پاورپوینت کامل ولدنی ابوبکر مرتین ۷۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ولدنی ابوبکر مرتین ۷۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ولدنی ابوبکر مرتین ۷۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ولدنی ابوبکر مرتین ۷۱ اسلاید در PowerPoint :
روایت پاورپوینت کامل ولدنی ابوبکر مرتین ۷۱ اسلاید در PowerPoint
یکی از دلائلی که علمای اهل تسنن برای اثبات حُسن روابط میان اهلبیت (علیهمالسّلام) و خلفای سهگانه استدلال میکنند و با استفاده از آن موضع شیعیان در برابر خلفا را مورد انتقاد قرار میدهند، روایتی است معروف به «پاورپوینت کامل ولدنی ابوبکر مرتین ۷۱ اسلاید در PowerPoint» که از قول امام جعفر صادق (علیهالسّلام) نقل میکنند. ما در اینجا به صورت مختصر سند و نیز دلالت این روایت را از مصادر شیعه و سنی مورد بررسی قرار داده و در نهایت قضاوت را بر عهده خوانندگان عزیز قرار میدهیم.
فهرست مندرجات
۱ – بررسی سند روایت در کتابهای شیعه
۲ – بررسی سند روایت در کتابهای اهلسنت
۲.۱ – سند اول
۲.۱.۱ – وجود راویان مجهول و ضعیف
۲.۲ – سند دوم
۲.۳ – سند سوم
۲.۴ – تحریف روایت
۲.۵ – مناقشه در دلالت روایت
۲.۵.۱ – افتخارات امام صادق
۲.۵.۲ – مخالفت با سیره
۲.۵.۲.۱ – غضب فاطمه بر ابوبکر
۲.۵.۲.۲ – طعن ابوبکر توسط امام علی
۳ – پانویس
۴ – منبع
بررسی سند روایت در کتابهای شیعه
این روایت را هیچیک از علمای شیعه نقل نکردهاند، تنها مرحوم ابوالفتح اربلی در کتاب کشف الغمه آن را از عبدالعزیز بن اخضر جنابذی که سنی حنفی است نقل کرده.
وقال الحافظ عبد العزیز بن الاخضر الجنابذی رحمه الله ابو عبدالله جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب (علیهمالسّلام) الصادق وامهام فروه واسمها قریبه بنت القاسم بن محمد بن ابی بکر الصدیق رضی الله عنه وامها اسماء بنت عبد الرحمن بن ابی بکر الصدیق ولذلک قال جعفر (علیهالسّلام) ولقد ولدنی ابو بکر مرتین.
[۱] ابوالفتح اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه، ج۲، ص۳۷۴.
حافظ عبدالعزیز جنابذی گفته است: ابوعبدالله جعفر بن محمد، مادرش امفروه از طرفی دختر قاسم بن محمد بن ابوبکر است و از طرف دیگر مادرش اسماء، دختر عبدالرحمان بن ابوبکر است و از این روی امام صادق فرموده: ابوبکر دو بار مرا به دنیا آورده یعنی از دو طرف نسب من به ابوبکر میرسد.
اولاً: حافظ عبدالعزیز جنابذی متوفای ۶۱۱ است و امام صادق (علیهالسّلام) در سال ۱۴۸ هجری به شهادت رسیده است بین این دو فاصله زیادی وجود دارد. پس روایت مرسله است و روایت مرسل ارزشی برای استدلال ندارد.
ثانیاً: این شخص سنی مذهب است، چنانچه ذهبی در سیر اعلام النبلاء درباره وی مینویسد:
ابن الاخضر الامام العالم المحدث الحافظ… قال ابن النجار: … وما رایت فی شیوخنا مثله فی کثیره مسموعاته، وحسن اصوله….
[۲] الذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۲۲، ص۳۱.
بهترین شاهد بر سنیبودن این شخص، استفاده از کلمه «صدیق» برای ابوبکر است؛ در حالی که همه شیعیان میدانند که این لقب از القاب اختصاصی امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) بوده است. ما این مطلب را در مقاله (چه کسی به ابوبکر لقب «صدیق» و به عمر لقب «فاروق» را داد؟
[۳] موسسه تحقیقاتی ولیعصر.
) به صورت کامل بررسی کردهایم.
از اینرو، این روایت از نظر شیعیان ارزشی ندارد. اگر اهلسنت بخواهند مطلبی را برای شیعیان بیان کنند، باید به روایتی استناد کنند که از طریق روات شیعه به سند صحیح نقل شده باشد.
معنی ندارد که بر اساس روایتی که شیعه قبول ندارد، بخواهند علیه آنها استدلال کنند. ابنحزم اندلسی که خود از دانشمندان بنام اهل سنت و از مخالفین سر سخت شیعیان است در اینباره مینویسد:
لا معنی لاحتجاجنا علیهم بروایاتنا، فهم لا یصدّقونها، ولا معنی لاحتجاجهم علینا بروایاتهم فنحن لا نصدّقها، وانّما یجب ان یحتجّ الخصوم بعضهم علی بعض بما یصدقّه الذی تقام علیه الحجّه به.
[۴] ابنحزم، علی بن احمد، الفصل فی الاهواء والملل والنحل، ج۴، ص۷۸.
معنا ندارد که ما علیه شیعیان به روایات خودمان استدلال کنیم؛ در حالی که آنها قبول ندارند و نیز معنا ندارد که آنها به روایات خودشان علیه ما استناد کنند؛ در حالی که ما آن روایات را قبول نداریم. از اینرو لازم است که در برابر خصم به چیزی استناد شود که او قبول دارد و برای او حجت است.
بررسی سند روایت در کتابهای اهلسنت
این روایت حتی در کتابهای خود اهل سنت نیز سند درستی ندارد و تمام سندهای آن بدون استثناء طبق قواعد رجالی اهل سنت بیاعتبار هستند؛ ولی متاسفانه علمای اهل سنت بدون توجه به سند روایت و از آن جایی که بحث فضائل خلفا در میان است، با چشمان بسته روایات را نقل و بعد از آن به تاخت و تاز علیه شیعه میپردازند.
ذهبی، رجالی مشهور اهل سنت بعد از نقل این روایت، بدون این که سندی برای آن ذکر کند، مینویسد:
وکان یغضب من الرافضه، ویمقتهم اذا علم انهم یتعرضون لجده ابی بکر ظاهرا وباطنا. هذا لا ریب فیه، ولکن الرافضه قوم جهله، قد هوی بهم الهوی فی الهاویه فبعدا لهم.
[۵] الذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، الذهبی، ج۶، ص۲۵۵.
امام صادق از دست رافضه ناراحت بود و اگر میدید که آنها؛ چه در ظاهر و چه در باطن متعرض جدش ابوبکر میشوند، دشمن آنها میشد. ولی رافضه قومی جاهل هستند…
اما وقتی روایاتی در فضائل اهل بیت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل میکند با اینکه خودش تصریح میکند سند روایت صحیح است، قلبش را شاهد میگیرد که این روایت باطل است!
همانند روایتی که از پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل میکند که فرمود:
عدوک یا علی عدوی، وعدوی عدوّ اللّه.
یا علی دشمن تو دشمن من و دشمن من دشمن خداوند است.
ذهبی هیچ دلیلی از نظر رجالی بر ضعف این روایت نمییابد ولی مینویسد:
یشهد القلب انّه باطل.
قلب من شهادت میدهد که این روایت باطل است.
[۶] ذهبی، محمد بن احمد، میزان الاعتدال، ج۱، ص۸۲، ترجمه احمد بن الازهر النیسابوری.
معلوم میشود که یکی از ملاکهای صحت و سقم روایت، شهادت قلب آقای ذهبی است
سند اول
مهمترین سندی که برای این روایت میتوان یافت، سندی است که مزّی در تهذیب الکمال نقل کرده است:
اخبرنا بذلک ابو الفرج عبد الرحمان بن ابی عمر محمد بن احمد بن محمد بن قدامه المقدسی بدمشق، وابو الذکاء عبد المنعم بن یحیی بن ابراهیم الزهری بالمسجد الاقصی، وابو بکر محمد بن اسماعیل بن عبدالله بن الانماطی الانصاری بالقاهره، وابو بکر عبدالله بن احمد بن اسماعیل بن فارس التمیمی بالاسکندریه، قالوا: اخبرناابو البرکات داود بن احمد بن محمد بن ملاعب البغدادی بدمشق، قال: اخبرنا القاضی ابو الفضل محمد بن عمر بن یوسف الارموی ببغداد، قال: اخبرنا الشریف ابو الغنائم عبد الصمد بن علی بن محمد بن الحسن ابن المامون، قال: اخبرنا الحافظ ابو الحسن علی بن عمر بن احمد ابن مهدی الدارقطنی، قال: حدثنا یعقوب بن ابراهیم البزاز، قال: حدثنا الحسن بن عرفه، قال: حدثنا محمد بن فضیل….
وبه (الاسناد السابق) قال: اخبرنا الدارقطنی، قال: حدثنا ابو بکر احمد بن محمد بن اسماعیل الادمی، قال: حدثنا محمد بن الحسین الحنینی، قال: حدثنا عبد العزیز بن محمد الازدی، قال: حدثنا حفص بن غیاث، قال: سمعت جعفر بن محمد یقول: ما ارجو من شفاعه علی شیئا الا وانا ارجو من شفاعه ابی بکر مثله، ولقد ولدنی مرتین.
[۷] المزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، ج۵، ص۸۱ – ۸۲.
چیزی از شفاعت علی (علیهالسّلام) امید ندارم، مگر اینکه مثل همان را از ابوبکر امید دارم، به درستی که ابوبکر مرا دو بار به دنیا آورده است!.
وجود راویان مجهول و ضعیف
در سلسه سند این روایت چندین راوی مجهول و ضعیف وجود دارد، از جمله:
۱. ابوالبرکات داود بن احمد بن محمد بن ملاعب البغدادی: وی مجهول است؛ چنانچه ذهبی در تاریخ اسلام،
[۸] ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۴۴، ص۲۸۷.
و صفدی در الوافی بالوفیات،
[۹] صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۱۳، ص۲۸۶.
نام وی را ذکر کرده؛ اما هیچگونه جرح و تعدیلی نیاوردهاند.
۲. عبدالصمد بن علی بن محمد. وی نیز مجهول است؛ چنانچه خطیب بغدادی در تاریخ بغداد،
[۱۰] خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۱۱ ص۴۶.
نامش را آورده؛ ولی هیچ مدح و ذمی دربارهاش نقل نکرده است.
۳. احمد بن محمد بن اسماعیل الآدمی، مجهول است.
۴. عبدالعزیز بن محمد الازدی. نمازی در مستدرکات علم الرجال،
[۱۱] نمازی، علی، مستدرکات علم الرجال، ج۴، ص۴۴۵، شماره ۷۹۰۹.
نام وی را ذکر و تصریح میکند که مجهول است.
۵. حفص بن غیاث: سلیمان بن خلف الباجی از علمای اهل سنت درباره وی مینویسد:
قال علی بن المدینی: احادیث حفص وحاتم بن وردان عن جعفر بن محمد منکره.
[۱۲] الباجی، سلیمان بن خلف، التعدیل والتجریح، ج۲، ص۵۱۱.
علی بن مدینی گفته است: احادیث حفص و حاتم بن وردان از جعفر بن محمد (علیهماالسّلام) غیر قابل قبول است.
و مبارکفوری درباره وی مینویسد:
وحفص بن غیاث ساء حفظه فی الاخر، صرح به الحافظ فی مقدمه الفتح وقال الذهبی فی المیزان قال ابو زرعه ساء حفظه بعد ما استقضی.
[۱۳] المبارکفوری، عبدالرحمن، تحفه الاحوذی، ج۲، ص۱۲۴.
حفص بن غیاث در اواخر عمرش، حافظهاش ضعیف شده بود. حافظ (ابنحجر) در مقدمه فتح الباری به آن تصریح کرده است. ذهبی در المیزان گفته که ابوزرعه گفته: حفص بن غیاث بعد از آن که قاضی شد، حافظهاش ضعیف شد.
و نیز ذهبی در میزان الاعتدال درباره وی مینویسد:
وقال داود بن رشید: حفص بن غیاث کثیر الغلط.
داود بن رشید گفته: حفص بن غیاث، اشتباهاتش زیاد بود.
و در ادامه میگوید:
وقال ابو زرعه: ساء حفظه بعد ما استقضی.
ابوزرعه گفته: حفص بن غیاث بعد از قاضی شدنش، حافظهاش ضعیف شد.
وقتی در سلسله سند یک روایت چهار نفر مجهول و شخصی همچون حفص بن غیاث وجود داشته باشد، چگونه میتوان به آن اعتماد کرد.
سند دوم
اخبرنا ابو القاسم اسماعیل بن محمد بن الفضل انا ابو منصور بن شکرویه انا ابو بکر بن مردویه انا ابو بکر الشافعی انا معاذ بن المثنی نا مسدد نا یحیی عن جعفر بن محمد قال تالله لحدثنی ابی ان علیا دخل علی عمر وهو مسجی بثوبه فاثنی علیه وقال ما احد من اهل الارض القی الله بما فی صحیفته احب الی من المسجی بثوبه قال یحیی ثم ذکر جعفر ابا بکر واثنی علیه وقال ولدنی مرتین.
[۱۴] ابنعساکر، علی بن الحسن، تاریخ مدینه دمشق، ج۴۴، ص۴۵۳ – ۴۵۴.
یحیی از جعفر بن محمد (علیهماالسّلام) نقل کرده است که فرمود: سوگند به خدا که پدرم نقل کرد که علی (علیهالسّلام) بر عمر وارد شد در حالی که (عمر) خود را در لباسش پیچیده بود، امام بر او درود فرستاد و فرمود: احدی از اهل زمین که خداوند به خاطر آن چه در صحیفهاش گذاشته است، در نزد من از این کس که خود را در لباسش پیچیده است، محبوبتر نیست. سپس یحیی گفت که جعفر (علیهالسّلام) از ابوبکر یاد کرد و بر او درود فرستاد و فرمود: ابوبکر مرا دو بار به دنیا آورده است.
در سند این روایت اسماعیل بن محمد بن الفضل وجود دارد که ابنعساکر روایت را از وی نقل میکند.
ذهبی درباره وی مینویسد:
وکان ابن عساکر لما رای اسماعیل بن محمد وقد کبر ونقص حفظه.
وقتی ابنعساکر اسماعیل را دید، اسماعیل پیر شده و حافظهاش خوب کار نمیکرد.
با این حال چگونه میتوان به نقل ابنعساکر از این شخص اعتماد کرد.
و نیز نوشته است:
قال
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 