پاورپوینت کامل ولایت پدر و جدّپدری بر نکاح صغار ۷۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ولایت پدر و جدّپدری بر نکاح صغار ۷۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ولایت پدر و جدّپدری بر نکاح صغار ۷۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ولایت پدر و جدّپدری بر نکاح صغار ۷۴ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل ولایت پدر و جدّپدری بر نکاح صغار ۷۴ اسلاید در PowerPoint

ولایت مسئولیّتی شرعی است که شارع مقدّس به‌منظور نگهداری، مواظبت، تربیت و اداره امور مالی و غیر مالیِ کودک یا سفیه و یا مجنونی که حجرشان متّصل به صغر آنهاست، به اولیای آنان اعطا کرده و ولی وظیفه دارد اداره اموال و امور آنان را در جهت منافع و مصلحت آنها اداره کند.
از جمله اموری که ولی نسبت به صغار، ولایت دارد، و از طریق قرآن، روایات و اجماع علما ثابت شده، ولایت بر تزویج صغار است، که به اتفاق فقها، پدر و جدّ پدری بر تزویج صغار ولایت دارند، برخی دیگر گفته‌اند غیر از پدر و جدّ پدری، کس دیگری بر تزویج صغار ولایت ندارد.
همچنین برای دارندگان ولایت بر تزویج صغار نیز، در فقه شرایطی ذکر شده است از جمله: اسلام، بلوغ، عقل، رشد و کمال، رعایت مصلحت و عدم مفسده.

فهرست مندرجات

۱ – معنای ولایت
۲ – دیدگاه علما
۳ – ادلّه ولایت
۳.۱ – قرآن کریم
۳.۲ – روایات مستفیضه
۳.۳ – اجماع
۴ – برخی از مسائل ولایت بر تزویج
۵ – دیدگاه حقوق مدنی
۶ – شرایط ولی در اعمال ولایت
۶.۱ – اسلام
۶.۲ – بلوغ
۶.۳ – عقل
۶.۴ – رشد و کمال
۶.۵ – رعایت مصلحت
۶.۵.۱ – رعایت مصلحت در قانون مدنی
۷ – پانویس
۸ – منبع

معنای ولایت

ولایت در لغت فارسی، یعنی حکم، سلطنت، حکومت، زمامداری.

[۱] طباطبایی، سیدمصطفی و الیاس انطوان، فرهنگ نوین عربی، فارسی، ص۸۱۵.

واژه ولایت از کلمه ولیّ گرفته شده، ولیّ در لغت عرب به معنای آمدن چیزی در پی چیز دیگر است، بدون این‌که فاصله‌ای میان این دو باشد که لازمه چنین ترتّبی، قرب و نزدیکی آن دو به‌یکدیگر است. از این‌رو، این واژه با هیئت‌های مختلف (با فتحه و کسره) در معانی، حبّ و دوستی، نصرت و یاری، متابعت و پیروی و سرپرستی، استعمال شده است که وجه مشترک همه این معانی، همان قرب معنوی است.
از جمع‌بندی نظریّات لغویین در معنی ولایت آن‌چه ذکر شد به‌دست می‌آید.

[۲] راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ص۸۸۵.

[۳] زبیدی، مرتضی، تاج العروس، ج۲۰، ص۳۱۰.

[۴] ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۵، ص۴۰۷.

[۵] شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۵، ص۸۳۳.

در لسان العرب آمده است: «به کسی که تدبیر امور یتیم به‌دست اوست و آن‌ را انجام می‌دهد، ولیّ می‌گویند».

[۶] ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۵، ص۴۰۷.

و در نهایه ابن اثیر آمده است: کلمه ولایت دربردارنده‌ی تدبیر امور و قدرت و انجام فعل است و تا زمانی که این سه امر در کسی جمع نشود، والی بر او اطلاق نمی‌گردد و دارای منصب ولایت نیست.

[۷] ابن اثیر، مبارک بن محمد، النهایه فی غریب الحدیث والاثر، ج۵، ص۲۲۷.

خلاصه آن‌که، تدبیر امور و حق تصرّف در جان و مال دیگری را، در لغت، ولایت نامیده‌اند.

امّا مقصود از ولایت در اصطلاح شرعی، سلطه و سلطنت است، و به تعبیری دیگر، قدرت شرعی و قانونی است که شارع آن را به اصالت و یا به صورت عرضی، (ولایت به اصالت (بالاصاله)، مانند ولایت پدر و جدّ پدری بر صغار. و ولایت عرضی (بالعرض)، مانند ولایت وصیّ و یا عدول از مؤمنین در صورتی‌که پدر و جدّ پدری نباشد.) جعل نموده است و به صاحب آن اجازه می‌دهد در امور دیگری (اعمّ از جان یا مال و یا هر دو) دخالت نماید.

[۸] بحرالعلوم، سیدمحمد، بلغه الفقیه، ج۳، ص۲۱۰.

[۹] طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروه الوثقی، ج۶، ص۴۱۳.

ولایت به معنای فوق شامل انواع ولایت، اعمّ از ولایت پیامبر، امامان معصوم (علیهم‌السّلام)، حاکم، پدر و جدّ پدری و وصیّ می‌گردد. البتّه در محدوده اختیارات و مراتب، از یکدیگر متمایز می‌گردند که تحقیق در این‌باره، فرصت بیشتری را می‌طلبد.
بنابراین مقصود از ولایت پدر و جدّ پدری، اقتدار شرعی است، و به عبارت روشن‌تر، مسئولیّتی شرعی است که شارع مقدّس به‌منظور نگهداری، مواظبت، تربیت و اداره امور مالی و غیر مالیِ کودک یا سفیه و یا مجنونی که حجرشان متّصل به صغر آنهاست، به پدر و جدّ پدری اعطا کرده است.

دیدگاه علما

به اتفاق فقها، پدر و جدّ پدری بر تزویج صغار ولایت دارند. شیخ طوسی در این‌باره می‌نویسد: «برای پدر جایز است دختر خود را که به حدّ بلوغ نرسیده تزویج نماید».

[۱۰] طوسی، محمد بن حسن، النهایه، ص۴۶۴.

هم‌چنین محقّق حلّی می‌گوید: «غیر از پدر و جدّ پدری، کسی بر تزویج صغار ولایت ندارد».

[۱۱] محقق حلی، جعفر بن حسن، شرائع الاسلام، ج۲، ص۵۰۱.

بسیاری از فقها اعمّ از گذشتگان

[۱۲] مفید، محمد بن محمد، المقنعه، ص۵۱۱.

[۱۳] علم‌الهدی، سیدشریف مرتضی، الانتصار، ص۲۸۶.

[۱۴] علامه حلی، حسن بن یوسف، قواعد الاحکام، ج۳، ص۱۵.

[۱۵] علامه حلی، حسن بن یوسف، مختلف الشیعه، ج۷، ص۱۱۷.

[۱۶] شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، مسالک الافهام، ج۷، ص۱۱۸.

و معاصرین،

[۱۷] طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروه الوثقی مع تعلیقات عده من الفقهاء، ج۵، ص۶۲۳.

[۱۸] فاضل لنکرانی، محمد، تفصیل الشریعه (کتاب النکاح)، ص۸۹.

به این مساله تصریح نموده‌اند.

ادلّه ولایت

ادله ولات پدر و جد پدری بر ازدواج صغار عبارت است از آیات قرآن کریم، روایات مستفیضه و اجماع علما که مورد بررسی قرار می‌گیرد.

قرآن کریم

در قرآن آمده است: اگر زن‌ها را پیش از آن‌که با آن‌ها تماس بگیرید (آمیزش جنسی داشته باشید) طلاق دهید، در حالی که مهری برای آن‌ها تعیین کرده‌اید، باید نصف آن‌چه را که تعیین کرده‌اید بپردازید، مگر این‌که آنها حق خود را ببخشند و یا در صورتی‌که صغیر یا سفیه باشند، ولی آنها، یعنی آن‌کس که گره ازدواج به‌دست اوست، آن را ببخشد. «اَوْ یَعْفُوَا الَّذِی بِیَدِهِ عُقْدَهُ النِّکَاحِ

[۱۹] بقره/سوره۲، آیه۲۳۷.

».

در روایت صحیح، از امام صادق (علیه‌السّلام) نقل شده که فرموده است: مقصود از کسی که امر نکاح به دست اوست و می‌تواند مهریه زن مطلّقه را ببخشد، ولی اوست. «قالَ: الَّذی بِیَدِهِ عُقْدَهُ النِّکاحِ هُوَ وَلِیُّ اَمْرِها».

[۲۰] حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۲۸۲، باب ۸ من ابواب عقد النکاح اولیاء العقد، ح۲.

در روایت دیگری فرموده است: مقصود، ولی زن است که حق دارد مقداری از مهریّه را بگیرد و مقداری را ببخشد و حق ندارد تمام آن را ببخشد.

[۲۱] حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۲۸۲، باب ۸ من ابواب عقد النکاح اولیاء العقد، ح۳.

بنابراین با توجه به روایاتی که در تفسیر آیه شریفه وارد شده، از این آیه استفاده می‌شود پدر و جدّ پدری، بر نکاح صغیر ولایت دارند.

در آیه دیگری می‌فرماید: زنانی که از دیدن خون ماهانه (خون حیض) نومیدند، اگر شک دارند که خون می‌بینند یا نه، عدّه طلاق آنان سه ماه است … ولی دخترانی که هنوز خون ندیده‌اند و به سن حیض نرسیده‌اند، عدّه‌ای بر آنان نیست.

[۲۲] راوندی، قطب‌الدین، فقه القرآن، ج۲، ص۱۵۱-۱۵۲.

«وَ اللاّئی یَئِسْنَ مِنَ الْمَحیضِ مِنْ نِسائِکُمْ اِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلاثَهُ اَشْهُرٍ وَ اللاّئی لَمْ یَحِضْنَ

[۲۳] طلاق/سوره۶۵، آیه۴.

».
بحث از عدّه طلاق در صورتی است که طلاق از نکاح صحیح واقع شود و بی‌تردید دختر قبل از بلوغ، صلاحیت امر ازدواج خود را ندارد. بنابراین طبق مفاد این آیه شریفه دختری که به سن بلوغ نرسیده در صورتی نکاح و طلاق در مورد او صحیح است که ولیّ او (پدر و یا جدّ پدری) او را تزویج نموده باشد.

روایات مستفیضه

روایات مستفیضه که به چند دسته تقسیم می‌شود:
دسته اوّل: روایاتی ‌که دلالت دارند بر این که جایز است پدر و جدّ پدری دختر صغیر خود را به عقد نکاح دیگری در آورند و چنین عقدی نافذ است و بعد از بلوغ، دختر نمی‌تواند آن را فسخ نماید (البته در صورتی که با رعایت مصلحت او انجام شده باشد). مانند این‌که ابن بزیع در روایت صحیح نقل می‌کند، از امام رضا (علیه‌السّلام) سؤال کردم، دختر صغیری پدرش او را به عقد دیگری درآورده و در حالی که هنوز صغیر بوده، پدر فوت می‌کند، بعد از آن‌که به حدّ بلوغ رسید و در حالی که هنوز مدخول بها قرار نگرفته است، آیا ازدواج انجام شده بر او نافذ است یا این‌که اختیار دارد آن را فسخ نماید؟ حضرت فرمودند: «یَجُوزُ عَلَیْها تَزْویِجُ اَبیِها»

[۲۴] حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۲۷۵، باب ۶ من ابواب عقد النکاح و اولیاء العقد، ح۱.

ازدواج پدر بر او نافذ است.
دسته دوّم: روایاتی است که از آن‌ها استفاده می‌شود، اگر عقد ازدواج که توسط پدر و جدّ پدری بر دختر صغیر وارد شده، متعارض یکدیگر باشند (مانند آن‌که، پدر، دختر را به عقد فردی درآورده و جدّ پدری فرد دیگری را مورد نظر دارد) نکاح جدّ مقدم است.

[۲۵] حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۲۸۹، باب ۱۱، ح۱.

دسه سوّم: روایاتی ‌که دلالت دارند اگر بین دختر و پسری که به سنّ بلوغ نرسیده‌اند، عقد نکاح برقرار شود، از یکدیگر ارث می‌برند.

[۲۶] حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۲۹۲، باب ۱۲، ح۱.

دسته چهارم: روایاتی است که دلالت دارد در صورت ایجاد عقد نکاح بین دختر و پسر صغیر، باید توسط پدر یا کودک در صورتی که صاحب اموال باشد، مهریّه پرداخت شود.

[۲۷] حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۱، ص۲۸۷، باب ۲۸ من ابواب المهور، ح۱.

با این توضیح که ثبوت مهریّه، فرع صحّت نکاح است، زیرا عقد فاسد موجب مهریه نمی‌باشد و با عنایت به این‌که کودک، خود صلاحیت ایجاد عقد نکاح را ندارد، دلالت این دسته از روایات بر تزویج صغار اثبات می‌گردد.

اجماع

برخی از فقها در این مساله ادّعای اجماع نموده‌اند.

[۲۸] ابن ادریس، محمد بن منصور، السرائر، ج۲، ص۵۶۱.

[۲۹] علم‌الهدی، سیدشریف‌مرتضی، مسائل الناصریات، ص۳۳۳.

[۳۰] علامه حلی، حسن بن یوسف، تذکره الفقهاء، ج۲، ص۵۸۷.

[۳۱] محقق ثانی، علی بن حسین، جامع المقاصد، ج۱۲، ص۹۲.

برخی از مسائل ولایت بر تزویج

الف‌: به اتفاق فقها، فقط جدّ پدری در مورد تزویج صغار دارای ولایت است و جدّ مادری ولایت ندارد.

[۳۲] ابن ادریس، محمد بن منصور، السرائر، ج۲، ص۵۶۱.

[۳۳] علم‌الهدی، سیدشریف‌مرتضی، مسائل الناصریات، ص۳۳۲.

[۳۴] علامه حلی، حسن بن یوسف، تذکره الفقهاء، ج۲، ص۵۸۷.

[۳۵] محقق ثانی، علی بن حسین، جامع المقاصد، ج۱۲، ص۹۲.

ب‌: مادر در تزویج صغار دارای ولایت نیست، این مساله نیز مورد توافق و اجماع فقها است.

[۳۶] ابن زهره، حمزه بن علی، غنیه النزوع، ج۱، ص۳۴۲.

[۳۷] ابن ادریس، محمد بن منصور، السرائر، ج۲، ص۵۶۱.

[۳۸] محقق ثانی، علی بن حسین، جامع المقاصد، ج۱۲، ص۹۲.

[۳۹] طباطبایی، سیدعلی، ریاض المسائل، ج۱۱، ص۷۳.

هم‌چنین برادر، عمو، دایی و دیگر اقوام صغار ولایت بر تزویج صغار ندارند. شیخ مفید می‌نویسد: «هیچ‌کس غیر از پدر، جدّ پدریِ دختر، ولایت بر تزویج ندارند و اگر او را تزویج نمودند، صحّت عقد نکاح متوقف بر رضایت او به ازدواج بعد از بلوغ وی می‌باشد، در غیر این‌صورت باطل است».

[۴۰] مفید، محمد بن محمد، المقنعه، ص۵۱۱.

ج‌: ولایت جدّ پدری مشروط به بقا پدر نیست، بلکه او دارای ولایت است، چه در حیات پدر و چه بعد از فوت او.

[۴۱] فاضل آبی، حسن بن ابی‌طالب، کشف الرموز، ج۲، ص۱۱۰.

[۴۲] محقق حلی، جعفر بن حسن، شرائع الاسلام، ج۲، ص۵۰۱.

[۴۳] شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، مسالک الافهام، ج۷، ص۱۱۷.

[۴۴] موسوی عاملی، سیدمحمد بن علی، نهایه المرام، ج۱، ص۶۳.

دیدگاه حقوق مدنی

ماده ۱۰۴۱ قانون مدنی به ولایت پدر و جدّپدری بر تزویج صغار با واژه «اذن ولیّ» که مقصود از آن ولایت می‌باشد، اشاره دارد. متن اصلاح شده این ماده در سال ۱۳۷۹ چنین است: «عقد نکاح

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.