توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ویرانه‌های قوم عاد ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ویرانه‌های قوم عاد ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

---

بخشی از متن پاورپوینت کامل ویرانه‌های قوم عاد ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint :

آثار باستانی (قرآن)

آثار و ابنیه کهن و تاریخی و اشیای عتیقه را آثار باستانی گویند که علم باستان شناسی آن‌ها را برعهده دارد.

[۱] فرهنگ فارسی معین.

[۲] لغت نامه دهخدا.

در این مقاله آیاتی که در آن‌ها از واژه‌های «اول بیت»، «بقیه»، «ترکناها»، «عتیق» و «مقام ابراهیم علیه‌السّلام » استفاده شده است؛ معرفی می‌شوند.

فهرست مندرجات

۱ – آثار باستانی در صدر اسلام‌
۲ – مصادیق آثار باستانی
۲.۱ – تابوت بنی‌اسرائیل‌
۲.۲ – جسد فرعون
۲.۳ – سدّ ذوالقرنین‌
۲.۴ – سکه اصحاب کهف
۲.۵ – کشتی نوح
۲.۶ – کعبه
۲.۶.۱ – قدمت کعبه
۲.۶.۲ – نخستین عبادتگاه
۲.۷ – مقام ابراهیم
۲.۸ – ویرانه‌های اصحاب ایکه
۲.۹ – ویرانه‌های قوم‌ثمود
۲.۱۰ – ویرانه‌های قوم‌عاد
۲.۱۱ – ویرانه‌های قوم‌لوط
۳ – مطالعه آثار باستانی‌
۳.۱ – سرزنش کافران
۴ – نقش آثار باستانی
۴.۱ – خداشناسی
۴.۲ – عبرت آموزی
۴.۲.۱ – عبرت از کشتی نوح
۴.۲.۲ – عبرت از آثار ستمگران
۴.۲.۳ – عبرت از جسد فرعون
۴.۲.۴ – عبرت از از ویرانه‌های گذشتگان
۴.۲.۵ – عبرت از آثار اقوام نابود شده
۴.۳ – نشانه حقانیت
۵ – وارث آثار باستانی‌
۶ – پانویس
۷ – منبع

آثار باستانى در صدر اسلام‌

وجود آبادى‌ها و شهرهاى برخى از امّت‌هاى پیشین تا عصر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله:
۱. «ذلک من انباء القری نقصه علیک منها قائم و حصید؛

[۳] هود/سوره۱۱، آیه۱۰۰.

این از خبرهای شهرها و آبادیهاست که ما برای تو باز گو می‌کنیم، که بعضی (هنوز) بر پا هستند و بعضی درو شده‌ اند (و از میان رفته‌ اند).»
۲. «افلم یهد لهم کم اهلکنا قبلهم من القرون یمشون فی مسـکنهم ان فی ذلک لایـت لاولی النهی؛

[۴] طه/سوره۲۰، آیه۱۲۸.

آیا (این حقیقت) سبب هدایتشان نشده است که چه بسیار امت‌ها را پیش از آنان هلاک کردیم که (اینان) در خانه‌ هایشان رفت و آمد می ‌کنند ؟ مسلماً در این (امور) نشانه‌ هایى (عبرت‌ آموز) براى صاحبان خرد است.»
۳. «فکاین من قریه اهلکنها و هی ظالمه فهی خاویه علی عروشها و بئر معطله و قصر مشید • افلم یسیروا فی الارض فتکون لهم قلوب یعقلون بها او ءاذان یسمعون بها فانها لاتعمی الابصـر ولـکن تعمی القلوب التی فی الصدور؛

[۵] حج/سوره۲۲، آیه۴۵.

[۶] حج/سوره۲۲، آیه۴۶.

چه بسیار از شهرها و آبادیها که آنها را نابود و هلاک کردیم در حالی که ستمگر بودند به گونه‌ ای که بر سقفهای خود فرو ریختند (نخست سقفها ویران گشت و بعد دیوارها به روی سقفها!) و چه بسیار چاه پر آب که بیصاحب ماند و چه بسیار قصرهای محکم و مرتفع!آیا آنها سیر در زمین نکردند تا دلهائی داشته باشند که با آن حقیقت را درک کنند یا گوشهای شنوائی که ندای حق را بشنوند چرا که چشمهای ظاهر نابینا نمی‌شود بلکه دلهائی که در سینه‌ ها جای دارد بینائی را از دست می‌دهد!» از ترغیب به گردش در زمین و نظر کردن در عاقبت پیشینیان، روشن مى‌شود که آثار آنان باقى بوده است.
۴. «فتلک بیوتهم خاویه بما ظلموا ان فی ذلک لایه لقوم یعلمون؛

[۷] نمل/سوره۲۷، آیه۵۲.

این خانه‌ های آنهاست که به خاطر ظلم و ستمشان خالی مانده، و در این نشانه روشنی است برای کسانی که آگاهند. »
۵. «قل سیروا فی الارض فانظروا کیف کان عـقبه المجرمین؛

[۸] نمل/سوره۲۷، آیه۶۹.

بگو : در زمین بگردید پس با تأمل بنگرید که سرانجام گنهکاران چگونه شد؟»
۶. «و کم اهلکنا من قریه بطرت معیشتها فتلک مسکنهم لم تسکن من بعدهم الا قلیلا…؛

[۹] قصص/سوره۲۸، آیه۵۸.

بسیار (اهل) شهرهایى را که (به سبب فراوانى نعمت) در زندگى خود گرفتار سرمستى و طغیان شده بودند ، هلاک کردیم ، پس این‌ها خانه‌هاى ایشان است که پس از آنان (خراب و ویران شده و) جز اندکى مورد سکونت قرار نگرفته ‌اند ….»
۷. «او لم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عـقبه الذین من قبلهم کانوا اشد منهم قوه واثاروا الارض وعمروها اکثر مما عمروها وجاءتهم رسلهم بالبینـت فما کان الله لیظـلمهم ولـکن کانوا انفسهم یظـلمون؛

[۱۰] روم/سوره۳۰، آیه۹.

آیا در زمین سیر نکردند و ببینند عاقبت کسانی که قبل از آنها بودند چگونه شد؟، آنها نیروئی بیش از اینان داشتند، و زمین را (برای زراعت و آبادی) دگرگون ساختند، و بیش از آنچه اینان آباد کردند، عمران نمودند، و پیامبرانشان با دلائل روشن به سراغشان آمدند (اما آنها انکار کردند و کیفر خود را دیدند) خداوند هرگز به آنها ستم نکرد، آنها به خودشان ستم می‌کردند. »
۸. «او لم یهد لهم کم اهلکنا من قبلهم من القرون یمشون فی مسکنهم…؛

[۱۱] سجده/سوره۳۲، آیه۲۶.

آیا برای هدایت آنها همین کافی نیست که افراد زیادی را که در قرون پیش از آنها زندگی داشتند هلاک کردیم ؟ اینها در مساکن (ویران شده) آنان راه می‌روند….»
۹. «اولم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عـقبه الذین من قبلهم وکانوا اشد منهم قوه وما کان الله لیعجزه من شیء فی السمـوت ولا فی الارض انه کان علیما قدیرا. ؛

[۱۲] فاطر/سوره۳۵، آیه۴۴.

آیا آنها سیر در زمین نکردند تا ببینند عاقبت کسانی که پیش از آنها بودند چگونه شد؟ همانها که از اینان قویتر (و پرقدرتتر) بودند، نه چیزی در آسمان و نه چیزی در زمین از حوزه قدرت او بیرون نخواهد رفت، او دانا و توانا است.»

مصادیق آثار باستانی

آثارباستانی که در قرآن معرفی شده‌اند عبارتند از:

تابوت بنى‌اسرائیل‌

••• وجود صندوقچه‌اى حامل آثارى از موسی و هارون علیهماالسلام میان بنى‌اسرائیل در دوره اشموئیل علیه‌السلام:
«و قال لهم نبیّهم إنّ اللَّه قد بعث لکم طالوت ملکا قالوا أنّى‌ یکون له الملک علینا … و قال لهم نبیّهم إنّ ءایه ملکه أن یأتیکم التابوت فیه سکینه من ربّکم و بقیّه ممّا ترک ءال موسى‌ و ءال هرون تحمله الملئکه ….؛

[۱۳] بقره/سوره۲، آیه۲۴۷.

[۱۴] بقره/سوره۲، آیه۲۴۸.

و پیامبرشان به آنها گفت: خداوند (طالوت) را برای زمامداری شما مبعوث (و انتخاب) کرده است، گفتند: چگونه او بر ما حکومت کند…. و پیامبرشان به آنها گفت: نشانه حکومت او، این است که (صندوق عهد) به سوی شما خواهد آمد. (همان صندوقی که) در آن، آرامشی از پروردگار شما، و یادگارهای خاندان موسی و هارون قرار دارد، در حالی که فرشتگان، آن را حمل می‌کنند. در این موضوع، نشانه‌ ای (روشن) برای شماست، اگر ایمان داشته باشید.»

••• باقى ماندن یادگارهایى از موسى علیه‌السلام و هارون علیه‌السلام در تابوت بنی‌اسرائیل تا دوران‌هاى بعد:
«و قال لهم نبیّهم إنّ اللَّه قد بعث لکم طالوت ملکا … و قال لهم نبیّهم إنّ ءایه ملکه أن یأتیکم التابوت فیه سکینه من ربّکم و بقیّه ممّا ترک ءال موسى‌ و ءال هرون تحمله الملئکه ….؛

[۱۵] بقره/سوره۲، آیه۲۴۷.

[۱۶] بقره/سوره۲، آیه۲۴۸.

و پیامبرشان به آنها گفت: خداوند (طالوت) را برای زمامداری شما مبعوث (و انتخاب) کرده است… و پیامبرشان به آنها گفت: نشانه حکومت او، این است که (صندوق عهد) به سوی شما خواهد آمد. (همان صندوقی که) در آن، آرامشی از پروردگار شما، و یادگارهای خاندان موسی و هارون قرار دارد، در حالی که فرشتگان، آن را حمل می‌کنند. در این موضوع، نشانه‌ ای (روشن) برای شماست، اگر ایمان داشته باشید.»

جسد فرعون

جسد فرعون اثری باستانی جهت عبرت آیندگان:
«فالیوم ننجیک ببدنک لتکون لمن خلفک ءایه وان کثیرا من الناس عن ءایـتنا لغـفلون؛

[۱۷] یونس/سوره۱۰، آیه۹۲.

پس امروز تو را با بدن بیجانت نجات میدهم (و بر بلندایى از ساحل دریا میگذارم) تا براى آیندگانت نشانه‌اى (از قدرت ما و زبونى و خوارى گردنکشان) باشى؛ یقیناً بسیارى از مردم از نشانه‌ هاى ما بی‌خبرند.»

سدّ ذوالقرنین‌

سد ذوالقرنین از آثار باقی مانده از دوران وی تا آخرالزمان :
«قالوا یذاالقرنین ان یاجوج و ماجوج مفسدون فی الارض فهل نجعل لک خرجا علی ان تجعل بیننا و بینهم سدا، فما اسطعوا ان یظهروه و ما استطعوا له نقبا، قال هذا رحمه من ربی فاذا جاء وعد ربی جعله دکاء…؛

[۱۸] کهف/سوره۱۸، آیه۹۴.

[۱۹] کهف/سوره۱۸، آیه۹۷.

[۲۰] کهف/سوره۱۸، آیه۹۸.

(آن گروه به او) گفتند ای ذو القرنین یاجوج و ماجوج در این سرزمین فساد می‌کنند آیا ممکن است ما هزینه‌ ای برای تو قرار دهیم که میان ما و آنها سدی ایجاد کنی ؟ (سرانجام آنچنان سد نیرومندی ساخت) که آنها قادر نبودند از آن بالا روند و نمی‌توانستند نقبی در آن ایجاد کنند. گفت این از رحمت پروردگار من است اما هنگامی که وعده پروردگارم فرا رسد آنرا در هم می‌کوبد…»
مقصود از «فاذا جاء وعد ربی» ـ همان گونه که مفسران نیز گفته‌اند ـ وعده خدا به وقوع قیامت است. بنابراین،آیه دلالت می‌کند بر این که سد ذوالقرنین تا نزدیک وقوع قیامت تداوم خواهد داشت.

[۲۱] طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۳، ص۳۶۶.

سکه اصحاب کهف

گذشت مدت سیصد و نه سال از عمر پول‌ها و سکه‌های عهد دقیانوس در دست اصحاب کهف:
«… فابعثوا احدکم بورقکم هذه الی المدینه…، و لبثوا فی کهفهم ثلث مائه سنین و ازدادوا تسعا؛

[۲۲] کهف/سوره۱۸، آیه۱۹.

[۲۳] کهف/سوره۱۸، آیه۲۵.

پس یکى از خودتان را با این پولتان به شهر روانه کنید؛ (اصحاب کهف) سیصد سال در غارشان ماندند و نُه سال به آن افزودند.»

کشتی نوح

وجود بقایایى از کشتی نوح علیه‌السلام در دوران‌هاى پس از نوح علیه‌السلام:
«و حملنه على‌ ذات ألوح و دسر• و لقد ترکنها ءایه…؛

[۲۴] قمر/سوره۵۴، آیه۱۳.

[۲۵] قمر/سوره۵۴، آیه۱۵.

و او را بر مرکبی که از الواح و میخهائی ساخته شده بود سوار کردیم. ما این ماجرا به عنوان نشانه‌ ای در میان امتها باقی گذاردیم، … »
استفاده فوق براساس این احتمال است که مرجع ضمیر «ترکناها» بقایاى کشتی نوح علیه‌السلام باشد.

[۲۶] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۲۸۶.

کعبه

کعبه، دارای قدمت تاریخی و کهن و اثری باستانی :
۱. «و اذ جعلنا البیت مثابه للناس و امنا و اتخذوا من مقام ابرهیم مصلی و عهدنا الی ابرهیم و اسمعیل ان طهرا بیتی…؛

[۲۷] بقره/سوره۲، آیه۱۲۵.

و (یاد کنید) هنگامى که ما این خانه (کعبه) را براى همه مردم محل گردهمایى و جایگاه امن قرار دادیم ، و (فرمان دادیم 🙂 از مقام ابراهیم جایگاهى براى نماز انتخاب کنید، و ما به ابراهیم و اسماعیل امر کردیم که خانه مرا برای طواف کنندگان و مجاوران و رکوع کنندگان و سجده کنندگان پاک و پاکیزه کنید.»
۲. «و اذ قال ابرهیم رب اجعل هذا البلد ءامنا… انی اسکنت من ذریتی بواد غیر ذی زرع عند بیتک المحرم…؛

[۲۸] ابراهیم/سوره۱۴، آیه۳۵.

[۲۹] ابراهیم/سوره۱۴، آیه۳۷.

(به یاد آورید) زمانی را که ابراهیم گفت پروردگارا این شهر (مکه) را شهر امنی قرار ده …. پروردگارا من بعضی از فرزندانم را در سرزمین بیآب و علفی در کنار خانه‌ ای که حرم تو است ساکن ساختم….»
۳. «و اذ بوانا لابرهیم مکان البیت ان لاتشرک بی شیئا و طهر بیتی…؛

[۳۰] حج/سوره۲۲، آیه۲۶.

به خاطر بیاور زمانی را که محل خانه کعبه را برای ابراهیم آماده ساختیم (تا اقدام به بنای خانه کند و به او گفتیم) چیزی را شریک من قرار مده، و خانه‌ ام را برای طواف کنندگان و قیام کنندگان و رکوع کنندگان و سجودکنندگان (از آلودگی بتها و از هر گونه آلودگی) پاک گردان.»
۴. «ثم لیقضوا تفثهم و لیوفوا نذورهم و لیطوفوا بالبیت العتیق؛

[۳۱] حج/سوره۲۲، آیه۲۹.

بعد از آن باید آلودگیها را از خود بر طرف سازند و به نذرهای خود وفا کنند، و بر گرد خانه گرامی کعبه طواف نمایند.»
۵. «لکم فیها منفع الی اجل مسمی ثم محلها الی البیت العتیق؛

[۳۲] حج/سوره۲۲، آیه۳۳.

در حیوانات قربانی منافعی برای شما تا زمان معین (روز ذبح آنها) است، سپس محل آن خانه کعبه آن خانه قدیمی و گرامی است (اگر قربانی برای عمره مفرده باشد در سرزمین مکه و اگر برای حج باشد در منی نزدیکی مکه محل ذبح آن خواهد بود)»

قدمت کعبه

کعبه، دارای قدمتی کهن تر از زمان ابراهیم علیه‌السلام:
۱. «و اذ یرفع ابرهیم القواعد من البیت و اسمعیل…؛

[۳۳] بقره/سوره۲، آیه۱۲۷.

(و نیز بیاد آورید) هنگامی که ابراهیم و اسماعیل پایه‌ های خانه (کعبه) را بالا می‌بردند ….» تعبیر به «یرفع» نشان می‌دهد که کعبه، پیش تر وجود داشته است و ابراهیم علیه‌السّلام و اسماعیل علیه‌السلام آن را نوسازی کرده‌اند. روایتی از ائمه علیهم‌السلام این مطلب را تایید می‌کند.

[۳۴] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۳۸۷.

۲. «ربنا انی اسکنت من ذریتی بواد غیر ذی زرع عند بیتک المحرم…؛

[۳۵] ابراهیم/سوره۱۴، آیه۳۷.

پروردگارا من بعضی از فرزندانم را در سرزمین بیآب و علفی در کنار خانه‌ ای که حرم تو است ساکن ساختم….»

نخستین عبادتگاه

کعبه، نخستین عبادتگاه موجود در زمین:
«ان اول بیت وضع للناس للذی ببکه مبارکا…؛

[۳۶] آل عمران/سوره۳، آیه۹۶.

نخستین خانه‌ ای که برای مردم (و نیایش خداوند) قرار داده شد در سرزمین مکه است که پر برکت است…. »

مقام ابراهیم

مقام‌ابراهیم در کنار کعبه، داراى قدمت تاریخى و اثرى باستانى:
۱.«و اذ جعلنا البیت مثابه للناس و امنا و اتخذوا من مقام ابرهیم مصلی…؛

[۳۷] بقره/سوره۲، آیه۱۲۵.

و (یاد کنید) هنگامى که ما این خانه (کعبه) را براى همه مردم محل گردهمایى و جایگاه امن قرار دادیم ، و (فرمان دادیم 🙂 از مقام ابراهیم جایگاهى براى نماز انتخاب کنید…»
۲.«فیه ءایت بینت مقام ابرهیم…

[۳۸] آل عمران/سوره۳، آیه۹۷.

در آن نشانه‌هایى روشن (از ربوبیّت و لطف و رحمت خدا و از جمله) مقام ابراهیم است….»

ویرانه‌های اصحاب ایکه

باقى ماندن سرزمین اصحاب ایکه تا عصر پیامبرصلی‌الله‌علیه‌وآله:
«وان کان اصحـب الایکه لظــلمین ؛ فانتقمنا منهم وانهما لبامام مبین؛

[۳۹] حجر/سوره۱۵، آیه۷۸.

[۴۰] حجر/سوره۱۵، آیه۷۹.

سپس (شهر و آبادی آنها را زیر و رو کردیم) بالای آنرا پائین قرار دادیم و بارانی از سنگ بر آنها فرو ریختیم.ما از آنها انتقام گرفتیم و این دو (قوم لوط و اصحاب ایکه) شهرهای ویران شده شان بر سر راه آشکار است!»
تعبیر «لبامام مبین» دلالت می‌کند بر این که مخروبه‌های شهر ویران شده اصحاب ایکه در دسترس مردم مناطق مکه بود. مانده است.

ویرانه‌هاى قوم‌ثمود

••• باقى بودن ویرانه‌هاى خانه‌هاى قوم‌ثمود تا عصر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله:
«و لقد ارسلنا الی ثمود اخاهم صلحا ان اعبدوا الله … فتلک بیوتهم خاویه بما ظلموا…؛

[۴۱] نمل/سوره۲۷، آیه۴۵.

[۴۲] نمل/سوره۲۷، آیه۵۲.

ما به سوی ثمود برادرشان صالح را فرستادیم که خدای یگانه را بپرستید….این خانه‌ های آنهاست که به خاطر ظلم و ستمشان خالی مانده…. »

••• وجود بقایایی ازخانه‌های مسکونی قوم ثمود در عصر ظهور اسلام:
۱. «و کم اهلکنا من قریه بطرت معیشتها فتلک مسکنهم لم تسکن من بعدهم الا قلیلا…؛

[۴۳] قصص/سوره۲۸، آیه۵۸.

چه بسیار (اهل) شهرهایى را که (به سبب فراوانى نعمت) در زندگى خود گرفتار سرمستى و طغیان شده بودند ، هلاک کردیم ، پس این‌ها خانه‌هاى ایشان است که پس از آنان (خراب و ویران شده و) جز اندکى مورد سکونت قرار نگرفته ‌اند …. »
۲. «و عادا و ثمودا و قد تبین لکم من مسکنهم…؛

[۴۴] عنکبوت/سوره۲۹، آیه۳۸.

و (قوم) عاد و ثمود را (نیز نابود کردیم)، و از خانه‌ هاى (خراب شده و خالى) آنان (سرنوشت شومشان) براى شما نمایان است»

ویرانه‌هاى قوم‌عاد

وجود بقایایى از خانه‌هاى مسکونى قوم‌عاد در عصر ظهور اسلام:
۱. «و کم اهلکنا من قریه بطرت معیشتها فتلک مسکنهم لم تسکن من بعدهم الا قلیلا…؛

[۴۵] قصص/سوره۲۸، آیه۵۸.

چه بسیار (اهل) شهرهایى را که (به سبب فراوانى نعمت) در زندگى خود گرفتار سرمستى و طغیان شده بودند ، هلاک کردیم ، پس این‌ها خانه‌هاى ایشان است که پس از آنان (خراب و ویران شده و) جز اندکى مورد سکونت قرار نگرفته ‌اند ….»
۲. و عادا و ثمودا و قد تبین لکم من مسکنهم…؛

[۴۶] عنکبوت/سوره۲۹، آیه۳۸.

و (قوم) عاد و ثمود را (نیز نابود کردیم)، و از خانه‌ هاى (خراب شده و خالى) آنان (سرنوشت شومشان) براى شما نمایان است»

ویرانه‌هاى قوم‌لوط

••• باقى ماندن ویرانه‌هایى از قوم‌لوط تا عصر شعیب علیه‌السلام:
«و یقوم لایجرمنکم شقاقی ان یصیبکم مثل ما اصاب قوم نوح… و ما قوم لوط منکم ببعید؛

[۴۷] هود/سوره۱۱، آیه۸۹.

و ای قوم من دشمنی و مخالفت با من سبب نشود که شما بهمان سرنوشتی که قوم نوح یا قوم هود یا قوم صالح گرفتار شدند گرفتار شوید، و قوم لوط از شما چندان دور نیست. »
دو احتمال در دور نبودن قوم لوط از مردم مدین وجود دارد: یکی این که زمان آن‌ها از مردم مدین دور نبوده، و دیگر این که شهر آن‌ها از مدین دور نبوده است. بنابر احتمال دوم مقصود ا