پاورپوینت کامل وارنگ ۷۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل وارنگ ۷۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل وارنگ ۷۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل وارنگ ۷۹ اسلاید در PowerPoint :
بادرنگ
بادْرَنْگ، به علتی نامعلوم به میوه دو گیاه کاملاً متفاوت اطلاق شده است: ۱) تُرَنج، از خانواده سَدابیان، که این مقاله فقط به آن اختصاص دارد؛ ۲) خیار، از خانواده کدوییان میباشد.
فهرست مندرجات
۱ – واژهشناسی
۲ – نام بادرنگ در عربی و انگلیسی
۳ – وجه تسمیه بادرنگ
۴ – پیشینه بادرنگ
۵ – بادرنگ از نظر دانشمندان
۵.۱ – تئوفراستوس
۵.۲ – پلینیوس و دیسقوریدوس
۵.۳ – جالینوس
۶ – بادرنگ از نظر پزشکان
۷ – شروح نوشته شده در مورد بادرنگ
۸ – بادرنگ در ادبیات فارسی ایران پیش از اسلام
۹ – بادرنگ از نظر اهل بیت(علیهم السلام)
۱۰ – بادرنگ در ادبیات فارسی دوره اسلامی
۱۱ – محل رویش بادرنگ
۱۲ – گونههای بادرنگ
۱۳ – اوصاف بادرنگ
۱۴ – فهرست منابع
۱۵ – پانویس
۱۶ – منبع
واژهشناسی
واژه بادرنگ و دیگر شکلهای آن (باذْرنگ، بادارَنگ، باذارَنگ، وارَنگ، بالَنگ، تُرَنْگ و جز اینها) همه به واژه پهلوی grand wa باز میگردد، که به احتمال نزدیک به یقین، صورت دگرگون و کوتاه شده ای از واژه سنسکریت ga tula/un ¦ ma است که در این زبان به «گونه ای از درخت بالنگ، لیموی شیرین» اطلاق میشده است.
[۱] ابراهیم پورداود، ج۱، ص۹۲، هرمزدنامه، تهران ۱۳۳۱ ش.
[۲] ابراهیم پورداود، ج۱، ص۲۲۹، هرمزدنامه، تهران ۱۳۳۱ ش.
نام بادرنگ در عربی و انگلیسی
نامهای آن در عربی، تُرُنْج و اُتْرنج (هردو معرّب تُرَنگ)، اُتْرُجّ (مخفف اترنج)، کَبّاد و مَتْک است. اصطلاح دیگر عربی که در اصل از یونانی ترجمه شده و به برخی از کتابهای مفردات ادویه راه یافته «تُفّاح مائی» یا «تُفّاح ماهی» است، ترجمه مِلُن مِدیکُن یونانی به معنی «سیب مادی» (منسوب به کشور مادِ باستان؛ مای = ماه =ماد) که حکیم یونانی تئوفراستوس (حـ ۳۷۲ – حـ ۲۸۸ ق م) در وصف این میوه به کار برده است . ترجمه لاتینی این اصطلاح هم، که دانشمند رومی پلینیوسِ اکبر (۲۳-۷۹م) در > تاریخ طبیعی فرهنگ لاتینی آکسفورد [۳] محمد بن احمد ابوریحان بیرونی ، کتاب الصیدنه فی الطب ، ج ۱، ص ، چاپ عباس زریاب ، تهران ۱۳۷۰ ش ۳۹
تفاح مایی به «سبب آبی» ترجمه شده، و حتی دانشمندی چون بیرونی دچار اشتباه شده و براین تسمیه یونانیان استهزاء کرده است
[۴] محمد بن احمد ابوریحان بیرونی، کتاب الصیدنه فی الطب،ص ۲۵، چاپ عباس زریاب، تهران ۱۳۷۰ ش .
اما بعضی از دانشمندان قدیم، مثلاً ابن بیطار (متوفی ۹۴۸)،
[۵] ابن بیطار، الجامع لمفردات الادویه و الاغذیه، ج۱، ص۱۳۹، بولاق ۱۲۹۱.
متوجه احتمال این التباس بوده و آن را توضیح داده اند.
[۶] ابراهیم پورداود، ج۱، ص۷۴-۷۵، هرمزدنامه، تهران ۱۳۳۱ ش.
[۷] ابراهیم پورداود، ج۱، ص۷۷، هرمزدنامه، تهران ۱۳۳۱ ش.
وجه تسمیه بادرنگ
وجه تسمیهای که حمزه اصفهانی برای وادرنگ/ باذرنگ ذکر کرده
[۸] محمد بن احمد ابوریحان بیرونی، کتاب الصیدنه فی الطب،ص ۲۵، چاپ عباس زریاب، تهران ۱۳۷۰ ش .
یعنی «لازالَ هذا اللون موجوداً/باقیاً» («این رنگ همیشه باقی باشد»)، ریشه شناسی عامیانه است.
پیشینه بادرنگ
اطلاعات ما از پیشینه بادرنگ در جهان اسلام و ایران عمدتاً چهار گونه است: ۱) اطلاعات «علمی»، از منابع قدیم یونان و روم (از طریق ترجمههای قدیم عربی)، و مآخذ قدیم و جدید دوره اسلامی؛ ۲) اشاراتی به این میوه در نوشتههای بازمانده از زبان پهلوی؛ ۳) اوصاف آن در آثار دینی اسلامی؛ ۴) اشاراتی در ادبیات فارسی و عربی.
بادرنگ از نظر دانشمندان
تئوفراستوس
تئوفراستوس (در مآخذ اسلامی: ثاوفِرِسْطِس) ظاهراً نخستین دانشمند غربی است که بادرنگ و شیوههای کشتِ آن را وصف کرده، رویشگاه آن را کشور ماد و پارس دانسته و لذا آن را مِلُن مِدیکُن («سیب مادی») یا ملن پرسیکُن («سیب پارسی») نامیده است. پژوهش گرانقدر او درباره گیاهان در دوره اسلامی به عربی ترجمه نشده است، ولی چون، از سویی، دو دانشمند یونانی دیگر، دیسقوریدوس (قرن اول میلادی) و جالینوس (۱۲۹-۱۹۹ م)، مطالب او را درباره بادرنگ کمابیش تکرار کرده (واطلاعات تازه ای هم از خود به آنها افزوده) اند و، از سوی دیگر، تألیف دیسقوریدوس در مفردات دارویی و بیشتر نوشتههای پزشکی جالینوس در آن دوره ترجمه شده است، می توان تأثیر تئوفراستوس را در مؤلفان سپسین باز یافت. عمده وصفِ تئوفراستوس این است : «میوه آن خورده نمیشود. میوه و برگ درخت آن هردو بسیار خوشبوست. اگر میوه آن را در میان جامهها بگذارند، آنها را از بیدخوردگی حفظ میکند. اگر کسی زهر خورده باشد، ترنج برایش سودمند است، زیرا معده را به هم زده زهر را بالا میآورد. مضمضه با طبیخ یا شیره بخش درونی ترنج (= «پیه» بالنگ که مربّا میکنند) نفس و دهان را خوشبو میکند. درخت آن در همه فصلها میوه دارد، زیرا وقتی بعض میوهها را میچینند، شکوفههای دیگر بر روی درخت است و برخی میوه های دیگر دارند بر درخت میرسند. نهال آن را، مانند نهال نخل، در کوزه سوراخدار نیز مینشانند… در پارس و ماد میروید.»
پلینیوس و دیسقوریدوس
پلینیوس بر اینها مطلبی درباره اشکانیان افزوده است: تخمهای آن را بزرگانِ پارتها از برای چاشنی خورش به کار برند، به امید خوشتر ساختن بوی دهان..
[۹] ابراهیم پورداود، هرمزدنامه، ج۱، ص۷۶-۷۷، تهران ۱۳۳۱ ش.
دیسقوریدوس
[۱۰] ذیل «اترج»، ابن بیطار، ج۱، ص۱۰-۱۱، الجامع لمفردات الادویه و الاغذیه، بولاق ۱۲۹۱.
از جمله، می گوید: «گیاهی است که همه آن را میشناسند. میوههایش، که در سراسر سال برآن میروید، نسبتاً دراز، چروکیده، زرگون و خوشبو (با قدری زنندگی) است. تخمهایی مانند دانههای گلابی دارد. اگر با آشامیدنی خورده شود، خاصیّت پادزهر دارد. شکم را روان میسازد. زنان باردار به آن ویار مینمایند.»
جالینوس
جالینوس، از جمله، می گوید
[۱۱] ابن بیطار، ج۱، ص۱۰-۱۱،ذیل «اترج»، الجامع لمفردات الادویه و الاغذیه، بولاق ۱۲۹۱.
: «مغزِ (= گوشتِ) اترج ترش است و دارای قوه تجفیف (= خشکاندن رطوبات بدن) شدید، چنانکه گویی در درجه سوم از درجات چیزهای مبرّد و مجفّف است. شحم (= پیه) آن، که در میان پوست و حُمّاض (= مغز ترش) آن جای دارد، اخلاط غلیظ سرد تولید میکند. پوست آن دیر هضم و خوشبو و برای استمراء (= گوارانیدن غذا) سودمند است، لذا اندکی از آن معده را تقویت میکند. آبِ آن، آمیخته با آشامیدنی، از داروهای مسهل میگردد. تخمهای آن تلخ و در درجه دوم محلّل و مجفّف است. همچنین برگ آن.»
بادرنگ از نظر پزشکان
پزشکان و داروشناسان دوره اسلامی در طی قرون، اطلاعات تازه بسیاری درباره سودهای درمانی شکوفه و میوه و برگ این گیاه به دست آوردند. برای اطلاع از مطالب کمابیش تازه گروهی از آنان، مانند علی بن سهل رَبَّنِ طبری، ابن ماسویه، اسحاق بن سلیمان اسرائیلی، ابن سینا، ابن رضوان، اسحاق بن عمران و دیگران رجوع کنید به ابن بیطار
[۱۲] ابن بیطار، الجامع لمفردات الادویه و الاغذیه، ج۱، ص۱۰-۱۱، بولاق ۱۲۹۱.
و نیز آثار فارسی مانند الابنیه ابومنصور موفّق هروی
[۱۳] موفق بن علی هروی ، الابنیه عن حقایق الادویه ،ص ۹-۱۰ چاپ احمد بهمنیار، و حسین محبوبی اردکانی ، تهران ۱۳۴۶ ش
هدایه المتعلمینِ اخوینی بخاری (جاهای متعدد)، تحفه حکیم مؤمن
[۱۴] محمد مؤمن بن محمد زمان حکیم مؤمن، تحفه حکیم مؤمن، ج۱، ص۴۲-۴۳، تهران (تاریخ مقدمه ۱۴۰۲).
و مخزن الادویه عقیلی علوی شیرازی؛ به ویژه در اثر اخیر (تألیف در ۱۱۸۳)
[۱۵] محمدحسین بن محمد هادی عقیلی علوی شیرازی، مخزن الادویه، ج۱، ص۱۰۰-۱۰۲، کلکته ۱۸۴۴، چاپ افست تهران ۱۳۷۱ ش.
شرح جامع اقوال و تجارب پیشینیان (بیش از بیست مأخذ) آمده است.
شروح نوشته شده در مورد بادرنگ
در این میان، شرح مفصّل مستقلی، یعنی عاری از تأثیر حکمای یونانی و پیروان آنان در دوره اسلامی، را درباره جنبههای گوناگون (درختچه) بادرنگ (کاشت، پرورش، پیوند، خواص درمانی، بعض خرافات، و جز اینها) در کتاب الفلاحه النَبَطیّه دانشمند آسوری نژاد، ابن وحشیّه (قرون سوّم و چهارم) می یابیم
[۱۶] الفلاحه النبطیه، ترجمه ابن وحشیه، ج۱، ص۱۷۸ـ۱۸۲، ج ۱، چاپ توفیق فهد، دمشق ۱۹۹۳.
که، به ادّعای خود،
[۱۷] الفلاحه النبطیه، ترجمه ابن وحشیه، ج۱، ص۵، ج ۱، چاپ توفیق فهد، دمشق ۱۹۹۳.
محتویات آن را در ۲۹۱ از مآخذ قدیم «کَسْدانی» (= آسوری) ترجمه و تلخیص کرده است. مثلاً می گوید که میتوان بسیاری از گیاهان را به درختچه اترج پیوند زد و از این پیوندها میوههای عجیبی پدید میآید
[۱۸] الفلاحه النبطیه، ترجمه ابن وحشیه، ج۱، ص ۱۸۲، چاپ توفیق فهد، دمشق ۱۹۹۳.
خود او طریقه پیوند «خیار شنبر» (= فلوس) بر اترج
[۱۹] الفلاحه النبطیه، ترجمه ابن وحشیه، ج۱، ص۱۸۰-۱۸۱، ج ۱، چاپ توفیق فهد، دمشق ۱۹۹۳.
و پیوند اترج بر درخت زیتون
[۲۰] الفلاحه النبطیه، ترجمه ابن وحشیه، ج۱، ص۱۳ به بعد، ج ۱، چاپ توفیق فهد، دمشق ۱۹۹۳.
را شرح داده است؛ درباره پیوند پذیری شگفت انگیز درختچه ترنج و امکان پیوند کردن «انواع میوهها بر ترنج»،.
[۲۱] رشید الدین فضل الله، آثار و احیاء، ج۱، ص۴۹-۵۱، چاپ منوچهر ستوده و ایرج افشار، تهران ۱۳۶۸ ش.
بادرنگ در ادبیات فارسی ایران پیش از اسلام
در ادبیات ایران پیش از اسلام، اشاراتی به بادرنگ در برخی از کتابهای پهلوی یافته میشود، از جمله در بندهش
[۲۲] بندهش، (گردآوری) فرنبغ دادگی، ج۱، ص۸۸، ترجمه مهرداد بهار، تهران ۱۳۶۹ ش.
در شمار میوههایی که هم درون و هم بیرون آنها خوردنی است؛ در فرهنگ پهلویک، در باب ۴ که به دانهها و میوهها اختصاص دارد، در شمار سیب و بِه و گلابی و خربوزه و خیار و غیره؛ در خسرو کواتان و ریدک به عنوان میوه مربّایی
[۲۳] خسرو کواتان و ریدک،ص ۲۴
و چند بار در زند (= تفسیر پهلوی) اوستا، بویژه در فصل ۲، بخش ۲۸، آنجا که اهورا مزدا در پیش بینی طوفانی همچون طوفان نوح به جمشید دستور میدهد که تخمهای «خوشمزه ترین و خوشبوترین میوهها را» هم به پناهگاهی زیرزمینی ببرد و نگاه دارد. شارح پهلوی در توضیح «خوشبوترین میوهها» گفته است : «چون بِه و بادرنگ».
[۲۴] ابراهیم پورداود، هرمزدنامه، ج۱، ص۷۳-۷۴، تهران ۱۳۳۱ ش.
[۲۵] داستان جم، متن اوستا و زند، ج۱، ص۱۵۲، با شرح لغات و ترجمه از محمد مقدم و محمد صادق کیا، تهران ۱۳۱۴ یزدگردی.
بادرنگ از نظر اهل بیت(علیهم السلام)
در حدیثی از پیامبر اکرم، صلّی الله علیه وآله وسلّم، که با اندکی اختلاف در الفاظ در جوامع حدیث اهل سنت نقل شده، مؤمن (یا مؤمنی که قرآن بخواند) به «اُتْرُجَّه» تشبیه شده، که مزه و بوی خوش دارد
[۲۶] محمد بن اسماعیل بخاری ، صحیح البخاری ،ج ۶، ص ۱۰۷، چاپ افست بیروت ( بی تا. ).
ابن قیم جوزیّه
[۲۷] ابن قیم جوزیه، الطب النبوی، ج۱، ص۶۹۱-۷۵۱، چاپ عبدالمعطی امین قلعجی، قاهره ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
[۲۸] ابن قیم جوزیه، الطب النبوی،ص ۳۳۳-۳۳۵، چاپ عبدالمعطی امین قلعجی، قاهره ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
پس از نقل این حدیث، برخی از خواص طبی اترج را، به تفکیک پوست و گوشت و حمّاض و دانه آن از ابن سینا و احمد غافقی و ابن ماسویه و دیگران نقل کرده سپس میافزاید که چیزی با این همه فایده، شایستگی آن را دارد که «خلاصه وجود، یعنی مؤمنی که قرآن میخواند» را بدان تشبیه کنند.
در کتابهای احادیث شیعه، روایاتی از ائمه اطهار، علیهمالسلام، درباره اترج و منافع آن نقل شده است.
[۲۹] احمد بن محمد برقی، کتاب المحاسن، ج۱، ص۵۵۵-۵۵۶، چاپ جلال الدین حسینی، قم (تاریخ مقدمه ۱۳۳۱ ش).
[۳۰] محمد باقر بن محمد تقی منسوب به مجلسی، بحار الانوار، ج۶۳، ص۱۹۱-۱۹۳، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
موضوع این روایات عمدتاً این است که آیا خوردن اترج پیش از غذا سودمندتر است یا پس از آن؛ دیگر اینکه خوردن نان خشک به هضم اترج کمک میکند. مجلسی در حلیه المتقین
[۳۱] محمد باقر بن محمد تقی منسوب به مجلسی، حلیه المتقین ،ص۵۲، تهران ۱۳۶۲ ش
از امام رضا، علیهالسلام، حدیثی نقل کرده که «حضرت رسول، صلی الله علیه وآله وسلم، را نگاه کردن به سوی ترنج سبز و سیب سرخ خوش میآمد». سپس میافزاید: «بدان که عرب لیمو و نارنج را همه ترنج میگویند.» ع
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 