پاورپوینت کامل وراثت و تربیت اخلاقی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل وراثت و تربیت اخلاقی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل وراثت و تربیت اخلاقی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل وراثت و تربیت اخلاقی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل وراثت و تربیت اخلاقی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
عوامل زیادی در فرایند تربیت اخلاقی دخیلاند که یکی از آنها، وراثت است. پاسخ به این مسئله که وراثت چه میزان در تربیت اخلاقی انسان نقش دارد، ما را در کسب نتیجه مطلوب از فرایند تربیت و تحقق اهداف و روشهای تربیتی یاری میرساند. این پژوهش با نگاهی توصیفی تحلیلی به عاملیت وراثت در تربیت اخلاقی انسان و تأثیرگذاری آن، از منظر معصومان پرداخته است. بدین منظور، ابتدا ساحتهای وجودی انسان که وراثت در آنها تأثیرگذار است، بررسی شده است. آنگاه به رابطه این ساحتها با تربیت اخلاقی اشاره شده است.
نتیجه بررسیها نشان میدهد که هر فرد بر اثر وراثت دارای زمینههای ارثی در حافظه و هوش و جسم و خُلقیات است. از سوی دیگر، با تحلیل جایگاه هر کدام از این ابعاد در ساحتهای مختلف تربیت، به این نتیجه رسیدیم که گرچه وراثت در برخی ساحتهای تربیت، مانند تربیت عقلانی و بدنی، نقش پررنگ و بااهمیتی دارد؛ اما در تربیت اخلاقی، صرفاً بهعنوان زمینهساز، تأثیرگذار است و باید با استفاده از روشهای تربیتی مدیریت شود تا آثار زمینهای آن مانع جریان تربیت اخلاقی نباشد.
فهرست مندرجات
۱ – مقدمه
۱.۱ – دغدغه اصلی تحقیق
۱.۲ – پیشینه تحقیق
۱.۳ – ضرورت تحقیق
۲ – روش پژوهش
۳ – مفهومشناسی
۳.۱ – وراثت
۳.۲ – تربیت
۳.۲.۱ – ریشه ربب
۳.۲.۲ – ریشه ربو
۳.۲.۳ – بررسی دو ریشه
۳.۲.۴ – نتیجهگیری
۳.۳ – اخلاق
۳.۳.۱ – تعریف اصطلاحی
۳.۳.۲ – تعریف مختار
۳.۴ – تربیت اخلاقی
۳.۴.۱ – تعریف نگارنده
۳.۵ – ساحت
۴ – یافتههای پژوهش
۴.۱ – ساحتهای تأثیرپذیر از وراثت
۴.۱.۱ – جسم و ظاهر انسان
۴.۱.۱.۱ – بررسی پژوهشها
۴.۱.۱.۲ – روایت امام صادق
۴.۱.۱.۳ – روایت امام باقر
۴.۱.۲ – هوش و حافظه
۴.۱.۲.۱ – بررسی روایات
۴.۱.۳ – صفات خلقی و روحی
۴.۱.۳.۱ – بازبینی پژوهشها
۴.۱.۳.۲ – بررسی یک آیه
۴.۱.۳.۳ – بازبینی روایات
۴.۱.۴ – جمعبندی
۴.۲ – عاملیت وراثت در تربیت اخلاقی
۴.۲.۱ – صفات جسمی و ظاهری
۴.۲.۲ – حافظه و هوش
۴.۲.۳ – صفات روحی و خلقیات
۴.۲.۳.۱ – سخن خواجه نصیر
۴.۲.۳.۲ – سخن آیتالله مصباح
۴.۳ – نگاهی به تاریخ
۵ – بحث و نتیجهگیری
۵.۱ – نقش وراثت در تربیت اخلاقی
۵.۲ – دلایل اختیار انسان
۵.۲.۱ – سخن دوزخیان
۵.۲.۲ – آیات دال بر ابتلا
۵.۳ – وراثت زمینهساز تربیت
۵.۴ – بطلان جبر وراثت
۶ – فهرست منابع
۷ – پانویس
۸ – منبع
مقدمه
اگر تربیت اخلاقی را فرایند ایجاد و پرورش فضائل و تدارک شرایطی جهت بازداشتن از رذائل اخلاقی در مقام نظر و عمل، تعریف کنیم
[۱] سلحشوری، احمد، «مراحل رشد تربیت اخلاقی از دیدگاه امام علی»، ج۱، ص۱۵، پژوهشنامه نهجالبلاغه، ش۳، ص۱۵-۳۲، ۱۳۹۲.
به این نکته اساسی توجه پیدا میکنیم که تربیت اخلاقی، فرایندی پیچیده از تدارک شرایط مختلف است. بر این اساس عوامل متعددی در این فرایند، مداخله میکنند. در این بین برخی از این عوامل تحت کنترل نیستند.
این عوامل گاهی نقش تسهیلکننده دارند و گاهی نیز بهعنوان مانع در جریان تربیت اخلاقی شناخته میشوند. از جمله عوامل مداخلهگر در فرایند تربیت اخلاقی، عامل وراثت است. نقش وراثت در تربیت عموماً پذیرفته شده است، اما در حدود و دامنه تأثیرگذاری آن هیچگونه وفاقی وجود ندارد. به اعتقاد برخی، تحقیق در زمینه نقش عوامل ژنتیکی در تعیین ویژگیهای شخصیتی، مشکلات خاصی به بار میآورد.
[۲] ماسن، پاول هنری و همکاران، رشد و شخصیت کودک، ج۱، ص۶۰، ترجمه مهشید یاسایی، تهران، مرکز، ۱۳۹۵.
دغدغه اصلی تحقیق
در واقع، یکی از مشکلات بسیار کهن اندیشه بشری در این موضوع که هنوز هم راهحل قاطعی نیافته است حدود تأثیرگذاری این عامل است. پاسخ دقیق به این اختلافات زمانی ضروریتر میشود که بدانیم برای کسب نتیجه مطلوب از تربیت اخلاقی و رسیدن به هدف نهایی آن، شناختِ عوامل دخیل در آن و مشخص کردن حدود و دامنه تأثیرگذاری آنها، ضروری است.
اهداف تربیت اخلاقی زمانی محقق میشوند که بهخوبی مجموعه عوامل دخیل در این فرایند، ارزیابی شود و نقش هرکدام تعیین گردد، آنگاه برای کنترل و یا رشد آنها روشهای تربیتی ارائه شوند. ازاینرو، دستکم برخی روشهای تربیتی، متفرع بر تعیین دامنه و حدود تأثیرگذاری وراثت در تربیت اخلاقی هستند.
پیشینه تحقیق
در بین پژوهشهایی که به مسئله وراثت پرداختهاند، میتوان به این موارد اشاره کرد:
• اخلاق در قرآن تألیف آیتالله مکارم شیرازی
[۳] مکارم، شیرازی ناصر، اخلاق در قرآن، قم، مدرسه امام علی بن ابیطالب، ۱۳۸۱.
که مشتمل بر بحثهای عمیق اخلاقی میباشد و به مسئله وراثت و محیط (خانواده و اجتماع) نیز بهعنوان دو عامل عمده تأثیرگذار در شخصیت انسان پرداختهاند.
• جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن تألیف آیتالله مصباح
[۴] مصباح، محمدتقی، جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن، تهران، بینالملل، ۱۳۹۱.
که در بخش چهارم این کتاب در بحث عوامل مؤثر در شکلگیری و تحول شخصیت به نقش وراثت در تربیت اشاره شده است.
• سیره تربیتی پیامبر و اهلبیت نوشته داوودی و حسینیزاده
[۵] داوودی، محمد و حسینیزاده، علی، سیره تربیتی پیامبر و اهلبیت، تهران، سمت، ۱۳۹۶.
که در فصل دوم این کتاب و در ذیل بحث عوامل زمینهساز پیش از تولد به مسئله نقش وراثت در تربیت اشاره کردهاند.
• تأثیر عوامل وراثتی محیطی بر تربیت فرزند از دیدگاه آیات و روایات
[۶] زینیوند، فاطمه، تأثیر عوامل وراثتی محیطی بر تربیت فرزند از دیدگاه آیات و روایات، پایاننامه کارشناسی ارشد، رشته الهیات، کرمانشاه، دانشگاه رازی، ۱۳۸۹.
دیگر اثر مرتبط است؛ پژوهشگر در فصل سوم این اثر به بررسی نقش وراثت در تربیت فرزند از منظر آیات و روایات پرداخته است.
• اسماعیلزاده
[۷] اسماعیلزاده، صدیقه، آثار و پیامدهای وراثتی و رفتاری انسان بر سرنوشت فرزندان و نسل آینده در قرآن و حدیث، پایاننامه کارشناسی ارشد، رشته تفسیر قرآن مجید، قم، دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم، ۱۳۹۵.
در پژوهشی با عنوان آثار و پیامدهای وراثتی و رفتاری انسان بر سرنوشت فرزندان و نسل آینده در قرآن و حدیث به بحث ویژه توارث اخلاقی اشاره کرده است.
ضرورت تحقیق
آنچه در تحقیقات محققان در پاسخ به این مسئله دیده میشود چه کسانی که از منظر روانشناسی به پاسخ این مسئله پرداختهاند و چه کسانی که با نگاه اسلامی و با تمرکز بر آیات قرآن و روایات ائمه اطهار در پی پاسخ بودهاند عمدتاً دو نقص و کاستی اساسی دارد:
اول اینکه، ساحتها و ابعاد وجودی تأثیرپذیر انسان از وراثت به تفکیک هر بُعد، یا استعداد، تبیین نشده است و صرفاً به برخی تحقیقات دانشمندان و یا برخی روایات استناد و نتیجهگیری شده است.
دوم اینکه، ارتباط و نسبت ابعاد تأثیرپذیر با ساحتهای تربیت روشن نشده است؛ برای مثال، اگر محققی بنا بر تحقیقات و یا برداشت خود از روایات به این نتیجه رسید که وراثت در هوش و حافظه تأثیر بسیار زیادی دارد، نمیتواند نتیجه بگیرد که نقش وراثت در تربیت مهم و حیاتی است؛ چراکه باید مسئله دیگری را نیز روشن کند؛ و آن نسبت هوش و حافظه و تأثیر آن در هریک از ساحتهای تربیت، از جمله تربیت عقلانی، عاطفی، اخلاقی و سیاسی است.
بدیهی است که هوش و حافظه در برخی ساحتهای تربیت مثل تربیت عقلانی بهعنوان عاملی با اهمیت تلقی میشود و در برخی، عاملی ضعیف و کماهمیت محسوب میگردد. به همین جهت، این پژوهش درصدد است تا این دو نقیصه اساسی را برطرف کند و در این راه به دنبال یافتن پاسخ آن از منابع دینی و از منظر روایات معصومان است تا در پرتوی آنها، گامی رو به جلو در جهت فهمی بهتر از نقش وراثت در تربیت اخلاقی برداشته شود و در نتیجه راهنمای عمل والدین و مربیان این عرصه باشد که با زمینهسازیهای لازم، بخشی از روشهای تربیت اخلاقی را متوجه این مسئله کنند؛ بنابراین، در پرتوی این بررسی، اهداف زیر مطمح نظر است:
• تبیین عاملیت وراثت در تربیت اخلاقی (هدف اصلی)؛
• تعیین ساحتها و ابعاد وجودی تاثیرپذیرنده انسان از وراثت؛
• تعیین حدود تأثیرپذیری هر ساحت؛
• تعیین میزان قوام و پایداری صفات وراثتی.
روش پژوهش
این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی روایات معصومان درباره وراثت و بهویژه تأثیر آن در تربیت اخلاقی را بررسی نموده است. به منظور گردآوری دادههای لازم، روایات مرتبط، با استفاده چکلیست و کدهای از قبل پیشبینیشده، جمعآوری و با شیوه کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
مفهومشناسی
به منظور بررسی عاملیت وراثت در تربیت اخلاقی، با توجه به ابعاد تأثیرگذاری آن در وجود انسان، ابتدا لازم است به مفهومشناسی واژههای وراثت، تربیت، اخلاق، تربیت اخلاقی و ساحت بپردازیم.
وراثت
«وراثت» در لغت، عبارت است از میراث گرفتن، ارث بردن.
[۸] معین، محمد، فرهنگ فارسی، ج۱، ص۶۷۴، تهران، دبیر، ۱۳۸۷.
از نظر اصطلاحی نیز، بِرِک وراثت را صفاتی میداند که از پدر و مادر، از طریق ژن موجود در کروموزوم، به انسان منتقل میشود و شخصیت انسان را میسازد.
[۹] برک، لوراای، روانشناسی رشد از لقاح تا کودکی، ج۱، ص۷۳، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ارسباران، ۱۳۹۶.
به بیان ساده، به آنچه انسان از پدر و مادر و اجداد خود دریافت کرده و به هنگام تولد با خود به دنیا میآورد، وراثت گفته میشود.
[۱۰] مصباح، محمدتقی، جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن، ج۱، ص۷۵، تهران، بینالملل، ۱۳۹۱.
تربیت
واژه «تربیت» در زبان فارسی بهمعنای «پروردن یا پرورانیدن، آداب و اخلاق را به کسی آموختن و آموختن کودک تا هنگام بالغ شدن» آمده است.
[۱۱] دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، مدخل تربیت، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۷.
[۱۲] معین، محمد، فرهنگ فارسی، ج۱، ص۱۰۶۳، تهران، دبیر، ۱۳۸۷.
تربیت در زبان عربی از مصدر باب تفعیل است و برای آن دو ریشه بیان شده است:
ریشه ربب
«ربب» بهمعنای مالک شیء،
[۱۳] جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح تاج اللغه و صحاح العربیه، ج۱، ص۱۳۰.
حضانت و سرپرستی،
[۱۴] فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، ج۸، ص۲۵۷.
آقا، مدبر، مربی، سرپرست،
[۱۵] زبیدی، محمد بن محمد، تاج العروس، ج۲، ص۴۵۹، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۴ق.
نعمتدهنده،
[۱۶] ابنمنظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱، ص۳۹۹.
مُصلح
[۱۷] ابنفارس، ابوالحسین، معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۳۸۲.
و پدید آوردن یک چیز به تدریج و مرحله به مرحله تا اینکه به مرحله کمال و پایانی خود برسد.
[۱۸] راغب اصفهانی، حسین بن محمد، معجم مفردات الفاظ قرآن، ص۱۸۴.
ریشه ربو
«ربو» بهمعنای زیاد شدن
[۱۹] مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۴، ص۳۴، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۴۱۶ق.
و رشد نمودن است. این واژه بهمعنای تغذیه نمودن،
[۲۰] انیس، ابراهیم و همکاران، المعجم الوسیط، ج۱، ص۳۲۶، تهران، اسلامی، ۱۳۸۷.
بالا رفتن و قد کشیدن، تهذیب نمودن و پُرشدگی درونی
[۲۱] مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۴، ص۳۴، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۴۱۶ق.
نیز آمده است. البته برخی از نویسندگان، ریشه سومی را نیز برای تربیت بیان نمودهاند که عبارت است از: «ربا». ولی از نظر معنا، بین «ربا» و «ربو» تفاوت چندانی وجود ندارد؛ زیرا «ربا» نیز مانند «ربو» بهمعنای زیاد شدن در جسم است، منتها برخی آن را افزایش در طول دانستهاند.
[۲۲] مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۴، ص۳۵، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۴۱۶ق.
شاید به همین دلیل تعدادی از لغتشناسان عرب، این دو کلمه را به یک معنا گرفتهاند. برای نمونه، ابنمنظور مینویسد: «ربا، یربو ربُّواً و رباءً بهمعنای زیاد شدن و رشد نمودن است».
[۲۳] ابنمنظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۴، ص۳۰۴.
بررسی دو ریشه
با نگاه اجمالی به معنای ذکرشده برای دو واژه «ربّ» و «ربَوَ» مشخص میشود که معنای ریشه اول، ناظر به بُعد معنوی است؛ ولی معنای ریشه دوم بیشتر ناظر به پرورش جسمی و مادی میباشد؛ اما اینکه کدامیک از این دو کلمه، ریشه اصلی تربیت است؛ دیدگاهها و نظریات متفاوتی وجود دارد. از ظاهر کلام راغب اصفهانی در ذیل واژه «ربَوَ» و برخی دیگر استفاده میشود که ماده دوم ریشه اصلی است. از کلام زبیدی و ابنمنظور معلوم میگردد که ماده «ربب» اصلی است.
به دلیل رعایت اختصار، از طرح این بحث صرفنظر میشود و تنها به ذکر این نکته بسنده میگردد که فرض تعدد ریشه برای واژه تربیت دور از حقیقت به نظر نمیرسد؛ یعنی بر اساس اجرای برخی از قواعد ادبی و قاعده اشتقاق کبیر، دو ریشه برای تربیت در نظر بگیریم: یکی اصلی (ربب) و دیگری فرعی (ربو). تفاوت دیدگاه لغتشناسان نیز با همین فرض قابل تحلیل است؛ یعنی افرادی که «ربو» را ریشه واژه تربیت ذکر میکنند، ریشه فرعی و ثانوی آن را ملاک قرار میدهند، ولی آنهایی که «ربب» را ریشه تربیت میدانند، ریشه اصلی و اولی آن، قبل از حدوث تغییرات در آن را مورد توجه قرار دادهاند.
[۲۴] ناطقی، غلامحسین، تربیت اخلاقی در سیره اهلبیت قم، ج۱، ص۱۳-۱۶، المصطفی، ۱۳۹۳.
نتیجهگیری
تربیت در اصطلاح عبارت است از: فعالیتی هدفمند و دوسویه میان مربی و متربی به منظور کمک به متربی در راستای تحقق بخشیدن به قابلیتهای وی و پرورش شخصیت او در جنبههای گوناگون فردی، اجتماعی، جسمی، عاطفی، اخلاقی و عقلانی و…
[۲۵] بهشتی، محمد، مبانی تربیت در قرآن، ج۱، ص۳۵، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۸۶.
اخلاق
اخلاق جمع «خُلق» و بهمعنای سرشت باطنی و ناپیدای انسان است که سرشت و سیرت نیز نامیده میشود؛ چنانکه «خَلق» بر صورت ظاهری و دیدنی انسان دلالت دارد.
[۲۶] زبیدی، محمد بن محمد، تاج العروس، ج۲۵، ص۲۵۷، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۴ق.
راغب اصفهانی دراینباره مینویسد: «خَلق» و «خُلق» در اصل یکی هستند، اما «خَلق» به هیئت، اشکال و صورتهایی که با چشم درک میشود، اختصاص یافته است و «خُلق» مختص قوا و سجایایی است که با بصیرت درک میشود.
[۲۷] راغب اصفهانی، حسین بن محمد، معجم مفردات الفاظ قرآن، ص۱۵۸.
اخلاق در اصطلاح، به صور مختلفی تعریف شده است؛ که در ادامه به برخی از آراء اندیشمندان معاصر پرداخته میشود.
تعریف اصطلاحی
از دید آیتالله جوادی آملی، اخلاق عبارت از: «ملکات نفسانی و هیئت روحی است که باعث میشود کارهای زشت یا زیبا، بهآسانی از نفس متخلق به اخلاق خاص، نشئت گیرد».
[۲۸] جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی قرآن کریم مبادی اخلاق در قرآن، ج۱، ص۷۷، قم، اسراء، ۱۳۷۴.
از نظر علامه طباطبائی نیز، علم اخلاق عبارت است از: «فنی که پیرامون ملکات انسانی بحث میکند؛ ملکاتی که مربوط به قوای نباتی و حیوانی و انسانی اوست».
[۲۹] طباطبائی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۵۵۸، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی همدانی، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۸۲.
با این هدف که فضائل آنها را از رذائلش جدا سازد و معلوم کند کدامیک از ملکات نفسانی، انسان خوب و فضیلت و مایه کمال اوست؛ و کدامیک بد و رذیله و مایه نقص اوست؛ تا آدمی پس از شناسایی آنها، خود را با فضائل بیاراید و از رذائل دور کند؛ در نتیجه، اعمال نیکی که مقتضای فضائل درونی است، انجام دهد تا در اجتماع انسانی ستایش عموم و ثنای جمیل جامعه را به خود جلب کند و سعادت علمی و عملی خود را به کمال برساند.
آیتالله مصباح نیز، معتقد است: «موضوع علم اخلاق، اعم از ملکات نفسانی که فلاسفه اخلاق تاکنون بر آن تأکید داشتهاند، میباشد و شامل همه کارهای اختیاری انسان که ارزشی است، میشود؛ یعنی متصف به خوب و بد هستند و میتوانند برای نفس، کمالی را فراهم آورد و یا موجب رذیلت و نقصی در نفس شود».
[۳۰] مصباح، محمدتقی، اخلاق در قرآن، ج۱، ص۲۵، تحقیق و نگارش محمدحسین اسکندری، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۸۷.
همچنین به نظر وی مطلق صفات نفسانی در قلمرو اخلاق قرار میگیرد، خواه به صورت پایدار «ملکه» باشد، یا به صورت ناپایدار «حال» باشد.
[۳۱] مصباح، محمدتقی، اخلاق در قرآن، ج۱، ص۲۴۰، تحقیق و نگارش محمدحسین اسکندری، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۸۷.
تعریف مختار
بنابراین، موضوع اخلاق اعم از ملکات نفسانی است که تاکنون فلاسفه اخلاق بر آن تأکید داشتهاند؛ بلکه اخلاق به همه کارهای ارزشی تلقی میشود که متصف به خوب و بد میشوند و میتوانند موجب پیدایش کمال و یا نقصی در نفس شوند. میتوان گفت که اخلاق شامل همه ملکات، حالات نفسانی و افعالی است که رنگ ارزشی دارند؛ بنابراین، همه فضائل و اصول و فروع آنها اعم از ملکات نفسانی، حالات روحی، آداب فردی، اجتماعی و کلیه افعال اختیاری جوارحی و جوانحی است که دارای بار ارزشی هستند و انسان را در نیل به کمال نهایی، یعنی قرب الهی و عبودیت و بندگی کمک میکنند و آنچه از صفات، حالات و افعال اختیاری که ضد آنهاست و مانع نیل آدمی به کمال است، ضد اخلاق و یا رذائل خواهد بود.
تربیت اخلاقی
بهشتی
[۳۲] بهشتی، محمد، «تربیت، اخلاق و تربیت اخلاقی»، ص۱۱۰، معارف، ش۱۰، ۱۳۸۱.
معتقد است: به فرایند برانگیختن، فراهم ساختن و به کار بستنِ ساز و کارهای آموزشی و پرورشی، در جهت دریافت گزارههای اخلاقی و شناختن و شناساندن فضایل و رذایل و زمینهسازی برای ایجاد نگرش و روی آوردن به اخلاق حسنه و تقید و پایبندی و عینیت دادن ارزشهای اخلاقی، به منظور رسیدن به سعادت و کمال جاودانه، «تربیت اخلاقی» اطلاق میشود. بر این اساس، دانش تعلیم و تربیت از دادهها و یافتههای اخلاق بهره میگیرد و با سازوکارهای خود نگرش و رفتار اخلاقی را در افراد ایجاد میکند و آدمی را از خودمحوری رهایی میبخشد و به او رنگ خدایی میدهد.
از نظر او ارکان این تعریف عبارت است از: ۱. انگیزش در جهت احساس نیاز نسبت به مسائل اخلاقی و تخلق به اخلاق حسنه؛ ۲. آموزش آموزههای اخلاقی و شناخت فضایل و رذایل؛ ۳. التزام، پایبندی و تقید به اخلاق حسنه و اعتقاد به پیراستهسازی دل و جان از اخلاق بد؛ ۴. توانایی در جهت عمل کردن اخلاق خوب و توانایی بر مهار خود از اخلاق بد؛ ۵. جهتگیری بر پایه رسیدن به سعادت و کمال جاودانه.
تعریف نگارنده
بنابراین، دانش تعلیم و تربیت از دادهها و یافتههای اخلاق بهره میگیرد و با سازوکارهای خود، نگرش و رفتار اخلاقی را در افراد ایجاد میکند و در گام نخست، آدمی را از خودمحوری رهایی میدهد و به او رنگ خدایی میبخشد. اینک با توجه به تعریف تربیت اخلاقی، تفاوت این فرایند، با اخلاق و تربیت نیز مشخص گردید؛ زیرا فرایند تربیت بسیار گسترده است و تمامی قابلیتها، تواناییها و همه شئون وجودی انسان را دربر میگیرد؛ اما تربیت اخلاقی یکی از حیطههای تربیت بهشمار میآید. پیداست تربیت اخلاقی، تربیت برای تخلق فرد به اخلاق حسنه است؛ اما اخلاق فقط درباره صفات، ملکات و رفتار اخلاقی و خوبی و بدی آنها سخن میگوید.
ساحت
«ساحت» در لغتنامه فارسی معین بهمعنای خانه، درگاه و آستانه آمده است؛ ولی مقصود از ساحت در حوزه تعلیم و تربیت، محدوده و دامنه خاصی است که مجموعهای از رفتارها و فعالیتهای تعلیم و تربیت در آن حوزه و دامنه قرار میگیرد.
[۳۳] فتحعلی، محمود و همکاران، فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی، ص۳۲۳، زیر نظر محمدتقی مصباح، تهران، مدرسه، ۱۳۹۴.
یافتههای پژوهش
یافتههای این پژوهش شامل مشخص شدن اموری چون ساحتهای تأثیرپذیر انسان از وراثت، عاملیت وراثت در تربیت اخلاقی و پیشینه تاریخی تأثیر وراثت در تربیت اخلاقی است.
ساحتهای تأثیرپذیر از وراثت
برای بررسی عاملیت وراثت در تربیت اخلاقی، ابتدا به بررسی ابعاد و ساحتهایی از وجود انسان که وراثت میتواند در آنها تأثیرگذار باشد، میپردازیم و سپس با توجه به نقش هر کدام از این صفات در تربیت اخلاقی و حدود تأثیرگذاری آنها، عاملیت وراثت در تربیت اخلاقی را مورد تحلیل و بررسی قرار میدهیم. در یک نگاه، وراثت در دو بُعد وجودی انسان، یعنی صفات جسمی و ظاهری و صفات روحی و خلقی میتواند تأثیرگذار باشد.
البته بایستی به این دو ساحت، تأثیر وراثت در هوش و حافظه و همچنین تأثیر وراثت در مکتسبات را اضافه کرد؛ بنابراین، وراثت در سه ساحت وجودیِ انسان تأثیرگذار است: اول، در صفات جسمی و ظاهری؛ دوم، در مکتسبات و هوش و حافظه؛ سوم، در صفات روحی و خلقیات انسان. اینک به بررسی هر کدام از این ساحتها میپردازیم.
جسم و ظاهر انسان
مراد از نقش وراثت در صفات جسمانی، بررسی تأثیر وراثت در تفاوتهای ظاهری بدن، مانند رنگ مو، رنگ چشم، قیافه و شکل، اشکال مختلف چشم، ابرو، دهان، بینی، گوش، شکل انگشتها و ناخنهای دست و پا، خطوط ویژه کف دست میباشد. به نظر میرسد یکی از تأثیرات غیرقابل انکار وراثت، تأثیر در صفات جسمانی و ظاهری افراد است. در این جهت تردید نیست که فرزندان به پدر و مادر و بستگان خود شبیهتر هستند تا به افراد خانوادههای دیگر؛ گرچه در یک محیط و تحت شرایط یکسان پرورش یابند.
این موضوع را همه میدانند و پدران و مادران نیز منتظرند تا فرزندانی شبیه به خود داشته باشند. عموماً اشخاص به والدین خود شبیهترند تا به افراد غیرمنسوب. این شباهت بیشتر ناشی از وراثت مشترک آنهاست. نیمی از ژنهای هر کودک با پدرش مشترک است و نیم دیگر آن با مادرش؛ بنابراین، انتظار میرود که بین اولاد و والدین از نظر بعضی صفات، ارتباط آشکار وجود داشته باشد. مثلاً کودکی، بینی برجسته، چشمان آبی و موهای خرمایی دارد؛ درحالیکه والدین او نیز دارای چنین صفاتی بودهاند.
[۳۴] پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، روانشناسی رشد با نگرش به منابع اسلامی، ج۱، ص۴۳۲، تهران، سمت، ۱۳۹۰.
بررسی پژوهشها
پژوهشهایی که درباره وراثت به عمل آمده است، نشان دادهاند که رنگ پوست، گروه خون، استعدادِ بلندی یا کوتاهی قد، اعضاء حسی، رنگ و شکل چشمها، بینی و لبها، اندازه دهان، وضع دندانها، حساسیتپذیری و مانند اینها، تحت تأثیر وراثت قرار دارند. چنانکه اگر پدر و مادری هر دو بلندقد باشند کودکان آنها استعدادِ بلندقدی دارند؛ اما اگر پدر و مادر کوتاهقد باشند استعدادِ کوتاهقدی در میان فرزندانشان دیده میشود. اگر یکی از آنها بلند و دیگری کوتاهقد باشد فرزندان آنها بیشتر مستعد کوتاهقدی هستند.
روایت امام صادق
برخی از روایاتی که از معصومان دراینباره رسیده است، گویای این مسئله است. در همین رابطه امام صادق به انتقال ارثیِ صفات از اجداد و گذشتگان انسان اشاره کرده و میفرماید: «خداوند متعال هنگامیکه میخواهد انسانی را بیافریند، همه صورتهای بین او و حضرت آدم را جمع میکند، سپس او را به صورت یکی از آنها میآفریند؛ بنابراین، هیچیک از شما نباید درباره فرزندش بگوید: این فرزند به من و هیچیک از پدرانم شباهت ندارد».
[۳۵] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۵۷، ص۳۴۰، دارالاحیاء التراث.
آنچه در این حدیث به آن اشاره شده و تحقق آن بر اراده الهی مبتنی گردیده است، امروزه با عنوان امکان بروز صفات ژنهای مغلوب، مطرح میشود. امام میفرماید: ویژگیهای ظاهری فرزند متولدشده، در برخی موارد همانند پدر و مادر نیست؛ بلکه خداوند او را به صورت یکی از پدران و اجداد بین او و آدم آفریده است. در روایت دیگری از پیامبر اکرم نیز به جهش ژنها و ایجاد صفات توارثی از گذشتگان اشاره شده است.
روایت امام باقر
امام باقر میفرماید: مردی از انصار با همسر خود، خدمت پیامبر اکرم رسید و گفت: یا رسولالله! این زن، دخترعمو و همسر من است، زنی پاک و باعفت میباشد، ولی برای من فرزندی آورده است که چهرهاش سیاه، لولههای بینی او گشاد، موهایش پیچیده و بینیاش پهن است؛ طفلی با ویژگیهای نژادی حبشی متولد شده است؛ همانند چنین فرزندی در خانواده و اجداد پدری و مادریام نیست. رسول خدا از زن پرسید: چه میگویی؟ زن قسم یاد کرد از آن هنگام که من به همسری این مرد درآمدهام، با هیچکس درنیامیختهام.
پیامبر سر به زیر انداخت و سپس سر بلند کرد و فرمود: بین انسان تا حضرت آدم، ۹۹ عرق وجود دارد که همه در ساختمان فرزند، مؤثرند، وقتی نطفه در رحم قرار میگیرد، عرقها به جنبش درآمده از خدا درخواست دارند که فرزند، شبیه آنها ساخته شود. این فرزند غیر شبیه به شما، از همان عرقهای دور است که در اجدادتان سابقه دارد. کودک را بگیر که فرزند تو است. زن عرض کرد: یا رسولالله! عقده مرا گشودی و از غم رهایم ساختی.
[۳۶] حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۲۱۸، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۴۱۴ق.
همچنین در برخی روایات تغذیه والدین موجب تأثیر در جسم کودک دانسته شده است. یکی از شیعیان خدمت امام صادق رسید و به ایشان گفت: کودکان ما کم وزن و ناتوان به دنیا میآیند. حضرت فرمود: «سَویق استفاده کن که استخوان را محکم و گوشت را میرویاند».
[۳۷] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۶۳، ص۲۷۶، دارالاحیاء التراث.
بنابراین، در این خصوص تردیدی نیست که بسیاری از خصوصیات فیزیولوژیکی وابسته به وراثت است.
هوش و حافظه
انسانها از جهت هوش و عقل دارای درجاتی بسیار متفاوت هستند. بعضی از آنها در سطح بسیار عالی و در حد نبوغ میباشند و برخی در سطح بسیار پایین؛
[۳۸] نظری، توکلی سعید، ص۱۸۷-۱۵۵، «تأملی بر جایگاه وراثت در آموزههای دینی و تأثیر آن بر تربیتپذیری انسان»، اخلاق زیستی، ش۶، ۱۳۹۱.
برخی با توجه به تستهای انجامشده، موروثی بودن هوش و حافظه را باور دارند؛ ولی برخی دیگر دلایل ارائهشده را ناکافی میدانند و چنین اعتقادی ندارند.
[۳۹] پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، روانشناسی رشد با نگرش
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 