش به جهت قرینه علمی یقینی، به قبل و بعد از غروب حمل می‌شود.

نتیجه

در بحث هلال، احادیث زیادی در مورد سی روز بودن یعنی تمام بودن همیشگی ماه رمضان وجود دارد و احادیث متعددی نیز وجود دارد که اول ماه رمضان را به وسیله عدد مشخص می‌کند که هر دو دسته از صدها سال قبل به خاطر مخالفت داشتن با تکوین کنار گذاشته شده‌اند. احادیث زیاد دیگری نیز وجود دارد که دلالت می‌کند پاورپوینت کامل هلال ماه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint پیش از ظهر، وسط روز و بعدازظهر، قابل رؤیت است که این دسته نیز ـ اگر قابل توجیه نباشد ـ به جهت مخالفتش با علم و تکوین کنار گذاشته می‌شود. در نتیجه در امور فقهی ای که با تکوین سروکار دارد نباید تنها نص‌گرا بود و به دلالت الفاظ بدون توجه به تکوین و علم فتوا داد.
از جمله امور مرتبط به تکوین، نظم اجتماع و حساب و کتاب، اعلام روز اول ماه می‌باشد که مسلّماً باید در سراسر جهان یگانه و متحد باشد و مسلّماً هیچ کس نمی‌تواند قبول کند که هر کشوری تقویم مخصوص به خود داشته باشد و باز با یکدیگر ذیل سایه یک دین جهانی روابط داشته باشند، بنابراین اگر روایت‌های زیادی هم بر جواز یا وجوب تفاوت اول ماه در شهرها و کشورهای مختلف داشتیم به آن عمل نمی‌کردیم تا چه رسد که حتی یک روایت هم دال بر تثبیت و تقریر تفاوت اول ماه در بلاد مختلف نداریم.

اشکال

اگر یک روایت یا یک دلیل هم بر تفاوت اول ماه در بلاد مختلف نداریم، پس این سخن از کجا و چرا پیدا شده‌است؟ و چرا در هر کشوری حاکم آن یا علمای آن حکم به اول ماه می‌نمایند و در بلاد مختلف حکم‌های گوناگون صادر می‌شود؟

جواب

این اختلاف جنبه‌های گوناگون دارد از یک سو چون روایات بر رؤیت تأکید می‌کند، گاهی خیال می‌شود باید هر فردی خودش ببیند یا برای خودش قابل رؤیت باشد آن گاه این حالت هنگامی محقق می‌شود که برای اهل شهر خودش قابل رؤیت باشد؛ به عبارت دیگر، قدر متیقن از رؤیت در روایاتِ هلال ، رؤیت خود فرد یا اهل بلد او می‌باشد، ولی باید این نکته گوشزد شود که در هنگام مواجهه با لفظ روایات، نباید قدر متیقن گرفت بلکه اطلاق الفاظ قابل پیروی است و حتی استعمال لفظ مطلق در معنای خاص، مانعی بر سر تمسک به اطلاق ایجاد نمی‌کند نظیر همین اشکال در ذیل بحث آیات مطرح شد و در جایش بیان گشت که طرفداران اختلاف افق، احتمالاً حلول ماه را به طلوع و غروب خورشید قیاس کرده‌اند و چون دیده‌اند که یقیناً مشرق‌ها و مغرب‌های گوناگونی وجود دارد و هر شهری به وظیفه خودش عمل می‌کند و اشکالی پیش نمی‌آید. فکر کرده‌اند در مورد ماه نیز این چنین است.
ولی از این نکته غفلت کرده‌اند که روز اول شوال یک روز است و برای همه عید است و شب قدر نیز یک شب است و برای همه، همان شب، شب قدر می‌باشد.
از سوی دیگر، عرف به راحتی اختلاف مشرق‌ها و مغرب‌ها را قبول می‌کند و هیچ‌کس به این جهت به اسلام و مسلمانان طعنی نمی‌زند که چرا در حجاز ساعت چهار صبح نماز صبح می‌خوانند و در همان لحظه در امریکا نزدیک غروب آفتاب است، ولی عرف قبول نمی‌کند که امروز یک جا اول ماه باشد و عید گرفته شود و فردا جای دیگر. به همین جهت سیل اشکالات در مورد نماز عید و شب قدر و… سرازیر است. اما مهم ‌ترین جهتی که باعث شده حلول ماه در کشورهای مختلف، متفاوت اعلام شود، و هر حاکم یا عالمی خود را موظف می‌داند که حلول ماه نو را اعلام کند این است که:
مسأله هلال امری سیاسی و حکومتی است و چون حکومت‌ها معمولاً می‌خواهند حرف شنوایی مردم از خود را بیازمایند یا به رخ یکدیگر بکشند از این وسیله استفاده می‌کنند و حتی گاهی غیر اول ماه را اول ماه اعلام می‌کنند همان گونه که ابی العباس سفّاح چنین کرد:

حضرت صادق (ع) فرمود: در حیره بر ابوالعباس وارد شدم گفت: ای اباعبدالله درباره روزه امروز چه می‌گویی؟ گفتم: به عهده امام است اگر روزه گرفتی می‌گیریم و اگر افطار کردی افطار می‌کنیم. به غلامش گفت: سفره را بیاور (آورد) من نیز با او غذا خوردم در حالی که ـ سوگند به خدا ـ یقین داشتم که روزی از ماه رمضان است، زیرا افطار کردن یک روز و انجام قضایش برایم راحت تر از آن است که گردنم زده شود و خدا عبادت نشود.

[۳۸] کلینی، فروع کافی،ج۴، ص۸۳، حدیث۷.

بررسی

نظیر همین حدیث با الفاظ متفاوتی در بین احادیث تکرار شده‌است،

[۳۹] کلینی،فروع کافی، ج۴، ص۸۳، حدیث۹.

ولی همه مرسل هستند، زیرا معمولاً زمان زمان خفقان بوده و انتشار این گونه امور زیان‌های شدید سیاسی و حکومتی داشته‌است به همین جهت برای در امان بودن راوی و خانواده‌اش اسم او گفته نمی‌شده و کم کم به فراموشی سپرده شده‌است.
بنابراین به نظر می‌رسد که در این گونه امور ارسال حدیث ضرری نمی‌زند. خصوصاً که فعلاً در صدد اثبات حکم فقهی نیستیم بلکه درصدد بیان جوّ آن زمان هستیم، که از یک سو روشن می‌شود ابی العباس به این‌که حضرت، او را امام بداند و با زبان بفرماید ما در روزه و افطار پیرو تو هستیم، راضی نمی‌شود و غذا می‌آورد تا معلوم شود حضرت صادق (ع) عملاً نیز از روزه خود دست برمی‌دارد یا خیر. از سوی دیگر، قدرت خود را در بلاد اسلامی نشان دهد که مردم نه تنها در سیاست گوش به فرمان اویند بلکه در عبادات فردی نیز تابع او هستند.
آن گاه در زمان‌های بعدی نیز حکومت‌ها همین روش را ادامه دادند تا زور مادی و معنوی خود را بسنجند و نشان دهند.
نکته: در بین اهل سنت چون روز شک در آخر ماه شعبان هم روزه‌اش ممنوع است، این اقتدار و قدرت نمایی در دو روز آخر ماه شعبان و اول ماه شوال که عید فطر است و روزه‌اش ممنوع می‌باشد، تجلی می‌کند ولی در میان شیعه تنها یک روز است و آن روز عید فطر است.
به هر حال معمولاً حاکمان اهل سنت در اول ماه رمضان گفته‌اند که رمضان ثابت نشده پس باید روزه خورده شود و در آخر رمضان می‌گفته‌اند که پاورپوینت کامل هلال ماه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint ثابت شده و باید افطار شود و در این وقت اقتدار خود را می‌سنجیده‌اند.
برای ما شیعیان، ائمه اطهار (ع) مشکل روز اول ماه رمضان را حل کرده‌اند و در احادیث متعددی ما را ارشاد کرده‌اند که به عنوان روز آخر شعبان یا روزه قضا یا… می‌توانید روزه بگیرید و اگر آن روز از ماه رمضان بود برایتان محسوب است. و یا فرموده‌اند اگر هلال رمضان برایتان ثابت نشد می‌توانید روزه خود را بخورید سپس اگر در روز بیست وهشتم هلال شوال دیده شد یا از شهرهای دیگر آمدند و خبر دادند که یک روز قبل از شما هلال را دیده‌اند و روزه گرفته‌اند آن یک روز را قضا کنید.
ولی ائمه اطهار (ع) برای ماه شوال راهکاری ارائه نکرده‌اند و مسلّماً روزه روز عید فطر حرام و روزه روز آخر رمضان واجب است، پس اگر هلال شوال ثابت شود فردای آن روز حتماً باید افطار شود و اگر ثابت نشود به مقتضای استصحاب، باید حتماً روزه گرفته شود. حال حاکمان سنی یا شیعه در چنین روزی می‌خواسته‌اند که قدرت و نفوذ خود را بر شیعیان آزمایش کنند و به همین جهت مرزهای جغرافیایی به جای افق‌ها قرار داده شده و آبادان و بصره که به هم نزدیک و دارای یک افق بوده‌اند و طبق همه مبانی باید در یک روز عید فطر داشته باشند مختلف گشته‌اند و هریک تابع اعلام حاکم کشور خود گشته‌اند و به هر حال سیاسی شدنِ حکم هلال، موجب گشته، تقویم‌ها در کشورهای مختلف، متفاوت نوشته شود و عید فطر، متفاوت برگزار شود.
در حالی که اگر مسأله سیاسی نباشد کشورهای شرقی به وضوح می‌دانند که اگرچه ماه در کشور آن‌ها قابل رؤیت نباشد، ولی پس از چند ساعت در مناطق غربی تر، دیده می‌شود و حاکمان آن‌جا با توجه به رؤیت هلال اعلام می‌کنند و این ثبوت و حلول ماه برای همه جهانیان خواهد بود.

اشکال

ذکر روایات مربوط به رؤیت هلال قبل یا بعدازظهر چه ربطی به واحد یا متعدد بودن روز اول ماه دارد؟

جواب

اولاً اطلاق این روایات، حکم می‌کند که برای اثبات اول ماه، تنها رؤیت معتبر است، اما این رؤیت مقید به این‌که در جای خاصی باشد نیست پس دلالت می‌کند که رؤیت هلال، اثبات کننده اول ماه می‌باشد.
ثانیاً در تبیین این روایات که یک روایت صریح وجود داشت

[۴۰] الشیخ الطوسی،الاستبصار، ج۲، ص۷۳، حدیث۲۲۴.

دلالت می‌کرد اگر کسی هنگام بی خبری از رؤیت ماه در جاهای دیگر، به وظایف ظاهری خود عمل کرد و مثلاً با دیده نشدن پاورپوینت کامل هلال ماه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint رمضان در شهر خویش، آن روز را افطار کرد ولی سرانجام معلوم شد که در جای دیگرهلال دیده شده و آنان روزه گرفته‌اند، او نیز باید آن روزه را قضا کند. این روایت تقریباً صراحت دارد که روز اول ماه برای همه بلاد یکی است.
ثالثاً توجیه این روایات، راه توجیه روایات دیگری که با علم و تکوین سازگار نیست را به انسان می‌نمایاند. همچنین می‌نمایاند که روایات در طول زمان نقل بیش از هزارساله خود، دچار تغییرها و تفسیرهای متعددی شده‌است و بنابراین فتواها و امور بسیار مهم را نمی‌شود از ظاهر یک حدیث یا از تفاوت تعبیر در یک حدیث استفاده کرد بلکه همان گونه که از مرحوم آیه اللّه بروجردی نقل شده وقتی در مسأله‌ای روایات متعددی از امام (ع) به ما برسد، اجمالاً می‌فهمیم که سؤالی مطرح شده و امام (ع) هم جوابی داده‌اند اما ریزه کاریهای آن برایمان معلوم نیست.
رابعاً بالاخره وقتی بتوان ـ همان گونه که گذشت ـ روایت‌های زیادی را به جهت مخالفت با تکوین کنار گذاشت و همچنین بتوان روایت‌هایی را به خاطر مخالفت با عدالت که رکن اصیل اسلام است یا مصلحت دین و امثال آن کنار گذاشت یا بر موسمی بودن حمل کرد، همان طور که بحث آن در مجله

[۴۱] کاوشی نو در فقه.

شماره‌های ۳۳ و ۳۴ گذشت، همان گونه می‌توان روایت‌هایی را ـ بر فرض وجود ـ به جهت اخلال در نظم اجتماع و همچنین از حجیت انداختن تقویم معرفی شده از سوی قرآن و ایجاد کشمکش، در بین مسلمانان، کنار گذاشت؟!
به عبارت دیگر، همان گونه که می‌توان همانند اهل سنت وضو گرفت و همانند آنان نماز خواند و هم زمان و همراه با آنان از عرفات کوچ کرد و… تا وحدت مسلمانان حفظ شود و دشمن در صفوف مسلمانان رخنه نکند، می‌توان در مسأله اول ماه و آخر ماه با آنان به توافق رسید تا دهان اشکال کنندگان و تضعیف کنندگان بسته شود.
آن گاه اگر بتوان در موارد زیادی با عامه به توافق رسید یا موافق آنان عمل کرد تا وحدت حفظ شود برای حفظ وحدت شیعه با یکدیگر، به طریق اولی می‌توان چنین کرد و اگر عالمی از علمای شیعه در گوشه ای از جهان حکم به رؤیت هلال کرد، همه علما حکم او را قبول کنند و با او مخالفت نکنند تا وحدت شیعه حفظ شود و به دلیل یا روایتی که به اختلاف افق دلالت می‌کندعمل نشود. البته پس از پایان یافتن بحث روشن خواهد شد که چنین روایاتی وجود خارجی ندارد.

روایات مربوط به رؤیت هلال

روایت‌های بسیار زیاد، در حد تواتر اجمالی وجود دارد که روزه و افطار را مربوط به رؤیت هلال می‌داند ولی اشاره‌ای به شخص بیننده ندارد که آیا مکلف به روزه باید ببیند یا غیر او، بیننده اهل شهر او باشد یا غیر او، حتی مسلمان باشد یا غیر او. قسمت عمده این روایات در وسائل الشیعه احکام شهر رمضان در باب ۳ ذکر شده که نقل برخی از آن‌ها خالی از فایده نیست:
۱. (عن ابی جعفر (ع) اذا رأیتم الهلال فصوموا واذا رأیتموه فافطروا، ولیس بالرأی والتظنی ولکن بالرؤیه.)

[۴۲] حر عاملی، وسائل الشیعه،باب۳، حدیث۲.

حضرت باقر (ع) فرمود: وقتی هلال را دیدید روزه بگیرید و وقتی آن را دیدید افطار کنید و هلال با نظر و گمان نیست بلکه با رؤیت می‌باشد.
۲. (عن ابی عبدالله (ع) قال: الصوم للرؤیه والفطر للرؤیه ولیس الرؤیه ان یراه واحد ولا اثنان ولاخمسون.)

[۴۳] حر عاملی، وسائل الشیعه،باب۳، حدیث۴.

حضرت صادق (ع) فرمود: روزه مربوط به رؤیت است و گشودن مربوط به رؤیت، و رؤیت آن نیست که یکی یا دوتا یا پنجاه تا ببینند.
۳.

[۴۴] فرهنگ دهخدا.

[۴۵] حر عاملی، وسائل الشیعه،باب۳، حدیث۱۱.

در کتاب حضرت علی (ع) آمده: به خاطر دیدنش روزه بگیر و به خاطر رؤیتش افطار کن و از شک و ظن بپرهیز و اگر (هلال) بر شما مخفی ماند، ماه اول را سی روزه کامل کنید.
۴. (عن ابی الحسن العسکری (ع) فی حدیث قال: لاتصم الاّ للرؤیه.)

[۴۶] حر عاملی، وسائل الشیعه،باب۳، حدیث۲۵.

حضرت عسکری فرمود: تنها به جهت رؤیت (هلال) روزه بگیر.
۵. (نوشته امام رضا (ع) به مأمون: و صیام شهر رمضان فریضه یصام للرؤیه ویفطر للرؤیه.)

[۴۷] حر عاملی، وسائل الشیعه،باب۳، حدیث۲۶.

(روزه ماه رمضان واجب است. به خاطر رؤیت (هلال) روزه گرفته می‌شود و به سبب دیدنش افطار می‌شود.
۶. (عن الرضا (ع) : صوموا للرؤیه وافطروا للرؤیه.)

[۴۸] حر عاملی، وسائل الشیعه،باب۳، حدیث۵.

به سبب دیدن (ماه) روزه بگیرید و به خاطر دیدنش افطار کنید.
۷. (صیام شهر رمضان بالرؤیه ولیس بالظن.)

[۴۹] حر عاملی، وسائل الشیعه،باب۳، حدیث۶.

روزه ماه رمضان به دیدن است نه گ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.