پاورپوینت کامل وهابیت و تجسیم ۹۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل وهابیت و تجسیم ۹۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل وهابیت و تجسیم ۹۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل وهابیت و تجسیم ۹۷ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل وهابیت و تجسیم ۹۷ اسلاید در PowerPoint
یکی از فرقههای افراطی اسلامی که در قرون اخیر به وجود آمده که با نظرات خلاف کتاب و سنت موجب مشکلات فراوانی در جوامع اسلامی شده، فرقه وهابیت است. از مسائلی که «ابنتیمیّه» بنیانگذار فکری وهّابیّت رسماً به نشر آن همت گماشت قضیه جسمانیت خداوند متعال و اثبات لوازم جسمانیت مانند قرار گرفتن بر روی کرسی و خندیدن و راه رفتن و مانند اینها است. در این مقاله به بررسی برخی از این نظرات میپردازیم.
فهرست مندرجات
۱ – ابنتیمیه ناشر افکار تجسیم
۱.۱ – نظر هیات افتای سعودی
۱.۲ – خندیدن خدا
۱.۳ – از عرش به زیر آمدن خدا
۱.۴ – قابل رؤیت بودن خدا
۱.۵ – در همه جا نبودن خدا
۱.۶ – مکان خدا
۱.۷ – اجزای خدا
۱.۸ – جلوس پیامبر کنار خدا
۱.۹ – مکان خدا در عرش
۱.۱۰ – مکان خدا بر کرسی
۱.۱۱ – هروله کردن خدا
۲ – نقد آرای ابنتیمیّه
۲.۱ – روایت نیشابوری
۲.۲ – دیدگاه احمد بن حنبل
۲.۳ – تکفیر مجسّمه
۲.۳.۱ – اجماع اهلسنت
۲.۴ – تاثیر از یهود
۲.۵ – اسرائیلیّات در منابع
۲.۵.۱ – روایت ابوهریره
۲.۵.۲ – روایت جعلی
۲.۵.۳ – روایت جعلی دیگر
۲.۶ – جمعبندی
۳ – پانویس
۴ – منبع
ابنتیمیه ناشر افکار تجسیم
ابنتیمیه گفته: «ولیس فی کتاب اللّه ولا سنّه رسوله ولا قول احد من سلف الامّه وائمّتها انّه لیس بجسم وانّ صفاته لیست اجساماً واعراضاً؟! فنفی المعانی الثابته بالشرع والعقل بنفی الفاظ لم ینف معناها شرع ولا عقل، جهل وضلال».
[۱] ابنتیمیه، احمد بن عبدالحلیم، التاسیس فی ردّ اساس التقدیس، ج۱، ص۱۰۱.
در کتاب خدا و سنت رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و همچنین در گفتار سلف امت (صحابه) و پیشوایان دینی نیامده که خداوند جسم نیست و صفات او از جسمانیت و عرض بودن منزه است. انکار یک معنایی که شرع و عقل آن را نفی نکرده، یک نوع نادانی و گمراهی است.
او میگوید: «والکلام فی وصف اللّه بالجسم نفیاً واثباتاً بدعه، لم یقل احد من سلف الامّه وائمتها انّ اللّه لیس بجسم، کما لم یقولوا ان اللّه جسم».
[۲] ابنتیمیه، احمد بن عبدالحلیم، الفتاوی، ج۶، ص۵۴۷.
نفی و اثبات جسمانیت خداوند متعال بدعت است و کسی از بزرگان گذشته نگفتهاند که خداوند جسم نیست همان طوری نگفتهاند که او جسم است. و در جای دیگر میگوید: «فاسم المشبّهه لیس له ذکر بذم فی الکتاب والسنه ولا کلام احد من الصحابه والتابعین»؛
[۳] ابنتیمیه، احمد بن عبدالحلیم، بیان تلبیس الجهمیّه فی تاسیس بدعهم الکلامیه، ج۱، ص۳۸۷.
در قرآن و روایات مذمتی از مشبهه به میان نیامده و سخنی هم از صحابه و تابعین در این باره نقل نشده است.
نظر هیات افتای سعودی
هیات عالی افتای سعودی در پاسخ به سؤالی پیرامون جسمانیّت خداوند تعالی نوشته است:
«ونظراً الی انّ التجسیم لم یرد فی النصوص نفیه ولا اثباته فلایجوز للسملم نفیه ولا اثباته لانّ الصفات توقیفیّه»؛
[۴] اللجنه الدائمه للبحوث العلمیه والإفتاء، ج۳، ص۲۲۷.
(با توجّه به اینکه در باره جسمانیّت خداوند نفیاً و اثباتاً در روایات گفتگو نشده است، بنا بر این نباید سخنی گفته شود چون صفات خداوند توقیفی است، یعنی آنچه در روایات و آیات آمده است، میشود به زبان آورد).
خندیدن خدا
او در رساله «عقیده الحمویّه» مینویسد: خداوند میخندد، و روز قیامت در حال خنده بر بندگان خود تجلّی میکند.
[۵] ابنتیمیه، احمد بن عبدالحلیم، مجموعه الرسائل الکبری، رساله یازدهم، ج۱، ص۲۱۵.
از عرش به زیر آمدن خدا
ابنتیمیه میگوید: هر شب هر طور که بخواهد به آسمان دنیا فرود میآید، و میگوید: آیا کسی هست که مرا بخواند و من اجابتش کنم، و طالب مغفرتی هست که او را ببخشم… خدا این کار را تا طلوع فجر انجام میدهد.
و پس از نقل مطلب فوق مینویسد: «فمن انکر النزول او تاوّل فهو مبتدع ضالّ» (هر کس فرود آمدن خدا را به آسمان دنیا انکار یا توجیه کند بدعتگذار و گمراه است.
[۶] ابنتیمیه، احمد بن عبدالحلیم، مجموعه الرسائل الکبری، رساله یازدهم، ص۴۵۱.
«ابنبطوطه» در سفرنامه خود مینویسد: «ابنتیمیه» در مسجد جامع دمشق که من حضور داشتم، بر بالای منبر گفت: «انّ اللّه ینزل الی السماء الدنیا کنزولی هذا» (خداوند به آسمان دنیا فرود میآید، همچنان که من از پلّه این منبر فرود میآیم)، سپس یک پلّه پایین آمد، «ابنالزهراء» از فقهاء مالکی اعتراض کرد، و اظهارات وی را به اطلاع ملک ناصر رساند، وی دستور داد تا او را زندانی کردند، و در زندان از دنیا رفت.
[۷] ابنبطوطه، محمد بن عبد الله، رحله ابنبطوطه، ج۱، ص۳۱۷.
قابل رؤیت بودن خدا
ابنتیمیه در کتاب «منهاج السنّه» که در ردّ کتاب «منهاج الکرامه» علاّمه حلّی نوشته است میگوید: عموم منسوبین به اهلسنت برای اثبات رؤیت خدا اتّفاق دارند و اجماع سلف براین است که ذات احدیّت را در آخرت با چشم میتوان دید ولی در دنیا نمیتوان دید.
[۸] غنیمان، عبدالله بن محمد، مختصر منهاج السنّه، ج۲، ص۲۴۰.
در همه جا نبودن خدا
«وسالت عن اللجنه الدائمه: کیف الردّ علی القائلین بانّ (اللّه فی کلّ مکان) تعالی عن ذلک، وما حکم قائلها؟ واجابت اللجنه: اوّلا: عقیده اهل السنّه والجماعه انّ اللّه سبحانه وتعالی مستو علی عرشه بذاته، وهو لیس داخل العالم بل منفصل وبائن عنه…. وممّا یدلّ علی علوّه علی خلقه نزول القرآن من عنده، والنزول لا یکون الاّ من اعلی الی اسفل، قال تعالی (وَاَنزَلْنَآ اِلَیْکَ الْکِتَـبَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ الْکِتَـبِ وَمُهَیْمِنًا عَلَیْهِ)
[۹] مائده/سوره۵، آیه۴۸.
الی ان ذکرت قول رسول اللّه لجاریه: این اللّه؟ قالت: فی السماء قال: من انا؟ قالت: انت رسول اللّه، قال: اعتقها فانّها مؤمنه. اخرجه مسلم وابوداود والنسائی وغیرهم، وفی الصحیحین حدیث ابیسعید الخدری رضی اللّه عنه قال: قال رسول اللّه صلی اللّه علیه وسلّم: «الا تامنونی وانا امین من فی السماء، یاتینی خبر السماء صباحاً ومساءً».
[۱۰] شیبانی، احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۳۹، ص۱۷۶.
[۱۱] شیبانی، احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۳۹، ص۱۸۴.
[۱۲] شیبانی، احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۳۹، ص۱۸۲.
[۱۳] ابنحجر عسقلانی، احمد بن علی، فتح الباری، ج۱۳، ص۴۰۲.
[۱۴] مسلم بن الحجاج، أبوالحسن، صحیح مسلم، ج۱، ص۳۸۱.
وثانیاً: من اعتقد انّ اللّه فی کلّ مکان فهو من الحلولیّه، ویردّ علیه بماتقدّم من الادلّه علی انّ اللّه فی جهه العلوّ، وانّه مستو علی عرشه، بائن من خلقه، فان انقاد لما دلّ علیه الکتاب والسنّه والاجماع، والاّ فهو کافر مرتدّ عن الاسلام.
[۱۵] اللجنه الدائمه للبحوث العلمیه والإفتاء، ج۳، ص۲۱۶-۲۱۸.
از هیات عالی افتای سعودی پرسیده شده: از نظر شرعی حکم کسی که معتقد است که خداوند همه جا وجود دارد چیست؟ و چگونه میشود به او پاسخ داد؟ هیات جواب داد: عقیده اهلسنت این است که خداوند بالای عرش قرار گرفته، و در درون جهان نیست بلکه خارج از این عالم میباشد. ودلیل بر علوّ خداوند و بالا بودن او از مخلوقات، همان نزول قرآن از طرف اوست، و مسلّم است که نزول همواره از بالا به پایین صورت میگیرد، همانطوری که در قرآن نیز آمده است: (وَاَنزَلْنَآ اِلَیْکَ الْکِتَـبَ بِالْحَقِّ…) : ما قرآن را به سوی تو به حق نازل نمودیم. تا آنجا که مینویسند: رسول گرامی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از کنیزی که میخواستند آزاد نمایند پرسید: خداوند کجاست؟ پاسخ داد: در آسمانها است. حضرت پرسید: من، چه کسی هستم؟ پاسخ داد: پیامبر خدا. آنگاه حضرت به صاحب آن کنیز فرمود: او شخص با ایمانی است، و میتوانی وی را در راه خدا آزاد نمایی.
و همچنین رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: من امین کسی هستم که در آسمانهاست، و اخبار آسمان هر صبح و شب به اطلاع من میرسد. آن گاه هیات عالی افتای سعودی مینویسد: هر کس معتقد باشد که خداوند همه جا هست، قائل به حلول و دخول خداوند در درون عالم شده، باید به چنین فردی با دلیل ثابت کرد که خداوند بر بالای عرش قرار دارد، و خارج از جهان میباشد، و اگر نپذیرفت او کافر و مرتدّ و خارج از اسلام است.
مکان خدا
و همچنین گفته: «ولو قد شاء لاستقرّ علی ظهر بعوضه فاستقلّت به بقدرته ولطف ربوبیّته فکیف علی عرش عظیم»؛
[۱۶] ابنتیمیه، احمد بن عبدالحلیم، التاسیس فی ردّ اساس التقدیس، ج۱ ص۵۶۸.
اگر خداوند بخواهد با قدرت خویش میتواند بر پشت یک پشهای هم قرار گیرد، پس چگونه نتواند بر روی عرش استقرار بیابد.
اجزای خدا
قال ابوبکر ابنعربی واخبرنی من اثق به من مشیختی انّ ابایعلی محمد بن الحسین الفرّاء رئیس الحنابله ببغداد کان یقول: «اذا ذکر اللّه تعالی وما ورد من هذه الظواهر فی صفاته، یقول: الزمونی ماشئتم فانّی التزمه، الاّ اللحیه والعوره».
[۱۷] ابنعربی، محمد بن عبدالله، العواصم من القواصم، ص۲۰۹-۲۱۰.
[۱۸] ابنعربی، محمد بن عبدالله، العواصم من القواصم، الطبعه الحدیثه، ج۲، ص۲۸۳.
[۱۹] ابنجوزی، ابوالفرج، دفع شبه التشبیه باکف التنزیه، ص۹۵.
[۲۰] ابنجوزی، ابوالفرج، دفع شبه التشبیه باکف التنزیه لابنالجوزی، ص۱۳۰، الهامش.
ابوبکر ابنعربی میگوید: فردی که مورد وثوق من بود نقل کرد که ابویعلی، (امام و پیشوای ابنتیمیه) میگوید: در باره خدا هر عضوی را جز ریش و عورت اثبات خواهم کرد.
جلوس پیامبر کنار خدا
قال ابنالقیم تلمیذ ابنتیمیه: انّ اللّه یجلس علی العرش، ویجلس بجنبه سیّدنا محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وهذا هو المقام المحمود؛
[۲۱] ابنقیم، محمد بن أبیبکر، بدائع الفوائد، ج۴، ص۳۹.
ابنقیم شاگرد ابنتیمیمه مینویسد: خداوند بر روی عرش مینشیند و رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نیز در کنار او جلوس میکند، و این همان مقام محمود و شایستهای است که قرآن وعده داده است.
مکان خدا در عرش
وقال الدیلمی قال ابنعمر: «انّ اللّه عزّ وجل ملا عرشه یفضل منه کما یدور العرش اربعه اصابع باصابع الرحمن عز وجل».
[۲۲] دیلمی، شیرویه بن شهردار، فردوس الاخبار، ج۱، ص۱۶۴.
قال ابوبکر ابنالعربی فی العواصم: (الرحمن علی العرش استوی) قالوا: «انّه جالس علیه، متّصل به، وانّه اکبر باربع اصابع، اذ لایصح ان یکون اصغر منه، لانّه العظیم، ولا یکون مثله لانّه (لیس کمثله شیء) فهو اکبر من العرش باربع اصابع».
[۲۳] ابنعربی، محمد بن عبدالله، العواصم من القواصم، ص۲۰۹.
مکان خدا بر کرسی
وقال السیوطی: واخرج عبد بن حمید وابنابیعاصم فی السنه والبزار وابو یعلی وابنجریر وابو الشیخ والطبرانی وابنمردویه والضیاء المقدسی فی المختاره عن عمر، «انّ امراه اتت النبی صلی الله علیه وسلم فقالت: ادع اللّه ان یدخلنی الجنّه، فعظمّ الرب تبارک وتعالی وقال: «انّ کرسیّه وسع السماوات والارض، وانّ له اطیطاً کاطیط الرحل الجدید اذا رکب من ثقله» (قال الهیثمی: رواه البزار ورجاله رجال الصحیح
[۲۴] سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر، الدر المنثور، ج۲، ص۱۷.
[۲۵] هیثمی، علی بن أبیبکر، مجمع الزوائد، ج۱، ص۸۳.
وقال ایضاً: رواه ابویعلی فی الکبیر ورجاله رجال الصحیح غیر عبداللّه بن خلیفه الهمذانی وهو ثقه.
[۲۶] هیثمی، علی بن أبیبکر، مجمع الزوائد، ج۱۰، ص۱۵۹.
زنی خدمت رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) رسید و گفت: دعا کن خداوند مرا وارد بهشت سازد، رسول گرامی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) خدا را به عظمت یاد کرد و فرمود: کرسی خداوند سراسر آسمان و زمین را فرا گرفته است و هنگامی که خداوند بر روی کرسی قرار میگیرد، در اثر سنگینی حق از کرسی، نالهای همانند ناله شتر بچه خارج میشود. هیثمی روایت را صحیح دانسته است.
هروله کردن خدا
سالت عن اللجنه الدائمه للبحوث العلمیّه والافتاء: هل للّه صفه الهروله؟ اجابوا: نعم، صفه الهروله علی نحو ما جاء فی الحدیث القدسی الشریف علی ما یلیق به قال تعالی: «اذا تقرّب الیّ العبد شبراً تقرّبت الیه ذراعاً، واذا تقرّب الیّ ذراعاً تقرّبت منه باعاً، واذا اتانی ماشیاً اتیته هروله» رواه البخاری ومسلم.
[۲۷] فتاوی اللجنه الدائمه للبحوث والافتاء، ج۳، ص۱۹۶، فتوی رقم ۶۹۳۲.
از لجنه افتای سعودی در باره صفت هروله سؤال شده و پاسخ دادهاند که صفت هروله (دویدن) خدا در حدیث قدسی که بخاری و مسلم نقل کردهاند آمده که خداوند فرموده: اگر بندهای یک وجب به من نزدیک شود، من یک ذراع (نیم متر) به او نزدیک خواهم شد و اگر او یک ذراع به طرف من بیاید، من به قدر فاصله دو کف دست (بیش از یک متر) به او نزدیک خواهم شد، اگر او قدم زنان به طرف من بیاید، من دوان دوان به طرف او خواهم رفت.
«امّا الوجه والیدان والعینان والساق والاصابع فقد ثبتت فی النصوص من الکتاب والسنّه الصحیحه وقال بها اهل السنّه والجماعه واثبتوها للّه سبحانه علی الوجه اللائق به سبحانه وهکذا النزول والهروله جاءت بها الاحادیث الصحیحه ونطق بها الرسول صلی اللّه علیه وسلّم واثبتها لربّه عزّ وجلّ علی الوجه اللائق به سبحانه».
[۲۸] ابنباز، عبدالعزیز بن عبدالله، فتاوی بن باز، ج۵ ، ص۳۷۴.
بن باز مفتی اعظم سابق عربستان در پاسخ به استفتائی این چنین نوشته: آن چه که صورت و دست و چشم و ساق و انگشت، برای خداوند، در کتاب و سنت صحیح آمده و نظریه اهلسنت بر آن استوار است و همچنین نزول حق از عرش به آسمان عالم ماده و هروله و دویدن در احادیث صحیح وارد شده و رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) این صفات را برای خداوند به آن گونهای لایق او میباشد، اثبات نموده است.
نقد آرای ابنتیمیّه
سخن ابنتیمیّه و پیروان وهابی او در اثبات جسمانیت حق تعالی مخالف کتاب و سنت است زیرا آیه شریفه (لَیْسَ کَمِثْلِهِی شَیْءٌ).
[۲۹] شوری/سوره۴۲، آیه۱۱.
صراحت دارد که خداوند مانندی ندارد و آیه شریفه (قُلْ هُوَ اللَّهُ اَحَدٌ)
[۳۰] اخلاص/سوره۱۱۲، آیه۱.
نیز دلالت میکند که او بی همتا است.
روایت نیشابوری
حاکم نیشابوری در روایتی از ابی بن کعب نقل کرده:
«انّ المشرکین قالوا: یا محمد انسب لنا ربک! فانزل اللّه (عزّوجلّ): (قُلْ هُوَ اللَّهُ اَحَدٌ• اللَّهُ الصَّمَدُ) قال: الصمد الذی (لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ)، لانّه لیس شئ یولد الاّ سیموت، ولیس شئ یموت الاّ سیورث وانّ اللّه لا یموت ولا یورث، (وَ لَمْ یَکُن لَّهُو کُفُوًا اَحَدُم) قال: لم یکن له شبیه ولا عدل ولیس کمثله شئ».
ثمّ قال الحاکم: صحیح الاسناد ولم یخرجاه. وقال الذهبی: صحیح.
[۳۱] حاکم نیسابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۵۸۹.
مشرکان از رسول گرامی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) خواستند که نسب خداوند متعال را بیان نماید، خداوند سوره توحید را نازل نمود و فرمود: که ای پیامبر! به مشرکان بگو: (قُلْ هُوَ اللَّهُ اَحَدٌ• اللَّهُ الصَّمَدُ) او خداوند یکتا و بی نیاز است، بی نیازی که (لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ) فرزندی ندارد و از پدر و مادری هم زاده نشده زیرا آن که زاده شده، ر
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 