پاورپوینت کامل وکالت در روحانیت شیعه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل وکالت در روحانیت شیعه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل وکالت در روحانیت شیعه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل وکالت در روحانیت شیعه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل وکالت در روحانیت شیعه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint

در این مقاله به نقش‌هایی از قبیل «وکالت» و «نقابت» که در زمان‌های خاص تاریخی بوده، و نیز «نیابت» و «مرجعیت» که در طول تاریخ شیعه توسط علما، فقها و اهل علم و حدیث ایفا شده است، پرداخته می‌شود. البته هر چند بحث «نیابت» که از آن به عنوان «نیابت خاصه» بحث می‌شود، به دوره خاص غیبت صغری اشاره دارد، ولی نیابت به معنای عام، با استفاده از احادیث پیامبر و معصومان (علیهم‌السّلام) برای علما و فقهای جامع الشرایط پس از عصر معصومان ادامه دارد و به وقت و زمان خاصی منحصر نیست. در ذیل به توضیح هر یک از این مسائل پرداخته می‌شود.

فهرست مندرجات

۱ – سازمان وکالت
۱.۱ – معنای لغوی و اصطلاحی وکالت
۱.۱.۱ – سلسله مراتب نهاد وکالت
۱.۲ – پیشینه تاریخی وکالت
۱.۳ – عوامل شکل‌گیری سازمان وکالت
۱.۳.۱ – لزوم ارتباط بین رهبری و پیروان
۱.۳.۲ – جو خفقان عباسی و لزوم حفظ شیعیان
۱.۳.۳ – آماده‌سازی شیعه برای ورود به عصر غیبت
۱.۳.۴ – رفع بلاتکلیفی شیعیان
۱.۴ – کارکردها و نقش‌های سازمان وکالت
۱.۴.۱ – نقش وساطت و ارتباطی
۱.۴.۲ – رسیدگی به مشکلات شیعیان
۱.۴.۳ – جمع‌آوری وجوهات شرعی
۱.۴.۴ – رهبری و حمایت شیعیان
۱.۴.۵ – نقش سیاسی سازمان وکالت
۲ – نهاد نیابت
۲.۱ – معنای لغوی و اصطلاحی نیابت
۲.۲ – تفاوت وکالت و نیابت
۲.۳ – نواب خاص امام زمان
۲.۳.۱ – عثمان بن سعید بن عمری
۲.۳.۲ – محمد بن عثمان عمری
۲.۳.۳ – حسین بن روح نوبختی
۲.۳.۴ – علی بن محمد سمری
۲.۴ – فعالیت‌ها و کارکردهای نهاد نیابت خاص
۲.۴.۱ – ارشاد و رهبری شیعیان
۲.۴.۲ – دریافت اموال و توزیع آن در موارد لازم
۲.۴.۳ – فعالیت علمی و آموزشی
۲.۴.۴ – رسیدگی به مشکلات اقتصادی شیعیان
۳ – نهاد مرجعیت
۳.۱ – پیشینه تاریخی مرجعیت
۳.۱.۱ – برخی مراجع در قرن‌های چهارم و پنجم
۳.۲ – ضرورت نهاد مرجعیت
۳.۳ – نقش‌های اجتماعی مرجعیت
۳.۳.۱ – دیدگاه علامه فضل الله
۳.۳.۲ – دیدگاه آیت‌الله منتظری
۳.۳.۳ – فتوادهی و قضا و حکومت
۴ – پانویس
۵ – منبع

سازمان وکالت

برای بررسی سازمان وکالت در این بخش معنا و پیشینه تاریخی وکالت، عوامل شکل‌گیری و کارکردهای سازمان وکالت بررسی می‌شوند.

معنای لغوی و اصطلاحی وکالت

«وکالت» به معنای جانشینی و اعتماد شخصی بر دیگری در انجام کاری است. در منابع فقهی، وکالت چنین تعریف شده است: «و هی تفویضُ امرٍ الیَ الغیر لیعملَ له حالَ حیاته، او ارجاعُ تمشیهِ امرٍ من الامورِ الیه لهِ حالها؛

[۱] خمینی، سیدروح‌الله، تحریر الوسیله، ج۲، ص۴۲، کتاب وکالت.

وکالت، واگذار کردن امری به شخص دیگر است که در حال حیات برای وی (موکل) کاری انجام دهد، یا ارجاع دادن امری از امور به او برای آن که در زمان حیاتش آن را انجام دهد».
در موارد دیگر نیز به معنای تفویض انجام کار وکالت‌پذیر برای دیگری آمده است؛ منتها به شرطی که در آن، قید «پس از مرگ» نیامده باشد. با اشاره به غیر لازم بودن عقد و فسخ آن بر اساس خواست وکیل یا موکل، حیات و عقل از شرایط تداوم آن ذکر شده است.

[۲] حسینی دشتی، مصطفی، معارف و معاریف، ج۱۰، ص۳۹۳.

[۳] سجادی، سیدجعفر، فرهنگ معارف اسلامی، ج۳، ص۱۲۵۸.

اطلاق «سازمان وکالت» که در عنوان آمده نیز بدین معنا اشاره دارد که در زمان امامان معصوم (علیهم‌السّلام)، مجموعه منظم و منسجمی تحت عنوان «وکلا» فعالیت داشتند. افزون بر آن، بین اعضا، هماهنگی و برنامه مشخص وجود داشت. امام (علیه‌السّلام) به عنوان حاکم و ناظر بر تمام سازمان و اعضا، وظایف را هماهنگ و مشخص می‌نمود و برای هر منطقه، افراد خاصی را به عنوان وکیل، مشخص و معرفی می‌کرد. رهبری و مدیریت این سازمان هم به عهده امام معصوم بود که وکیلان را تعیین می‌نمود و به شیعیان معرفی می‌کرد.

سلسله مراتب نهاد وکالت

این نهاد دارای سلسله مراتب بوده و کسانی از طرف امام به عنوان وکیل ارشد، بر وظایف دیگر وکلای نواحی مختلف نظارت می‌کردند. در ذیل، به نمونه‌هایی که بیانگر وجود چنین سلسله مراتبی در این سازمان است، اشاره می‌کنیم:
عبدالرحمان بن حجاج از وکلای ممدوح امام صادق (علیه‌السّلام) و نیز منصوب از سوی امام کاظم (علیه‌السّلام) در عراق به عنوان سر وکیل؛

[۴] طوسی، محمد بن حسن، الغیبه.

[۵] طوسی، محمد بن حسن، رجال الکشی.

معلی بن خنیس وکیل امام صادق (علیه‌السّلام) در مدینه که توسط حکومت عباسی به شهادت رسید؛

[۶] مسعود پور سید آقایی و دیگران، تاریخ عصر غیبت، ص۲۱۵، به نقل از تنقیح المقال.

علی بن یقطین وکیل امام کاظم (علیه‌السّلام) در بغداد و عامل نفوذی در دستگاه حکومتی بنی‌عباس؛
عبدالله بن جندب وکیل ارشد امام کاظم و امام رضا (علیهما‌السّلام) در ناحیه اهواز؛

[۷] طوسی، محمد بن حسن، الغیبه، ص۳۴۸.

علی بن مهزیار که پس از ابن جندب وکیل ارشد امام رضا، امام جواد و امام هادی (علیهم‌السّلام) در ناحیه اهواز بود؛

[۸] نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، ج۴، ص۳۶۱.

امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) عثمان بن سعید عمری را به عنوان وکیل خود به شیعیان یمن معرفی نمودند؛

[۹] نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، ج۴، ص۲۱۶.

[۱۰] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۵۱، ص۳۴۵.

امام هادی (علیه‌السّلام) طی نامه‌ای، ابوعلی بن راشد و علی بن بلال را به عنوان وکیل خود منصوب کردند؛ (درباره علی بن راشد آمده است: کتب ابی الحسن العسکری الی الموالی ببغداد و المدائن و السواد و ما یلیها: قد اقمت ابا علی بن راشد مقام علی بن الحسین بن عبدالله و من قبله، من وکلائی و قد اوجبت فی طاعته طاعتی؛ این نامه نوشته ابوالحسن عسکری (امام هادی) به مردم بغداد، مدائن، سواد و نواحی آن است: من ابوعلی بن راشد را جانشین علی بن حسین بن عبدالله و کسانی که پیش از او بوده‌اند، قرار دادم و اطاعت از او را مانند اطاعت از خود واجب می‌دانم)

[۱۱] طوسی، محمد بن حسن، الغیبه، ص۳۵۰.

[۱۲] طوسی، محمد بن حسن، رجال کشی، ص۵۱۳-۵۱۴.

از حسن بن هارون همدانی به عنوان وکیل ارشد در همدان و علی بن حسین در عصر امام هادی (علیه‌السّلام) وکیل ارشد در عراق نام برده شده است؛
در عصر غیبت صغری، از محمد بن احمد مروزی به عنوان وکیل ناحیه مقدسه در مدینه نام برده شده است؛
عثمان بن سعید عمری در یمن، حسین بن روح در بغداد، احمد بن اسحاق در قم و بسامی در ریم به عنوان وکیلان خاص امامان معصوم (علیهم‌السّلام) حضور داشته و مشغول فعالیت بوده‌اند.

[۱۳] طوسی، محمد بن حسن، الغیبه.

[۱۴] طوسی، محمد بن حسن، رجال کشی.

هم چنین برخی از تاریخ نگاران، غیر از نواب خاص حضرت صاحب‌الامر (علیه‌السّلام) وکلای دیگری را تا حدود یک صد نفر ذکر کرده‌اند.

[۱۵] صدر، صدر الدین، المهدی، ص۱۸۲.

پیشینه تاریخی وکالت

پیشینه وکالت یا وجود وکیل، به عصر پیامبر باز می‌گردد که علاوه بر آن حضرت، امام علی (علیه‌السّلام) و دیگر امامان معصوم (علیهم‌السّلام) نیز دارای نمایندگانی بوده‌اند، اما شروع شکل گیری سازمان وکالت، از عصر امام صادق (علیه‌السّلام) بوده است. در کتاب تاریخ عصر غیبت چنین می‌خوانیم:
با توجه به نصوص و شواهد، این سازمان از زمان امام صادق (علیه‌السّلام) شکل گرفته و به نام وکلایی مانند عبدالرحمان بن حجاج، معلی بن خنیس، نصر بن قابوس لخمی و غیره، به عنوان وکلای امام صادق (علیه‌السّلام) در نصوص تصریح شده است. بدین روی، می‌توان نقطه آغازین فعالیت سازمان وکالت را، عصر امام صادق (علیه‌السّلام) دانست.

[۱۶] مسعود پور سید آقایی و دیگران، تاریخ عصر غیبت، ص۱۸۶ – ۱۸۷.

نویسنده کتاب مزبور، عنصر غیبت صغری را یکی از دوران‌های مهم و اوج فعالیت این سازمان دانسته و در ادامه می‌گوید:
با شروع غیبت صغری و قطع ارتباط حضرت با شیعیان، کار سازمان وکالت به یک معنا به اتمام رسید؛ زیرا اعضای این سازمان، تا این زمان به طور مستقیم توسط امام به عنوان وکیل انتخاب می‌شدند، ولی با شروع غیبت کبری، وظایف وکلا به فقهای جامع الشرایط سپرده شد. البته چنین نبود که فقیه خاص توسط امام به عنوان وکیل آن حضرت تعیین شود، بلکه این وکالت به معنای عام برای فقها وجود دارد، ولی تحت مباحث مربوط به سازمان وکالت نمی‌گنجد. بر این اساس، آغاز فعالیت‌های سازمان وکالت از زمان امام صادق (علیه‌السّلام) و پایان آن آغاز غیبت کبری است.

[۱۷] مسعود پور سید آقایی و دیگران، تاریخ عصر غیبت، ص۱۸۶ – ۱۸۷.

البته باید به این نکته توجه شود که اگر واژه «تعیین» به معنای خاص را در امر وکالت دخیل و اساسی بدانیم، سخن مزبور درست است، اما اگر انتخاب غیر مستقیم را نیز در وکالت کافی بدانیم چنان که در نواب عام حضرت چنین است، در این صورت، نه تنها فعالیت‌های سازمان وکالت با آغاز غیبت کبری پایان نیافته، بلکه پس از آن حساس تر و مشکل تر هم شده است؛ منتها تحت عنوان نایبان عام و فقیه جامع الشرایط. بدین سان، سازمان روحانیت شیعه را می‌توان ادامه همان سازمان وکالت و نیابت دانست.

عوامل شکل‌گیری سازمان وکالت

عوامل شکل گیری سازمان وکالت عبارتند از: لزوم ارتباط بین رهبری و پیروان، جو خفقان عباسی و لزوم حفظ شیعیان و مکتب تشیع توسط امام، آماده‌سازی شیعه برای ورود به عصر غیبت، رفع بلاتکلیفی شیعیان در ایام حبس یا غیبت امام (علیه‌السّلام).

[۱۸] با اقتباس از مسعود پور سید آقایی و دیگران، تاریخ عصر غیبت، بخش مربوط به همین موضوع.

لزوم ارتباط بین رهبری و پیروان

در هر نظام دینی، سیاسی و اجتماعی، ارتباط بین رهبری و اعضای آن اجتناب ناپذیر است، به ویژه در صورت گستردگی و پراکندگی شیعیان در نقاط گوناگون آن زمان، مثل عراق، حجاز، ایران، یمن، مصر و مغرب.

جو خفقان عباسی و لزوم حفظ شیعیان

با توجه به وجود خفقان و فشار از سوی دشمنان ائمه اطهار (علیهم‌السّلام)، امکان ارتباط مشکل بود. این جو رعب آوری که از سوی عباسیان به وجود آمده بود، موجب گشت تا رفت و آمد‌های امامان با شیعیان تحت نظر باشد. در چنین وضعیتی، می‌بایست برای ارتباط میان ائمه اطهار (علیهم‌السّلام) و پیروانشان افرادی به صورت غیر مستقیم به عنوان واسطه و وکیل، این خلا را پر کنند.

آماده‌سازی شیعه برای ورود به عصر غیبت

یکی از علل شکل گیری سازمان وکالت، آماده سازی شیعه برای پذیرش وضعیت جدید در عصر غیبت بوده است. از این رو، با نزدیک شدن به عصر غیبت، رابطه با امام محدودتر و از طرف دیگر، سازمان وکالت تقویت می‌شود، تا آن جا که در عصر امام‌ هادی و امام عسکری (علیهما‌السّلام) بیش تر امور شیعیان از راه مکاتبه و از راه وکلا انجام می‌گرفت.

رفع بلاتکلیفی شیعیان

در عصر غیبت، وکیلان و سفیران خاص و عام امام تنها مرجع شیعیان در مشکلات سیاسی، فکری، اجتماعی، اقتصادی و دینی بودند. این بحث در کارکردهای سازمان وکالت مورد ارزیابی قرار گرفته است.

کارکردها و نقش‌های سازمان وکالت

سازمان وکالت که شبکه‌ای ارتباطی در بین شیعیان بوده، وظایف و کارکردهایی داشته که متناسب با وضعیت اجتماعی و جغرافیایی، متفاوت بوده است. مهم‌ترین فعالیت‌های این سازمان، به غصر غیبت صغری که شیعیان از درک مستقیم امام معصوم محروم بوده‌اند، مربوط است. در این دوره، وکیلان و نمایندگان خاص یا عام، وظایف سنگینی بر عهده داشتند و در فضایی که خالی از حضور معصوم بود، مردم را رهبری می‌کردند. در ذیل به کارکردها و نقش‌های سازمان وکالت اشاره می‌کنیم:

نقش وساطت و ارتباطی

مهم‌ترین هدف در تشکیل سازمان وکالت این بوده که شیعیان و پیروان امامان معصوم، در صورت عدم موفقیت دیدار امام و پیشوای خود، از راه نمایندگان و وکیلان با امام معصوم در ارتباط باشند. شیعیان در بیش تر موارد، در زمینه پرداخت وجوهات مالی، پرسش‌های دینی، کلامی و اعتقادی و گاه موضوعات و مسائل دیگری که نیاز داشتند به حضور امام وقتشان برسند، از راه نمایندگان با آن‌ها ارتباط بر قرار می‌کردند.

رسیدگی به مشکلات شیعیان

گاهی وکلا مامور بودند تا به مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی شیعیان رسیدگی کنند؛ مثلاً علی بن یقطین که با دستگاه بنی عباس همکاری داشت، به عنوان وکیل امام رضا (علیه‌السّلام) و با مشورت ایشان، برای جلوگیری از ظلم بر شیعیان در این دستگاه کار می‌کرد و امام به او فرمود: «ان للهِ معَ کلِّ طاغیهٍ وزیراً مِن اولیائِه یَدفع به عنهم و انتَ منهم یا علی» (خداوند به همراه هر سرکشی، وزیری از میان اولیای خود داد تا به وسیله او، از دوستان خود رفع بلا کند و‌ای علی، تو از آن‌ها هستی)

[۱۹] طوسی، محمد بن حسن، رجال کشی، ص۴۳۵.

[۲۰] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۱، ص۲۴۵.

مفضل بن عمر جعفی وکیل امام صادق (علیه‌السّلام)، از سوی آن حضرت مامور پرداخت چهارصد درهم به یکی از بستگانش بود که با وی مشاجره داشت.

[۲۱] به نقل از: طوسی، محمد بن حسن، رجال کشی.

[۲۲] مسعود پور سید آقایی و دیگران، تاریخ عصر غیبت، ص۲۰۵.

جمع‌آوری وجوهات شرعی

یکی از وظایف اصلی سازمان وکالت، جمع‌آوری وجوهات شرعی از مردم بوده است. وکلا این وجوهات را دریافت کرده و به امام تحویل می‌دادند یا با اجازه امام، در موارد لازم به مصرف می‌رساندند. از وجوهاتی که این نمایندگان دریافت می‌داشتند، تحت عنوان زکات، هدایای مالی، نذورات، موقوفات و گاه خمس یاد شده است.

[۲۳] مسعود پور سید آقایی و دیگران، تاریخ عصر غیبت، ص۱۹۸.

دریافت وجوهات، از مهم‌ترین نقش‌های وکلا بیان شده است. برخی از مردم گاه هزاران دینار و درهم به امام یا وکیل او می‌دادند. محمد بن ابراهیم یک بار شانزده هزار دینا ر از طرف اهل «دینور»، برای وکیل امام در دوران غیبت صغری آورد.

[۲۴] مسعود پور سید آقایی و دیگران، تاریخ عصر غیبت، ص۴۷۹.

از اشخاصی هم چون معلی بن خنیس (وکیل مالی امام صادق (علیه‌السّلام) در مدینه) و برخی دیگر، به عنوان نمایندگانی یاد شده که از مردم وجوهات دریافت می‌کردند. پس از رحلت امام عسکری (علیه‌السّلام)، گروهی از شیعیان از قم و دیگر نقاط ایران، اموالی را برای امام یازدهم به سامراء آوردند، ولی وقتی شنیدند که امام رحلت نموده، برگشتند و پیک سری، آنان را به امام عصر راهنمایی کرد و آن‌ها هم اموال را به حضرت دادند و ایشان فرمود: «پس از این، اموال را به بغداد، به وکیل و نماینده من عثمان بن سعید بدهید».

[۲۵] صافی گلپایگانی، لطف‌الله، منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر، ج۲، ص۴۵۳.

از برخی از این نمایندگان، تحت عنوان وکیل رسیدگی به موقوفات یاد شده که از آن جمله‌اند: احمد بن اسحاق وکیل امام در قم و حسن بن محمد قطان در اواسط.

[۲۶] صافی گلپایگانی، لطف‌الله، منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر، ج۲، ص۲۰۰.

[۲۷] صافی گلپایگانی، لطف‌الله، منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر، ج۲، ص۲۸۹، به نقل از شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه.

در همین مورد، در دوران غیبت صغری غیر از وکلای اربعه، از وجود نزدیک به یکصد نفر وکیل در مناطق بغداد، کوفه، اهواز، همدان، قم، ری و نیشابور خبر داده شده که از جمله وظایف آنان، رساندن کمک‌های مردم به ناحیه مقدسه بوده که توسط نایبان خاص حضرت تحویل گرفته می‌شده است. (و کان له (علیه‌السّلام) وکلاء آخرون فی بغداد و الکوفه و الاهواز و همدان و قم و آذربایجان و نیشابور و غیرها من البلاد و کانت التوفیقات ترد الیهم و یحملون الاموال الی الناحیه المقدسه و هم عدد غیر قلیل. قیل: انهم یبلغون المائه و لکنّهم لا یصلون بخدمه الامام بل الواسطه بینهم و بینه (علیهم‌السّلام) حد السفراء الاربعه؛ برای امام عصر (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) وکلای دیگری غیر از وکلای اربعه بود که در بغداد، کوفه، اهواز، همدان، قم، آذربایجان، نیشابور و دیگر شهرها مستقر بودند و وجوهات و موقوفات، نزد این‌ها سرازیر می‌شد و سپس آنان این اموال را به ناحیه مقدسه منتقل می‌کردند و تعداد این دسته از وکلا کم نبوده است. گفته شده که تعداد آن‌ها به صد نفر می‌رسید، ولی همه آن‌ها به طور مستقیم با امام (علیه‌السّلام) در ارتباط نبودند، مانند سفرای اربعه)

[۲۸] صدر، صدرالدین، المهدی، ص۱۸۲.

رهبری و حمایت شیعیان

هدایت و رهبری اصلی شیعیان به عهده امامان معصوم (علیهم‌السّلام) بود، ولی با توجه به این که آن‌ها به صورت مستقیم نمی‌توانستند به امور شیعیان رسیدگی کنند و این امر هم در بیش تر موارد معلول فضای نامناسب حکومتی بود؛ از این رو، وکلا و نمایندگان وظیفه داشتند شیعیان را هدایت و راهنمایی کنند. مردم نیز در هنگام مواجهه با مشکلات دینی و عقیدتی، به نمایندگان مراجعه می‌کردند و از راه‌های شفاهی و مکاتبه‌ای، پاسخ‌هایشان را دریافت می‌داشتند. افزون بر این، از مناظره برخی وکلا در راه اثبات حقانیت برای مردم نیز سخن گفته شده که از آن جمله است: عبدالرحمان بن حجاج که امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود: «یا عبدالرحمان، کلم اهلَ المدینه فاِنّی اُحبُّ اَن یری فی رجالِ الشیعهِ مثلُک».

[۲۹] طوسی، محمد بن حسن، رجال کشی، ص۴۴۲.

نقش سیاسی سازمان وکالت

هر چند مهم‌ترین هدف از تاسیس این سازمان نقش‌های ارتباطی و جمع آوری وجوهات شرعی و رسیدگی به مشکلات فکری و کلامی شیعیان بوده، اما در این میان، کارکردهای سیاسی نیز داشته که می‌توان از آنها به «کارکرد پنهان» («کارکرد پنهان» به آن دسته کارکردی اطلاق می‌شود که کم تر خود را نشان می‌دهد)

[۳۰] کوئن، بروس، مبانی جامعه‌شناسی ،ص۱۵۴.

یاد نمود؛ زیرا در ارتباطی که شیعیان از راه وکلا با امامانشان داشتند، به ویژه در جمع آوری وجوهات، حاکمان بنی امیه و بنی عباس بیم تضعیف خود و تقویت مخالفانشان را داشتند. بر همین اساس، امام صادق و امام کاظم (علیهما‌السّلام) از طرف منصور و‌ هارون، متهم شده و به شهادت رسیدند. هم چنین علت احضار امام‌هادی (علیه‌السّلام) به سامراء از سوی متوکل، گزارش‌هایی در مورد فعالیت‌های امام در مدینه و توجه علاقه مندان به آن حضرت بوده است. از این رو، امام (علیه‌السّلام) را به اجبار از مدینه به سامراء آورده و در آن جا تحت مراقبت و کنترل شدید قرار دادند و با‌ اندک سعایتی، به بهانه این که آن حضرت در خانه‌اش پول و سلاح مخفی کرده، نیمه شب به خانه‌اش هجوم می‌بردند و آنجا را بازرسی می‌کردند. پس از امام‌هادی، اما حسن عسکری (علیه‌السّلام) در ۲۲ سالگی عهده دار امامت شد و تا هنگام شهادتش در ۲۸ سالگی، در سامراء زیر نظر ماموران خلیفه به سر می‌برد. مبارزات سیاسی عسکریین (علیهما‌السّلام) هم چون مبارزات فکری و عقیدتی آنان، شیوه‌ها و ابعاد مختلف و متعددی دارد؛ از سیاست تقیه گرفته تا نفوذ دادن برخی از شیعیان در کارهای حکومت، و از حفظ و نگهداری شیعیان و رسیدگی به وضعیت آنان، تا تایید و حمایت برخی از گروه‌های انقلابی و مهم تر از همه، تقویت و گسترش سازمان مخفی وکلا.

[۳۱] مسعود پور سید آقایی و دیگران، تاریخ عصر غیبت، ص۱۲۹.

[۳۲] مسعود پور سید آقایی و دیگران، تاریخ عصر غیبت، ص۲۰۳.

[۳۳] مسعود پور سید آقایی و دیگران، تاریخ عصر غیبت، ص۳۴۵.

نهاد نیابت

هر چند تحت عنوان «سازمان وکالت» از نایبان ائمه اطهار (علیهم‌السّلام)، به ویژه نواب خاص امام دوازدهم نیز یاد شد، اما به دلیل آن که بین «وکالت» و «نیابت» تفاوت‌هایی وجود دارد، به جاست از نیابت به صورت جداگانه بحث کنیم:

معنای لغوی و اصطلاحی نیابت

توضیح مفهوم «نایب» یا «نیابت»، غالباً به عنوان زیر مجموعه مفهوم «وکالت» آمده و به صورت مشخص به آن پرداخته نشده است. به طور کلی، می‌توان نیابت را در لغت، به معنای جانشینی یا جانشین شدن کسی در انجام کاری دانست و در اصطلاح نیز در جایی مصداق پیدا می‌کند که شخصی از انجام کاری (در حال حیات) ناتوان باشد. حال این ناتوانی ممکن است برخاسته از ناتوانی جسمی یا شرایط اجتماعی باشد، یا آن که شخصی برای پس از حیات، کسی را در کاری خاص نایب خود قرار دهد.

تفاوت وکالت و نیابت

از تعریف‌هایی که از این دو مفهوم ذکر شد، تفاوت آن دو نیز به دست می‌آید. عمده‌ترین تفاوت این است که در وکالت، حیات شرط است و با موت موکل، وکالت از بین می‌رود؛ در حالی که در نیابت، چنین نیست، بلکه اغلب پس از موت مصداق پیدا می‌کند.
در کتاب ولایت فقیه آیت‌الله جوادی آملی، در این باره چنین آمده است:
میان وکالت و نیابت این فرق وجود دارد که نیابت به شخص (فاعل) بر می‌گردد و وکالت به عمل. یک وقت کسی می‌خواهد خودش جایی برود، ولی معذور است یا مقدورش نیست. در این جا، نایب می‌گیرد که شخص نایب در این حالت، جای گزین شخص منوب عنه است. گاهی نیز انسان شخصی را بر می‌انگیزاند تا کاری برای او انجام دهد. در این جا، خود کارمهم است و شخص وکیل جانشین موکل نیست. خلاصه این که اگر فاعل به منزله فاعل باشد، می‌شود نیابت؛ اگر فعل به منزله فعل باشد می‌شد، وکالت.

[۳۴] جوادی آملی، عبدالله، ولایت فقیه، ص۹۷.

نواب خاص امام زمان

در دوره غیبت صغری که حدود ۶۹ سال (۲۶۰ تا ۳۲۹) طول کشید، چهار نفر به عنوان نایبان خاص امام به مردم معرفی شدند که عبارت‌اند از:

عثمان بن سعید بن عمری

وی نخستین نایب خاص ولی عصر (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) بود و افتخار خدمت چند امام را داشت. او ابتدا وکیل امام‌هادی (علیه‌السّلام) بود و در ده سال آخر عمر شریف آن حضرت، رهبری سازمان وکالت را به صورت مخفی بر عهده داشت. سپس ریاست وکلای امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) را بر عهده گرفت و در قالب شغل روغن‌فروشی، رسالتش را انجام می‌داد و فعالیت‌های سیاسی ـ مذهبی داشت. او اموالی را که شیعیان به وی (به عنوان وکیل امام) می‌دادند، در ظرف‌های روغن مخفی کرده، به محضر امام عسکری می‌فرستاد.

[۳۵] طوسی، محمد بن حسن، الغیبه، ص۲۱۴.

[۳۶] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۵۱، ص۳۴۴.

[

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.