پاورپوینت کامل ویژگیهای پیامبران ۷۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ویژگیهای پیامبران ۷۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ویژگیهای پیامبران ۷۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ویژگیهای پیامبران ۷۲ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل ویژگیهای پیامبران ۷۲ اسلاید در PowerPoint
مأموریت هدایت خلق و تهذیب نفوس و تعلیم و تربیت مردم و اقامه عدل و برچیدن اختلاف و آزاد کردن انسانها از چنگال اسارتها، آنچنان سنگین است که آمادگیهای ویژهای را از نظر جسمی و روحی و علمی و اخلاقی میطلبد. به همین دلیل کسانی میتوانند بار این مسئولیت مهم را بر دوش کشند که در پرتو خود سازیها از یک سو، و امدادهای الهی از سوی دیگر، برای این امر آماده شده باشند، مسلماً یک فرد عادی و ساخته نشده هرگز توانایی پذیرش چنین مأموریت بزرگی را ندارد. سخن در این است که ببینیم این ویژگیها چیست که هر پیامبری باید واجد آن باشد؟ و طبعا باید پیامبران بزرگ و اوالعزم و صاحبان شریعت و آیین جدید سهم بیشتری از آن را داشته باشند. در اینجا علاوه بر استدلالات عقلی، قرآن مجید به یاری ما میشتابند و این ویژگیها را بر میشمرد.
فهرست مندرجات
۱ – اوصاف عمومی پیامبران در قرآن
۲ – رسول، نبی و نذیر
۲.۱ – معنای نذیر
۲.۲ – معنای رسول
۲.۳ – معنای نبی
۳ – تفاوت رسول با نبی
۳.۱ – پاسخ علامه
۴ – جنسیت پیامبران
۵ – همزبانی با قوم خویش
۵.۱ – آیه دوم
۶ – دعوت به یگانهپرستی
۷ – مبارزه با مفاسد و زشتیهای رایج اجتماعی
۸ – پرهیز از درخواست پاداش
۸.۱ – آیات دیگر
۸.۱.۱ – توضیح
۸.۲ – آیهای دیگر
۸.۲.۱ – تفسیر اول
۸.۲.۲ – تفسیر دوم
۸.۲.۳ – فرازی از دعای ندبه
۹ – پانویس
۱۰ – منبع
اوصاف عمومی پیامبران در قرآن
قرآن کریم در آیات فراوانی، اوصافی برای پیامبران ذکر کرده است که تقریباً شامل همه آنان میشود. در اینجا به بررسی این اوصاف میپردازیم.
رسول، نبی و نذیر
در قرآن کریم، سه صفت نبی، رسول و نذیر برای همه پیامبران ذکر شده است. البته، اوصاف دیگری نیز ذکر شده که یا عمومیت ندارند و یا اگر عمومیت داشته باشند، بهتنهایی به عنوان مشخصه انبیاء ذکر نشدهاند؛ مثلاً، در قرآن صفت «بشیر» بر پیامبران اطلاق شده؛ ولی هیچگاه بهتنهایی به کار نرفته است؛ برخلاف صفت «نذیر» که بهتنهایی نیز ذکر شده است، حال آنکه بشیر و نذیر که در بسیاری از آیات در کنار هم آمدهاند. (مبشرین و منذرین، نذیرا و بشیرا) قرآن پیامبران را به عنوان «نذیر» معرفی میکند:
«وَ اِنْ مِنْ اُمَّهٍ اِلّا خَلا فِیها نَذِیرٌ»؛
[۱] فاطر/سوره۳۵، آیه۲۴.
«… و هیچ امتی نبوده، مگر اینکه در آن هشدار دهندهای گذشته است». (ترجمه آیه براساس ترجمه آقای فولادوند است).
ولی در هیچ جای قرآن سخن از «بشیر»، بهتنهایی، نیست. این یک نکته روانی و تربیتی است و بر این دلالت دارد که برای ساختن بشر و تربیت او «انذار» مهمتر از «تبشیر» است. به عبارت دیگر، عامل «ترس» در انسان مؤثرتر از عامل «امید» است. آنجا که انسان بخواهد در زندگیاش تغییری ایجاد کند و از اراده خویش بگذرد و رفتار دیگری را براساس پیشنهاد دیگران انتخاب کند، عامل «انذار» مؤثرتر از «تبشیر» است و شاید به همین دلیل است که قرآن ویژگی «نذیر» را بهتنهایی برای پیامبران ذکر میکند، نه ویژگی «بشیر» را. به هر حال در قرآن سه اسم تقریباً بر همه انبیا اطلاق شده است: نبی، رسول و نذیر.
معنای نذیر
نذیر به معنی بیمدهنده و ترساننده است. هر پیامبری که برای راهنمایی بشر و هدایت انسانها مبعوث میشود، دعوتش همراه با «انذار» است؛ مردم را از فرجام کارهای بد میترساند و از عواقب اعتقادات و افکار نادرست آنان بیم میدهد تا از این طریق از وقوع آنها جلوگیری کند.
معنای رسول
رسول کسی است که دارای رسالتی است و از طرف کسی به سوی دیگری فرستاده میشود. به یقین میتوان گفت که بسیاری از انبیا از طرف خدا رسالتی برای مردم داشتهاند؛ خدا «مرسل» است، مردم «مرسل الیهم» و انبیا نیز «رسول» یا «مرسل». در واقع، کلمه «پیامبر» در فارسی، ترجمه «رسول» است.
معنای نبی
در بین این سه صفت، مفهوم نبی نیازمند توضیح بیشتری است: همانطور که میدانید درباره ریشه کلمه نبی اختلافاتی هست. برخی بر این باورند که این واژه از ماده «نبوه» به معنای «رفعت» است. و برخی میگویند از ماده «نباء» به معنی «خبر» اشتقاق یافته است. شاید احتمال دوم قویتر باشد. هرچند همه انبیا از لحاظ معنویت و انسانیت مقام رفیعی دارند و افراد برجسته جامعهاند؛ ولی در مقام ذکر وساطت آنان بین خدا و انسان، اشاره به رفعت آنان چندان مناسبتی ندارد. از این جهت، به احتمال قوی نبی از ماده «نبأ» است؛ یعنی، کسی که خبرهایی دارد که دیگران از آن بیاطلاعاند و این اخبار ویژه، همان خبرهای غیبی است. بنابراین میتوانیم نبی را به معنای آگاه از غیب و کسی که دارای خبرهای غیبی است، معنا کنیم.
تفاوت رسول با نبی
درباره اینکه مفهوم نبوت و رسالت و نیز مصداق این دو چه نسبتی با یکدیگر دارند، بحثهایی شده است. البته اگر نسبت بین مفهوم نبوت و رسالت، عموم و خصوص مطلق باشد، طبعاً مصداق آن دو نیز همان نسبت را خواهند داشت؛ ولی با توجه به معنای لغوی این دو، روشن میشود که بین این دو مفهوم اشتراکی نیست. نبوت چه به معنای «رفعت» و چه به معنای «با خبر بودن» باشد، به مفهوم رسالت نیست. بله، لازمه رسالت، که داشتن پیامی است از طرف خدا، این است که رسول از آن پیام با خبر باشد؛ اما در متن مفهوم رسالت، معنای نبوت گنجانده نشده است؛ هرچند با توجه به لوازم آن میتوان گفت مفهوم نبوت از مفهوم رسالت، اعم است.
از نظر مصداق نیز ـ آنطور که از آیات، و شاید به شکل صریحتری از روایات استفاده میشود ـ بین نبوت و رسالت نسبت عموم و خصوص مطلق است. ممکن است گفته شود: ادعای اعم بودن نبوت از رسالت با ظاهر بعضی آیات سازگار نیست. مثلاً خداوند در برخی آیات میفرماید:
«و ما اَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِیٍّ اِلاّ…»؛
[۲] حج/سوره۲۲، آیه۵۲.
«و ما پیش از تو (نیز) هیچ رسول و پیامبری را نفرستادیم جز اینکه…».
در حالی که اگر نبی اعم از رسول بود، باید میفرمود: «و ما اَرْسَلْنا مِنْ نَبِیٍّ» و رسول را ذکر نمیکرد؛ زیرا وقتی عام ذکر شود، خاص نیز در ضمن آن هست و ازاینرو ذکر خاص در کنار عام، با بلاغت سازگار نیست. همچنین خداوند درباره بعضی پیامبران میفرماید:
«… وَ کانَ رَسُولاً نَبیَّاً»؛
[۳] مریم/سوره۱۹، آیه۵۱.
«… و فرستادهای پیامبر بود».
حال آنکه در مقام توصیف، ذکر عام بعد از خاص مطلوب نیست؛ مانند آنکه گفته شود: «فلان شخص اعلم فقهاست و فقیه نیز هست». روشن است که اعلم فقها بودن بیانگر معنای فقیه بودن نیز هست. اگر رسالت مستلزم نبوت باشد، ذکر «نبی» پس از آوردن «رسول» مناسبتی نخواهد داشت.
====دیدگاه علامه طباطبایی====
علامه طباطبایی (رحمهاللهعلیه) پاسخ این اشکال را در المیزان دادهاند. به اعتقاد ایشان، «نبی» و «رسول» دو مفهوم متبایناند. هرچند رسالت مستلزم نبوت نیز هست، ولی چنان نیست که مفهوم نبوت در مفهوم رسالت مندرج باشد؛ «رسول» یعنی پیک، قاصد و کسی که واسطه است و چیزی را از کسی به دیگری میرساند؛ و «نبی» یعنی کسی که خبرهای مهم و غیبی دارد. این دو، مفهوماً با هم فرق دارند و اگر مصداقاً یکی اخص از دیگری است، معنایش این نیست که مفهوماً جهت مشترک دارند. به دیگر سخن، عموم و خصوص به حسب مصداق است، نه مفهوم.
اما تفاوت این دو در چیست؟
پاسخ علامه
پاسخ علامه آن است که از میان انبیا، رسول کسی است که دارای رسالت خاصی است؛ گاه پیامبران به طور کلی به پرستش و اطاعت خدا و پیمودن راه حق ـ که همان راه بندگی خداست ـ دعوت میکنند، ولی گاه پیام خاصی را از سوی خدا برای امت خویش دارند، بنابراین به کسی که پیام مخصوصی از طرف خداوند دارد، رسول میگویند و از آن جهت که به طور کلی مردم را به راه حق فرا میخواند، او را نبی مینامند. با توجه به این دو مفهوم میتوان جمله «کان رسولاّ نبیاّ» را توجیه کرد: «رسولاّ» یعنی رسالت خاصی برای قوم خاصی داشت و «نبیاّ» یعنی از اخبار غیبی آگاه بود که در این صورت، مشکل تکرار پیش نخواهد آمد.
آیه «و ما اَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِیٍّ» نیز به این دو مقام اشاره دارد. ممکن است دو مقام در کسی جمع شود و ممکن است جمع نشود؛ و لذا ضرورتی ندارد که هر رسولی، نبی نیز باشد. سخن آیه هم شامل کسانی است که دارای مقام نبوت نیز بودهاند، نیازمند دلیل دیگری است.
توجیه بالا با مفهوم لغوی نبوت و رسالت نیز سازگار است. البته علامه طباطبایی، به تفاوت دیگری نیز اشاره میکند که برخلاف تفاوت اول، از معنای لغوی این دو واژه قابل استفاده نیست؛ بلکه مأخذ آن روایات است. روایاتی هم در کافی هست که میفرماید: رسول کسی بوده که فرشته وحی را در بیداری میدیده و با او سخن میگفته است؛ ولی نبی کسی است که در خواب به او وحی میشده است.
[۴] کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۱۷۶، کتاب الحجه، باب الفرق بین الرسول و النبی و المحدث.
چنین فرقی، همچنان که گفتیم، از واژه نبی و رسول استفاده نمیشود، بلکه یک خصوصیت خارجی است.
جنسیت پیامبران
یکی از مطالب عمومی دیگری که قرآن کریم درباره پیامبران ذکر میکند، آن است که همه انبیا مرد بودهاند.
ـ «وَ ما اَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ اِلاّ رِجالاً نُوحی اِلَیْهِم مِنْ اَهْلِ القُری…»؛
[۵] یوسف/سوره۱۲، آیه۱۰۹.
«و پیش از تو (نیز) جز مردانی از اهل شهرها را ـ که به آنان وحی میکردیم ـ نفرستادیم…».
ـ «وَ ما اَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ اِلاّ رِجالاً نُوحی اِلَیْهِم فَسْئَلُوا اَهْلَ الذِّکْرِ اِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ»؛
[۶] نحل/سوره۱۶، آیه۴۳.
«و پیش از تو (نیز) جز مردانی را که به آنان وحی میکردیم، گسیل نداشتیم. اگر نمیدانید از پژوهندگان کتابهای آسمانی بپرسید».
ـ «وَ ما اَرْسَلْنا قَبْلِکَ اِلاّ رِجالاً نُوحی اِلَیْهِمْ…»؛
[۷] انبیاء/سوره۲۱، آیه۷.
«و پیش از تو (نیز) جز مردانی را که به آنان وحی میکردیم، گسیل نداشتیم».
همانگونه که ملاحظه میشود، ظاهر آیات یادشده، بلکه مفاد صریح آنها، این است که همه پیامبران مرد بوده و از میان زنان، پیامبری برانگیخته نشده است.
همزبانی با قوم خویش
یکی دیگر از اوصاف عمومی پیامبران در قرآن آن است که هر پیامبری به زبان امت خویش مبعوث میشده و رسولی که برای قوم خاصی رسالت داشته، به زبان همان قوم سخن میگفته است. حتی پیامبرانی که دارای رسالت عمومی و جهانیاند، به زبان آن قومی که از میان آنان برخاسته و در بین آنان میزیستهاند، تکلم میکردند. آیات ذیل حکایت از همزبانی پیامبران با قوم خویش دارند:
ـ «فَاِنَّما یَسَّرْناهُ بِلِسانِکَ لَعَلَّهُم یَتَذَکَّرُونَ…»؛
[۸] دخان/سوره۴۴، آیه۵۸.
«در حقیقت، (قرآن) را بر زبان تو آسان گردانیدیم، امید که پندپذیرند».
آیه دوم
ـ «نَزَلَ بِهِ الرّوحُ الاَمینُ، عَلَی قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنْذِرینَ، بِلِسانٍ عَرَبِیٍّ مُبینٍ»؛
[۹] شعرا/سوره۲۶، آیه۱۹۵-۱۹۳.
«روح الامین آن را بر دلت نازل کرد، تا از (جمله) هشداردهندگان باشی؛ به زبان عربی روشن».
آیه دوم بر این معنا دلالت میکند که قرآن مجید به زبان عربی روشن نازل شده است.
ـ «وَ ما اَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ اِلاّ بِلِسانِ
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 