پاورپوینت کامل ویژگی تفسیر تابعان ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ویژگی تفسیر تابعان ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ویژگی تفسیر تابعان ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ویژگی تفسیر تابعان ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل ویژگی تفسیر تابعان ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint

تابعان به ابعاد گوناگون تفسیر پرداخته و در معانی قرآن از جهات متعدد و نواحی مختلف بحث کرده‌اند. در حالی که تفسیر صحابه بسیار محدود بود و آنان تنها به واژه‌شناسی، شان نزول آیات و برخی مفاهیم شرعی می‌پرداختند تا از این لحاظ ابهامات موجود را برطرف سازند، ولی تابعان گام‌های فراتری در تفسیر برداشته و از جهات بیشتری به بحث پرداخته‌اند؛ از این‌رو است که تفسیر در این عهد شامل جنبه‌های ادبی و واژه‌شناسی در ابعاد وسیع آن شده و نیز به بررسی تاریخ امت‌های پیشین و معاصر نزول قرآن و نیز تاریخ سرزمین‌های آنان که مجاور جزیرهالعرب بودند همت گمارده‌اند.

فهرست مندرجات

۱ – ویژگی‌های تفسیر تابعان
۲ – گستردگی
۳ – شکل یافتن و تدوین تفسیر
۴ – اجتهاد و اعمال نظر
۴.۱ – مدرسه اجتهادی مکه
۴.۲ – مدرسه اجتهادی کوفه
۴.۳ – آزادی اندیشه مجاهد
۴.۳.۱ – گستره ذهن مجاهد
۴.۴ – اندیشه عکرمه در تفسیر
۴.۵ – اندیشه زید بن اسلم
۵ – دوره رواج تفسیر عقلی
۵.۱ – اندیشه ابومسلم
۵.۲ – اندیشه فخر رازی
۵.۳ – اندیشه طبری
۵.۴ – اندیشه قرطبی
۵.۵ – مفسران روایی‌محور و تحقیق‌محور
۵.۶ – انتقاد عبده از بعض مفسران
۵.۷ – فرمایش علامه طباطبایی
۵.۸ – آرای مفسران در این آیه
۶ – دلایل فخر رازی بر مدعایش
۶.۱ – دلایل ردیه رازی بر قول ابومسلم
۶.۲ – نظر رازی در تفسیر این آیه
۷ – تفسیر ابن کثیر در این آیه
۸ – رواج اسرائیلیات
۹ – پانویس
۱۰ – منبع

ویژگی‌های تفسیر تابعان

تفسیر در عهد تابعان ویژگی‌هایی دارد که از چند جهت آن را از تفسیر صحابه پیش از خود ممتاز می‌سازد:

گستردگی

تابعان به ابعاد گوناگون تفسیر پرداخته و در معانی قرآن از جهات متعدد و نواحی مختلف بحث کرده‌اند. در حالی که تفسیر صحابه بسیار محدود بود و آنان تنها به واژه‌شناسی، شان نزول آیات و برخی مفاهیم شرعی می‌پرداختند تا از این لحاظ ابهامات موجود را برطرف سازند، ولی تابعان گام‌های فراتری در تفسیر برداشته و از جهات بیشتری به بحث پرداخته‌اند؛ از این‌رو است که تفسیر در این عهد شامل جنبه‌های ادبی و واژه‌شناسی در ابعاد وسیع آن شده و نیز به بررسی تاریخ امت‌های پیشین و معاصر نزول قرآن و نیز تاریخ سرزمین‌های آنان که مجاور جزیرهالعرب بودند -در حد اطلاعاتی که در این زمینه به دست تابعان رسیده- همت گمارده‌اند؛ و نیز پاره‌ای از زبان‌ها (لهجه‌ها) و فرهنگ‌هایی را که به نحوی به قرآن مربوط می‌شدند مورد کاوش قرار داده‌اند؛ همچنین بحث‌های کلامی‌یی که در آن روزگار به راه افتاده بود و به نحوی با آیات زیادی از قرآن ارتباط داشت؛ همچون آیات مربوط به صفات جمال و جلال خداوند، آغاز و انجام انسان و امثال آن، که این بحث‌ها نیز در دایره تفسیر واقع گردید.
دامنه تفسیر در این دوره، روز‌به‌روز در ابعاد جدیدتر -به تناسب گسترش علوم و معارف- گسترش می‌یافت و آشنایی با آداب و رسوم و فرهنگ‌های امت‌هایی که یکی پس از دیگری به حوزه اسلام وارد می‌شدند رو به فزونی می‌نهاد؛ چه اینکه اینان دانش‌ها و‌ اندوخته‌های علمی خویش را نیز با خود به ارمغان می‌آوردند و همه را در خدمت اسلام و مسلمانان قرار می‌دادند؛ این روند با گسترش قلمرو اسلام فزونی می‌یافت و به موازات آن حجم تفسیر نیز رو به فزونی می‌نهاد چه اینکه فزونی علوم و معارف، بهترین کمک بود برای حل بخش اعظم آیات کیهانی که به اسرار طبیعت و راز هستی اشارت داشتند؛ که علم و فلسفه در این زمینه سهم بیشتری به خود اختصاص داده‌اند.

شکل یافتن و تدوین تفسیر

تفسیر در عهد صحابه همچون عهد رسالت دست‌به‌دست می‌گشت و در سینه‌ها ضبط می‌گردید؛ چون در ابتدای راه و به راحتی قابل دسترسی بود و تنها به شرح پاره‌ای از واژه‌های قرآنی که برای برخی در آن زمان مفادش روشن نبود و‌ اندکی ابهام داشت پرداخته بود. اما تفسیر به صورت منظم و مرتب و ثبت شده در ابواب خاص و به صورت مدون، در عهد تابعان یا تابعان تابعان آغاز شد؛ بدین‌صورت که یکی از تابعان، قرآن را -از آغاز تا پایان- نزد استاد خود می‌خواند و در هر آیه درنگ می‌کرد و از او درباره آیه و معانی آن می‌پرسید و مقاصد و اهداف آیه را از او جویا می‌شد و تا آن را در دفتر یا لوحی که با خود داشت ثبت نمی‌کرد، از آن آیه نمی‌گذشت. بدین‌سان، تفسیر در آن عهد به وادی شکل یافتن و تدوین گام نهاد. مجاهد می‌گوید: قرآن را سه بار بر ابن عباس عرضه داشتم؛ در هر آیه درنگ می‌کردم و می‌پرسیدم در چه مورد و چگونه نازل گشته است؟. ابن ابی‌ملیکه می‌گوید: مجاهد را دیدم که از ابن عباس درباره تفسیر قرآن پرس‌وجو می‌کرد و با خود لوحه‌هایی داشت؛ سپس ابن عباس به او می‌گفت: بنویس و این کار او ادامه یافت تا اینکه تفسیر تمام قرآن را از وی پرسید؛ و به همین جهت است که گفته‌اند: مجاهد داناترین تابعان نسبت به تفسیر است.

[۱] ر. ک:معرفت، محمدهادی، تفسیر و مفسران، ص۳۰۴.

ابن عباس در تربیت عکرمه می‌کوشید؛ در نتیجه او را نیکو تربیت کرد و خوب آموزش داد تا آنکه فقیهی توانا شد و سرآمد رجال روزگار خود در تفسیر و آشنا به معانی قرآن گردید.

[۲] ر. ک:معرفت، محمدهادی، تفسیر و مفسران، ص۳۹۵.

قتاده در تفسیر کتابی داشته که شاید بزرگ و پر حجم بوده است و خطیب بغدادی و همچنین طبری در بیش از سه هزار مورد در تفسیرهای خود از آن استفاده کرده‌اند؛

[۳] شعیبی، علی شواخ اسحاق، معجم مصنفات القرآن الکریم، ج۲، ص۱۶۳، شماره ۹۹۹.

جابر بن یزید جعفی،

[۴] نجاشی، احمد بن علی، فهرست مصنفی الشیعه (رجال نجاشی)، ج۱، ص۳۱۴، شماره ۳۳۰.

حسن بصری،

[۵] شعیبی، علی شواخ اسحاق، معجم مصنفات القرآن الکریم، ج۲، ص۱۶۱.

ابان بن تغلب،

[۶] داودی، شمس‌الدین، طبقات المفسرین، ج۱، ص۱.

زید بن اسلم،

[۷] داودی، شمس‌الدین، طبقات المفسرین، ج۱، ص۱۷۶.

دیگران نیز کتاب‌های معروفی در زمینه تفسیر و علوم قرآنی دارند.
عادل نویهض می‌گوید: ابان بن تغلب، قاری‌ای جلیل‌القدر، مفسر، نحوی، لغوی، محدث و از اهل کوفه است که احمد بن حنبل و ابن معین و ابوحاتم او را توثیق کرده‌اند. مسلم در جامع حدیثی خود و دیگر محدثان نیز از او نقل حدیث کرده‌اند. معانی القرآن و غریب القرآن از جمله آثار او به شمار می‌آیند و شاید نخستین کسی باشد که در این‌باره کتاب نوشته است. ابان در سال ۱۴۸ بدرود حیات گفت.

[۸] نویهض، عادل، معجم المفسرین، ج۱، ص۷.

[۹] نویهض، عادل، معجم المفسرین، ج۱، ص۸.

اجتهاد و اعمال نظر

این ویژگی بزرگی است که عهد تابعان از آن برخوردار شد؛ زیرا در آن عهد تعداد زیادی از علمای بزرگ در صحنه دانش اسلامی ظاهر گشتند و در بسیاری از مسائل دین و از جمله مسائل قرآنی اعمال نظر کرده به اجتهاد پرداختند؛ مسائل قرآنی، بیشتر درباره معانی آیات صفات خداوند، اسرار آفرینش، تاریخ انبیا و سرگذشت امت‌های سلف و امثال آن بود. این مسائل را بر عقل عرضه می‌داشتند تا بر وفق حکم صائب آن به داوری بنشینند و گاه آنها را به گونه‌ای تاویل کنند که با فطرت سلیم هماهنگ باشد.

مدرسه اجتهادی مکه

نخستین مدرسه‌ای که اجتهاد و اعمال نظر برای استنباط معانی قرآنی را آغاز کرد، مدرسه مکه بود که پایه‌های محکم آن را صحابی گرانقدر، شاگرد موفق امیر مؤمنان (علیه‌السّلام)، عبدالله بن عباس بنا نهاد و تربیت یافتگان این مدرسه همان کسانی بودند که اجتهاد در تفسیر را پایه‌گذاری کردند و تنها به دست آنان بود که اجتهاد در ابعاد گوناگون شریعت مقدس رونق گرفت و رو به گسترش نهاد.

مدرسه اجتهادی کوفه

پس از آن، مدرسه کوفه بود که به دست عبدالله بن مسعود تاسیس شد و دانشورانی فرزانه، مجتهد و صاحب‌نظر در آن پرورش یافتند و از آن پس بود که مدرسه کوفه خاستگاه کاوش در معارف اسلامی گردید و پرچم‌داران وادی دانش از همه‌سو بدان‌جا روی آوردند، چه اینکه منزلگاه اکثر صحابه و خصوصا هجرت‌گاه امیر مؤمنان (علیه‌السّلام) بود؛ از این رو علم -به طور کامل- بدان‌جا کوچید و مجالس کوفه در آن روزگار از علمای بزرگ اسلام مملو گردید؛ تنها بر محور آنان بود که گردونه دانش می‌گردید و سرچشمه‌های علوم و معارف به سراسر قلمرو اسلام سرازیر می‌گشت. مدرسه مکه چندان دوام نیافت و یک سال پس از وفات صاحب و بنیان‌گزارش -سال ۶۸- رو به افول نهاد و پرورش‌یافتگان آن مدرسه متفرق شدند و به اطراف و اکناف از جمله خراسان، مصر، شام و دیگر سرزمین‌ها رفتند؛ در همین حال مدرسه کوفه رو به شکوفایی می‌نهاد و با گذشت زمان شهرت و فعالیت آن فزونی می‌یافت. در هر صورت، این دو مدرسه پایه و اساس اصلی انتشار علوم و گسترش معارف در جامعه اسلامی می‌باشند. هرچند همزمان باهم، یکی راه افول را پیمود و دیگری به شکوفایی و گسترش خود افزود. اکثر دانشوران تابعان، بلکه قریب به اتفاق آنان تربیت‌یافتگان این دو مدرسه‌اند. لذا این دو مدرسه از جهت رشد سطح فرهنگ اسلامی و ایجاد نشاط در فراگیری علم و معرفت، حق بزرگی بر عهده امت اسلامی دارند که البته پیش از آن این حق برای دو صحابی گرانقدر، ابن عباس و ابن مسعود و در راس آن دو، برای امام امیر مؤمنان (علیه‌السّلام) محفوظ است.

آزادی اندیشه مجاهد

مجاهد بن جبر، شاگرد ابن عباس که امت بر پیشوایی و استناد به نظریات وی اتفاق نظر دارند؛ «این تعبیر از ذهبی است و از سفیان آوردیم: اگر تفسیری از مجاهد برسد، همان تو را کافی است، و از اعمش است که هرگاه مجاهد دهان به سخن می‌گشود، از آن گوهرها می‌بارید.»

[۱۰] ر. ک:معرفت، محمدهادی، تفسیر و مفسران، ص۳۹۷.

متهم به آزادی رای در تفسیر است یا بهتر بگوییم او از توانایی فهم، تیزبینی و تیزهوشی والایی بهره‌مند بود. آری، در آن دوران که جمود فکری بر عامه مردم حاکم بود، نسبت دادن چنین تهمت‌هایی به مثال این فرهیختگان ظاهرا طبیعی می‌نمود. به وی گفته شد: تو همانی که قرآن را به رای خود تفسیر می‌کنی؟ وی گریست و گفت: بنابراین من گستاخم، ولی من تفسیر را (یعنی مبانی و طریقه استنباط معانی آن را) از ده‌ها صحابه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آموخته‌ام!

گستره ذهن مجاهد

آری، مجاهد ذهنی باز و از بند اوهام رهیده و عقلی فراگیر و پویا داشت که ادراک حقایق و لمس واقعیت‌ها را چنان‌که هست برای او ممکن می‌ساخت بی‌آن‌که بر ظاهر اکتفا کند یا به سطحی‌نگری قانع باشد. او آیات قرآن را -به هدف فهم عمیق آن- ابتدا با الفاظ واژه‌هایی که در عرف مردم رایج است عرضه می‌داشت و سپس با مبانی شریعت و شواهد تاریخی و امثال آن، که در عرف عام رجوع به آن برای فهم معانی معمول و متعارف است، می‌سنجید، ولی او به این مقدار بسنده نمی‌کرد و آنها را بر میزان عقل می‌نهاد تا هماهنگی آن را با فطرت داوری کند؛ بی‌آن‌که چیزی از شواهد و ظرافت‌های سخن را نادیده انگارد.
او در تفسیر آیه «فقلنا لهم کونوا قرده خاسئین؛

[۱۱] بقره/سوره۲، آیه۶۵.

به ایشان گفتیم: بوزینگانی طرد شده باشید.» می‌گوید: مقصود آیه این نیست که آنان به صورت بوزینگان در آمدند بلکه این مثلی است که خداوند زده است؛ یعنی دل‌های آنان مسخ شده و به سان قلب‌های بوزینگانی درآمده که نه از دستوری فرمان‌بردارند و نه پندی وقع می‌نهند.

[۱۲] ر. ک:طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، ج۱، ص۲۶۴.

[۱۳] طبری، محمد بن جریر، جامع‌البیان، ج۱، ص۱۷۳.

[۱۴] مکی مخزومی، مجاهد بن جبر، تفسیر مجاهد، ص۷۷.

[۱۵] مکی مخزومی، مجاهد بن جبر، تفسیر مجاهد، ص۷۶.

همانند آیه «مثل الذین حملوا التوراه ثم لم یحملوها کمثل الحمار یحمل اسفارا؛

[۱۶] جمعه/سوره۶۲، آیه۵.

همچون مثل خری است که کتاب‌هایی را بر پشت می‌کشد.» که صرفا تشبیه و تمثیل است. در شرح حال او در همین زمینه، دیدگاه‌های اهل نظر را یادآور شدیم. همچنین در تفسیر آیه «ربنا انزل علینا مائده من السماء تکون لنا عیدا لاولنا و آخرنا و آیه منک؛

[۱۷] مائده/سوره۵، آیه۱۱۴.

پروردگارا، از آسمان، خوانی بر ما فرو فرست تا عیدی برای اول و آخر ما باشد و نشانه‌ای از جانب تو.» می‌گوید: این آیه، همچون مثلی است که آورده شده وگرنه برای آنان چیزی فرو فرستاده نشد. طبری می‌گوید: عده‌ای گفته‌اند، بر بنی‌اسرائیل مائده‌ای نازل نگردید؛ و برخی از این گروه گفته‌اند: این، مثلی است که خداوند برای مردم زده تا آنان را از درخواست نزول آیات و نشانه‌های الهی بر پیامبر خدا باز دارد. سپس این گفتار را به مجاهد نسبت داده است.

[۱۸] طبری، محمد بن جریر، جامع‌البیان، ج۱۱، ص۲۲۸.

در تفسیر آیه «وجوه یومئذ ناضره الی ربها ناظره؛

[۱۹] قیامه/سوره۷۵، آیه۲۳.

صورت‌هایی در آن روز شاداب و مسرور است به پروردگارش می‌نگرد.» می‌گوید: انتظار پاداش از خدایشان را دارند. به او گفته شد برخی می‌گویند: خدای تعالی دیده می‌شود و آنان پروردگارشان را می‌بینند! در پاسخ گفت: هیچ آفریده‌ای او را نخواهد دید.

[۲۰] طبری، محمد بن جریر، جامع‌البیان، ج۲۴، ص۷۲.

«در این باره پیش از این -به هنگام شرح حال مجاهد- سخن گفتیم.» ذهبی می‌گوید: این‌گونه تفسیر از مجاهد در آینده مستمسک معتبر و نیرومندی برای معتزله در جهت توجیه دیدگاه‌های عقلی آنان گردید. البته مجاهد تنها کسی نیست که باب اجتهاد و اعمال نظر در فهم معانی قرآن را گشود؛ در آن دوران بسیاری از صاحب‌خردان برتر که خدای تعالی آنان را اولواالالباب می‌نامد، با او همگام بودند. ایشان جمع معتنابهی از اصحاب پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و تابعان را تشکیل می‌دادند که در این کتاب به گروهی از این بزرگان اشاره شده است؛ و معتزله نیز تنها گروهی نیستند که روش عقل را در پیش گرفته و تحجر و جمود فکری را رها ساخته‌اند؛ و اگر از سلفیان خشک‌اندیش و پیاده در میدان تفسیر، و پیروان آنان (اشعریان بی‌مایه) بگذریم، تعداد انبوهی از پیشگامان امت در این بزرگراه با معتزلیان همراهند یا گوی سبقت از آنان ربوده‌اند.

اندیشه عکرمه در تفسیر

یکی دیگر از کسانی که به آزادی‌ اندیشه و اعمال نظر در تفسیر شهره بود عکرمه، تربیت شده ابن عباس است. ابن عباس با عنایت کامل در تعلیم و تربیت او کوشید و به بهترین وجه آموزشش داد تا آنکه در زمره فقیهان نامی درآمد و داناترین مردم در تفسیر و فهم معانی قرآن گردید.

[۲۱] ابن خلکان، شمس الدین، وفیات الاعیان، ج۳، ص۲۶۶، شماره ۴۲۱.

او معتقد بود از کتاب خدا تنها وجوب مسح پاها به دست می‌آید؛ هم‌چنان که استادش ابن عباس نیز چنین استنباط کرده بود. او دیدگاه دیگر فقیهان را مردود می‌دانست و آنان را در برداشت‌شان از آیه دچار اشتباه می‌دید،

[۲۲] ر. ک:طبری، محمد بن جریر، جامع‌البیان، ج۱۰، ص۵۹.

[۲۳] طبری، محمد بن جریر، جامع‌البیان، ج۱۰، ص۶۰.

[۲۴] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، ج۳، ص۲۵۵.

و نیز مسح بر کفش را سخت انکار می‌کرد و می‌گفت: کتاب خدا بر قول به مسح کفش پیشی گرفته است؛

[۲۵] ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، تهذیب التهذیب، ج۷، ص۲۶۸.

یعنی قرآن حکم مسح بر پاها را آورده است اما مسح بر کفش پدیده‌ای نو است که بعدها ادعا شده است و نمی‌توان با آن حکم کتاب خدا را کنار گذاشت، ولی دیگران دلیل مسح بر کفش را ناسخ دلیل مسح بر پا دانسته‌اند. جصاص می‌گوید: ابویوسف -شاگرد ابوحنیفه- معتقد بود که حدیث مسح بر کفش ناسخ آیه‌ای است که مسح بر پا را تکلیف کرده است.

[۲۶] جصاص، احمد بن علی، احکام‌القرآن، ج۲، ص۴۳۷.

اندیشه زید بن اسلم

زید بن اسلم نیز فقیه و مفسری است که درخشید و از بزرگان و چهره‌های برجسته تابعان گردید. او در مسجدالنبی در مدینه مجلس درسی داشت که فقیهان بسیاری -حدود چهل فقیه- در آن حضور می‌یافتند. او تفسیری دارد که فرزندش عبدالرحمان از او روایت کرده است. ابن حجر می‌گوید: دانش را از گروهی از جمله علی بن الحسین زین العابدین (علیه‌السّلام) آموخت.
شیخ طوسی او را از اصحاب امام سجاد (علیه‌السّلام) به شمار آورده، می‌گوید: با امام مجالست بسیار داشت. او از امام باقر و امام صادق (علیهما‌السّلام) نیز روایت دارد. او نیز به خاطر آزادی رای و اعمال نظر -که بر خلاف روش اهل احتیاط و توقف در برابر ماثور بود- مورد مواخذه قرار گرفته است. حماد می‌گوید: به مدینه آمدم و (دیدم) مردم درباره او سخن‌ها می‌گفتند. عبیدالله بن عمر به من گفت: او را آدم بدی نمی‌دانم، ولی تنها عیب او این است که قرآن را با رای خود تفسیر می‌کند. چنین اظهار نظری بعید نیست؛ زیرا معروف است مدنیان پیروان توقف و احتیاطاند.

[۲۷] داودی، شمس‌الدین، طبقات المفسرین، ج۱، ص۱۷۶.

[۲۸] ذهبی، شمس‌الدین محمد بن احمد، میزان الاعتدال، ج۲، ص۹۸.

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.