پاورپوینت کامل وهابیت و تحقیر مقام انبیاء و اولیاء ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل وهابیت و تحقیر مقام انبیاء و اولیاء ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل وهابیت و تحقیر مقام انبیاء و اولیاء ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل وهابیت و تحقیر مقام انبیاء و اولیاء ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل وهابیت و تحقیر مقام انبیاء و اولیاء ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint
یکی از فرقههای افراطی اسلامی که در قرون اخیر به وجود آمده که با نظرات خلاف کتاب و سنت موجب مشکلات فراوانی در جوامع اسلامی شده، فرقه وهابیت است.لازمه برخی از این نظرات تحقیر مقام انبیاء و اولیاء است. از جمله این عقاید حرمت زیارت پیامبر، انکار فضائل اهلبیت، توهین به امیرمؤمنان، دفاع از دشمنان اهلبیت، ادعای بدعت بودن اموری چون سجده بر تربت، برگزاری مراسم میلاد و یا سوگواری برای پیامبر، اهداء ثواب اعمال به پیامبر و غیره است. در این مقاله به بررسی برخی از این نظرات میپردازیم.
فهرست مندرجات
۱ – حرمت زیارت پیامبر
۱.۱ – سخنان ابنتیمیّه
۱.۲ – دیدگاه اسلام
۲ – انکار فضائل اهلبیت
۲.۱ – منظر اسلامی
۳ – توهین به امیرمؤمنان
۴ – انکار موقعیت علمی علی
۵ – اهانت به حضرت زهرا
۶ – دفاع از ابنملجم
۷ – تمجید از معاویه و یزید
۸ – وهابیت و اتهام بدعت
۸.۱ – سجده بر تربت
۸.۲ – مراسم میلاد پیامبر
۸.۳ – مراسم سوگواری پیامبران
۸.۴ – جشن تولّد وسالگرد ازدواج
۸.۵ – درود بر پیامبر در اذان
۸.۶ – دعا کردن در کنار قبر پیامبر
۸.۷ – دست کشیدن به پرده کعبه
۸.۸ – اهداء ثواب اعمال به پیامبر
۸.۹ – قرائت قرآن برای میّت
۸.۱۰ – رفتن به غار حرا
۸.۱۱ – ذکر با تسبیح
۸.۱۲ – آغاز کردن جلسات با قرآن
۸.۱۳ – قرائت جمعی قرآن و دعا
۸.۱۴ – گفتن صدق اللّه العظیم
۹ – پانویس
۱۰ – منبع
حرمت زیارت پیامبر
زیارت قبور پیامبران و صالحان بلکه هر گونه تکریم و بزرگداشت آنان را وهّابیّون حرام و موجب شرک میدانند.
سخنان ابنتیمیّه
«ابنتیمیّه» میگوید: «فمن جعل سفره الی مسجد الرسول صلی اللّه علیه وسلّم وقبره کالسفر الی قبور هؤلاء والمساجد التی عندهم فقد خالف اجماع المسلمین وخرج عن شریعه سیّد المرسلین».
[۱] ابنتیمیه حرانی، احمد بن عبدالحلیم، الردّ علی الاخنائی، ص۲۶.
هر کس سفرش را به قصد زیارت قبر رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) انجام دهد، مثل کسانی که به قصد زیارت قبور پیشوایانشان در مدینه و مساجدی که اطراف آن است سفر میکنند، با اجماع مسلمانان مخالفت نموده و از شریعت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) خارج شده است.
و نیز میگوید: «من زار قبره او قبر غیره لیشرک به ویدعوه من دون اللّه فهذا حرام کلّه وهو مع کونه شرکاً باللّه».
[۲] ابنتیمیه حرانی، احمد بن عبدالحلیم، الردّ علی الاخنائی، ص۶۰.
زیارت قبر پیامبر یا غیر او، و غیر خدارا خواندن، و شریک کردن آنان در کارهای خدایی، حرام، و شرک است.
و نیز میگوید: «التمسّح بالقبر وتقبیله ولو کان ذلک من قبور الانبیاء شرک».
[۳] ابنتیمیه حرانی، احمد بن عبدالحلیم، الجامع الفرید، کتاب الزیاره، ص۴۳۸، المساله السابعه.
مسح و بوسیدن هر قبری اگر چه قبر پیامبر باشد، شرک است.
دیدگاه اسلام
گفتنی است که این افکار مخالف با نصّ صریح قرآن است، آنجا که میفرماید: (وَلَوْ اَنَّهُمْ اِذ ظَّـلَمُواْ اَنفُسَهُمْ جَآءُوکَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ)
[۴] نساء/سوره۴، آیه۶۴.
«و اگر آنان که به خود ستم کرده بودند، پیش تو میآمدند و از خدا آمرزش میخواستند و پیامبر برای آنان طلب آمرزش میکرد، قطعاً خدا را توبه پذیر مهربان مییافتند».
و از قول برادران حضرت یوسف نقل میکند که از حضرت یعقوب خواستند تا برای آنان از خدا طلب مغفرت کند (یَـاَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا)
[۵] یوسف/سوره۱۲، آیه۹۷.
آیا آنها مشرک بودند؟
و از طرفی مخالف با روایات صحیح اهلسنت میباشد چنانکه نقل میکنند: «اصاب الناس قحط فی زمن عمر رضی اللّه عنه، فجاء رجل الی قبر النبی صلی اللّه علیه وسلّم، فقال: یا رسول اللّه! هلک الناس، استسق لامّتک، فاتاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه وسلّم فی المنام، فقال: ائت عمر فاقراه منّی السلام، واخبره انّهم مسقون، وقل له: علیک الکیس. قال: فاتی الرجل عمر فاخبره، فبکی عمر رضی اللّه عنه، وقال: یا ربّ ما آلوا الاّ ما عجزت عنه».
[۶] ابنعساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، ج۴۴، ص۳۴۶.
[۷] ابنعساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، ج۵۶، ص۴۸۹.
[۸] ابنحجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابه، ج۶، ص۲۱۶.
[۹] ابن ابیشیبه، عبدالله، المصنّف، ج۶، ص۳۵۶.
[۱۰] متقی هندی، علی بن حسام، کنز العمّال، ج۸، ص۴۳۱.
در زمان عمر، مردم دچار قحطی و خشکسالی شدند، مردی کنار قبر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آمد و گفت: ای رسول خدا مردم نابود شدند، از خداوند برای امّتت طلب باران کن، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در عالم خواب به آن مرد فرمود: نزد عمر برو و از جانب من به او سلام برسان و بگو: بزودی باران خواهد آمد و سیرآب خواهید شد، و بگو: کیسه سخاوت را گسترده ساز.
آن مرد ماجرای خوابش را برای عمر نقل کرد، قطرات اشک از چشمان عمر جاری شد و گفت: خداوندا کوشش و جدیّت کردم، ولی همیشه ناتوان و عاجز بودم.
ابنحجر در فتح الباری و ابنکثیر در البدایه والنهایه میگویند: اسناد این روایت صحیح است.
[۱۱] ابنحجر عسقلانی، احمد بن علی، فتح الباری، ج۲، ص۴۹۵، فی باب سؤال الناس الامام الاستسقاء اذا قحطوا.
[۱۲] ابنکثیر، اسماعیل بن عمر، البدایه والنهایه، ج۷، ص۱۰۵. فی واقعه سنه ثمانی عشره.
ابنحجر مینویسد: مردی که خواب دیده بود بلال بن هلال از اصحاب رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بود.
[۱۳] ابنحجر عسقلانی، احمد بن علی، فتح الباری، ج۲، ص۴۹۶.
سیره تمامی مسلمین بر این امر در طول تاریخ استوار بوده و هست بطوری که «حصنی دمشقی» شافعی مینویسد: «وقال (ابنتیمیّه): «من استغاث بمیّت او غائب من البشر، بحیث یدعوه فی الشدائد والکربات، ویطلب منه قضاء الحاجات… فانّ هذا ظالم، ضالّ، مشرک».
هذا شیء تقشعرّ منه الابدان، ولم نسمع احداً فاه، بل ولا رمز الیه فی زمن من الازمان، ولا بلد من البلدان، قبل زندیق حرّان ـ قاتله اللّه عزّ وجلّ ـ وقد جعل الزندیق الجاهل الجامد، قصّه عمر رضی اللّه عنه دعامه للتوصّل بها الی خبث طویّته فی الازدراء بسیّد الاوّلین والآخرین واکرم السابقین واللاحقین، وحطّ رتبته فی حیاته، وانّ جاهه وحرمته ورسالته وغیر ذلک زال بموته، وذلک منه کفر بیقین وزندقه محقّقه».
[۱۴] حصنی دمشقی، أبوبکر بن محمد، دفع الشبه عن الرسول، ص۱۳۱.
«ابنتیمیه» گفته است: هر کس به مرده و یا فرد دور از نظر استغاثه کند و در گرفتاریها از وی استمداد کرده و طلب حاجت نماید، ظالم، گمراه و مشرک است.
از این سخن «ابنتیمیه»، بدن انسان میلرزد، این سخن، قبل از زندیق حرّان «ابنتیمیه» از دهان کسی در هیچ زمان و هیچ مکان بیرون نیامده است، این زندیق نادان و خشک، داستان عمر را وسیلهای برای رسیدن به نیّت نا پاکش در بی اعتنایی به ساحت حضرت رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) قرار داده و با این سخنان بی اساس مقام و منزلت آن حضرت را در دنیا پایین آورده است، و مدعی شده است که حرمت و رسالت آن بزرگوار پس از رحلت از بین رفته است. این عقیده به یقین کفر و در واقع زندقه و نفاق است).
انکار فضائل اهلبیت
یکی از مبانی فکری «ابنتیمیه» انکار فضائل مسلّم اهلبیت عصمت و طهارت (علیهمالسّلام) است. وی در کتاب «منهاج السنّه» که به قول علاّمه امینی باید آن را «منهاج البدعه» نامید (وهو الحریّ بان یسمّی «منهاج البدعه» وهو کتاب حشوه ضلالات واکاذیب، وتحکّمات، وانکار المسلّمات، وتکفیر المسلمین، واخذ بناصر المبدعین، ونصب وعداء محتدم علی اهلبیت الوحی (علیهمالسّلام)
[۱۵] امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج۳، ص۱۴۸.
مینویسد: نزول آیه شریفه (اِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ)
[۱۶] مائده/سوره۵، آیه۵۵.
در حقّ علی (علیهالسّلام) به اتفاق اهل علم، دروغ است.
وقد وضع بعض الکذّابین حدیثاً مفتری انّ هذه الآیه نزلت فی علیّ لمّا تصدّق بخاتمه فی الصلاه، وهذا کذب باجماع اهل العلم بالنقل، وکذبه بیّن من وجوه کثیره.
[۱۷] ابنتیمیه حرانی، احمد بن عبدالحلیم، منهاج السنه النبویه، ج۲، ص۳۰.
بعضی از دروغگویان حدیثی را جعل کرده و گفتهاند: آیه (اِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ) در شان علی هنگامی که در نماز انگشترش را به فقیر صدقه داد نازل شده است، به اجماع اهل علم این مطلب دروغ، و دروغ بودن آن آشکار است.
منظر اسلامی
این حدیث و شان نزول را بیش از ۶۶ نفر از محدّثان و دانشمندان اهلسنت نقل کردهاند.
[۱۸] امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج۳، ص۱۵۴.
[۱۹] امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج۳، ص۱۶۲.
آلوسی از علماء بزرگ اهلسنت میگوید: «غالب الاخباریّین علی انّ هذه الآیه نزلت فی علیّ کرّم اللّه وجهه»؛ غالب اخباریها معتقدند که این آیه در باره علی بن ابیطالب (علیهالسّلام) نازل شده است. سپس میافزاید که حسّان شاعر، در این زمینه اشعاری سروده است، و آنگاه اشعار او را ذکر میکند.
[۲۰] آلوسی، شهابالدین، روح المعانی فی تفسیر القرآن، ج۶، ص۱۶۷.
و نیز مینویسد: «وامّا قوله وانزل اللّه فیهم (قُل لاَّ اَسْـَلُکُمْ عَلَیْهِ اَجْرًا اِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبَی) فهذا کذب ظاهر»
[۲۱] ابنتیمیه حرانی، احمد بن عبدالحلیم، منهاج السنه النبویه، ج۴، ص۵۶۲.
نزول آیه شریفه (قُل لاَّ اَسْـَلُکُمْ عَلَیْهِ اَجْرًا…) در حقّ خاندان رسالت دروغ است. و حال آن که متجاوز از ۴۵ نفر از بزرگان اهلسنت آن را نقل کردهاند.
[۲۲] امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج۳، ص۱۵۶.
و در باره حدیث «علیّ مع الحقّ والحقّ معه» مینویسد: من اعظم الکلام کذباً وجهلاً فانّ هذا الحدیث لم یروه احد عن النبیّ صلّی اللّه علیه وسلّم لا باسناد صحیح ولا ضعیف»؛ از بزرگترین دروغها و نادانیها است که این حدیث را از پیامبر بدانیم، چون این روایت را هیچ کس حتی با سند ضعیف، از پیامبر نقل نکرده است.
با این که جمعی از علماء بزرگ اهلسنت همانند: خطیب بغدادی، هیثمی، حاکم نیشابوری، ابنکثیر و ابنقتیبه، از ابوسعید خدری، سعد بن وقّاص، علی بن ابیطالب (علیهالسّلام)، امسلمه و عائشه این حدیث را با تعابیر مختلف نقل کردهاند.
مانند: «علیّ مع الحقّ والحقّ مع علیّ، ولن یفترقا حتّی یردا علیّ الحوض یوم القیامه». و یا عبارت: «علیّ مع الحقّ والقرآن، والحقّ والقرآن مع علیّ، ولن یفترقا حتّی یردا علیّ الحوض» و یا جمله: «الحقّ مع ذا، الحقّ مع ذا» و همچنین عبارت: «الّلهمّ ادر الحقّ مع علیّ حیث دار».
هیثمی از علماء بزرگ اهلسنت مینویسد: «رواه ابویعلی، ورجاله ثقات».
[۲۳] هیثمی، علی بن أبیبکر، مجمع الزوائد، ج۷، ص۲۳۵.
این روایت را ابویعلی نقل نموده، و روات آن همه ثقه هستند.
و همچنین حاکم نیشابوری و ذهبی که از استوانههای علمی اهلسنت به شمار میروند، تصریح به صحت روایت نمودهاند.
[۲۴] حاکم نیسابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۲۳، ۱۲۴ ح ۴۶۲۹.
فخر رازی مینویسد: «من اقتدی فی دینه بعلیّ بن ابیطالب فقد اهتدی لقول النبیّ صلّی اللّه علیه وآله وسلّم: «الّلهمّ ادر الحقّ مع علیّ حیث دار»؛
[۲۵] فخر رازی، محمد بن عمر، تفسیر الکبیر، ج۱، ص۱۸۰.
[۲۶] فخر رازی، محمد بن عمر، تفسیر الکبیر، ج۱، ص۲۰۷.
[۲۷] فخر رازی، محمد بن عمر، المحصول، ج۶، ص۱۳۴.
[۲۸] رک به:بغدادی، عبدالقاهر، تاریخ بغداد، ج۱۴، ص۳۲۲.
[۲۹] رک به:ابنعساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ج۴۲، ص۴۴۹.
[۳۰] رک به:متقی هندی، علی بن حسام، کنز العمّال، ج۱۱، ص۶۲۱، ح۳۳۰۱۸.
[۳۱] رک به:ابنکثیر، ابوالفدا، البدایه والنهایه، ج۷، ص۳۹۸.
[۳۲] رک به:ابنحجر هیثمی، احمد بن محمد، الصواعق المحرقه علی اهل الرفض والضلال والزندقه، ص۱۰۶.
[۳۳] رک به:سیوطی، جلالالدین، تاریخ الخلفاء، ص۴۴.
[۳۴] رک به: سیوطی، جلالالدین، تاریخ الخلفاء، ص۱۶۲.
[۳۵] رک به:مناوی، زیتالدین، فیض القدیر، ج۴، ص۱۸.
[۳۶] رک به:ابنقتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، الامامه والسیاسه، ج۱، ص۹۸، بتحقیق علی شیری.
هدایت یافته کسی است که به علی (علیهالسّلام) اقتدا کند، زیرا پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرموده است: خدایا حق را بر محور علی قرار بده.
توهین به امیرمؤمنان
ابنحجر عسقلانی نسبت به جوابیّههای ابنتیمیه در پاسخ به علاّمه حلّی و در مقام تاثّر و تاسّف میگوید:
«وکم من مبالغه لتوهین کلام الرافضی ادّته احیاناً الی تنقیص علیّ رضی اللّه عنه»؛
[۳۷] عسقلانی، ابنحجر، لسان المیزان، ج۶، ص۳۱۹-۳۲۰.
ابنتیمیه در پاسخ به علاّمه حلّی بقدری زیاده روی کرده است، که جوابهای او منجرّ به تنقیص مقام علی بن ابیطالب شده است.
و در موردی دیگر میگوید: «وقال ابنتیمیّه فی حقّ علیّ: اخطا فی سبعه عشر شیئاً، ثمّ خالف فیها نصّ الکتاب منها اعتداد المتوفّی عنها زوجها اطول الاجلین.
[۳۸] عسقلانی، ابنحجر، الدرر الکامنه، ج۱، ص۱۷۹.
[۳۹] عسقلانی، ابنحجر، الدرر الکامنه، ج۱، ص۱۵۵.
«ابنتیمیه» در باره امیرمؤمنان (علیهالسّلام) میگوید: علی در ۱۷ مورد دچار اشتباه شده است، و با نصّ قرآن مخالفت نموده است، که یکی از آنها در باره عدّه زن شوهر مرده است، که طولانیترین زمان را تعیین کرده است.
انکار موقعیت علمی علی
ابنتیمیه مینویسد: «قوله، ابنعباس تلمیذ علیّ کلام باطل»؛
[۴۰] ابنتیمیه حرانی، احمد بن عبدالحلیم، منهاج السنه النبویه، ج۷، ص۵۳۶.
عالم شیعه، علاّمه حلّی که میگوید: ابنعباس شاگرد علی (علیهالسّلام) بوده است، دروغ محض است.
«والمعروف انّ علیّاً اخذ العلم عن ابیبکر».
[۴۱] ابنتیمیه حرانی، احمد بن عبدالحلیم، منهاج السنه النبویه، ج۵، ص۵۱۳.
آن چه مشهور است علی علم را از ابوبکر فرا گرفته است.
همچنین گفته: «وقد جمع الشافعیّ ومحمّد بن نصر المَرْوَزی کتاباً کبیراً فیما لم یاخذ به المسلمون من قول علیّ لکون قول غیره من الصحابه اتبع للکتاب والسنّه»؛
[۴۲] ابنتیمیه حرانی، احمد بن عبدالحلیم، منهاج السنه النبویه، ج۸، ص۲۸۱.
شافعی و مَرْوَزی در کتابی بزرگ مواردی که مسلمانان به گفتار علی عمل نکردهاند را جمع آوری کردهاند، چون گفتار صحابه غیر از علی به قرآن و سنّت نزدیکتر بوده است.
«عثمان قد جمع القرآن کلّه بلا ریب، و کان احیاناً یقرؤه فی رکعه واحده، وعلیّ قد اختلف فیه هل حفظ القرآن کلّه ام لا؟»؛
[۴۳] ابنتیمیه حرانی، احمد بن عبدالحلیم، منهاج السنه النبویه، ج۸، ص۲۲۹.
عثمان قرآن را جمع کرد و بعضی از اوقات تمام قرآن را در یک رکعت نماز قرائت میکرد، ولی در این که علی تمام قرآن را حفظ بود یا نه، اختلاف است.
اهانت به حضرت زهرا
استاد حسن سقّاف از دانشمندان معاصر اردنی در کتاب خود «التنبّی و الردّ علی معتقد قدم العالم و الحدّ» مینویسد: «ابنتیمیّه یحتجّ کثیر من الناس بکلامه، ویسمّیه بعضهم «شیخ الاسلام»، وهو ناصبیّ، عدوّ لعلیّ (علیهالسّلام)، واتّهم فاطمه (علیهاالسّلام) بانّ فیها شعبه من النفاق».
[۴۴] سقاف، حسن بن علی، التنبیه والردّ، ص۷.
برخی از مردم به ابنتیمیه، شیخ الاسلام میگویند با اینکه وی ناصبی و دشمن امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) است، و به ساحت حضرت صدّیقه طاهره جسارت کرده و میگوید: در او ـ نستجیر باللّه ـ شعبهای از نفاق وجود داشت.
[۴۵] رک به:ابنتیمیه حرانی، احمد بن عبدالحلیم، منهاج السنه النبویه، ج۴، ص۲۴۵.
دفاع از ابنملجم
قال ابنتیمیّه: والذی قتل علیّاً کان یصلّی ویصوم ویقرا القرآن، وقتله معتقداً انّ اللّه ورسو
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 