پاورپوینت کامل وهابیت (ریشههای تاریخی) ۶۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل وهابیت (ریشههای تاریخی) ۶۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل وهابیت (ریشههای تاریخی) ۶۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل وهابیت (ریشههای تاریخی) ۶۳ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل وهابیت (ریشههای تاریخی) ۶۳ اسلاید در PowerPoint
یکی از فرقههای افراطی اسلامی که در قرون اخیر به وجود آمده که با نظرات خلاف کتاب و سنت موجب مشکلات فراوانی در جوامع اسلامی شده، فرقه وهابیت است. از جمله این نظرات مخالفت با شیعه و نظرات بسیاری از علمای اهلسنت و تکفیر و حتی فتوای بر وجوب قتل آنها و مبارزه با تفکر وحدت اسلامی است. در این مقاله به بررسی برخی از این نظرات میپردازیم.
فهرست مندرجات
۱ – پیریزی مبانی فکری وهابیت
۱.۱ – نخستین دولت سعودی
۱.۲ – رهبران دینی
۱.۳ – دوّمین دولت سعودی
۱.۴ – ابنتیمیّه بنیانگذار فکری وهابیت
۱.۴.۱ – انتقادات اهلسنّت
۱.۴.۱.۱ – ذهبی
۱.۴.۱.۲ – عسقلانی
۱.۴.۱.۳ – سبکی
۱.۴.۱.۴ – ابنحجر مکّی
۱.۴.۱.۵ – شوکانی
۱.۴.۲ – علل گسترش افکار ابنتیمیّه
۱.۵ – زندگینامه ابنعبدالوهّاب
۱.۵.۱ – آغاز ترویج وهّابیّت
۲ – پانویس
۳ – منبع
پیریزی مبانی فکری وهابیت
تبلیغ وهّابیّت مبتنی بر انحرافات شدید در امور اعتقادی، و اثبات شرک و کفر فرق اسلامی توسط ابنتیمیّه در سال ۶۹۸ هـ ق، در منطقه شام آغاز گردید، که با مخالفت صریح دانشمندان بزرگ اهلسنت و شیعه روبرو شد.
او در سال ۷۲۸ در زندان قلعه دمشق جان سپرد، که بامرگش افکار وی نیز به فراموشی سپرده شد. ترویج مجدّد افکار باطل ابنتیمیّه توسّط محمّد بن عبدالوهّاب در سرزمین نجد و هماهنگی با محمّد بن سعود حاکم «دِرعیّه»، در سال ۱۱۵۷ آغاز گردید، که با نبردهای خونین بر سواحل خلیج فارس و تمامی منطقه حجاز سلطه یافتند.
خاندان سعود به ترتیب یک دوره ۷۵ ساله، قدرت را در اختیار داشتند، که تا سال ۱۲۳۳ طول کشید، این افراد عبارتاند از: محمّد بن سعود، عبدالعزیز بن محمّد، سعود بن عبدالعزیز و عبداللّه بن سعود.
با قلع و قمع دولت نجد به دست ابراهیم پاشای عثمانی و قتل عبداللّه بن سعود در اسلامبول، خاندان سعودی از قدرت ساقط شد، و برای مدتی قریب ۸۰ سال در عزلت گذراندند.
نخستین دولت سعودی
محمّد بن سعود: حاکم و امام وهابیت بین سالهای ۱۱۵۷-۱۱۷۹.
عبدالعزیز بن محمّد: (متولّد ۱۱۳۳، و متوفّای ۱۲۱۸) رهبر وهّابیّت بعد از پدرش.
سعود بن عبدالعزیز: (متوفّای ۱۲۲۹).
عبداللّه بن سعود: که در ۱۲۳۳، در استامبول کشته شد.
رهبران دینی
ترکی بن عبداللّه بن محمّد بن سعود، که در سال ۱۲۴۹ به قتل رسید.
فیصل بن ترکی بن عبداللّه (متولّد ۱۲۱۳، و متوفّای ۱۲۸۲).
عبدالرحمن بن فیصل بن ترکی (متوفّای ۱۳۴۶).
دوّمین دولت سعودی
عبدالعزیز بن عبدالرحمان در سال ۱۳۹۱ از کویت به نجد آمد، و با کمک بازماندگانی از پیروان مسلک وهّابیّت و با تکیه بر کمکهای بی دریغ انگلیسیها و فرانسویها، و در مدّت ۲۰ سال مبارزه و تلاش در تقسیم کشورهای عربی، کشور عربستان سعودی را تاسیس کرد، که هم اکنون فرزندان وی بر این کشور حکومت میکنند.
[۱] قریب گرکانی، محمّدحسین، تاریخ وهّابیّت.
[۲] مجله هفت آسمان، سال اول، شماره سوم و چهارم، ص۱۷۷.
ملک عبدالعزیز بن عبدالرحمن (متوفّای ۱۳۷۳) در سال ۱۳۱۹ از کویت به ریاض برگشت ودر طیّ ۲۰ سال مبارزه، دوباره بر حجاز مسلط شد، و سلطنت آل سعود را پی ریزی کرد.
ملک سعود بن عبدالعزیز: (متولّد ۱۳۱۹، متوفّای ۱۳۸۸).
ملک فیصل بن عبدالعزیز: (متولّد ۱۳۲۴، متوفّای ۱۳۹۵) در سال ۱۳۸۷ زمام دولت را به دست گرفت و به توسعه حرمین پرداخت.
ملک خالد بن عبدالعزیز: (متولّد ۱۳۳۱، متوفّای ۱۴۰۲) در سال ۱۳۹۵ زمام کشور را به دست گرفت.
ملک فهد بن عبدالعزیز: (متولّد ۱۳۴۰).
[۳] د. فیصل بن مشعل بن سعود بن عبدالعزیز، رسائل ائمّه دعوه التوحید.
ابنتیمیّه بنیانگذار فکری وهابیت
احمد بن تیمیّه در سال ۶۶۵ ق، پنج سال پس از سقوط خلافت بغداد در حرّان از توابع شام به دنیا آمد، و تحصیلات اولیّه را در آن سر زمین به پایان برد. پس از حمله مغول به اطراف شام و همراه خانوادهاش به دمشق رفت و در آنجا اقامت گزید.
در سال ۶۹۸ هـ ق، به تدریج آثار انحراف در وی ظاهر شد، خصوصاً به هنگام تفسیر آیه شریفه (الرَّحْمَـنُ عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوَی)،
[۴] طه/سوره۲۰، آیه۵.
در شهر حماه (یکصدو پنجاه کیلومتری شهر دمشق) برای خداوند تبارک وتعالی جایگاهی در فراز آسمانها که بر تخت سلطنت تکیه زده است، تعیین کرد. او در کتاب العقیده الحمویّه، میگوید: انّ اللّه تعالی فوق کلّ شیء وعلی کلّ شیء وانّه فوق العرش وانّه فوق السماء.
[۵] ابنتیمیه، احمد بن عبدالحلیم، العقیده الحمویّه، ص۲۰۱.
این تفسیر مخالف آیات قرآن چون: (لَیْسَ کَمِثْلِهِی شَیْءٌ)
[۶] شوری/سوره۴۲، آیه۱۱.
و (وَ لَمْ یَکُن لَّهُو کُفُوًا اَحَدُم)
[۷] اخلاص/سوره۱۱۲، آیه۴.
میباشد که خداوند را از هر گونه تشبیه به صفات مخلوقات باز داشته است.
انتشار افکار باطل «ابنتیمیّه» در دمشق و اطراف آن غوغایی به پا کرد، گروهی از فقهاء علیه او قیام کرده و از جلالالدین حنفی قاضی وقت محاکمه وی را خواستار شدند، ولی وی از حضور در دادگاه امتناع ورزید.
«ابنتیمیّه» همواره با آراء خلاف خود افکار عمومی را متشنّج، و معتقدات عمومی را جریحهدار میکرد، تا اینکه هشتم رجب سال ۷۰۵ هـ ق، قضات شهر همراه با وی در قصر نائب السلطنه حاضر شدند، و کتاب «الواسطیّه» وی قرائت شد، پس از دو جلسه مناظره با «کمالالدین زملکانی» و اثبات انحراف فکری و عقیدتی «ابنتیمیّه» او را به مصر تبعید کردند.
در آنجا نیز بخاطر نشر اندیشههای انحرافی توسّط «ابنمحلوف مالکی» قاضی وقت به زندان محکوم گشت، و سپس در ۲۳ ربیع الاوّل سال ۷۰۷ هـ ق، از زندان آزاد شد، ولی بخاطر پافشاری بر نشر عقاید باطلش، قاضی «بدرالدین» وی را محاکمه کرد و احساس نمود که وی در قضیّه توسل به پیامبر گرامی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ادب را نسبت به حضرت رعایت نمیکند، بنابر این او را روانه زندان کرد.
[۸] ابنکثیر، ابوالفدا، البدایه والنهایه، ج۱۴، ص۴۷.
عاقبت در سال ۷۰۸ هـ ق، از زندان آزاد شد، ولی فعّالیّت مجدّد وی باعث شد که آخر ماه صفر سال ۷۰۹ هـ ق، به اسکندریّه مصر تبعید شود، و پس از هشت ماه به قاهره بازگردد.
ابنکثیر مینویسد: در ۲۲ رجب سال ۷۲۰ هـ ق، به خاطر فتاوای دور از مذاهب اسلامی به دار السعاده احضار شد، و قضات هر چهار مذهب (حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی) او را مذمّت و به زندان محکوم کردند، تا اینکه در دوّم محرّم سال ۷۲۱ هـ ق، از زندان آزاد گردید.
ابنحجر عسقلانی و شوکانی از علماء بزرگ اهلسنت مینویسند: قاضی شافعی دمشق دستور داد که در دمشق اعلان کنند که: «من اعتقد عقیده ابنتیمیّه حلّ دمه وماله».
[۹] عسقلانی، ابنحجر، الدرر الکامنه، ج۱، ص۱۷۱.
[۱۰] شوکانی، محمد بن علی، البدر الطالع، ج۱، ص۶۷.
هر کس معتقد به عقاید «ابنتیمیّه» باشد، خون و مالش حلال است.
انتقادات اهلسنّت
برخی از شخصیّتهای بزرگ اهلسنت و معاصر «ابنتیمیّه»، مطالب وی را به نقد کشیده، و برخی کتابهایی مستقلّ در بطلان آرای او تالیف کردند، مانند: «تقیالدین سُبکی» که دو کتاب به نامهای «شفاء السقام فی زیاره خیر الانام» و «الدرّه المضیّه فی الردّ علی ابنتیمیّه» نوشت.
ذهبی
«ذهبی» دانشمند بلند آوازه عصر «ابنتیمیّه» در نامهای خطاب به وی مینویسد:
«یا خیبه! من اتّبعک فانّه معرض للزندقه والانحلال… فهل معظم اتباعک الاّ قعید مربوط، خفیف العقل، او عامیّ، کذّاب، بلید الذهن، او غریب واجم قویّ المکر، او ناشف صالح عدیم الفهم، فان لم تصدّقنی ففتّشهم وزِنْهم بالعدل… الی متی تمدح کلامک بکیفیّه لا تمدح بها واللّه احادیث الصحیحین، یا لیت احادیث الصحیحین تسلم منک، بل فی کلّ وقت تغیر علیها بالتضعیف والاهدار او بالتاویل والانکار، اما آن لک ان ترعوی؟ اما حان لک ان تتوب وتُنیب؟ اما انت فی عشر السبعین وقد قرب الرحیل، بلی واللّه ما اذکر انّک تذکر الموت، بل تزدری بمن یذکر الموت، فما اظنّک تقبل علی قولی وتصغی الی وعظی، فاذا کان هذا حالک عندی وانا الشفوق المحبّ الوادّ، فکیف حالک عند اعدائک، واعداؤک واللّه فیهم صلحاء وعقلاء وفضلاء کما انّ اولیاءک فیهم فجره کذبه جهله.
[۱۱] سخاوی، محمد بن عبد الرحمن، الاعلان بالتوبیخ، ص۷۷.
[۱۲] سبکی، علی بن عبدالکافی، السیف الصقیل فی ردّ ابنزفیل، ص۲۱۸.
ای بی چاره، آنان که از تو متابعت میکنند در پرتگاه زندقه و کفر و نابودی قرار دارند، نه این است که عمده پیروان تو عقب مانده، گوشه گیر، سبک عقل، عوام، دروغگو، کودن، بیگانه، فرومایه، مکّار، خشک، ظاهر الصلاح، و فاقد فهم هستند. اگر چنانچه سخن مرا قبول نداری آنان را امتحان کن، و با مقیاس عدالت بسنج.
تا کی سخنان ناشایست خود را بالاتر از احادیث صحیح بخاری، و صحیح مسلم میشماری؟ ای کاش احادیث آن دو کتاب از اعتراض تو در امان مانده بود، تو بعضی اوقات آنها را تضعیف کرده و بی ارزش میکنی و یا توجیه نموده و انکار میکنی!!
آیا وقت آن نرسیده است که از جهل و نادانی دست برداری و توبه کنی؟ بدان که مرگت نزدیک شده است، بخدا قسم گمان نمیکنم تو به یاد مرگ باشی، بلکه کسانی را که به یاد مرگ هستند تحقیر میکنی!… تو با من که دوستت هستم این چنین برخورد میکنی پس با دشمنانت چه خواهی کرد.
به خدا سوگند درمیان دشمنانت، افراد صالح و شایسته و عاقل و دانشور فراوان هستند، چنان که در بین دوستان تو افراد آلوده، دروغگو، نادان و بی عار زیاد به چشم میخورند.
عسقلانی
«وافترق الناس فیه شیعاً، فمنهم من نسبه الی التجسیم، لما ذکر فی العقیده الحمویّه والواسطیّه وغیرهما من ذلک کقوله: انّ الید والقدم والساق والوجه صفات حقیقیّه للّه، وانّه مستو علی العرش بذاته. ـ الی ان قال ـ: ومنهم من ینسبه الی الزندقه، لقوله: النبیّ (صلّی اللّه علیه وسلّم) لا یستغاث به، وانّ فی ذلک تنقیصاً ومنعاً من تع
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 