پاورپوینت کامل وثاقت راوی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل وثاقت راوی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل وثاقت راوی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل وثاقت راوی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل وثاقت راوی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint

در این نوشتار به مقوله جرح و تعدیل پرداخته می‌شود؛ یعنی به وسیله‌ چه الفاظی می‌توان پاورپوینت کامل وثاقت راوی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint را سنجید و آن را به دست آورد و چه نشانه‌هایی وجود دارد که اگر بر راوی منطبق باشد، دلیل بر وثاقت او خواهد بود؟

فهرست مندرجات

۱ – راههای اثبات پاورپوینت کامل وثاقت راوی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
۱.۱ – تصریح معصوم علیه السّلام
۱.۲ – قول علمای رجال
۱.۲.۱ – توثیق متقدمان
۱.۲.۲ – توثیق متأخران
۱.۳ – جمع آوری قراین
۲ – الفاظ تعدیل
۳ – قواعد عام توثیق
۳.۱ – راوی از مشایخ اجازه باشد
۳.۱.۱ – شیخ و مشایخ
۳.۲ – وکالت راوی
۳.۳ – اکثار روایت
۳.۴ – راوی از مشایخ صدوق باشد
۳.۵ – دعای خیر برای راویان در سلسله‌ی سند
۳.۶ – وقوع در سلسله راویان قمی و کامل الزیارات
۳.۶.۱ – استدراک نظریه صحت أسناد کامل الزیارات
۳.۷ – نقل مشایخ از راوی
۳.۸ – وقوع راوی در سلسله سند حدیث صحیح (تصحیح سند)
۳.۹ – بودن راوی از بنو فضّال
۳.۱۰ – بودن راوی از کسانی که بر عمل به روایات آنان اتفاق شده
۳.۱۱ – وقوع راوی در سلسله سند کافی و من لا یحضره الفقیه
۳.۱۲ – روایت قمیین از راوی
۳.۱۳ – بودن راوی از آل ابی الجهم و آل نعیم الأزدی و آل أبی شعبه
۳.۱۴ – اصحاب اجماع کشی
۴ – پانویس
۵ – منبع

راههای اثبات پاورپوینت کامل وثاقت راوی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint

این مسأله، از دیرباز مورد توجه علما و فقها بوده، که راویان سالم را از افراد ناباب جدا و معرفی کنند. دلیل این امر، رونق یافتن بازار جعل حدیث بود، تا آن جا که در گوشه و کنار جهان اسلام، برای هر کاری حدیث جعل می‌کردند؛ مانند جریان معاویه و عمر عاص و جعل حدیث از ناحیه آنان

[۱] مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۶۶، ص۲۲۶.

و جریان مدینه و پیازهای شخصی که روی دست او مانده بود و به فروش نمی‌رسید.
«ابو هریره»، حدیث ی درباره‌ی فضیلت پیاز جعل کرد و پیازها در اسرع وقت فروخته شد. ابو هریره گفت: «سمعت حبیبی رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ : من أکل بصل عکه فی بکّه و جبت له الجنّه»

[۲] مطهری، مرتضی؛ مجموعه‌ی آثار، ج۱۶، ص۱۰۴.

و این کار از ناحیه ابوهریره آن قدر تکرار شد، که خلیفه دوم او را به شلاّق محکوم کرد.

[۳] ابوریّه، محمود؛ اضواء علی السنه المحمدیه، ص۲۰۱ .

[۴] عسقلانی، احمد بن حجر؛ الاصابه، ج۴، ص۲۰۲.

«ابن أبی العوجاء» هنگام کشته شدن گفت: «من چهار هزار حدیث جعل و در بین احادیث شما داخل کردم.»

[۵] جبعی عاملی، زین الدین، الرعایه، ص۱۵۹عسقلانی، احمد بن حجر.

[۶] ذهبی، محمد؛ میزان الاعتدال، ج۴، ص۳۸۶.

[۷] لسان المیزان، ج۴، ص۵۱.

ده‌ها مورد از این قبیل جعل حدیث، باعث شد، تا علما در صدد برآیند و راه‌هایی را برای تشخیص حدیث صحیح از سقیم، نصب کنند.

[۸] هایی عاملی، محمد بن الحسین؛ مشرق الشمسین، ص۳۵.

[۹] خاقانی، علی؛ رجال، ص۲۰۹ .

[۱۰] سبحانی، جعفر؛ کلیات فی علم الرجال، ص۲۶.

[۱۱] صدر، محمد باقر؛ بحوث فی علم الاصول، ج۷، ص۳۹۰.

برای شناخت پاورپوینت کامل وثاقت راوی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint، راه‌های گوناگونی وجود دارد.

[۱۲] خویی، ابوالقاسم؛ معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۳۹.

تصریح معصوم ـ علیه السّلام ـ

تأیید و توثیق از ناحیه معصوم، درباره‌ی بسیاری از راویان حدیث رسیده است و علمای اصول، در بحث حجیت خبر واحد، بسیاری از این احادیث را جمع آوری کرده‌اند،

[۱۳] مجلسی، محمد باقر؛ بحارالانوار، ج۲، ص۲۵۱ .

[۱۴] حرّ عاملی، محمد بن الحسن؛ ‌وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۹۸ .

[۱۵] انصاری، مرتضی؛ رسائل، ج۱، ص۱۳۸.

و کتاب رجال کشّی، بر این اساس تألیف شده است؛ به عنوان مثال: «عن الحمیری عن احمد بن اسحاق قال: سألت ابا الحسن ـ علیه السّلام ـ و قلت له من اُعامل و عمّن آخذ و قول من أقبل؟ فقال ـ علیه السّلام ـ له العمری ثقتی فما أدّی إلیک عنّی فعنّی یؤدی و ما قال لک عنّی فعنّی یقول فاسمع له و أطع فانّه الثقه المأمون.»

[۱۶] کلینی، محمد بن یعقوب؛ کافی، ج۱، ص۳۳۰.

از حضرت رضا علیه السّلام سئوال کردم: از چه کسی امور دینی خود را بگیرم؟ فرمود: «عمری ثقه است. آنچه بگوید، از من گفته است.» با این گونه احادیث، که ازغیر طریق خود راوی نقل شده و صحیح السند نیز باشند، پاورپوینت کامل وثاقت راوی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint ثابت می‌شود؛ همان طور که با این گونه روایات، ضعف راویان نیز ثابت می‌شود.

[۱۷] کلیات فی علم الرجال، ص۲۱.

[۱۸] خویی، ابوالقاسم؛ معجم رجال الحدیث، ج۱۳، ص۲۷.

قول علمای رجال

یکی از راه اثبات توثیق راوی،قول علمای علم رجال است که یکی از اتدیشمندان علم رجال، راوی را توثیق کند.و این توثیق به دو بخش توثیق متقدمان و توثیق متاخران تقسیم شده است.

توثیق متقدمان

منظور آن است که علمای رجال، مثل نجاشی و شیخ در کتاب‌های خود تصریح کرده باشند، که فلان راویثقه یا ضعیف است (فهرست نجاشی و شیخ طوسی بر این اساس تألیف شده است؛) و فقهاء، بر اخبار علمای رجال تکیه کرده، آن را از باب خبر ثقه و یا شهادت حجت دانسته‌اند؛ البته در فرض اول، خبر یک عالم رجالی را کافی دانسته‌اند ولی در فرض دوم تعدد را شرط کرده‌اند.

[۱۹] مامقانی، عبدالله؛ تنقیح المقال، ج۱، ص۱۸۲.

[۲۰] معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۲۰.

[۲۱] مشکینی، میرزا ابوالحسن؛ وجیزه فی علم الرجال، ص۲۵.

[۲۲] عاملی، حسن؛ منتقی الجمان، ج۱، ص۱۶.

[۲۳] آصف محسنی، محمد؛ بحوث فی علم الرجال، ‌ص۲۲.

توثیق متأخران

«ابو علی حائری» از جمله اسباب توثیق راوی را توثیق متأخران دانسته است؛ بدین معنا که اگر امثال علامه حلی، ‌ابن داود حلی و سید ابن طاوس، و ثاقت یکی از راویان را تصریح کنند، دلیل بر پاورپوینت کامل وثاقت راوی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint خواهد بود.
آیت الله خویی در مقدمه معجم رجال الحدیث فرموده: تصریح متأخران نسبت به راویان عصر امامان علیهم السّلام موجب توثیق آنان نمی‌شود.

[۲۴] خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۴۶.

[۲۵] التنقیح، کتاب الصلاه، ج۱، ص۷۳.

[۲۶] سبحانی، جعفر؛ کلیات فی علم الرجال، ص۱۵۴.

از شخصیت‌هایی که این قاعده را پذیرفته‌اند، «علامه اردبیلی» در مجمع الفائده و علامه «سید علی طباطبایی» مؤلف ریاض المسائل و «وحید بهبهانی» و «مامقانی» و «محدث نوری» هستند. اردبیلی بر توثیقات علامه حلی و ابن داود تکیه کرده است. وی در ذیل حدیثی می‌نویسد: «عدم تصریح به توثیق «محمد بن عمر بن یزید»، ضرری ندارد؛ زیرا ابن داود او را در قسم اول از رجال خود ذکر کرده است.»

[۲۷] اردبیلی، احمد؛ مجمع الفائده و البرهان، ج۷، ص۳۵۷ و ج۱۳، ص۱۳۸.

[۲۸] اردبیلی، احمد؛ مجمع الفائده و البرهان، ج۱۳، ص۱۳۸.

[۲۹] حلی، تقی؛ رجال ابن داود، ص۱۸۱.

جمع آوری قراین

اگر به پاورپوینت کامل وثاقت راوی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint به گونه‌های سابق تصریح نشده باشد، می‌توان از راه جمع آوری قراین، پاورپوینت کامل وثاقت راوی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint را ثابت کرد. قواعد عامه توثیق ـ اگر مفید پاورپوینت کامل وثاقت راوی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint نباشد ـ حداقل قرینه بر توثیق خواهد بود؛ به عنوان مثال: علامه بحر العلوم، در ترجمه محمد بن خالد برقی فرموده است: «وثاقت او، با قراین ذیل ثابت می‌شود:
۱. زیادی روایت او؛
۲. سلامت روایات او؛
۳. اکثار روایت کلینی از او؛
۴. نقلِ فراوان صدوق از او؛
۵. وجود طریق در من لا یحضره الفقیه به او؛
۶. بودن او از رجال نوادر الحکمه؛
۷. روایت بزرگان اصحاب از او؛ مثل احمد بن محمد بن عیسی؛
۸. روایت مرسله مجلسی از حضرت رضا علیه السّلام ، که دلالت بر استغفار آن حضرت برای او دارد.

[۳۰] . بحرالعلوم، محمد مهدی؛ الفوائد الرجالیه، ج۱، ص۳۴۸.

[۳۱] مجلسی، ‌محمد باقر؛ بحارالانوار، ج۴۹، ص۲۷۵

[۳۲] تنقیح المقال، ج۱، ص۴۰.

علامه مامقانی در تنقیح المقال به این گونه قراین توجه و عنایت بسیار دارد.

الفاظ تعدیل

۱.ثقه؛ ۲. عدل؛ ۳. عین؛ ۴. حجت؛ ۵. وجه؛ ۶. مُتْقِن؛ ۷.ثَبَت؛ ۸. حافظ؛ ۹. ضابط؛ ۱۰.یُحْتَجُّ بحدیثه؛ ۱۱. صدوق؛ ۱۲. یکتب حدیثه ینظر فیه؛ ۱۳.لا بأس فیه؛ ۱۴.شیخ؛ ۱۵. جلیل؛ ۱۶.صالح الحدیث؛ ۱۷. مشکور؛ ۱۸.خیر؛ ۱۹. فاضل؛ ۲۰. خاص؛ ۲۱. صالح؛ ۲۲. مسکون الی روایته؛ ۲۳. مضطلع بالروایه؛ و الفاظ دیگری که آنها را در منابع ذیل می‌توان یافت.

[۳۳] الرعایه، ص۲۰۴ ـ صدر، حسن.

[۳۴] نهایه الدرایه، ص۳۸۶.

[۳۵] سبحانی، جعفر؛ اصول الحدیث، ص۱۵۳.

[۳۶] فضلی، عبدالهادی؛ اصول علم الرجال، ص۸۳.

[۳۷] حائری (ابوعلی)، محمد بن اسماعیل؛ منتهی المقال، ج۱، ص۵۰.

شهید ثانی می‌فرماید: «شک نیست که الفاظِ عدل، ثقه، حجت و صحیح الحدیث، برای توثیق و تعدیل صراحت دارند؛ ولی سایر الفاظِ مذکور، برای این مسأله صراحت ندارند.»

[۳۸] الرعایه، ص۲۰۴.

سپس دلیل هر یک را بیان می‌دارد.
علامه صدر می‌فرماید: «کسانی که عدالت را به معنای وجودِ ملکه‌ی راسخ در وجود انسان می‌گیرند، الفاظی را برای تعدیل ذکر می‌کنند، که صریح باشد؛ ولی بسیاری از علما، عدالت را به معنای ملکه راسخ شرط نکرده‌اند؛ بنابراین هر لفظی که دلالت بر مدح کند، هر چند صریح در تعدیل نباشد، کفایت می‌کند.

[۳۹] صدر، حسن؛ نهایه الدرایه، ص۳۸۵.

غالب علما، پنج لفظ اول را مفید توثیق و سایر الفاظ را مفید مدح دانسته‌اند، که روایت، در فرض اول صحیح و در فرض دوم، حسن خواهد بود؛ زیرا علمای فقه و حدیث، بین توثیق (تعدیل) و مدح، فرق گذاشته‌اند. توثیق، اثبات پاورپوینت کامل وثاقت راوی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint به صورت روشن و مشخص و با الفاظی مثل ثقه ـ ثبت ـ حجه ـ عین ـ وجه است؛ ولی مدح، تعریف راوی است، که به حدّ توثیق نمی‌رسد؛ مثل لفظ جلیل و مشکور و….

[۴۰] غروی اصفهانی، محمد حسین؛ الفصول الغرویه، ص۳۰۳.

[۴۱] مدیر شانه‌چی، کاظم؛ درایه الحدیث، ص۱۱۳.

[۴۲] حائری (ابو علی)، محمد بن اسماعیل؛ منتهی المقال، ج۱، ص۸۴.

[۴۳] قمی، میرزا ابوالقاسم؛ قوانین الاصول، ص۴۸۵.

[۴۴] مامقانی، عبدالله؛ مقباس الهدایه، ج۲، ص۱۴۰.

[۴۵] اللهیاری، ملاّ علی؛ بهجه الآمال، ج۱، ص۱۵۱.

[۴۶] بهبهانی، محمد باقر، الفوائد الرجالیه، ص۲۲.

[۴۷] خاتمه رجال خاقانی.

قواعد عام توثیق

توثیق بر دو گونه است: خاص و عام. مراد از توثیق خاص، آن است که در کتاب‌های رجال تصریح شده باشد که فلان راویِ خاص و معین، ثقه است یا الفاظ دیگری آمده باشد، که دالّ بر توثیق وی باشد چنان که قبلاً یادآور شدیم. مراد از توثیق عام، آن است که راویان در ضمن یک قاعده‌ی کلی و عمومی (نه شخصی خاص)، توثیق شده باشند؛ مانند قاعده‌ی «توثیق بنو فضال»، قاعده‌ی «اصحاب اجماع»، قاعده‌ی «شیخوخت اجازه» و…

[۴۸] خویی، ابوالقاسم؛ معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۴۹.

[۴۹] فضلی، عبدالهادی؛ اصول علم الرجال، ص۸۳.

که در این زمینه علما، قواعدی را جعل و معین ساخته‌اند که اگر بر راوی منطبق باشد، دلیل بر توثیق او خواهد بود؛ گرچه نظریات درباره‌ی این قواعد، مختلف است. بعضی، مثل وحید بهبهانی،

[۵۰] بهبهانی، محمد باقر؛ الفوائد الحائریه، ص۲۲۵ .

[۵۱] الفوائد الرجالیه ـ خاتمه‌ی رجال خاقانی، ص۲۶.

همه‌ی آن را و بعضی دیگر، مثل ابو علی حائری، صاحب منتهی المقال

[۵۲] مقدمه‌ی منتهی المقال، ج۱، ص۸۴.

پاره‌ای از آن را پذیرفته و بعضی مثل آیت الله خویی و شهید ثانی

[۵۳] جبعی عاملی، زین الدین؛ الرعایه، ص۲۰۶.

[۵۴] خویی، ابوالقاسم؛ مقدمه معجم رجال الحدیث، ج۱.

، قسمت کمی را قبول کرده و قسمت اعظم آن را منکر شده‌اند. این اختلاف، به مبنای رجالی هر فقیه بستگی دارد.

راوی از مشایخ اجازه باشد

[۵۵] معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۷۶.

[۵۶] بهجه الآمال، ج۱، ص۱۷۰.

[۵۷] مقباس الهدایه، ج۲، ص۲۱۸.

شیخ بهایی و ابو علی حائری، در مقدمه منتهی المقال، این قاعده را از الفاظ دالّ بر مدح و تعدیل راوی و آن را موجب نقل روایت وی دانسته است.

[۵۸] منتهی المقال، ج۱، ص۸۵.

[۵۹] بهایی عاملی، محمد بن الحسین؛ مشرق الشمسین، ص۷۹.

علامه بحر العلوم نیز شیخوخت اجازه را از راه‌های توثیق راوی می‌داند. او درباره‌ی سهل بن زیاد می‌گوید: بدان که نقل روایت از سهل بن زیاد صحیح است؛ (گرچه گفتیم که او ثقه نیست)؛ زیرا او از مشایخ اجازه است؛ به جهت این که در طبقه آنها واقع شده؛ پس به صحت روایت ضرر نمی‌رساند.

[۶۰] بحرالعلوم، محمد مهدی؛ ‌الفوائد الرجالیه، ج۳، ص۲۳.

وحید بهبهانی نیز قاعده‌ی مذکور را دلیل بر پاورپوینت کامل وثاقت راوی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دانسته است و سهل بن زیاد را بر این پایه توثیق کرده است.

[۶۱] بهبهانی، محمد باقر، حاشیه مجمع الفائده و البرهان، ص۶۶۲.

[۶۲] خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۸، ص۳۳۹.

شهید ثانی نیز «محمد بن اسماعیل نیشابوری» را از مشایخ اجازه دانسته و معتقد است، که در مورد آنها، نیازی به نص تزکیه نیست.

[۶۳] جبعی عاملی، زین الدین؛ الرعایه، ص۱۹۲.

[۶۴] بحرالعلوم، محمد مهدی؛ الفوائد الرجالیه، ج۳، ص۲۵.

[۶۵] اللهیاری، ملا علی؛ بهجه الآمال، ج۶، ص۲۹۲.

بحرانی نیز در کتاب معراج فرموده: اصحاب متأخر ما ذکر کرده‌اند، که نیازی به تصریح و تنصیص عدالت مشایخ اجازه نیست و دلیل آن را مستفیض بودن عدالت و بزرگی و ورع آنان دانسته است.

[۶۶] بحرانی، سلیمان؛ معراج، ص۱۲۶.

علامه، سید محمد مجاهد نیز آن را پذیرفته است.

[۶۷] مجاهد، محمد؛ مفاتیح الاصول، ص۳۷۴.

اگر ثابت شود که «مستجیز»، ـ ؛ یعنی کسی که از شیخ خود اجازه حدیث طلب می‌کند ـ از ضعفا روایت نمی‌کند و بر کسانی که از ضعفا روایت می‌کنند، طعن می‌زند، شیخوخیت این گونه اشخاص، قطعاً بر توثیق دلالت می‌کند؛ خصوصاً زمانی که «مجیز» -یعنی شیخِ اجازه ـ از مشاهیر عالمان باشد.

[۶۸] حائری، ابوعلی؛ منتهی المقال، ‌ج۱، ص۸۶.

بعضی از فقها، قانون فوق را منکر شده‌اند و تصریح کرده‌اند که شیخوخت اجازه، بر توثیق دلالت نمی کند؛ چنان که آیت الله خویی در معجم رجال الحدیث به نقد این قاعده پرداخته است.

[۶۹] خویی، ابوالقاسم؛ معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۷۶.

[۷۰] مستند العروه، کتاب الصوم، ج۱، ص۲۹۵.

روایت‌های «عبدالواحد بن عبدوس» و «محمد بن قتیبه» بر همین اساس مورد قبول و ردّ قرار گرفته است.
شهید ثانی،

[۷۱] جبعی عاملی، ‌زین الدین؛ مسالک الافهام، ج۲، ص۲۳.

محدث بحرانی،

[۷۲] بحرانی، یوسف؛ الحدائق الناضره، ج۶، ص۴۸.

[۷۳] بحرانی، یوسف؛ الحدائق الناضره، ج۱۳، ص۲۲۱.

محقق سبزواری

[۷۴] سبزواری، محمد باقر؛ ذخیره ‌المعاد، ص۱۸۵.

و حاج آقا رضا همدانی

[۷۵] همدانی، رضا؛ مصباح الفقیه، ج۲، ص۱۳.

[۷۶] موسوی عاملی، ‌محمد؛ مدارک الاحکام، ج۷، ص۲۲۴.

روایت او را پذیرفته‌اند؛ زیرا از مشایخ اجازه می‌باشد و شیخوخت اجازه، دلیل بر توثیق راوی است؛ ولی آیت الله خویی روایت او را ردّ کرده؛ زیرا آن را کافی نمی‌داند.

[۷۷] خویی، ابوالقاسم؛ مستند العروه الوثقی، کتاب الصوم، ج۱، ص۲۹۵.

سهل بن زیاد نیز این گونه است.

[۷۸] معجم رجال الحدیث، ج۸، ص۳۳۹.

[۷۹] شوشتری، محمد تقی؛ قاموس الرجال، ج۵، ص۳۶۲.

[۸۰] خوانساری، جمال؛ حاشیه روضه، ص۱۴۹.

[۸۱] بهبهانی، محمد باقر؛ حاشیه وحید بر مجمع الفائده و البرهان، ص۶۶۲.

[۸۲] بحرالعلوم، محمد مهدی؛ الفوائد الرجالیه، ج۳، ص۲۵.

قاعده ی شیخوخیت اجازه از عصر شهید اول، مورد توجه فقهاء قرار گرفت و نوعاً آن را مفید توثیق دانسته‌اند.

[۸۳] مجلسی، محمد باقر؛ مرآه العقول، ج۱۳، ص۷.

[۸۴] میرداماد، محمد باقر؛ الرواشح المساویه، ص۱۰۴.

[۸۵] بحرانی، یوسف؛ الحدائق الناضره، ج۱۳، ص۲۲۱.

[۸۶] بهبهانی، محمد باقر؛ حاشیه‌ی مجمع الفائده و البرهان، ص۶۶۲.

[۸۷] سبزواری، محمد باقر؛ ذخیره المعاد، ص۳، ۴۰، ۱۸۵.

[۸۸] حائری (ابو علی)، محمد بن اسماعیل؛ منتهی المقال، ج۱، ص۸۵.

[۸۹] خوانساری، آقا جمال؛ حاشیه روضه، ص۱۴۹.

[۹۰] انصاری، مرتضی؛ الصلاه، ج۶، ص۷۱ (طبع کنگره).

[۹۱] مکاسب (کلانتر)، ج۱، ص۲۳۸.

[۹۲] نراقی، احمد؛ مستند الشیعه، ج۱، ص۶۲.

[۹۳] مامقانی، عبدالله؛ ‌تنقیح المقال، ج۲، ص۸۱.

[۹۴] همدانی، ‌رضا؛ مصباح الفقیه، ج۲، ص۱۲.

[۹۵] بحرالعلوم، محمد مهدی؛ الفوائد الرجالیه، ج۳، ص۲۵.

[۹۶] موسوی عاملی، محمد، مدارک الاحکام، ‌ج۶، ص۸۴.

[۹۷] امام خمینی، روح الله؛ الطهاره، ج۳، ص۱۱۴.

[۹۸] بحرانی، سلیمان؛ معراج، ص۱۲۶، ۴۰۴.

[۹۹] مجاهد، سید محمد؛ مفاتیح الاصول، ص۳۷۴.

[۱۰۰] جبعی عاملی، زین الدین؛ مسالک الافهام، ج۲، ص۲۳.

[۱۰۱] بهایی، محمد بن الحسین؛ مشرق الشمسین، ص۷۹.

[۱۰۲] صدر، حسن؛ نهایه الدرایه، ص۴۰۹.

[۱۰۳] بروجردی، حسین؛ ‌نهایه التقریر، ج۱، ص۲۷۱.

[۱۰۴] کلباسی، ابوالهدی؛ سماء المقال، ‌ج۱، ص۱۷۰.

.

[۱۰۵] عاملی، محمد جواد؛ مفتاح الکرامه، ج۱۷، ص۲۲۲ (تحقیق علی اصغر مروارید).

[۱۰۶] مجلسی، محمد تقی؛ روضه المتقین، ج۱۴، ص۲۸.

شیخ و مشایخ

جمع کلمه‌ی شیخ، مشیخه و مشایخ ذکر شده است. زمخشری در کشاف در ذیل کلمه‌ی معایش نوشته است: «معایش جمع معیشه است و این که یاء بعد از الف مخفف نگشته ـ با آن که قاعده‌ی صرفی چنین اقتضایی دارد ـ وجهش این است که واو و یایی مخفف می‌شوند که زایده باشند و جزء کلمه محسوب نشوند؛ ولی اگر مثل «شیخ» و «معیشه» عین الفعل باشد، در جمع آن بعد از الف، تخفیف صورت نمی‌گیرد.»

[۱۰۷] زمخشری، محمود بن عمر.

[۱۰۸] کشّاف، ج۲، ص۸۹، ۵۷۴.

«فیومی» در مصباح المنیر معتقد است، که مشایخ، جمع مشیخه است و مشیخه، جمع مکسر نیست؛ بلکه مثل قوم، نساء و طایفه اسم جمع است؛ یعنی لفظ جمعی که از جنس خود مفرد ندارد.

[۱۰۹] فیومی، احمد؛ مصباح المنیر، ج۱ و ۲، ص۳۲۹.

جوهری در صحاح اللغه، مشایخ را جمع شیخ می‌داند؛ همان طور که مشیخه جمع شیخ است.

[۱۱۰] جوهری، اسماعیل؛ صحاح اللغه، ج۱، ص۴۲۵.

وکالت راوی

اگر راوی از وکلای ائمه علیهم السّلام باشد، آیا نفس وکالت دلیل بر توثیق او خواهد بود؟

[۱۱۱] سبحانی، جعفر؛ کلیات فی علم الرجال، ص۳۴۳.

[۱۱۲] داوری، مسلم؛ اصول علم الرجال، ص۴۸۴.

مرحوم آیت الله خویی اصرار دارد، که وکالت دلیل بر توثیق راوی نیست؛

[۱۱۳] خویی، ابوالقاسم؛ معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۷۵.

[۱۱۴] مستند العروه الوثقی، کتاب النکاح، ج۲، ص۴۱۱.

[۱۱۵] اللهیاری، ملا علی؛ بهجه الآمال، ج۱، ص۱۷۱.

ولی در مقابل، بسیاری از رجالیان و فقهاء مثل ابو علی حائری، محقق قمی، وحید بهبهانی، بحرانی، حکیم و علامه مامقانی، آن را از علایم و قواعد پاورپوینت کامل وثاقت راوی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دانسته‌اند.

[۱۱۶] حائری، (ابو علی)، محمد بن اسماعیل؛ منتهی المقال، ج۱، ص۸۶.

[۱۱۷] قمی، میرزا ابوالقاسم؛ قوانین الاصول، ص۴۸۵.

[۱۱۸] مامقانی، ‌عبدالله؛ تنقیح المقال، ج۱، ص۲۳.

[۱۱۹] طباطبایی حکیم، محسن؛ مستمسک العروه الوثقی، ج۱۴، ص۵۷۹.

[۱۲۰] بحرانی، یوسف؛ الحدائق الناضره، ج۲۳، ص۶۳۳.

سید محمد عاملی در عین شدت و سخت‌گیری، نسبت به پاورپوینت کامل وثاقت راوی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint، وکالت راوی را از علایم و نشانه‌های توثیق او می‌داند.

[۱۲۱] موسوی عاملی، محمد؛ نهایه المرام، ج۲، ص۳۴.

[۱۲۲] مامقانی، عبدالله؛ مقباس الهدایه، ج۲، ص۲۵۸.

[۱۲۳] فضلی، عبدالهادی؛ اصول علم الرجال، ص۱۲۳.

علامه در کتاب خلاصه فرموده است: «ابراهیم بن محمد همدانی وکیل امام علیه السّلام بود و چهل حج به جای آورد؛ پس بعید نیست که توثیق او از این مطلب استفاده شود.»

[۱۲۴] منتهی المقال، ج۱، ص۸۶.

[۱۲۵] حلی، حسن بن یوسف؛ خلاصه الرجال، ص۶، ش۲۳.

اکثار روایت

پاره‌ای ادعا کرده‌اند، که اگر راوی روایت بسیاری نقل کند، این زیادی نقل، دلیل بر توثیق او خواهد بود.

[۱۲۶] منتهی المقال، ج۱، ص۸۶.

[۱۲۷] اللهیاری، ملا علی؛ بهجه الآمال، ج۱، ص۱۷۴.

[۱۲۸] فضلی، عبدالهادی؛ اصول علم الرجال، ص۱۵۲.

[۱۲۹] صدر، حسن؛ نهایه الدرایه، ص۴۲۳.

شیخ حسن عاملی از جمله کسانی است، که در مقدمه منتقی الجمان ابراز می‌دارد: محمد بن اسماعیل در سلسله اسناد کافی، مشترک است و معلوم نیست کدام یک مراد است؛ ولی به قرینه‌ی نقل زیاد کافی از او، توثیقش ثابت خواهد شد.

[۱۳۰] عاملی، حسن؛ منتقی الجمان، ج۱، ص۴۵.

مرحوم شیخ انصاری در ذیل حدیثی در باب صلات می‌گوید: «در سند این روایت، کسی جز سهل بن زیاد نیست، که قابل قدح باشد؛ ولی امر درباره‌ی او سهل است؛ زیرا حدیث بسیار نقل می‌کند و این خود نشانه توثیق اوست.»

[۱۳۱] انصاری، ‌مرتضی؛ الصلاه، ج۶، ص۷۶ (چاپ کنگره).

[۱۳۲] امام خمینی؛ البیع، ج۲، ص۴۷۶.

[۱۳۳] خویی، ابوالقاسم؛ معجم رجال الحدیث، ج۳، ص۳۸.

علامه شوشتری نیز دلیل توثیق سهل بن زیاد را کثرت روایتکلینی از او می‌داند.

[۱۳۴] شوشتری، محمد تقی؛ قاموس الرجال، ج۵، ص۳۶۲.

آیت الله حکیم و آیت الله بروجردی و خوانساری نیز موضوع فوق را قرینه پاورپوینت کامل وثاقت راوی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint می‌دانند.

[۱۳۵] طباطبایی حکیم، محسن؛ مستمسک العروه الوثقی، ج۵، ص۳۶۵ .

[۱۳۶] بروجردی، حسین؛ تقریرات (اشتهاردی)، ج۱، ص۲۶۰.

[۱۳۷] خوانساری، احمد؛ جامع المدارک، ج۷، ص۲۷۹.

[۱۳۸] خوانساری، حسین؛ مشارق الشموس، ص۱۳.

[۱۳۹] کاظمی، جواد؛ مسالک الافهام، ج۱، ص۲۶۲.

پایه و اساس این قاعده، روایاتی است، که شیخ انصاری در بحث حجیت خبر واحد، آنها را مستفیضه خوانده است؛ به عنوان مثال نمونه‌ای می‌آوریم:
محمد بن الحسن عن سهل بن زیاد عن ابن سنان عن محمد بن مروان العجلیّ عن علی بن حنظله قال: «سمعت ابا عبدالله ـ علیه السّلام ـ یقول: اعرفوا منازل الناس علی قدر روایتهم عنّا.»

[۱۴۰] کلینی، محمد بن یعقوب؛ کافی، ج۱، ص۵۰.

[۱۴۱] کشی، محمد بن عمر؛ اختیار معرفه الرجال، ص۳.

[۱۴۲] انصاری، مرتضی؛ رسائل، ج۱، ص۱۴۳.

مرحوم آیت الله خویی از کسانی است، که کثرت روایت را دلیل بر توثیق نمی‌داند و می‌فرماید: «روایت فوق به علت وجود سهل بن زیاد و ابن سنان که مراد محمد است، ضعیف السند است و بارها اظهار داشتیم که این، قرینه بر پاورپوینت کامل وثاقت راوی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint نمی‌شود.»

[۱۴۳] معجم رجال الحدیث، ج۱۳، ص۲۸.

راوی از مشایخ صدوق باشد

چنانچه راوی از مشایخ صدوق باشد، نشانه‌ی توثیق راوی می‌شود. بسیاری معتقدند که مشایخ صدوق همه از ثقاتند. و نقل صدوق از آنها، خود دلیل بر توثیق است.

[۱۴۴] جبعی عاملی، زین الدین؛ مسالک الافهام، ج۲، ص۲۳ .

[۱۴۵] برغانی، محمد صالح؛ غنیمه المعاد، ‌ج۳، ص۱۳۷.

[۱۴۶] موسوی عاملی، محمد؛ مدارک الاحکام، ج۶، ص۸۴.

بعضی از این فراتر رفته و گفته‌اند: نه تنها مشایخ صدوق موثقند، بلکه تمام راویانی که در سلسله اسناد من لا یحضره الفقیه واقع شده‌اند،موثق می‌باشند.

[۱۴۷] سبزواری، محمد باقر؛ ذخیره المعاد، ص۵ و ۴۰.

[۱۴۸] حر عاملی، محمد بن الحسن؛ وسائل الشیعه، ج۱، ص۶۷ (آل البیت).

مرحوم آیت الله خویی در این جا نیز مخالفت کرده، می‌فرماید:
«شیخوخیت صدوق، دلیل بر توثیق راوی نیست. ایشان در ذیل حدیثی که صاحب حدائق به آن استناد کرده، می‌فرماید: این حدیث موثق نیست؛ چون دلیل صاحب حدائق بر موثق بودن این حدیث، روایت صدوق از شیخ حسین بن ابراهیم بن تاتانه است، و مجرد شیخوخت صدوق، برای توثیق حدیث کافی نیست؛ زیرا در مشایخ صدوق کسانی یافت می‌شوند، که ناصبی عنید هستند، و خود صدوق نیز ملتزم نشده است، که از غیر ثقات روایت نکند؛ همان طور که نجاشی به آن ملتزم شده است و جای شگفتی است، که صاحب حدائق، آن را توصیف به موثقه کرده؛ در حالی که خود از اهل فن است.»

[۱۴۹] خویی، ابوالقاسم؛ التنقیح، کتاب الصلاه، ج۱، ص۷۰ و ۱۴۳.

[۱۵۰] مستند العروه الوثقی، کتاب النکاح، ج۱، ص۷۳ و ۴۴۲.

[۱۵۱] بحرانی، یوسف؛ الحدائق الناضره، ج۶، ص۹۴.

اردبیلی درباره‌ی «عبدالواحد بن محمد بن عبدوس» می‌گوید: «صحت روایتی که او در سلسله سند ش واقع شده، معلوم نیست ومجرد شیخِ مرحوم صدوق بودن، دلیل بر توثیق او نمی‌باشد؛ همان طور که شهید ثانی در مسالک الافهام این مبنا را تصریح کرده و بر اساس آن فتوا داده و این دلیل بر توثیق اوست.»

[۱۵۲] اردبیلی، احمد؛ مجمع الفائده و البرهان، ج۵، ص۷۶ .

[۱۵۳] جبعی عاملی، زین الدین؛ مسالک الافهام، ج۲، ص۲۳.

سید علی طباطبایی، محدث بحرانی، علامه عاملی، علامه مامقانی و محقق سبزواری او را به این دلیل و دلیل شیخوختِ اجازه، توثیق کرده‌اند.

[۱۵۴] بحرانی، یوسف؛ الحدائق الناضره، ج۶، ‌ص۴۸ .

[۱۵۵] بحرانی، یوسف؛ الحدائق الناضره، ج۱۳، ص۲۲۱.

[۱۵۶] طباطبایی، علی؛ ریاض المسائل، ج۵، ص۳۴۹.

[۱۵۷] موسوی عاملی، محمد؛ مدارک الاحکام، ج۶، ص۸۴.

[۱۵۸] مامقانی، عبداله؛ تنقیح المقال، ج۲، ص۲۳۳ .

[۱۵۹] سبزواری، محمد باقر؛ ذخیره المعاد، ص۱۸۵.

[۱۶۰] همدانی، رضا؛ مصباح الفقیه، ج۲، ص۱۲.

دعای خیر برای راویان در سلسله‌ی سند

سیره و روش بعضی از علمای بزرگ حدیثی بر آن است، که وقتی در سلسله‌ی سند از برخی راویان نام می‌برند، برای آنان با عباراتی همچون رضی الله عنه یا رحمه الله علیه به کار می‌برند

[۱۶۱] صدر، حسن؛ نهایه الدرایه، ص۴۲۲.

خویی، ابوالقاسم؛ معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۷۸ ـ حائری (ابو علی)، محمد بن اسماعیل؛ منتهی المقال، ج۱، ص۹۴ ـ مامقانی، ‌عبدالله؛ مقباس الهدایه، ج۲، ص۲۷۵ ـ داوری، مسلم؛ اصول علم الرجال، ص۴۹۱ ـ صدر، حسن؛ نهایه الدرایه، ص۴۲۲.
مرحوم کاظمی می‌گوید:
«از این که این اکابر حدیث، نسبت به آنها ترحم و ترضی می‌کنند، فهمیده می‌شود، که آنان شخصیت‌هایی برجسته و در نظر کلینی و صدوق دارای مکانت و جلالت شأن بوده‌اند… و این ترحّم و ترضی، مانند شیخوخت می‌تواند، دلیل بر توثیق باشد؛ زیرا نشان می‌دهد که راوی، فردی ثقه و مورد اعتماد بوده است.» ا

[۱۶۲] عرجی کاظمی، محسن، عدّه الرجال، ص۱۳۴.

[۱۶۳] برغانی، محمد صالح؛ غنیمه المعاد، ج۳، ص۱۳۷.

[۱۶۴] منتهی المقال، ج۱، ص۹۴.

[۱۶۵] بهبهانی، محمد باقر؛ تعلیقه منهج المقال، ص۲۱۶.

[۱۶۶] جزائری، عبدالنبی؛ حاوی الاقوال فی معرفه الرجال، ج۳، ص۲۱.

آیت الله خویی شدیداً با این نظریه به مخالفت برخاسته، می‌فرماید: ترحم و طلب رحمت از ناحیه خداوند متعال، در حق همه مؤمنان مستحب است.

[۱۶۷] خویی، ابوالقاسم؛ معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۷۸.

وقوع در سلسله راویان قمی و کامل الزیارات

آیت الله خویی ـ رحمه الله ـ معتقد است، که اگر راوی، در سلسله سند راویانِ کتاب تفسیرِ علی بن ابراهیم قمی و کامل الزیارات واقع شود، موثق خواهد بود و این، برای توثیق راوی کفایت می‌کند؛ زیرا مؤلفان این دو کتاب در مقدمه کتاب‌های خویش تصریح کرده‌اند. که در سلسله راویان آنها، راوی ضعیف وجود ندارد؛ بلکه راویان کتاب‌های آنان موثقند. (علی بن ابراهیم قمی در مقدمه تفسیر خود آورده: «و نحن ذاکرون و مخبرون بما ینتهی إلینا و رواه مشایخُنا و ثقاتُنا عن الذین فرض الله طاعتهم؛»

[۱۶۸] معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۵۱.

[۱۶۹] قمّی، علی بن ابراهیم؛ تفسیر قمّی، ج۱، ص۳۰.

؛ به عنوان مثال، درباره‌ی اسماعیل بن ابی زیاد سکونی می‌گوید: «چون وی در سلسله سند کامل الزیارات واقع شده، ثقه است.»)

[۱۷۰] معجم رجال الحدیث، ج۳، ص۱۰۷.

[۱۷۱] معجم رجال الحدیث، ج۷، ص۳۲۴ .

[۱۷۲] خویی، ابوالقاسم؛ التنقیح، کتاب الصلاه، ج۱، ص۱۰۵.

و نیز «علامه شوشتری» مهمترین دلیل وثاقت ابراهیم بن هاشم را، وقوع در سلسله سند تفسیر قمی می‌داند.

[۱۷۳] شوشتری، محمد تقی؛ قاموس الرجال، ج۱، ص۳۳۷.

محدث عاملی نیز در فایده ششم خاتمه‌ی و

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.