پاورپوینت کامل وقایع روز تاسوعا ۵۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل وقایع روز تاسوعا ۵۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل وقایع روز تاسوعا ۵۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل وقایع روز تاسوعا ۵۶ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل وقایع روز تاسوعا ۵۶ اسلاید در PowerPoint
تاسوعا، روز نهم محرم و مراد از آن، تاسوعای واقعه کربلا است. در چنین روزی به سال ۶۱ق، وقایعی رخ داده است که در این مقاله به آن پرداخته شده است.
فهرست مندرجات
۱ – ورود شمر به کربلا
۲ – امان نامه برای فرزندان امالبنین
۳ – آماده شدن برای جنگ
۳.۱ – آغاز جنگ در عصر تاسوعا
۳.۲ – مهلت خواهی امام
۳.۳ – مهلت یک شبه
۴ – عناوین مرتبط
۵ – پانویس
۶ – منبع
ورود شمر به کربلا
در پیش از ظهر روز نهم محرم، شمر بن ذی الجوشن به همراه چهار هزار نفر سپاهی به سرزمین کربلا وارد شد.
[۱] کوفی، ابن اعثم، الفتوح، ج۵، ص۸۹، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالاضواء، چاپ اول، ص۱۹۹۱.
[۲] ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۳، ص۲۴۸، قم، علامه، ۱۳۷۹ق.
او حامل نامهای از سوی عبیدالله بن زیاد خطاب به عمر بن سعد بود که پس از رسیدن به کربلا، نامه را تقدیم پسر سعد کرد. در این نامه، ابن زیاد از او خواسته بود که یا حسین (علیهالسّلام) را مجبور به پذیرش بیعت کند و یا با او بجنگد. عبیدالله همچنین در این نامه عمر بن سعد را تهدید کرد که اگر چنانچه از فرمان او سرباز زند از لشکر کناره بگیرد و مسئولیت آن را به شمر بن ذی الجوشن واگذار نماید.
[۳] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج۵، ص۴۱۴-۴۱۵، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷.
[۴] شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۸۸، قم، کنگره شیخ مفید، ص۱۴۱۳.
[۵] مسکویه، ابوعلی، تجارب الامم، ج۲، ص۷۲-۷۳، تحقیق ابوالقاسم امامی، تهران، سروش، چاپ دوم، ۱۳۷۹ش.
[۶] ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۵۵، بیروت، دارصادر-داربیروت، ۱۹۶۵.
ابن سعد با خواندن نامه، شمر را مورد سرزنش قرار داد و گفت: «وای بر تو؛ خداوند تو و اهل خانهات را مقرب درگاه خود نسازد و چیزی را که تو به سبب آن پیش من آمدی زشت بدارد. به خدا سوگند، میدانم که تو عبیدالله را از قبول آنچه که من برای او نوشته بودم (در روز هشتم امام (علیهالسّلام) با عمر سعد ملاقاتی برگزار کرده در پی این دیدار عمر سعد نامهای به عبیدالله نوشت و در آن نامه یادآور شد که اجازه دهد امام (علیهالسّلام) به همان جایی که آمده باز گردد یا به یکی از مرزهای کشورهای اسلامی برود.)
[۷] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج۵، ص۴۱۴، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷.
[۸] شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۸۹، قم، کنگره شیخ مفید، ص۱۴۱۳.
[۹] مسکویه، ابوعلی، تجارب الامم، ج۲، ص۷۱، تحقیق ابوالقاسم امامی، تهران، سروش، چاپ دوم، ۱۳۷۹ش.
[۱۰] ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۵۵، بیروت، دارصادر-داربیروت، ۱۹۶۵.
باز داشتی و کاری را که من امیدوار بودم با صلح و سازش به سرانجام برسد را تباه ساختی. به خدا سوگند حسین (علیهالسّلام) تسلیم نخواهد شد، زیرا روح پدرش در کالبد اوست.»
شمر به او گفت: «چه خواهی کرد آیا فرمان امیر را اطاعت کرده و با دشمنش میجنگی و یا کناره خواهی گرفت و مسؤلیت لشکر را به من میسپاری؟» عمر بن سعد گفت: «امارت لشکر را به تو واگذار نخواهم کرد من در تو شایستگی این کار را نمیبینم پس خود این کار را به پایان خواهم رساند؛ تو فرمانده پیاده نظام لشکر باش.»
[۱۱] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج۵، ص۴۱۵، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷.
[۱۲] شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۸۹، قم، کنگره شیخ مفید، ص۱۴۱۳.
[۱۳] مسکویه، ابوعلی، تجارب الامم، ج۲، ص۷۳، تحقیق ابوالقاسم امامی، تهران، سروش، چاپ دوم، ۱۳۷۹ش.
[۱۴] طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ج۱، ص۴۵۴، تهران، اسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۹۰ق.
امان نامه برای فرزندان امالبنین
زمانی که شمر نامه ابن زیاد را -که خطاب به عمر بن سعد نوشته شده بود- از او میگرفت، به همراه عبدالله بن ابی المحل-برادرزاده ام البنین- به عبیدالله گفتند: «ای امیر؛ خواهرزادگان ما همراه با حسینند اگر صلاح میبینی نامه امانی برای آنها بنویس.» عبیدالله پیشنهاد آنها را پذیرفت و به کاتب خود فرمان داد تا امان نامهای برای آنها بنویسند.
[۱۵] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج۵، ص۴۱۵، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷.
[۱۶] ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۵۶، بیروت، دارصادر-داربیروت، ۱۹۶۵.
عبدالله بن ابی المحل امان نامه را به وسیله غلام خود-کزمان یا عرفان- به کربلا فرستاد. او پس از ورود به کربلا، متن امان نامه را برای فرزندان ام البنین قرائت کرد که با مخالفت فرزندان ام البنین روبرو شد.
[۱۷] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج۵، ص۴۱۵، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷.
[۱۸] کوفی، ابن اعثم، الفتوح، ج۵، ص۹۴، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالاضواء، چاپ اول، ص۱۹۹۱.
[۱۹] ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۵۶، بیروت، دارصادر-داربیروت، ۱۹۶۵.
در روایتی دیگر آمده که شمر خود امان نامه را گرفته با خود به کربلا آورد او پس از ورود به کربلا و تقدیم نامه ابن زیاد به عمر بن سعد، به اردوگاه سپاه امام حسین (علیهالسّلام) نزدیک شد و فریاد برآورد: «خواهرزادگان ما کجایند؟» عباس (علیهالسّلام) و برادرانش در نزد اباعبدالله الحسین (علیهالسّلام) نشسته بودند. عباس (علیهالسّلام) ساکت بود و جواب شمر را نمیداد امام (علیهالسّلام) به حضرت عباس (علیهالسّلام) فرمودند: «هر چند او فاسق است اما پاسخش را بده همانا او از داییهای شما است.»
[۲۰] حسنی، ابن عنبه، عمده الطالب فی انساب آل ابیطالب، قم، انصاریان، ۱۴۱۷، ص۳۲۷.
عباس و عبدالله و جعفر و عثمان فرزندان علی بن ابی طالب (علیهالسّلام) بیرون آمدند و گفتند: «چه میخواهی؟» شمر به آنها گفت: «ای خواهرزادگان من، شما در امان هستید من برای شما از عبیدالله امان گرفتهام»؛ اما عباس (علیهالسّلام) و برادرانش همگی گفتند: «خدا تو و امان تو را لعنت کند ما امان داشته باشیم و پسر دختر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) امان نداشته باشد.»
[۲۱] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۸۴، تحقیق محمد باقر محمودی، بیروت، دارالتعارف، چاپ اول، ۱۹۷۷.
[۲۲] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج۵، ص۴۱۶، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷.
[۲۳] شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۸۹، قم، کنگره شیخ مفید، ص۱۴۱۳.
[۲۴] خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین (علیهالسّلام) ، تحقیق و تعلیق محمد السماوی، قم، مکتبه المفید، بی تا، ج۱، ص۲۴۶ .
[۲۵] ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر-داربیروت، ۱۹۶۵، ج۴، ص۵۶.
آماده شدن برای جنگ
عمر بن سعد در شامگاه روز نهم محرم الحرام خود را آمادهی جنگ با سید و سالار شهیدان (علیهالسّلام) کرد و به سپاهیانش فرمان داد تا برای جنگ آماده شوند او در میان سپاهیان خود ندا در داد که: «یا خیل الله ارکبی و بالجنه ابشری؛ ای لشکریان خدا! سوار شوید که شما را به بهشت بشارت میدهم.!» کوفیان هم سوار شده، مهیای نبرد شدند.
[۲۶] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۸۴، تحقیق محمد باقر محمودی، بیروت، دارالتعارف، چاپ اول، ۱۹۷۷.
[۲۷] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج۵، ص۴۱۶، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷.
[۲۸] شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۸۹، قم، کنگره شیخ مفید، ص۱۴۱۳.
[۲۹] خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین (علیهالسّلام) ، تحقیق و تعلیق محمد السماوی، قم، مکتبه المفید، بی تا، ص۲۴۹ .
[۳۰] طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ص۴۵۴، تهران، اسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۹۰ق.
هیاهو و سر و صدای لشکر بلند شد.
آغاز جنگ در عصر تاسوعا
امام (علیهالسّلام) در جلوی خیمه خویش نشسته بود و به شمشیر خود تکیه داده بود. خواهرش زینب (سلاماللهعلیهم) با شنیدن سر و صدای لشکر کوفه، به برادرش نزدیک شد و گفت: «برادرم آیا صداهایی را که نزدیک میشوند، میشنوید؟» امام (علیهالسّلام) سر را بلند کرد و فرمود: «من رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را در خواب دیدم که به من فرمود: تو [به زودی] نزد ما خواهی آمد.» زینب کبری (سلاماللهعلیهم) پس از شنیدن ا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 