پاورپوینت کامل هبوط آدم علیه السلام ۸۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل هبوط آدم علیه السلام ۸۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل هبوط آدم علیه السلام ۸۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل هبوط آدم علیه السلام ۸۶ اسلاید در PowerPoint :
هبوط آدم
یکی از مسائلی که در مورد حضرت آدم (علیهالسلام) بحث شده هبوط آن حضرت هست که به چه معناست. در این مقاله به توضیح آن پرداخته شده است.
فهرست مندرجات
۱ – معنای هبوط
۲ – هبوط در قرآن
۳ – نظریات مفسران
۳.۱ – نظر طبرسی
۳.۲ – نظر علامه طباطبائی
۳.۳ – نظر جوادی آملی
۳.۴ – نظر مکارم شیرازی
۴ – بهشت آدم
۵ – اخبار مجعوله
۶ – شیطان و کارش
۶.۱ – سه مساله حول حقایق دینی
۶.۲ – خلاصه بحث
۷ – پانویس
۸ – منبع
معنای هبوط
«هبوط» در لغت به معنای سقوط از بلندی به محل پایین و پستتر و نقیض صعود است.
[۱] فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، ج۴، ص۴۴.
[۲] فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، ج۴، ص۲۱.
[۳] ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۷، ص۴۲۱.
[۴] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱، ص۱۷۰.
هبوط در قرآن
در آیات متعددی از قرآن مجید، از اخراج آدم از بهشت و اسکان او در زمین به هبوط تعبیر شده است:
۱. «وقلنا اهبطوا بعضکم لبعض عدو و لکم فی الارض مستقر و متاع الی حین؛
[۵] بقره/سوره۲، آیه۳۶.
یعنی و در این هنگام به آنها گفتیم: همگی به زمین فرود آیید در حالی که بعضی دشمن بعض دیگر خواهید بود.»
۲. «قلنا اهبطوا منها جمیعاً فاما یاتینکم منی هدی فمن تبع هدای فلاخوف علیهم ولا هم یحزنون؛
[۶] بقره/سوره۲، آیه۳۸.
یعنی گفتیم همگی از آن فرود آیید! هرگاه هدایتی از طرف من برای شما آمده کسانی که از آن پیروی کنند نه ترسی بر آنها است و نه غمگین شوند.»
۳. «قال اهبطوا بعضکم لبعض عدو و لکم فی الارض مستقر و متاع الی حین»؛ یعنی از مقام خویش فرود آیید، در حالی که بعض از شما نسبت به بعض دیگر دشمن خواهید بود (شیطان دشمن شماست و شما دشمن او) و برای شما در زمین قرارگاه و وسیله بهرهگیری تا زمان معینی خواهد بود.»
[۷] اعراف/سوره۷، آیه۲۴.
همچنین در قرآن مجید هبوط به معنای حلول و استقرار یافتن در محل (شهر) نیز استعمال شده است. در قصه حضرت موسی و بنیاسرائیل قرآن میفرماید: «… قال اتستبدلون الذی هو ادنی بالذی هو خیر اهبطوا مصراً فان لکم ماسالتم…؛
[۸] بقره/سوره۲، آیه۶۱.
یعنی موسی گفت: آیا غذایی پستتر را به جای غذای بهتر انتخاب میکنید؟ (اکنون که چنین است بکوشید از این بیابان) در شهری فرود آیید؛ زیرا هر چه خواستید در آنجا برای شما هست.»
نظریات مفسران
بحث از هبوط آدم و معنای این هبوط در وهله اوّل به این نکته بستگی دارد که بهشتی را که حضرت آدم در آن سکونت داشت چگونه معنا کنیم، آیا این یک بهشت دنیایی بود (زمینی یا برزخی)، یا آخرتی؟ آنچه مسلم است این است که بهشت خلد نبوده است، بر این اساس هبوط، هبوط مقامی است. بههرحال این بحث هم در میان مفسران مطرح شده است و هم در بین فلاسفه و هر یک در این زمینه نظریات و احتمالاتی را بیان فرمودهاند و ما در این جا فقط نظریات مفسران را میآوریم.
نظر طبرسی
مرحوم طبرسی در تفسیر مجمع البیان میفرماید: هبوط و نزول و وقوع مثل هم هستند (به یک معنا هستند) که عبارت است از: حرکت از بلندی به سوی پایین… و گاهی هبوط به معنای (حلول در مکان) استعمال میشود مثل آیه شریفه که میفرماید: «اهبطوا مصراً»؛ یعنی وارد شهر شوید…. (البته اخراج آدم و حوا از بهشت و هبوطشان (نزولشان) در زمین جنبه عقوبت نداشت؛ زیرا دلیل دارم که انبیای الاهی در هیچ حالی مرتکب عمل قبیح نمیشوند و کسی که عقوبت را بر پیامبران جایز بداند، در حق آنها جفا کرده و بزرگترین تهمت ناروا را به خداوند متعال وارد ساخته است… همانا خداوند آدم را از بهشت خارج کرد به خاطر این که با تناول از میوه شجره ممنوعه، مصلحت تغییر کرد و حکمت و تدبیر االهی اقتضا نمود که او را به زمین بیاورد و به تکالیف و سختیهای دنیا مبتلا سازد.)
[۹] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱، ص۱۷۰.
نظر علامه طباطبائی
علامه طباطبائی در این زمینه میفرماید: هبوط به معنای خروج از بهشت و استقرار در زمین و ورود به زندگی پر مشقت دنیاست». ظاهر آیه، «قلنا اهبطوا بعضکم لبعض عدو و لکم فی الارض مستقر و متاع الی حین» و آیه بعد از آن «قال فیها تحیون و فیها تموتون و منها تخرجون»
[۱۰] اعراف/سوره۷، آیه۲۵.
این است که نحوه حیات بعد از هبوط با حیات قبل از هبوط (زندگی در بهشت) فرق دارد. این زندگی همراه با مشقت و سختی است، اما زندگی در بهشت یک زندگی آسمانی بوده که در آن گرسنگی و تشنگی و سختی نبوده است.
ایشان میگویند: بهشت آدم در آسمان بوده، هر چند که بهشت آخرت و جنت خلد، (که هر کس داخلش شد دیگر بیرون نمیشود)، نبوده باشد.
بله در اینجا این سؤال باقی میماند: که معنای آسمان چیست؟ و بهشت آسمانی چه معنا دارد؟
[۱۱] طباطبایی، محمدحسین، المیزان، ج۱، ص۱۳۵.
آن استاد فرزانه در جایی دیگر به این امر میپردازند و میفرمایند: بهشت آدم از بهشتهای دنیا بوده، مراد این است که از بهشتهای برزخی بوده، که در مقابل بهشت جاودان است.
[۱۲] طباطبایی، محمدحسین، ترجمه المیزان، ج۱، ص۲۱۲.
ایشان در تبیین هبوط و خروج شیطان از جمع ملائکه بعد از سجده نکردن که در آیه «قال فاهبط منها فما یکون لک ان تتکبر فیها فاخرج انک من الصاغرین»
[۱۳] طه/سوره۲۰، آیه۱۱۷.
آمده است میفرماید:
جمله «فاخرج انک من الصاغرین» تاکید است برای جمله «فاهبط منها»، برای این که هبوط همان خروج است، و تفاوتش با خروج تنها در این است که هبوط خروج از مقامی و نزول به درجه پایینتر است، و همین معنا خود دلیل بر این است که مقصود از هبوط فرود آمدن از مکان بلند نیست، بلکه مراد فرود آمدن از مقام بلند است.
و این مؤید ادعای ماست که گفتیم ضمیر در منها و فیها به منزلت بر میگردد، نه به آسمان و یا بهشت.
و شاید کسانی هم که گفتهاند مرجع ضمیر، آسمان و یا بهشت است، مقصودشان همان منزلت باشد.
بنابراین، معنای آیه چنین میشود که خدای تعالی فرمود: به جرم اینکه هنگامی که ترا امر کردم سجده نکردی باید از مقامت فرود آیی، چون مقام تو مقام خضوع و فرمانبری بود و تو نمیبایستی در چنین مقامی تکبر کنی، پس برون شو که تو از خوارشدگانی.
[۱۴] طباطبایی، محمدحسین، ترجمه المیزان، ج۸، ص۳۴.
در جایی دیگر ایشان به نکته مهمی اشاره میکنند و میفرمایند: «امر به هبوط یک امر تکوینی (تکلیف تکوینی) است که بعد از سکونت در بهشت و ارتکاب اشتباه اتفاق افتاده است. پس در همین مخالفت با نهی الاهی و نزدیک شدن به درخت هیچ دینی در کار نبوده است و تکلیف الاهی در کار نبوده است پس بنابراین، گناهی عبودیتی و معصیت مولوی تحقق پیدا نکرده است».
[۱۵] طباطبایی، محمدحسین، ترجمه المیزان، ج۱، ص۲۰۹.
در توضیح کلام المیزان باید گفت: نهی از نزدیک شدن به درخت مخصوص (الشجره) یک نهی ارشادی بوده است همانند این که طبیب به مریض میگوید: اگر این غذا را بخوری به فلان بیماری مبتلا خواهی شد. در اینجا هم خداوند فرموده است به این درخت نزدیک نشو و از میوه آن نخور؛ زیرا اگر از میوه این درخت بخوری، نتیجهاش خروج از بهشت است. از این کلام علامه طباطبائی بهخوبی معنا و مراد از از هبوط و علت آن روشن میشود.
نظر جوادی آملی
آیتالله جوادی آملی با پذیرش بهشت برزخی بهعنوان مسکن آدم و حوا، میفرماید: حضرت آدم از نشئه فرا طبیعت به محدوده طبیعت منتقل شد و چنین انتقالی همان تنزل وجودی و مکانتی است. – همانند تنزل قرآن از نزد خدای سبحان برای هدایت مردم- نه تنزل بدنی و مکانی و علاوه این هبوط چون همراه با توبه و اجتباء حضرت آدم بوده است از آن به هبوط ولایت و خلافت یاد میشود.
[۱۶] جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، ج۳، ص۳۸۳.
هبوط ابلیس سقوط از منزلت بود، ولی هبوط آدم با حفظ کرامت، در زمین بود؛ یعنی استقرار در زمین مشترک بین آدم و ابلیس بود، اما ابلیس با فقد درجه پیشین وارد زمین شد و آدم با حفظ مرتبت قبلی در زمین مستقر شد.
[۱۷] جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، ج۳، ص۳۷۴.
[۱۸] جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، ج۳، ص۴۰۸.
[۱۹] جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، ج۳، ص۴۶۶.
پس شیطان دو نحوه هبوط داشت: ۱. هبوطی از جایگاه و منزلت فرشتگان که پس از استکبار از سجده برای آدم حاصل شد و لازمه آن هبوط از بهشت به عنوان منزلت و شان رفیع بود و آیه «قال فاهبط منها فما یکون لک ان تتکبر فیها فاخرج انک من الصاغرین».
[۲۰] طه/سوره۲۰، آیه۱۱۷.
به اشاره دارد. ۲. هبوطی از بهشت به عنوان یک مسکن موقت که برای اغوای آدم و حوا به آن راه پیدا کرده بود و این هبوط پس از اغوای آدم و حوا و به همراه آن دو بزگوار تحقق یافت.
[۲۱] جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، ج۳، ص۳۷۱-۳۷۵.
نظر مکارم شیرازی
تفسیر نمونه با طرح این پرسش که بهشت آدم کدام بهشت بود؟ در پاسخ مینویسد: گرچه بعضی آن را بهشت موعود نیکان و پاکان میدانند، ولی ظاهر این است که آن بهشت نبوده، بلکه یکی از باغهای پر نعمت و روحافزای یکی از مناطق سرسبز زمین بوده است، زیرا:
اولا: بهشت موعود، نعمت جاودانی است که در آیات بسیاری از قرآن به این جاودانگی بودنش اشاره شده، و بیرون رفتن از آن ممکن نیست.
ثانیا: ابلیس آلوده و بیایمان را در آن بهشت راهی نخواهد بود؛ زیرا آنجا نه جای وسوسههای شیطانی و نه جای نافرمانی خداست.
ثالثا: در روایاتی که از طرق اهل بیت (علیهالسّلام) بما رسیده، این موضوع صریحا آمده است.
یکی از راویان حدیث میگوید: از امام صادق (علیهالسّلام) راجع به بهشت آدم پرسیدم امام (علیهالسّلام) در جواب فرمود: باغی از باغهای دنیا بود که خورشید و ماه بر آن میتابید، و اگر بهشت جاودان بود هرگز آدم از آن بیرون رانده نمیشد.
[۲۲] حویزی، عبدعلی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، ج۱، ص۶۲.
و از اینجا روشن میشود که منظور از هبوط و نزول آدم به زمین نزول مقامی است، نه مکانی؛ یعنی از مقام ارجمند خود و از آن بهشت سرسبز پائین آمد.
این احتمال نیز داده شده که این بهشت در یکی از کرات آسمانی بود. هر چند بهشت جاویدان نبوده، در بعضی از روایات اسلامی نیز اشاره به بودن این بهشت در آسمان شده است، ولی ممکن است کلمه سماء (آسمان) در اینگونه روایات اشاره به مقام بالا باشد، نه مکان بالا.
بههرحال شواهد فراوانی نشان میدهد که این بهشت غیر از بهشت سرای دیگر است؛ چرا که آن پایان سیر انسان است و این آغاز سیر او بود. این مقدمه اعمال و برنامههای اوست و آن نتیجه اعمال و برنامههایش.
[۲۳] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱، ص۱۸۷.
این تفسیر قیم در جای دیگر میفرماید: هبوط در لغت به معنای پائین آمدن اجباری است، مانند سقوط سنگ از بلندی و هنگامی که در مورد انسان به کار رود به معنای پائین رانده شدن به عنوان مجازات است.
با توجه به اینکه آدم برای زندگی در روی زمین آفریده شده بود و بهشت نیز منطقه سرسبز و پر نعمتی از همین جهان بود، هبوط و نزول آدم در اینجا به معنای نزول مقامی است نه مکانی؛ یعنی خداوند مقام او را به خاطر ترک اولی تنزل داد و از آن همه نعمتهای بهشتی محروم ساخت و گرفتار رنجهای این جهان کرد.
[۲۴] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۳، ص۳۳۲.
بهشت آدم
علامه طباطبایی (رحمهاللهعلیه) در بخش بحثی از نظر روایات، روایتی از امام صادق (علیهالسّلام) نقل میکند که بهواسطه آن و شواهد دیگر میافزاید که بهشت آدم (علیهالسّلام) از بهشتهای دنیا بوده است. آن روایت بدینصورت نقل گردیده است:
«علی بن ابراهیم در تفسیر خود از پدرش نقل میکند؛ از امام صادق (علیهالسّلام) درباره بهشت آدم (علیهالسّلام) سئوال کردند که آیا از بهشتهای دنیا بوده یا از بهشتهای آخرت؟ فرمود: از بهشتهای دنیا بود که خورشید و ماه در آن طلوع میکرد، اگر از بهشتهای آخرت بود هرگز از آن خارج نمیشد سپس فرمود: هنگامی که خدا او را ساکن بهشت ساخت آنها را بر او مباح کرد مگر آن درخت چه اینکه خلقت آدم (علیهالسّلام) طوری بود که بدون امر و نهی و غذا و لباس و زناشویی باقی نمیماند و آنچه برای او نافع بود از آنچه مضر بود جز به توفیق خدا تشخیص نمیداد، در این موقع شیطان نزد او آمد و به او گفت: اگر شما از این درختی که خدا نهیتان کرده بخورید دو فرشته میشوید و همیشه در بهشت خواهید ماند و اگر نخورید خداوند شما را از بهشت بیرون خواهد کرد و برای آنها قسم یاد نمود که خیرخواه شما هستم همانطور که خداوند غزوجل از او حکایت میکند: «ما نهیکما ربکما عن هذه الشجره الا ان تکونا ملکین اوتکونا من الخالدین و قاسمها انی کما لمن الناصحین»
[۲۵] اعراف/سوره۷، آیه۲۰ – ۲۱.
. آدم (علیهالسّلام) حرف او را قبول کرد و هر دو از آن درخت تناول کردند، و همان شد که خداوند میفرماید: «فبدت لهما سواتهما»
[۲۶] طه/سوره۲۰، آیه۱۲۱.
[۲۷] اعراف/سوره۷، آیه۲۲.
» آنچه از لباسهای بهشتی خدا به آنها پوشانده بود ریخت و شروع کردند به پوشاندن خود با برگهای بهشتی و پروردگارشان آنها را ندا کرد: «الم انهکما عن تلکما الشجره و اقل لکما ان الشیطان لکما عدو مبین»<
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 