پاورپوینت کامل وراثت (علوم قرآنی) ۸۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل وراثت (علوم قرآنی) ۸۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل وراثت (علوم قرآنی) ۸۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل وراثت (علوم قرآنی) ۸۲ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل وراثت (علوم قرآنی) ۸۲ اسلاید در PowerPoint

درباره ارث آیات متعدّدی نازل شده است که در بین آیات‌الاحکام ، عدد قابل توجّهی به‌شمار می‌آید. برخی از آیات به بیان ارث‌هایی که اسلام آن‌ها را نفی کرده، پرداخته، برخی دیگر، احکام ارث را در اسلام بیان می‌کنند و پاره‌ای از آیات به مباحث جانبی آن نظر‌دارند.

فهرست مندرجات

۱ – وراثت‌های نسخ شده
۱.۱ – به ارث بردن نکاح همسران
۱.۲ – ارث فرزند خوانده
۱.۳ – ارث به‌ سبب پیمان حمایت
۱.۴ – ارث به‌ سبب پیمان برادری و هجرت
۲ – جایگاه تشریع ارث
۳ – اهمّیّت فراگیری احکام ارث و عمل به‌ آن
۴ – احکام کلّی ارث
۴.۱ – موجبات ارث (نسب،سبب،ولاء)
۴.۲ – ارث خویشاوندان نسبی (ارحام)
۴.۳ – ارث زنان و ضعیفان
۴.۴ – نقض فخر رازی
۴.۵ – شامل شدن اجداد
۴.۶ – معنای مولا
۴.۷ – کسب و اکتساب
۵ – پانویس
۶ – منبع

وراثت‌های نسخ شده

اعراب جاهلیّت مانند بیش‌تر ملّت‌های کهن نظیر رومی‌ها، یونانی‌ها، هندی‌ها، مصری‌ها و چینی‌ها زنان و ناتوانان را از ارث محروم می‌دانستند و از طرف دیگر، به فرزند خوانده و کسی که با او پیمان حمایت می‌بستند، ارث می‌دادند.

[۱] المیزان، ج۴، ص۲۲۳‌-۲۲۶.

[۲] نمونه، ج۳، ص۲۸۷.

به ارث بردن نکاح همسران

بر اساس سنّت اعراب جاهلیّت ، نکاح همسر متوفّا به ارث می‌رفت در نتیجه، وارث حق داشت که با او بدون مهر ازدواج کند یا او را به ازدواج دیگری درآورد و مهرش را تصاحب کند و گاهی نیز صرفاً منتظر مرگش می‌ماند تا از او ارث ببرد. در مردود بودن چنین توارثی از نظر اسلام جای هیچ‌گونه تردیدی نیست. بیش‌تر مفسّران، آیه «یاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا لایَحِلُّ لَکُم اَن تَرِثوا النِّساءَ کَرهًا»

[۳] نساء/سوره۴، آیه۱۹.

را به این مسأله مربوط می‌دانند. در تفاسیر شیعه و سنی آمده است: پس از مرگ ابوقیس، پسرش نکاح نامادری خود را به ارث برد؛ امّا نه با او ازدواج کرد و نه به او نفقه می‌داد. آن زن به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) شکایت کرد که آیه پیش گفته در این باره نازل شد.

[۴] التبیان، ج ۳، ص‌۱۴۹.

[۵] جامع‌البیان، مج‌۳، ج‌۴، ص‌۴۰۴.

[۶] زادالمسیر، ج‌۲، ص‌۳۹.

در تفسیر قمی ، ابی‌الجارود از امام باقر (علیه‌السلام) نقل می‌کند که آیه «و‌لاتَنکِحوا ما نَکَح ءاباؤُکم»

[۷] نساء/سوره۴، آیه۲۲.

درباره همسر ابوقیس، و آیه‌۱۹ سوره نساء درباره گروهی از زنان که نکاح آن‌ها به ارث رسیده بود، نازل شد.

[۸] تفسیر قمی، ج‌۱، ص‌۱۶۲.

برخی معتقدند که آیه‌۱۹ سوره نساء با توجّه به قید «کرهًا»، درصدد نهی از ممانعت ورثه از ازدواج همسران متوفّا به منظور ارث بردن از آن‌ها و آیه «و‌لاتَنکِحوا مانَکَح ءاباؤُکُم مِنَ النِّساء»

[۹] نساء/سوره۴، آیه۲۲.

برای منع ارث بردن نکاح است؛ چرا‌که ازدواج بدون مهر با همسران متوفّا دائم با‌ اکراه همراه نبوده است؛ چنان‌که نمی‌تواند حکم به حرمت ، به فرض اکراه منحصر باشد؛

[۱۰] المیزان، ج‌۴، ص‌۲۵۴.

امّا به‌نظر می‌رسد که قید کرهاً مانع از نظر آیه به سنّت جاهلیت نباشد؛ چون سنّت بر ازدواج نبوده؛ بلکه بر ولایت وارث بر آن و عدم اختیار همسر متوفّا بوده است و طبیعی است که سلب اختیار، به‌طور دائم اکراهی است. گروهی از مفسّران نیز آیه‌۱۹ سوره نساء (آیه مورد بحث) را در مقام نهی ازدواج با زنی، به منظور بردن ارث از‌ او می‌دانند.

[۱۱] التبیان، ج‌۳، ص‌۱۴۹.

[۱۲] الصافی، ج‌۱، ص‌۴۳۳.

[۱۳] تفسیر‌قرطبی، ج‌۵، ص‌۶۳‌.

در قسمت دوم آیه (و لاَتَعضُلوهُنّ لِتذَهَبوا بِبَعضِ ما ءاتَیتموهُنّ) نیز اختلاف شده، و ظاهرترین معنا این است که بر همسران خود سخت نگیرید تا از قسمتی از مهرشان گذشته، تقاضای طلاق خلع کنند؛ چون عضل در لغت ، به‌معنای سخت‌گیری است؛ اگر چه فیومی و شیخ طوسی ، عضل در زنان را به منع از ازدواج تعریف کرده‌اند

[۱۴] المصباح، ص‌۴۱۵، «عضل».

[۱۵] التبیان، ج‌۳، ص‌۱۵۰.

و شاید به همین جهت، گروهی از مفسّران، آیه پیشین را به ارث بردن نکاح همسران مربوط می‌دانند.

[۱۶] التفسیرالکبیر، ج۱۰، ص۱۰.

[۱۷] التبیان، ج‌۳، ص‌۱۴۹.

طبری آیه را این‌گونه تفسیر کرده است که نباید وارث‌ها برای به‌دست آوردن مالی که به‌صورت مهریّه همسران داده شده است آنان را از ازدواج منع کنند تا پس از مرگشان آن را به ارث برند.

[۱۸] جامع‌البیان، مج‌۳، ج‌۴، ص‌۴۰۸.

ارث فرزند خوانده

از سنّت‌های موجود میان عرب و دیگر اقوام، آن بود که فرزند خوانده، همچون فرزندان خانواده، حقوق فرزندی داشت

[۱۹] المیزان، ج‌۱۶، ص‌۲۷۵.

و مانند فرزند حقیقی ارث می‌برد. این سنّت بین مسلمان‌ها نیز وجود داشته، آیاتی از قرآن با کنایه یا تصریح از فرزند خواندگی زید برای پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) خبر می‌دهد؛

[۲۰] احزاب/سوره۳۳، آیه۳۷.

[۲۱] احزاب/سوره۳۳، آیه۴۰.

امّا بر وقوع آن پس از بعثت و مشتمل بودن آن بر توارث، دلالتی ندارند.
در روایتی آمده که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) قریش را بر فرزند خواندگی زید و بر ارث بردن از یک‌دیگر شاهد گرفت. ازاین روایت استفاده می‌شود که مسأله فرزند خواندگی پس از اسلام نیز وجود داشته و توارث، از آثار آن بوده است. بر اساس نقل برخی از مفسّران، مقصود از «عَقَدَت أَیمنُکم» در آیه‌۳۳ سوره نساء پیمان فرزند خواندگی است

[۲۲] التبیان، ج‌۳، ص‌۱۸۷.

[۲۳] جامع‌البیان، مج۴، ج‌۵، ص‌۷۸.

[۲۴] المیزان، ج‌۴، ص‌۳۴۳.

یا اطلاق آن، پیمان فرزندخواندگی را شامل می‌شود؛

[۲۵] مواهب الرحمن، ج‌۸‌، ص‌۱۵۴.

البتّه با نزول آیات ۴ و ۴۰ سوره احزاب، که در آن‌ها فرزند حقیقی بودن پسرخوانده نفی شده: «ما جَعَلَ اَدعِیاءَکم اَبناءَکم» و «ما‌کانَ محمدٌ اَبا اَحد مِن رِجالِکم»، آثار آن، از‌جمله توارث ابطال‌شد.

ارث به‌ سبب پیمان حمایت

در میان اعراب جاهلیّت، کسانی‌که توان حمل سلاح و دفاع را نداشتند، ارث نمی‌بردند و از‌طرف دیگر، یک‌ششم دارایی متوفّا به هم‌پیمان و هم قسم او ارث می‌رسید.

[۲۶] مجمع‌البیان، ج‌۳، ص‌۶۶‌.

[۲۷] کنزالدقائق، ج‌۳، ص‌۳۹۴.

[۲۸] الدرالمنثور، ج‌۲، ص‌۵۱۰.

به نظر گروهی از مفسّران، آیه «والَّذینَ عَقَدَت اَیمنُکم فَاتوهُم نَصیبَهُم» «و‌کسانی را که با آن‌ها پیمان بسته‌اید، نصیبشان را بپردازید»،

[۲۹] نساء/سوره۴، آیه۳۳.

به این معنا اشاره دارد.

[۳۰] تفسیر قرطبی، ج‌۵، ص‌۱۰۹.

[۳۱] احکام القرآن، ج‌۲، ص‌۲۶۵.

[۳۲] التبیان، ج‌۳، ص‌۱۸۷.

دلالت آیه بر ارث به‌سبب پیمانِ حمایت، مبتنی بر چند امر است: الف. مقصود از نصیب، سهم ارث باشد؛ چنان‌که بسیاری از مفسّران گفته‌اند؛

[۳۳] تفسیر قرطبی، ج‌۵، ص‌۱۶۶.

[۳۴] احکام القرآن، ج‌۲، ص‌۲۶۵.

[۳۵] التبیان، ج‌۳، ص‌۱۸۸.

ب.‌منظور از عقد، خصوص پیمان حمایت یا تمام پیمان‌های موجب ارث باشد؛

[۳۶] مواهب الرحمن، ج‌۸‌، ص‌۱۵۴.

ج.‌جمله «والَّذین عَقدَت اَیمنُکُم فَاتوهُم نَصیبَهُم»، خود، جمله‌ای مستقل باشد که به جمله‌پیشین عطف شده است. در این صورت، معنایش چنین می‌شود: و کسانی‌که با آن‌ها پیمان حمایت بسته‌اید، سهمشان (میراثشان) را بپردازید. با این تفسیر، ارث به جهت پیمان حمایت، ثابت می‌شود؛ البتّه برخی از مفسّران، این سه امر را نمی‌پذیرند.

[۳۷] جامع‌البیان، مج‌۴، ج‌۵، ص‌۷۹.

[۳۸] تفسیر قرطبی، ج‌۵، ص‌۱۰۹.

بیش‌تر مفسّران معتقدند که این آیه، با آیات دیگری نظیر ۷۵ سوره انفال نسخ شده است

[۳۹] التبیان، ج‌۳، ص‌۱۸۸.

[۴۰] جامع‌البیان، مج‌۴، ج‌۵، ص‌۷۴.

[۴۱] تفسیر قمی، ج‌۱، ص‌۱۶۵.

و شوکانی می‌گوید: بعضی صدر آیه «و‌لکلّ جعلنا مَولی ممّا ترک الولدان و الاَقربون»

[۴۲] نساء/سوره۴، آیه۳۳.

را ناسخ ذیل و بعضی ذیل را ناسخ صدر قرار داده‌اند؛

[۴۳] فتح القدیر، ج‌۱، ص‌۴۶۰.

امّا بعضی از‌جمله حنفیّه ، به عدم نسخ معتقدند.

[۴۴] احکام القرآن، ج‌۲، ص‌۲۶۴.

[۴۵] البیان، ص‌۳۳۳.

از آن‌جا که قوام نسخ به تنافی و عدم امکان جمع است و از‌طرف دیگر، جمع بین صدر و ذیل این آیه و جمع بین این آیه با دیگر آیات ممکن است، شبهه نسخ مرتفع می‌شود؛ (چون آیه‌۷۵ سوره انفال و ۶ سوره احزاب مفادش اولویّت خویشاوندان بر غیر آن‌ها است و با وجود آن‌ها، دیگری ارث نخواهد برد؛ امّا اگر خویشاوندی وجود نداشته باشد، این آیات ارث دیگران را نفی نمی‌کنند) و آیه مورد بحث، اصل ارث را ثابت می‌کند و بر جایگاه آن درباره ارث‌های دیگر دلالتی ندارد.

ارث به‌ سبب پیمان برادری و هجرت

بیش‌تر مفسّران معتقدند که پس از اجرای پیمان برادری از سوی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بین مهاجران و انصار ، برادری دینی ملاک وراثت شد. بر این اساس، خویشان مهاجر که در مکّه بودند، از مهاجران ارث‌نبرده، میراث آن‌ها به انصار و افرادی که با آن‌ها پیمان برادری بسته بودند، منتقل می‌شد و آیه «اِنَّ الَّذین ءامَنوا و هاجَروا و جهَدوا بِاَمولِهِم و اَنفسِهِم فی سَبیل اللّهِ و الَّذینَ ءاوَوا و نَصَروا اُوللِکَ بَعضُهُم اَولیاءُ بَعض»

[۴۶] انفال/سوره۸، آیه۷۲.

را شاهد بر این مدّعا ذکر می‌کنند؛

[۴۷] احکام‌القرآن، ج۳، ص۱۱۱.

[۴۸] التبیان، ج‌۵، ص۱۶۲.

[۴۹] المیزان، ج‌۴، ص‌۱۵۹.

امّا بعضی از مفسّران با توجّه به فاصله کوتاهی که بین جعل این ارث و نسخ آن وجود دارد، معتقدند:مقصود از ولایت در آیه مذکور، کمک و یاری و مانند این‌ها است و نمی‌توان آن را بر ارث حمل‌کرد، مگر این‌که بر اراده ارث از آن، اجماع وجود داشته باشد؛

[۵۰] التفسیر الکبیر، ج‌۱۵، ص‌۲۰۹.

علاوه بر این‌که ظاهر آیه «اولُوا الاَرحامِ بَعضُهُم اَولی بِبَعض فی کِتبِ اللّهِ مِن المُؤمِنینَ والمهجِرین»

[۵۱] احزاب/سوره۳۳، آیه۶.

درصدد نفی ارث مهاجران با وجود ارحام است. از حدیث منقول از امام باقر (علیه‌السلام) استفاده می‌شود که مصادیق پیمان برادری، متعدّد، و موضوع ارث نخستین پیمان بوده است.

[۵۲] مجمع‌البیان، ج‌۴، ص‌۸۶۲‌.

جایگاه تشریع ارث

گرچه بر تمام اموالی که از شخص متوفّا باقی می‌ماند، به اتّفاق امّت ، ارث گفته می‌شود

[۵۳] الفقه علی المذاهب الخمسه، ص‌۴۹۵.

[۵۴] تفسیر قرطبی، ج‌۵، ص‌۴۱.

[۵۵] فقه‌القرآن، ج‌۲، ص‌۳۳۵.

ولی مخارج تجهیز، پرداخت بدهی (شخصی و الهی مانند خمس و زکات ) و عمل به وصیّت ، پیش از انتقال ارث به وارث، صورت می‌گیرد؛ البتّه کافر بودن، عبد بودن و نیز قاتل مورث بودن، از موانع ارث و موجب حرمان وارث از ارث است.
در آیات ۱۱‌-۱۲ سوره نساء، پس از بیان ارث فرزندان و پدر و مادر می‌فرماید: «مِن بَعدِ وصیَّه یوصی بِها اَو دَین». براساس این عبارت، پس از عمل به وصیّت میّت و پرداخت بدهکاری او، نوبت به ارث می‌رسد. ذیل آیه‌۱۲ سوره نساء پس از بیان ارث خواهر و برادر می‌فرماید: «مِن بَعدِ وَصیَّه یوصی بِها اَو دَین غَیرَ مُضارّ». مفسّران گفته‌اند: مقصود از وصیّت و دَیْن مضارّ، وصیّت به بیش از ثلث یا اقرار دروغین به دَیْن یا محروم کردن بعضی ورثه از ارث است.

[۵۶] تفسیر ابن‌کثیر، ج۱، ص۴۷۱.

[۵۷] الصافی، ج۱، ص۴۲۸.

[۵۸] تفسیر جلالین، ص‌۸۲‌.

از نظر امامیّه ، آیه‌۱۸۰ سوره بقره بر جواز وصیّت برای وارث دلالت می‌کند: «کُتِبَ عَلَیکُم اِذا حَضَرَ اَحدَکُمُ الموتُ اِن تَرکَ خَیرًا الوَصیَّهُ لِلولِدَین و الاَقرَبین»؛ چون شکّی نیست که پدر و مادر در رتبه اوّل وارثان قرار داشته، کسی مانع از ارث آن‌ها نیست. در عین حال، آیه از وصیّت برای آن‌ها سخن می‌گوید؛ امّا اهل‌ سنّت معتقدند که وصیّت برای وارث جایز نیست و آیه مذکور و آیات دیگر، نظیر ۲۴۰ سوره بقره با آیات ارث نسخ شده‌اند؛ ولی چون هیچ‌گونه تنافی بین آیات ارث و این آیه وجود ندارد، نسخ بیوجه است؛ بدین سبب، بعضی از اهل‌سنّت نیز به عدم نسخ قائل شده‌اند و بر فرض التزام به نسخ باید گفت: وجوب وصیّت، نسخ شده و استحباب آن باقی است.

[۵۹] تفسیر قرطبی، ج‌۵، ص‌۵۳.

[۶۰] فقه القرآن، ج‌۲، ص‌۳۰۶.

[۶۱] التبیان، ج‌۲، ص‌۱۰۷‌-۱۰۸.

گفته می‌شود عالمان متأخّر اهل‌سنّت از قول به عدم جوازِ وصیّت برای وارث عدول کرده، به جواز قائل شده‌اند.

[۶۲] الفقه علی المذاهب‌الخمسه، ص۵۱۸.

[۶۳] تهذیب‌التفسیر، ج۲، ص۳۷۲.

[۶۴] تفسیر ماوردی، ج۱، ص‌۲۳۱‌-۲۳۲.

اهمّیّت فراگیری احکام ارث و عمل به‌ آن

اهمّیّت دانستنِ احکام ارث در اسلام به‌حدّی است که از آن به «نصف علم» تعبیر و به آن سفارش شده، و به‌صورت علمی مستقل به نام «علم الفرائض» در آمده است. این اصطلاح ، از آیات (مانند آیه‌۷ سوره نساء) و روایات گرفته شده‌است.

[۶۵] طوسی، المبسوط، ج‌۴، ص‌۶۷‌-۶۸.

[۶۶] الدرالمنثور، ج‌۲، ص‌۴۴۹.

از‌جمله اموری که بر اهمّیّت ارث دلالت دارند، عبارت‌اند از: ثواب عمل به این احکام،

[۶۷] جامع البیان، مج‌۳، ج‌۴، ص‌۳۸۶.

[۶۸] التفسیر الکبیر، ج‌۹، ص۲۲۷.

[۶۹] التبیان، ج‌۳، ص‌۱۳۹‌-۱۴۰.

[۷۰] نساء/سوره۴، آیه۱۳.

بزرگی گناه تجاوز به ارث،

[۷۱] تفسیر عیاشی، ج‌۱، ص‌۲۳۸‌-۲۳۹.

[۷۲] نساء/سوره۴، آیه۲.

و انذار از آن،

[۷۳]

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.